[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی - 1392/09/19 عنوان فیش : سینما کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : سینما خیلی عنصر جذّابی است، رسانهی فوقالعادهای است، یعنی واقعاً الان هیچچیزی مثل سینما نیست از لحاظ اثرگذاری؛ روی این زمینه كار بكنید؛ كارهای ابتكاری بكنید. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی - 1392/09/19 عنوان فیش :لزوم استفاده از فیلم و سینما برای تکمیل زنجیرهی تولید دیگر محصولات فرهنگی کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من چقدر سر قضیهی تولید اسباببازی داخلىِ معنیدار و جذاب حرص خوردم با بعضی از مسئولین این کار که این کار را دنبال بکنند؛ البته بحمدالله ظاهرا اینجا یک تصمیمی در این زمینه گرفته شد، حالا انشاءالله همان تصمیم را هم دنبال کنید که اجرایی بشود. خب، دوستان ما آمدند در یکی از دستگاههای فعال و مسئول، عروسکهای خوبی درست کردند؛ خوب هم بود؛ اول هم حساسیت طرف مقابل را - یعنی مخالفین را، خارجیها را - برانگیخت که اینها آمدند در مقابل باربی و مانند اینها، این [عروسکها] را درست کردند؛ ولی نگرفت. من به اینها گفتم که اشکال کار شما این است که شما آمدید به فلان نام، یک پسری را، یک دختری را آوردید در بازار، این عروسک شما را بچهی ما اصلا نمیشناسد - ببینید، پیوست فرهنگی که میگوییم اینها است - خب، یک عروسک است فقط، در حالی که مرد عنکبوتی را بچهی ما میشناسد، بتمن را بچهی ما میشناسد. ده بیست فیلم درست کردهاند، این فیلم را آنجا دیده، بعد که میبیند همان عروسکی که در فیلم داشت کار میکرد، در مغازه هست، به پدر و مادرش میگوید این را برای من بخرید؛ عروسک را میشناسد؛ این پیوست فرهنگی [است]. شما بایستی این عروسک را که ساختید، در کنار ساخت عروسک، ده بیست فیلم کودک درست میکردید برای اینکه این عروسک معرفی بشود پیش بچهها؛ بعد که معرفی شد، آنوقت خودشان میخرند، [ولی] وقتی معرفی نشد، بازار ندارد و ورشکست میشود؛ و ورشکست شد. یعنی یک چنین دقتهایی را بایست کرد. بههرحال این تهاجم فرهنگی به این شکل یک واقعیتی است. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی - 1392/09/19 عنوان فیش :توجه دیگر کشورها به تهاجم فرهنگی فیلم و کتابهای آمریکایی علیه آنها کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مسئلهی چهارمی که عرض میکنیم، مسئلهی تهاجم فرهنگی است. ما چند سال قبل از این بحث تهاجم فرهنگی را مطرح کردیم؛ بعضیها اصل تهاجم را منکر شدند؛ گفتند چه تهاجمی؟ بعد یواش یواش دیدند که نه]فقط[ ما میگوییم، خیلی از کشورهای غیرغربی هم مسئلهی تهاجم فرهنگی را مطرح میکنند و میگویند غربیها به ما تهاجم فرهنگی کردند؛ بعد دیدند که خود اروپاییها هم میگویند آمریکا به ما تهاجم فرهنگی کرده! لابد دیدهاید، خواندهاید که [گفتند] فیلمهای آمریکایی، کتابهای آمریکایی چه تهاجم فرهنگیای به ما کردهاند و دارند فرهنگ ما را تحت تأثیر قرار میدهند. بعد بالاخره به برکت قبول دیگران، این حرف ما هم مورد قبول خیلی از کسانی که قبول نمیکردند قرار گرفت! تهاجم فرهنگی یک واقعیتی است. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی - 1392/09/19 عنوان فیش :پرهیز از ترویج آسیبهای اجتماعی در فیلمهای سینما و تلویزیون کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مسئلهی آخر هم، مسئلهی آسیبهای اجتماعی و علل فرهنگی آن است؛ که من اشاره کردم به مسئلهی طلاق، مسئلهی مواد مخدر، فسادهای مالی، مسئلهی جنایت. خب یکی از همین تأثیرات تهاجم فرهنگی دشمنان، افزایش سرقت مسلحانه از بانکهااست؛ این را اول ما در فیلمها دیدیم - قابل توجه جناب آقای ضرغامی - که حمله میکنند؛ حالا عین همان قضایا، اینجا دارد اتفاق میافتد؛ خب یاد میگیرند دیگر. ما باید این را بدانیم چهکار داریم میکنیم. یعنی واقعا این آسیبها را بفهمیم. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی - 1392/09/19 عنوان فیش :ظرفیت تولید آثار سینمایی درجهی یک دنیا در کشور و لزوم توجه مسئولین به این امر کلیدواژه(ها) : سینما, سینمای غرب نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ما امروز ظرفیت ساخت فیلممان بحمدالله بالا است. من به آقای دکتر روحانی - همین تازگی، چند وقت پیش - عرض کردم یک فیلمی را من دیدم؛ حقا و انصافا از لحاظ اُسلوب و خوشساختی و سبک کار شبیه فیلمهای خوب هالیوود. این مهم است که ما الان این ظرفیت را داریم در کشور [که] میتواند پیامرسانی کند، میتواند حرفهای درست را منتقل بکند. فیلم هم چیز جذابی است؛ سینما خیلی عنصر جذابی است، رسانهی فوقالعادهای است، یعنی واقعا الان هیچچیزی مثل سینما نیست از لحاظ اثرگذاری؛ خب روی این زمینه کار بکنید؛ کارهای ابتکاری بکنید. مربوط به :بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت - 1392/06/06 عنوان فیش :تظاهر دروغین به وجود عدالت قضایی در غرب در فیلمهای سینمائی کلیدواژه(ها) : سینما, سینمای غرب نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : پیشرفت بدون عدالت همان نتیجهای را خواهد داد که شما از تمدّن پرجلوهی غرب، امروز دارید مشاهده میکنید. ثروت و قدرت و علم و فناوری، بیشتر از آن چیزی که اینها دارند برای این دوره تصوّر نمیشده؛ اینها حدّاکثر را دارند، امّا در عین حال شما ملاحظه کنید آنجا عدالت وجود ندارد. حالا در زمینهی عدالت قضایی، در تبلیغات سینمایی و داستانی و مانند اینها، حرف زیاد میزنند - که غالباً، یعنی صدی هشتاد، دروغ است؛ اطّلاعاتی که انسان در زمینههای قضایی دارد هم [ نتیجه میدهد که] این خبرها نیست در غرب - امّا در زمینهی اقتصادی که کاملاً واضح است. کسانی هستند که از گرسنگی میمیرند، کسانی هستند که در سرمای فرض کنید که ده درجه زیر صفر در فلان کشور میمیرند، یا از گرمای چهل درجه میمیرند! چرا انسان در گرمای چهل درجه به هلاکت بیفتد و بمیرد؟ جز این است که سر پناه ندارد، خانه ندارد، در گوشهی خیابان است، [در] گرمای چهل درجه، آب هم به او نمیرسد، از بین میرود؟ اینها وجود دارد؛ و [ از طرفی] ثروتهای انبوه افسانهای هم امروز در غرب وجود دارد. این بیعدالتی است، ما این را نمیخواهیم، اسلام این را از ما نخواسته. ما پیشرفت را لازم داریم، پیشرفت به همان معنایی که امروز در ادبیّات غربی بهعنوان توسعه یاد میشود، ما اسمش را میگذاریم پیشرفت؛ این پیشرفت، قطعاً بایستی همراه با عدالت باشد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از بانوان فرهیختهی حوزوی و دانشگاهی - 1392/02/21 عنوان فیش :پشیمانی غربیها از غلبهی مسائل جنسی و فساد در سینمای غرب کلیدواژه(ها) : سینما, سینمای غرب نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من چند سال پیش - هفت، هشت، ده سال قبل از این تقریباً - در مطبوعات کشورهای خارجی دیدم و خواندم و شنیدم که آمریکاییها دارند دنبال میکنند که از کتابهای فلان نویسندهی مثلاً رماننویسِ خانوادهنویس - که رمانهایش اطراف خانواده است - فیلم درست کنند برای اینکه بکشانند جهت فیلمسازی و فیلمبرداری و سینما و مانند اینها را به این جهت؛ خب، یک کارهایی هم کردهاند، دارند هم میکنند؛ امّا اینها مثل یک جریانهای باریکی است در مقابل یک سیل عظیمی که خودشان به دست خودشان راه انداختند؛ و دچارشان کرده است و بعد از این بیشتر دچارشان خواهد کرد. ما البتّه نسبت به این قضیّه فعلاً یک "مصونیّةٌما"ای داریم - به خاطر همین حجاب و همین چیزهایی که وجود دارد - منتها این را نبایستی دستِکم گرفت، بایستی این را بهجّد اهمّیّت داد. در همین مباحثی که خانمها اشاره کردید که دارید کار میکنید، این مسئلهی جاذبهی جنسی و خطر جاذبهی جنسی برای زن و برای مرد و برای جامعه و برای خانواده، این را به نظر من خیلی بایستی جدّی گرفت. مربوط به :بیانات در اجلاس جهانی علما و بیداری اسلامی - 1392/02/09 عنوان فیش :نگاه اجتهادی به هنر و سینما بهعنوان لوازم ایجاد تمدن اسلامی کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : دومین نکته، لزوم ترسیم هدف بلندمدت برای بیداری اسلامی در کشورهای مسلمان است؛ نقطهی متعالی و والائی که بیداری ملتها را باید سمت و سو دهد و آنان را به آن نقطه برساند. با شناسائی این نقطه است که میتوان نقشهی راه را ترسیم کرد و هدفهای میانی و نزدیک را در آن مشخص نمود. این هدف نهائی نمیتواند چیزی کمتر از «ایجاد تمدن درخشان اسلامی» باشد. امت اسلامی با همهی ابعاض خود در قالب ملتها و کشورها، باید به جایگاه تمدّنىِ مطلوب قرآن دست یابد. شاخصهی اصلی و عمومی این تمدن، بهرهمندی انسانها از همهی ظرفیتهای مادی و معنویای است که خداوند برای تأمین سعادت و تعالی آنان، در عالم طبیعت و در وجود خود آنان تعبیه کرده است. آرایش ظاهری این تمدن را در حکومت مردمی، در قوانین برگرفته از قرآن، در اجتهاد و پاسخگوئی به نیازهای نوبهنوی بشر، در پرهیز از تحجر و ارتجاع و نیز بدعت و التقاط، در ایجاد رفاه و ثروت عمومی، در استقرار عدالت، در خلاص شدن از اقتصاد مبتنی بر ویژهخواری و ربا و تکاثر، در گسترش اخلاق انسانی، در دفاع از مظلومان عالم، و در تلاش و کار و ابتکار، میتوان و باید مشاهده کرد. نگاه اجتهادی و عالمانه به عرصههای گوناگون، از علوم انسانی تا نظام تعلیم و تربیت رسمی، و از اقتصاد و بانکداری تا تولید فنی و فناوری، و از رسانههای مدرن تا هنر و سینما، و تا روابط بینالملل و غیره و غیره، همه از لوازم این تمدنسازی است. مربوط به :دیدار جمعی از مسئولان و دستاندرکاران جشنوارهی مردمی فیلم عمار با رهبر انقلاب - 1391/12/01 عنوان فیش :برنامهریزی دقیق و بلند مدت در زمینهی سینمای دینی کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی، امروز (سهشنبه)در دیدار جمعی از مسئولان و دستاندرکاران جشنوارهی مردمی فیلم عمار، توجه به موضوع دین و معارف دینی و همچنین انقلاب اسلامی و ارزشهای انقلاب در این جشنواره را اقدامی مبارک خواندند و تأکید کردند: نگاه به هنر اسلامی و سینمای دینی باید نگاهی بلندمدت و همراه با برنامهریزی دقیق و امید به آینده و بهرهگیری مناسب از ابزار هنر برای تأثیرگذاری حداکثری باشد. ایشان با اظهار خرسندی از برگزاری جشنوارهی مردمی فیلم عمار، انتخاب نام «عمار» را که از صحابهی بزرگ پیامبر اسلام صلواتاللهعلیهوآله و یاران نزدیک حضرت علی علیهالسلام بود، انتخابی پسندیده دانستند و با اشاره به ویژگیهای ممتاز این صحابی بزرگ افزودند: تزلزلناپذیری عمار در حوادث مختلف صدر اسلام و همچنین امتحانهای سخت دوران بعد از پیامبر اسلام صلّیاللهعلیهوآله، موقعشناسی و حضور در وقت نیاز، و نقش تبیینکنندهی او در مسائل و حوادث دوران حضرت علی علیهالسلام از ویژگیهای برجسته و بارز عمار بود. مربوط به :دیدار جمعی از مسئولان و دستاندرکاران جشنوارهی مردمی فیلم عمار با رهبر انقلاب - 1391/12/01 عنوان فیش :جوانهای مؤمن موتور محرک سینمای دینی هستند کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : رهبر انقلاب اسلامی نگاه امیدوارانه به آینده و بلندکردن افق دید را در اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی بسیار مهم ارزیابی و خاطرنشان کردند: حرکت انقلاب اسلامی که با پیروزی آن در سال 1357 آغاز شد و شکستهشدن هیمنهی آمریکا و حوادث مختلفی که در این 34 سال روی داده است، همه مقدمات رسیدن به اهداف اصلی نظام اسلامی است. بنابراین باید با همت و تلاش مضاعف و نهراسیدن از دشمن و توطئههای او، پرهیز از سیاهبینی و یأس، با سرعت بیشتر به سمت قله حرکت کرد. حضرت آیتالله خامنهای چنین نگاهی را در موضوع هنر اسلامی و سینمای دینی ضروری شمردند و تأکید کردند: در این عرصه جوانهای مؤمن، باطراوت و شاداب و دارای نگاه نو و همت بلند، موتور محرک برای حرکت رو به جلو هستند و پیشکسوتان نیز باید با بیان تجربیات خود و تربیت نیروهای جدید و کارآمد، به این حرکت شتاب بیشتری ببخشند. ایشان با اشاره به خاستگاه غربی هنر سینما بر ضرورت برنامهریزی و تشکیل اتاق فکر برای حرکت جوانان و استعدادهای جدید در عرصهی هنر اسلامی و سینمای دینی، همچنین ورود افراد متدیّن و انقلابی و صاحب تخصص و تجربه به این عرصه تأکید کردند. مربوط به :دیدار جمعی از مسئولان و دستاندرکاران جشنوارهی مردمی فیلم عمار با رهبر انقلاب - 1391/12/01 عنوان فیش :لزوم مصونیت یافتن متدینین عرصهی سینما با ارتباط مستمر با خدای متعال کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : رهبر انقلاب اسلامی در عین حال، شرط اصلی ورود تأثیرگذار افراد متدیّن و انقلابی به عرصهی سینما و تأثیرنپذیرفتن از فضای آن را مصونیتسازی برشمردند و تأکید کردند: تنها راه مصونسازی نیز ارتباط مستمر با خدا، بجاآوردن نوافل و تضرع به درگاه الهی است؛ همانگونه که عمار اینگونه خود را مصون و تزلزلناپذیر کرده بود. ایشان افزودند: عبادت و ذکر و توجه به خدا از هر لذت هنری بالاتر است. مربوط به :دیدار جمعی از مسئولان و دستاندرکاران جشنوارهی مردمی فیلم عمار با رهبر انقلاب - 1391/12/01 عنوان فیش :در زمینه فیلمنامه و داستان قوی با نقطه مطلوب فاصله داریم کلیدواژه(ها) : سینما, سینمای غرب, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : حضرت آیتالله خامنهای خاطرنشان کردند: کسانی که امروز مشغول کار و فعالیت در عرصهی فیلمهای با مضامین انقلابی و دفاع مقدس هستند، واقعاً در حال جهاد هستند.ایشان استفادهی شایسته از ابزار هنر و بهرهگیری از قصه و داستان و فیلمنامهی قوی را یکی از ضروریات اساسی در فیلمسازی دانستند و تأکید کردند: مقولهی قصهنویسی و رمان در کشور، با نقطهی مطلوب فاصلهی زیادی دارد و باید این بخش تقویت شود. رهبر انقلاب اسلامی موضوعات مربوط به تاریخ انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، فلسطین و بیداری اسلامی را از جمله موضوعات مهم و پُرمایه برای استفاده در فیلمسازی برشمردند و افزودند: یکی از مسائل دروغی که در دنیا تبلیغ میشود، این است که میگویند هنر نباید با سیاست آمیخته شود، در حالی که مجموعههای هنری غرب، از جمله هالیوود، کاملاً سیاسی هستند و اگر اینگونه نبود، چرا به فیلمهای ضد صهیونیستی ایران اجازهی حضور در جشنوارههای سینمایی را نمیدهند؟ حضرت آیتالله خامنهای تأکید کردند: ساخت فیلمهای سیاسی بر ضد ایران و یا اعطای جایزه به فیلمهای ضد ایرانی نشانههای آشکار از آمیختهبودن سیاست و هنر در آمریکا و غرب است. مربوط به :دیدار جمعی از مسئولان و دستاندرکاران جشنوارهی مردمی فیلم عمار با رهبر انقلاب - 1391/12/01 عنوان فیش :تحول در سینما و تلویزیون بدون اصلاح پایههای معرفتی علوم انسانی غربی امکانپذیر نیست کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : رهبر انقلاب اسلامی نقش مسئولان و مراکز دانشگاهی مرتبط را در اثرگذاری بر فضای سینمایی و رسانهای کشور مهم دانستند و تأکید کردند: اصلاح این عرصه نیازمند اصلاح مبادی ورودی آن است. ایشان همچنین با اشاره به مطالب مطرحشده در این جلسه در خصوص رابطهی علوم انسانی با هنر و سینما و لزوم تحول در علوم انسانی افزودند: علوم انسانی هوای تنفسی مجموعههای نخبهی کشور است که هدایت جامعه را بر عهده دارند. بنابراین آلوده یا پاکبودن این هوای تنفسی بسیار تعیینکننده است. رهبر انقلاب اسلامی مشکل علوم انسانی غربی را پایههای معرفتی غلط آن دانستند و تأکید کردند: اصلاح در علوم انسانی و تحول در سینما و تلویزیون بدون اصلاح پایههای معرفتی علوم انسانی غربی امکانپذیر نیست و اصلاح این پایهها نیز در گرو ارتباط مؤثر با حوزههای علمیه و علمای دین است. مربوط به :دیدار جمعی از مسئولان و دستاندرکاران جشنوارهی مردمی فیلم عمار با رهبر انقلاب - 1391/12/01 عنوان فیش :جریانهای سینمایی علاقمند به دین و انقلاب از حاشیهها و اختلافات بینتیجه دوری کنند کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : حضرت آیتالله خامنهای جریانهای سینمایی علاقمند به دین و انقلاب را به پرهیز از کشیدهشدن به حاشیهها و مشغولشدن به اختلافهای بینتیجه توصیه و خاطرنشان کردند: معتقدین به دین و انقلاب در عرصهی سینما که ممکن است دارای سلایق مختلف باشند، باید همت و تلاش خود را معطوف کارهای اساسی و اصلی کنند. مربوط به :بیانات در دیدار دانشآموزان و دانشجویان - 1391/08/10 عنوان فیش :ادعای دروغین عادلانه بودن دادگاهها در آمریکا در فیلمهای سینمائی و تلویزیونی کلیدواژه(ها) : سینما, سینمای غرب نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : آمریکائیها میگفتند ما یک اصولی داریم - به قول خودشان - ارزشهائی داریم؛ ارزشهای آمریکائی. برای این اصول و ارزشها، در دنیا هی سر و صدا میکردند. امروز نگاه کنید ببینید وضعیت ارزشهای آمریکائی به کجا رسیده. ... ادعا میکنند طرفدار آزادی هستند؛ اما هیچ کشوری در دنیا به قدر آمریکا، به نسبت جمعیت، زندانی ندارد! نزدیک سیصد میلیون جمعیت دارند؛ اما نسبت زندانیهای آنها به این جمعیت، از نسبت زندانیهای همهی کشورهای دنیا به جمعیتشان بیشتر است. در کنار این مسئله، دادگاههای فرمایشی و دادگاههای دروغین هم وجود دارد. البته در فیلمهای سینمائی و فیلمهای تلویزیونی، نمایشهای گوناگونی میدهند؛ دادگاه با آداب و تشریفات؛ خب، اینها هالیوود است؛ اینها بازی ستارهها و بازی هنرپیشهها است؛ واقعیت غیر از این است. مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان استان خراسان شمالی - 1391/07/24 عنوان فیش :نمایشنامهی آی باکلاه آی بیکلاه کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه, نمایشنامه آی باکلاه آی بیکلاه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در بعضی از این اجتماعات بزرگی که در این انقلابها وجود دارد، گروه روشنفکران قاطی مردم نمیشوند. من یک وقتی از یک نمایشنامهی روشنفکری نقل کردم که آقائی از بالای ایوان به حرکت مردم نگاه میکند، اما خودش وارد نمیشود، قاطی نمیشود. اینجا نخیر؛ اینجا کارگر بود، کشاورز بود، دانشجو بود، دانشآموز بود، پزشک بود، نویسندهی مبرّز بود، شاعر برجسته بود، متخصص بود، مخترع بود و هست؛ همه وارد بسیج. شما بروید تشکیلات بسیج را نگاه کنید، در شهر خودتان هم نگاه کنید؛ همه جا همین جور است. مربوط به :بیانات در دیدار جوانان استان خراسان شمالی - 1391/07/23 عنوان فیش :زنجیرهی تهاجمی سینمای هالیوود و فرآیند تولید در آن کلیدواژه(ها) : سینما, سینمای غرب نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : یکی از نکاتی که باید در مواجههی با دنیای غرب کاملاً به آن توجه داشت، عامل و ابزار هنری است که در اختیار غربیهاست. اینها از هنر حداکثر استفاده را کردهاند برای ترویج این فرهنگ غلط و منحط و هویتسوز؛ بخصوص از هنرهای نمایشی، بخصوص از سینما حداکثر استفاده را کردهاند. اینها به صورت پروژهای یک ملت را تحت مطالعه قرار میدهند، نقاط ضعفش را پیدا میکنند، از روانشناس و جامعهشناس و مورخ و هنرمند و اینها استفاده میکنند، راههای تسلط بر این ملت را پیدا میکنند؛ بعد به فیلمساز، به فلان بنگاه هنری در هالیوود سفارش میکنند که بسازد و میسازد. بسیاری از فیلمهائی که برای ماها و برای کشورهائی نظیر ما میسازند، از این قبیل است. من از فیلمهای داخل خود آمریکا خبری ندارم؛ اما آنچه که برای ملتهای دیگر میسازند، جنبهی تهاجم دارد. چند سال پیش از این در خبرها بود که در بعضی از کشورهای بزرگ اروپائی تصمیم گرفته شد که با فیلمهای آمریکائی مقابله شود. آنها مسلمان نیستند، اما آنها هم احساس خطر میکردند؛ آنها هم احساس تهاجم میکردند. نسبت به کشورهای اسلامی البته بیشتر، و در مورد کشور انقلابی ما هم به طور ویژه؛ نگاه میکنند، خصوصیات را میسنجند، وضعیت را میسنجند، فیلم را بر اساس آن میسازند، خبر را بر اساس آن تنظیم میکنند، رسانه را بر اساس آن شکل میدهند و میفرستند فضا. باید به اینها توجه داشت. سلیقهسازی میکنند، فرهنگسازی میکنند؛ بعد از آنکه سلیقهها را عوض کردند، ذائقهها را عوض کردند، آن وقت اگر احتیاج به زر و زور بود، دلارها را وارد میکند، نیروهای نظامی و ژنرالها را وارد میکنند. این، شیوهی حرکت غربیهاست؛ باید مراقب بود. باید همه احساس کنند که مسئولیت ایجاد تمدن اسلامىِ نوین بر دوش آنهاست؛ و یکی از حدود و ثغور این کار، مواجههی با تمدن غرب است، به صورتی که تقلید از آن انجام نگیرد. مربوط به :بیانات در اجتماع مردم اسفراین - 1391/07/22 عنوان فیش :تظاهر دروغین به وجود عدالت در آمریکا در فیلمهای سینمائی کلیدواژه(ها) : سینما, سینمای غرب نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در خبرهای جهانی میخوانیم که در فصل تابستان در شهرهای ایالتهای مختلف آمریکا، افرادی از گرما میمیرند! خب، چرا کسی از گرما بمیرد؟ این غیر از این است که سرپناه ندارند، خانه ندارند، جا ندارند؟ آمریکا همان کشوری است که ثروتمندترین آدمهای دنیا و گردنکلفتترین شرکتها و کارتلها و تراستهای دنیا در آن کشور هستند؛ بیشترین سود تجارتهای سلاح در آن کشور است؛ اما در کشوری که آن ثروتهای افسانهای وجود دارد، عدهای در تابستان از گرما، و در زمستان از سرما جان میدهند و میمیرند! این معنایش عدم وجود عدالت است. حالا در فیلمهای سینمائی و ادعاهای افسانهای و داستانی، شکلهائی از عدالت را نمایش بدهند؛ خب، این با واقعیت فاصلهاش بسیار زیاد است. در کشورهائی که با شیوهی اقتصادىِ سرمایهداری اداره میشوند و نام لیبرالیسم - آزادگرائی - را روی خودشان گذاشتهاند، یک چنین بدبختیهائی وجود دارد؛ در آنجا واقعیت زندگی این است. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران حج - 1391/07/03 عنوان فیش :واکنش گستردهی ملتهای مسلمان نسبت به فیلم موهن علیه پیامبر اسلام کلیدواژه(ها) : سینما, سینمای غرب نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : شما ببینید امروز در دنیای اسلام چه خبر است؛ ملتهای مسلمان چه جوش و خروشی از خود نشان میدهند. اکثر هم این فیلم را ندیدند؛ همین قدر اطلاع پیدا کردند که یک چنین اهانتی انجام گرفته، شما ببینید چه غلیانی در دنیای اسلام هست. کشورهای مسلمان، ملتهای مسلمان، بدون اینکه کسی از آنها بخواهد، بدون اینکه کسی آنها را تحریک کند، حرکت میکنند میآیند، با همهی وجود، از اعماق دل، ارادت و محبت خودشان را به پیغمبرشان فریاد میکنند؛ این خیلی ارزش دارد. صحنهی عجیبی شد. در خود کشورهای غربی، در آنجائی که بتهای بزرگ و مستکبرین و طواغیت گردنکش نشستهاند و علیه اسلام و امت اسلامی به طور مرتب برنامهریزی میکنند، در اروپا، در آمریکا، در کشورهای گوناگونِ غیر مسلمان، مسلمانها و گاهی غیر مسلمانها آمدند وسط میدان. مربوط به :پیام در پی اهانت نفرتانگیز دشمنان اسلام به ساحت نورانی پیامبر اعظم صلواتاللهعلیهوآله - 1391/06/23 عنوان فیش :فیلمهای ضداسلام از حلقههای زنجیرهی پلید اهانت به اسلام و پیامبر اعظم هستند کلیدواژه(ها) : سینما, سینمای غرب, سینمای غرب نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : میخواهند مقدسات اسلامی را در چشم نسلهای جوان در دنیای اسلام از جایگاه رفیع خود فروافکنده و احساسات دینی آنان را خاموش کنند. اگر از حلقههای قبلی این زنجیرهی پلید، یعنی سلمان رشدی و کاریکاتوریست دانمارکی و کشیشهای امریکایی آتشزنندهی قرآن حمایت نمیکردند و دهها فیلم ضد اسلام را در بنگاههای وابسته به سرمایهداران صهیونیست سفارش نمیدادند، امروز کار به این گناه عظیم و غیر قابل بخشش نمیرسید. متهم اول در این جنایت، صهیونیسم و دولت امریکا است. سیاستمداران امریکا اگر در ادعای دخالت نداشتن خود صادقند، باید عاملان این جنایت شنیع و پشتیبانان مالی آن را که دل ملتهای مسلمان را به درد آوردهاند، به مجازات متناسب با این جرم بزرگ برسانند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از آزادگان - 1391/05/25 عنوان فیش :در مورد آزادگان باید فیلم خوب ساخته شود کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : انصافاً در طول این بیست و دو سالی که از بازگشت اسیران عزیز ما و آزادگان بلندآوازهی ما میگذرد، کمکاری صورت گرفته. ما باید چندین برابرِ آنچه که تاکنون کتاب نوشته شده است، در این خصوص کتاب داشته باشیم. ما باید فیلمهای هنری برجستهای از وضع آزادگانمان در اردوگاهها و زندانها داشته باشیم. شما ببینید غربیها و مؤسسات بزرگ فیلمسازی چقدر راجع به ماجراهای اسارتهائی که در جنگ دوم یا جنگ اول داشتند، فیلم تهیه کردند؛ فیلمهای خوب، فیلمهای برجسته؛ در حالی که آنچه در آن فیلمها وجود دارد، نشاندهندهی روحیات مادی آن اسیرانی است که گرفتار شده بودند؛ که در زندگی آنها، در حرفهای آنها، در معاملات آنها به چشم میخورد. همچنان که شنیدم مأمور صلیب سرخ به آزادگان ما در دوران اسارت میگفته است که ما وقتی به اردوگاههای اسیران جنگ در کشورهای دیگر میرویم، سرخوردگی و افسردگی و خودزنی و خودکشی و اینها مشاهده میکنیم؛ چرا شما ندارید؟ او باید این سؤال را میکرد. جوابش معلوم است: وقتی دل با معنویت آشنا نبود، با خدا آشنا نبود، نتیجهاش همان است. وقتی دل با خدا آشنا بود، وقتی احساس ارتباط کرد، وقتی احساس اعتماد کرد، وقتی خود را تنها ندید، وقتی در درون سلولهای تنگ و شکنجهبار، بهشت معنوی را با خود مشاهده کرد - آنچنان که در بیانات این عزیزان بود و در خاطراتی که نوشته شده، هست - دیگر افسردگی جائی ندارد، سرخوردگی جائی ندارد، خودکشی معنا ندارد. این یک بخش از قضیه است، که ما باید از ذرهذرهی این بحر عمیق و وسیع - که زندگی آزادگان است - بیشتر از این مطلع باشیم، که مطلع نیستیم. فیلمهای خوبی باید ساخته شود، کتابهای خوبی باید نوشته شود، خاطرهها باید گفته شود. همین خاطرههائی که امروز گفته شد، یک دنیا حرف در اینها هست؛ چقدر خوب است که اینها پخش شود. من نظرم این است که همین خاطراتی که امروز گفته شد، عیناً در صدا و سیما منتشر شود، پخش شود، تا مردم بشنوند؛ اینها ذخائر ماست، اینها سرمایههای ماست؛ همین سرمایههاست که اسلام را نگه داشت، شیعه را نگه داشت، جمهوری اسلامی را به قدرت و عزت رساند، ملت ایران را در دنیا سرافراز کرد. این یک بعد قضیه است. مربوط به :بیانات در دیدار قاریان - 1391/04/31 عنوان فیش :تظاهر دروغین به وجود عقل، اخلاق و معنویت در غرب در فیلمهای سینمائی کلیدواژه(ها) : سینما, سینمای غرب نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اگر شما اوضاع و احوال قرن هجدهم و قرن نوزدهم و قرن بیستم میلادی را مطالعه کرده باشید - همانی که خود غربیها تدوین کردند و گفتند، نه آنچه که مخالفان آنها و دشمنان آنها تدوین کردند - میبینید که اینها چه کردند در شرق آسیا، در هند، در چین، در آفریقا، در آمریکا؛ چه بلائی بر سر بشریت آوردند؛ چه جهنمی برای ملتها و انسانها به وجود آوردند و آنها را سوزاندند؛ فقط برای بهرهکشی، برای استثمار. در علم پیشرفت کردند، در فناوری پیشرفت کردند، صنعت خودشان را به اوج رساندند، اما این را در خدمت بدبخت کردن ملتها به کار بردند؛ چرا؟ چون آن تمدن پایهی معنوی نداشت، معنویت در آن نبود. وقتی معنویت نبود، اخلاق هم نخواهد بود. ادعای آنها نسبت به اخلاق، ادعای دروغین است؛ هیچ واقعیتی ندارد. بله، در فیلمهای سینمائی، در تلاش هالیوودی، اخلاق هست، صبر هست، عقل هست؛ اما در واقعیت زندگی، این حرفها وجود ندارد. وقتی دوری از معنویت شد، این میشود. مربوط به :خطبههای نماز جمعه تهران + ترجمه خطبه عربی - 1390/11/14 عنوان فیش :شکست دستگاه های تبلیغاتی غرب و هالیوود در ایجاد هراس از اسلام و حکومت اسلامی کلیدواژه(ها) : سینما, سینمای غرب نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : یک حادثهى مهم دیگر این است که در تونس و مصر، مردم به اسلام رأى دادند. در مصر حدود هفتاد و پنج درصدِ مردم رفتند پاى صندوقهاى رأى و به گروههاى اسلامى رأى دادند؛ در تونس هم شبیه همین؛ اینها خیلى مهم است. این معنایش این است که همهى تلاشى که آمریکائىها و غربىها و دستگاههاى تبلیغاتى و هالیوود و غیره و غیره از لج جمهورى اسلامى در این سالها انجام دادند براى اینکه اسلامهراسى کنند و حکومت اسلامى هراسى کنند، نقش بر آب شده است؛ مردم طرفدار اسلامند. مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان و برگزیدگان کرمانشاه - 1390/07/26 عنوان فیش :تخریب تعالی و بنیانهای فکری بشر توسط هالیوود کلیدواژه(ها) : سینما, سینمای غرب نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : برجستگىهاى یک جامعه در این زمینههاى ذهنى و فکرى و علمى باید در خدمت تعالى انسان قرار بگیرد. امروز در دنیا اینجور نیست؛ امروز در دنیا نه علم در خدمت تعالى انسان است، نه هنر و نه بقیهى چیزها. خب، یک نمونهى هنر، سینماست. قلهى سینماى دنیا، هالیوود است. این دستگاههاى هنرى دنیا چقدر به اخلاق بشرى، به معنویت انسان، به امیدبخشى به انسان کمک میکنند؟ عکس قضیه است؛ نمیشود گفت صفر، مبالغى زیر صفر! یعنى بنیانهاى اخلاقى را، بنیانهاى فکرى را، تعالى بشرى را تخریب میکنند. امروز در دنیا، هنر در خدمت تعالى انسان نیست؛ علم هم همین جور. مربوط به :بیانات در کنفرانس حمایت از انتفاضه فلسطین - 1390/07/09 عنوان فیش :سکوت مافیاهای فیلمسازی غربی نسبت به فاجعههای انسانی در فلسطین کلیدواژه(ها) : سینما, سینمای غرب نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : بیش از شش دهه از فاجعهى غصب فلسطین میگذرد. عوامل اصلى این فاجعهى خونین، همه شناختهشدهاند و دولت استعمارگر انگلیس در رأس آنهاست، که سیاست و سلاح و نیروى نظامى و امنیتى و اقتصادى و فرهنگى آن و سپس دیگر دولتهاى مستکبر غربى و شرقى، در خدمت این ظلم بزرگ به کار افتاد. ملت بىپناه فلسطین در زیر چنگال بىرحم اشغالگران، قتلعام و از خانه و کاشانهى خود رانده شد. تا امروز هنوز یکصدم فاجعهى انسانى و مدنىاى که به دست مدعیان تمدن و اخلاق، در آن روزگار اتفاق افتاد، به تصویر کشیده نشده و بهرهاى از هنرهاى رسانهاى و تصویرى نیافته است. اربابان عمدهى هنرهاى تصویرى و سینما و تلویزیون و مافیاهاى فیلمسازىِ غربى این را نخواسته و اجازهى آن را ندادهاند. یک ملت در سکوت، قتلعام و آواره و بىخانمان شد. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای ستاد نکوداشت آیتالله طالقانی - 1389/12/09 عنوان فیش :نمایشنامه آی باکلاه آی بیکلاه، نمایانگر بسیاری از روشنفکران دینی قبل انقلاب کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه, نمایشنامه آی باکلاه آی بیکلاه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من یک وقت از یک نمایشنامهای نقل کردم آقای روی ایوان [را] که پائین نمیآید توی مردم نمیآید با متن قضیه کار ندارد با میدان کار ندارد، بالای ایوان مینشیند تماشا میکند حرف میزند! خب خیلی از روشنفکرهای دینی اینجوری بودند. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری - 1389/06/25 عنوان فیش :ارائه محتوای دینی؛ وظیفه ی روحانیون نسبت به جامعه ی فیلمسازی متعهد کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : دویست سیصد نفر از هنرمندهای مطرح کشور در بخشهای مختلف اینجا آمدند - پارسال بود یا کی بود - و با من ملاقات کردند. یک مقداری آنها صحبت کردند، یک مقداری ما صحبت کردیم. بعد من به نکتهای توی همان مجلس توجه کردم و همانجا هم گفتم اگر شماها که فیلمسازید یا هنرمندید یا بازیگرید یا کارگردانید، از من بپرسید که ما میخواهیم فیلم دینى درست کنیم، دربارهى چه موضوعى فیلم دینى درست کنیم؟ فرض کنید در باب حجاب میخواهیم مثلًا فیلم بسازیم، محتواى این چه باشد، از کجا شروع کنیم، چى بیان کنیم به مردم؟ اعتقاد مردم را دربارهى مسئلهى توحید یا مسئلهى نبوت یا مسئلهى ولایت یا مسئلهى ولایت فقیه یا مسئلهى امام (رضوان اللَّه علیه) میخواهیم تقویت کنیم، موضوع و محتوا چه باشد؟ این آدمى که در محیط غیر دینى پرورش پیدا کرده، هرگز علم دین نخوانده، خیلىشان با قرآن آشنا نیستند، با نهجالبلاغه و حدیث آشنا نیستند، چه میدانند چه باید بیاید در محتواى این فیلمها. ما که میدانیم، باید آماده کنیم و کمک کنیم. وقتى ما توانستیم این فکرها را منظم کنیم، مرتب کنیم، منطقى کنیم، قابل فهم کنیم، باورپذیر کنیم، آن را در مجموعههائى در اختیار گذاشتیم، این هنرمند وقتى میخواند، خودش تحت تأثیر قرار میگیرد. لذا هنرمندى که سابقهى دینى و ریشهى دینى دارد، انسان مىبیند فیلم خوبى هم اتفاقاً میسازد؛ که البته بندرت مواردى پیش مىآید.پس کار ماست، کار روحانیت است که در این زمینه این کمبودها را برطرف کند. مربوط به :پیام در پی اهانت نفرتانگیز به قرآن شریف در آمریکا - 1389/06/22 عنوان فیش :اهانت به قرآن، ثمره مبارزه هالیوود با اسلام و قرآن کلیدواژه(ها) : سینما, سینمای غرب نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اهانت جنونآمیز و نفرتانگیز و مُشمئزکننده به قرآن مجید در کشور آمریکا که در سایهى امنیت پلیسى آن کشور اتفاق افتاد، حادثهى تلخ و بزرگى است که نمىتوان آن را تنها در حدّ یک حرکت ابلهانه از سوى چند عنصر بىارزش و مزدور به حساب آورد. این یک اقدام محاسبهشده از سوى مراکزى است که از سالها پیش به این طرف، سیاست اسلامهراسى و اسلامستیزى را در دستور کار خود قرار داده و با صدها شیوه و هزاران ابزار تبلیغاتى و عملیاتى، به مبارزه با اسلام و قرآن پرداختهاند. این حلقهى دیگرى از زنجیرهى ننگینى است که با خیانت سلمان رشدى مرتد آغاز شد و با حرکت کاریکاتوریست خبیث دانمارکى و دهها فیلم ضد اسلام ساختهشده در هالیوود ادامه یافت و اکنون به این نمایش نفرتانگیز رسیده است. پشت صحنهى این حرکات شرارتبار چیست و کیست؟ مربوط به :بیانات در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیأت دولت - 1389/06/08 عنوان فیش :لزوم توجه به محتوای فیلمهای ارزشی کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : بعد از آنکه مصرف فرهنگى را پیدا کردیم، قلمى که باید این بودجه صرف آن بشود، پیدا کردیم، برویم سراغ محتوایش. بالاخره میخواهیم فیلم بسازیم. مثلًا میخواهیم ده تا فیلم انقلابى بسازیم؛ ده تا فیلمى که حامل ارزشها باشد. یا میخواهیم فلان تعداد کتاب منتشر کنیم؛ محتواهایش چه باشد، چه جورى باشد، با چه قوّتى، با چه استحکامى، با چقدر مایهى علمى و هنرى که در آنجا به کار برده میشود؟ اینها خیلى کارهاى سخت و ظریفى است. در زمینههاى فرهنگى، دنبال کارهاى تشریفاتى و ویترینى نباشید. نمایش دادن کار فرهنگى، نه اینکه فایدهاى ندارد؛ ضرر هم دارد. در زمینهى فرهنگ باید دنبال کارهاى محتوائى و اصیل و واقعى رفت، که امروز نیاز عمدهى کشور هم این است. مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان در یازدهمین روز ماه رمضان - 1389/05/31 عنوان فیش :لزوم فعالیت مدیریتهای فرهنگی برای تولید نمایش متناسب با خواستههای فرهنگی کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : یک اشکالى شد که چرا کالاى فرهنگىِ مناسب با عدالت تولید نمیشود. این اشکال ما هم هست؛ کاملاً درست است. کالاهاى فرهنگىِ تولیدى ما رسا نیست. با اینکه ما هنرمند خوب داریم، نویسندهى خوب داریم، بازیگر خوب داریم، اما نمایش متناسب با خواستههاى فرهنگىمان کم به وجود مىآید. لازم است مدیریتهاى فرهنگى یک مقدارى در این زمینهها بیشتر کار کنند. مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان در یازدهمین روز ماه رمضان - 1389/05/31 عنوان فیش :لزوم فراهم آوردن زیرساختهای فرهنگی برای ساخت فیلم انقلابی کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : البته میدانید، اینجور کارها کارهائى نیست که یکشبه به وجود بیاید. یعنى اینجور نیست که حالا بگوئیم خیلى خوب، کالاى فرهنگى تولید کنیم، همین الان بروند و براى مثلاً شش ماه آینده یا یک سال آینده، ده تا، بیست تا - یا بیشتر یا کمتر - فیلم انقلابى، فرهنگى و اسلامى درست کنند. اینها همه زیرساختهائى لازم دارد - مثل زیرساختهاى طبیعى - تا این زیرساختها فراهم نباشد، کار به وجود نمىآید. این زیرساختها بعضىاش کاملاً فراهم نیست، که اینها در طول زمان باید به وسیلهى دولتهاى مختلف، به وسیلهى مسئولین گوناگون فراهم میشده؛ بعضى حتّى در یک دورههائى تخریب هم شده! در بعضى از دورهها، بعضى از زیرساختهاى اعتقادى و فرهنگى ما نه فقط درست نشده، حتّى تخریب هم شده! خوب، حالا باید اینها را روبهراه کنند. ولى اشکال، اشکال واردى است؛ من هم این اشکال را دارم؛ هم به صدا و سیما، هم به وزارت ارشاد، هم به سازمان تبلیغات و حوزهى هنرى. ما با اینها نشست و برخاست هم داریم. من مىنشینم بحث میکنم، استدلال میکنم؛ یعنى کارى که بعضى از مسئولین اجرائى باید بکنند، متأسفانه من ناچار خودم این کار را بر عهده میگیرم. همین اواخر با مسئولین فرهنگى راجع به همین مسائل هنرى و سینمائى و هنرهاى نمایشى و غیره نشستهاى متعددى داشتیم. نشستیم بحث کردیم، حرف زدیم؛ امیدواریم انشاءاللَّه به یک جاهاى خوبى برسد. به هر حال این مطالبهى شما مطالبهى درستى است. مربوط به :بیانات در دیدار هنرمندان و دستاندرکاران صداوسیما - 1389/04/12 عنوان فیش :هنرهای نمایشى امروز براى ما از همیشه مهمتر است کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : علت اینکه من میگویم آماده هستم و حوصله دارم از شماها بشنوم، این است که به نظر من تلویزیون، صدا و سیما و بخصوص بخش هنر نمایشى - بخش سریال و فیلم- امروز براى ما از همیشه مهمتر است. من به هیچ وجه یک نگاه مسامحى و گذرا و بارى به هر جهتى نسبت به تلویزیون ندارم. هنرهاى نمایشى خیلى مهمند؛ ابعاد تأثیرگذارى و فرهنگسازى هنرهاى نمایشى خیلى وسیع است و امروز ما به عنوان یک ملتى که چون زنده است، چون حرف دارد، چون احساس هویت و وجود میکند، پس دشمنهاى بزرگى هم دارد، مواجهیم با دشمنىهائى از راههاى مختلف، به شیوههاى مختلف و از جمله به شیوهى استفادههاى هنرى و بیش از همه، هنر نمایش. این نشان میدهد که ما به عنوان یک ملت زنده، به عنوان یک مجموعهاى که در دنیا حرفى براى گفتن داریم و هدفى داریم، چقدر باید روى مسئلهى هنرهاى نمایشى اهتمام بورزیم و سرمایهگذارى مادى و معنوى کنیم. لذا من حقیقتاً به این موضوع اهمیت میدهم. مربوط به :بیانات در دیدار هنرمندان و دستاندرکاران صداوسیما - 1389/04/12 عنوان فیش :هنرمندان به انتقادهای بیمورد توجه نکنند کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : امثال بنده که آدمهاى پوستکلفتى هستیم، اگر قرار بود این ظرافتهائى که شماها را اینجور نگران میکند و میلرزاند و به شِکوه و شکایت وادار میکند، ماها را هم این نگرانىها از میدان در ببرد، حالا وضع جور دیگرى میشد. خوب، در حالى که بنده با هنرمندها از شکلهاى مختلف - بیشتر، هنرمندهاى عرصهى شعر و ادبیات و قصه و این حرفها - از دوران جوانى تا حالا زیاد سر و کار داشتم و لطافت و ظرافت روح اینها را میدانم، چه جور من از شما بخواهم و بگویم که آقا به این انتقادها توجه نکنید؛ کار خودتان را بکنید؟ خوب، میگویند، بگویند. بالاخره باب انتقاد باز است. حالا شما ببینید؛ مثلاً همین سریال «یوسف پیامبر». سریالى ساخته شده که تمام جهات شرعى و رعایتهاى گوناگون در آن ملاحظه شده. شرح حال یک پیغمبر هم هست. مبناى کار هم مبناى عفاف است، نه مبناى رائج در فیلمهاى دنیا؛ عشق و شهوت و این چیزها. بعد هم اینجور با استقبال در همهى دنیاى اسلام - شاید بعضى از جاهاى دنیاى غیر اسلام - مواجه شده. خوب، توى روزنامه انتقاد نوشتند، بد گفتند، بصراحت ایراد گرفتند، مشکلات دیگر هم درست کردند؛ بالاخره این چیزها هست. من میخواهم به شما عرض کنم؛ خیلى دغدغهى این را که حالا انتقاد میکنند و حرف میزنند و میگویند، نداشته باشید. اگر بنا باشد این دغدغهها را ملاحظه کنید؛ دغدغههائى که بعضىاش هم شاید واقعى نباشد - یعنى همان روح لطیف هنرمند است که تصور میکند - در واقع توهّم دغدغه است، حقیقتاً امکان کار گرفته میشود؛ این را من تصدیق میکنم. لذا نباید خیلى بر سر این دغدغهها و این نگرانىها درنگ کنید. مربوط به :بیانات در دیدار هنرمندان و دستاندرکاران صداوسیما - 1389/04/12 عنوان فیش :ضرورت رعایت خطوط قرمز اخلاقی در فیلم ها کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : واقعاً خط قرمزهائى هست که باید رعایت شود. یک جاهائى عبور از برخى از خطوط قرمز اخلاقى - منظورم خطوط قرمز سیاسى هم خیلى نیست؛ عمدتاً انسان نگران اخلاق و دین و این چیزهاست - در بعضى از فیلمها و سریالها لزومى ندارد. انسان نگاه میکند، مىبیند این سریالِ خوشساخت و خوشمضمون اگر این زائده را نداشته باشد، هیچ زیانى به این سریال نمیرساند؛ از این قبیل هم ما داریم. بعضى از ارتباطات عشقى دختر و پسر که توى فیلمها منعکس میشود، بد است، بدآموز است. این فرق میکند با آن چیزى که فرض کنید در سریال «اغماء» وجود داشت؛ کسى اول یک توهّم یا تصورى به ذهنش مىآید، آخر سریال میفهمد نه، این اشکال نداشته. بله، این حق با شماست. اما اینکه شما نوع برخورد یک زن و مرد را، یک عشق غلط را - این عشقهاى مثلث و مربع را - توى فیلم بیاورید، این مضر است؛ این را کاریش نمیشود کرد. کارى کنیم که اینها توى فیلمها نیاید. حالا این یک اشکال. مربوط به :بیانات در دیدار هنرمندان و دستاندرکاران صداوسیما - 1389/04/12 عنوان فیش :انتقاد یعنی نمایش مبارزه خیر و شر برای معلوم شدن نقطه مردود کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : فرض کنید فیلمى هست که ظاهر و قالب و پز انتقاد دارد - چون انتقاد چیز خوبى است دیگر - اما در واقع انتقاد نیست؛ نق زدن است. یک فرق اساسى وجود دارد بین انتقاد کردن و نق زدن. انتقاد کردن این است که شما یک نقطهى منفى را پیدا کنید، با تکیهى بر نقطهى مثبتى که در این اثر نمایشى شما، در این داستان شما وجود دارد، آن نقطهى منفى را نشان بدهید و مغلوب کنید. جانمایهى یک اثر نمایشى طبعاً داستان است، قصه است، سرگذشت است. شما در این سرگذشت، یک قهرمان دارید، یک هدف دارید. این قهرمان دنبال یک هدفى است، با یک موانعى مبارزه میکند. شما چالش جدى و واقعى و عینىاى را تصویر میکنید. مقصود این قهرمان این است که به آن هدف برسد و با این موانع مبارزه کند. این موانع، زشتىهایند. بالاخره در این داستان، این هنرمندى که این فیلمنامه را مینویسد یا این کارگردانى که کارگردانى میکند، میخواهند چه بکنند؟ میخواهند خروجى و محصول این مبارزه چه باشد؟ این خیلى مهم است. اگر محصول این مبارزه باید این باشد که در چالش خیر و شر، خیر بر شر فائق و غالب بیاید، پس بایستى شما حرکت خیر را، جریان خیر را توى این نمایش نشان بدهید. بله، حرکت شر را هم - ایرادى ندارد - نشان بدهید، اما معلوم بشود یک حرکت خیر وجود دارد که کاراکتر قهرمان دنبال آن است، براى آن مبارزه میکند، براى آن جانفشانى میکند؛ حتّى گاهى جانش را بر سر آن میگذارد، براى اینکه به آن هدف برسد. یعنى درست است که شما عیب و زشتى را نشان دادید، اما یک چیز بزرگترى را نشان دادید و آن، جهاد براى مبارزهى با این زشتى است؛ این میشود انتقاد. من به عنوان یک روحانى و به عنوان یک مسئول در نظام جمهورى اسلامى، به شما عرض میکنم: اینجور انتقادى هیچ اشکال ندارد، بلکه مطلوب است؛ چون این انتقاد، جامعه را به سمت رفع نواقص پیش میبرد و حرکت میدهد؛ این خوب است. اما یک وقت این نیست؛ نق زدن است. آدم یک نقطهى منفى را بگیرد، همین طور هى بنا کند آن را تکرار کردن. مگر نقاط منفى و نقاط ضعف از یک جامعه رخت برمیبندد؟ مگر بکلى ریشهکن میشود؟ شما این را برداشتید، یک چیز دیگر هست. این که جهتى نشد براى یک هنرمند، این که هدفى نشد، این که امتیازى نیست، افتخارى نیست؛ همین طور انسان نق بزند، سیاهنمائى کند، یأس بپراکند. شما وقتى زشتى را نشان میدهید، اما آن عامل خیرى را که بناست بر زشتى غلبه پیدا کند یا با آن مبارزه کند، نشان نمیدهید، در جامعه یأس پراکنده میشود و نومیدى به وجود مىآید؛ فیلم شما را که طرف نگاه میکند، میگوید: خوب، چه فایده؟ با آن تأثیر عظیمى که فیلم دارد، اثر نمایشى دارد. من میگویم شما انتقاد کنید، منتها انتقاد به معناى واقعى کلمه؛ یعنى مبارزه و چالش خیر و شر را نشان بدهید تا معلوم شود که اگر این نقطهى زشت و مردود در جامعه هست، اما انگیزهاى براى رفع آن وجود دارد، جریانى براى نابودى آن وجود دارد. اگر فقر را نشان میدهید، معنایش این نباشد که در جامعه فقر هست، اما هیچ انگیزهاى براى مبارزهى با فقر وجود ندارد. اگر اینجور شد، طبعاً فیلم یأسآور میشود؛ فضا را تاریک نشان میدهد و برخلاف واقعیت هم هست. مربوط به :بیانات در دیدار هنرمندان و دستاندرکاران صداوسیما - 1389/04/12 عنوان فیش :ساخت فیلم های پرخباثت چون 300 و بدون دخترم هرگز؛ دشمنی استکبار با حرکت ملت کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : همان کسانى که در عرصهى فرهنگى شبکه درست میکنند - که شماها بیشتر از من دیدهاید و مطلعید که به قصد نابود کردن بناى خانواده و شکستن حریم عفاف و حجابى که میراث هزاران سالهى ایرانى است و کشور ما و ملت ما از دوران قبل از اسلام، از لحاظ مسائل شهوانى و جنسى، یک ملت عفیف و نجیب بوده، شبکه درست میکنند - همینها در زمینههاى سیاسى، فیلم «بدون دخترم هرگز» را، فیلم «300» را میسازند که علیه حیثیت ایرانى است و سر تا پا دروغ و خباثت است؛ همان آدمها ادعا میکنند که با ایران دشمنى ندارند، با ملت ایران دشمنى ندارند، اما شب و روز دشمنى میکنند. این مسئله خیلى مهم است؛ این نشان دهندهى این است که ملت ما در یک عرصهى عظیمى مشغول حرکت است و در مقابل خواستههاى استعمارى و استکبارى و جهانخوارانه و غصبآلودِ این قدرتها - که این هدفها در همهى دنیا منتشر است و محسوس است - ایستاده است. ما در حال یک مبارزهى عمومى هستیم. ملت در حال یک مبارزهى عمومى است. خوب، در یک چنین شرائطى، وظیفهى ماست که در زمینهى کار سیاسى، جهت سیاسى، طعم سیاسىِ فیلم بدانیم چه کار داریم میکنیم. مربوط به :بیانات در دیدار هنرمندان و دستاندرکاران صداوسیما - 1389/04/12 عنوان فیش :عوامل تولید فیلم نقش انقلابی خود را بشناسند و به آن عمل کنند کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اگر شما به عنوان یک کارگردان، به عنوان یک هنرپیشه، به عنوان یک فیلمنامهنویس، به عنوان یک عامل مؤثر در پدید آمدن این اثر نمایشى و این اثر دراماتیک جاذب و جالب، به عنوان کسى که در این میدان فعال است - حالا یا فیلمنامهنویس است، یا کارگردان است، یا فیلمبردار است، یا هرچه - نقش ایستادگى و نقش دشمنشناسى را ایفاء کردید، نقش خودتان را شناختید و به آن عمل کردید، خود شما قهرمانِ یک داستان حقیقى هستید؛ خود شما میشوید یک قهرمان؛ همچنان که در یک هنر نمایشى، در یک داستان، یک قهرمان داریم، یک ضد قهرمان داریم؛ این قهرمان به سمت یک هدفى دارد تلاش میکند، مجاهدت میکند، کار میکند؛ شما اگر در جاى خودتان قرار گرفتید، آن نقش خودتان را ایفاء کردید، شما خودتان همان قهرمانید؛ آن وقت اثرى که میسازید، بازىاى که میکنید، باروحتر، گرمتر، گیراتر و جذابتر خواهد شد. این آن چیزى است که ما از جامعهى هنرمند کشورمان، از شما مجموعهاى که بخصوص با صدا و سیما همکار هستید، انتظار داریم. مربوط به :بیانات در دیدار هنرمندان و دستاندرکاران صداوسیما - 1389/04/12 عنوان فیش :لزوم قدرشناسی از کارهای نمایشی کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من قدر کارهاى نمایشى را میدانم. من ارزش این کارها را میدانم. من میدانم پشت سر هر دقیقهاى، بلکه هر ثانیهاى از این فیلم یا سریالى که شما ساختهاید، چقدر فکر، ابتکار، خلاقیت، هنر، تلاش، زحمت و گاه بیخوابىهاى طولانى وجود دارد. البته خیلى از مخاطبانِ این فیلمها نمیدانند؛ یک فیلم مىبینند - یک ساعت یا چند ساعت - یا سریالى به آنها نشان داده میشود، اما پشت سرِ این یک ساعت یا چند ساعت، دنیاى عظیمى از کار انجام میگیرد؛ از پیدا کردن سوژه، تا نوشتن فیلمنامه، تا پیدا کردن کارگردان و سپردن به کارگردان، تا عوامل تولیدى، تا گریم، دکور، لباس، تا فیلمبردارى، تا تدوین - آن مرحلهى آخر - و نمایش. چقدر عامل هنرى در اینجا به کار مىافتد، چقدر دست و پنجهى هنرمند اینجا کار میکند، چقدر ذهن خلاق فعالیت میکند؛ اینها را انسان میداند. واقعاً هم مقتضاى تکلیف ماست که قدرشناسى و تشکر کنیم. مربوط به :بیانات در دیدار هنرمندان و دستاندرکاران صداوسیما - 1389/04/12 عنوان فیش :میزان بالای تولید آثار نمایشی داخلی نمایانگر وجود ظرفیتهای زیادی در کشور است کلیدواژه(ها) : سینما, سینمای غرب نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ما زمینهى کار خیلى داریم، ظرفیت کار خیلى داریم. سى و سه هزار ساعت اثر نمایشى در طول سال که ایشان آمار دادند، در حالى که در بخش سریال مثلاً شصت و چند درصدش تولید داخل است، در بخش فیلم حدود چهل درصد گفتند تولید داخل است، این خیلى رقم بالائى است؛ این نشاندهندهى وجود ظرفیتهاى عجیبى در کشور است. خیلى از کشورهاى دنیا این ظرفیتها را ندارند، جز تعداد معدودى کشورهاى معروف دنیا. در واقع آنتنهاى کشورهاى مختلف را چند تا کشور معدود اداره میکنند؛ عمدتاً هم آمریکا و هالیوود. ما این همه امکانات داریم، این همه نیروى انسانىِ خوب، این همه امکانات سختافزارى، و بعد امکان عظیم نرمافزارى؛ این تاریخ پرحادثه. بنابراین ما براى کار کردن، خیلى امکان داریم. مربوط به :بیانات در دیدار هنرمندان و دستاندرکاران صداوسیما - 1389/04/12 عنوان فیش :وجود آثار ممتاز و زیاد؛ نشانه ی عملی بودن توقعات منطقی در باب فیلم سازی کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : شماها خیلى زحمت کشیدید، واقعاً هم آثار خوبى خروجىِ این زحمات شماست؛ اما بین آنچه انجام گرفته و آنچه با این ظرفیت عظیم میتواند انجام بگیرد، باز هم فاصله زیاد است. بنده توقعم خیلى زیاد است. من توى این زمینهها - نه فقط در مقام مخاطبهى با شما - با خیلى از مسئولین گوناگون دیگر هم که مواجه میشوم، یک پرتوقعىهائى دارم. به نظر خودم این پرتوقعىها منطقى است؛ به هیچ وجه غیر منطقى نیست. همین که شما این همه دارید کار میکنید، نشاندهندهى این است که آنچه ما توقع داریم، تخیل نیست، خیالات نیست؛ عملى است. ما که این امکانات را نداشتیم؛ این همه کار، این همه آثار هنرى، این همه آثار نمایشىِ برجسته و ممتاز، این تعداد هنرپیشهى حقیقتاً باارزش. بعضى از هنرپیشههاى ما انصافاً در ردیف یک قرار دارند؛ همهفنحریف، همه جا بهدردبخور. بعضى از کارگردانىها برجسته و ممتاز است. حالا بنده در این زمینهها صاحبنظر نیستم و نمیتوانم به عنوان یک صاحبنظر اظهار نظر کنم، اما به عنوان یک مستمع که انسان نگاه میکند، اثر هنر را و کار هنرىِ برجسته را میفهمد. بنابراین زیاد میشود کار کرد و شما هم انشاءاللَّه باید تلاش کنید. مربوط به :بیانات در دیدار هنرمندان و دستاندرکاران صداوسیما - 1389/04/12 عنوان فیش :زبان فیلم های تاریخی همین زبان معمولی خودمان باشد کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در زمینهى فیلمهاى تاریخى، یک چیزى که همیشه ذهن من را مشغول میکند و گاهى هم تذکر دادهام، این است که زبان این فیلمها را یک زبان رساتر قرار دهید؛ این خیلى چیز مطلوبى نیست. این فیلمهائى که تاریخى است، مال گذشتهى تاریخ است، آدم مىبیند زبان فیلم - دیالوگها - زبان کتابىِ به اصطلاح باستانى اما غلط است؛ که آدمى که اهل این چیزهاست، نگاه میکند مىبیند مثلاً فیلمنامهنویس خواسته زبانى مثل زبان سعدى یا زبان بیهقى یا زبان آنجورى به کار ببرد، اما نتوانسته؛ یک چیز غلطى از آب درآمده، که هم براى مستمع قابل فهم و دلنشین نیست، هم براى صاحبنظر و مطلع یک چیز بدى است. آدم نگاه میکند مىبیند زبان، زبان غلطى است؛ این چه لزومى دارد؟ میگویند ما میخواهیم با این زبان، فضاى باستانى را منعکس کنیم. نه، هیچ لزومى ندارد؛ فضاى باستانى را جور دیگر هم میشود منعکس کرد. هیچ اشکالى ندارد که شما با همین زبان معمولىِ متعارف خودمان، همین زبانى که در همهى فیلمها وجود دارد - زبان امروز - مثلاً گفتگوى خواجه نظامالملک یا فلان شخصیت تاریخى یا شاه عباس را بیاورید؛ این مطلقاً صدمهاى به فیلم نمیزند، بلکه عکسش اینجور است که صدمه میزند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی کشور - 1388/08/06 عنوان فیش :جهت دهی اسپانسرهای غربی به فیلمهای ایرانی کلیدواژه(ها) : سینما, سینمای غرب نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : حالا من با شما جوانها بخصوص، خیلى حرف دارم. این نکتهاى که این خانم هنرمند گفتند، به نظر من خیلى مهم است. یکى از کارها همین است؛ کسانى بیایند طعم نیاز بازارهاى غربى را، مثلًا فرض کنید به تابلو نقاشى، به دست بیاورند، بعد بیایند اینجا، پشتیبانى مالى کنند و نقاش ما را به سمت تأمین آن نیاز سوق بدهند. عین همین قضیه در فیلمسازى هست. فیلمهائى را براى جشنواره نامزد کنند که در جهت خواست آنهاست. عین همین قضیه در کار علمى ماست؛ در مقالهاى است که در آى. اس. آى منتشر مىشود؛ در موضوع تحقیقى است که شما در پژوهشگاه خودتان دنبال مىکنید. به تعبیر متأسفانه رائج فرنگىِ امروز، اسپانسرها مىآیند در بخشهاى مختلف، کمکهاى مالى، کمکهاى مادى، اعانهها را مىگذارند براى اینکه در آن جهت کار انجام بگیرد. به این توجه کنید. استقلال علمىِ کشور یکى از لوازمش همین است: استقلالِ حرکت علمى، حرکت هنرى و به طریق اولى، حرکت سیاسى. بعضى از حرکات سیاسى هم از این قبیل است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی کشور - 1388/08/06 عنوان فیش :هالیوود را دست کم نگیرید کلیدواژه(ها) : سینما, سینمای غرب نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : شما قدرت امنیتى و جاسوسى و تبلیغاتى این سرویسهاى گوناگون امنیتى و تبلیغاتى دنیا را دستکم نگیرید. همه این را احساس میکنند - حالا شاید کسانى که کمتر توى مقولههاى گوناگون تبحر داشتند، کمتر ببینند - هالیوود را شما دست کم نگیرید. قدرتِ اثرگذارى هنرى - همین طور که یکى از خانمها هم گفتند - در غرب و چینش بسیار دقیق حروف تبلیغات در دنیاى غرب را دست کم نگیرید. همهى این نیروى عظیم، به اضافهى ثروت بىپایان، به اضافهى دستگاههاى عظیم سیاسى و تبلیغاتى، افتادند به جان جمهورى اسلامى. امروز هیچ کشور دیگرى در دنیا پیدا نمیکنید که اینجور آماج حملات باشد. و جمهورى اسلامى دارد مقاومت میکند. مربوط به :بیانات در دیدار فعالان عرصه هنر دفاع مقدس - 1388/06/24 عنوان فیش :فیلم های دفاع مقدس؛ پرمشتری ترین فیلم ها کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اینکه تصور بشود که هنر دفاع مقدس در جامعهى ما مخاطب ندارد، طالب ندارد، این هم خطاى بزرگى است، از اشتباهات فاحش است؛ اگر کسى این را خیال کند. تحقیقاً پرمشترىترین آثار هنرى بعد از انقلاب در زمینههاى مختلف، آن آثار هنرى است که مربوط به دفاع مقدس بود؛ چه در زمینهى فیلم و سینما، چه در زمینهى کتاب، خاطره، داستان. همین چند تا کتابى که در واقع تیراژهایشان بىسابقه است- در کشور ما چنین تیراژهائى وجود نداشته که در ظرف دو سال، صد بار کتابى چاپ بشود. اینکه به من گزارش دادند، کتابى است در باب دفاع مقدس، همین کتاب «خاکهاى نرم کوشک» یا کتاب «دا» که در کمتر از دو سال، شنیدم بیش از هفتاد بار به چاپ رسیده! ما هیچگونه کتابى از کتابهاى گوناگون را با این تیراژها نداریم- مخصوص کتابهاى مربوط به دفاع مقدس است. در زمینهى فیلم هم همینجور است؛ پرفروشترین فیلمها و پرجاذبهترین و پرمشترىترین فیلمها، فیلمهائى است که مربوط به دفاع مقدس است. از فیلم «آژانس شیشهاى» و «لیلى با من است»، تا این فیلم اخیرِ اخراجىهاى آقاى دهنمکى، اینها بیشترین مشترىها، بیشترین فروشها را داشته که در بارهى دفاع مقدس است. اینجور نیست که مشترى نداشته باشد، طالب نداشته باشد. البته بعضى از کارها هست، مشترى پیدا نمىکند؛ این اشکال در مضمون و محتوا نیست، اشکال در ساخت است، در قالب است، در کیفیت است، در مایههاى کمِ هنرى است که به خرج داده مىشود و در یک اثر به کار مىرود و طبعاً طالب پیدا نمىکند. بنابراین در این زمینه هرچه بتوان کار کرد، هرچه بتوان سرمایهگذارى مالى و مدیریتى و وقتى و اینها کرد، جا دارد؛ و سفارش ما این است. دوستان هنرمند هم با شوق و امید، این کار را دنبال کنند. البته این کار افراد پابهرکاب و آماده و مسئولیتشناس لازم دارد؛ یعنى کسانى که حقیقتاً احساس مسئولیت کنند و حالت تنبلى و خوابآلودگى و اینها در انسان نباشد. یک چنین عناصرى مىتوانند خوب در این عرصه و در این میدان نقش ایفاء کنند. مربوط به :بیانات در دیدار فعالان عرصه هنر دفاع مقدس - 1388/06/24 عنوان فیش :روایت هنرى دفاع مقدس، مجاهدت است کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : آنچه که در دوران آن هشت سال از بروز خصلتهاى والا و پسندیدهى انسانى، از شجاعت، از ایثار، از اخلاص، از صدق و صفا، از بروز تدبیرهائى که از یک جوان چنین تدابیرى انتظار نمىرفت- این برجستگىهائى که در دورهى هشت سال دفاع مقدس به وجود آمد- اتفاق افتاد، با هزینههاى زیادى هم همراه بود. چقدر جان عزیز فدا شد، چقدر ثروت مال و ثروت وقت مصرف شد. شما امروز آنها را در واقع با کار هنرى خودتان بازآفرینى مىکنید. همان تأثیراتى را که آن حادثه مىتوانست در یک نسل، در یک جامعه باقى بگذارد، شما با این نوشتهى خودتان، با این فیلم خودتان، با این کار هنرى خودتان که بازآفرینى آن حادثه است، در مخاطب خودتان ایجاد مىکنید. این خیلى کار بزرگى است، خیلى کار مهمى است؛ شما براى آن تابلوى پرشکوه و پر از ریزهکارى و ظرافت و زیبائى آئینه مىشوید. خود این کار فرهنگى و کار هنرى شما که روایت آن جهاد مقدس هست، جهاد است؛ زیرا سعى بر این بوده که آن مفاهیم والا به دست فراموشى سپرده بشود؛ براى این تلاش شده، کار شده. آن عزتى، اعتماد به نفسى، احساس اقتدارى که از ناحیهى معنویت رزمندگان ما و جامعهى اسلامى ما احساس شد و توانست آن حادثهى عجیب و شگفتانگیز- یعنى پیروزى در دفاع مقدس و شکست نخوردن در مقابل تهاجم این همه دشمن- را رقم بزند، آن خصوصیات، آن خصلتها، براى ملت ما، براى کشور ما، یکى از بزرگترین نیازهاست. اینها را بایستى نگه داریم و در مقابلهى با تلاشى که مىشود براى به فراموشى سپردن آنها، مقاومت کنیم. کار شما روایت دفاع مقدس و همین مجاهدت بزرگ است. مربوط به :بیانات در دیدار فعالان عرصه هنر دفاع مقدس - 1388/06/24 عنوان فیش :ممانعت جشنواره های بین المللی از حضور فیلم های ارزشی کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : یکى از نقصهاى کار ما هم البته این است که ما آثارمان امکان انعکاس بینالمللى، کمتر پیدا کرد. البته دلائلى دارد؛ این جشنوارههاى بینالمللى، کارهائى را که حقیقتاً راوى خوب و درستى از دفاع مقدس یا از انقلاب یا از ارزشهاى نظام جمهورى اسلامى باشد، مطلقاً به خود راه نمیدهند و دوست ندارند؛ مگر وقتى مجبور باشند یک چیزى را در مجموعهى کار خودشان راه بدهند. سیاست جشنوارههاى بینالمللى، سیاست برخلاف و برعکس این است؛ اما بالاخره مستمع به این جشنوارهها اختصاص ندارد و میتوان مستمعینى، طالبانى، خوانندگانى براى کتابها، بینندگانى براى فیلمهاى دفاع مقدس پیدا کرد؛ در صورتى که براى کار و اثر ترجمهى درست و خوبى انجام بگیرد که به نظر من یکى از عرصههاى کار این است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از شعرا - 1388/06/14 عنوان فیش :جذب ناخودآگاه فرهنگ توسط مخاطب نتیجه استفاده از هنر خوب است کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : دیگران با این کارهاى هنرمندانهاى که بعضاً دارند، دارند یک باطلهائى را تبلیغ مىکنند؛ شگفت اینکه ما هم همان حرفها را قبول مىکنیم! همین سریال کرهاى که دارد پخش مىشود و همه دارند آن را مىبینند، یک تاریخسازى و افسانهى باطل است؛ آدم اگر بخواهد توى شاهنامه بگردد و اینجور داستانى را پیدا کند، ده پانزده تا از این داستانها مىشود پیدا کرد. منتها طرف هنر به کار برده؛ وقتى کسى هنرمندانه کار مىکند، پاداشش همین است که جنابعالى هم که هیچ علاقهاى به آن تاریخ و به آن فرهنگ ندارید، مىنشینید و با کمال علاقه گوش مىکنید و خواهى نخواهى آن فرهنگ را جذب مىکنید! این خاصیت هنر خوب است. مربوط به :بیانات در دیدار روحانیون و طلاب تشیع و تسنن کردستان - 1388/02/23 عنوان فیش :مقابله با هالیوود و شرکتهای بزرگ سینمایی استکباری، وظیفه قطعی علمای دین کلیدواژه(ها) : سینما, سینمای غرب نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : شما ببینید تلویزیون، رادیو، وسائل الکترونیکى، اینترنت و دیگر وسائل ارتباطاتى، امروز در دنیا در خدمت چه اهدافى قرار دارد. امروز استکبار به این اکتفا نمىکند که شمشیر نشان بدهد؛ شمشیر هم نشان مىدهد، اما در کنار او به دهها شیوهى دیگر متوسل مىشود براى این که آن فکر غلط، آن راه خطا، آن روش ستمگرانه و طغیانگر را بر ملتها تحمیل کند. امروز طبق اطلاعات قطعى ثابت شده است که مؤسسهى عظیم هالیوود و شرکتهاى بزرگ سینمائى با سیاستهاى استکبارى آمریکا همراهى و همکارى مستمر و باب میل دارند. این مؤسسهى بزرگ فیلمسازى و سینمائى که دهها کمپانى بزرگ فیلمساز از هنرمند و از کارگردان و از بازیگر و از نمایشنامهنویس و فیلمنامهنویس و سرمایهگذار در آن گرد هم جمع شدند، در خدمت هدفى دارند حرکت مىکنند. آن هدف عبارت است از اهداف سیاست استکبارىاى که دولت آمریکا را هم همان سیاستها دارد مىچرخاند. اینها چیز کوچکى نیست. امروز شما براى اینکه اسلام را، دین را، حقیقت را، صراط مستقیم را، هم به مردم نشان بدهید، هم مردم را در این صراط به راه بیندازید، با مشکلات بزرگى روبهرو هستید. باید با زمان، خودمان را تطبیق دهیم. شبههها از قبیل شبهههاى صد سال و دویست سال قبل نیست. شبهههائى که در ذهن جوان شما، دانشجوى شما، حتّى دانشآموز شما القاء مىکنند، شبهههائى از جنس روز است. در مقابل این کى مىخواهد بایستد؟ غیر از علماى دین، غیر از مرزداران عقیده چه کسى باید در مقابل این تیرهاى مسموم و زهرآگین بایستد و قرار بگیرد؟ مربوط به :بیانات در دیدار روحانیون و طلاب تشیع و تسنن کردستان - 1388/02/23 عنوان فیش :مقابله با هالیوود و شرکتهای بزرگ سینمایی استکباری؛ وظیفه قطعی علمای دین کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : شما ببینید تلویزیون، رادیو، وسائل الکترونیکى، اینترنت و دیگر وسائل ارتباطاتى، امروز در دنیا در خدمت چه اهدافى قرار دارد. امروز استکبار به این اکتفا نمىکند که شمشیر نشان بدهد؛ شمشیر هم نشان مىدهد، اما در کنار او به دهها شیوهى دیگر متوسل مىشود براى این که آن فکر غلط، آن راه خطا، آن روش ستمگرانه و طغیانگر را بر ملتها تحمیل کند. امروز طبق اطلاعات قطعى ثابت شده است که مؤسسهى عظیم هالیوود و شرکتهاى بزرگ سینمائى با سیاستهاى استکبارى آمریکا همراهى و همکارى مستمر و باب میل دارند. این مؤسسهى بزرگ فیلمسازى و سینمائى که دهها کمپانى بزرگ فیلمساز از هنرمند و از کارگردان و از بازیگر و از نمایشنامهنویس و فیلمنامهنویس و سرمایهگذار در آن گرد هم جمع شدند، در خدمت هدفى دارند حرکت مىکنند. آن هدف عبارت است از اهداف سیاست استکبارىاى که دولت آمریکا را هم همان سیاستها دارد مىچرخاند. اینها چیز کوچکى نیست. امروز شما براى اینکه اسلام را، دین را، حقیقت را، صراط مستقیم را، هم به مردم نشان بدهید، هم مردم را در این صراط به راه بیندازید، با مشکلات بزرگى روبهرو هستید. باید با زمان، خودمان را تطبیق دهیم. شبههها از قبیل شبهههاى صد سال و دویست سال قبل نیست. شبهههائى که در ذهن جوان شما، دانشجوى شما، حتّى دانشآموز شما القاء مىکنند، شبهههائى از جنس روز است. در مقابل این کى مىخواهد بایستد؟ غیر از علماى دین، غیر از مرزداران عقیده چه کسى باید در مقابل این تیرهاى مسموم و زهرآگین بایستد و قرار بگیرد؟ مربوط به :بیانات در دیدار شاعران در ماه مبارک رمضان - 1387/06/25 عنوان فیش :نمایش الگوی زندگی ائمه به جای الگوهای منحط غربی کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : الگو ساختن و نشان دادن الگوهاى واقعى زندگى از ائمه (علیهمالسّلام) یا از چهرههاى معصومین به جاى این الگوهاى مصنوعى و تقلبى و بدلى که امروز با انواع و اقسام وسائل دارد به همهى ملتها، نه فقط به ملت ما - فلان هنرپیشه، فلان آدم عوضى به عنوان الگو، زن و مرد دارند معرفى میشوند؛ مانکنها و رقاصها - تلقین میشود، خوب است و من کمترین تردیدى ندارم در این که این کارى که شماها در زمینهى مسائل ائمه و توسلات و اظهار عشق و محبت و مرثیه میکنید - که همه جورش الحمدللَّه هست - خوب است، لیکن کافى نیست. مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش :لزوم به خدمت گرفتن رسانه ملی در جهت تکریم و بزرگداشت نخبگان علمی کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : یک چیز دیگرى که من اینجا لازم است مطرح بکنم - اگر چه مخاطبش در واقع کس دیگرى است - مسئلهى بزرگداشت نخبگان و تکریم نخبگان است. در این زمینه، در واقع رسانههاى ما و بخصوص رسانهى ملى و صدا و سیما، مخاطبند. خب، شما ملاحظه کنید در تبلیغاتى که انجام میگیرد: هنرپیشهها و هنرپیشههاى خارجى و اسمهاى گوناگون تبلیغ و ترویج میشوند. مثلاً مسابقه میگذارند توى تلویزیون و سؤال میکنند: اسم قهرمانِ اولِ فلان فیلم چى بود؟ اگر گفتى و بلد بودى برنده میشوى! حالا ندانند این را؛ مگر چه کسرى و چه نقصى وارد میشود؟ فرض کنید میلیونها نفر این فیلم را ندیدهاند و این هنرمند یا این بازیگر را نمیشناسند؛ این شد یک نقیصه؟ که شناخت او بشود یک امتیاز؟! ... حالا من از باب مثال مرحوم کاظمى آشتیانى را مثال میزنم - حالا چون بارها اسم ایشان را بردهایم و از دنیا هم رفته، خدا ایشان را رحمت کند - یا همین جوان عزیزى که آقاى دکتر واعظزاده اسمش را آوردند - که پارسال اینجا در جمع ما بوده و امسال فوت کرده - خب، اینها تجلیل بشوند، شناخته بشوند. ما نخبگان علمىِ تاریخىمان را هم ترویج نمیکنیم؛ خیلى از مردم کشور ما علماى بزرگ و دانشمندان بزرگِ رشتههاى مختلف را نمیشناسند؛ نه فقط در رشتهى فقه و فلسفه و علوم دینى، بلکه دانشمندانى که در رشتههاى رائجِ امروز دنیا - در فیزیک، در ریاضى، در شیمى، در مکانیک - در تاریخ خود ما برجسته بودند و کارهاى بزرگى آن روز انجام دادند و بعضى از اختراعات آنها حتّى امروز مورد استفاده است. نه جوانهاى ما اسمهایشان را میدانند، نه ترویجى از آنها میشود، نه یادى از آنها میشود! خیلى نقیصهى بزرگى است. این هم بایستى حتماً اصلاح بشود. مربوط به :بیانات در دیدار مداحان اهلبیت (علیهمالسّلام) - 1387/04/04 عنوان فیش :بهترین وسیله برای انتقال پیام به مردم، هنر است کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : هر چه ما جلو میرویم، نقش ارتباطگیرى با هنر بیشتر آشکار میشود؛ ارتباط گرفتن با ذهن و دل مخاطبان خود، مردم خود، با کمک ابزار بسیار کارآمد هنر. امروز آن کسانى که پیامى براى مردم دارند؛ چه پیام رحمانى، چه پیام شیطانى - فرق نمیکند - بهترین وسیلهاى که در اختیار میگیرند، وسیلهى هنر است. لذا شما مىبینید به کمک هنر، امروز در دنیا باطلترین حرفها را در ذهن یک مجموعهى عظیمى از مردم به صورت حق جلوه میدهند که بدون هنر امکان نداشت، اما با هنر و به کمک ابزار هنر این کار را میکنند. همین سینما، هنر است؛ همین تلویزیون، هنر است؛ انواع و اقسام شیوههاى هنرى را به کار میگیرند براى اینکه بتوانند یک پیام باطل را به شکل حق به ذهنها منتقل کنند. بنابراین هنر اینقدر اهمیت پیدا کرده است. مربوط به :بیانات در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیأت دولت - 1386/06/04 عنوان فیش :ضرورت ایجاد جهتگیری ارزشی در سینما کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : از جملهى کارهایى که مسؤولین فرهنگى دولت خیلى باید به آن بپردازند و واقعاً یک دقیقه را در آن فروگذار نکنند، این است که به فرهنگ عمومى جامعه و ابزارها و وسائل فرهنگى، جهت ارزشى بدهند. چون تلاش زیادى شده تا جریانهاى فرهنگى و عاملهاى فرهنگى - هنر و ادبیات و شعر و سینما و بقیه - در جهت غیر ارزشى حرکت کنند و راه بیفتند. شما باید کمک کنید و همهى تلاشتان را بکنید که به تحرکات فرهنگى کشور در جهت ارزشى جهت بدهید. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1386/01/17 عنوان فیش :تلاش هالیوود برای ارائه تصویر نادرست از اسلام کلیدواژه(ها) : سینما, سینمای غرب نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اسلام دین رأفت است، دین رحمت است؛ رحمةً للعالمین است. اسلام به مسیحیت مىگوید: «تعالوا الى کلمة سواء بیننا و بینکم». مشترکات را با آنها مورد ملاحظه قرار مىدهد. اسلام علیه ملتهاى دیگر نیست، علیه ادیان دیگر نیست؛ علیه زور است، علیه ظلم است، علیه استکبار است، علیه سیطرهجوئى است. سیطرهجویان و ظالمان و مستکبران این حقیقت را بعکس در دنیا وانمود مىکنند. آنها از همهى امکانات هم استفاده مىکنند؛ از هالیوود گرفته تا امکانات تبلیغاتى، تا اسلحه و نیروهاى نظامى، براى اینکه عکسِ این را تبلیغ کنند و به دنیا نشان بدهند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش : سینما, کارگردانان سینما (مخاطب), اعتبار ملی, ارزشهای والای الهی, مسئولان و اصحاب فرهنگ و هنر, مسئولان و اصحاب فرهنگ و هنر کلیدواژه(ها) : سینما, کارگردانان سینما (مخاطب), اعتبار ملی, ارزشهای والای الهی, مسئولان و اصحاب فرهنگ و هنر, مسئولان و اصحاب فرهنگ و هنر نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : بنده به عنوان یک روحانی حقیقتا از شما مجموعه کارگردان ها انتظار دارم. شما باید ارزشهای دینی و ملّی را تقویت کنید. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش : سینما, کارگردانان سینما (مخاطب), پیشرفت, پیشرفت ملت ایران کلیدواژه(ها) : سینما, کارگردانان سینما (مخاطب), پیشرفت, پیشرفت ملت ایران نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امروز كلید پیشرفت این كشور، به میزان زیادی دست شما سینماگران است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش :جایى براى دغدغه ناامنی برای کارگردانان نمىبینم کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : یک نکته را اول بگویم، که دیدم دغدغهى بسیارى از دوستان است؛ و آن، یک نوع احساس ناامنى یا دغدغهى ناامنى یا توهّم ناامنى است که مىبینم در برخى از دوستان وجود دارد؛ حتّى آدم مىبیند در دو سرِ این طیف وسیع، این دغدغه هست. من واقعاً جایى براى این دغدغه نمىبینم. درست است، ممکن است ما نسبت به برخى از فیلمها معترض باشیم - خود من در آن حدى که حالا مىفهمم و از تماشاى فیلم لذت مىبرم، ممکن است ایرادى به یک فیلم داشته باشم؛ چه آن فیلمى که در تلویزیون پخش مىشود، چه آنچه که در سینماست که گاهى براى ما مىآورند و ما بعضى از فیلمها را مىبینیم - لیکن من کارگردان را متهم نمىکنم. عوامل گوناگونى براى خطا در جهتگیرى یک فیلم هست؛ یکىاش هم ممکن است نقش کارگردان باشد - که حالا من بعداً راجع به مسئلهى کارگردان، یک مقدارى بیشتر عرض خواهم کرد - لیکن عوامل گوناگونى هست. ما اگر احساس مىکنیم که بهوسیلهى یک کارگردان یک معرفت عمیق صحیحى در یک فیلم منعکس نمىشود، باید ببینیم این معرفت عمیق، چگونه مىتوانست به دل این کارگردان القاء شود تا او بتواند معرفت درونى خودش را منعکس کند. هر کسى باید آنچه را که خودش مىفهمد، خودش ادراک مىکند و خودش احساس مىکند، آن را در هنرش بگنجاند؛ والّا هنر یک چیز مصنوعى خواهد شد. طبیعت قضیه هم همین است که آن سازندهى فیلم و عنصر کارگردان، بالخصوص در این میان، یک معرفت درونى را منعکس مىکند. چگونه مىشد این معرفت درونى، آنچنانى که منِ بیننده مىپسندم، به این کارگردان منعکس بشود و چرا نشده؟ این جاى سؤال دارد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش :ایجاد ناامنی برای کارگردانها نابجا است کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : نمىشود رفت سراغ کارگردان و یقهى او را گرفت که شما چرا؟ خوب، من یک مقدار وزارت ارشاد را، یک مقدار سازمان تبلیغات را، یک مقدار حوزهى علمیه را، یک مقدار آن کسانى که صاحبان اندیشهى دینى هستند، همین اندیشههاى عرفانى، حکمت متعالیه و این چیزهایى که آقایان گفتید، اینها را مخاطب قرار مىدهم و مىگویم شما براى برخوردارى کشور از این هنر فاخر - که در این جمع هست - چه کردهاید؟ «شما» چه کردهاید؟ چنانچه در آن زمینه کارى انجام نگرفته باشد، من از یک کارگردان خیلى توقع نمىکنم. هنرمند بااستعدادِ ما که اثرش یا خالى است یا حداقل نسبت به این ارزشهاى مورد نظر ما خیلى پُربار نیست، از او توقع نمىکنم که چرا این اثر آنچنانى که من مىپسندم، نیست. بنابراین من نمىتوانم قبول کنم که آماج این ناامنى، کارگردانهاى ما باشند و اگر چنین واقعیتى وجود داشته باشد، واقعیت نابحق و نابجایی است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش :اهمیت هنر سینما؛ مضاعف کننده مسئولیت اصحاب آن کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : هنر سینما - همانطور که گفتید - بلاشک یک هنر برتر است؛ یک روایتگر کاملاً مسلط - که هیچ روایتگرى تاکنون در بین این شیوههاى هنرىِ روایت یک واقعیت و یک حقیقت، تا امروز به این کارآمدى نیامده - و یک هنر پیچیده و پیشرفته و متعالى. شما این دریچه را دمِ دست دارید؛ یعنى دریچهى سینما به سوى معارف و پرتوى که از این دریچه به داخل افکنده مىشود. این دریچه در اختیار شماست. اهمیت این هنر، مسئولیت شما را هم بالا مىبرد. من این را مىخواهم عرض بکنم؛ یعنى شماها یک مسئولیت سنگینى دارید. همانطور که دوستان گفتند، هیچکس به شماها دستور نداده که بروید کارگردان یا سینماگر بشوید، این میل، استعداد و شوق شما بوده که وارد این میدان شدهاید؛ اما حالا که وارد شدهاید، این مسئولیت را بپذیرید. شما مىتوانید خیلى اثر بگذارید. ببینید! من وقتى به یک واعظ، یک روحانى و یک نویسندهى کتاب دینى - که او هم یک روایتگر حقایق و معارف محسوب مىشود - خطاب مىکنم و مىگویم آقا شما مواظب حرف زدنت، مواظب لغتى که به کار مىبرى و مطلبى که متناسب با زمان انتخاب مىکنى، باش؛ اگر حرفى را که اینجا نباید بزنى، زدى، یا باید بزنى، نزدى، و به خاطر حرف تو یک جوانى به دین بىاعتقاد شد یا یک حقیقتى از حقایق دینى را به خاطر گفتار تو کج فهمید؛ تو پیش خداى متعال مسئولى؛ من مىخواهم به شما بگویم، این تذکر به شما که برادر و خواهر عزیز ما هستید و این ابزار هنرى بسیار کارآمد در اختیار شماست، طبعاً با یک ضریب خیلى بالایى مضاعف مىشود؛ بگویم ده برابر؛ یقیناً بیشتر؛ یعنى شما ببینید تأثیر یک فیلم هنرىِ کارآمد در مقایسهى با یک منبر چقدر فاصله دارد! مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش :در هنر سینما عیب جویی دلسوزانه داشته باشید کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : خوب، شما مىتوانید سازندهى اخلاق باشید؛ عکسش هم ممکن است. شما مىتوانید در نسل جوان این کشور صبر، امید، شوق، انگیزش، سلامت، نجابت و همهى چیزهایى که یک جامعهى پیشرفته نیاز دارد، القاء مىشود هم به جاى امید، نومیدى القاء کرد؛ مىشود به جاى شوق، رکود القاء کرد. «انتقاد» که دوستان ذکر مىکنند و به تعبیر این دوستمان مىگویند انتقادگرى «نق نقو» تلقى نشود؛ نه، انتقاد، نقنق نیست؛ انتقاد - معناى لغوى انتقاد را نمىخواهیم بگوییم - یعنى همان عیبجویى. منظور از انتقادى که ممکن است نقنقو بودن از آن تلقى شود؛ یعنى عیبجویى کردن. دو نوع عیبجویى ممکن است؛ الان من و شما روبهروى هم نشستهایم، خیلى آزادانه مىتوانیم از هم عیبجویى کنیم؛ شما هم از من عیبجویى کنید، من هم از شما عیبجویى کنم. منتها این عیبجویى دو نوع است؛ یک وقت عیبجویى جنبهى تحقیر، اهانت، طرف را به خاک سیاه نشاندن، از طرف انتقام گرفتن و چهرهى او را در نظر دیگران زشت کردن است و این کار در هیچ عرف نجیبانهاى - نمىگویم اسلامى - ممدوح نیست. یک وقت هم نه، هدف از انتقاد، دلسوزى است، تکمیل است، برطرف کردن عیب است و آیینهوار نمودن عیب شخص یا نظام یا مدیر یا مردم به خود آنهاست و این ممدوح است. ممکن است این هم به نظر شنونده تلخ باشد؛ اما این تلخى، تلخى گوارایى است. این هیچ ایرادى ندارد. حالا من ادعا مىکنم از نظر دستگاه هم ایرادى ندارد؛ اگر شما در این تردیدى دارید، من به شما صادقانه مىگویم، لااقل از نظر شخص من، هیچ ایرادى ندارد. ببینید! این هدف و این جهتگیرى در کیفیت کار معلوم مىشود؛ یعنى اینکه ما توقع داشته باشیم یک جورى انتقاد کنیم که آن جهتگیرىِ اول در آن وجود داشته باشد، اما مردم یا مخاطبین خیال کنند که ما داریم دلسوزى مىکنیم، این هم نمىشود. همینطور که چند نفر از دوستان گفتید، مخاطبین ما هوشمندند و مىفهمند. این معلوم مىشود. بعضى از فیلمها انتقادى است، انتقاد آنها براى من - که الان هر تلنگرى به این نظام مثل مشت به من است؛ یعنى من احساسم نسبت به نظام این است که هر گوشهى نظام را شما یک تلنگر بزنید، مثل اینکه یک مشت به من زدهاید - ممکن است رنجآور باشد؛ اما از نفس انتقاد مطلقاً رنج نمىبرم و خوشم مىآید، و من احساسم این است که این، روحیهى مجموعهى دستگاه است؛ حالا گیرم بعضى کم یا زیاد. بنابراین انتقاد ایرادى ندارد که بعضى از دوستان مطرح کردید؛ آن چیزى که مهم است، این است که احساس مسئولیت بشود. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش :شانیت سینمای کشور؛ پرورش استعدادهای متعالی نسل جوان کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : این کشور مىخواهد پیش برود، این کشور مىخواهد حرکت بکند؛ ما این چیزهایى که حالا شما در زمینهى فناورى هستهاى و پیشرفتهاى علمى مىشنوید، اینها فقط بخشى از بسیارِ آن چیزى است که در کشور اتفاق افتاده. بحمداللَّه جوان و استعداد هم که زیاد داریم، ما احتیاج داریم به امید، به شوق، به کار، به اعتماد به نفس، به کم کردن تکیهى بر بیگانگان - به فرهنگشان، به رفتارشان، به بخشنامههاى فکرى و فرهنگىشان - ما به اینها احتیاج داریم؛ به جوشیدن از درون، به استخراج گنجینههایى که در میراث فرهنگى ما هست. این جوان اگر بخواهد اینطور تربیت شود، به حضور شما در صحنه احتیاج دارد؛ یعنى شما باید وارد میدان بشوید تا این اتفاق بیفتد؛ من این را مىگویم. من مىگویم الان کلید دست شماست. من شأن سینما را این مىدانم. من مىگویم امروز کلید پیشرفت این کشور، به میزان زیادى دست شماست؛ شما مىتوانید این نسل را یک نسل پیشرونده، امیدوار، پُرشوق، معتقد به خود و معتقد به ارزشهاى اسلامى و ملىِ خود بار بیاورید؛ و همینطور مىتوانید این نسل را شرمنده، پشیمان، زیر سؤال برندهى افتخارات گذشته و زیر سؤال برندهى افتخار انقلاب و دفاع مقدس بار بیاورید مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش :زیبایی های دفاع مقدس؛ موضوعاتی برای برجسته شدن به دست سینماگران کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من یکبار دیگر دو، سه سال پیش در یک جلسهى مجموعهاى از دوستان هنرمند - سینماگر و نقاش و مجسمهساز و ... - این را گفتم، شما به عنوان یک هنرمند، دنبال زیباییها و ظرافتهاى عالم وجود مىگردید تا اینها را بشناسید، بیرون بکشید، برجسته کنید و نشان بدهید؛ کار هنرمند این است؛ یعنى ظرافتها، زیباییها، ریزهکاریها، دقایق و حقایق غیر قابل دید با چشم غیرمسلحِ به هنر را با سلاح هنر و نگاه هنرمندانه، بیرون مىکِشد و نشان مىدهد. اینکه مىگویم زیبایى، معنایش این نیست که زشتیها را نمىتواند بیرون بکشد و نشان دهد؛ چرا، آن هم جزو ظرافتهاست. به آن جمع گفتم، شما به عنوان کسى که دنبال زیباییها مىگردید، چطور مىتوانید زیباییهاى دفاع هشت سالهى یک ملتِ دست خالى را از میهن خودش، از کشور خودش، از ملت خودش و از نظام خودش، در آن میدان دشوار نادیده بگیرد. الان چند سالى است که کتابهایى دربارهى سرداران و فرماندهان جنگ باب شده و مىنویسند و بنده هم مشترى این کتابهایم و مىخوانم. با اینکه بعضى از اینها را من خودم از نزدیک مىشناختم و آنچه را هم که نوشته، روایتهاى صادقانه است - این هم حالا آدم مىتواند کم و بیش تشخیص دهد که کدام مبالغهآمیز است و کدام صادقانه است - بسیار تکاندهنده است؛ آدم مىبیند این شخصیتهاى برجسته، حتّى در لباس یک کارگر به میدان جنگ آمدهاند؛ این اوستا عبدالحسین بُرُنسى، یک جوان مشهدى بنّا، که قبل از انقلاب یک بنّا بود و با بنده هم مرتبط بود، شرح حالش را نوشتهاند و من توصیه مىکنم و واقعاً دوست مىدارم شماها بخوانید. من مىترسم این کتابها اصلاً دست شماها نرسد. اسم این کتاب «خاکهاى نرم کوشک» است؛ قشنگ هم نوشته شده. ایشان اول جنگ وارد میدان نبرد شده بود و بنده هم هیچ خبرى نداشتم. بعد از شهادتش، بعضى از دوستان ما که به مجموعههاى دانشگاهى و بسیج رفته بودند و با این جوان بىسواد - بىسواد به معناى مصطلح؛ البته سه، چهار سالى درس طلبگى خوانده بوده، مختصرى هم مقدمات و ابتدایى و اینها را هم خوانده بوده - صحبت کرده بودند، مىگفتند آنچنان براى اینها صحبت مىکرده و حرف مىزده که دلهاى همهى اینها را در مشت مىگرفته؛ به خاطر همین که گفتم، یک معرفت درونى را، یک ادراک را، یک احساس صادقانه را و یک فهم از عالم وجود را منعکس مىکرده؛ بعد هم بعد از شجاعتهاى بسیار و حضور در میدانهاى دشوار، به شهادت مىرسد؛ که حالا کارى به جزئیات آن ندارم. این زیباییهایى که آدم در زندگى یک چنین آدمى یا شهید همت و شهید خرازى مىتواند پیدا کند و یا اینهایى که حالا هستند، نظیرش را شما کجا مىتوانید پیدا کنید؟ کجا مىشود پیدا کرد؟ مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش :فداکاری و ایثار یک جوان برای حضور در میدان مبارزه؛ عمیقترین موضوع برای سینمای معناگرا کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : سینماى معناگرا؛ خوب کدام معنا شیواتر و عمیقتر از احساس فداکارى و ایثار و گذشت یک جوان هجده، نوزده ساله، که از خانوادهى مرفهى بلند مىشود مىآید اهواز - که من دیدم از این قبیل جوانها؛ حالا چند موردش یادم هست، بالخصوص خودم با اینها معاشرت داشتهام و دیدم - خانوادهى مرفه، زندگى راحت، پدر و مادر مهربان، نه دچار عقده است و نه دچار کمبود است، مىآید در میدان جنگ، آنچنان فداکارانه حرکت مىکند که انسان مبهوت مىماند. حالا خیلى از این جوانها با توصیهى امثال بنده وارد این میدان شده بودند. من نگاه مىکردم و مىدیدم، ما کجا، اینها کجا! اصلاً انسان به گَرد اینها نمىرسد. خوب، اینها زیبایى است، اینها را توصیف کنید، اینها را استخراج کنید مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش :پشت صحنه جنگ؛ یک مورد پرداخته نشده در حوزه سینما کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : آقاى حاتمىکیا مىگویند، من نمىدانم راجع به جنگ چه بگویم. خیلى حرف دارید براى گفتن؛ شما سینماگران جنگ، پشت صحنهى جنگ را چقدر تصویر کردید؟ چه شد که این جنگ شروع شد؟ کدام فیلم سیاسىِ بینالمللىِ پلیسى، مىتواند شیرینتر از این در بیاید که شما تصویر کنید - اسناد هم الان وجود دارد - چطور شد که صدام حسین به خودش جرئت داد و این گستاخى را کرد که به قصد تسلط بر ایران، به ایران حمله کند؟ نه اینکه همهى ایران را بگیرد، بدون شک، قصد او این بود که خوزستان و یکى، دو استان دور و بر را بگیرد و به عنوان یک همسایهى مقتدر بر حکومت مرکزى ایران - هر که باشد آن حکومت؛ یا جمهورى اسلامى یا هر کس دیگر - مسلط بشود، که مىشد؛ یعنى اگر این دفاع جانانه نبود و اگر آن تسلط بر خوزستان انجام مىگرفت، مگر ممکن بود یک حکومت مرکزى اینجا سر کار باشد و به آن کسى که بخشى از کشور را قدرتمندانه تصرف کرده، باج ندهد؟! خوب، چه شد که این را وادار کردند که این حمله را انجام بدهد و او حمله کرد؟ و چگونه به او کمک کردند؟ و کدام کارخانجات به او سلاح شیمیایى فروختند؟ آنهایى که آن سنگرهاى هشتضلعى و پنجضلعى را درست کردند، چه کسانى بودند؟ کدام کشورها آن هواپیماها را به او دادند؟ آن مأمورین عالىرتبهى سیاسى، امنیتى و نظامىاى که از کشورهاى مختلف - از جمله امریکا - به بغداد آمدند و با او و مردان او ملاقات کردند، چه کسانى بودند؟ شما به اینها نپرداختید. اصلاً شخصیت صدام کیست؟ اینها براى قصهنویسى جا دارد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش :خلق آثار بزرگ سینمایی؛ ثمره پیشرفت در حوزه قصه نویسی کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : دوستان به مسئلهى قصهنویسى اشاره کردند. بله، من عقیدهام این است ما ضعیفیم. البته روح داستانسرایى در ایران ضعیف نیست؛ دلیلش هم داستانهاى فردوسى و مولوى است. البته رمان به این شکلى که در اروپا و روسیه متداول بوده - بهخصوص در قرنهاى نوزدهم و اینها که رمانهاى برجسته و بزرگ نوشته شده - چنین چیزى را ما در ایران نداریم؛ اما استعدادش را داریم. من عقیدهام این است؛ اینطور نیست که ما استعدادش را نداشته باشیم. البته ما در شعر برجستگى داشتهایم؛ اما به این شکل در رمان، نه؛ لیکن به نظر من مىشود. بعد از انقلاب هم یک کارهایى شده است؛ حالا در آن حدِّ از اعتلا نیست که آدم توقع دارد؛ اما اگر دنبال گرفته شود و واقعاً وزارت ارشاد روى این زمینه کار کند و بنویسند، مىشود. حالا بعضى از دوستان گفتند که قصه را براى سینما بنویسند. من نمىدانم، بیشتر از من شما واردید؛ آیا واقعاً باید قصه را براى سینما نوشت؟ خیلى از آثار بزرگ سینمایى که وجود دارد، از آثار کلاسیک و قصههاى قدیمى گرفته شده است؛ معلوم نیست رمانى براى این خصوص نوشته شده باشد. حالا گیرم که آن هم باشد، ما اگر در مسئلهى داستان و رمان و داستانسرایى پیشرفت کنیم، این کار انجام مىگیرد. آن وقت بیایید این موضوعات را به سینما بکشانید؛ خیلى برجستگى پیدا خواهد کرد. ما در زمینهى جنگ هنوز خیلى کارهاى نکرده داریم. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش :در فیلیمسازی نیت خدایی داشته باشید کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : حالا من یک چیز دیگر هم به شما دوستان عرض بکنم؛ اینکه گفتیم شما مسئولیت دارید - که البته همهتان این مسئولیت را دارید؛ چون کار شما مىتواند خیلى اثرگذار باشد - این مسئولیت پیش خدا اجر هم دارد؛ یعنى شما واقعاً نیتتان را خدایى کنید. این خانم گفتند که من دنبال احساسات شخصى خودم هستم، خیلى خوب، عیب ندارد، تشخیص شخصى خودتان را بسازید؛ اما با همین کار، نیت خدایى بکنید. نیت کنید که خدا را از خودتان راضى کنید و اجر ببرید. کار مهمى دارید انجام مىدهید؛ چرا خودتان را از اجر محروم مىکنید؟ با این کار اجر ببرید و مىشود. اجر فقط این نیست که شما فیلم نماز و روزه درست کنید؛ نه، آن چیزى که اخلاق جوانها، رفتارهاى اجتماعى، انضباط اجتماعى، جدیت در کار، ایمان قوى و احساس مسئولیت را در نسلهاى جوان زنده مىکند، این پیش خدا اجر دارد. امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) به امام حسن و امام حسین مىگوید: «اعملا للأجر» براى مزد کار کنید. این مزد درهم و دینار دنیا نیست که براى امیرالمؤمنین میلیاردهایش به قدر یک ذره خاک ارزش ندارد؛ این مزد، مزد خدایى و مزد الهى است. این را به شما عرض بکنم، هیچکدام از شماها هم از مزد الهى بىنیاز نیستید. از این مرز که ما عبور کردیم - مرز مردن - این اول نیاز ماست به این مزد؛ چه بخواهیم و چه نخواهیم، از این مرز عبور مىکنیم و آنجا احتیاج داریم؛ آنجا تنها هستیم و به اجر الهى احتیاج داریم؛ شما در این میدان دارید حرکت مىکنید، کار کنید براى خداى متعال. البته به عنوان یک انسان نخبه، یک هنرمند و یک نگاه نافذ به جامعه و کشور و انسانها، مىتوانید احساس مسئولیت کنید و اجر انسانى و وجدانى هم مىتوانید ببرید. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش :کارگردانان احساس استقلال ملی و فرهنگی را تقویت کنند کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : آقاى حاتمىکیا مىگویند به ما درجه بدهید؛ خدا به شماها درجه داده، بنده چه درجهاى را به شما بدهم! درجهى شما، درجهى خدایى است. این ذوق و استعداد هنرى که شماها دارید، این همان درجهاى است که به شماها داده. ما اگر بخواهیم این را با ابزارهاى مادى مدرجش کنیم، ضایعش کردهایم. البته ما از شما قدردانى مىکنیم؛ هم قدردانى مىکنیم، هم انتظار داریم. یعنى من رودربایستى نمىکنم، بنده به عنوان یک روحانى، حقیقتاً از شما مجموعهى کارگردانها انتظار دارم. شما باید ارزشهاى دینى و ملى را تقویت کنید. وقتى ارزش ملى مىگوییم، نباید فوراً ذهن به سمت چهارشنبهسورى برود؛ ارزش ملى یعنى احساس استقلال یک ملت؛ استقلال فرهنگى. در مقابل این القاى دویست سالهى فرهنگىِ غرب، یک ملتى بیاید به فرهنگ خودش تکیه بکند، این خیلى ارزش دارد؛ این را تقویت کنید. حالا گاهى با رفتن به جشنواره، ممکن است این تقویت بشود، گاهى با نرفتن به جشنواره این تقویت مىشود. آنجایى که لازم است نروید، نروید؛ آنجایى که لازم است به جشنوارههاى بینالمللى بروید، بروید؛ با این نیت بروید - حالا آقاى عیارى به دوستان «کَن» لطف کردند و از آنها دفاع کردند که به ایشان گفتهاند، شما چرا اینقدر سیاهنمایى مىکنید که فیلم شما را ما نتوانیم نشان بدهیم؛ باید دید آقاى عیارى چه کار کرده بوده که آنها دلشان به حال ملت ایران سوخته - بالأخره من حرفى ندارم که شما از آنها دفاع کنید؛ اما این را واقعاً من هم خبر دارم. من با اینکه نه سینمایى هستم و نه با این چیزها ارتباط دارم؛ اما بالأخره مىدانید طبعاً اطلاعات ما محدود به راههاى اطلاعگیرى شماها نمىشود؛ ما اطلاعات وسیعترى داریم. ما خبر داریم که همین مجموعههاى جهانى، از جمله کَن - حالا که اسمش را آوردید - و بعضى از جشنوارههاى دیگر، واقعاً دارند کار مىکنند؛ اینها هدف دارند. اینها دوست مىدارند که از حضور هنرمند برجستهى ایرانى در آنجا، در جهت سیاسى، یک استفادهاى ببرند. حالا من نمىدانم فیلم آقاى مجیدى را چقدر اکران مىکنند، چقدر در جلو چشم مردم مىگذارند. بله، در جشنواره احترام مىکنند. من آن وقتى علاقهى آنها را به هنرمند خودمان باور مىکنم که این فیلم را ترویج کنند؛ جلو چشم مردمشان بگذارند و در تلویزیونشان نشان بدهند، در سینماهایشان نمایش بدهند؛ این کارها را یا نمىکنند و یا خیلى کم مىکنند. لذا وقتى که تشویق و تقدیر فقط به سالن جشنواره و سکوى جایزهى جشنواره منحصر است، آدم خیلى باورش نمىآید که نیتشان - به قول ماها - زیاد خدایى باشد. بالأخره نیات سیاسى هست. عجیب هم نیست؛ ما هم در برخى از مسایل فرهنگى بینالمللى، نیات سیاسى داریم، پنهان هم نمىکنیم. ما در رابطهى با خیلى از کشورها با جهتگیرى سیاسى کار فرهنگى مىکنیم. آنها هم همین کار را دارند با ما مىکنند. ما باید حواسمان جمع باشد و هوشیار باشیم مربوط به :بیانات در سومین کنفرانس حمایت از حقوق مردم فلسطین - 1385/01/25 عنوان فیش :تسلیم در مقابل تهاجم تبلیغاتی مستکبران خلاف خرد است کلیدواژه(ها) : سینما, سینمای غرب نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : شبکهى استکبارى صهیونیزم و سازمانهاى جاسوسى امریکا و انگلیس در همهى دنیاى اسلام، سرگرم فتنهانگیزىاند. با پول و تشویق آنان، مقدسات اسلامى در رسانهها علناً اهانت مىشود و حتى سیماى ملکوتى پیامبر اعظم از جسارت سخیف آنان مصون نمىماند. هزارها فیلم سینمایى و بازى رایانهاى و امثال آن، با هدف زشت نمایاندن چهرهى اسلام و مسلمین، تولید و روانهى بازارها مىشود و اینها همه علاوه بر جنایات آنان در تعرضِ به کشورهاى اسلامى و کشتارهاى فلسطین و عراق و افغانستان و دخالت طلبگارانهى آنان در کشورهاى اسلامى براى تأمین منافع نامشروع سیاسى و اقتصادى است. تسلیم در مقابل چنین دشمنى، کاملاً در نقطهى مقابل حُکم خرد؛ و مقاومت تنها راه توصیهشدهى عقل و شرع است. مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان برگزیده و نمایندگان تشکلهای دانشجویی - 1384/07/24 عنوان فیش :اهمیت به چالش کشیدن اقدامات هنری هالیوود کلیدواژه(ها) : سینما, سینمای غرب نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اما جواب سؤال اول که جاى ما کجاست. در یک جملهى کوتاه، جاى ما به چالش کشیدن زشتىها و سختىها و دردمندىهایى است که از سلطهى زر و زور و حاکمیت فساد مالى و قدرت، در دنیا و در سطح بینالمللى بهوجود آمده؛ این را دست کم نگیرید. پول و قدرت پولى امروز توانسته ظریفترین، لطیفترین و شیواترین حقایق عالم ماده را هم در خدمت بگیرد؛ همین هنرى که جوان عزیزمان آمدند اینجا گفتند. امروز برجستهترین و تواناترین مجموعهى سینمایى دنیا در «هالیوود» است. شما ببینید هالیوود در خدمت چیست، در خدمت کیست، در خدمت کدام فکر و کدام جهت و کدام خواب براى بشریتِ بیچارهى رو به رشد است. من که نه در سینما تخصص دارم، نه هالیوود را درست مىشناسم، این را نمىگویم؛ این نقلِ سخن کسانى است که کارشان این است، فکرشان این است و نقاد این صحنهها و میدانها هستند؛ اینها مىگویند امروز هنر سینمایى - که من هالیوود را به عنوان برجستهترین، مثال زدم؛ والّا بقیهى مجموعههاى سینمایى دنیا هم همینطورند - در خدمت اشاعهى فحشا، اشاعهى پوچى، اشاعهى بىهویتى انسان، در خدمت خشونت، در خدمت مشغول کردن بدنهى ملتها به یکدیگر است تا طبقهى متعالى و بالا بتوانند بىدغدغه زندگى کنند. سینما که یک هنر بسیار پیشرفته و مدرن است، اینگونه است؛ شعر هم همینطور است؛ قصه هم همینطور است؛ نقاشى هم همینطور است؛ انواع شعبههاى هنر همینگونه است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از رؤسای دانشگاهها - 1383/10/17 عنوان فیش :مطالبه محققین آمریکایی از هالیوود برای نمایش فیلمهای خانوادگی به جای فیلمهای شهوتناک و خشونتبار کلیدواژه(ها) : سینما, سینمای غرب نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : امروز خود امریکایىها از آیندهى خودشان دارند مىترسند؛ من این را در بعضى از مقالاتِ روشنبینانشان مىبینم؛ مربوط به الان هم نیست؛ شاید ده پانزده سال است که این پدیده در امریکا پیدا شده. کسانى از صاحبنظرهاى اینها نسل امروز امریکا و رشد فساد در آن را مىبینند؛ رواج همجنسبازى، نابودى خانواده، کثرت کودکان خیابانخواب و رشد جنایت کودکان و نوجوانان را مشاهده مىکنند؛ مىدانند که این وضعیت حتّى کشورى با تمدن امریکایى را، با این همه پیشرفت علمى و فناورى، در آیندهیى نه چندان دور به زمین خواهد زد؛ لذا دارند هشدار مىدهند. از مدتها پیش توصیهى آنها این بوده است - و حتّى به هالیوود و جاهاى دیگر هم فشار مىآورند - که در تلویزیونها بهجاى نمایش فیلمهاى شهوتناک و خشونتبار، فیلمهاى خانوادگى را نمایش بدهند، که رمانهایش هم منتشر شده است. حتّى اسم نویسندهها را هم ذکر کردهاند. البته حرکت و مسیر آنها در جهت فساد به نقطهیى رسیده که قابل پیشگیرى نیست و نمىتوانند جلوى این فساد را بگیرند. ممکن است مختصرى به تأخیر بیندازند، اما نمىتوانند جلویش را نمىتوانند بگیرند. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان سازمان صدا و سیما - 1383/09/11 عنوان فیش :لزوم وحدت در آهنگ کلی برنامه های صدا و سیما کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : دادن پیامهاى گوناگون باید جریانى انجام بگیرد و به شکل یک روند در بیاید؛ مقطعى و موردى فایدهیى ندارد. همهى برنامههاى ما باید یکدیگر را کمک کنند تا این فکر و این اندیشه در جامعه مطرح شود. ممکن است گاهى ما پیامهاى متناقض بدهیم. مثلًا از یک طرف در بارهى عدالت اجتماعى برنامهى خیلى خوبى تولید مىکنید؛ اما از آن طرف در خلال یک برنامهى دیگر، عملًا عدالت اجتماعى را نقض مىکنید! این درست نیست؛ باید آهنگ کلى برنامهها یکى باشد و در بین آنها تناقض دیده نشود. در مقولهى عدالت اجتماعى فیلمها و سریالهایى ساخته مىشود که غالباً خانههاى مورد استفادهى شخصیتهاى این فیلمها اعیانى و اشرافى است! واقعاً وضع زندگى مردم ما اینطورى است؟ آیا یک زوج جوان یا یک زن و شوهر در چنین خانههایى زندگى مىکنند؟! این کار چه لزومى دارد؟ سالها قبل بعضى از سریالهایى که از سیما پخش مىشد، هرچند کیفیت آنها مثل سریالهاى الآن نبود- عقبتر بود- لیکن فضاى زندگى در آنها، متواضعانه و در یک خانهى معمولى بود؛ آنطورى خوب است. زندگى را لزوماً نباید اعیانى و اشرافى و متجملانه معرفى کرد. فضاى تبلیغى صدا و سیما اینطورى باشد. البته گاهى در این خصوص هم به ما تذکر مىدهند و مطالبى مىگویند. تبلیغات رسانهاى و گاهى تبلیغهاى خیلى پُررنگ که مردم را به طرف مصرفگرایى سوق مىدهد، با برنامهاى که فرضاً شما ساختهاید تا مصرفگرایى را تقبیح کنید، عملًا در تناقض است؛ باهم هماهنگ نیست. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان سازمان صدا و سیما - 1383/09/11 عنوان فیش :پرهیز از نمایش فیلم بد به بهانه جذب مخاطب کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مرحوم سید قطب جریانى را در یکى از کتابهایش مىنویسد، که من پیش از انقلاب آن کتاب را ترجمه کردم. مىگوید به یکى از شهرهاى امریکا رفتم و دیدم دم درِ یک کلیسا اطلاعیهاى نصب کردهاند: «امشب یک برنامهى رقص و شادى و شام سبک و موسیقى اجرا مىشود.»! تعجب کردم که کلیسا به چه مناسبت اینها را اعلام کرده! مىنویسد: کنجکاو شدم در آن ساعتِ معین بروم ببینم چه خبر است. دیدم بله، یک سالن رقص در کنار سالن کلیساست؛ زوجهاى جوان مىآیند و مىرقصند؛ موسیقىهاى محرک و شهوانى هم پخش مىشود! افرادِ یکخرده مسنتر هم کنار نشستهاند و تماشا مىکنند و از نگاه کردن لذت مىبرند! کشیش هم اواخر شب روى سن ظاهر شد و با رفتار خیلى آرام و ملایم رفت نور چراغها را تنظیم کرد! مىگوید فردا رفتم سراغ کشیش؛ گفتم شما کشیش هستید یا کابارهدار؟! اینجا کلیساست یا سالن رقص؟! کشیش گفت من به این وسیله مىخواهم جوانها را به کلیسا جذب کنم! اینطورى مىشود جوانها را به کلیسا جذب کرد؟! جوانها به کلیسا جذب نشدند، بلکه به سالن رقصِ متعلق به کلیسا جذب شدند! سالن رقصِ متعلق به کلیسا مگر امتیازى دارد؟ اگر بناست فیلم یا برنامهاى پخش شود و تأثیر سوئى بگذارد، چه فرقى مىکند که من پخش کنم یا رقیب من؛ در هر دو صورت بد است؛ پس چرا من پخش کنم؟ به نظر من این منطق مهمى است و باید به آن توجه داشت. مربوط به :پیام به چهاردهمین اجلاس سراسری نماز - 1383/06/10 عنوان فیش :لزوم استفاده از فیلم و هنر در تبلیغ حداکثری نماز کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : توصیه مؤکد اینجانب این است که از نیروهاى خلاق، متفکر و مولد در مجموعه پیگیر امر نماز، بیشترین بهرهگیرى صورت گیرد. از توانائیهاى نرمافزارى در زمینههاى: هنر، ادبیات، فیلم و تبلیغات حد اکثر استفاده برده شود. راهکارهاى برخاسته از توانائى علمى و هنرى انتخاب گردد، و همهى ظرفیتهاى فراوان موجود بکار گرفته شود. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1383/05/17 عنوان فیش :برنامه هالیوود برای الگو قراردادن آدمهای پرهیاهوی خوش ظاهر بدون باطن کلیدواژه(ها) : سینما, سینمای غرب نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : امروز دستگاه های تبلیغاتی دنیا برای گمراه کردن انسانها دائم الگو جلوی چشم نسلهای بشر در همه ی دنیا می آورند. البته الگوها کم جاذبه و ناموفق است، اما دست بردار نیستند؛ هنرپیشه می آورند، نویسنده می آورند، آدمهای پرهیاهوی خوش ظاهرِ بدون باطن می آورند، هیکلهای پوچ و بی معنا را می آورند و مرتب نمایش می دهند، تا بتوانند به وسیله ی این الگوها، انسانها را به سمتی حرکت بدهند و به راهی بکشند. آنها برای این کار، پولها خرج می کنند و فیلمهای هالیوودی و چیزهایی از این دست که می بینید و می شنوید و می دانید، اغلبش جهت دار است. با این که می گویند هنر بایستی فارغ از سیاست و جهتگیری سیاسی باشد، رفتار خودشان بعکس است و این جوری نیست؛ مستکبران عالم هنر، سینما، فیلم، شعر، نوشتن، مغز و استدلال و فلسفه را در راه منافع استکباری و چپاولگری خودشان استخدام کرده اند؛ همین چیزی که امروز مظاهر سرمایه داری دنیاست؛ قدرت نظامی اش امریکاست، قدرتهای اقتصادی اش هم شرکتهای پشت سر دولت امریکایند. آنها از همه ی امکانات استفاده می کنند برای الگوسازی، ملتها هم دستشان خالی است و الگو و نمونه یی که بتوانند در مقابله ی با آنچه که آنها می آورند، از خودشان نشان بدهند، ندارند. ما دستمان پُر است، ما زنان بزرگی داریم؛ اگر حالا بخواهیم وارد وادی مسأله ی زن بشویم. زنان باعظمتی در تاریخ اسلام هستند که اوج و قله ی این عظمت ها، فاطمه ی زهرا، صدیقه ی کبری (سلام الله علیها)، است. حضرت زینب و حضرت سکینه هم ماجراهایشان ماجراهای شگفت آور برای انسانهای متفکر و باهوش و خردمند و اهل فکر است. امام حسن و امام حسین را گفته اند: «سیّدی شباب اهل الجنّة». با این که اینها همیشه جوان نبودند و این دو بزرگوار به سنین پیری و کهولت هم رسیده اند، اما «سیّدی شباب» به آنها گفته اند؛ یعنی جوانی اینها باید به عنوان یک الگو همیشه در مقابل چشم جوانهای دنیا باشد. جوانی خود پیغمبر و جوانی امیرالمؤمنین هم همین جور است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1383/05/17 عنوان فیش :لزوم درس گیری از ائمه اطهار توسط فیلمسازان و دیگر هنرمندان کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : صرف مدح گفتن- که الفاظ آن مدح هم گاه الفاظ مبهمى است که نه شنونده درست مىفهمد که محصول این مدح چه شد و نه گاهى خود گوینده!- کافى نیست. ما باید اظهار ارادت بکنیم و این اظهار ارادت، کمال ماست؛ «مادح خورشید مداح خود است»؛ اما به این نباید اکتفا کنیم. ما باید ببینیم امروز چه درسى از این بزرگوارها مىشود بگیریم. مبلغ هم وظیفه دارد، هنرمند هم وظیفه دارد، فیلمساز هم وظیفه دارد، گردانندگان سینماى کشور هم وظیفه دارند، گردانندگان تلویزیون کشور هم وظیفه دارند، منبرىها هم وظیفه دارند، مداح جماعت هم وظیفه دارد؛ من مىخواهم بگویم شما وظیفهى خودتان را در کنار این وظایف سنگینى که بر دوش همهى ماست، بازیابى کنید؛ این توصیهى من به برادران عزیزم است که همیشه از آنها درخواست مىکنم و با آنها در میان مىگذارم. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از روحانیون استان همدان - 1383/04/15 عنوان فیش :فریب مردم دنیا بهوسیلهی هالیوود برای توجیه وحشیگریهای نظامی آمریکا کلیدواژه(ها) : سینما, سینمای غرب نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : الان شما نگاه کنید؛ در امریکا اسم دمکراسى و حقوق بشر برده مىشود. امریکایىها یکى از ارزشهایى که فکر مىکنند یا ادعا مىکنند که باید در دنیا برایش بجنگند، حقوق بشر است؛ ملت امریکا هم این را باور کرده است. یک وقت مسألهیى مثل زندان ابوغریب بهوجود مىآید و گوشهیى از آن برملا مىشود، که آن را هم ماستمالى مىکنند؛ کما اینکه کردند و به گردنِ هم انداختند و مسأله را تمام کردند. اینها توانستهاند با کمک ابزارهاى پیشرفتهى تبلیغاتى و ارتباطاتى - با همین تلویزیون، با همین هنر، با همین هالیوود، با همین بازیهاى اینترنتى و رایانهیى، با همین ارتباطات سریع در دنیا - سر بشریت را کلاه بگذارند. ادعاى تمدن مىکنند، اما تمدن ندارند؛ واقعاً وحشىِ محض هستند. مربوط به :بیانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی - 1382/01/01 عنوان فیش :تلاش دستگاه تبلیغاتی صهیونیستها برای ایجاد نفرت نسبت به اسلام کلیدواژه(ها) : سینما, سینمای غرب نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در حال حاضر تمام دستگاههاى تبلیغاتىِ وابسته به صهیونیسم با تهیهى مطلب، فیلم و تولید وسایل و ابزارهاى فرهنگى در همهى دنیا سعى دارند که اسلام را در چشم مردم دنیا مبغوض و مورد نفرت قرار دهند. هدف آنان این است که مردم دنیا از اسلام و مسلمانان تنفّر پیدا کنند. البته وقتى به کشور افغانستان یا عراق که از جمله کشورهاى اسلامىاند حمله مىکنند، براى تحریک نشدن افکار عمومى مسلمانان علیه خودشان، در چند جمله از اسلام تعریف مىکنند؛ اما این مصلحتى است. آنها مىدانند که اسلام مانعى اساسى در راه پیشرفت استکبار به سمت هدفهاى نهایى خودش است. با ایران اسلامى هم به دلیل حاکمیت اسلام تا این اندازه دشمنند. اسلام به مردم ما یاد داد که مىتوان مستقل و شجاع بود و بدون تکیه بر ابرقدرتهاى قوى زندگى کرد. این به مذاق آنها خوش نیامده است. آنها علیه ایران اسلامى تا آنجا که از دستشان برمىآید تبلیغات مىکنند. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان سازمان صدا و سیما - 1381/11/15 عنوان فیش :«زنده کردن اهمیت ایثار، انفاق، زهد و ریاضت» یکی از پیامهایی که باید به مردم منتقل شود کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : بهنظر بنده، یکى دیگر از پیامهایى که امروز باید روى آن کار کرد، پیام ایثار و انفاق و ریاضت و زهد است. الان پیامهایى منتقل مىشود که بنده سرنخ اینها را کاملاً در مطبوعات و نوشتههاى خارجى مىبینم و گاهى هم در مطبوعات و نوشتههاى خودِ ما و حرفزدنهاى بعضیها منعکس مىشود که ایثار و انفاق - جان و راحتى و آسایش خود را براى دیگران فداکردن - را کار ابلهانه و احمقانهاى وانمود و قلمداد مىکنند! در حالىکه بزرگترین زیباییهاى انسان، حضور چنین خصوصّیاتى در وجودش است و بزرگترین زیباییهاى یک ملت، وجود انسانهایى با این خصوصیّات است، که البته این مخصوص اسلام و تشیّع هم نیست، در همه جاى دنیا هست. منتها چون تشیّع مثالها و نمونهها و سمبلهاى بسیار برجستهاى مانند ماجراى کربلا و بقیهى ماجراهاى صدر اسلام دارد، طبعاً زندهتر و محسوستر و پُرتپشتر مىتواند حرف بزند. دیگران اینها را ندارند یا کمتر دارند و ما زیادتر داریم. کدام انسان منصفى در دنیا منکر این چیزهاست؟! بنابراین یکى از پیامهاى بسیار مهم این است که اهمیت ایثار، انفاق، زهد و ریاضت شخصى را در پیامهاى رادیویى و تلویزیونى زنده کنید. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان سازمان صدا و سیما - 1381/11/15 عنوان فیش :دیکتاتوری جهانی پول و شهوت، یکی دیگر از پیامهایی که باید به مردم منتقل شود کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : یکى دیگر از پیامهایى که باید به ذهن مردم داده شود، حقیقت تلخى در دنیاست که عمداً سعى مىشود وجود محسوسِ آن نادیده گرفته شود و آن، دیکتاتورى پول و شهوت است. امروز پول در دنیا دیکتاتورى مىکند و هرچه پول بخواهد و پولدارها بخواهند، تحقّق مىیابد، ولو بهدست خودِ مردم. چون مردم در رأى دادنها و اقدامات عمومى معمولاً تحت تأثیر رسانههایند و رسانهها هم معمولاً در اختیار پولدارهاست. چند درصد رسانههاى دنیا دست غیرصهیونیستها و غیر سرمایهدارهاى بزرگ است؟ شاید بتوان گفت که همهى این دستگاههاى مهم و اثرگذارِ دنیا دست سرمایهدارهاى مهم و عمدتاً صهیونیستهاست. آنها هستند که خبرگزاریها را اداره مىکنند، خبر تولید مىکنند و به همهى دنیا مىفرستند و تلویزیونها را همانطور که خودشان مىخواهند، اداره مىکنند. حالا هم که این روشهاى ارتباطى جدید، این سایتهاى اینترنتى و فعّالیتهاى رفت و آمد سریع اطلاعات در اختیار آنهاست. هر کس پول بیشتر دارد، مىخواهد در این زمینهها فعّالیت بیشترى کند و مقصود خود را برآورده سازد. بنده بارها گفتم اینکه مىگویند رسانهها و روزنامهها در دنیا آزادند، درست است؛ اما روزنامهها مال چه کسانىاند؟ البته صاحبانِ روزنامهها آزادند، هرچه مىخواهند مىنویسند، هرچه به صرفشان باشد، مىنویسند و هرچه به صرفشان نیست، قطعاً نمىنویسند. مرحوم «حاج احمد آقا» مىگفت: به نظرم رسید یکى از پیامهاى امام را - به گمانم پیام حج بود - در یکى از روزنامههاى امریکا چاپ کنیم. ایشان خیال مىکرد امریکا جاى آزادى است و مىشود این پیام امام را آنجا ترجمه کرد و در روزنامهاى به چاپ رساند تا امریکاییها بخوانند و بگویند «عجب! امامى که اینقدر دربارهاش مىگویند، این حرفها را مىزند!» مىگفت هرچه پول خرج کردیم، نشد. بهنظرم گفت حاضر شدیم حدود صدهزار دلار خرج کنیم که این یک یا دو صفحه پیام در روزنامهاى از روزنامههاى امریکا چاپ شود؛ اما نشد که نشد! معلوم است که نمىشود. یکى از همین آشناهاى خودمان از همان دانشجویان آنوقت که امروز مشغول یک کار دولتى است، کتابى راجع به لانهى جاسوسى و جریان تسخیر لانهى جاسوسى و جوانان نوشته است - اصلِ کتاب را به انگلیسى نوشته و بعد هم داده به فارسى ترجمه کردهاند - گفت هرچه کردیم ناشرین امریکایى حاضر نشدند این کتاب را چاپ کنند! مىگفت بالاخره یک ناشر کانادایى پیدا شد و با او قرارداد بستم و قبول کرد. بعد از مدّتى آن کانادایى مىگفت پدرم درآمد، آنقدر مرا تهدید مىکردند، آنقدر به من تلفن مىزدند! مسألهى نشر در دنیا اینطور است. این، دیکتاتورىِ کاملاً پنهان و بسیار نافذ پول و شهوت است. البته در قبال کارهاى آنها اگر کسى حرفى هم بخواهد بزند، خفه مىکنند. خوب؛ این واقعیّتى است که در دنیا وجود دارد. شما چرا نباید کارى کنید که یکایک مردم و جوانان ما با این واقعیّت آشنا شوند و بدانند که چنین چیزى وجود دارد تا لازم نباشد انسان براى بیان آن استدلال کند. باید کارى کنید که بدانند چنین دیکتاتورىاى وجود دارد. دشمن، دیکتاتورىاى را که نیست، با انواع شیوهها و ترفندهاى تبلیغاتى واقعیّت جلوه مىدهد؛ امّا دیکتاتورىاى را که با این وضوح وجود دارد، نمىگذارد که مردم بفهمند و بدانند. این در تصمیمگیرى مردم خیلى مؤثّر است. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان سازمان صدا و سیما - 1381/11/15 عنوان فیش :«ایجاد حساسیت در مردم نسبت به حوادث مهم جهان» یکی از پیامهایی که باید به مردم منتقل شود کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : یکى از چیزهایى که انسان از رسانه توقّع دارد این است که از حوادث گذشته براى توضیح تهدیدهاى آینده و حوادثِ در شرف تکوین استفاده کند و مردم را نسبت به آنها حسّاس نماید. قضایاى جوامع انسانى و جهانى حقیقتاً مشابهند؛ چون با همهى تغییرى که در وضع زندگى انسانها بهوجود مىآید، عوامل تأثیرگذار حقیقى در زندگى انسانها همیشه چیزهاى معیّنى است. «سنّتاللَّه» که در قرآن مىبینید، همین است. «و لن تجد لسنّةاللَّه تبدیلا و لن تجد لسنّةاللَّه تحویلا» همینهاست؛ یعنى سنّتهایى وجود دارد و تبدیلها و تحولهایى بهوجود مىآید. مثلاً امروز قضایاى مشروطه براى ما کاملاً قابل درسگیرى و درسآموزى است. چون بنده در برههاى از سالهاى زندگىام با مسائل و قضایاى مشروطه خیلى اُنس داشتهام و کتابها و گزارشهاى متعدّد را نگاه مىکردم، امروز که نگاه مىکنم، مىبینم این قضایا و حوادث خیلى به هم نزدیک است. همچنین عوامل در انقلابهاى گوناگون دنیا؛ مثلاً انقلاب کبیر فرانسه یا انقلابهاى دیگر، مشابه است. عوامل مشابه است و نتایج مشابهى را هم مىدهد. مثلاً در انقلاب کبیر فرانسه عامل مخرّبى وجود داشته که ما جلوِ این عامل مخرّب را در اینجا گرفتیم و نگذاشتیم، مىبینیم آن نتایج مترتّب نشد، یا عاملى وجود داشته که آنجا تخریب ایجاد کرده، ما اینجا جلوِ آن را نگرفتیم، مىبینیم عیناً همان تأثیر و همان زیان را در اینجا هم بهطور مشابه داشته است. از خیلى از قضایاى گذشته - چه در طول تاریخ و چه در عرض زمان - مىتوان قضایاى آینده را حدس زد. در دنیا یک حادثه پیش مىآید، مثلاً الان در ونزوئلا اشکال عمدهى این آقا که در آنجاست، این است که تسلیم آمریکاییها نیست. او رفیق و مرید «فیدل کاسترو» است. به آن معنا چپ هم نیست؛ مانند دیگر بخشهاى دنیا حکومت مىکند و فقط تسلیم آمریکاییها نیست. برایش چقدر مشکل درست کردند. مشکل را از چه راه درست کردند؟ از راه حضور مؤثّر سرمایههاى آمریکایى و شبه آمریکایى در کشور ونزوئلا. یعنى حضور مؤثّر سرمایهها درجاهاى مؤثّر ضربه زد و این خیلى درسآموز است. آقاى «ماهاتیر محمّد» بعد از آن واقعهى اقتصادى شرق آسیاى چند سال پیش، اینجا آمده بود و به بنده گفت: «ما در یک شب به مردمى گدا تبدیل شدیم!» البته کمى مبالغه مىکرد؛ اما واقعیّت قضیه این بود. علّت این بود که دست بیگانه بر پول و بر مراکز اصلى پول آنها مسلّط بود. بیگانگان یک وقت مصلحت دانستند و در ظرف چند ساعت کلّ موازنه و تعادل پولى آن کشور و اندونزى و کشورهاى دیگر را بههم زدند. در واقع به یک معنا بخشى از آن منطقه را نابود کردند. خوب؛ این در زمان خود ما براى ما عبرتآموز و درسآموز است. الان هرچه حرف زده مىشود دربارهى جهانىسازى است. امروز همهى دستگاههاى مختلف، مروّج جهانىسازى شدهاند! جهانىسازى یک فرشتهى نجات شده که اگر ما به تجارت جهانى نپیوندیم، پدرمان درآمده است! خوب؛ آن طرف قضیه را ملاحظه نمىکنند که این تجارت جهانى و این جهانىسازى در تجارت و در بخشهاى دیگر اصلاً کار کیست، چه کسى دنبال این قضیه است، شرایط ما در قبال آن چیست و ما با نداشتن تجهیزات و ابزار و امکانات و وسایل امنیتى لازم چگونه مىتوانیم وارد این میدان عظیم درگیرى شویم!؟ بنده در اساس با تجارت جهانى مخالف نیستم. از چندى پیش از این - از زمان ریاست جمهورى قبلى تا امروز - که دنبال این قضیه هستند، بارها با من صحبت کردهاند. بنده هم گفتهام آنروز که ما بتوانیم با بنیهى کافى وارد این میدان شویم، اگر نشویم به خودمان ظلم کردهایم؛ اما اوّل باید بنیهاش را ایجاد کنیم. این را توجّه نمىکنند که اگر با نداشتن آمادگیهاى لازم وارد این میدان شویم، چه ضررهایى خواهیم برد. ما بایستى این را براى مردم روشن کنیم. منظورم فقط مسألهى جهانىسازى نیست؛ در عرایضى که عرض مىکنم این یک موضوع درجهى دو و سه است. مىخواهم بگویم از تجربههاى جهانى و از حوادثى که در گذشته در جهان اتّفاق افتاده یا در زمان ما در عرض تاریخ اتّفاق مىافتد، باید براى حدس زدن حوادث آینده و در شرفِ تکوین استفاده کنیم. بهنظر بنده، یکى از چیزهایى که باید روى آن خیلى تکیه کرد، حسّاس کردن مردم نسبت به تلاشهاى هرج و مرجطلبانه است. یکى از سیاستهاى دشمنان نظام اسلامى و دشمنان انقلاب، ایجاد هرج و مرج در جامعه است. هرج و مرج در شرایط کنونى براى دشمنان، مطلوب است. آنروز که یک حکومت دستنشانده مثل شاه سرِکار باشد، هرج و مرج بزرگترین نقطهى منفى است. مىآیند تعریف مىکنند که اینجا جزیرهى ثبات و جزیرهى امن است، و مىخواهند اینگونه باشد؛ اما آن وقت که حکومتى علیه آنهاست، سعى در هرج و مرج مىکنند. ما باید مردم را نسبت به مسألهى هرج و مرج حسّاس کنیم. باید جوانان را نسبت به این مسأله حسّاس کنیم که بدانند هرج و مرج یعنى چه؛ چه مشکلاتى دارد، چه تبعات غیرقابل تحمّلى دارد و چه کسانى از هرج و مرج در جامعه - چه هرج و مرج سیاسى و چه هرج و مرج اجتماعى و غیره - منتفع مىشوند. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان سازمان صدا و سیما - 1381/11/15 عنوان فیش :لزوم رعایت حد نصاب هنری در همه بخشهای یک فیلم، به منظور القای درست پیام کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : چند نکتهى کوتاه هم راجع به فیلمها و مجموعههاى تلویزیونى عرض کنم. مجموعهى یک فیلم یا یک زنجیرهى نمایشى بایستى پیامهاى درست را القا کند. اینهم با رسیدن به نصاب هنرى امکانپذیر است. هنرمندى، هم در نوشتن داستان فیلم لازم است، هم در بازیها، هم در کارگردانى و هم در بقیهى کارهاى فنّى یک نمایش. بایستى در همهى بخشها، آن حدّ نصاب هنرى واقعاً رعایت و حفظ شود تا بتواند آن پیام را درست القا کند. این کارى خیلى مهمّ و البته دشوار است. یک درجه پایینتر از آن، محاورهها یا به قول شما دیالوگهاى فیلم است که خیلى مهمّ است. از اینها نباید غفلت کرد. گاهى یک محاورهى درست و بجا در یک نقطه مىتواند حقیقتى را که شما مىخواهید با یک ساعت حرف زدن به ذهن مخاطب - بخصوص اگر جوان و نوجوان باشد - القا کنید، القا کند. از باب مثال عرض مىکنم: حرف مىزند مىگوید فلان کار را نکردم؛ جواب مىشنود: «آقا! مگر نمازت است که دیر شود؟!» یک جملهى «مگر نمازت است»، معلوم مىکند که نماز را نمىشود تأخیر انداخت. یا با جملهى «مگر وحى منزل است؟» معلوم مىشود که وحى منزل غیرقابل تغییر است. این نکتههاى بجا را، هم در زمینهى مسائل دینى مىشود آورد، هم در زمینهى مسائل سیاسى و هم در زمینهى فجایع رژیم طاغوت، که متأسفانه فیلمها و مجموعههاى تولیدى ما در این زمینه خیلى خالى است و این حقیقتاً نقص بزرگى است. در طول این بیست و چند سال کارهایى شده، بنده هم آشنا هستم؛ اما آنقدر فجایع و زشتیها در زندگى اینها - طاغوتیان - هست که هرچه گفته شود، کم است و مردم ما باید بدانند. وقتى پهلویها سرِکار آمدند، یکى از همّتهاى مهمّ خود را تخریب قاجاریه قرار دادند. قاجاریه خیلى بد بودند، اما نه به بدى پهلویها! آنها هم مستبد و وابسته و فاسد بودند، اما پهلویها بهمراتب از آنها بدتر بودند. بین آنها هم باکفایت و بىکفایت بود، بین اینها هم باکفایت و بىکفایت بود؛ یعنى نمىشود مقایسه کرد. یقیناً خیلى از کارهایى که آنها در گذشته کرده بودند، از کارهایى که اینها کرده بودند یا نسبت به زمان بهتر بود و یا در همان حدها بود. اما اینها سالهاى متمادى وقت صرف کردند براى اینکه آنها را بهکلّى ضایع کنند و خودشان را حق جلوه دهند. ما یک رژیمِ بىکفایت، فاسد، وابسته، بىدین، سوءاستفادهچى و خودخواه و داراى دیگر ممیّزات زشت را برکنار کردهایم؛ ولى به مردم معرفى نمىکنیم که اینها چهکار کردند. بىکفایتى آنها یک کتاب است. وابستگى آنها یک کتاب است. فسادهاى اخلاقى و شهوانیشان یک کتاب است. فسادهاى اقتصادیشان یک کتاب است. هر کدام از این بخشها یک فصل مشبعى است. خوب؛ اینها باید به نسل جوان داده شود تا آنها دیگر جرأت نکنند نقاط منفى و تاریک خودشان را پنهان سازند و یک تاریخ مجهول و غلط را خلق نمایند و به ذهن جوانِ ناآشناى ما منتقل کنند. یکى از کارهایى که باید بشود، این است. این مثلاً در دیالوگها مىتواند بگنجد. گاهى این را مىتوان در یک جملهى کوتاه گنجاند. از جملهى مواردى که شما باید از نویسنده یا کارگردان یا تهیهکننده بخواهید، یکى همین است که این محاورهها، جهتدار و معنادار باشد. از آنها بخواهید که بعضى از محاورات بد، القاءکنندهى مفاهیم نادرست و عادات و اخلاق بد را بهکلّى حذف کنند. در این چیزها اصلاً رودربایستى نکنید. هیچ منافاتى ندارد. همین طنزها و تفریحها و فکاهیأت تلویزیونى که منتشر مىکنید، هر چقدر از محاورات پایین و عادات نادرست دور باشد، بهتر است. البته من روى طنز، قدرى تردید مىکنم؛ چون بعضى واقعاً طنز است، بعضى طنز نیست و فقط فکاهى است. فکاهى با طنز فرق دارد. بعضى واقعاً آن ظرفیت طنزى را ندارد و فقط فکاهى است. بعضى هم واقعاً طنز است و در بطن خود یک معناى جدّىِ خوبى دارد؛ کمااینکه گاهى این محاورهها نقش خیلى مهمى ایفا مىکنند. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان سازمان صدا و سیما - 1381/11/15 عنوان فیش :«شناخت، تولید و مدیریت پیام درست»، راه پیروزی در جنگ رسانهای علیه جمهوری اسلامی کلیدواژه(ها) : سینما, سینمای غرب نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : به نظر ما، راه پیروزی در این جنگ [رسانهای] این است که مجموعه و فهرستی از پیامهای درست و از نکات و حقایق واقعی را که مبتنی بر آرمانها و آرزوهای ماست، به ذهن مردم منتقل کنیم. اوّلاً بایستی فهرست این پیامها را شناخت. نخست ببینیم که ما چه چیز را باید به ذهن مردم منتقل کنیم تا مردم قدرت پیدا کنند در مقابل زیادهخواهی، اقتدارطلبی و تهاجمهای گوناگون دشمن به دفاع از خود بپردازند و دستگاههای مسؤول کشور بتوانند به نیروی مردم اعتماد و تکیه کنند و نقش تاریخی خود را ایفا نمایند. پس، اوّل باید این پیامها را شناخت؛ بعد که شناخته شد، باید تولید شود. تولید کلام و تصویر و فضا و محیطی که بشود آن پیام را القا کرد، یکی از مهمترین کارهایی است که امروز هنر تبلیغ و پیامرسانی به آن متّکی است. اگر در تولید، پایمان بلنگد یا بلغزد، اشتباه یا کوتاهی بکنیم، حتماً ضربه را خوردهایم. بعد از آنکه این پیامها تولید شد، باید آنها را مدیریّت کرد؛ چون هنگامی یک مجموعه کالای مطلوب به نتیجه و به سرمنزل حقیقی و صحیح خود خواهد رسید که مدیریّتی بالای سرش باشد: این پیام در کجا باید داده شود، به چه اندازه باید داده شود، بهنگام باشد، با زبان مناسب باشد و تلفیق اینها در قالبهای گوناگون قابل قبول باشد. ما بارها در ملاقات با دوستان صدا و سیما - شاید جمعی از شما هم بودهاید - راجع به اینکه فضای پیامها فضای اعصاب خردکن و تشنّجآور برای ذهن و اعصاب مردم نباشد، صحبت کردهایم. خوب؛ در این سالهای اخیر مقداری به مسائل تفریحی یا به قول شما طنز و فکاهیاتِ سرگرم کننده و فیلمهای هنری و اینها پرداختهاید. این کارِ درستی است و همینطور بایستی حرکت کرد. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان سازمان صدا و سیما - 1381/11/15 عنوان فیش :مسأله عدالت، یکی از پیامهایی که در فیلمها باید به آن پرداخته شود کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من چند نمونه از پیامها را بعد عرض میکنم. مسألهی عدالت یکی از این پیامهاست که باید در ذهن مردم جا بیفتد و نزد مردمِ طالب و عاشقِ عدالت - عدالت اجتماعی و عدالت اقتصادی، هر دو - به عنوان یک شعار اصلی شود. مثلاً ما فیلمی یا طنزی یا بیانی را پخش کنیم که نتیجهاش القای بیاعتنایی به عدالت به نفع یک شعار دیگر باشد. فرضاً ما شعار عدالت را در جامعه به شعار توسعه تبدیل کنیم. البته توسعه هم از نظر مردم و از نظر گویندگان و شنوندگان، مفهوم چندان روشنی نیست. این پیام یا این شعار به آن شعار تبدیل شود، بدون اینکه در این توسعه، عدالت در نظر گرفته شده باشد. این طبعاً همان حرکتی است که با آن نواخت عمومی که بایستی همهی دستگاه و اجزای این مجموعه با آن تطبیق کنند و با آن هماهنگ باشند و آن را پیش ببرند، تطبیق نمیکند. پیامهایی که ما باید به ذهن مردم منعکس کنیم، کدامهاست؟ بهنظر من، یکی همین شعار عدالت است که عرض کردم. ما نباید از شعار عدلِ علوی عقبنشینی کنیم. مردم به عدلِ علوی نیازمندند و تشنهی آن هستند. حتّی به آن کسانی که اسم عدل را هم نمیآورند یا در جایی عدالت به نفعشان نیست - چون خودشان میخواهند بیعدالتی کنند و نمیخواهند عدالت را بگویند - اگر بیعدالتی شود، دادشان بلند میشود؛ یعنی آنها هم تشنهی عدالتند. بنده یک وقت گفتم همهی این شعارهای بزرگ مثل آزادی و استقلال قیودی دارند و آنچه هیچ قیدی ندارد، عدالت است. عدالت بهطور مطلق مورد نیاز و مورد مطالبهی جامعه است. نه اینکه بهطور مطلق میتوان عدالت را تحقّق بخشید، یا ما آن آدمهایی هستیم که میتوانیم. اما عدالت باید بهطور مطلق مطرح شود تا هر مقدار که میتوانیم پیش برویم. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان سازمان صدا و سیما - 1381/11/15 عنوان فیش :«مسئله چیستی انقلاب و تداوم آن» یکی از پیامهایی که در فیلمها باید به آن پرداخته شود کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : یک پیام از پیامهای مظلوم و فراموش شدهای که بار دیگر بایستی به آن اهتمام ورزید و آن را به ذهنهای مردم منتقل کرد، عظمت و شکوه و اهمیت انقلاب اسلامی ماست. این انقلاب چیز کوچکی نبود و تمام هم نشده است. انقلاب فقط شورش کردن، به خیابان ریختن و جنجال کردن نیست. انقلاب یعنی تغییر بنیادینِ همهی نهادهای اصلی زندگی جامعه؛ تغییر بنیادینِ آنچه غلط و کج و نابجاست، به آنچه صحیح و مستقیم و بجاست. این حرف را ما از اوّل هم میگفتیم و چنین نیست که امروز بگوییم. این امری است که بتدریج و در طول زمان با تلاش و مجاهدت دائمی انجام میگیرد؛ مشروط بر اینکه روح و خواست و ضرورت انقلاب در مردم باقی بماند. چند سال است که پیامهای متعددی از طرف همان جبههی مقابلی که به آن اشاره کردم، مرتّب به مغز مردم وارد میشود که انقلاب تمام شد، انقلاب بیخود است و اصلاً انقلاب غلط است! آنها معنای انقلاب را تحریف میکنند و انقلاب را به معنای یک شورش کور، حرکت خشن و بیهدفمعنا میکنند و میگویند غلط بود، درست نبود و اصلاً دوران انقلابها تمام شده است! شما این پیام را باید منتقل کنید که انقلاب چیست؛ انقلاب یک ضرورت است، تمام نشده و وظیفهی انقلابی بر دوش همه وجود دارد. نسلهای پیدرپی این را میپذیرند. حالا شایع شده که نسل دوم و نسل سوم و نسل چهارم، و هرکس برای خودش نسلی را تصویر و برایش احکامی صادر میکند. نسل سوم با نسل دوم هیچ تفاوتی ندارد. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان سازمان صدا و سیما - 1381/11/15 عنوان فیش :تولید فیلمهای نامناسب به بهانه تغییر ذائقه جوان امروز کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : میگویند مذاق، مزاج و فهم جوانان نسبت به مسائل زندگی عوض شده و چیزهای دیگری را میپسندند. کسانی که این حرف را میزنند، خودشان درصددند که ذائقهی نسل جوان را عوض کنند. فرض بفرمایید در زمینهی تولیدات فرهنگی - چون همهی شما فرهنگی هستید، از فرهنگ میگویم - فیلم و آهنگ بسازیم و جوان را به شهوترانی، کامجویی و عشقورزىِ به معنای شهوت، تحریض و تحریک کنیم. بعد در جشنواره که فیلم را نشان میدهند، میبینید منظرهی نامناسبی در آن هست. در همان حال، انسان میبیند در بین این جماعت، صد جوان سرشان را پایین انداختهاند؛ یعنی حاضر نیستند آن منظره را ببینند؛ اما مثل اینکه بعضی به زور زیر چانهیشان میزنند تا سرشان را بلند کنند و این منظره را ببینند و مفهومی در آنها القا شود! مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان سازمان صدا و سیما - 1381/11/15 عنوان فیش :«زنده نگهداشتن ارزشها» یکی از پیامهایی که بایید به مردم منتقل شود کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : یکى دیگر از پیامهایى که بهنظر من بایستى روى آن تکیه کرد، این است که ارزش را در ذهنهاى مردم باید زنده کنید. امروز تلاش مىکنند که ارزش را به سود تبدیل کنند: آیا فلان کار یا فلان اقدامى که مىخواهیم بکنیم و فلان حرکت دیپلماسى یا بینالمللى که مىخواهیم انجام دهیم، سود دارد یا ندارد! البته هیچ کس از سود نمىگذرد. سود هم وقتى شخصى نباشد و سود عمومى باشد، خودش یک ارزش است. اما سود تنها ارزش نیست؛ ارزشهاى دیگرى هم وجود دارد. گاهى سودى عاید انسان مىشود؛ اما یک ارزش پایمال مىگردد. اینجا به ما درس دادهاند. اوایل بعثت، نمایندگان قبیلهى بسیار معروفى نزد پیغمبر اکرم آمدند و گفتند: ما حاضریم با تو بیعت کنیم، اما مشروط بر اینکه جانشینى خودت را به ما بدهى! این را در تواریخ معتبر نقل کردهاند و داستان نیست. پیغمبر در پاسخ آنها فرمود: نه؛ «هذا امرٌ سماوىٌّ» این را من قبول نمىکنم؛ چون مسألهى جانشینى دست من نیست؛ یک مطلب آسمانى است و من در آنباره نمىتوانم تصمیم بگیرم. در حالىکه به حسب ظاهر مىشد گفت که بالاخره کارى مىکنیم، حالا بیایید بیعت کنید. اما آن بزرگوار این کار را نکرد، و از این قبیل فراوان است. البته این با رعایت مصلحت اشتباه نشود. یک وقت انسان مصلحتى را با شیوهى خاصى رعایت مىکند. این غیر از آنجایى است که در جریان داد و ستد انسان - چه داد و ستد سیاسى و چه اقتصادى - یک ارزش بهکلّى پامال مىشود. بنابراین مسألهى زنده نگهداشتن ارزشها هم یکى از همین پیامهاست. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان سازمان صدا و سیما - 1381/11/15 عنوان فیش :«شناخت حقوق و مطالبات مردم از حکومت» یکی از پیامهایی که باید به مردم منتقل شود کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در نامهی امیرالمؤمنین علیهالسّلام به مالک اشتر، چهار نکتهی اصلی هست - همین عهدِ مالک اشتر که به غلط «عهدنامه» میگویند و من خواهش میکنم شما که رادیو و تلویزیون هستید، این کلمهی عهدنامه را تکرار نکنید، چون از آن غلطهای عوامانهی زشت است. عهدنامه در فارسی یعنی نامهای که متضمّن معاهدهای بین دو نفر است، مثلاً عهدنامهی ترکمانچای یا یک عهدنامهی خوب یا بدِ دیگر. در عربی کلمهی عهد یعنی فرمان: «عَهْدُ علىٍّ الی مالک اشتر»، یعنی فرمان حکومتی امیرالمؤمنین به مالک اشتر. امام نامهای نوشته که متضمّن فرمانِ حکومت است؛ یعنی حکم اوست. امروز ما حکم میگوییم، مثل حکم ریاست سازمان آقای لاریجانی. بنابراین من خواهش میکنم که در صدا و سیما ممنوع کنید تا کسی عهدنامه نگوید. از این آقایانی هم که میآیند آنجا حرف میزنند، خصوصی بخواهید که عهدنامه نگویند. نه اینکه بگوییم یک اشکال اساسی ایجاد میکند، بلکه این از قبیلِ پاس داشتن درستگویی و درست نویسی است - درستتر اینکه در این عهدِ مالک اشتر، در مجموع چهار نکتهی اصلی از مالک اشتر خواسته شده است که یکی امنیت آن منطقهای است که در اختیار او گذاشته شده است. با عوامل ضدّامنیت - هم امنیت داخلی و هم امنیت خارجی - باید برخورد شود؛ چه دشمن داخلی امنیت را از بین میبرد و دشمن خارجی هم امنیت را از بین میبرد. استقرار امنیت و مقابله با عوامل ناامنی - چه داخلی و چه خارجی - یکی از نکاتی است که از مالک اشتر خواسته شده است. دومی، عدالت اجتماعی و اقتصادی است. سومی، تربیت معنوی و اخلاقی مردم است. میگوید مردم را از لحاظ اخلاقی و معنوی باید تربیت کنی. از نظر اسلام، حکومتها نسبت به تربیت معنوی مردم بیتفاوت نیستند که بگویند خود مردم میدانند و هر کار که میخواهند بکنند، بکنند. همچنانکه پدر در یک خانواده نسبت به تربیت فرزندان خود بیتفاوت نیست که بگوید مثلاً هر کار خواستند بکنند، بکنند. پدر و مادر مسؤولیتهایی دارند که باید انجام دهند. حکومت هم در جامعه در زمینهی اخلاق و معنویت مردم و رشد فضیلتهای اخلاقی در آنها مسؤولیتهایی دارد. چهارمی هم رفاه و آبادی زندگی آنهاست. البته مسألهی علم و ترویج علم و تحقیق و اینها هم در داخل رفاه و تربیتهای اخلاقی و معنوی است. رفاه اجتماعی هم بدون علم و تربیت هیچ وقت به وجود نیامده است. این چهار چیز از جملهی چیزهایی است که حکومت باید به عنوان مطالبات حقیقی مردم به آنها بدهد. یکی از پیامها این است که مردم بدانند از حکومت چه باید بخواهند؛ حقِّ حقیقی و مطالبهی واقعی آنها از حکومت چیست. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان سازمان صدا و سیما - 1381/11/15 عنوان فیش :حفظ هویت دینی، افشای تهدیدها و تقویت روحیه مسئولیتشناسی سه پیام مهمی که باید به مردم منتقل شود کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مسألهی حفظ هویّت دینی و ملی و انقلابی یکی دیگر از ارزشهایی است که حتماً بایستی به مردم منتقل شود. افشای تهدیدها یکی از همین پیامهایی است که بایستی حتماً داده شود. تقویت روحیهی مسئولیتشناسی در مردم یکی دیگر از ارزشهاست. مردم نباید احساس بیمسؤولیتی کنند. خیلی مهمّ است که این روحیه در همهی مردم بهوجود آید که مسؤولند: در قبال قضایای جامعه همه مسؤولیت دارند و برای پیشبرد جامعه و گذراندن آن از پیچهای خطرناک و پرتگاههای دشوار، هر کاری که میتوانند، باید انجام دهند. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان سازمان صدا و سیما - 1381/11/15 عنوان فیش :«شناخت دشمن اصلی» یکی از پیامهایی که باید به مردم منتقل شود کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : دشمن ستیزی، مشخّص کردن دشمن اصلی و متمرکز شدن روی دشمنان اصلی، از دیگر مسائل مهمّ است. بگردید دشمن اصلی را بیابید و به مردم معرفی کنید. سعی میشود دشمنتراشی شود. بنده شنیدم که بعضی از افراد جناحهای مختلف گفته بودند که امروز دشمن اصلی ما، جناح مقابل ماست! خطای بزرگی در جامعه است که در مجموعهای که همه معتقد به اسلام و انقلاب و نظام اسلامیاند، یک جناح، دشمن اصلی خود را جناح مقابل بداند. این خیلی تأسّفبار است. اگر این حرف قائم به ذهن یک نفر یا ده نفر یا صد نفر باشد، آدم میگوید به جهنّم! بگذار آنطور خیال کنند؛ اما اگر این بهصورت یک فرهنگ درآید و در ذهن مجموعهای از مردم جا بگیرد، چیز خیلی خطرناکی خواهد شد. لذاست که بایستی روی دشمن اصلی متمرکز شد و او را معرفی کرد و مردم را به ستیزه با او تشویق نمود. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان سازمان صدا و سیما - 1381/11/15 عنوان فیش :«ایجاد امنیت روانی» یکی از پیامهایی که باید به مردم منتقل شود کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : یکی دیگر از پیامهایی که حتماً باید منتقل شود، نفی دشمنسازیهای موهوم، توسعهی تفاهم اجتماعی و ایجاد امنیت روانی در جامعه است. یکی از عواملی که در ذهنیّت کلّ جامعه، به قول روانشناسان «روانپریشی» بهوجود میآورد، ناامیدی و یأس است. گاهی عوامل گوناگونی هم پیدا میشود که بهطور طبیعی ایجاد یأس مینماید یا امید را ضعیف میکند. همینها را تشویق نمودن و ناامیدی در مردم ایجاد کردن، خیلی خطاست. باید در مردم امید ایجاد شود. بنده گاهی اوقات به دوستان صدا و سیما تذکّر دادهام که گاهی یک مشکل کوچک - مثلاً مشکل یک منطقه - را در تلویزیون مطرح میکنند، های و هوی و جنجال به راه میاندازند که مثلاً جادهی فلان جا خراب است یا پل هواییاش کشیده نشده یا فلان چیز دیگر. خیلی خوب؛ این مشکل باید حل شود، اما معنایش این نیست که این را در تلویزیون بیاوریم؛ چون وقتی چنین چیزی را در تلویزیون آوردیم، بهطور طبیعی در ذهن مخاطب تعمیم پیدا میکند؛ یعنی از نظر مخاطب مشکل این نیست که یک پل در فلان خیابان وجود ندارد، بلکه معنایش این است پلی که برای مردم لازم است، ساخته نمیشود. حرفهای مأیوس کننده و چیزهایی را که بهراحتی در ذهن مردم شمول و عمومیت پیدا میکند، نباید در تلویزیون مطرح کرد. در گوشهای مشکلی وجود دارد، مسؤولان مستقیم و غیرمستقیم باید تلاش کنند؛ آن را برطرف نمایند؛ اما تعمیم دادن مشکل اصلاً درست نیست. گاهی میآیند، مثلاً در میزگرد در زمینهی آموزش و پرورش یا کتاب یا غیره حرف میزنند که «بله؛ یادش بهخیر! آن گذشتهها و قدیمها اینطور بود». کدام قدیمها!؟ به یک قدیم موهوم اشاره میکنند که آنطور بود و حالا اینطور شده! چنین حرفهایی اصلاً قابل استدلال نیست. کدام قدیم!؟ طوری حرف زده میشود که مخاطب تصوّر میکند ما هرچه از قدیم دور میشویم، به سمت خرابتر شدن حرکت میکنیم. همین، ناامیدی است. شما باید بعکس بگویید. واقعیّت هم بعکس است. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان سازمان صدا و سیما - 1381/11/15 عنوان فیش :پرهیز از جریان دینزدایی و سکولاریسم در تولید فیلمها کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : گاهی در فیلمها نقشهای استطرادی یا حاشیهای تأثیرات خیلی زیادی میبخشد و مثلاً در یک مجموعهی تلویزیونی، یک زنِ دارای شخصیّتِ جذّاب و مثبت، حجاب خود را رعایت میکند و مراقب حجاب خود است. این یک نقش فرعی و حاشیهای است؛ اما خیلی تأثیر میگذارد. یا یک شخصیّت جذّاب در فیلم در جای حسّاسی میرود نمازش را بخواند. بنده نمیگویم حتماً نماز، رکوع و سجود نشان داده شود. گاهی نقشهای تصنّعی نشان داده میشود که نماز میگزارد و «سبحان ربیالاعلی» را غلط میخواند؛ بلد نیست و درست نمیخواند. بنده اینها را نمیگویم؛ اما همینقدر معلوم میشود که میرود نماز بخواند و آستینش را بالا میزند که برود وضو بگیرد. چنین نقشهای استطرادی و حاشیهای گاهی در نوجوان و جوان یک عالم تأثیر میگذارد. از این قبیل هزاران مورد هست. حالا وقت نیست و شما هم احتیاج ندارید که مثالهای زیادی بزنم. پس به این نقشهای استطرادی، بخصوص در زمینهی دین توجّه داشته باشید. در فیلمهای ما، کأنّه یک سکولاریزمِ عملی و نوعی دینزدایی وجود دارد! بعضی فیلمهای تولید شما، باز کمی بهتر است و فیلمهای تولید جاهای دیگر از این جهت بدتر هم هست؛ یعنی کأنّه نوعی دینزدایی از صحنهی زندگی و عمل وجود دارد و دین وجود ندارد! البته بعضی از سریالها و فیلمها خوب است؛ اما بعضی هم این اشکال را دارند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اعضای انجمن قلم - 1381/11/08 عنوان فیش :رسیدن تشکلها به لزوم مقابله با تهاجم فرهنگی به وسیله نمایشنامه و دیگر ابزارهای تبلیغاتی کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : این تابلوِ تهاجم فرهنگى را که ما چند سال پیش بلند کردیم و عدهاى سنگبارانش کردند، خوشبختانه اینها قبول و بلند کردهاند. الان در همه این تشکّلهاى کوچک ناشناخته و احصانشده، جهتِ واحدى وجود دارد و آن مبارزه با تهاجم فرهنگى است. از بچهها مىپرسید شما مىخواهید چه کار کنید؛ این کتاب، نمایشنامه، جزوه، بروشور و شعر را براى چه نوشتید و این انجمن را براى چه درست کردید؟ مىگویند مىخواهیم با تهاجم فرهنگى مبارزه کنیم. این کار خیلى مبارک است و این را دست کم نگیرید. مربوط به :پیام به دوازدهمین اجلاس سراسری نماز - 1381/06/16 عنوان فیش :مراکز سینمایی خود را به ترویج نماز متعهد بدانند کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : لازم است که دستاندرکاران اجرایى ذیربط نکاتى را که در آغاز این گردهمایى خطاب به آنان تذکر داده مىشود صرفاً یک توصیهى تشریفاتى نینگارند. در پیام سال گذشتهى اینجانب به حاضران این گردهمایى و دیگران چنین آمده است: ... در دوران انقلاب و جنگ تحمیلى، نماز، ما را در حرکتمان مصمّمتر و نیرومندتر مىکرد، و امروز که خطر غفلت و عیشبارگى و آرزوهاى حقیر و تنگنظرانه و عادتها و روزمرّگیها ما را تهدید مىکند، نماز به ما مصونیّت مىبخشد و بنبستهاى پندارى ما را مىشکند و راه ما را روشن و افق را درخشان مىسازد. این تنها برگى از کتاب مناقب نماز است، و همین براى به راه انداختن حرکتى جدّىتر از گذشته، مىتواند انگیزهئى ژرف و کارآمد پدید آورد. همه باید در این حرکت بزرگ که شایسته است جهاد نامیده شود، خود را مُلتزم و متعهد بدانند. علماى دین، روشنفکران، هنرمندان، جوانان، پدران و مادران و همسران، دارندگان منبرها و رسانهها، نویسندگان، و بیش از همه مسئولان بخشهاى حکومتى مانند: وزارتهاى آموزش و پرورش، علوم و فنآورى، ارشاد، صدا و سیما، سازمانهاى تبلیغاتى، مراکز تولید سینمایى، پژوهشگاهها، مدیرانى که نیروى انسانى کلانى در قبضهى امر و نهى آنهایند، مانند: نیروهاى مسلّح، وزارتخانهها، کارگاهها، دانشگاهها و مدارس، وسایل حمل و نقل و غیره و غیره.. اینان هر یک به گونهاى مىتوانند و مىباید در این حرکت همگانى سهیم گردند و نقش ویژهى خود را بگزارند. این کار با سهلانگارى و کم همّتى به سرانجام خود نمىرسد. از برترین شیوهها و فنىترین و هنرىترین ابزارها باید بهره گرفته شود. نمایش نماز جماعت مهجورى، با جمع معدودى، آنهم از فرسودگان بىنشاط، ترویج نماز جماعت نیست. همچنانکه پخش صداى اذان از رسانههاى صوت و تصویر، کافى نیست. جوانهاى ما هزاران صف جماعت پرشور و حال در سراسر کشور تشکیل مىدهند، مردم زیادى از آنان که فیلمهاى سینمائى در گزارش واقعیتهاى زندگى آنان ساخته مىشود، اهل نماز و نیاز و تهجدند، حنجرههاى بسیارى از روى ایمان و تعبّد در هنگام اذان، صدا به این سرود معنوى بلند مىکنند، گروههاى انبوهى در هنگام نماز از کار روزانه دست کشیده به مسجد رو مىآورند، اینها مىتواند در ساختهاى هنرى، چهرهى زیبا و ترغیب کنندهى این فریضهى نجاتبخش را به همه نشان دهد. در دانشگاهها و دیگر مراکز انسانى انبوه، مسجد مىتواند جایگاه امن و صفا باشد، و امام جماعت، غمگسارى و راهنمائى و همدلى را در کنار اقامهى نماز، در آن مهبط رحمت و هدایت الهى به نمازگزاران هدیه کند. مربوط به :پیام به دوازدهمین اجلاس سراسری نماز - 1381/06/16 عنوان فیش :سوال اساسی رهبری از مراکز تولید سینمایی و دیگر مسئولان اجرایی از عمل به وظیفه شان کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اکنون این سؤال بسیار جدى و مهمّ براى اینجانب مطرح است، که مسئولان اجرائى مخاطب این مطالبات تا چه حدّ به وظیفهى خود عمل کردهاند. صدا و سیما، آموزش و پرورش، وزارت علوم و سایر مراکز دانشگاهى، وزارت ارشاد اسلامى، سازمان تبلیغات اسلامى، مراکز تولید سینمائى، نیروهاى مسلح، مدیریت حمل و نقل و مدیریتهاى شهرى و دیگران، چه اندازه وظیفهاى را که در این پیام از آنان خواسته شده است به انجام رساندهاند. از ریاست محترم جمهورى و دیگر مسئولان عالیرتبه به جدّ انتظار مىرود که دستاندرکاران را با این سؤال اساسى مواجه سازند و پاسخ فعال آنان را مطالبه کنند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش :لزوم پرداختن به فداکاریهای ملت ایران در انقلاب اسلامی در فیلم و سایر رشته های هنری کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : با رنجها و محنتهاى بسیارى، [توسط ملت ایران] حرکت عظیمى در مقابل این پدیدهى شوم اتّفاق افتاد و توانست با فدا کردن جانها و با عریان کردن سینهها در مقابل دشنهى دشمن غدّار، به جایى برسد. این زیبا نیست؟ هنر چگونه مىتواند از کنار اینها بىتفاوت بگذرد؟ این توقّعِ انقلاب است. هنر انقلابى که ما از اوّل انقلاب همینطور گفتیم و آن را درخواست کردیم، این است. آیا این توقّعِ زیادى است؟ موسیقى و فیلم و تئاتر و نقاشى و سایر رشتههاى هنرىِ شما باید به این مقوله بپردازد؛ اینها چیزهاى لازمى است. توقّعِ انقلاب از هنر و هنرمند، یک توقّعِ زورگویانه و زیادهخواهانه نیست؛ بل مبتنى بر همان مبانى زیباشناختى هنر است. هنر آن است که زیباییها را درک کند. این زیباییها لزوماً گل و بلبل نیست؛ گاهى اوقات، انداختن یک نفر در آتش و تحمّل آن، زیباتر از هر گل و بلبلى است. هنرمند باید این را ببیند، درک کند و آن را با زبان هنر تبیین نماید. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش :اولویت انسان بودن قبل از هنرمند بودن، در بحث مسئولیت و تعهد هنرمند کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : بعضى کسان مىگویند در هنر متعهّد، کلمه اوّل با کلمه دوم تناقض دارد. هنر، یعنى آن چیزى که مبتنى بر تخیّل آزاد انسان است و متعهّد، یعنى زنجیر شده؛ این دو چگونه با هم مىسازد!؟ این یک تصوّر است؛ البته تصوّر درستى نیست. بحث مسؤولیت و تعهّد هنرمند، قبل از هنرمند بودن او به انسان بودن او برمىگردد. بالأخره یک هنرمند قبل از اینکه یک هنرمند باشد، یک انسان است. انسان که نمىتواند مسؤول نباشد. اوّلین مسؤولیتِ انسان در مقابل انسانهاست. اگرچه انسان در مقابل طبیعت و زمین و آسمان هم تعهد دارد، اما مسؤولیت بزرگ او در قبال انسانهاست. درعینحال هنرمند به خاطر ویژگى بسیار ممتازش، تعهّد جداگانهاى غیر از آن بیانى که قبلاً گفتم، دارد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش :تعهد هنرمند در باب فرم و قالب و مضمون کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : هنرمند، هم در باب فرم و قالب هنرِ خودش و هم در قبال مضمون تعهّد دارد. کسى که قریحه هنرى دارد، نباید به سطح پایین اکتفا کند. این یک تعهّد است. هنرمند تنبل و بىتلاش، هنرمندى که براى تعالى کار هنرىِ خودش و ایجاد خلاقیت تلاش نمىکند، در حقیقت به مسؤولیتِ هنرى خودش در قبال قالب عمل نکرده است. هنرمند باید دائم تلاش کند. البته ممکن است انسان یک وقت به جایى برسد که بیش از آن نمىتواند تلاش کند - بحثى نیست - اما تا آنجایى که مىتواند، باید براى اعتلاى قالب هنرى تلاش کند. این تعهّد در قبال قالب، بدون یک احساس شور و عشق و مسؤولیت - البته این شور و عشق هم مسؤولیت است؛ آن هم یک دست قوى است که انسان را وادار به کارى مىکند و نمىگذارد که احساس تنبلى و تنآسایى، او را از کار باز بدارد - به دست نمىآید. علاوه بر این، تعهّد در قبال مضمون است. ما چه مىخواهیم ارائه بدهیم؟ اگر انسان محترم و عزیز است، دل و ذهن و فکر او هم عزیز و محترم است. نمىشود هر چیزى را به مخاطب داد، فقط به صرف اینکه او نشسته و به حرفهاى ما گوش مىدهد. باید ببینیم به او چه مىخواهیم بدهیم. البته بحث اینکه ما وارد کدام دستهبندىِ سیاسى بشویم یا نشویم - این حرفهایى که بعضى از دوستان مىزنند - مسائلى است که شما باید از اینها عبور کرده باشید. اینها محلِّ کلام نیست؛ محلِّ کلام، اخلاق و فضیلت است. من مطلبى را - به گمانم - از قول «رومن رولان» خواندم که گفته بود در یک کار هنرى، یک درصد هنر، نودونه درصد اخلاق؛ یا احتیاطاً اینگونه بگوییم: ده درصد هنر، نود درصد اخلاق. به نظرم رسید که این حرف، حرف دقیقى نیست. اگر از من سؤال کنند، من مىگویم صددرصد هنر و صددرصد اخلاق. اینها با هم منافات ندارند. باید صددرصد کار را با خلاّقیت هنرى ارائه داد و صددرصد آن را از مضمون عالى و تعالىبخش و پیشبرنده و فضیلتساز پُر کرد و انباشت. آن چیزى که دغدغه برخى آدمهاى دلسوز در زمینه مسائل هنرى است، این است که ما به بهانه آزادى تخیّل یا آزادى هنرى، فضیلتسوزى و هتک اخلاق نکنیم. این بسیار مهمّ است. بنابراین هنرِ متعهّد یک واژه درست است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش :تعهد طبیعی هنرمند به یک پشتوانه فکری و فلسفی کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : هنرمند باید خود را به حقیقتى متعهّد بداند. آن حقیقت چیست؟ اینکه هنرمند در چه سطحى از اندیشه قرار دارد تا بتواند همه و یا بخشى از آن حقیقت را ببیند و بشناسد، بحث دیگرى است. البته هرچه اندیشه و فکر و درک عقلانى بالاتر باشد، مىتواند به آن درک ظریف هنرى کیفیّت بیشترى بدهد. حافظ شیرازى صرفاً یک هنرمند نیست؛ بلکه معارف بلندى نیز در کلمات او وجود دارد. این معارف هم فقط با هنرمند بودن به دست نمىآید؛ بلکه یک پشتوانه فلسفى و فکرى لازم دارد. باید متّکا یا نقطه عزیمت و خاستگاهى از اندیشه والا، این درک هنرى و سپس تبیین هنرى را پشتیبانى کند. البته همه در یک سطح نیستند؛ توقّع هم نیست که چنین باشند. این در مورد همهى رشتههاى هنرى صادق است. شما از معمارى بگیرید تا نقاشى و طرّاحى و مجسمهسازى و تا کارهاى سینما و تئاتر و شعر و موسیقى و بقیه رشتههاى هنرى؛ همین معنا در آنها وجود دارد. یک وقت شما معمارى را مىبینید که اندیشهاى دارد؛ یک وقت یک معمار از لحاظ اندیشه، لُخت و بىهویّت است و متّکى به فکرى نیست. اینها اگر بخواهند بنایى را ایجاد کنند، دو گونه طرّاحى مىکنند. اگر ساخت یک شهر را به دست دو نفر آدمِ اینطورى بدهند، یک نیمه آن با نیمه دیگر بهکلّى متفاوت خواهد بود. بههرحال این تعهّد، لازم است. هنرِ ملتزم و متعهّد، یک حقیقت است و ما باید به آن اقرار کنیم. نمىتوان رها و یله و بىهوا و با انگیزههاى روزبهروز و احیاناً پایین و پست یا ناسالم، دنبال هنر رفت و سرافراز بود؛ چون آن ابتهاجى که در هنرمند وجود دارد - هنرمند بهجت ویژهاى دارد که با شادیهاى معمولى فرق دارد و در غیرهنرمند اصلاً دیده نمىشود - در صورتى حقیقتاً به وجود خواهد آمد که بداند دنبال چه چیزى مىرود و چه کار مىخواهد بکند، تا با هنرمندىِ خودش احساس رضایت و بهجت کند که آن کار را انجام مىدهد. در این صورت باید اخلاق انسانى، فضیلتها و معارف والاى دینى و الهى مورد توجّه باشند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش :فیلم دینی لزوما با واژگان دینی بهوجود نمیآید، هر فیلمی که معارف دینی را ترویج کند دینی است کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : نکته دیگرى که آن را یادداشت کردهام و در بیانات آقایان هم مطرح شده بود، بحث هنر دینى است. من مىخواهم این را عرض کنم که هنر دینى بههیچوجه به معناى قشریگرى و تظاهر ریاکارانهى دینى نیست و این هنر لزوماً با واژگان دینى به وجود نمىآید. اى بسا هنرى صددرصد دینى باشد، اما در آن از واژگان عرفى و غیردینى استفاده شده باشد. نباید تصوّر کرد که هنر دینى آن است که حتماً یک داستان دینى را به تصویر بکشد یا از یک مقوله دینى - مثلاً روحانیت و غیره - صحبت کند. هنر دینى آن است که بتواند معارفى را که همه ادیان - و بیش از همه، دین مبین اسلام - به نشر آن در بین انسانها همت گماشتهاند و جانهاى پاکى در راه نشر این حقایق نثار شده است، نشر دهد، جاودانه کند و در ذهنها ماندگار سازد. این معارف، معارف بلند دینى است. اینها حقایقى است که همه پیامبران الهى براى آوردن آنها به میان زندگى بشر، بارهاى سنگینى را تحمّل کردند. نمىشود ما اینجا بنشینیم و تلاشهاى زبدهترین انسانهاى عالم را - که مصلحان و پیامبران و مجاهدان راه خدا بودند - تخطئه کنیم و نسبت به آن بىتفاوت بگذریم. هنر دینى این معارف را منتشر مىکند؛ هنر دینى عدالت را در جامعه به صورت یک ارزش معرفى مىکند؛ ولو شما هیچ اسمى از دین و هیچ آیهاى از قرآن و هیچ حدیثى در باب عدالت در خلال هنرتان نیاورید. مثلاً هیچ لزومى ندارد که در محاورات سینمایى یا در تئاتر، نام و یا شکلى که نماد دین است، وجود داشته باشد تا حتماً دینى باشد؛ نه. شما مىتوانید در باب عدالت، رساترین سخن را در هنرهاى نمایشى بیاورید. در این صورت به هنر دینى توجّه کردهاید. آن چیزى که در هنر دینى بهشدّت مورد توجّه است، این است که این هنر در خدمت شهوت و خشونت و ابتذال و استحاله هویّت انسان و جامعه قرار نگیرد. جامعه ما بعد از پیروزى انقلاب اسلامى احساس هویّت کرد؛ یعنى شخصیت خودش را باز یافت. ما به عنوان جزء نودونهم در امواج حرکات جهانى، غرق و گم بودیم. انقلاب ما را زنده کرد و به ما شخصیت داد. انقلاب به ما آموخت که یک ملت مىتواند در اساسىترین مسائل جهانى، سخن و موضعى داشته باشد و آن را با صراحت و بدون توجّه به اینکه قدرتمندان و قلدرهاى عالم چه مىخواهند، ابراز کند و پاى آن بایستد. ارزش یک ملت در جامعه بینالملل به این چیزهاست، نه به دنبالهروى کورکورانه؛ آن هم نه از چیزهاى خوب، بلکه از نقاط منفى. براى یک ملت، بلهقربانگوى دولتهاى گردن کلفتتر و قویتر و ثروتمندتر بودن، ارزش نیست؛ این را انقلاب به ما داد؛ این به برکت اسلام به ما رسید. امروز هم با قدرتِ تمام، نظام جمهورى اسلامى و ملت ایران در صحنه جهانى به عنوان یک ملت شجاع که در زمینه مسائل گوناگون صاحب ایدهاند، مطرحند. درعینحال ما بیاییم با کمک هنر خود، دائماً از کنار این معنا بساییم، یا آن را به انواع حرفها و لجنها آغشته کنیم. این درست است؟ هنر نباید در این جهت قرار گیرد. هنر دینى را نباید با هنر قشرى و تحجّرگرا - و به تعبیر دوستمان، پیروى از روشهاى فلان مجموعه جاهل و نادان - اشتباه کرد. بىخود به خودتان تهمت نزنید. هنر دینى عبارت است از هنرى که بتواند مجسّم کننده و ارائه کننده آرمانهاى دین اسلام - که البته برترین آرمانهاى ادیان الهى است - باشد. این آرمانها همان چیزهایى است که سعادت انسان، حقوق معنوى انسان، اعتلاى انسان، تقوا و پرهیزگارى انسان و عدالت جامعه انسانى را تأمین مىکند. البته هیچ الزام و اجبارى وجود ندارد که اینگونه عمل بشود یا نشود. کسانى که با نظرات من در این زمینهها آشنا هستند، مىدانند که بنده معتقد نیستم که هنر با بخشنامه و دستور و فرمان و حکم و اینطور چیزها درست مىشود.این از آن چیزهایى است که با حکم درست نمىشود؛ باید انگیزه وجود داشته باشد؛ هرچند انگیزههاى ناپاک هم وجود دارد. البته آنچه که من عرض مىکنم، نظرات خودم است و به معناى این نیست که اگر وزارت ارشاد در زمینهاى بخشنامهاى صادر کرد، به آن توجّهى نشود. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش :توجه به زیباییهای دوران دفاع مقدس و خود انقلاب، توقع انقلاب از هنر و هنرمند کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مقوله دیگرى که من مختصراً آن را عرض مىکنم، هنر انقلابى است. توقّع انقلاب از هنر و هنرمند، مبتنى بر نگاه زیباشناختى در زمینه هنر است، که توقّع زیادى هم نیست. ملتى در یک دفاع هشت ساله با همه وجود به میدان آمد. جوانان به جبهه رفتند و از فداکارى در راه ارزشى که براى آنها وجود داشت، استقبال کردند - البته عمدتاً به خاطر دین رفتند؛ هرچند ممکن است عدّهاى هم براى دفاع از میهن و مرزهاى کشور دست به فداکارى زده باشند - مادران و پدران و همسران و فرزندان و کسانى که پشت جبهه تلاش مىکردند نیز طور دیگرى حماسه آفریدند. شما خاطرات هشت سال دفاع مقدّس را مرور کنید، ببینید براى یک نگاه هنرمندانه به حالت و کیفیّت یک جامعه، چیزى از این زیباتر پیدا مىکنید؟ شما در عالیترین آثار دراماتیک دنیا، آنجایى که به فداکارى یک انسان برخورد مىکنید، او را تحسین و ستایش مىکنید. وقتى فیلم، آهنگ، تابلوى نقاشى، زندگى فلان انقلابى - مثلاً ژاندارک - یا سرباز فداکار فلان کشور را براى شما به تصویر مىکشند، در دل و باطن وجدان خودتان نمىتوانید کار او را تحسین نکنید. هزاران حادثه به مراتب باارزشتر و بزرگتر از آنچه که در این اثر هنرى نشان داده شده، در دوران هشت سال دفاع مقدّس و در خود انقلاب، در خانه شما اتفاق افتاد. آیا این زیبایى نیست؟ هنر مىتواند از کنار این قضیه بىتفاوت بگذرد؟ توقّع انقلاب این است و توقّعِ زیادهخواهانهاى نیست. مىگویند چرا زیبایى دیده نمىشود! کسى که به این مقوله بىاعتناست، نمىخواهد این زیبایى را ببیند؟ مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش :لزوم توجه دستگاههای اجرایی به مسئله اقتصاد هنرمندان برای جلوگیری از گیشه گرایی کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مسألهى اقتصاد در هنر، مسألهى مهمى است؛ نکتهاى است که به دستگاههاى اجرایى مربوط مىشود و من بخصوص تکیه مىکنم بر اینکه دوستان وزارت ارشاد به آن توجّه کنند. راست مىگویند- هم فیلمسازها، هم بقیهى بخشهاى هنرى- علاوه بر اینکه وضع خود هنرمندان از لحاظ زندگى، چندان ممتاز نیست و در خیلى جاها در حدّ قابل قبولى نیست؛ کسانى هم که در رشتههاى هنرى سرمایهگذارى مىکنند، غالباً وقتى به چیزهایى پایبند هستند، نمىتوانند بازده مالى داشته باشند. یقیناً باید به اینها کمک شود؛ اگر کمک نشد، به سمت هر چیزى که بتواند پول را به سمت آنها بیاورد و آنها را تأمین کند- به قول اصحاب سینما، «گیشهگرایى»- مىروند، که طبعاً این هم در همه وقت چیز خوبى نیست. گرایش به مسائل جنسى و شهوانى و امثال اینها در سینما، یک مقدار عاملش همین است. مىخواهند فیلم جاذبه پیدا کند، لذا یکمشت افرادِ بخصوصى را جمع مىکنند. متأسّفانه این عیب بزرگى است که در بسیارى از فیلمهاى ما دیده مىشود. آن نمونههایى که دوستان گفتند، اصلًا قابل قبول نیست؛ کاملًا مردود است. البته این چند فیلمى که آقایان به آن اشاره کردند، من هیچکدام را ندیدهام. بحثِ سانسور نیست؛ بحثِ این است که ما نباید به ذهن و دل جوان چیزى را بدهیم که او را به سمت گناه و فساد مىلغزاند. این غیر از آزاد گذاشتن فکر براى انتخاب در مسألهاى است. شما مىدانید که مسائل احساساتى به کسى فرصت انتخاب نمىدهد؛ انسان را به سمتى مىکشاند، بدون اینکه قدرت انتخاب داشته باشد. اینها را من نمىپسندم. انسان در بسیارى از فیلمها و کارهاى نمایشى مشاهده مىکند که براى جلوه دادن به کار، از جاذبههاى جنسى استفاده مىکنند؛ در موسیقى یک طور دیگر؛ در بعضى از هنرهاى دیگر، طور دیگر. باید بهگونهاى باشد که هنرمند بتواند آزادانه هنر خودش را بدون این اجبارى که گفتم- اجبار به سمت مشترى طلبى- عرضه کند تا هنر، صحیح و کامل از آب درآید. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش :وجود انتظار همیشگی از اصحاب رسانه، در عین انجام کارهای با ارزش پس از انقلاب کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من انکار نمىکنم که بعد از انقلاب در زمینه هنر دینى - تا آنجایى که بنده مجال دارم و درک مىکنم؛ چیزهایى هم وجود دارد که ما به عنوان یک مستمع شاید درست نمىفهمیم - آثار باارزشى درست شده است که من از کسانى که در این زمینهها کار کردند، از اعماق دل سپاسگزارى مىکنم؛ چه بازیگرهایى که نقشهاى عالى را، عالى بازى کردند؛ چه آنهایى که کارگردانى کردند؛ چه آنهایى که متن فیلمنامهها را نوشتند؛ چه بقیه دستاندرکارانى که در زمینههاى گوناگونِ کارهاى هنرى واقعاً وارد بودند. در نقّاشى، خطّاطى، طرّاحى و غیره، کارهاى باارزشى شده که بههیچوجه روا نیست انسان آنها را نادیده بگیرد؛ ولى انتظارى که عرض کردم، همیشه بوده، الان هم وجود دارد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش :اهالی هنر و سینما نه جناحی شوند و نه بیهویت کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : چند جملهاى هم در خصوص هنر و سیاست عرض کنم. این دوست عزیز - که مثل فرزند ماست - (*) مىگوید من نه مىخواهم در این جناح باشم، نه در آن جناح؛ اما از سر من دست برنمىدارند! همیشه توصیه من به هنرمندان و کسانى که با کار هنرى سر و کار دارند، این است که اینها را به بازیهاى خطّى و سیاسى نکشانید. بحث حالا هم نیست؛ از زمانى که بنده رئیس جمهور بودم، هر گاه با وزراى ارشاد وقت و مسؤولان گوناگون مواجه مىشدم، این نکته را مىگفتم. توصیههاى خاصى هم نسبت به اشخاص گوناگون داشتم که همه در این جهت بوده که نگذارید خطوط سیاسى و جناحهاى سیاسى و شبهحزبها بیایند و وارد این مقوله شوند و آن را قبضه کنند؛ زیرا در این صورت همه چیز تباه خواهد شد. اما اشتباه نکنید؛ آنجایى که پاى حفظ ارزشها و تداوم بخشیدن به آنهاست، یا صحبت از استحاله ارزشهاست، یک خط کشى وجود دارد؛ شما نمىتوانید بگویید من نه این طرف هستم، نه آن طرف. مگر مىشود؟ این مىشود بىهویّتى. مگر مىشود آدم به یک ارزش، هم معتقد باشد، هم نباشد؛ یک ارزشى را، هم پاس بدارد، هم ندارد؟ اینجا آدم باید موضع انتخاب کند و پاى آن بایستد. البته من هیچ نفى نمىکنم؛ ممکن است کسى اشتباه کند؛ در این صورت انسان خطا را جبران مىکند؛ کمااینکه در مواردى به بعضى از دوستانى که آثار خودشان را به من ارائه کردند یا از طریق دیگرى من آن آثار را دیدم و به نظرات نقّادانهاى رسیدم - چه در بازیها، چه در محاورهها و به قول شما دیالوگها، چه در برخى از صحنهپردازیها - به آنها گفتم. البته بعضى اصلاح کردند، بعضى هم اصلاح نکردند. ما از آنهایى که اصلاح کردند، تشکّر کردیم؛ اما از آنهایى که اصلاح نکردند، هیچ وقت گله نکردیم که چرا اصلاح نکردید؛ چه برسد بالاتر از گله. بههرحال در اینجا حدودى وجود دارد. مگر مىشود نسبت به این حدود بىتفاوت بود؟ همانطور که در ابتدا گفتم، نمىشود نسبت به ارزشها بىتفاوت بود. این را نباید به حساب خطّ و جناح سیاسىِ «الف» و «ب» گذاشت. من در زمان ریاست جمهورى در یک سخنرانى که هر دو جناح حضور داشتند، گفتم شما مثل دو قبیلهاید - قبیله «الف»، قبیله «ب» - دعواهاى شما قبیلهاى است. امروز همان قبیلهگرایى - البته با شکلهاى بدش - ادامه پیدا کرده که جاى صحبتش اینجا نیست؛ من با خود آنها در میان مىگذارم و مىگویم. (*) ابراهیم حاتمیکیا مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش :فیلمسازی بخش هنری سیا علیه جمهوری اسلامی ایران کلیدواژه(ها) : سینما, سینمای غرب نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ما بناى جنگیدن با امریکا را نداشتیم؛ هیچ وقت هم چنین چیزى را نگفتیم؛ ولى ما بناى تسلیم شدن نداریم و مىگوییم با هیچ قیمتى در مقابل شما تسلیم نمىشویم. این جرم جمهورى اسلامى است. در زمینه مسائل گوناگون و قضیه فلسطین و غیره نیز همینطور است. به جرم تسلیم نشدنِ یک ملت در مقابل تمایل مستکبرانه قدرتهاى جهانى، این ملت محکوم مىشود که با همه ابزارها - از جمله ابزار هنرى - با او بهشدّت مبارزه شود. همانگونه که عرض کردم، سازمان سیا بخش هنرى دارد و فیلمهایى که بعد از انقلاب علیه ما و علیه شیعه و اسلام درست کردند، بسیار زیاد است. شما که یک فیلمساز و سینماگر و بازیگر سینما و تئاتر و موسیقیدان و آهنگساز ایرانى هستید و این واقعیّت و مظلومیت را ادراک مىکنید، تکلیفتان چیست؟ آیا هیچ تکلیف مردمى وجود ندارد؟ من شنیدهام که در قضایاى جنگ جهانى در روسیه، شورِ علىاف - آهنگ معروفى است که البته من نه آهنگش را شنیدهام، نه درست مىدانم چیست؛ آقایان مىدانند - در تهییج مردم براى وارد شدن به میدان جنگ، بیشترین تأثیر را داشت؛ یعنى در خدمت اهداف مردمى قرار گرفت. به طور طبیعى این توقّع از هنرمندِ هر کشورى وجود دارد؛ بنابراین چطور مىتواند نسبت به این قضیه بىتفاوت بماند؛ در حالى که دشمن از ابزار هنر استفاده مىکند؟ مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش :نقش بخش هنری سیا در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ کلیدواژه(ها) : سینما, سینمای غرب, کودتای 28 مرداد نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : چند روز پیش سندى از اسناد منتشر شده وزارت خارجه امریکا درباره جریان کودتاى 28 مرداد را ترجمه کرده و براى من آوردند. ... آن بخش مورد توجّه من این است: «کیم روزولت» مىگوید وقتى ما به تهران آمدیم، یک چمدان بزرگ پُر از مقالههایى که نوشته شده بود و باید ترجمه مىشد و در روزنامهها به چاپ مىرسید، و نیز کاریکاتورهایى را با خودمان آوردیم! شما فکرش را بکنید، دستگاه سى. آى. اىِ امریکا براى ساقط کردن حکومتى که با آنها ناسازگار بود و منافع آنها را تأمین نمىکرد؛ حکومتى که به آراء مردم متّکى بود - برخلاف همه حکومتهاى دوران پهلوى، این یک حکومت ملى بود که قانونى و با آراء مردم بر سر کار آمده بود - تحت عنوان اینکه ممکن است پشت پرده آهنین شوروى برود، از همه ابزارها - از جمله از ابزار هنر - علیه آن استفاده کرد. البته آن روز کاریکاتوریستى که هم به درد اینها بخورد و هم بتواند مورد اعتمادشان قرار گیرد، لابد نبوده است؛ لذا با خودشان کاریکاتورهاى آماده را آورده بودند! در آن اسناد آمده است که ما به بخش هنرى سازمان سیا سفارش کردیم که این چیزها را تهیه کند! اتفاقاً دو، سه سال پیش نیز ایتالیاییها کتابى نوشتند که به فارسى هم ترجمه شده است؛ آنجا هم به وجود بخش هنرى سازمان سیا و فعّالیتهاى گوناگونش اشاره شده است. سیاست، اینگونه از هنر استفاده مىکند. شما در اینجا مىخواهید چه کار کنید؟ مربوط به :بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر - 1379/12/22 عنوان فیش :مورد عتاب قرار گرفتن دستگاههایی که در فیلمسازی برای رشد فکری و فرهنگی و عملی انسانها کم کاری کردند کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : آن دستگاهى که باید در جهت رشد فکرى و فرهنگى و عملى انسانها فیلم بسازد و کتاب تولید کند و تمام ابزارهاى فرهنگى را در این جهت به کار بیندازد، وقتى مىبینم که در این زمینهها کمکارى دارد، طبیعتاً مورد عتاب من قرار مىگیرد. این را نباید حمل بر یک جهتگیرى سیاسى کرد؛ مربوط به :بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری - 1379/11/27 عنوان فیش :به خدمت گرفتن فیلم سازی و دیگر ابزارهای تبلیغاتی برای تهاجم بر اسلام و انقلاب و مبانی اسلالمی و شیعی کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : این تبلیغات فرنگى و این تهاجم فرهنگى چیز جدیدى نیست؛ آنچه که جدید بود که ما در این چند سال بر روى آن تکیه کردیم روشهاى نویى بود که در داخل کشور شروع شد و هنوز هم ادامه دارد. در دنیا تهاجم فرهنگى علیه انقلاب، از تهاجم سیاسى و اقتصادى سریعتر و همهگیرتر و همهجایىتر بود. انواع و اقسام کارها را کردند؛ چقدر علیه اسلام و انقلاب و مبانى اسلامى و مبانى شیعى، که فکر مىکردند در پدید آمدن این انقلاب نقش داشته، فیلم ساختند که امروز آن را به رایانه و اینترنت هم کشاندهاند و همهى کارهایى را که مىتوانستند، انجام دادند؛ براى اینکه جلوِ این سخن نو را یعنى اینکه باید قدرت سیاسى در کشور در دست انسانهاى پرهیزکار و عادل باشد و شرط این اقتدار سیاسى، پرهیزگارى و عدالت باشد بگیرند. این سخن نو چیزى است که هر صاحب قدرتى را در دنیا تکان مىدهد و هر دستگاهى را که از قدرت، انتفاع مادّى مىبرد، دچار وحشت مىکند. لذا همه جاى دنیا با این فکر مخالفند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مدیران و فعالان فرهنگی دفاع مقدس - 1379/07/06 عنوان فیش :کم بودن آثار سینمایی و نوشتاری جنگ هشت ساله نسبت به گنجینه عظیم دفاع مقدس کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : این هشت سال دوره دفاع مقدس، شامل هزاران هزار حادثه است. من مىخواهم این را از جامعه فرهنگى و هنرى کشور مطالبه کنم که از این هزاران هزار حادثه، لااقل یک فهرست تهیه کنند. بنشینند فکر کنند و در حوادث جنگ، دقّتِ نظر هنرمندانه به خرج دهند؛ یک فهرست از این حوادث به وجود آورند؛ بعد این را بگذارند در قبال کارهاى هنرىاى که تا امروز دربارهى جنگ شده است - که البته بسیار هم ارزشمند است - ببینند که چقدر از این فهرست را ما پُر کردهایم. من اعتقادم این است که اگر این کار صورت گیرد، خواهیم فهمید که ما یک هزارم آنچه را که درباره این جنگ مىباید تبیین کرد و مىتوان تبیین و موشکافى کرد، هنوز بیان نکردهایم! من غالب آثار هنرى جنگ را یا دیدم یا شنیدم؛ البته در این سالهاى اخیر کمتر. در دوره جنگ و سالهاى اوایل بعد از جنگ، غالب این نوشتهها و روایتهاى تصویرى و روایتهاى سینمایى و غیره را غالباً یا دیدم یا گزارشى از آنها به دست آوردم. قطعاً آثار باارزشى در بین اینها وجود دارد؛ لیکن همه اینها در مقابل آن گنجینه عظیمى که در این دفاع هشت ساله به وسیله ملت ایران به وجود آمد، چیز کمى است. همه جنگ، داخل جبههها نیست. بسیارى از مسائل جنگ، داخل خانههاست؛ در راههاست؛ داخل دلهاست؛ در مجموعههاى تصمیمگیرى است؛ در مجامع بینالمللى است. ببینید؛ ما در دوره جنگ، از طرف مجامعى که ادّعا مىکردند در مسائل جهانى بیطرفند، در مقابل یک اعمال غرض واضحى قرار گرفتیم. ادعاهاى بسیار بزرگى هم مىکردند. کسانى که امروز شما مىبینید درباره سلاحهاى کشتار جمعى و سلاحهاى شیمیایى و میکروبى و از این حرفها داد سخن مىدهند و جزو مسائل واضح مىشمرند، اینها به رژیم عراق و ارتش عراق سلاح شیمیایى دادند؛ برایش ساختند و یا امکان ساخت آن را برایش فراهم کردند. دو قطب بزرگ دنیاى آن روز - یعنى قطب امریکا و قطب شوروى سابق - مشترکاً با همه ساز و برگشان به کمک عراق آمدند. اینها کجا و در کدامیک از این آثار هنرى ما درست تبیین و تشریح شده است؟ مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مدیران و فعالان فرهنگی دفاع مقدس - 1379/07/06 عنوان فیش :وظیفه سینماگران و دیگر هنرمندان نسبت به روایت پیروزی ما در هشت سال دفاع مقدس کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ما در این ماجراى هشت ساله، یک پیروزى مطلق به دست آوردیم. ما که جنگ را شروع نکرده بودیم که بگوییم فلان جا را مىخواستیم بگیریم، نتوانستیم، پس ناکام شدیم؛ قضیه این نبود. قضیه این بود که دشمنى به ما حمله کرده بود و مىخواست بخشى از خاک ما را بگیرد؛ همه دنیا هم به او کمک کردند؛ ما هم مردانه ایستادیم؛ ناکام شد و بینىاش به خاک مالیده شد و برگشت. پیروزى از این بالاتر؟ این پیروزى را با همین ابعاد، با همه خصوصیاتى که در آن وجود دارد، با همه آن هزاران هزار ماجرایى که آن را به وجود آورده است، ما باید روایت کنیم. این کارِ هنرمندان عزیز ماست؛ کار نویسندگان است؛ کار سینماگران است؛ کار شاعران است؛ کار نقّاشان است؛ کار اصحاب فرهنگ و هنر است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مدیران و فعالان فرهنگی دفاع مقدس - 1379/07/06 عنوان فیش :لزوم استفاده از فیلم و آثار هنری برای نمایش هدف نظام سلطه مبنی بر از بین بردن عزت ملی کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : هدفشان معلوم بود - من اوّل عرض کردم - بحث بر سر این بود که این عزّت ملى که به وسیله حرکت عظیم انقلابى مردم ایران به وجود آمده است، باید از بین برود. رخنهاى که به وسیله انقلاب در اقتدار فرهنگ غربى و سلطه غربى و نظام سلطه جهانى به وجود آمده است، باید پُر شود. هدف آنها این بود؛ به هرحال به این سیاست رسیده بودند. اینها کجاى آثار هنرى ما، در کدام فیلم یا نمایشنامه یا بقیه آثار هنرى منعکس شده است؟ آیا قابل انعکاس نیست؟ آیا براى نسلهاى آینده ایران تجربهآموز نیست؟ مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مدیران و فعالان فرهنگی دفاع مقدس - 1379/07/06 عنوان فیش :گلایه از نادیده گرفتن دفاع مقدس در فضاهای هنری کشور کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : امروز ما مىبینیم وقتىکه راجع به دفاع مقدّس و جنگ هشتساله و این عظمت مطلقى که ملت ایران آفرید، صحبت مىشود که مهمترین موضوع هنرى است و یک هنرمند در بارهى اینگونه شکوههاى ملى، خوب مىتواند قلمفرسایى یا میداندارى کند بعضى از آثار در گوشه و کنار پیدا مىشود که نه فقط عظمت را نمىبینند؛ مىگردند یک نقطه ضعفى، یا واقعى، یا حتى پندارى، پیدا مىکنند و آن را مورد مداقّه قرار مىدهند! هدف از این کارها چیست؟ چرا باید ما این فرآوردهى عظیم ملت ایران را ندیده بگیریم؟! این خدمت به ملت ایران است که در تهاجمى که به مرزهاى او، به شخصیت او، به عزّت او، به تاریخ او، به هویّت ملى او شده است اینگونه مردانه ایستاده و اینطور شجاعانه دفاع کرده ما بیاییم آن را زیر سؤال ببریم؛ آن هم با زبان هنر؟! این کارها را مىکنند. اینها به نظر من تصادفى هم نیست؛ یعنى نمىشود گفت حالا یک هنرمند به این فکر افتاده که مىشود اینگونه عمل کرد؛ نه. به نظر من غیر عادى مىآید. البته تقصیر از مسئولان و سردمداران مسائل هنرى و فرهنگى کشور است؛ آنها هم باید سازماندهى کنند؛ باید کار کنند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1379/04/19 عنوان فیش :انتقاد از کمکاری مسئولان تبلیغاتی کشور در خصوص ساخت فیلم هایی با روحیه انقلابی و ایثار و شهادت کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من به بعضى از مسئولان تبلیغاتى کشور بارها گفتهام، آن روزى که شما توان و استعداد مقابله با تهاجم تبلیغاتى دشمن را داشته باشید، آن کسى که بیش از دیگران میداندار تکثّر مطبوعات و روزنامهها و کتاب و فیلم و غیره باشد، بنده هستم؛ اما شما بگویید ببینم در مقابل آن فیلمى که پایههاى فرهنگ مردم، اعتقاد مردم، دین مردم، روحیهى انقلابى و ایثار و شهادت را در مردم متزلزل مىکند که نه یکى، نه دوتا، نه دهتاست شما چند فیلم ساختهاید؟! اینجاست که من احساس خطر مىکنم. البته کار اساسى و بلندمدت این است که براى تولید آنچه که خوب است، فکر کنیم؛ اما تا آنچه خوب است به میدان بیاید، من نمىتوانم قبول کنم و بپذیرم که این سیل لجن بیاید و جوان و کودک و قشرهاى مختلف را در خودش غرق کند. از تمام شیوههاى دشمن شادکن و دشمنآموز براى مقابلهى با تفکّر انقلاب استفاده شود؛ اگر کسى هم مخالفت و مقابله کند، فوراً انگ و تهمت بخورد! اینکه آزادى نشد؛ اینکه عاقلانه و خردمندانه نیست؛ اینکه مدیریّت کشور نیست. شما مسئولید به نقش رسانهها توجّه کنید. این بسیار بسیار مهم است. حساسیّت بر روى نقش رسانههاى مکتوب و روزنامهها بخصوص در شرایط کنونى ما بسیار مهم است. با این تصویرى که عرض کردم، مشخّص مىشود که آنها چقدر مىتوانند به نفع دشمن نقش ایفا کنند. مدّعى آنها هم باید همهى دستگاه و همهى جبههى متّحد طرفدار نظام و مسئولان قوّههاى مختلف و مسئولان بخشهاى میانى گوناگون باشند. مدّعى آنها فقط دستگاه قضائی یا فلان روحانى نیست. همه باید در این قضیه مدّعى باشند. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای هیأت علمی کنگره امام خمینی(ره) - 1378/11/04 عنوان فیش :مؤثرترین اقدام قدرتهای سیاسی اقتصادی دنیا: تولید فیلم و تبلیغات برای همهگیرکردن تفکر حکومت غربی کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : امروز خرجهایى مىشود براى اینکه تفکّر حکومت غربى به معناى اروپایى آن در دنیا جهانگیر و همهگیر شود. دروغ مىگویند؛ با فیلم و تبلیغات و روشهاى گوناگون، چیزهایى را که حقیقت نیست، براى بزرگنمایى و زیبانمایى و ظاهرسازى، به عنوان حقیقت در دنیا منعکس مىکنند تا افکار را جذب کنند. مؤثّرترین کارى که مراکز قدرت اقتصادى و سیاسى مىتوانند بکنند، همین است. اینها در ذهنهاى ما هم منعکس مىشود؛ ولى ما باید توجّه کنیم تأثیرپذیرى نداشته باشیم. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی - 1378/09/23 عنوان فیش :خجالت نکشیدن از مطالبه سینما و تئاتر اسلامی کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من نگاه مىکنم، مىبینم که در محیط کار فرهنگى ما بهعنوان اسلام، کارِ خیلى کمى انجام مىگیرد. فرض بفرمایید وزارت ارشاد نمىآید اعلان کند که من مىخواهم «سینماى اسلامى» درست کنم! مگر ما از چه خجالت مىکشیم؟! یک روز در این دنیا کسانى بودند که از گفتن «بسماللَّه» و از بردن نام اسلام، خجالت مىکشیدند؛ ما آمدیم اسلام را در دنیا سکّهى رایج و نرخ شاهعبّاسى کردیم. حالا خجالت بکشیم از اینکه بگوییم سینما و تئاتر اسلامى مىخواهیم؟! چرا اعلان نمىکنند؟ صریحاً بگویند که ما مىخواهیم سینمایمان را اسلامى کنیم. «سینماى اسلامى» یعنى چه؟ یعنى ما مىخواهیم محتواى این تکنیک، این قالب و این هنر را که از دیگران گرفتهایم - مثل خیلى چیزهاى دیگر - اسلامى کنیم. ما مىخواهیم از قالب این، هرچه را که با اسلام منافات دارد، حذف کنیم. چه مانعى دارد این گفته شود؟! چرا گفته نمىشود که ما در هنرهاى نمایشیمان و در دانشگاه و در فلان برنامه، کارگردان مسلمان مىخواهیم؟! به این معنا تصریح شود که ما مىخواهیم کارگردان مسلمان، فیلمنامهنویس و بازیگر مسلمان درست کنیم و فضاى جامعه را اسلامى کنیم. چرا این تصریح نمىشود؟! چرا در محیط دانشگاه تصریح نمىشود که ما مىخواهیم دانشگاه را اسلامى کنیم؟! من چند سال قبل، این را مطرح کردم. البته اطّلاع دارم که آقایان جلساتى دارید؛ انشاءاللَّه که این جلسات به نتایج خوبى هم برسد. من مىگویم از اینکه شما بگویید «ما مىخواهیم دانشگاه، اسلامى باشد»، خجالت نکشید و از این نترسید. این، آن چیزى است که این ملت براى آن قیام کرده است و من و شما پوستهى رویى و ظاهر این ملت هستیم. ارادهى ما، فکر، گمان و روحیّات ما حاکى از اعماق عظیم قشرهاى این ملت نیست! قشرهاى ملت، همان کسانى هستند که این انقلاب را بهوجود آوردند، این جنگ را اداره کردند و این همه شهید دادند. الان هم حاضرند؛ اگر امتحانى پیش آید، همانطور شهید خواهند داد، کشته خواهند شد و گرسنگى خواهند کشید. مردم، مؤمنند. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی - 1378/09/23 عنوان فیش :انتقاد از از وزارت ارشاد در مورد عدم ساخت یک فیلم مبلغ اسلام کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من از وزارت ارشاد توقّع دارم. البته آقاى «مهاجرانى» ظاهراً نیستند و خودشان را راحت کردند از اینکه بیایند و حرفهاى ما را بشنوند! بههرحال، فرق نمىکند؛ چه ایشان باشند، چه نباشند، من اعتراضم این است این اعتراض را بارها هم گفتهام، الآن هم در جمع شما مىگویم وزارت ارشاد در این دو سالى که ایشان در رأس این کار هستند، هیچ کار اسلامى بهعنوان اسلامى ارائه نداد! این اوّلین اعتراض من است. فرض کنید من خودم در مورد صدا و سیما، کمتر هفتهاى است که اعتراضى و اوقات تلخىاى نداشته باشم و پیغام تندى ندهم؛ اما صدا و سیما کارهاى زیادى را بهعنوان کار اسلامى انجام داده، برنامههاى اسلامى و برنامههاى هنرى اسلامى درست کرده و برنامههاى گزارشى و علمى داشته است. اگر اشتباه و خطا و تخلّف دارد، از آن طرف هم تلاش و کار دارد. من سؤالم این است که وزارت ارشاد، چند کتاب براى تقویت تفکّر اسلامى به وجود آورده، چند تا فیلم براى تقویت مبانى فکرى اسلامى و انقلابى ساخته و چند تئاتر مناسب داشته است؟ الآن مرتّب در این سالنهاى وابسته به وزارت ارشاد، نمایش و تئاترهایى اجرا مىشود؛ بعضیهایش صددرصد ضدّ دین و ضدّ انقلاب است! کسانى رفتند، دیدند و آمدند به من گزارش دادند. خوب؛ حالا اگر در کنار دو، سه نمونه تئاتر از اینگونه نمونهها، پنج شش نمونه هم به ما نشان مىدادند که ما این تئاتر را به وجود آوردیم، یا این فیلم را اجرا کردیم که مبلّغ اسلام است، من هیچ اعتراضى نمىکردم. مىگفتم بالاخره: «خلطوا عملًا صالحا و آخر سیّئا، عسى الله ان یتوب علیهم» (3)! اما این طور نیست؛ هرچه هست، از آن طرف است! این اعتراض من است. من از رفتار وزارت ارشاد، راضى نیستم. مربوط به :بیانات در دیدار شرکتکنندگان در همایش آسیبشناسی انقلاب - 1377/12/15 عنوان فیش :پاکسازی صدا و سیما از مسئله ی غرق شدن در تکیفات و تعینات زندگی کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : البته «المال و البنون زینة الحیوة الدنیا»، هیچ ایرادى ندارد. نه مال ایراد دارد، نه فرزندان ایراد دارد، نه مقام و اینها؛ لیکن غرق شدن در اینها، عمده کردن و هدف قرار دادن اینها و خود را در تکیّفات و تعیّنات زندگى، منحصر کردن است که آسیب مىزند. چنانچه اینها اصلاح بشود، ما امیدواریم که إن شاء اللَّه مشکلى نباشد. البته اینجا باید بگویم که روشنفکران اسلامى، روحانیون و مسئولین دانشگاهها رؤساى دانشگاهها، رؤساى دانشکدهها و اساتید دانشگاهها نقش دارند؛ شما دانشجوها هم نقش اساسى دارید، صدا و سیما هم نقش بسیار حساس و مهمى دارد. باید صدا و سیما هم حقیقتاً به معناى حقیقى کلمه در این قضیه، آن نقش حقیقى خودش را ایفا کند و از چیزهایى که الآن دچارش است چه در زمینهى هنر، چه در زمینهى فیلم، تبلیغات و گفتارها، چه در زمینهى تظاهرات دینى و از این قبیل چیزهایى که وجود دارد خودش را خلاص کند. مربوط به :بیانات در جلسه پرسش و پاسخ با جوانان در دومین روز از دهه فجر (روز انقلاب اسلامی و جوانان) - 1377/11/13 عنوان فیش :کمرنگ بودن نقش هنر در مبارزات قبل از انقلاب بهجز استثناهایی مانند نمایشنامههای باران و ابوذر کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : هنر، زبان رسایى براى همه موضوعات و بخصوص موضوعات پیچیدهاى مثل انقلاب است. خوب است که من الان در ادامه پاسخى که به سؤال این دختر عزیزمان در ابتداى جلسه دادم، عرض کنم که هرچه امثال من درباره انقلاب بگوییم، نخواهیم توانست آن حقیقت عظیم را تشریح کنیم؛ مگر این که زبانِ هنر وارد میدان شود. زبانِ هنر است که مىتواند حوادث عظیم را تبیین و تشریح کند و ذهنها را روشن نماید. بنابراین، همان طور که اشاره کردید، کاملاً درست است؛ هنر چنین نقشى را دارد. البته قبل از پیروزى انقلاب، در دوران مبارزات پانزده ساله، متأسّفانه هنر وارد این میدان نبود، مگر خیلى بهندرت. گاهى شعرهاى خوبى گفته مىشد که در روشنگرى ذهنها اثر داشت. این اواخر - شاید سالهاى دهه پنجاه - بعضى از نمایشنامهها و هنرهاى نمایشى هم تقریباً وارد میدان شدند؛ اما خیلى کم و بهندرت. مثلاً در تهران نمایشنامه «ابوذر» را روى صحنه بردند؛ در مشهد نمایشنامه «باران» را جوانان خوبى بودند که روى صحنه بردند - که الان هم در زمینههاى هنر فعّالند - اما خیلى کم بود. غرض؛ هنر نقش زیادى در آن زمان نداشت. مربوط به :بیانات در جلسه پرسش و پاسخ با جوانان در دومین روز از دهه فجر (روز انقلاب اسلامی و جوانان) - 1377/11/13 عنوان فیش :نقش برجسته هنر بعد از انقلاب در عرصه های هنر نمایشی و شعر و دیگر هنرها کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : متأسفانه در رژیم گذشته - که آن پانزده سال دوران مبارزات هم در همان سالهاست - هنر در قبضه صاحبان قدرت بود و حقیقتاً به انحطاطى دچار شده بود و در میدان حضور نداشت. لیکن از لحظه پیروزى انقلاب، هنر به میدان آمد؛ از دو جا هم آمد که عمدتاً از طریق استعدادهاى هنرى نوظهور - یعنى جوانان - بود. شما الان ببینید در میان این هنرمندان معروفى که ما داریم، خیلیشان جوانان بعد از انقلابند. اینها کسانى هستند که یا در جبهههاى جنگ، یا در صحنههاى انقلاب، با برخوردارى از ایمان، خودباورى پیدا کردند و به سمتى کشیده شدند؛ مثلاً دوربینى دستشان گرفتند و براى عکسبردارى به جبههها رفتند. این کارها اینها را به سمت هنر کشاند و همین طور بقیه هنرها. غالباً جوانان بودند که از اوّلِ انقلاب شروع کردند؛ بعضى هم از هنرمندان دوره قبل از انقلاب بودند که اینها به انقلاب پاسخ دادند؛ خیلى هم متأسفانه پاسخى ندادند، رفتند کنارى نشستند و هنرشان را در خدمت انقلاب قرار ندادند. در مجموع، از اوّلِ انقلاب تا امروز که بیست سال مىگذرد، هنر نقش زیادى داشته و در عرصههاى مختلف، انواع هنرها - نه فقط هنرهاى نمایشى، یا هنر شعر، بلکه انواع هنرها - وارد میدان شدند و کارهاى برجسته و بزرگى انجام دادند و هنرمندان جوان پرورش پیدا کردند. مربوط به :بیانات در جلسه پرسش و پاسخ با جوانان در دومین روز از دهه فجر (روز انقلاب اسلامی و جوانان) - 1377/11/13 عنوان فیش :عقب بودن از نقطه مطلوب در عرصه هنری علیرغم پیشرفتهای بعد انقلاب کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اما این که شما مىپرسید من نظرم نسبت به وضع کنونى هنر چیست، باید بگویم که اگر امروز را با قبل از انقلاب مقایسه کنید، ما خیلى وضعمان خوب است و برجستگى هم داریم. اما اگر با آنچه که باید باشیم، مقایسه کنیم، نه، عقبیم؛ من صریحاً اعتقاد دارم که عقبیم. ما هنوز در زمینه قصّهنویسى، در زمینه شعر و در زمینه هنرهاى نمایشى - یعنى سینما و تئاتر - کاستیهاى زیادى داریم؛ کارهاى نشده فراوانى داریم و انسان ناشیگریهاى متعدّدى را مشاهده مىکند. من امیدوارم کسانى که در رشتههاى هنرى فعّالند، همان خودباورى را که ما در عرصههاى دیگرِ انقلاب در جاهایى مشاهده کردیم و دنیا را به خودش متوجّه کرد - در زمینه صنعت، در زمینه صنایع نظامى و در زمینههاى علمى، واقعاً ما کارهایى کردهایم که دنیا متوجّه آنها شده است - در زمینه هنر هم بلکه بتوانیم انشاءاللَّه کارهایى بکنیم که شاخصهى ملت بزرگ ایران و انقلاب بزرگمان باشد. این امید را من دارم. مربوط به :بیانات رهبر انقلاب در دیدار جمعی از بانوان اندیشمند و سخنان بانوان در این دیدار - 1377/07/18 عنوان فیش :تلاش برای تغییر ذائقهی ذهنی مردم در بعضی فیلمها با ترویج چهره زن به صورت جذاب کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مطبوعاتى که در صددند محتواى عمیق فرهنگى را چنین چیزى فرض کنیم تغییر دهند، یا آن را دچار جهتگیرىهاى نادرستى کنند، از جمله کارهایى که مىتوانند انجام دهند، این است که ذائقهى ذهنى مردم را به سمت دیگرى از مطالب پیش ببرند. فرض بفرمایید مخصوص مطبوعات هم نیست فیلمهاى فارسى، یا مطبوعات فارسى سعى کنند که با مطرح کردن چهره و صورت زن در شکلهاى جاذبهدار براى مردان، فیلم خودشان را مورد رغبت عدّهاى قرار دهند. این بتدریج تبدیل به یک عادت مىشود؛ یعنى به مرور طورى خواهد شد که چنانچه این تصویر این عکس در این فیلم نباشد، دیگر مطلوب واقع نخواهد شد! در حالى که اوّل، اینطور نبود و بتدریج اینگونه شد! مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان - 1377/02/23 عنوان فیش :هنر فیلمسازی، نمایشنامهنویسی و رماننویسی مرکب سیر فرهنگ مهاجم استعمار کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : امروز فرهنگ استعمارى در سطح جهان فرهنگ متجاوزانه تعبیر کنیم که مىخواهد همهى دنیا را تسخیر کند البته این فرهنگ، مقولهى مرکّبى است، مقولهى بسیطى نیست بیشترین و روندهترین وسیلهى مورد استفاده و مرکب سیرش، هنر است. فیلم مىسازند، نمایشنامه، اثر هنرى و رمان درست مىکنند و مىفرستند! ما چرا نقش هنر را در کارهاى معمولىِ زندگى خودمان، اینقدر دست کم مىگیریم؟! الآن همین کارهاى هنرى که آقاى چینىفروشان اشاره فرمودند و من هم بعضى از آنها را دیدهام، کاملًا حاکى از هوشمندى است. ظاهراً یکى دوتا از آنها هم از تلویزیون پخش شد که خیلى هوشمندانه و خوب تهیه شده بود. اینگونه کارها را هرچه مىتوانید باید تکثیر کنید. هنر، تا آن نهایىترین لایههاى ذهن انسان نفوذ مىکند و ماندگار و سازنده است. هرچه مىتوانید از هنرِ خوب، هنرِ فاخر نه آبکى و پیش پا افتاده استفاده کنید. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان - 1377/02/23 عنوان فیش :لزوم آموزش مناسب زبان و ادبیات فارسی برای پرورش شاعر، هنرمند و فیلمنامهنویس خوب کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اگر امروز کودک ما فارسى را درست یاد بگیرد و بتواند لغت فارسى را در جایى که لازم دارد، استفاده و مصرف کند، اگر شاعر شد، اگر هنرمند، گوینده، برنامهساز، یا کتابنویس شد، شما دیگر خاطرتان جمع است؛ مثل کتابنویس، فیلمنامهنویس، گویندهى تلویزیون و افرادى نظیر آنها که در محیط قبلى پرورش پیدا کردهاند، نخواهد بود. یعنى شما در حرکت خودتان در کانون، مىتوانید آن دو مقصود و دو وظیفهاى را که در باب ادبیات هست، هر دو را با هم تأمین کنید؛ هم ادبیات را پیش ببرید، هم آن را در قشرهاى گوناگون - که قشر مخاطب شما کودک است - درست صرف کنید. بنابراین به زبان و ادبیّات، باید خیلى اهمیت داده شود. مربوط به :بیانات در جمع دانشجویان دانشگاه تهران - 1377/02/22 عنوان فیش :تولید زیباترین رمانها و فیلمهای جهان در حوادث سخت و از جمله جنگها مانند جنگ تحمیلی هشت ساله ما کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مىدانید یکى از عواملى که هنر و ادبیّات را در هر کشورى به شکوفایى مىرساند، حوادث سخت، از جمله جنگ است. زیباترین رمانها، بهترین فیلمها و شاید بلندترین شعرها، در جنگها و به مناسبت جنگها نوشته شده، به تصویر کشیده شده، سروده شده و به وجود آمده است. در جنگ ما هم همینطور بود. ما در جنگ مظلوم بودیم. ما در جنگ، ملتى بودیم یکجا مظلوم و مورد ستم. ما که تجاوزى به کسى نکرده بودیم؛ ما هیچ بهانهاى دست کسى نداده بودیم؛ ما حتّى یک تیر هم به داخل مرزهاى عراق پرتاب نکرده بودیم؛ اما طبیعت انقلاب این بود که به ما حملهى نظامى بشود. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان - 1377/02/07 عنوان فیش :جذابیت عفت و روابط خانوادگی فیلمهای ایرانی برای داوران و تماشاچیان جشنوارههای جهانی کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : شما ببیند، الآن همین فیلمهاى ما که به جشنوارههاى جهانى مىرود، آن نقطهاى که این فیلمها براى داوران و تماشاچیان بیشتر جذاب است، عفّتى است که در فیلمهاى فارسى فعلًا هست. حالا بعضى از کارگردانان و فیلمسازان بهطور طبیعى دنبال آنند، بعضى هم عفت به آنها تحمیل مىشود، ناچارند که زن و مرد و روابط خانوادگى را آنطورى که فعلًا فضاى جمهورى اسلامى مىپسندد، پدید آورند؛ همین است که در دنیا گُل مىکند. برخلاف تصور خیلىها، دنیا از این بىبندوبارى و ولنگارى و هرزهگرى خوشش نمىآید؛ خسته شده است. این حالت عفّت و نجابت و سلامت و حیا و این چیزى که طبیعىِ ایرانیها هم هست، اسلام هم همین را توصیه کرده است. این را ما هم باید در محیط ورزش و در محیطهاى دیگر حاکم کنیم. این، فضاى معنوى فرهنگى ورزش خواهد شد؛ همان چیزى خواهد شد که شما مىگویید براى رفتن به مصاف تهاجم فرهنگى، بایستى متمسّک به فرهنگ خودى شویم و کاملًا درست است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان - 1377/02/07 عنوان فیش :لزوم توجه فیلمنامهنویسان، بازیگران، کارگردانان و طراحان لباس به عواقب و میزان اثرگذاری کار خود کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : شما خوب مىتوانید اثر بگذارید. من خواهش مىکنم، آن کسانى که این فیلمنامهها و این سناریوها را مىنویسند، آن کسانى که بازى مىکنند، آن کسانى که کارگردانى مىکنند، آن کسانى که فضاسازى مىکنند، آن کسانى که طرّاحى لباس مىکنند که یکى از چیزهاى بسیار مهم در کارهاى هنرى که کمتر هم به آن توجّه مىشود، طرّاحى لباس است؛ چون این لباسى که شما مىپوشید، براى یک عدّه الگو مىشود و جاذبه دارد بدانند که چه کار مىکنند؛ فکر عواقبش را بکنند. بههرحال زمینهى خیلى خوبى است. إن شاء اللّه موفّق باشید. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی - 1376/11/04 عنوان فیش :تهاجم فرهنگی دشمن با ابزارهای تبلیغی مانند فیلم، سینما، خبرسازی و... کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اگر کسى به مسائل، حسّاسیت داشته باشد و متوجّه مسألهى تهاجم فرهنگى شود، نشانههاى بارز بىشمارى را در این زمینه مشاهده مىکند. من مىخواهم عرض کنم یکى از مسائلى که در کشور ما نمىشود از آن غفلت کرد، مسألهى تهاجم فرهنگى است. البته این دعوتى را که به تهاجم فرهنگى مىکنیم، مىشود معناى دیگر و طور دیگرى فهمید و تحلیل کرد؛ لیکن حقیقت قضیه این است که امروز نمىشود در زمینهى مسائل فرهنگى در کشور بىتوجّه باشیم. به خیال خودمان کار سازنده مىکنیم؛ مملکتمان را بسازیم و توجّه نکنیم که دشمنانى وجود دارند که دین، استقلال و حتّى ارزشهاى ملى - یعنى ارزشهاى غیردینى - ما را با ابزارهاى فرهنگى، هدف قرار مىدهند! اینها را با همان ابزارهاى فرهنگى که ابزارهاى تبلیغى است - فیلم، سینما، خبرسازى و جریانسازى جهانى و بحث و استدلال - مورد تهاجم قرار مىدهند و پایههایش را در داخل کشور، سست مىکنند! به نظر من اگر ما بخواهیم کشورمان را به سمت آن هدفهایى که تعلیم و ترسیم شده است، پیش ببریم، بدون اینکه به این نکته توجّه کنیم، نه کار شدنى است، نه کار حکیمانهاى است، نه کار عاقلانهاى است! به این باید توجّه شود. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از زنان - 1376/07/30 عنوان فیش :درجه دو بودن زن در فرهنگ غرب و محصولات فرهنگی آنان کلیدواژه(ها) : سینما, سینمای غرب, فیلمنامه, شکسپیر نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : کسانى که با ادبیّات اروپایى، با شعر اروپایى، با رمان و داستان و نمایشنامههاى اروپایى آشنا هستند، مىدانند که در چشم فرهنگ اروپایى، از دوران قرون وسطى و بعد از آن تا اواسط قرن فعلى، زن موجود درجه دوم بوده است! هر چه بر خلاف این ادّعا کنند، خلاف مىگویند. شما به نمایشنامههاى معروف شکسپیر انگلیسى نگاه کنید، ببینید با چه نفسى و با چه زبانى و با چه دیدى در این نمایشنامهها و سایر ادبیّات غربى به زن نگاه مىشود! مربوط به :بیانات در دیدار روحانیون و مبلّغان - 1375/02/26 عنوان فیش :بیاثر شدن ابزار و عوامل فساد در صورت عمل به دستور اسلام و قرآن در جامعه کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : عوامل استکبار، امروز فیلم بد درست مىکنند، نوار بد درست مىکنند، حرفهاى بد درست مىکنند، شعر بد مىگویند، داستان بد مىنویسند و این همه را، در داخل کشور، بین نوجوانان، جوانان و مردم عادّى پخش و منتشر مىکنند و یا از طریق ماهواره، رواج مىدهند. این مورد اخیر- ماهواره- واقعاً گنداب فسادى است که تیرهاى زهرآگین خود را به سمت ملتها و کشورها هدفگیرى مىکند. بحمد اللّه سال گذشته، مجلس شوراى اسلامى، با حسن فهم قضیه، ماهواره را ممنوع کرد. با این همه، اگر در جامعه، به دستور اسلام و فرمودهى قرآن عمل شود، هیچکدام از ابزار و عوامل فساد، نمىتواند کمترین اثرى بکند. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان صدا و سیما - 1375/01/23 عنوان فیش :حفظ سلامت اعصاب مردم و آرامشبخشی به آنان با فقدان حوادث آشفتهکننده و سوهان روح در فیلم و نمایشنامه ایرانی کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : آن نکته که تاکنون هم کسى به آن توجّه نداشته این است که فیلم و نمایشنامهى ایرانى را از حوادث آشفتهکننده و برانگیزانندهى ذهن و حالت سوهان براى روح، خالى کنید. متأسفانه این کار صورت نمىگیرد و نمىدانم چرا! بااینکه مکرّراً، هم به جمع آقایان عضو صدا و سیما گفتهام و هم به برادرانى که به امور فیلمسازى اشتغال دارند، ولى نمىدانم چرا این مسألهى مهم رعایت نمىشود. یعنى ممکن است عیب و ایرادى در اینجا وجود داشته باشد که این کار نمىشود؟ فیلم ایرانى را وقتى شما نگاه مىکنید مثل اینکه باید حتماً یک مبالغه در اظهار غصّه، اظهار ناراحتى، اظهار گریه، دعوا و تشنّج اعصاب در آن باشد! کأنّهُ بدون این عناصر، فیلم و نمایشنامهى ایرانى چیزى کم دارد! من یکوقت در اینجا، در مقابل جمعى مثل شما آقایان، مثالى زدم. گفتم مثلًا فرض بفرمایید در تلویزیون ما برنامهاى درست کرده بودند و مىخواستند بچهها را به بُرس زدن تشویق کنند. ما هم طبق معمول، فیلم بچهها را نگاه مىکردیم. البته در قالب کارتون، ساختن فیلمهایى اینگونه براى بچهها، تشویق خوبى است و تبلیغ خوبى نیز براى رعایت بهداشت موى سر است. ماجرا این طور بود که یک بُرس عروسکى، لحظاتى زار مىزد و گریه مىکرد؛ به گونهاى که دل آدم کباب مىشد. در این حال یکى دیگر از بُرسها به بُرس گریان مىگفت: «چرا گریه مىکنى؟» او هم جواب مىداد که مثلًا «صاحب من، موى سرش را بُرس نمىزند!» این قضیه که این قدر گریه نداشت؛ به طورى که دل مستمع را خون کند! لااقل صداى دختر بچه یا پسر بچهاى را که در حال زار زدن روى بُرس گذاشتهاید، یک لحظهاش بکنید، نه به قدر یک دقیقه و یک دقیقه و نیم! همینطور متّصل گریه، گریه، گریه! خوب؛ اعصاب مستمع خرد مىشود! متأسفانه چنین حالتهایى در فیلم و کارتون و نمایشنامهى ما وجود دارد. موضوع دیگرى که در فیلمهاى ما به آن مىپردازند، پدیدهى طلاق است؛ و گریه و زارىها در این مقوله هم آزاردهنده است. خوب، آدم به فیلمهاى خارجى، از جمله فیلمهاى خانوادگى ژاپنى- که فیلمهاى خوب ژاپنى است- نگاه مىکند، مىبیند در ارتباط با مسائل خانوادگى، آنجا هم از این حرفها هست. ولى این همه گریه و ناراحتى در فیلمها رواج ندارد. نمىدانم چرا باید فیلمهاى ما این طورى باشند! حتماً عیبى در کار هست. من البته چون به بعضى از جاها و به بعضى از آدمها سوءظنهایى دارم که دیر زایل مىشود، مىگویم لا بد تعمّدى در کار است. بعضى تعمّد دارند براى اینکه ذهن و اعصاب مردم را خراب کنند. خوب؛ شما در خانهتان نشستهاید. اگر بچهى همسایه بناى گریه کردن بگذارد، اعصابتان ناراحت مىشود. این، امرى طبیعى است. لازم نیست بچهى خود آدم باشد. تلویزیون هم مثل بچهى همسایه است. اعصاب انسان را با دعوا، تشنّج و گریهى بىخودى خراب مىکند. بیایید واقعاً برنامهریزى کنید. هم در کارهاى صدا و قصّههاى شب و بقیه برنامههایش و هم در کارهاى سیمایى. این یک کار اساسى است. این حفظ سلامت اعصاب مردم است. اعصاب آشفته، در محیط کار، در محل کسب، در خیابان و پشت ترافیک، همه جا خودش را نشان خواهد داد. اینکه یکوقت ما عرض کردیم و حالا هم آقاى لاریجانى تکرار کردند، مسألهى آرامشبخشى به ذهن مردم، یک بخش عمدهاش مربوط به صدا و سیما و فیلمها و نمایشنامههاست که هنوز تأمین نشده است. البته بعضى از فیلمهاى نسبتاً فکاهى و با مایههاى طنز، قدرى رواج یافته است که عیبى ندارد. خوب است که این کارها انجام گیرد. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان صدا و سیما - 1375/01/23 عنوان فیش :لزوم هوشیاری برای پرهیز از نازرنگی در تولید فیلم و سریال کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : بعضى از برنامههاى صدا و سیما، انصافاً خیلى جالب، هوشمندانه و به کلّى فاقد نازرنگى است. گاهى ممکن است برنامههاى ما خیلى هم خوب باشد؛ اما آدم یک نازرنگى در گوشهاى از آنها بیند و متأسّف شود که چرا باید این همه زحمت کشیده شود و این همه دستها تلاش کنند تا فیلم یا سریالى تولید شود، آن وقت در جایى از کار، نازرنگىِ خیلى بدى به چشم آید. واقعاً هم تنها اسمى که مىشود روى چنین گوشههایى از کار گذاشت، نازرنگى است و هیچچیز دیگر نیست. یک هشیارى لازم بوده است که نگذارند این اشکال پیش آید؛ اما توجّه نشده است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان حوزوی - 1374/09/13 عنوان فیش :لزوم استفاده حوزه از هنر نویسندگی و فیلم و غیره برای تبلیغ در حوزه اسلام و نظام اسلامی کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : آنها بسیارى از فیلمها را ساختهاند که ظاهرش هم نشان نمىدهد؛ اما تبلیغِ مسیحیت است. حتى دوستانِ خودِ ما در تلویزیون، ایام ژانویه و کریسمس که مىشود، به مناسبت اینکه عدّهاى از هم میهنان ما مسیحى هستند، از روى ملاطفت و یا مثلًا مجامله با آنها، چند فیلم مسیحى و کلیسایى را پخش مىکنند. من نگاه کردم، دیدم اغلب اینها تبلیغ کلیساست. آنکه این فیلم را گذاشته، نفهمیده است؛ اما کسى که این فیلم را مىبیند متأثر مىشود. کشیشى را در یک چهرهى نورانى نشان مىدهد که فلان کار را مىکند. البته همه نوع کشیش داریم و من از آنها بىاطّلاع نیستم. هم کشیش خوب و هم کشیش بد داریم؛ اما غرضم «تبلیغات» است که ما آن را نداریم. این کارها، کارهایى نیست که یک شبه انجام گیرد. امروز اگر شما در این زمینهها شروع به کار کردید و تولید امواج صوتى و تصویرى - بخصوص تصویرى - داشتید، شاید ده سال دیگر، این توانایى براى حوزه به وجود آید؛ ولى ما فعلاً این را نداریم. از هنر استفاده نمىکنیم؛ کتاب و مقاله و مجلّه هم نداریم! آن موارد، چیزهاى مدرن و جدید و دور از دسترس بود؛ اما کتاب و مقاله که دور از دسترس نیست. اینها را هم نداریم! حوزه به عنوان حوزه، در زمینهى تبلیغ دین، کتاب و مطبوعات و مجلّه هم ندارد! نارسایى در امر تبلیغ وجود دارد؛ ولى اهتمام به امر تبلیغ به عنوان امرى که مربوط به نظام است، در حوزه نیست. مربوط به :بیانات در آغاز درس خارج فقه - 1374/06/14 عنوان فیش :نیاز امروز ما به فیلمسازی بر اساس کتابها و جزوات مربوط به معارف اسلامی کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اگر ما در گذشته علمایى داشتیم که حرف مىزدند یا مىنوشتند یا شبهات را برطرف مىکردند و یا معارف مىگفتند، امروز چند برابر آن تعداد با کیفیّتهاى بالا مورد نیاز است. کتابها و جزوهها و مجلّات و رسانههایى لازم است که همین رسالت را به عهده گیرند و راجع به دین و معارف و اخلاق بنویسند و بگویند. کسانى هستند که اهل مطالعهاند؛ از اینها استفاده کنند. کسانى هم هستند که از رسانهها بهره مىبرند؛ رسانهها از اینها نیز استفاده کنند. علماى دین بایستى نوشتههاى مربوط به معارف اسلامى را چه به صورت کتاب و جزوه و چه به صورت مجلّه و مطبوعاتِ گوناگون فراهم کنند تا هنرمندان از روى آنها- مثلًا- فیلم درست کنند و یا برنامههاى گوناگون بسازند. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شوراهای فرهنگ عمومی استانها - 1374/04/19 عنوان فیش :لزوم هدفگیری اصلاح فرهنگ عمومی در فیلمسازی کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اصلاح فرهنگ عمومى، از همهى کارها مهمتر است؛ چون این کار، محور همهى کارهاى دیگر است. کتاب باید براى اصلاح فرهنگ عمومى منتشر شود. فیلم باید براى اصلاح فرهنگ عمومى ساخته شود. هنر باید در جهت فرهنگ عمومى هدایت شود. صدا و سیما، در همهى برنامههایش- چه هنرى، چه خبرى و چه گزارشى- دائماً باید در خدمت فرهنگ عمومى کار کند. مربوط به :بیانات دردیدار عوامل برنامه رادیویی «از سرزمین نور» - 1373/12/27 عنوان فیش :لزوم پایبندی به تاریخ و پرهیز از قصهپردازی در نمایشنامههای تاریخی کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : راجع به مسئلهى جمعِ بین تاریخ و قصه؛ بله، مرز ظریف و دقیقى دارد. حالا بعضىها در نمایشنامه و قصه و اینها دست خودشان را خیلى باز مىکنند. مثلًا فلان فیلمنامهنویس یا کارگردان مىگوید: بله، این قصه یک قصهى تاریخى است، اما من به تاریخ چه کار دارم؟ مثلًا توى تاریخ نوشته که فلانکس در سال فلان به دنیا آمد، یا فلان حادثه از او سر زد؛ اما من مىخواهم این را پنج سال جلوتر بگذارم؛ این سلیقهى من و فهم من و برداشت من و دل من است که مىخواهد در این زمینه قضاوت کند! من به تاریخ چه کار دارم؟ بعضى اینجور خودشان را از تاریخ آزاد مىکنند. حالا خب حرفى هم نیست، آن هم کارى است؛ اما در مورد زندگى پیغمبر و قضایاى تعیینکنندهى تاریخى نمىشود این کار را کرد. مىدانید «لکم فی رسول اللَّه أسوة حسنة»؛ یعنى زندگى پیغمبر براى ما مثل قرآن است. اگر جائى از آن مسجل و ثابت شد، باید همان جور ثابتشدهاش به نسلهاى بعد برسد. چرا؟ چون براى ما حجت شرعى است؛ عمل پیغمبر براى ما حجت شرعى است. لذا آن بخشَش که صدور قول و فعلى از شخص نبى اکرم است- و بعد امیر المؤمنین که معصوم است و در کنار ایشان است- باید تغییر نکند. مربوط به :بیانات در دیدار هنرمندان و مسئولان فرهنگی کشور - 1373/04/22 عنوان فیش :نپیوستن هنرمندان برجسته دوران طاغوت به انقلاب اسلامی در عرصههای گوناگون مانند نویسندگی، شعر، طنزنویسی، موسیقی و ... کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : راجع به رمان «دُنِ آرام»، در جایى خواندم: زمانى که شولوخف نوشتن آن را به پایان برد، به او اجازهى انتشار و پخشش را ندادند. ولى بعداً ماکسیم گورکى که رئیس شوراى ممیّزىِ فرضاً وزارت ارشادِ شوروىِ آن روز بود - و آن وزارتخانه هم، از اوّل انقلاب، خودىِ خودى محسوب مىشد - گفت: «من به عهده مىگیرم که شولوخف خودى است.» و الّا، مسؤولینِ فرهنگىِ نظامِ سوسیالیستىِ شوروى، مدّعى بودند چون شولوخف اهل قزّاقستان است، لذا در رمان خود، احساسات قزّاقى و بومىِ منطقهى «دُن» را منعکس و القا کرده است. بههرحال، این نویسنده، یک ضدّ انقلاب بوده است که تبدیل به فردى انقلابى مىشود و چنان رمانى را مىنویسد. ما چنین کسانى را نداریم. اگرچه قبل از انقلاب هم رماننویس نداشتیم؛ اما هنرمندان برجستهى معروفِ آن زمان، خیلى به ندرت به انقلاب گراییدند. واقعاً به ندرت به این طرف آمدند. از آن نویسندگان معروفِ حسابى، از آن شاعران معروفِ حسابى، از آن طنزنویسان معروفِ حسابى، از آن موسیقیدانان معروفِ حسابى، از آن فیلمسازان معروف - اگر چه در این میدان، اثر چندان برجستهاى مثل شعر و ادبیّات نداشتیم - از آن ادباى معروفِ حسابى و از آن مطبوعاتیهاى معروفِ حسابى، هیچ یک به این طرف نیامدند؛ هیچ یک! مربوط به :بیانات در دیدار هنرمندان و مسئولان فرهنگی کشور - 1373/04/22 عنوان فیش :اهمیت نقش فیلمسازان در جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : آنچه در مجموع مىخواهم عرض کنم این است که شما باید کارى کنید که جبههى خودى را، از هزم و سایش و ریزش نجات دهید. جبههى خودى هم، به شما برادران و خواهران نگاه مىکند. در حدّى که شما آقایانِ حاضر در جلسه را مىشناسم - اسامى شریف خواهران را نمىدانم. چون معرفى نشدند - مىبینم از مراکز مختلفى هستید. از حوزهى هنرى هستید، از کانون پرورش فکرى کودکان و نوجوانان هستید، از صدا و سیما هستید و از مجموعههاى کوچک هنرى از بخشهاى مختلف دیگر هم هستید. شاید بعضى از شما، همدیگر را هم نشناسید، یا با هم کار نکرده باشید و یا بعضى از شما، در بعضى دیگر عیوبى را سراغ داشته باشید. به طورى که اگر بپرسند «حاضرید با بغل دستى خود کار کنید» بگویید: «نه. من با این فرد کار نمىکنم.» ممکن است اینطور باشد و شما عیبى را در همدیگر ببینید. اما من که از یک نقطهى دیگر به مجموعهى شما که بعضىتان شاعرید، بعضىتان فیلمسازید، بعضىتان نمایشنامه نویسید، بعضىتان نویسندهاید، بعضىتان موسیقیدانید و بعضىتان سینماگرید، نگاه مىکنم، عیوب احتمالى را - که شاید وجود داشته باشد، شاید وجود نداشته باشد - نمىبینم. من مجموعهى شما؛ چه آخوندتان، چه غیرآخوندتان، چه زنتان، چه مردتان و چه جوان و پیرتان را - پیر، الحمدللَّه، خیلى ندارید - همانطور که گفتم - جمعى از آن سیصد و سیزده نفر را مىبینم. من مجموعهى شما را - هرجا هستید - مجموعهاى مىبینم که اگر یک وقت در دل خود احساس غربتى در این زمینه بکنم و ناگاه نور امیدى در آن بدرخشد، آن نور امید شمایید. این را حقیقتاً مىگویم. کسانى از شما را که مىشناسم، در واقع اینطور هستید. بدانید من مجموعهى شما را تقریباً هر شب بهطور خاص دعا مىکنم. حتى در دعا، از بعضى اشخاص و گروهها اسم مىآورم. مثلاً مجموعهى حوزهى هنرى، یا آن عدّهاى که با فلان کس پیش من آمده بودند. منظورم این است که به مجموعهى شما امید بستهام. البته این نکته را هم به شما بگویم که اگر خداى ناکرده همگىتان یک وقت بگویید «ما مىخواهیم این کار و فعّالیت و حضور را ببوسیم و کنار برویم»، عقیده ندارم که این میدان، خالى خواهد ماند؛ نه. عقیدهى من این است که بارِ خدا، زمین نمىماند. بنده از قبل از انقلاب به طلبهها و رفقاى جوانى که با من بودند، مکرّر در مکرّر مىگفتم این را شما بدانید که وقتى ارادهى الهى تعلّق گرفت، بارِ خدا زمین نمىماند. قرآن، ناطق به این است: «من یرتدّ منکم عن دینه فسوف یأتى اللَّه بقوم یحبّهم و یحبّونه.(2)» خدا دست دیگرى، پشت دیگرى و بَر و دوش و بازوىِ ستبرِ دیگرى را مأمور برداشتنِ این بار و حمل آن خواهد کرد. ولى بالاخره، کار به تأخیر مىافتد. در این شکى نیست که وقتى ما بخواهیم بارى را بر زمین بگذاریم، تا دیگرى بیاید و آن بار را بردارد، وقفهاى ایجاد مىشود. البته، وقفه در راه خدا، نارواست. استفاده از این فرصت و موقعیت هم که خدا به ما داده است تا بتوانیم این بار را برداریم، بزرگترین کارِ ماست. اصلاً بزرگترین افتخار این است که خدا ما را بندهى خودش بداند و از ما بخواهد که این بار را برداریم. لذاست که من عرض مىکنم: شما باید تلاش کنید تا جبههى خودى و آن جمع سیصد و سیزده نفرى بدرِ کبراىِ امروز، سایش پیدا نکند. مربوط به :بیانات در دیدار هنرمندان و مسئولان فرهنگی کشور - 1373/04/22 عنوان فیش :پرهیز از تقلید از روشهای دشمن در فیلمنامهها به بهانه جذب مخاطب جبهه مقابل کلیدواژه(ها) : سینما, سینمای غرب, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اگر به فکر این باشید که مخاطب جبههى مقابل را تصرّف کنید، ممکن است همین فکر، شما را وسوسه کند که به تقلیدِ کارِ جبههى مقابل بپردازید. بعضى از عناصر جبههى خودى که مثلاً داستان مىنویسند یا فیلم مىسازند، با این خیال که مخاطبین جبههى مقابل را جذب کنند، به مسائلى مىپردازند که نویسنده یا فیلمساز جبههى مقابل به آنها پرداخته است. مثلاً آنها براى جاذبهى فیلم از عامل زن - یعنى عامل جنسى - استفاده مىکنند؛ اینها هم همین کار را مىکنند. این کار، به هیچ وجه صحیح نیست؛ چون به سایش در جبههى خودى کمک مىکند. بنده این را قبول ندارم. نه فقط قبول ندارم، بلکه تصوّر مىکنم این فکر، غلط و این کار، اشتباه است. ما باید مخاطب خودمان را خلق کنیم. اگر دشمنِ ما با تکرار یک حرف، گوشها را با آن آشنا مىکند، ما نباید مجبور شویم حرفى را که او مىخواهد، تکرار کنیم. اگر او با خوراندن یک خوراک، ذائقهى جدیدى براى مردم کشور خلق مىکند، ما نباید تبعِ آن ذائقهى خلق شده باشیم. خودمان باید ذائقهى دیگرى خلق کنیم؛ یعنى همانى که مطابق فکر و ایمان و عقیدهى ماست. خلاصه اینکه، اگر دشمن خصوصیّاتى را در کار خودش برجسته مىکند، ما تقلید نکنیم. فرض کنید دشمن در قصّه و شعر و فیلم و فیلمنامهى خود، از خصوصیت انتقاد از وضع موجود استفاده مىکند. آیا ما هم باید براى عقب نماندن از او، در قصّه و شعر و فیلم و فیلمنامهى خود، از وضع موجود انتقاد کنیم؟ مىدانید نتیجهى این کار چه خواهد شد؟! مىدانید آخرش به کجا خواهد رسید؟! آیا انتقاد از وضع موجود یک ارزش است که ما آن را ارزش به حساب بیاوریم؟! اصلاً چرا از وضع اسلامى و الهى خودمان انتقاد کنیم؟! چرا انتقادى کنیم که به معناى عیب جویى، ایرادگیرى و نیش زدن است؟! چرا به خودمان نیش بزنیم؟! آیا وضع موجود، اشکالى دارد؟ اگر دارد، همّت بگماریم تا اشکال را برطرف کنیم. چرا خرابش کنیم؟! ما نباید به خودرُوى که در گردنهى نفسگیرى، نالهکنان بالا مىرود؛ حرکتش کُند است و مشکلى دارد، سنگ بزنیم. چون اگر سنگ بزنیم، متوقّف مىشود. باید به آن خودرو کمک کنیم و هُلش بدهیم تا بالا برود. مربوط به :بیانات در دیدار هنرمندان و مسئولان فرهنگی کشور - 1373/04/22 عنوان فیش :پرهیز از انتقاد نابجا به تقلید از جبهه مقابل به بهانه جذب مخاطب کلیدواژه(ها) : سینما, سینمای غرب نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : امروز سیاست جبههى مقابل، همان سیاست است. به قول معروف، استدلال و منطق چرندى هم براى آن درست کردهاند و مىگویند: باید «بر سلطه» باشیم. چرا انسان «بر سلطه» باشد؟ مگر دیوانه است که «بر سلطه» باشد؛ آن هم سلطهى خوب و الهى؟! شما به دولتهایى که از اوّل تاریخ تا به امروز در دنیا و در ایران خودمان روى کار آمدهاند نگاه کنید! آیا دولتى مثل این دولت و دولتمردانى مثل این دولتمردان که پاک، سالم، وطندوست، مردمدوست، خداپرست و خداترس باشند سراغ دارید؟ چرا انسان با اینها مخالفت کند؟ تاریخ خودمان را بردارید و بخوانید. این از تاریخ دوران پهلوى که هیچ؛ واویلاست. تاریخ دوران قاجاریه را بخوانید و ببینید در اواسط و اواخر این سلسله، رجال کشور چه کسانى بودهاند! ببینید کسانى که امروز بر سر کارند، جانشین کیانند! با این حال، آیا سزاوار است که به تبع عناصر جبههى دشمن، در آثار هنرى خودمان حتماً نیشى به دستگاه بزنیم؟ چرا؟ چه داعى داریم که بیهوده به آتشى که آنها مىافروزند باد بزنیم، یا آب به آسیاب آنها بریزیم؟ استفاده از عامل جنسى در فیلمها، یا طرح چهرههاى ضدّانقلاب و مخالف نظام، از کارهاى آنهاست. آنها اصرار دارند که از چوب هم آدم بتراشند و معرفى کنند. چهرهى پوسیدهى فسیل شدهاى را مىآورند و به مطرح کردن شعرش و اسم و فلانش مىپردازند. آیا ما هم باید همان را تکرار کنیم؟ چرا؟ ما چه داعى داریم. مربوط به :بیانات در دیدار هنرمندان و مسئولان فرهنگی کشور - 1373/04/22 عنوان فیش :لزوم رعایت جذابیت و زیبایی در فیلمهای حزباللهی و و جود نمونههایی در این زمینه کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در باب جاذبهها هم، معلوم است که اعتقاد من چیست. یک وقت به چند تن از برادران که اینجا هم حضور دارند، گفتم: «اگر بنا شد فیلم یا برنامهاى حزبالّلهى باشد، عقیدهى من این نیست که اُمّل و بىجاذبه و بد و قدیمى و تکرارى باشد؛ نه. بنده معتقدم مىشود برنامهاى، هم حزبالّلهىِ واقعاً مسلمانىِ ناب باشد و هم بسیار زیبا و شیرین و جذّاب. مىشود این کار را کرد.» البته این هم که مىگویم «مىشود»، نه اینکه بخواهیم آرمانگرایى کنیم. اتّفاقاً مواردى از آنچه مورد نظر است، وجود دارد و بد نیست همینجا از آنها اسم ببریم. یکى از موارد، مربوط به آقاى رهگذر است که البته مىخواستم خصوصى به ایشان بگویم. برنامهى رادیویى صبح جمعهى آقاى رهگذر، انصافاً برنامهى کم نظیرى است. برنامهى بسیار خوبى است. نمىدانم شما خانمها و آقایان، اصلاً وقت دارید این برنامه را بشنوید؟ اصولاً از وجود چنین برنامهاى خبر دارید یا ندارید؟ اینطور که به نظر مىرسد، خودِ رادیوییها هم نمىدانند قضیه چیست؟! این آقا که خودش در رادیو کار مىکند، مىگوید: «ظهر جمعه»! نخیر! ایشان برنامهى بسیار خوبى دارند که از ساعت هشت و نیم تا نُه صبح پخش مىشود. واقعاً گاهى اتّفاق افتاده که خودِ من با دستپاچگى ساعت را نگاه کردهام که ساعت هشت و نیم نگذشته باشد و بنشینم این برنامه را گوش کنم. البته مدّتى پیش به ذهنم بود بگویم ولى غفلت کرده بودم که اطّلاع بدهید، ایشان زحمت بکشند و به اینجا بیایند تا من حضوراً ازشان تشکر کنم. برنامهى رادیویى ایشان که در خصوص زندگى پیغمبر است، کششِ این را دارد که به همهى زبانهاى زندهى دنیا ترجمه شود. من در این موضوع واقعاً دقت کردهام که مىگویم. یعنى اگر همین امروز برنامهى ایشان به زبان عربى ترجمه شود و کارى کنیم که به وسیلهاى، این برنامه، فرضاً از رادیو کویت یا رادیو سعودى - بىآنکه بگویند مال کجاست - پخش شود و بعد مستمعین بفهمند این برنامه در ایران تهیه شده است، خودِ این به قدر یک عالم، تبلیغات به نفعِ ایران دارد. مسلماً براى مردم جذابیّت خواهد داشت و در مردم ایجادِ جذابیّت خواهد کرد. پس ببینید که مىشود! البته ایشان براى آمادهسازى و پخش این برنامه، از عناصر و عوامل گوناگونى استفاده کردهاند. من نمىدانم سازندهى این برنامه کیست. همینقدر مىدانم که نویسنده، آقاى رهگذر است. از سازندهى برنامه هم - هر که هست - اگر اینجا حضور ندارند، باید جداگانه تشکّر کرد. اما ایشان - آقاى رهگذر - نوشتهاند و انصافاً هم بسیار خوب نوشتهاند. البته در خصوص این برنامه، تذکّرات و انتقاداتى هم دارم که بعداً به خودشان عرض خواهم کرد. یا از موارد دیگرى که مىشود به آن اشاره کرد، فیلم بسیار خوبى است که آقاى «حاتمىکیا» ساختهاند. به اسم آقاى «شمقدرى» اشاره شد. باید بگویم ایشان هم فیلمساز قابلى است. البته فیلمهاى دیگرى هم که آوردند، خیلى خوب است؛ اما فیلمى که الان در ذهن من است، فیلم آقاى حاتمىکیاست. این فیلم، فیلمِ بسیار خوب، زنده و برجستهاى است که اینجا آوردند و ما دیدیم. البته نه اینکه انتقاد ندارد. چرا؛ انتقاد هم دارد؛ اما انتقاد داشتن، دلیلِ بد بودن نیست. پس، مىشود با رعایت موازین و ارزشها، کار هنرىِ بسیار خوب و پر جاذبهاى تولید کرد. ما در زمینهى آثار سینمایى، خوشبختانه، فیلمهاى خوب، کم نداریم. به اسم آقاى شمقدرى اشاره شد؛ یادم آمد که فیلمنامهى «بر بال فرشتگان» خودشان را آوردند و من خواندم. هم فیلمنامه خیلى خوب بود، هم فیلم. نمىدانم فیلمنامه را هم خودشان نوشته بودند یا نه؟ واقعاً ما چنین کارهایى داریم. مربوط به :بیانات در دیدار هنرمندان و مسئولان فرهنگی کشور - 1373/04/22 عنوان فیش :تهاجم فرهنگی دشمن برای سست کردن ایمانها بهوسیله شعر، داستان و نمایشنامه کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اینکه شما مىبینید بنده مسألهى تهاجم فرهنگى را مطرح کردم و گفتم؛ روى آن اصرار ورزیدم؛ راجع به آن حقیقتاً غصّه خوردم و تلاش کردم و باز هم به فضل الهى تلاش مىکنم؛ گاهى در ریزِ مسائل وارد شدم و اگر کسى در این زمینه به من اشکالى کرد، در یک سخنرانى به اشکال او جواب دادم، همه به خاطر این است که چنین میدان و صحنهاى را به طور واضح مشاهده مىکنم و مىبینم که اینها چطور با استفاده از همان توانى که در خودشان هست، از ضعفهاى جمهورى اسلامى استفاده مىکنند. عمدهى نظر اینها هم سست کردن ایمانها، کور کردن امیدها، متشتّت کردن جبههها و جذب کردن سرمایههاست. چند نکتهاى که گفتم، اساس کار اینهاست. اگر شما مىگویید «نه»، هیأتى را مأمور کنید یا خودتان وارد شوید و مثلاً گزیدهاى از مقالات همین چند مجلّهاى را که هست - مجلاّتى که در خارج منتشر مىشود و از خارج مىآید - شعرهایى را که مىسرایند و داستانها و نمایشنامههایى را که مىنویسند، بخوانید و ببینید اوضاع چگونه است و مىخواهند چه کار کنند. همین است که گفتم! مىخواهند ایمانها را سست و امیدها را کور کنند. مىخواهند اگر سرمایهاى هست، جذب و تصرّف کنند. مىخواهند در جمعها، اختلاف و تشتّت ایجاد کنند. اینها این شیوهى کار را دنبال مىکنند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از بسیجیان - 1372/08/30 عنوان فیش :نمایش عظمت حضور مردم در صحنههای گوناگون بهوسیله کتاب، نقاشی، عکاسی، فیلم، نمایش، داستان و دیگر قالبهای هنری کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : بنده به جرأت مىتوانم ادّعا کنم: اگر حضور مردمى نبود؛ اگر نیروهاى بسیج نبودند که در طول این سالهاى متمادى، از خانهها و مدرسهها و کارخانهها و ادارات و شهرها و روستاها و از سنین مختلف و از زن و مرد، به سمت صحنهها و میدانهایى که به آنها نیاز بود، سرازیر شوند، نه در جنگ قادر مىشدیم از کشور، آنچنان که شایسته است، دفاع کنیم و نه در صحنههاى دیگرى که تا امروز تقریباً هر لحظه در مقابل دشمنان داشتیم، مىتوانستیم آن قدرت ملى خودمان و پایدارى جمهورى اسلامى را به همهى دنیا ثابت کنیم. این، بسیج بود که چنین قدرتى را به ما داد. این تاریخچهى چندینساله؛ چه آنچه که در میدان جنگ نظامى اتّفاق افتاده است و چه آنچه که در صحنههاى دیگر مثل همین صحنههاى تظاهرات مختلف و حضور عظیم مردم در همهى صحنههاى گوناگون اتفاق افتاد، واقعاً تا امروز که ما باهم صحبت مىکنیم به گمان من، به رشتهى تحریر و گزارش کشیده نشده است. یعنى خیلى کتاب باید نوشت. خیلى تصویر و نقّاشى و عکاسى و فیلم و نمایش و داستان و بقیهى نشانههاى آثار هنرى باید به کار بیفتد، تا بتواند عظمت این حضور مردم و تأثیر آن را براى کسى که به چشم خودش ندیده است، نشان دهد. مربوط به :پیام به سومین سمینار نماز - 1372/06/16 عنوان فیش :استفاده از هنر سینما برای نمایش گوهر نماز و چهرهی نمازگزار کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : وحی الهی به پیامبر عظیم الشأن( صلی الله علیه و آله و سلم) چنین فرمان داد: و أمراهلک بالصلوه واصطبر علیها. امروز همهی شما خود را طرف این خطاب بشمرید و نماز را، حقیقت مقدس و گوهر درخشان را که عطیهی الهی به امت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) است، قدر بشناسید. در این وظیفه هر کسی سهم ویژهئی دارد: پدران و مادران با گفتار و کردار خود، فرزندان را به نماز تشویق و راهنمائی کنند. معلمان، شاگردان مدارس و دانشگاهها را در سمت و سوی این حقیقت درخشان به حرکت وادار نمایند. فضلاء و علماء و روحانیون محترم، امام جماعت در مراکز آموزشی و اقامتگاههای دانشجویان، برای نسل نو را فرصتی مغتنم بشمرند. نویسندگان کتابهای درسی، رازها و رمزها و درسهای نماز را در کتابهای درسی بگنجانند. وزارت ارشاد و سازمان تبلیغات و صداوسیما از هنر بویژه هنر سینما برای نشان دادند گوهر نماز و چهرهی نمازگزار بهره بگیرند. هنرمندان عزیز با زبان شعر و قصه و نقاشی و جز اینها، و با آفرینش آثار هنری با کیفیت، بلکه برجسته، دست چیرهی هنر را به کاری چنین شایسته مشغول سازند. در مدارس، معلمان و مدیران، و در همهی مراکز، مسئولان، با حضور خود در صفوف نماز، نمازگزاران را تشویق کنند. در گردهمائیهای علمی و فرهنگی و آموزشی و تبلیغی، نماز را در وقت خود همچون الهام بخش صداقت و هدایت به جای آورند. نویسندگان و گویندگان دینی دربارهی نماز و مفهوم و فلسفه و هدف و آثار و برکات و احکام آن بگویند و بنویسند. مردم، مساجد را با حضور در نمازهای جماعت که بهترین شیوهی نمازگزاردن است، رونق بخشند. در همهی بناهای عمومی و جایهائی که همواره به طبع حال، مردمی در آن گرد میآیند مانند فرودگاهها و وایستگاههای قطار و بندرها و عزیمتگاههای خودروهای همگانی و ادارات دولتی و بوستانهای شهری و مانند اینها نماز خانهها یا مساجدی بنا کنند و افزون بر این، مردم، هر زمین پاکیزه و مناسبی را به هنگام در آمدن وقت نماز، مسجد بشمار آورند و در آن به نماز بایستند. از اینگونه کاربری هر کسی و قشری از مردم، هست که هر کس باید کنکاش کند و سهم خود از این فریضهی همگانی را بیابد و بدان دست زند. مربوط به :مصاحبه با تهیهکنندگان مجموعه روایت فتح - 1372/06/11 عنوان فیش :انتخاب مضامین قوی و مناسب برای فیلمسازی کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : کار بسیار جالب و هنرمندانهاى است. اگر، إنشاءالله بتوانید فیلمنامههاى قوى داشته باشید، سریالسازى خوب است. البته ما از لحاظ هنرمند و بازیگر، خیلى مشکل نداریم. هنرپیشههاى خیلى قوىِ خوبى داریم. بخصوص در کار جنگ که عدّهاى حسابى وارد شدهاند و به میدان آمدهاند. لکن فیلمنامهها غالباً ضعیف است. امّا آنطور که ایشان به آن سریال که نمىدانم کجایى بود مثال زدند، فیلمنامه، خیلى قوى بود. فیلمنامهها به قدرى قوى، به قدرى هنرمندانه و دقیق تنظیم شده که انسان واقعاً حیرت مىکند که چقدر اینها را در ذهنشان خوب تنظیم کردهاند. این کار، کار ذهنى و کار فکرى است. بعد از آن، نوبت مىرسد به نقش کارگردان و هنرپیشه که باید قدرى روى آنها فکر کنید تا بتوانید چیزى در بیاورید که وقتى یک نفر نیم ساعت، چهل دقیقه نشست پاى این فیلم، یک سر و تهى داشته باشد و چیزى گیرش بیاید. یکمشت حوادث متتابع را سر هم نکنند ارائه دهند. یعنى باید یک مضمون داشته باشد؛ و لو مضمونِ داستانىِ قوى. خیلى هم دنبال مضامین اخلاقى براى هر قسمت، نباید بود. براى خاطر اینکه نفس این قضیه یک مضمون بزرگ دارد و همان کافى است. یعنى مضمون فداکارى و انقلاب و جنگ و اینها. لکن، بالاخره یک مضمونِ داستانىِ قابل قبول باید داشته باشد. قصّهاى باید باشد که شما را به خودش جذب کند. بعد از آن، نوبت مىرسد به کار بازیگرى که آن هم باید خیلى قوى باشد و امروز ظرفیتش در کشور هست. باید بگردید پیدا کنید. همین آقایى که اسم آوردید، کارگردان خوبى است. إن شاء اللّه، ایشان مىتواند از هنرپیشههاى خوب هم استفاده کند. لکن آن قسمت مستندسازى که من اصرار داشتم باقى بماند، به خاطر نقش ویژهى آن در حفظ فضاى جنگ در کشور است. نه اینکه بخواهیم القاى حالت جنگى بکنیم. الآن که عملًا جنگ نیست. لکن ما مىخواهیم نگذاریم آن احساسات و حالتى که در دوران جنگ بود، از حافظهها زدوده شود. باید ببینید در هر زمان چه چیز مناسب است و آن را تهیه کنید. اگر بتوانید مستندسازى را ادامه دهید، به نظر من کار مهم و خوبى است. البته در مستندسازى، نقش کلام همان کارى که خود مرحوم شهید آوینى مىکرد خیلى مهم است. هم نوشتار و هم بیان آن نوشتار، بسیار بسیار مهم است. اگر نکتهگوییهاى او نبود، خیلى از منظرهها اصلًا معنى نداشت. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان - 1372/02/15 عنوان فیش :اتقان کاری در فیلمسازی و دیگر عرصهها، شرط دستیابی ما به استقلال اقتصادی کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در کشور، هرکس، هر کارى را که به عهده دارد، خوب انجام دهد. فرمود: «رحم الله امرأ عمل عملًا فاتقنه»؛ خدا رحمت کند آن کسى را که کارى انجام دهد و آن را محکم و متقن انجام دهد؛ خوب انجام دهد. شما اگر یک پیچ را مىگردانید و سفت مىکنید، اگر یک چرخ را مىچرخانید، اگر جایى یک بخیه مىزنید، اگر ماشینى را گریسکارى مىکنید، اگر کتابى را چاپ مىکنید، اگر کتابى را مىنویسید، اگر سرِ کلاس درس مىدهید، اگر در بیمارستان به بیماران مىرسید، اگر در شهردارى مشغول تمیز کردن معابر شهرى مردم خودتان هستید، اگر گویندهاید، اگر نویسندهاید، اگر محقّقید، اگر روحانى هستید، اگر مشغول تحصیل و درس خواندن هستید، اگر در دانشگاه یا مدرسه هستید، اگر در کار هنر مشغولید، اگر فیلمسازید، اگر داستاننویس هستید، اگر روزنامهنگارید؛ هرچه هستید و هرکه هستید و هرجا کار مىکنید، باید سعى کنید کارى را که انجام مىدهید، درست انجام دهید، کامل انجام دهید، محکم انجام دهید، و کم نگذارید. این، یکى از شرایطى است که اگر محقّق شود، ما به استقلال اقتصادى مىرسیم. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان دستگاه قضایی - 1371/10/23 عنوان فیش :انعکاس «پایمال شدن حق در دستگاه قضائی کشورهای غربی» در فیلمهای اروپایی و غربی کلیدواژه(ها) : سینما, سینمای غرب نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : دستگاه قضایى باید صبغهى حمایت از مظلوم داشته باشد؛ همچنان که در دورههاى مختلف و در کشورهاى مختلف، دستگاههاى قضایى صبغههاى مختلفى داشتند. همین اروپاییهایى که اینقدر به استقلال دستگاه قضایىشان تظاهر مىکنند، در فیلمهایى که خودشان ساختهاند و در سینماها و سیماى ما نشان داده مىشود، جریان قضا را در کشورهاى اروپایى بازگو مىکنند و همه چیز نشان دهندهى آن است که قاضى به مرِ حق عمل نمىکند. مگر کسى از آنچه که در آنجاها مىگذرد و در طول زمان گذشته است، خبر نداشته باشد؛ ولى ما خبر داریم که چه گذشته است و همین حالا هم چه مىگذرد. با وجودى که تظاهر مىکنند، مىبینید تاریخ اروپا پر است از داستانها و قضایایى که نشانگر این است که در برهههایى طولانى از زمان، وظیفهى اصلى دستگاه قضا در بسیارى از کشورها یا همهى کشورهاى اروپایى و غربى، حمایت از طبقهى اشراف و صبغهى اشرافیگرى بوده است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگزاران فرهنگی - 1371/05/21 عنوان فیش :برنامهریزی روشنفکران غربزده برای حمله به اسلام و انقلاب از ابتدای فرآیند تولید فیلم و محصولات فرهنگی کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : این ملت، براى اینکه حیثیتش و کیان حقیقى و انسانى و اسلامى و انقلابى و فرهنگ ملىاش حفظ شود، احتیاج به مجاهدت و مقاومت و ایستادگى در مقابل تهاجم دشمن و تهاجم کردن به نقاط ضعف دشمن دارد. این را خودىها مىتوانند بکنند. من حرفم فقط همین است. من مىگویم: اگر مىخواهید هنر این کشور رشد و اعتلا پیدا کند، به هنرمند جوان مؤمن تکیه کنید. او مىتواند از اسلام و از انقلاب و از این کشور دفاع کند. و الّا آن کارگردان یا تهیهکنندهاى که وقتى فیلم را مىسازد، از پیش فکر مىکند که «این نکته را در این فیلم خواهم گنجاند، تا یکى از پایههاى اعتقادى این نظام را هدف قرار دهم» که از اسلام و انقلاب دفاع نمىکند! با زبان خاص فیلم و با همان شکلى که در فیلم امکان دارد، کار خودش را انجام مىدهد. یعنى اکتفا نمىکند به اینکه به انقلاب کمک نکند. فیلم مىسازد براى اینکه به انقلاب حمله کند! از اول که این فیلم را مىسازد، یا این داستان را مىنویسد، هدفش این است که کارایى نظام اسلامى را زیر سؤال ببرد و بگوید: «این نظام اسلامى، کارایى ندارد.» از اولى که این مقاله را مىنویسد یا این اثر هنرى را تولید مىکند، هدفش این است که نشان دهد این دولت کارایى ندارد؛ توان اداره ندارد. این، در حال خدمت به مصالح این کشور است یا در حال خیانت؟ به این مىشود تکیه کرد؟! معلوم است که نمىشود تکیه کرد! ما البته تصمیم نگرفتهایم کسانى را که خیال کردهایم خدمت نمىکنند یا خیانت مىکنند، یکىیکى به قانون معرفى کنیم؛ نه. هنوز خیلى کارها در این کشور در زمینهى فرهنگى وجود دارد که باید انجام گیرد. منظورم این است که در محیطهاى فرهنگى، به نیروهاى مؤمن تکیه شود. اینها سدى در مقابل تهاجم فرهنگى هستند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگزاران فرهنگی - 1371/05/21 عنوان فیش :بیاعتنایی به نمایشنامهها و فیلمهای انقلابی در مجامع جهانی کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : از جملهى روشهاى دیگرى که دشمنان در مجامع جهانى به کار زدند، این است من این را، واقعاً احساس مىکنم و از آن دردهاى خاموش است. انسان دوست مىدارد این چیزها را همهى مردم، به وضوح بفهمند که وقتى فیلم یا آثار و فرآوردههاى هنرى ایران مطرح مىشود، کارى که نشان از همین روحیات انقلابى در آن باشد، مورد بىاعتنایى قرار مىگیرد! این مجمع جهانى، مثلًا و به ظاهر، یک مجمع غیر سیاسى است؛ اما باطن قضیه، اینطور نیست. شما دیدهاید مجامع جهانى چه مىکنند! دیدید شوراى امنیت و سازمان ملل، با بوسنى هرزگوین چه کردند! دیدید سازمان «ایکائو»، در قضیهى هواپیماى ما که امریکا آن را ساقط کرد چه کرد. آمریکاییها خودشان گزارش دادند و گفتند «گزارش ایکائو با همکارى ارتش امریکا تهیه شد»! خوب، «ایکائو» مثلًا یک سازمان بىطرف بینالمللى است. اگر آن روز ما مىگفتیم «ایکائو این گزارش را مغرضانه نوشته است»، یک عده مىگفتند: «شما خیلى بدبین هستید. شما هم دیگر شورش را در آوردهاید! ایکائو یک سازمان بىطرف است. به امریکا و شما چه کار دارد!» بفرمایید! حالا سه، چهار سال گذشته، خود آمریکاییها اعتراف کردند و گفتند که گزارش سازمان «ایکائو» را، ارتش امریکا تنظیم کرده است و خلاصه اینکه، امریکا در انداختن ایرباس ایرانى، مقصر نیست! مجامع جهانى، این گونهاند. یکى دیگر از این سازمانها، اسمش «عفو بینالملل» است. علىالظّاهر هم، هیچ انگیزهى سیاسىاى مثلًا، ضدیتى با فلان و فلان ندارد. حالا عفو بینالملل را خفقان گرفته است! در بوسنى هرزگوین چندین هزار مسلمان را مىکشند و مثل برگ خزان روى زمین مىریزند، اینها اصلًا پیدایشان نیست؛ اما وقتى ما یک جاسوس خبیث و یک خبرچین بدجنس را مىگیریم و حکم اعدام که بسیار کمتر و کوچکتر از جنایات او به این ملت است برایش صادر مىشود، عفو بینالملل، دنیا را روى سرش مىگذارد که در ایران، چنین و چنان کردند! اینها بىطرفند؟! اینها غیر سیاسىاند؟! عین همین قضیه را، این مجامع هنرى جهانى، با فیلمهاى ما، با نمایشنامههاى ما، با کارهاى ویژه کودک ما و موارد دیگر دارند. چطور کسى مىتواند چشمش را روى هم بگذارد و بگوید «اینها غیر سیاسىاند»؟! چرا در همهى این مواردى که اینها جایزه دادند، یک مورد اثر انقلابى وجود ندارد؟! ما فیلم انقلابى نداریم؟! ما شعر انقلابى نداریم؟! ما نمایشنامهى انقلابى نداریم؟! این همه فرآوردههاى انقلابى که جوانان ما درست کردند، هیچکدام ارزش هنرى ندارد؟! بنده احتمال مىدهم اگر رویشان بشود، جایزهى نوبل را هم حاضرند به یکى از همین عناصر ضد اسلامى و ضد انقلابى بدهند؛ براى اینکه آنها را در دنیا بزرگ کنند؛ براى اینکه عناصر انقلابى را منزوى کنند! این، تهاجم فرهنگى نیست؟! مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگزاران فرهنگی - 1371/05/21 عنوان فیش :تربیت سینماگران، نمایشنامهنویسان و کارگردانان خوب و بزرگ بعد از انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : کسانىکه شخصیت درجه یک بشوند، در این مجموعهاى که انقلاب پدید آورده، زیادند. مادرِ میهن ما، در دوران استبدادهاى اواخر دوران پادشاهى، سِتَرون و عقیم شده بود. حقیقتاً آدمهاى بزرگ، نویسندگان بزرگ، هنرمندان بزرگ، بخصوص در بعضى از رشتههاى هنرى، پرورش پیدا نمىکردند. لکن امروز مىبینیم در میان بچههاى جوان ما، سینماگران خوب، نمایشنامه نویسان خوب، کارگردانان خوب، شعراى خوب و داستاننویسان خوب، زیادند. انقلاب است که این نیروها را آزاد کرد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگزاران فرهنگی - 1371/05/21 عنوان فیش :برنامه دشمن مبنی بر انزوا و تحقیر جریان فرهنگ و هنر و ادب انقلابی کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من وقتى به تنوّع ابزارهاى دشمن نگاه مىکنم، مىفهمم چقدر این قضیه براى اینها اهمیت داشت! یکى از کارها این بود که جریان ادب و هنر و فرهنگ انقلابى را در کشور تحقیر کنند و به انزوا بکشانند. این یکى از کارهایشان بود. از جمله کارهاى مهمّى که انقلاب کرده، یکى این است که یک عده عنصر فرهنگى و ادیب و هنرمند و داراى اقتدار فرهنگى تربیت کرده و بحمداللَّه کم هم نیستند. شعراى زیادى به وجود آمدند؛ داستاننویسان زیادى به وجود آمدند؛ نویسندگان قلمزنِ دقیقِ فارسىنویسِ محکمى به وجود آمدند و بحمداللَّه هستند. از اوّلِ انقلاب تا کنون، سیزده سال گذشته است. شما نگاه کنید ببینید کدام سیزده سال در دوران عمر فرهنگى و تاریخى ما، توانسته است شخصیتهاى درجه یک به وجود آورد؟ البته اینها تا شخصیت درجه یک بشوند، هنوز فاصله دارند؛ امّا کسانىکه شخصیت درجه یک بشوند، در این مجموعهاى که انقلاب پدید آورده، زیادند. مادرِ میهن ما، در دوران استبدادهاى اواخر دوران پادشاهى، سِتَرون و عقیم شده بود. حقیقتاً آدمهاى بزرگ، نویسندگان بزرگ، هنرمندان بزرگ، بخصوص در بعضى از رشتههاى هنرى، پرورش پیدا نمىکردند. لکن امروز مىبینیم در میان بچههاى جوان ما، سینماگران خوب، نمایشنامه نویسان خوب، کارگردانان خوب، شعراى خوب و داستاننویسان خوب، زیادند. انقلاب است که این نیروها را آزاد کرد. یکى از کارهاى دشمن، این شد که این مجموعههاى مؤمن را منزوى کند. جوان، بىتجربه است. به مجرّد اینکه ببیند در یک دستگاه رسمى کشور - مثلاً در یک مرکز فرهنگى کشور - دو نفر به او اخم کردند، به او بىاعتنایى کردند، او را تحقیر کردند؛ در حرکتش اثر مىگذارد و او را کُند مىکند. یا مثلاً وقتى ببیند که در مجلّاتِ بهاصطلاح ادبى و هنرى کشور، چهرههاى مخالف با این روش و خط را، بزرگ مىکنند، بر جسته مىکنند، تعریف مىکنند، این جوان دلش آب مىشود و روحیهاش را از دست مىدهد. وقتى یک فیلمساز، اثرش را به مراکزى مىبرد که مىتوانند از او استفاده کنند و کارى کنند که بتواند کارش را ادامه دهد؛ اما با بىاعتنایى به او مىگویند: «نه آقا؛ ما این را قبول نداریم. این طورش را قبول نداریم»، و بعد در همان حال ببیند انواع و اقسام کارهایى که از لحاظ مایههاى هنرى از کار او کمتر است امّا چون مایه اسلامى ندارد مورد قبول آنهاست؛ این جوان به خودى خود، منزوى و ناامید خواهد شد. من بارها از اعماق جان، قلبم براى این جوانان مؤمن و انقلابى، سوخته و گداخته است. بارها تأسّف خوردهام که چراباید به جوانان به این خوبى، بىاعتنایى شود!؟ اینها هیچ چیزشان ازآن کسانىکه در جاهایى به عنوان هنرمند معروف شدهاند، کمتر نیست. در بسیارى از امور، از آنها خیلى هم بهترند. اما به اینها بىاعتنایى مىشود. وقتىکه انسان مطلب را به درستى کاوش مىکند، مىبیند سرِ رشته مىرسد به اراده خباثتآمیزى در نقطهاى! مسؤولین هم متوجّه نیستند. مسؤولین فرهنگى، مردمان خوبى هستند؛ امّا در سطوح بالا، از کارهایى که در سطوح متوسط انجام مىگیرد، بىخبرند. لذا، این جوان، این مجموعه جوانان و این جریانها را، ناامید مىکنند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگزاران فرهنگی - 1371/05/21 عنوان فیش :فاسد کردن جوانان با فیلمهای جنسی وقیح؛ یکی از برنامههای دشمن در تهاجم فرهنگی کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : تهاجم فرهنگى، مثل خودِ کار فرهنگى، اقدامِ آرام و بى سر و صدایى است. یکى از راههاى تهاجم فرهنگى، این بوده است که سعى کنند جوانان مؤمن را از پایبندیهاى متعصّبانه به ایمان، که همان عواملى است که یک تمدّن را نگه مىدارد، منصرف کنند. همان کارى را که در اندلس، در قرنهاى گذشته کردند. یعنى جوانان را در عالم، به فساد و شهوترانى و میگسارى و این چیزها مشغول کردند. این کار، حالا هم انجام مىگیرد. من بارها گفتهام: عدّهاى وقتى در خیابان نگاه مىکنند و زنانى را مىبینند که حجابشان قدرى ناجور است، دلشان خون مىشود. بله؛ این کارِ بدى است. اما کارِ بد اصلى، این نیست. کارِ بد اصلى آن است که شما در کوچه و خیابان نمىبینید! کسى به کسى گفت: «چه کارمىکنى؟» گفت: «دهل مىزنم.» گفت: «چرا صداى دهلت در نمىآید؟» گفت: «فردا صداى دهل من درمىآید!» صداى فروریختن ایمان و اعتقاد ناشى از تهاجم پنهانى و زیرزیرکى دشمن - اگر شما ملت و عناصر فرهنگى بیدار نباشید - خداى نخواسته، آن وقتى درمىآید که دیگر قابل علاج نیست! جوان جبهه رفته ما را اگر محاصره کردند؛ اگر اوّل یک ویدئو در اختیارش گذاشتند و بعد او را به تماشاى فیلمهاى جنسىِ وقیح وادار کردند؛ شهوت او را تحریک کردند و بعد او را به چند مجلس کشاندند، چه خواهد شد؟! وقتى تشکیلاتى وجود داشته باشد، جوان را در اوج نیروى جوانى، فاسد مىکنند. و حالا دشمن این کار رامىکند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگزاران فرهنگی - 1371/05/21 عنوان فیش :به هنرمند جوانِ مؤمن تکیه کنید کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : این ملت، براى اینکه حیثیّتش و کیان حقیقى و انسانى و اسلامى و انقلابى و فرهنگ ملىاش حفظ شود، احتیاج به مجاهدت و مقاومت و ایستادگى در مقابل تهاجم دشمن و تهاجم کردن به نقاط ضعف دشمن دارد. این را خودیها مىتوانند بکنند. من حرفم فقط همین است. من مىگویم: اگر مىخواهید هنر این کشور رشد و اعتلا پیدا کند، به هنرمند جوانِ مؤمن تکیه کنید. او مىتواند از اسلام و از انقلاب و از این کشور دفاع کند. و الّا آن کارگردان یا تهیه کنندهاى که وقتى فیلم را مىسازد، از پیش فکر مىکند که «این نکته را در این فیلم خواهم گنجاند، تا یکى از پایههاى اعتقادى این نظام را هدف قراردهم» که از اسلام و انقلاب دفاع نمىکند! با زبان خاص فیلم و با همان شکلى که در فیلم امکان دارد، کار خودش را انجام مىدهد. یعنى اکتفا نمىکند به اینکه به انقلاب کمک نکند. فیلم مىسازد براى اینکه به انقلاب حمله کند! از اوّل که این فیلم را مىسازد، یا این داستان را مىنویسد، هدفش این است که کارایى نظام اسلامى را زیر سؤال ببرد و بگوید: «این نظام اسلامى، کارایى ندارد.» از اوّلى که این مقاله را مىنویسد یا این اثر هنرى را تولید مىکند، هدفش این است که نشان دهد این دولت کارایى ندارد؛ توان اداره ندارد. این، درحال خدمت به مصالح این کشور است یا درحال خیانت؟ به این مىشود تکیه کرد؟! معلوم است که نمىشود تکیه کرد! ما البته تصمیم نگرفتهایم کسانى را که خیال کردهایم خدمت نمىکنند یا خیانت مىکنند، یکىیکى به قانون معرفى کنیم؛ نه. هنوز خیلى کارها در این کشور در زمینه فرهنگى وجود دارد که باید انجام گیرد. منظورم این است که در محیطهاى فرهنگى، به نیروهاى مؤمن تکیه شود. اینها سدّى در مقابل تهاجم فرهنگى هستند. مربوط به :بیانات در جلسه بیست و هشتم تفسیر سوره بقره - 1371/03/06 عنوان فیش :نقش روشنفکران در جامعه: وارد کردن حقایق سیاسی به جامعه بهوسیله مقاله،شعر،فیلم، نمایشنامه و دیگر آثار هنری کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : این روشنفکرها هستند که در هر کشوری با نوشتن مقاله، با گفتن شعر، با تنظیم آثار هنری، با نوشتن نمایشنامه، با ساختن فیلمهای گوناگون ـ حقایق سیاسی را وارد جامعه میکنند و اینجا نقش روشنفکرها نقش برجسته است. البته این کار با آن بینش خاص روشنفکری انجام میگیرد روشنفکران حرفهای و به اصطلاح، روشنفکران ویژه دارای بینش برتری هستند و یک چیزهایی را میفهمند و چون مطالعه کردند و کار کردند و دقت کردند، کَاَنَّ یک چیزی را میبینند که آدم معمولی در جامعه، آن را نمیبیند مربوط به :بیانات در جلسه بیست و هشتم تفسیر سوره بقره - 1371/03/06 عنوان فیش :نمایش هنرمندانه «بیاقدامی روشنفکران در انقلاب اسلامی» در نمایشنامه آی بیکلاه آی بیکلاه کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه, نمایشنامه آی باکلاه آی بیکلاه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : روشنفکر نقش تبیین و راهاندازی دارد و آنها در اینجا پیشرو هستند، اما بعد که مردم بر اثر این تبیین به آگاهی رسیدند و یک چیزهایی را فهمیدند، نوبت حرکت و اقدام میرسد که حرکت و اقدام را مردم انجام میدهند و روشنفکرها غالباً اهل حرکت و اقدام نیستند، چون آنها ملاحظه دارند، ترس دارند، وابستگی دارند، احساس تکلیف نمیکنند و میگویند ما کارمان را انجام دادیم. بنده با بسیاری از روشنفکرهای نسل خودمان، آن زمان که در دانشگاهها و بیرون دانشگاهها رمان مینوشتند یا شعر میگفتند و کارهای سیاسی میکردند، از نزدیک رابطه داشتیم و میدیدیم اینها طلبکارند، مثلاً یک آقایی که شاعر خوبی بود و انصافاً شعرهایش هم اثر داشت خودش را تشبیه میکرد به ماکسیمگورکی انقلاب اکتبر شوروی! میگفت من دیگر کار خودم را کردهام، و با اینکه هنوز سالها مانده بود به پیروزی انقلاب و پیروزی مستلزم زندان رفتن و کتک خوردن بود، او همهی اینها را حذف میکرد و میگفت من ماکسیمگورکی انقلابم، به قول شماها فاکتور میگرفت و میگفت بقیه کارها را دیگران بکنند، و لذاست که اقدام را مردم میکنند. حالا اینجا برای اینکه شما بدانید این نکته از نکات روشنفکری است، یعنی وقتی نوبت به اقدام و حرکت میرسد آن وقت دیگر پای روشنفکر میلنگد، خود این یک حقیقت روشنفکری است و روشنفکرها همین را تحلیل میکنند. یک نویسندهای بود که الان مرده است البته این شخص ضدانقلاب است شد و گریخت، بعد هم مرد، یعنی ضایع شد و از بین رفت. در سالهای پیش از انقلاب نویسنده خوبی بود، نمایشنامههای خوبی هم مینوشت. یک نمایشنامهای نوشته بود بنام آی باکلاه، و آی بیکلاه که حاصل این نمایشنامه یک صحنهای را ترسیم میکرد که یک جمعی در یک کوچه هستند و یک آقایی بالای ایوانی ایستاده این جمع عصبانی و ناراحت را از وضعیت یک خانهای که در انتهای کوچه واقع شده از آنچه که در آن خانه هست و او میبیند اما مردمی که پشت دیوار بودند داخل خانه را نمیدیدند آن آقا از اطلاعات خودش به اینها کمک میکرد، یعنی به آن جمع میفهماند اینهایی که در خانه هستند دشمنند و در چه وضعیتی هستند؟ بعد که نوبت به اقدام شد و آن جمع خواستند حرکت بکنند هر چه به آن آقا اصرار کردند که میخواهیم حمله کنیم به این خانه تو هم از بالای ایوان بیا پائین او حاضر نشد بیاید پائین و دوباره این منظره تکرار میشود: یکی در مورد آی بیکلاه که منظورش انگلیس است و یکی هم در مورد آی باکلاه که منظورش آمریکاست، یعنی یک روشنفکر ایرانی وجود انگلیس و وجود آمریکا را در دو دورهی متمایز در داخل کشور تشخیص میدهد، کار زشت اینها و حرکت استعماری اینها و خیانتهای اینها را میبیند و برای مردم که در بینشان صنوف مختلف هستند بیان میکند (البته او چون ضد دین بود نگفته بود آخوند هم بینشان هست) و مردم که راه میرفتند بروند یک کاری بکنند به او میگویند تو هم بیا اما او میترسد و میلرزد و ناراحت میشود، بعد فرار میکند به یک گوشهای میگریزد. این نقش روشنفکر است!! مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1371/01/07 عنوان فیش :اغواگری غربیها بهوسیله فیلم و عکس کلیدواژه(ها) : سینما, سینمای غرب نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : آنها حتى در نشان دادن فیلم و عکس هم، نکات اغواکننده را رعایت مىکنند. مثلًا وقتى مىخواهند اعراب را در مجلّات یا روزنامههاى خودشان نشان دهند، تصاویرى انتخاب مىکنند که نشانگر یک عده زن و بچهى مظلوم آوارهى ستمدیده نیست. یا جوانانى را که با ظلم صهیونیستهاى ظالم پرپر مىشوند و از مواهب دنیا و همهى خیرات روى زمین محروم شدهاند، نشان نمىدهند؛ بلکه یک چهرهى خشن چفیه بسته را نشان مىدهند که اسلحه در دست دارد و مىگویند: «فلسطینیها اینهایند!» مربوط به :بیانات در دیدار اعضای گروه ویژه و گروه معارف اسلامی صدای جمهوری اسلامی ایران - 1370/12/13 عنوان فیش :اقتباس موسیقی اذان زاهد از آهنگ فیلم محمد رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : یک نکته را هم در خصوص اذانهایی که از صدا و سیما پخش میشود، متذکر میشوم. شما(*) به اذان غلوش اشاره کردید؛ اما عیب اذان غلوش این است که آهسته گفته شده است؛ اذان استودیویی است؛ مثل اینکه برای خودش حدیث نفس کرده است. اذان ابوزید هم همینطور است؛ او هم برای خودش گفته است؛ اینها برای دیگران اذان نگفتهاند. ما در اینجا به آقایان قرّاء مصری گفتیم که اذان باید از دل کنده بشود؛ یعنی اذان گلدستهیی بگویند؛ اذان استودیویی به درد ما نمیخورد! اذان گلدستهیی، مثل همان اذانی است که شما گفتهاید؛ یا اذان آقای شریف که انصافاً از آن اذانهای بسیار خوب و درجهی یک است. البته این اذان آقای شریف، نسخهی بدل است؛ اصلش را یک عرب گفته است و من سالها پیش این اذان را شنیدهام. مرحوم عطاءاللَّه زاهد میگفت که موسیقی متن فیلم محمّد رسولاللَّه را از اللَّهاکبر آن اذان گرفتهاند. اذان طوخی و اذان مؤذنزاده هم خوب است؛ اذان پُرحرارت و پُرمغزی است. آقای صبحدل مربوط به :بیانات در دیدار مدیران مراکز سازمان صدا و سیما در استانها - 1370/12/07 عنوان فیش :هشدار درباره از بین بردن شور انقلابی و روح دینی مردم کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : وقتى شما به کارهایى که امروز دشمنان ما در دنیا مىکنند، نگاه کنید - که حالا گاهى اندکى هم در داخل کشور از دهان این و آن صادر مىشود؛ یا با توجه، یا بىتوجه - مىبینید که درست مقابل همین اهدافى است که عرض کردم: یا مىخواهند اعتماد مردم را به دولت از بین ببرند و دولت را یک موجود ناتوان و ناشى و ناموفق در هدفگیرى و در حرکت معرفى کنند؛ یا مىخواهند شور انقلابى و روح دینى و دلبستگى مردم را به نظام کم کنند و بین مردم و نظام جدایى بیندازند؛ رؤوس مطالب تبلیغاتشان اینهاست؛باید کاملاً مراقب باشید که در تمام برنامهها، درست جهت مقابل را انجام دهید؛ هیچ برنامهیى خارج از این نیست. یک نمایشنامهى محلى که شما تنظیم مىکنید و در تلویزیون محلى یا در تلویزیون سراسرى پخش مىشود، یک مصاحبه که راجع به یک سنت محلى با یک نفر مىکنید، این مىتواند بار منفى یا مثبت داشته باشد. وقتى شما هوشیارانه به قضیه نگاه کنید، مىبینید که عجب، همه جا همان نقطهى اصلى و حساس است که انسان مىتواند روى آن انگشت بگذارد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از فضلای حوزهی علمیهی قم - 1370/11/30 عنوان فیش :فعالیت بچه مسلمانها در زمینه فیلمسازی بعد از انقلاب کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : بعضى از آقایان به من مىگویند که فلان برنامهى تلویزیون یا رادیو بد است. من غالباً بیش از شما آقایان رادیو و تلویزیون را گوش مىکنم و مىبینم؛ مىدانم آنجا چقدر اشکال هست؛ اشکالاتى هم هست که شاید خیلى از کسانى که به من مىگویند، به آن اشکالات خیلى توجه نمىکنند؛ اما بنده توجه مىکنم. البته من دائماً هم با آنها سروکار دارم؛ یعنى قضیه را هیچ رها نکردهام. من در این دو، سه سال اخیر به قدرى با رادیو و تلویزیون برخورد کردهام و رسیدهام که در طول این مدت، این مقدار با اینها برخورد نشده است. البته خیلى هم خوب شده و نسبتاً پیش رفته، اما اشکال فراوان است. این را بدانید، آنجایى که اشکال هست، مربوط به این است که ما آدمش را نداریم؛ آدمش را که داشته باشیم، خوب خواهد شد. آن فیلمى که در تلویزیون نشان داده مىشود، شما که پاى آن فیلم نشستهاید و قلبتان از شوق به رضوان الهى مىلرزد که از این فیلمها هست و واقعاً اشک انسان را در مىآورد آن فیلم توسط بچهمسلمانهاى ساختهشدهى بعد از انقلاب درست شده است. من اگر بخواهم بهطور کلى وضعیت کنونى کشور را براى شما ترسیم کنم، باید بگویم خوب است؛ اما توجه کنید که این خوب، خوب نسبى است و آدم به خوب نسبى راضى نیست. انسان وقتى از یک بیمارى سخت، تازه بلند مىشود و از تخت پایین مىآید و دو قدم راه مىرود، اگر از او بپرسند حالت چطور است، مىگوید الحمد للّه خیلى خوب شدهام؛ اما «خیلى خوب» آن وقتى است که بتواند بدود و بار سنگینى را بردارد؛ این، زمان لازم دارد. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران شبکهی دوم سیما - 1370/11/07 عنوان فیش :پوچ بودن مضامین فیلمنامهها، مهمترین نقص فیلمهای تولید داخل کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : شما در تولید فیلمهاى داخلى، میدان خوبى دارید. سراغ فیلمهاى خوب بروید و فیلمهاى خوب بسازید. حالا فیلم خارجى که شما مصرف مىکنید، چارهیى ندارید که به حد اکثر ممکن یعنى هرچه گیرتان مىآید اکتفا کنید؛ بالاخره فیلم خارجى است و در جاى دیگر ساخته شده است. باید در میان آن فیلمهایى که نشان مىدهید، این یکى بهتر از آنهاى دیگر باشد و تعارض کمترى داشته باشد؛ اما در فیلمى که شما مىسازید، این مسئله وجود ندارد! فیلمى که شما مىسازید، باید صددرصد در این جهت باشد؛ اگر یک درصد در این جهت نباشد، کمبود محسوب مىشود و قابل قبول نیست. من متأسفانه مىبینم که فیلمهاى داخلى ما نقصهاى زیادى دارد و مهمترین نقصش در فیلمنامههاست. ما هنرپیشههاى خوبى داریم، کارگردانهاى خوبى داریم، صحنهآراییها خوب است؛ اما مضمونها پوچ است و اصلًا مناسب با آن شکوه و اوج انقلاب و واقعیتهاى بسیار عمیق و ظریف و زیباى جامعهى ما نیست و آن پیچیدگى و عمق معارفى که در اختیار ماست، در آنها دیده نمىشود! در جامعهى ما، نمایشهاى انسانىِ بسیار بسیار پُرشکوه و زیبا وجود دارد؛ اما متأسفانه فیلمهاى ما اینها را نشان نمىدهد؛ سراغ چیزهاى خیلى کممایه، کمعمق و سطحى مىرود؛ آن هم با نگارشهاى خیلى ناشیانه! متأسفانه فیلمنامهها هیچ خوب نیست؛ یعنى خیلى خیلى ناقص و خیلى کم است. فیلمهایى که از کانالهاى تلویزیون نشان داده مىشود، غالباً این ضعف را دارد. البته من از سینماها خبرى ندارم و نمىدانم که وضع فیلمها چگونه است؛ لابد بهتر از اینها نیست! افراد بااستعداد و جوانان انقلابى را بنشانید و از آنها جدى بخواهید که بیایند مناظر بهیادماندنى انقلاب را در فیلمنامههاى بسیار هنرمندانه و انسانى و حاکى از اوج درک و فهم نویسنده که انسان گاهى در بعضى از فیلمنامههاى خارجى، این معنا را مشاهده مىکند تصویر کنند؛ بعد آنها را به سلک نمایش بکشید و نشان بدهید. خلأ فیلمهاى خارجى را در اینجا پُر کنید؛ به نظر من این تکلیف اصلى است. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران شبکهی دوم سیما - 1370/11/07 عنوان فیش :پرهیز از ملاحظه یک تیپ روشنفکری در برنامهسازی صداوسیما کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : بىشک در درون کشور ما کسانى هستند که همان انگیزههاى ضدیت با این گرایشِ به اصطلاح «بنیادگرایى» را دارند؛ شما از آنها اصلًا رودربایستى نکنید. در تنظیم برنامهى ادب و هنر، یا تنظیم برنامهى کودکان، یا فیلم و سریال، هیچوقت این فکر را نکنید که اگر ما این گرایش را نشان دادیم، ممکن است یک تیپ روشنفکرى که مثلًا خوانندگان فلان مجلهى هفتگى هستند، خوششان نیاید؛ بهدَرَک، خوششان نیاید! شما اصلًا کارى را بکنید که آنها خوششان نمىآید؛ هیچ ملاحظهى این چیزها را نکنید؛ نگویید ما این شخصیت را باید تجلیل کنیم، شاید آنها جذب بشوند؛ نه، شما ببینید آیا در تجلیل این شخصیت، نقطهى منفىیى وجود ندارد؟ نگویید ما باید با این آقا مصاحبه کنیم، یا سخنرانى این آقا را در فلان سمینار یا در فلان مجموعه پخش کنیم، براى اینکه آن جناح هم به این کانال علاقهمند بشوند؛ نه، شما نگاه کنید ببینید آیا این حرکت شما براى آن هدفگیرى اصلى که گفته شد ضررى دارد یا ندارد؛ اگر ضرر دارد، اصلًا ملاحظه نکنید که فلانکسان ممکن است با این کار جذب بشوند؛ نه، بگذارید جذب نشوند؛ کاملًا صریح عمل کنید. من یک آدم بستهى بىاعتناى به خواستها و هدفهاى به اصطلاح امروز دگراندیشان یا دگراندیشانه نیستم؛ نه، اسلام این مقدار سعهى صدر دارد که همهى حرفها را گوش کند؛ لیکن اینجا اصلًا مسألهى این نیست؛ در اینجا مسئله، مسألهى یک شخص در مقابل یک شخص نیست؛ اینجا مسألهى یگانه ابزار ناقص یک نظام در مقابل مجموعهى توطئههایى است که دارد انجام مىگیرد. بنده بیایم از همین یک ریالى که دارم، در مقابل میلیونها تومانى که دیگران دارند، بد استفاده کنم؛ براى اینکه مبادا آن دیگران بدشان بیاید، یا خوششان نیاید؟! این بههیچوجه عاقلانه نیست. کانال دو هم مثل کانال یک است. البته بر کانال یک هم این اشکال وارد است، بر کانال دو هم این اشکال وارد است. بر شماها اشکال وارد نیست؛ بر مجموع کار اشکال وارد است. البته مجموع کار عواملى دارد؛ از جملهى آنها ممکن است همین کمبود امکاناتى باشد که به آنها اشاره کردید و شما و من هم تا حدودى از آنها اطلاع داریم. این اشکال وارد است که الآن رادیو و تلویزیون ما، آن چیزى که من مىگویم، نیست؛ یعنى به طور ناقص هست؛ نه اینکه هیچ نیست. در برنامههاى شما هم برنامههاى خوب دیده مىشود. من گاهى برنامههاى شما را مثل برنامههاى کانال یک نگاه مىکنم؛ برنامههاى خوب و قابل تقدیرى است؛ برنامههایى است که نشان مىدهد روى آنها زحمت کشیده شده است؛ لیکن مسئله اصلًا این نیست؛ مسئله این است که ما باید مجموعه را درست کنیم؛ یعنى همین کهنخرقهى خویش پیراستن به از جامهى عاریت خواستن ما باید تا آنجا که مىتوانیم، از همین کهنخرقه استفادهى بهینه بکنیم؛ چارهیى نداریم و مىتوانیم. اگر بگویید نمىتوانیم، من این را از شما قبول نخواهم کرد. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران شبکهی دوم سیما - 1370/11/07 عنوان فیش :لزوم هدفمند شدن برنامههای صداوسیما کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در یک جمله، «هدف» باید در همه چیز دنبال بشود؛ در برنامهى کودکان هم همین هدف باید دنبال بشود؛ در سرگرمى و تفریح هم همین هدف باید دنبال بشود؛ در میزگردها و مصاحبهها هم همین هدف باید دنبال بشود؛ در ارائهى برنامههاى فیلم و سریال هم همین هدف باید دنبال بشود؛ در کارهاى ادبى و هنرى و فرهنگى و غیره هم عیناً همین هدف باید دنبال بشود؛ منتها یک مجموعهى هوشمند وقتى مىخواهند هدفى را دنبال بکنند، راههاى چندصدگانه و گاهى چندهزارگانهى رسیدن به آن هدف را در پیش رو قرار مىدهند و براى هرکدام از راهها حکمى مىگذارند. اینطور نیست که اگر ما مىخواهیم مردم، مسلمان تربیت بشوند، راهش این است که در تلویزیون دائماً برایشان قرآن بخوانیم، یا تفسیر قرآن بگوییم، یا احکام توضیح المسائل را بیان کنیم؛ نخیر، این کار راههایى دارد. انسان مسلمان فقط آن نیست که احکام اسلامى را بلد است؛ انسان مسلمان ابعادى دارد؛ بینش او، روشن بینى او، نیروى باطنى او، نیروى روحى او، نیروى جسمى او، معلومات وسیع او، احساس برترى او در میدانهاى زندگى، همهى اینها عناصر دخیل در ساخت انسان مسلمانند. شما صد راه براى این مطالب در نظر بگیرید؛ هرکدام از راهها را به حساب خود بپیمایید، تا به این هدف برسید. عمده آن است که این هدف فراموش نشود، از آن تخلف نشود و عکس آن عمل نگردد؛ هدف ما این است. در دنیا کم نیستند دستگاههاى رسانهاى مجهز به همان تکنولوژىها و اسلوبها و ابتکارهایى که ایشان اشاره کردند که روز به روز دارد نوتر و پیچیدهتر مىشود و سرمایهى تأثیرگذار زیادى را ایجاد کردهاند که درست ضد نظر ما را دارند. بدون شک امروز رسانههایى وجود دارند که وقتى مىخواهند برنامهریزى کنند، این را رعایت مىکنند که چه بکنیم که مخاطب ما از اسلام دور بشود؛ به اسلام نزدیک نشود! آیا این برایتان قابل باور هست، یا نه؟ مربوط به :بیانات در دیدار مدیران شبکهی دوم سیما - 1370/11/07 عنوان فیش :پیگیری اهداف انقلاب در برنامههای صداوسیما مثل فیلم و سریال کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من با آن کسى که با تفکر اسلامى میانهیى ندارد، هیچ رودربایستى ندارم. شماها را نمىگویم؛ شما بچهمسلمانهاى خودمان هستید و دارید مثل من تلاش مىکنید؛ لیکن آن مخاطبى که فرضاً باور اسلامى در قلب او نیست و او این را نمىخواهد و این نوع عمل ما و تصرف ما و فعالیت ما را دوست نمىدارد، ما با او هیچ رودربایستى نداریم؛ نمىپسندد، نپسندد؛ خوشحال نمىشود، نشود؛ تلویزیون را مىبندد، در نهایت ببندد. البته باید تلاش بکنیم که تلویزیون را نبندد و گوش کند و ببیند؛ اما اگر فرض کردیم کار به آنجا رسید که یا ما باید هدف خودمان را دنبال نکنیم، تا او تلویزیون را نبندد؛ و یا اینکه هدف خودمان را دنبال کنیم، که طبیعتاً او تلویزیون را خواهد بست؛ در اینجا ما دومى را ترجیح مىدهیم؛ او تلویزیون را ببندد؛ زیرا بسیارند کسانى که تلویزیون را نمىبندند و همین را که من مىگویم، مىخواهند. بنابراین، در یک جمله، «هدف» باید در همه چیز دنبال بشود؛ در برنامهى کودکان هم همین هدف باید دنبال بشود؛ در سرگرمى و تفریح هم همین هدف باید دنبال بشود؛ در میزگردها و مصاحبهها هم همین هدف باید دنبال بشود؛ در ارائهى برنامههاى فیلم و سریال هم همین هدف باید دنبال بشود؛ در کارهاى ادبى و هنرى و فرهنگى و غیره هم عیناً همین هدف باید دنبال بشود؛ منتها یک مجموعهى هوشمند وقتى مىخواهند هدفى را دنبال بکنند، راههاى چندصدگانه و گاهى چندهزارگانهى رسیدن به آن هدف را در پیش رو قرار مىدهند و براى هر کدام از راهها حکمى مىگذارند. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای دفتر پژوهش و گسترش فرهنگ جبهه - 1370/10/16 عنوان فیش :بهرهگیری از گزارشهای تاریخی در فیلمسازی و نمایشنامهنویسی مانند فرهنگ جبهه کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : بر اساس سند تاریخى، کارهاى گزارشىِ فراوانى ممکن است انجام بگیرد. چقدر خوب است که آن کسانى که فیلم مىسازند، یا قصه مىنویسند، یا شعر مىگویند، یا نمایشنامه مىنویسند، از این نوشتهها و از این اسناد استفاده کنند. آن وقتى کارایى این نوشتهى شما به حد نهایت مىرسد، که در ادبیات و در هنرِ رایج مربوط به جنگ بیاید و به خورد آنها برود؛ همچنان که آن اسمها و لقبهایى که به آن اشاره کردید مثل حَسَن بىریا خودش موضوع یک داستان است؛ این باید بیاید و مثل نگینى که انسان در جاى مهمى آن را مىنشاند، در جاى مهمى قرار بگیرد. نگین پیاده شده، نگین است؛ وقتى هم بر روى انگشترى یا ظرف حساس و فلزى نشست، بر ارزش نگینىِ آن چیزى اضافه نمىشود؛ همان نگین است؛ فرقى نمىکند؛ اما درخشندگى و جلوهى آن چند برابر مىشود. مثلًا ملاحظه کنید، این فیروزههایى که جزو موقوفات امام رضا (علیه الصّلاة و السّلام) بود، مرحوم حافظیان آمد اینها را دانه دانه در ضریح آن حضرت روى قبهها نشاند و ضریح جلوه پیدا کرد. فیروزه، همان فیروزه است؛ ارزش گوهرى آن هیچ تفاوتى نکرده همان گوهر است لیکن جلوهى آن چند برابر شده است. این جلوه کمک مىکند تا افراد بیننده قدر آن را درست بشناسند؛ در آن درست خیره بشوند و دقت کنند و چیزهاى ریز آن را بفهمند و بشناسند؛ و الّا این خطنوشتهى خیلى زیبا را اگر ما نوشتیم و کنار گذاشتیم، کسى چندان توجهى به آن نمىکند؛ اما وقتى آن را تابلو کردیم، این تابلو فرصت مىدهد تا آنهایى که اهل این کار هستند، بیایند در ریزهکاریهاى این خطنوشته دقت کنند. شما این نسج زیبا و قیمتى را بافتید؛ اما این بافتن وقتى به همین شکل در اختیار افراد قرار مىگیرد، مبلغى از آن استفاده مىکنند؛ کمااینکه خود من از این نوشتههاى شما خیلى استفاده کردهام. من نوشتههاى شما را دوست مىدارم؛ بخصوص آن «فرهنگ جبهه» را، که انصافاً خیلى زیبا و شیرین بود؛ از آن قسمت لطیفهها، این بهتر بود. بااینکه لطیفهها هم یادگارى است، اما نمىدانم آن اصطلاحات چه حالتى داشت؛ انصافاً نکات پُرمغز و پُرمعنایى در آن دیده مىشد. من در جاهایى از این کتاب، نکاتى را هم یادداشت کردهام؛ بخصوص آنجایى که فهمیدهام این جمعکننده، به نکتهى خیلى ریزى از کیفیت نگارش و جمع کردن توجه کرده است. من در اینگونه موارد علامتى زدهام، و یا اگر خودم چیزى فهمیدهام، بعضى از آنها را یادداشت هم کردهام. علىاىّحال، اگر همینها در قالب داستان، شعر، فیلم و فیلمنامه بیاید، جلوهى جدیدى پیدا مىکند و بهتر مورد استفاده قرار مىگیرد. باید این توصیه را به همه کرد که از این مواد استفاده کنند؛ لیکن اساس کار این است که این روایات جمع بشود. شما باید همهى این روایات را جمع بکنید، تا بعد کسانى بیایند از این روایات به عنوان مصالح کار استفاده کنند و چیزهایى بسازند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از هنرمندان - 1370/09/04 عنوان فیش :لزوم شناخت هنر مطابق با زمان و انقلاب توسط هنرمندان کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : هنرمند هر دوره، آن کسى است که متعلق به آن دوره و ساختهوپرداختهى آن دوره و سرایندهى آن دوره است؛ والّا آن کسى که از دورهى قبل مانده و به یاد آن دوره قلم مىزند، متعلق به این دوره و ادبیات این دوره که نیست. من اگر بخواهم یک نمونهى کامل این موضوع را براى شما مطرح کنم، باید از یک رمان نام ببرم. من رمانى به نام «دل سگ» خواندم، که نویسندهاش روسى است. این رمان، داستانى علمى، تخیلى است و یک نمونه براى کار افرادى مثل ...(*) در امروز است که ممکن است آنگونه فیلم هم بسازند؛ اما اصلاً هنر امروز نیست؛ اصلاً غلط است، دروغ است؛ آن کپیهى هنر قبل است. گیرم که کپیهى کار امریکا و انگلیس و فرانسه نباشد، اما کپیهى هنر دوران قبل از انقلاب اکتبر است و هنر این روزگار نیست. این رمان، رمان کوچکى هم هست؛ اما بسیار هم هنرمندانه است. این رمان در ایران هم ترجمه شده و چاپ گردیده است؛ ولى شماها اسمش را هم نشنیدهاید. رمان «دل سگ»، یک رمان ضد انقلابى است که در حدود سالهاى 1925 یا 1926 - یعنى همان اوایل انقلاب روسیه - نوشته شده و نویسندهاش به انقلاب و به بعضى از کارها معترض است و آنها را مسخره کرده است؛ مثل همین کارهایى که در اینجا هم نظیرش را دیده بودیم. این اثر، اصلاً جزو ادبیات روسیه نیست. این رمان مىتوانست در دنیا پخش بشود. نمىشود گفت که آنجا پشت پردهى آهنین بود، یا در زمان استالین بود؛ نه، چرا در دنیا پخش نشد؟ چرا به عنوان یک اثر برجسته در دنیا ظهور پیدا نکرد؛ در حالى که «دن آرام» در دنیا به عنوان یک اثر برجسته مطرح است - بحث روسیه نیست - و به زبانهاى زندهى دنیا هم ترجمه شده است؛ یعنى اثر انقلاب است. من مىخواهم به شماها این را بگویم، آن کسى که مىگوید شماها هنرمند نیستید، او اشتباه مىکند؛ ممکن است غرض هم نداشته باشد. او اصلاً طعم هنر زمان را نمىشناسد. هنر زمان، هنرى است که در فضاى انقلاب و از زمین انقلاب بروید؛ و او شما هستید؛ غیر از شما کس دیگرى نیست. (*) نام این فیلمساز داخلى در آرشیو محفوظ است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از هنرمندان - 1370/09/04 عنوان فیش :استعداد هنری و سینمایی بچه مذهبیها کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : بچههاى ما خوشبختانه در طول این ده سال خیلى رشد کردند. من وقتى کارهاى این آقایان را که در سینما و در تلویزیون نشان مىدهند، مشاهده مىکنم، مىبینم که هرکدام از آنها که یک ذره به بچههاى انقلاب وصل است، لطفى دارد. این، نه از جهت وابستگى انقلابى است؛ نه، من اصلاً وقتى این فیلم را نگاه مىکنم، نمىخواهم روى این خیلى تکیه کنم که در سلیقهى من اثر بگذارد؛ خیر، آن چیزى که با انقلاب سروکار ندارد و دربست دست آن مجموعهى بسته است، حتّى از لحاظ هنرى هم سطحش پایین است؛ در آن، تصنع و دروغ و چیزهاى بىهنرانه هست، که من الان نمونههایى از همین فیلمها و سریالهایى که متأسفانه تلویزیون خودمان هم نشان داده، یادم هست؛ یکى از آنها همان سریالى است که پارسال در ایام نوروز نشان مىدادند - «میهمان» - چیزى که از اول تا آخرش هجو و چرند بود. با اینکه برخى از بازیگرانش خوب بودند، اما اصلاً هیچ چیز نداشت؛ یک چیز بىمضمون و بدمضمون و بىمزه و واقعاً چرند، که مخارج زیادى هم برایش صرف شده بود. این به خاطر آن است که پاى بچههاى انقلاب به اینجاها نرسیده بود. آنجایى که در سناریو یا در بازیگرى، یک ذره به بچههاى مذهبى وصل مىشود، روحى پیدا مىکند. این نشاندهندهى آن است که استعداد هنرى در این بچههاى ماست، نه در آن گذشتهها. طبیعى است که آنها تخطئه کنند؛ که حالا نمىخواهیم وارد این جزییات بشویم. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1370/08/01 عنوان فیش :هنر را با معیارهاى اسلامى یاد بگیرید و آن را به کار ببرید کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من یک جمله هم به دانشجویان هنر عرض بکنم. هنر، بهترین وسیله براى انعکاس همین مفاهیم و همین مسائل است. متأسفانه دشمنان اسلام و ایران و شرف و عزت ما، از هنر هم سوءاستفاده کردند؛ هنوز هم دارند مىکنند. از شعر و نقاشى و داستان و فیلم و نمایش و بقیهى شعبههاى هنر، به عنوان ابزارى براى کوبیدن فضیلت، از بین بردن حقایق و فضایل معنوى و اسلامى، و سوق دادن به مادّیگرى و عیش و عشرت مادّى، سوءاستفاده مىکنند. چه کسى باید این را جبران کند؟ شما جوانان. اگر انقلاب و جامعهى اسلامى از هنر فاخر و برجسته برخوردار نباشد، نخواهد توانست مکنونات قلبى خود را به مخاطبان خودش برساند و با آنها ارتباط برقرار کند. شما فرض کنید اگر در یک جامعه، امکان حرف زدن همین سخنرانى کردن و همین گفتگوى با مردم را از صاحبان فضایل و افکار صحیح بگیرند و اجازه ندهند حرف بزنند، ببینید چه خسارت بزرگى پیش خواهد آمد. عین همین خسارت شاید از جهتى بزرگتر از این خسارت خسارت آن جمعى است که از ابزار هنر بىنصیب باشند؛ چون هنر چیزهایى را منعکس مىکند که بیان ساده و عادى نمىتواند آنها را منعکس کند؛ مخصوصاً به نسلهاى آینده و همینطور به نسل کنونى. هنر را مغتنم بشمارید و در جهت اسلامى به کار ببرید. هنر را با معیارهاى اسلامى یاد بگیرید و یاد بدهید و آن را به کار ببرید، تا بتوانید مفاهیم و ارزشهاى الهى و اسلامى را به مردم نشان بدهید. امروز دنیا محتاج حقایق اسلامى است. این آفتاب درخشان مفاهیم قرآن و معرفت قرآنى، امروز در دنیا مورد احتیاج ملتهاست. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1370/08/01 عنوان فیش :سوءاستفاده غربیها از هنر فیلمسازی برای کوبیدن فضائل معنوی و ایجاد گرایش به مادیگری کلیدواژه(ها) : سینما, سینمای غرب نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من یک جمله هم به دانشجویان هنر عرض بکنم. هنر، بهترین وسیله براى انعکاس همین مفاهیم و همین مسائل است. متاسفانه دشمنان اسلام و ایران و شرف و عزت ما، از هنر هم سواستفاده کردند؛ هنوز هم دارند مىکنند. از شعر و نقاشى و داستان و فیلم و نمایش و بقیهى شعبههاى هنر، به عنوان ابزارى براى کوبیدن فضیلت، از بین بردن حقایق و فضایل معنوى و اسلامى، و سوق دادن به مادیگرى و عیش و عشرت مادى، سواستفاده مىکنند. چه کسى باید این را جبران کند؟ شما جوانان. اگر انقلاب و جامعهى اسلامى از هنر فاخر و برجسته برخوردار نباشد، نخواهد توانست مکنونات قلبى خود را به مخاطبان خودش برساند و با آنها ارتباط برقرار کند. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای مجمع نویسندگان مسلمان - 1370/07/28 عنوان فیش :استفاده از هنرمندان قدیمی در فیلمها در عین اصالت دادن به هنرمندان انقلابی کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : استفاده از قدیمیها هم مسألهى مورد بحث بین شماها بوده است. طبق همان نامههایى که خانم ثقفى براى من فرستادند که من واقعاً از ایشان تشکر هم مىکنم؛ خیلى لطف کردند و زحمت کشیدند و بانى ارتباط من با شماها در این حد، و برآورده شدن آن نیاز معنوى من شدند دیدم که این یکى از بحثهاست. در این خصوص، دو نظر وجود دارد: یک نظر این است که الآن متأسفانه این نظر دارد عمل مىشود که ما میدان را باز کنیم، تا این غریبهها به داخل بیایند و ما دیگر اسیر و دچار این تازهکارهاى تازهرسیده نباشیم. استدلالشان این است که آن فرد قدیمى ادبیات بلد است، شاعر است، هنرمند است، نویسنده است، میدان ادبیات متعلق به اوست، بگذار بیاید؛ چرا نیاید؟ این ایده، قطعاً و بلاشک ایدهى غلطى است؛ از چند جهت هم غلط است. به نظر من، اگر بخواهیم براى غلط بودن این ایده استدلال کنیم، از سه، چهار جهت مىتوانیم استدلال کنیم. نظر دوم این است که نه، ما اینها را ردشان کنیم؛ براى خاطر اینکه اگر به این جوانهها و نهالهایمان نرسیم، خشک مىشوند؛ اینها باید پرورش پیدا کنند. این حرف درستى است؛ منتها من مىگویم که ما با توجه به یک اصل، باید از ادبیات و از هنر قدیمیها استفاده کنیم؛ و آن عبارت است از اصالت دادن به این نسل انقلابىِ خودى ادبیات و هنر. اگر در جایى دیدیم اصطکاک پیدا شد، آن را حذف کنیم، این را نگهداریم. سرمایهگذارى و خرج پول را در آن حدى بکنیم که این جوان تازهرس بتواند مثل مدیر انقلابى یک کارخانه عمل کند. شما یک مهندس انقلابى را در رأس یک کارخانه مىگذارید، که احتمالًا صد نفر کارگزار از قدیمیها هم در این کارخانه یا در این شرکت کار مىکنند. ممکن است اینها آدمهاى کارآمدى هم باشند، اما مدیر اوست. اینطورى خوب است؛ یعنى استفادهکننده و منشأ و منبع قدرت و صاحب نظر و رأى، یک عنصر انقلابى باشد، و نوع کارى که با آن غریبهها مىشود، طورى باشد که این خودىِ انقلاب پژمرده نشود و از میدان خارج نگردد. رد کردن مطلق آن قدیمیها، هیچ مصلحت نیست؛ براى خاطر اینکه اگر رد کردیم، دو اشکال بزرگ به وجود مىآید: اولًا آنها سرمایههایى دارند که متعلق به ماست و ما از آن سرمایهها محروم مىمانیم. مثلًا فرض کنید همین هنرپیشهیى که دارد در این فیلم بازى مىکند، درست است که در ده فیلم زمان طاغوت هم بازى کرده، اما بالاخره این هنرپیشه متعلق به ماست؛ چنانچه بیاید در یک نقش خوب بازى کند، اشکالى ندارد؛ مگر کسانى که خیلى فاسد باشند. من نمىخواهم کلى بگویم که آنها را هم شامل بشود؛ اما همینطورى که شامل موارد استثنایى نمىشود، چه عیبى دارد که از همین افراد استفاده شود؟ مثلًا چرا از مشایخى استفاده نشود؟ مشایخى، یک هنرپیشهى خیلى خوب است؛ خیلى خوب بازى مىکند و بر کار خودش خیلى مسلط است. چند نفر دیگر هم از همین قدیمیها هستند که خوب بازى مىکنند؛ اینها بیایند. اشکال دوم این است که بالاخره عدهیى مىروند از اینها استفاده مىکنند. این صحنهى عظیم جمهورى اسلامى و انقلاب اسلامى است؛ فقط هم شما نیستید. کسانى پیدا مىشوند، مىروند به اینها ارزش مىدهند، اینها را ترجیح مىدهند، دودستگى به وجود مىآورند، زیر چتر اختلافات خطى قایمشان مىکنند؛ اصلًا وضعیت بدتر مىشود. آن وقت اینها کسانى مىشوند که باید به فلان دانشگاه دعوتشان هم بکنند و یکمشت از همین بچههاى حزباللهى انجمن اسلامى ما مثلًا برایشان کف هم بزنند! کمااینکه گاهى اوقات چنین چیزهایى هم اتفاق افتاده است؛ البته نه در مورد مشایخى، بلکه در مورد بعضیهاى دیگر. در جایى، از لج گروه مقابل، هنرپیشهى چرند و هنرمند بىربطى را آوردند و برایش مثلًا کف هم زدند! نه، این هم اشکال دوم است. بالاخره آن هنرمند، خودش را ظاهر خواهد کرد. پرىرو تاب مستورى ندارد چو دربندى سر از روزن برآرد او بالاخره خودش را نشان خواهد داد و شما محروم مىمانید. بنابراین، باید سیاست، جذب اینها باشد؛ منتها نه سپردن اختیار به آنها. باید هنرپیشهها و هنرمندان خوب را به کار گرفت. در این فیلمهاى تلویزیونى، من اشکال را بیشتر در این تهیهکنندههاى فیلم که خیلىهایشان هم وابسته به خود رادیو و تلویزیون هستند و مسئولیت احساس نمىکنند مىدانم؛ حتّى کارگردانها کمتر مسئولیت دارند. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای مجمع نویسندگان مسلمان - 1370/07/28 عنوان فیش :جذابتر شدن فیلمنامهها با افزایش مطابقت آنها با واقع کلیدواژه(ها) : سینما, سینمای غرب نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : چند شب پیش از این، نمایشنامهیى را در اینجا نمایش دادند «ایوب پیامبر» که خیلى خیلى خوب بود؛ کار یکى از همین آقایان رفقاى شما آقاى سلحشور بود. در این فیلمهاى فارسى، بااینکه هنرپیشههاى خوبى داریم و چند نفر هنرپیشهى واقعاً خیلى خوب داریم که از لحاظ بازى خیلى قویند این چند نفرى که معروف هستند اما بعضى از فیلمنامهها بىارزشند! واقعاً آدم تعجب مىکند که این فیلمنامهنویس، چطور نشسته این فیلمنامهى به این چرندى را سرهم کرده است! امسال در ایام نوروز سریالى را نشان مىدادند که ما هم هر شب متأسفانه نشستیم تماشا کردیم! دائماً انتظار داشتم که این سریال به جایى برسد؛ تا اینکه شب آخر تمام شد و به جایى هم نرسید و ما بورِ بور شدیم! بااینکه چند نفر هنرپیشهى خیلى خوب در آن بازى مىکردند، انصافاً هم خوب بازى مىکردند و فضاسازیهاى خوبى هم داشت، اما یک فیلمنامهى چرندِ چرند و خالىِ خالى داشت، که اصلًا اول تا آخرش یکذره خوب نبود، مطابق با واقع نبود، غلط بود، دروغ بود، و بعد هم بىمعنى و بىمزه تمام شد! ژاپنیها برمىدارند از زندگى معمولى و شخصى یک نفر، یک موضوع براى فیلم درست مىکنند، که مطابق با واقع است. اصلًا علت جاذبهى فیلمهاى ژاپنى هم این است. البته هنرپیشههاى خوبى دارند، اما علت جاذبه این است که درست مطابق با واقع است. این سریال «سالهاى دور از خانهیى» که نشان مىدادند، که همه را جذب کرد، حتّى امام را حاج احمد آقا مىگفت که امام مرتب این سریال را نگاه مىکردند علتش چیست؟ چون زندگىاى که آن شخص در فیلم دارد، و آن کارى که او دارد مىکند، درست مطابق با واقع است؛ یعنى همانى است که واقعیت دارد. اصلًا هنرمند این است؛ باید واقعیت را عکسبرگردان کند و به آدم نشان بدهد؛ حتّى آن مقدارى که آدم نمىبیند، برجسته کند، واقعیت را با همهى ریزهکارىهایش جلا بدهد و جلوى چشم آدم بگذارد. آن سریالى که اشاره کردم، اینطور نبود؛ آن سحرِ ماه رمضانش، آن افطارِ ماه رمضانش، آن مجلس روضهاش؛ آخر هم بىمعنى و بىمزه و بىواقعیت! واقعاً جامعهى ما این است؟! اصلًا هیچچیز سرشان نمىشود! در چنین فضایى، من نمایشنامهى «ایوب پیامبر» را واقعاً یک برداشتِ صحیحِ متینِ بىاشکالى از یک کار به آن مهمى دیدم. آدم اگر بخواهد زندگى یک پیامبر را نشان بدهد، کار آسانى نیست؛ آن وقت این آقاى سلحشور اینقدر قشنگ این نقش را بازى کرده بود. اولِ این نمایش اینطور است که کروبیانِ ملأ اعلى دارند مدح آن مثال ملکوتى و به اصطلاح قالب مثالى ایوب را مىکنند. آدم وقتى نگاه مىکرد، خیال مىکرد که واقعاً خود ایوب پیامبر آنجا ایستاده است. بعد از نمایش گفتم: من که آخوندم و این همه در زندگى پیامبران مطالعه کردهام، بعد از این نمایش تو، معرفت و ارادتم به حضرت ایوب بیشتر شد! و این خاصیت هنر است که دانستههاى ذهنى را به صورت ملموس در اختیار آدم مىگذارد. شماها چنین هنرهاى بحمد اللّه غزیر و پُرمایه در اختیارتان هست؛ باید کار کنید، باید زیاد کار کنید، باید بنویسید، باید قصه بنویسید، باید نمایشنامه بنویسید، باید اجرا کنید. این، آن کارى است که الآن وجود دارد. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای مجمع نویسندگان مسلمان - 1370/07/28 عنوان فیش :طولانی بودن راه برای اصلاح جهتگیریها در حوزه سینما کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : بعضى از چیزها از حیطهى بعضى از این تصمیمگیرىها خارج است. مثلًا ممکن است شما تصمیمگیرى کنید که در کشور فیلمى با این خصوصیات ساخته نشود. بنیادهایى که فیلم مىسازند، در اختیار شما نیستند. در اختیار نبودنشان هم به این معنا نیست که جایى وجود دارد که کلیدش در دست یکى دیگر است؛ حالا کلیدش را بگیریم و بگوییم همانهایى که ما مىگوییم، در بیاید. قضیه اینطورى نیست. آنجا هم یک مجموعهى انسانى هستند که تفکر و گرایشى دارند؛ بعضیشان هم عناصر خودى هستند؛ اگر غریبه بودند، مىگفتیم غلط کردند، باید توى سرشان زد و کلیدش را به دست فلانى داد، تا اینطور کار کند. البته در مجموعههاى متکى به ارادهى انسانها، هیچ جایش نمىشود اینطورى عمل کرد. اگر فرضاً با تدابیر خاص خودش مىشد، چیز دیگرى بود؛ اما اینها اینطور نیستند. مثلًا بنیاد فارابى یا آن مراکزى که بههرحال مربوط به وزارت ارشاد است، یک مجموعهى انسانى با تفکرى در باب هنر و ادبیات است و اعتقادش این است که باید این مشى را کرد. ما اگر بخواهیم این مشى را بگردانیم، راهى طولانى باید طى بکنیم. باید اینقدر بنویسیم، اینقدر بگوییم، اینقدر کار کنیم؛ راهش اعمال زور نیست. بنابراین، این مجموعهها را به یک معنا باید از دسترس دور دانست. یعنى گیرم که حالا مثلًا مجموعهى فارابى هم در اختیار یکى از شما برادران باشد، یا شما در آن مجموعه حضور داشته باشید، معلوم نیست که با این مدیریت خوب، بشود آنجا را خوب کرد؛ آنجا با بعضى از مراکز دیگر فرق مىکند. البته بعضى از مراکز دیگر اینطورى نیست. مثلًا در رادیو و تلویزیون اگر مسئول معارف یک آدم داراى بینش صحیح و قوى باشد، تأثیر قاطع مىگذارد؛ کمااینکه من پیشنهاد آقایان را در مورد مسألهى معارف هم قبول کردم. خانم ثقفى در این زمینه چیزى مرقوم کرده بودند و نظرات آقایان را نوشته بودند. یکى از پیشنهادها این بود که بخش معارف کلًا در اختیار یکى از شما آقایان گذاشته بشود. من این را قبول کردم و گفتم فکر درستى است. البته نمىدانم حالا چقدر اصلًا در این زمینه پیش رفتید؛ آیا بحثى شده یا نه؛ این الآن دیگر در ذهنم نیست. غرض، بعضى از جاها اینطور است. یا مثلًا میدان کار در کانون پرورش فکرى کودکان و نوجوانان اصلًا به گونهیى است که اگر فردى در آنجا باشد که داراى جهت درستى است، مىتواند همهى آن قطار را از این طرف برگرداند. یعنى تکیهى بعضى از جاها به ارادههاى فردى، کمتر است تا بعضى جاهاى دیگر. بنابراین، باید تدابیرى اندیشید. من موافقم که شما در خود این مجموعه که نشستهاید، روى این مسئله فکر کنید که براى اجراى این تصمیمات چه کار باید کرد. اىبسا تصمیمى را طورى بشود اجرا کرد، که تصمیم دیگر را آنگونه نشود. بنابراین، مىشود حتّى موردى بحث کنیم. شما به تصمیمى مىرسید، بعد مىگویید فرضاً فلان طور فیلمى وارد بشود، یا وارد نشود، یا مثلًا ده فیلم در این مقوله ساخته بشود؛ این یک تصمیم است. ممکن است تصمیم شما این باشد؛ خیلى خوب، حالا مىخواهیم ده حلقه فیلم بسازیم. فرض بفرمایید در همهى زمینههاى مربوط به زن مثلًا از کرامت زن، از حجاب زن و ... و سایر مسائلى که در جامعه مطرح است، باید ده حلقه فیلم ساخت؛ خیلى خوب، حالا مىخواهیم این را اجرا کنیم. اجراى این، نیروى انسانى مىخواهد، پول مىخواهد، ابزار مىخواهد؛ این ابزار در بعضى از مراکز هست، باید به اینها دستور داده بشود که مثلًا کارگردانى با هنرپیشههاى خودش مىآید و مىخواهد از امکانات اینجا استفاده کند. ممکن است با فشار و با هُل ما این قضیه به صورت موردى حل بشود. بنابراین، گاهى هم مىشود موردى تصمیمگیرى کرد. پس، این را هم من قبول مىکنم که بایستى براى اجراى تصمیمات مجمع، تدابیر عمومى و موردى اندیشید. خلاصهگیرى مىکنیم: عمومیش به این صورت است که در جاهایى باید مدیریتهاى خاصى را به افرادى از جمع شماها داد. این کاملًا براى من حل شده و روشن است و باید این کار بشود؛ جاهایش را باید پیدا کنیم. در جاهایى هم بایستى سفارشهایى کرد و به دستگاههایى فشارهایى وارد آورد که این تصویب را اجرا کنند. در جاهایى هم باید پول در اختیار شماها گذاشت، تا شما خودتان بتوانید اجرا کنید. من فکر مىکنم که همهى انