اشاره
در سال 1999 م. خانم فرانسیس استیوترساندرس از متخصصان جنگ جهانی دوم با نوشتن کتاب«جنگ سرد فرهنگی» به افشای ماهیت ناتوی فرهنگی و نقش آن در فروپاشی شوروی سابق پرداخت، و این اعلان خطری برای همه کشورهای اسلامی به ویژه جمهوری اسلامی ایران بود. این نوشتار ضمن اشاره به خطر وویژگیها و اهداف ناتوی فرهنگی و اخطار مقام معظم رهبری نسبت به خطر بزرگ ناتوی فرهنگی، درصدد تبیین این مطالب است: تأکید آموزههای دینی ب جهاد فرهنگی، الزامات و ضروریات و چالشهای جهاد فرهنگی، و تبیین راهبردها و راهکارهای جهاد فرهنگی در تقابل با ناتوی فرهنگی.
کلیدواژهها: ناتوی فرهنگی، جهاد فرهنگی، راهبردها و راهکارها.
ناتوی فرهنگی چیست؟
در سال 1999م (هشت سال پیش) خانم «فرانسیس استیونرساندرس» از متخصصان جنگ جهانی دوم کتابی با عنوان«جنگ سرد فرهنگی» منتشر کرد و به نقش سازمان سیا در استفاده از روشهای نرم فرهنگی در ابعاد مختلف آن پرداخت، و ناتوی فرهنگی را استراتژی فرهنگی سازمان سیا نامید. از نظر خانم«ساندرس» سازمان سیا در مقام «وزارت فرهنگ بلوک غرب» عمل میکرد و توانست کنگرۀ آزادی فرهنگی را ژوئن 1950 م با حضور یکصد نویسنده از سراسر جهان در برلین تأسیس کند، از مهمترین اقدامات این کنگره، آزادی فرهنگی و ایجاد نشریات علیه مخالفان بود، که تونست در فروپاشی شوروی موفق شود. نیکسون، رئیس جمهور اسبق آمریکا گفته بود:«ما در رقابت با شوروی باید در دو جبهه پیروز شویم: اقتصاد و ایدئولوژی.» بر این اساس برخی بر این عقیدةاند که عامل اصلی فروپاشی شوروی جنگ فرهنگی بود که مهارت کامل و با صرف هزینههای گسترده، بر دانش، بینش و رفتار مردم، نخبگان، مدیران و دولتمردان شوروی و بلوک شرق تأثیر گذاشت و سرانجام بلوک قدرتمند شوروی را از هم متلاشی کرد.
ویژگیهای ناتوی فرهنگی
ناتوی فرهنگی به دلیل ویژگیهای خود از پیچیدگی خاصی برخوردار است و خطرش افزونتر از ناتوی نظامی است و قهرا مقابله با آن نیز با مشکلات بیشتری مواجه خواهد بود. این ویژگیها عبارتند از:
1 . نامحسوس و نامرئی بودن اقدامات، فعالیتها و تجهیزات مخصوص به خود.
2 . به ظاهر رسمی و قانونی بودن؛ مانند تولید و نمایش فیلم، انتشار کتاب و مجله و روزنامه، سخنرانی، مباحثه، شعر، رمان، عکس و... در قالب ترویج فرهنگ و هنر و تبادل اندیشه و تضارب آراء .
3 . درازمدت و دیر پابودن و ماندگار در روح و فکر و تخریب اندیشهها.
4 . هدف گرفتن فرهنگ به عنوان سنگ زیرین و پایۀ اصلی جامعه و نسخ هویت اسلامی و ملی و بیگانه کردن انسانها از خود.
5 . استفاده از تمامی حربههای سیاسی، اقتصادی، نظامی، روانی، تبلیغاتی و...
6 . با برنامه عمل کردن و داشتن طرح و برنامه در فواصل کوتاهمدت، میان مدت و درازمدت؛ برنامههایی با عناون: ایرانشناسی، اسلامشناسی، شیعهشناسی، عاشوراشناسی و فرهنگ انتظار.
7 . استفاده از ابزارها و امکانات تکنولوژی گسترده و متنوع با تخصیص بودجههای کلان.
8 . استفاده از ادبیات و الفاظ مردمپسند، مانند: آزادی، دموکراسی، حقوقبشر، امنیت، پیشرفت، تمدن، توسعه و تبادل فرهنگی و...
9. بهرهگیری گسترده از موادمخدر، سایـهای مستهجن و فساد و فحشاء.
10. سود جستن از شیوههای نوین و متنوع، مثلا امروز نمیگویند:«دین افیون جامعه است» بلکه میگویند:«دین باید خصوصی شود و به درون خانهها برود و از صحنه اجتماع و سیاست خارج گردد»، به همین جهت در فرانسه و ترکیه منع حجاب میشود و برخی کشورها درب مساجد را میبندند.
11. حرمتشکنی و توهین به مقدسات، مانند: توهین به ساحت قدس پیامبر اعظم(ص) با نوشتن کتاب توسط سلمان رشدی مرتد و انتشار کاریکاتور در کشور دنمارک، و توهین به قرآن و...
هدفهای ناتوی فرهنگی
دشمن، عقبه جمهوری اسلامی یعنی اخلاق اسلامی، ایمان و توکل به خدا، ارزشهای الهی و علاقه به اسلام را هدف قرار داده و با شعار دهکده جهانی، جهانیسازی و... به صدور آزادانه فرهنگ مصرفی، گسترش ضد ارزشها، تحمیل سبک زندگی غربی و نابودی سنتهای اصیل فرهنگی در زیر چرخ مدرنیته و دیجیتالی شدن زندگی روی آورده است. فریاد بلند اتوی فرهنگی عاری از ساختن جهان اسلام از هویت انسانی ـ اسلامی و نیز براندازی نظام جمهوری اسلامی است، دشمن این هدف استراتژیک را به صراحت بیان کرده است. «دیدیدکیو» مأمور سازمان سیا میگوید: «مهمترین حرکت در براندازی جمهوری اسلامی ایران، تغییر فرهنگ فعلی ایران است و ما مصمم به آن هستیم.» شجاعالدین شفا، ضد انقلاب مقیم خارج مینویسد: «اصولا استراتژی جدید ما مبارزۀ فرهنگی است. ما باید بینش مردم را عوض کنیم تا جمهوری اسلامی ساقط شود.»
شیوهها و ابزارها
هدف ناتوی فرهنگی روشن است. او برای رسیدن به این هدف، شیوهها و ابزارهای گوناگون و متنوعی به کار گرفته است؛ شیوههایی مانند:
1 . تربیت دستاموزهها و مهرههایی چون: سیاستمداران، اساتید دانشگاهها، دانشجویان فارغالتحصیل غرب، تاجران، صاحبان قلم، هنرمندان و شاعران.
2. ارائه الگوها و نمونهها و ترویج فرهنگ غربی مبنی بر برهنگی و بیحجابی.
3. تبلیغ فراماسونری، بهائیت، ترویج سکولاریسم و پشتیبانی احزاب و گروههای همسو.
4. تشکیل مسابقات بینالمللی ادبی، هنری، علمی، ورزشی و... منطبق بر ارزشهای غربی.
5. اعزام مستشاران خارجی و شرکتهای چند ملیتی.
6. طرح و تفسیر دموکراسی به شیوه غربی و ترویج فرهنگ تسامح و تساهل و بیتفاوتی و از بین بردن غیرت دینی و ملی.
7. تقدسزدایی و حمله به ارزشها؛ اهانت به خدا، پیامبران، قرآن، دین، ائماطهار(علیهمالسلام) ولایت فقیه، روحانیت و مقدسات.
8. امامزدایی و ولایت ستیزی و تهاجم به اصل ولایت فقیه.
9. شایعهپراکنی و ایجاد جنگ روانی.
10. ایجاد بحرانهای اخلاقی و معنوی توسط شبکههای فساد و فحشاء.
11. ایجاد روحیه یأس و ناامیدی.
12. بدبین کردن مردم نسبت به مسئولان نظام و روحانیت.
13. تیره و مبهم نشان دادن آینده انقلاب اسلامی و ناکارآمدی دین در اداره جامعه. و ابزارهایی چون خبرگزاریها، مطبوعات، رسانه های خبری(رادیو، تلویزیون) سینما و تأتر، موادمخدر، کالاهای صادراتی، اینترنت، سایتهای مستهجن، cdهای فاسد و ... را به کار گرفته است.
اخطار و هشدار
مقام معظم رهبری در دهه دوم انقلاب اسلامی هشدارهای لازم را دادهاند. ایشان از ابتدا بحث تهاجم فرهنگی، سپس شبیخون فرهنگی، و در پایان دهۀ 1370 بحث فروپاشی شوروی را مطرح کردند و در 18/8/85 نسبت به خطر ناتوی فرهنگی هشدارهای لازم را بیان داشتند و فرمودند: هدف قدرتهای استکباری از تهاجم فرهنگی علیه انقلاب اسلامی، بیاعتقادی کردن نسل نو به دین، اصول انقلابی و تفکر فعالی است که دشمنان اسلام را به هراس انداخته (است). هدف این است که... به اصل انقلاب ضربه بزنند. من به شما عرض کنم تسلط فرهنگی از تسلط اقتصادی و از تسلط سیاسی هم خطرناکتر است. امام خمینی(ره) فرمود: «ما از حصر اقتصادی نمیترسیم، ما از دخالت نظامی نمیترسیم؛ آن چیزی که ما را میترساند وابستگی فرهنگی است، استقلال و موجودیت هر جامعه از استقلال آن نشأت میگیرد و سادهاندیشی است که گمان شود با وابستگی فرهنگی، استقلال در ابعاد دیگر یا یکی از آنها امکانپذیر است.»
جهاد فرهنگی
برای مقابله با «جبهه ناتوی فرهنگی» جز اقدام به جهاد فرهنگی گسترده راهی باقی نمانده است. یک بسیج همگانی لازم است. خواص، نخبگان و فرهیختگان رسالتی سنگین بر دوش دارند. امیرمؤمنان(ع) در موارد گوناگون در نهجالبلاغه به این مسءله اشاره دارد و میفرماید: الله الله! فی الجهاد باموالکم و انفسکم و السنتکم فی سبیلالله. خدا را! خدا را! درباره جهاد با اموال و جانها و زبانهای خویش در راه خدا. الگوی جهاد فرهنگی پیامبر اعظم(ص) و اهلبیت او هستند. از ویژگیهای پیامبر خدا(ص) خستگیناپذیری او در این راه بود. آن حضرت با وجود همه تهمتها، تکذیبها و تهدیدها از جانب مشرکان و دشمنان کینهتوز سیزده سال در مکه و ده سال در مدینه به نشر اسلام پرداخت و بر راه سخن خود پایداری کرد تا سرانجام پیروز شد. امام علی(ع) در مورد این حرکت فرهنگی رسول گرامی اسلام(ص) فرمود: «ارسله داعیا الیالخلق، فبلغ رسالات ربه غیر و ان و لا مقصر، و جاهد فی الله اعداءۀ غیر واهن و لا معذر.» خداوند پیامبر(ص) را فرستاد تا دعوتکنندۀ به حق، و گواه اعمال خلق باشد. پیامبر(ص) بدون سستی و کوتاهی، رسالات پروردگارش را رسانید، و در راه خدا با دشمنان بدون عذرتراشی جهاد کرد.
الزامها و ضرورتهای جهاد فرهنگی
جهاد فرهنگی با مشکلات و سختیهای فراوانی روبهرو است و با جهاد نظامی تفاوت بسیار دارد، به همین دلیل«جهاد اکبر» نامیده شده است. این سختیها عبارت است از: شنیدن تهدید و تکذیب و تهمت که شخص باید از آبرو گرو بگذارد؛ روبهرو شدن با قوم جاهل و نادان که از منطبق بیبهرهاند؛ نتیجۀ جهاد فرهنگی تدریجی است نه آنی، باید صبر کرد تا به ثمر بنشیند، گاه همانند نوح پیامبر 950 سال تلاش و تبلیغ میکند، اما نتیجهاش ایمان آوردن گروه اندکی به تعداد سرنشینان کشتی هستند؛ برخلاف پیروزی نظامی که تشویقها و تقدیرها درپی دارد، و به جز خدا کسی مجاهد فرهنگی را تشویق نمیکند. برخلاف جهاد نظامی که غنایمی دارد، در جهاد فرهنگی غنیمت، مادی و دستمزدی در کار نیست. از اینرو برای اثربخشی و کارآیی جهاد فرهنگی در عرصه عمل باید الزامهای آن را پذیرفت. مانند:
1. در جهاد فرهنگی باید توهینها، قداستشکنیها، استهزاءها را تحمل کرد و با شکیبایی به کار خود ادامه خواهد داد.
2. جهاد فرهنگی باید تداوم یابد، چون نتیجه و ثمرۀ آن آنی نیست، علاوه که شبیخون فرهنگی دشمن نیز مقطعی نیست، تا وقتی دشمن در میدان است، ما نیز باید در میدان مبارزه حضور داشته باشیم، حتی اگر دشمنان نیز از تبلیغ و اهداف خود دست بردارند، ما نباید نسبت به تبلیغ دین سست شویم و کنار بکشیم. ابوعبدالله جعفی میگوید: امام باقر(ع) به من فرمود: نزد شما بک مسلمان تا چند وقت مرزبان میباشد؟ گفتم: چهل شبانهروز. فرمود: ولی با مرزبانی ما تا پایان روزگار است. پیام این روایت آن است که مرزبانی از اسلام ناب و حق و حقیقت همیشه و تا پایان روزگار ادامه خواهد داشت و تعطیلیبردار نیست.
3. صبر و پایداری. صبر و پایداری در مقابل ناتوی فرهنگی پیروزی را نوید میدهد و دشمن را در رسیدن به اهدافش ناکام میگذارد. دشمن گاه با حجم سنگین تبلیغات، افتراء و تهمت، بیآبرویی و.... میکوشد رقیب را از ادامه کار خسته کند، ولی قرآن میفرماید صبر و شکیبایی را پیشۀ خود سازید: یا ایهاالذین امنوا اصبروا و صابروا و رابطوا و اتقوا الله لعلکم تفلحون(آلعمران200) ای مؤمنن، صبر کنید و ایستادگی ورزید و مرزها را نگهبانی کنید و تقوا پیشه سازید امید است که رستگار شوید.
4. دغدغه دین داشتن: در جهاد فرهنگی باید دغدغه دین داشت و از بیتفاوتی بیرون آمد.
امام علی(ع) ضمن مقایسه نیروهای عصر خود با نیروهای عصر پیامبر(ص) در پیشبرد اسلام و دغدغه دین داشتن، با سرزنش یارانش فرمود: و لعمری لو کنا ناتی ما اتیتم، ما قال للذین عمود، و لا اخضر للایمان عود.
به جانم سوگند! اگر ما در مبارزه مثل شما بودیم هرگز پایةای برای دین استوار نمیماند، و شاخهای از درخت ایمان سبز نمیگردید.
5. صدق و راستی: مجاهدان عرصه فرهنگ باید بر سر عهدی ک با خدا بستند، صادقانه بایستند.«منالمؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه لهم من ق ضی نحبه و منهم من ینتظر.» (احزاب 23) زدودن پیرایهها و ریاکاریها و آراسته شدن به صداقت و راستی، نصرت الهی را به ارمغان میآورد و ابزار و شیوههای فرهنگی را کارآمد میسازد. امام علی(ع) فرمود: «فلما رأی الله صدقنا انزل بعدوناالکبت و انزل علینا النصر.» «آنگاه که خداوند صدق و راستی ما را دید شکست را بر دشمنانمان فرود آورد و بر ما یاری فرستاد.»
6. توکل: در عرصه جهاد فرهنگی ضمن فراهم ساختن مقدمات و بسترهای فرهنگی، باید به خدا توکل کرد و از هیاهو و ارعاب و تهدید دشمن نهراسید. قل لن یصیبنا إلا ماکتب الله لنا هو مولانا و علیالله فلیتوکل الؤمنین.(توبه 51) بگو:«هیچ حادثهای برای ما رخ نمیدهد، مگر آنچه خداوند برای ما نوشته و مقرر داشته است؛ او مولا(و سرپرست) ماست؛ و مؤمنان باید تنها بر خدا توکل کنند!»
است؛ او مولا(و سرپرست) ماست؛ و مؤمنان باید تنها بر خدا توکل کنند!» هر چند که جهاد فرهنگی مشکلاتی افزون بر جهاد نظامی دارد، لیکن پاداش آن برتر و چون سنتی حسنه همیشه جاری و ساری است. امام صادق(ع) از پیامبر(ص) نقل میکند: هر کس روش نیکی پدید آورد و آن را رواج دهد ثواب آن را میبرد و تا روز قیامت برابر پاداشی که به عاملان آن سنت خوب میدهند، به او نیز داده میشود بدون آنکه از پاداش دیگران چیزی کاسته شود. و اینکه در روایات مداد علماء از خون شهیدان برتر شمرده شده و برای مجاهدان فرهنگی، درجات، مغفرت و رحمت الهی نوشته شده و در همین راستا تفسیر میشود، چرا که با جهاد فرهنگی، دین الهی حفظ و پیرایهها و حملات به دین دفع و ارزشهای الهی پایدار میمانند.
راهبردها و راهکارهای جهاد فرهنگی
راهبرد (استراتژی): به معنای روش و یا سیاست کلی برای نیل به هدفهای معین را راهبرد گویند. راهکار: تربیت، ترکیب و ساختارهایی است که انجام و تکمیل، یا شیوه اجرای اهداف، وظایف، نیازها یا فرایندهای معین را آسان یا ممکن میسازد. در این بخش از مقاله به راهبرد جهاد فرهنگی در تقابل با ناتوی فرهنگی میپردازیم:
1. شناخت هدف، ابزار، شیوه و راهکارهای دشمن: نخستین گام ضروری در جهاد فرهنگی است. مجاهدی که دشمن را نمیشناسد، نمیتواند راهکارهای مناسب مبارزه با او را طراحی کند. مقام معظم رهبری فرمود: «هجوم فرهنگی را با تفنگ نمیشود جواب داد، تفنگ او قلم اوست... چشمها را باید باز کرد؛ صحنه را شناخت؛ مثل جنگ نظامی که بدون شناسایی و بدون دیدهبان و بدون داشتن و بدون داشتن وضعیت دشمن، چشمش را بیندازد پایین، برود جلو، شکست خواهد خورد؛ در جنگ فرهنگی هم همینطور است.» امیر مؤمنان (ع) به کمیل فرمود: «یا کمیل ما من حرکه الا و انت محتاج الی معرفت.» «ای کمیل! هیچ حرکتی نیست مگر آنکه تو در آن به شناخت و آگاهی نیازمندی.» این وظیفه سنگین بر دوش مسئولان، اندیشمندان، فرهیختگان و خواص است که دشمن را خوب بشناسند و مردم را نیز بدان آگاه کنند. شناخت و آگاهی از برنامههای دشمن، به مثابه چراغی است که با کاویدن تاریکیها و چالشها، به برنامهریزی و طراحی درست کمک شایانی میکند.
2. برنامهریزی فرهنگی: پس از شناخت دشمن، برنامهریزی لازم است؛ لذا مسئولان ارگنها، وزارتخانهها، دفاتر فرنگی و... میبایست با هماهنگی، یک برنامه جامع و کامل را طراحی کنند. این برنامهریزی میبایست از این ویژگیها برخوردار باشد:
1ـ2 کلاننگر و جامع. هر چند هدفهای جزیی نیز نباید فراموش شود، لیکن پرداختن به آنها نباید مسئولان عرصه فرهنگی را از پرداختن به اهداف کلان و اساسی غافل کند. از این رو مراکز تصمیمگیری، نقاط حساس و طرحهای کلان و ریشهای دشمن باید در برنامه، هدف قرار گیرند.
2ـ2 . آیندهنگری و پیشبینی توطئههای دشمن.
3ـ2 تنوعپذیری و پرهیز از یکسان روی و تکراری شدن.
4ـ2 مصونسازی نه محدودیتنگری، یعنی به گونهای برنامهریزی شود که افراد به ویژه جوانان با آگاهی و یا اختیار نه به اجبار و اکراه از آلودگی پرهیز کنند.
5ـ2 تقویت روحیه دشمنستیزی و ایجاد تنفر قلبی نسبت به دشمن.
6ـ2 شورآفرینی و نشاطانگیزی و ایجاد رغبت و ذوق برای مقابله دشمن.
7ـ2 هماهنگسازی بین ارگانهای فرهنگی مانند: سازمان صدا و سیما، وزارت ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات، دفتر تبلیغات، ستادهای نماز جمعه، دفاتر فرهنگی و...
8ـ2.با توجه به اولویت پیشگیری بر درمان؛ همانند بهداشت که با شعار«پیشگیری بهتر از درمان است» عمل میکند.
9ـ2با توجه به الویت پیشگیری از نفوذ دشمن در جامعه و مراکز فرهنگی، مانند: نفوذ در مطبوعات، رسانهها، سینماها، دانشگاهها، اینترنت و سایتها و... و در صورت نفوذ پاکسازی مراکز یاد شده.
10ـ2 تکیه بر هویت دینی و ملی و دفاع از آنها. هویت دینی ما اسلام ناب محمدی(ص) و هویت ملی ما انقلاب اسلامی و فرهنگ و شاخصههای ملی کشور ایران است، به این فرهنگ غنی ببالیم و خود را همرنگ دشمنان درنیاوریم. امام صادق(ع) فرمود:«خداوند به پیامبری از پیامبرانش دستور داد به مؤمنان بگوید: لباس دشمنان را نپوشید، غذای دشمنان را نخورید، به شیوه دشمنان من رفتار نکنید که در این صورت شما نیز همانند آنان و جزو دشمنان من خواهید شد.»
3. مبارزه جدی با فساد و فحشاء: مهمترین شیوه دشمنان دین به عنوان یک استراتژی، نشر فساد و فحشاء در جوامع اسلامی و دینی است. قرآن کریم یکی از حیلههای شیطان را فراخواندن به فساد و فحشاء میداند و میفرماید: الشیطان یعدکم الفقر و یامرکم بالفحشاء(بقره 268) شیطان به شما وعده فقر میدهد و شما را به فحشاء دعوت میکند. و در آیه 21 سوره نور میفرماید:
فانه یامر بالفحشا و المنکر. او(شیطان) به فحشاء و زشتی فرمان میدهد. در این دو آیه به سه مسألۀ مهم:«فقر»،«فحشاء» و«منکر» اشاره شده است که هر کدام میتواند جامعهای را به سقوط بکشاند. وقتی فقر و فساد و فحشاء پدید آید، روح ایمان و جوانمردی و غیرت دینی و ملی از بین میرود و اندلسی دیگر پدید میآید. مقام معظم رهبری میفرماید:«قدرتهای سلطهگر، بزرگترین عامل توجیه و نشر فسادند، فساد اخلاقی، فساد جنسی و فساد اعتقادی.» دشمنان مصداق این آیه شریفهاند:«یحبون ان تشیع الفاحشه فیالذین امنوا؛(نور : 19) دوست دارند که فساد و فحشاء در میان مؤمنان رواج یابد.» لذا در طول تاریخ به ویژه در فتح اندلس، بهرههای لازم را از این راهکار بردهاند. شهید مطهری در تبیین فتح اندلس به دست مسیحیها مینویسد:«نقشهای که مسیحیان برای تصرف اندلس و بیرون کشیدن آن از دست مسلمانان کشیدند این بود که به صورت دوستی و خدمت، وسایل عیاشی برای آنها فراهم کردند؛ باغها و بوستانها، وقف ساختن شراب شد. دختران زیبا و بیحجاب در خیابانها به عشق و عاشقسازی پرداختند. سرگرمیهای شهوانی از هر جهت فراهم شد و روح ایمان و جوانمردی مرد. پس از این جریان بود که توانستند مسلمانان را بیدرنگ از دم تیغ بگذرانند.
دشمن اگر دیروز با ابزار غیر مدرن و فقط در کابارهها و خیابانها توانسته بود جوانها را فاسد کند، امروز با cdفاسد) به درون خانهها نفوذ کرده و قهرا خطرش بیش از گذشته است. لذا مقابله با او یک مبارزه جدی میطلبد و باید اخطارهای مقام معظم رهبری را جدی بگیریم که میفرماید: «(دشمن) از طریق باندهای فساد در تلاش است تا جوانان ما را به سوی تباهی سوق دهد، ولی ما با این مفسدان در هر کجا باشند، با شدت برخورد میکنیم، زیرا آنها را تباهکننده کشور میدانیم.» در قرآن کریم برای مبارزه و ریشهکنی فساد و فحشاء سخت تأکید شده است. در یکجا مردم را از نزدیک شدن به فحشاء پرهیز میدهد:«و لا تقربوا الفواحش ما ظهر منها و ما بطن؛(انعام 151) به فواحش، آشکار یا پنهان نزدیک نشوید.» فواحش جمع فاحشه به معنای گناهانی است که فوقالعاده زشت و تنفرآمیز و وسوسهانگیز است، مانند زنا و فحشاء. و در جایی دیگر به جمعآوری و زندانی کردن زنان خیابانی و فاحشه دستور میدهد. «فامسکو هن فیالبیوت حق یوفاهن؛(نساء:15) آنان را در خانهها زندانی کنید تا مرگشان فرا رسد.» و در ایۀ دیگر رواجدهندگان فحشاء و فساد را به عذاب دردناک در دنیا و آخرت است. این احکام شدید به خاطر آن است که فساد و فحشاء چون میکروبهای سریعالتکثیر، جامعه دینی را آلوده میکند. و جامعۀ آلوده به فساد، جامعهای است بیرمق و مرده که نه تنها قدرت دفاع از میکروبهای مهاجم را ندارد بلکه هویت خود را نیز از دست داده و به شیء بیخاصیت تبدیل میشود. شما از یک عضو فاسد بدن و یا غذای فاسد چه انتظاری دارید؟! به همین جهت مهاجمان فرهنگی، فساد و فحشاء را از قبیل: روابط نامشروع، بیبندوباری، عریانگرایی، دامن زدن به گناهان، شرابخواری و قمار را به صورت برنامههای سازمانیافته سر لوحه فعالیتهای خود قرار دادند. بنابراین تنها با وجین علفهای هرز جامعه است که گلهای باغستان جامعه دینی به گل مینشیند.
4. گسترش امر به معروف و نهی از منکر: مسأله امر به معروف و نهی از منکر یک وظیفه همگانی است.«کلکم مسؤول عن رعیته.» پیامبر اعظم(ص) فرمود: « همه شما مسئولید و نسبت به زیردستان خود وظیفه دارید!» امر به معروف و نهی از منکر اساس همه اصلاحات و ضامن بقای دین. به گفتۀ شهید مطهری:«امر به معروف و نهی از منکر، یگانه اصلی است که ضامن بقای اسلام و به اصطلاح علت مبقیه است. اصلا اگر این اصل نباشد اسلامی نیست، رسیدگی کردن دائم به وضع مسلمانان است. آیا یک کارخانه بدون بازرسی و رسیدگی دائم مهندسان متخصص قابل بقاست؟! اصلا آیا ممکن است یک سازمانی همینطور به حال خود باشد، هیچ دربارهاش فکر نکنیم و در همین حال به کار خود ادامه دهد! ابدا. جامعه نیز چنین است؛ یک جامعه اسلامی اینطور است، بلکه صددرصد برتر و بالاتر.»
همه نیکیها و حتی جهاد با آن عظمتش در مقابل این فریضه الهی، چون یک قطره در مقابل دریاست. امام علی(ع) فرمود: و ما اعمال البر کلها و الجهاد فی سبیلالله عندالامر بالمعروف و النهی عن المنکر الا کنفثه فی بحر لجی. تمام کارهای نیک(حتی) جهاد در راه خدا، در برابر امر به معروف و نهی از منکر، چون قطرهای(آب دهانی)، در برابر دریایی پهناور است. امام باقر(ع) علت این عظمت و جایگاه رفیع امر به معروف را چنین بیان میفرماید: «... چون در پرتو امر به معروف و نهی از منکر، فرائض بر پا، راهها امن، کسبها حلال، مظالم به صاحبانش بازگردانده، زمینآباد، حق از دشمنان گرفته میشود و امر(حکومت) تحکیم مییابد.» امروز یکی از راهکارهای دشمن خصوصیسازی دین و جدا کردن دین از سیاست و جامعه و محصور کردن آن به درون خانههاست. و این یعنی مبارزه علنی با امر به معروف و نهی از منکر. بدین معنی که شما به عنوان یک مسلمان حق نداری دیگران را از فساد و فحشاء و منکر نهی کنی و با میکروبها و منکرات و گناهان جامعه مبارزه نمایی، چون به حریم خصوصی آنان گام نهادهای؟ وقتی چنین شد و امر به معروف جای خود را به امر به منکر و زشتیها داد، گناهان عادی و حتی قانونی میشوند، قبحشان از میان میرود و جامعه گناهآلود به آبشخور شیطان تبدیل میگردد.
بنابراین امر به معروف و نهی از منکر که دشمن به سوی آن نشانه رفته، یعنی مراقبت دائم از مؤمنان، جامعه دینمداری و ارزشهای معنوی، اخلاقی و استواری انقلاب اسلامی و حفظ بسترهای سعادتخیز و تضعیف جبهۀ کفر و نفاق. احیای این اصل به عنوان یک راهکار مهم در تقابل با ناتوی فرهنگی، فقط وظیفه دولت و حکومت نیست، یک وظیفه و فریضه همگانی است که باید برای سالمسازی محیط زیست خود و ریشهکن کردن منکران و فساد میکروبهای مسری گناه، بسیج شوند، وگرنه همه ضرر آن را خواهند دید. شما اگر در کشتی نشسته باشید، و فردی بخواهد کشتی را سوراخ کند، آیا به او اجازه میدهید؟! هرگز! چون میدانید سوراخ شدن کشتی، غرق شدن تمامی سرنشینان کشتی را درپی دارد.
5. احیای فرهنگ ناب محمدی(ص): اسلام ناب، دین جهانشمول است.«ان الذین عندالله الاسلام.»(آلعمران: 19) و با فطرت انسانها همآوا و همسو است. اگر به درستی از آن تبلیغ شود و شهد شیرین آن به کام انسانهای تشنه برسد، قلبها و دلها را به خود جذب میکند و فطرتهای الهی را شیفته خود میسازد. رهبر معظم انقلاب اسلامی خطاب به اساتید فرمود:« باید بکوشید روحیه و فرهنگ اسلامی را ترویج کنید.»؛«ما چرا باید از صادر کردن توحید، از صادر کردن اخلاق انبیاء، از صادر کردن روح فداکاری و اخلاص، از صادر کردن تزکیه اخلاقی به کشورهای دیگر خجالت بکشیم؟ ما این انقلاب را صادر میکنیم. ما اگر بتوانیم توحید و ترویج از مکتب انبیاء و ارائه روشهای انسانی، پاکیزه، طیب، طاهر، صبر، استقامت و ایثار را به کشورهای دیگر صادر کنیم هیچ ابایی نداریم.» دشمن از خوبیها، ارزشها و اخلاق پیامبران میترسد، چرا که حیات و زندگی خود را تنها در جامع لاکیک و ضد خدایی جستوجو میکند، پس چرا از همین نقطه ضعف دشمن وارد نشویم و فرهنگ اسلام ناب را تبلیغ کنیم!
6. به شیوه تهاجمی عمل کردن: دشمنان اسلام ضعیفتر از آنند که موفق شوند نور خدا را که در نظام جمهوری اسلامی ایران تجلی یافته، خاموش کنند. یریدون لیطفئوا نوالله بافواههم و الله متم نوره ولو کره الکافرون(صف:8) میخواهند نور خدا را با دهان(تبلیغاتشان) خاموش کنند. ولی خدا نور خود را تمام میکند گرچه مشرکان را خوش نیاید. لیکن واقعیتی را نمیشود انکار کرد و آن اینکه دشمنان با شیوه تهاجمی به میدان آمده و جوامع اسلامی را مرعوب و تحت سیطره تبلیغات گسترده خود درآوردهاند. و شما میدانید در یک نبرد تنگاتنگ، پیوسته ابتکار عمل به دست کسی است که حالت تهاجم به خود گرفته و با حالت دفاعی قرار دادن رقیب، قدرت تفکر و اندیشه و برنامهریزی درست را از او بازستانده باشد. امام علی(ع) فرمود: اغزوهم قبل ان یعزوکم، فوالله ما غزی قوم قط فی عقر دارهم، الا ذلوا. پیش از آنکه آنان با شما بجنگند، با آنان نبرد کنید، به خدا سوگند، هر ملتی که درون خانه خود مورد هجوم قرار گیرد، ذلیل خواهد شد. امام خمینی(ره) آن رهبر فرزانه، بصیر و هوشیار میفرمود:«همیشه با بصیرت و با چشمانی باز به دشمنان خیره شوید و آنان را آرام نگذارید که اگر آرام گذارید، لحظهای آرامتان نمیگذارند.» سه نکته در این سخن نغز وجود دارد که خود تأکیدی بر توجه به راهکار تهاجم است.
الف. با بصیرت و چشمانی باز به دشمن خیره شوید. خیره شدن به دشمن نشان از توجه و مراقبت کامل دارد، حتی یک لحظه هم نباید از دشمنان غافل شد.
ب. آرام نگذاشتن دشمن. یعنی پیوسته به دشمن حمله کنید، زندگی و آرامش را از او بگیرد و نگذارید با آرامش به سازماندهی و برنامهریزی علیه شما بپردازد.
ج. چنین نیست که اگر شما به دشمن کاری نداشته باشید، او هم کاری به شما نداشته باشد، دشمنی و شرآفرینی و دردسرسازی دشمنان همیشگی است و پایانی ندارد.
7. برپایی نماز، دعا و احیای مساجد: اقامه نماز و دعا و قرآن و احیای مساجد به عنوان سنگر فرهنگی یکی از راهبردهای مؤثر در تقابل با ناتوی فرهنگی است. قرآن کریم به صراحت میفرماید: ان الصلاه تنهی عنالفحشاء و المنکر.(عنکبوت:45) نماز از فحشاء و بدیها بازمیدارد. آری نماز چنین است! اگر به درستی ادا شود چون هالهای از نور قلب انسان را تسخیر میکند و جایی برای آلودگی آن باقی نمیگذارد. در روایات، نماز به پنجبار شستوشوی بدن تشبیه شده است. اگر کسی در 24 ساعت پنجبار حمام کند، آیا در بدن او آلودگی دیه میشود؟! وقتی دلی به راستی از طریق نماز، دعا و قرآن به سوی خدا رفت، قهرا از رفتن به سوی شیطانباز میماند، و به سوی گناه و فساد و فحشاء نمیرود. به این روایت توجه کنید: جوانی از انصار پشت سر پیامبر(ص) نماز میخواند، در عین حال آلوده به گناه زشتی بود. ماجرا را به پیامبر(ص) گفتند: فرمود:«ان صلاته تنها یوما» سرانجام روزی نمازش او را از این گناه بازمیدارد. دعا، سلاح مؤمن است، و چه سلاحی مؤثرتر و برندهتر از دعا در مقابل فرهنگ مبتذل دشمنان وجود دارد؟! مانند دعای کمیل، مناجات شعبانیه، دعای عهد که از سفارشهای امام راحل میباشند. قرآن عروه الوثقای زمینیان در حرکت به آسمان و ملکوت است، نور و هدایت و شفای دلها میباشد. امام راحل(ره) حداقل هر ده روز یکبار قرآن را ختم میکرد. مساجد، سنگرهای مبارزه با دشمنان، پیوسته مورد حملات دشمنان بوده است، و احیای آنها دشمنان را در رسیدن به اهدافشان ناکام میگذارد. کشاندن پای جوانها به مساجد و نماز، جاذبهدار کردن دعاها، مساجد، جلسات قرآن و سرمایهگذاری روی آنها بهترین راهکار مقابله با دشمنان فرهنگی است.
8. عمق بخشیدن به بصیرت دینی، سیاسی و فرهنگی جامعه به ویژه جوانان: تقویت بینش سیاسی و باورهای دینی چون عقبهای مستحکم، جامعه به ویژه جوانان را در برابر بمباران فرهنگی ناتو محافظت میکند و او را در مقابل موجهای سنگین تبلیغاتی مقاوم میسازد. چراغ معنویات و ایمان آنگاه پرفروغ است که پشتوانهای از بصیرت داشته باشد وگرنه فرد به خاطر ضعف ایمان و فقدان بصیرت دینی ـ سیاسی مجذوب تبلیغات پر زرق و برق و پر فریب دشمنان میشود. همچنان که قرآن میفرماید: ولتصغی الیه أفئده الذین لا یؤمنون بالاخره و لیرضوه و لیقترفوا ما هم مقترفون(انعام:113) نتیجه(وسوسهای شیطان و تبلیغات شیطانصفتان) این خواهد شد که دلهای منکران قیامت، به آنها متمایل گردد؛ و به آن راضی شوند؛ و هر گناهی که بخواهند، انجام دهند! مقام معظم رهبری در تبیین این راهکار چنین میفرماید:«در خودتان بصیرت ایجاد کنید؛ قدرت تحلیل در خودتان ایجاد کنید؛ قدرتی که بتواند از واقعیتهای جامعه، یک جمعبندی ذهنی برای خودتان به وجود بیاورد و چیزی را بشناسید. این قدرت تحلیل خیلی مهم است. هر ضربهای که در طول تاریخ ما مسلمانان خوردیم از ضعف قدرت تحلیل بود. در صدر اسلام هم ضرباتی که خوردیم همینطور بوده... نگذارید که دشمن از بیبصیرتی و ناآگاهی ما استفاده بکند و واقعیتی را واژگون چلوه دهد.»
«تمام مشکلاتی که برای افراد یا اجتماعات بشر پیش میآید، بر اثر یکی از این دو است؛ یا عدم بصیرت، یا عدم صبر. یا دچار غفلت میشوند و واقعیتها را تشخیص نمیدهند؛ حقایق را نمیفهمند؛ یا با وجود فهمیدن واقعیات از ایستادگی خسته میشوند.»
9. افشاگری و تبیین مواضع و اهداف دشمن: دشمنشناسی جزو اصول و اساس دین ماست. چنانچه دشمن را نشناسیم، نمیتوانیم از او تبری داشته باشیم. تولی و تبری بر شناخت دوست و دشمن استوار است. از اینرو از وظایف دستاندرکاران است که ماهیت و اهداف دشمن را برای جامعه نمایان کنند و او را خوب بشناسانند. وقتی بچهای از مار کشنده فرار میکند که ماهیت کشندۀ آن را درک کند وگرنه فریفته ظاهر خوش خط و خال آن میگردد.
نکته قابل توجه در افشاگری و شناساندن دشمن این است که به شیوه منطقی و استدلالی و بیان واقعیات استوار باشد نه ناسزاگویی و پرداختن به سخنان ناهنجار که از فرهنگ اسلام ناب فاصله دارد. امیرمؤمنان(ع) در گفتاری اصحابش را از شیوهۀ بدگویی و ناسزاگویی نهی کرده و راه افشاگری را توصیه نمود:
انی اکراه لکم ان تکونوا سبابین، و لکنکم لو وصفتم اعمالهم و ذکرتم حالهم کان اصواب فیالقول و ابلغ فیالعذر.
من خوش ندارم که شما دشنامدهنده باشید، اما اگر کردارشان را تعریف و حالات آنان را بازگو میکردید به سخن راست نزدیکتر، و عذرپذیرتر بود.
10. تداوم و ایستادگی: یکی از مشکلات گریبانگیر مجاهدان فرهنگی ابتر گذاشتن برنامهها، رها کردن کار در وسط راه و نایستادن تا پایان عمل است. مقام معظم رهبری میفرماید:«تمام مشکلاتی که برای افراد یا اجتماعات بشر پیش میآید، بر اثر یکی از این دو است:«یا عدم بصیرت» و یا«عدم صبر». صبر و ایستادگی در پای عمل از عوامل مهم پیروزی است؛ و دشمن با اهرمهای فشار روانی، ارعاب، ارهاب و حتی کشتن میکوشد تا مجاهدان کمطاقت را از میدان مبارزه بیرون راند. جهاد فرهنگی استقامت و پایداری و حتی شهادت میطلبد تا به پیروزی نهایی برسد. امام خمینی(ره) میفرماید: این روشن است که شکستن فرهنگ شرق و غرب، بیشهادت میسر نیست، من بار دیگر از مسئولین بالای نظام جمهوری اسلامی میخواهم ک از هیچ کس و هیچ چیز جز خدای بزرگ نترسند و کمرها را ببندند و دست از مبارزه و جهاد علیه فساد و فحشای سرمایهداری غرب و پوچی کمونیزم نکشند که ما هنوز در قدمهای اول مبارزه جهانی خود علیه غرب و شرقیم.
نتیجهگیری
بیتردید«ناتوی فرهنگی» برای رسیدن به اهداف خود از همه تواناییها و شیوهها و راهکارها استفاده میکند و هدف او انهدام عقبه نظام اسلامی و دین و اخلاق مردم جهت براندازی یا بیمحتوا کردن جمهوری اسلامی میباشد. دشمن در عرصه فرهنگی درپی اندلسی دیگر است تا به آسانی سنگرهای از پیش تعیین شده را فتح کند. آنچه در این نبرد کارساز است، جهاد فرهنگی و بسیج عمومی مسئولان و دستاندرکاران فرهنگی را میطلبد تا با به کارگیری راهبردها و راهکارهای طراحی شده در تقابل با ناتوی فرهنگی پیروزی را نصیب خود سازند. مانند: شناخت راهکارهای دشمن، برنامهریزی فرهنگی، مبارزه جدی با فساد و فحشاء، گسترش امر به معروف و نهی از منکر، احیای فرهنگ اسلام ناب، تهاجمی عمل کردن، احیای نماز و دعا و مساجد، عمق بخشیدن به بصیرت دینی، سیاسی و فرهنگی جامعه، افشاگری مواضع دشمن و تداوم و ایستادگی جهت نیل به پیروزی کامل در تقابل با ناتوی فرهنگی.
پینوشتها:
1. فرانسیس استونر ساندرس، جنگ سرد فرهنگی، بنیاد فرهنگی پژوهشی غربشناسی، ص2.
2. بهشتینژاد، مهدی، ناتوی فرهنگی در تقابل با هویت اسلامی و ملی، هفتهنامه پرتو، شماره 371، اسفند 85، ص4.
3. پیشین.
4. خرم، مسعود، هویت، ص18 .
5. ر.ک . نفوذ و استحاله، معاونت سیاسی نمایندگی ولیفقیه در قرارگاه ثارالله، ص17.
6. نسل کوثر، ص 191.
7. همان.
8. سخنرانی در دیدار با مردم اراک.
9. صحیفه نور، ج 12، ص54، سخنرانی1/2/59 .
10. نهجالبلاغه، نامه 47، بند 6، ترجمه محمد دشتی، ص559. همچنین یه حکمت 373،ص718 و 374،ص718 و 375، ص720 مراجعه شود.
11. نهجالبلاغه، خطبه 116 ، ترجمه محمد دشتی، ص225. ر.ک احقاف، آیه 21.
12. ر.ک. احقاف: آیة 23.
13. ر.ک احقاف: آیه 23.
14. لکن رباطناالدهر(وسائلالشیعه، ج15، ص139، ح20164، آللبیت).
15. نهجالبلاغه، خطبه 56، ص106.
16. پیشین.
17. وسائل الشیعه، ج15، ص24، ح19937.
18. همان، ص12، ح19908.
19. فرهنگ علوم سیاسی، علی آقابخشی و مینو افشاریزاده، نشر چاپار، ص660.
20. همان.
21. روزنامه رسالت، 13/3/69.
22. حسن ابنشعبه حرانی، تحفالعقول، ترجمه احمد جنتی، ص171.
23. وسائل الشیعه، ج3، ص259.
24. نسل کوثر، ص191، به نقل از: پیام انقلاب(سخنرانی مقام معظم رهبری، در دوران ریاست جمهوری در مقر سازمان ملل).
25. امدادهای غیبی، ص42، صدرا.
26. روزنامه جمهوری اسلامی، 16/11/71 .
27. تفسیر نمونه، ج6، ص34.
28. سیوطی، جامعالصغیر.
29. مجموعه آثار، ج17، ص235.
30. نهجالبلاغه، حکمت 374، ترجمه محمد دشتی، ص720.
31. فروع کافی، ج5،ص56.
32. 25/9/71، دیدار گروهی زنان، به مناسبت میلاد حضرت زهرا(س) و روز زن.
33. ر.ک. حدیث ولایت، ج1، ص 246، سخنرانی19/4/68.
34. نهجالبلاغه، خطبه 27، ترجمه محمد دشتی، ص74.
35. پیام نوروزی، 2 فروردین 1368.
36. تفسیر نمونه، ج16، ص287.
37. ر.ک. حدیث ولایت، ص288، پا به آفتاب، ج 1، ص 183.
38. هفتهنامه زن روز، شماره 774.
39. سخنرانی،20/11/77.
40. همان.
41. نهجالبلاغه، خطبه 206، ص 428.
42. سخنرانی، 20/11/72.
43. پیام نوروزی، 2 فروردین 1368.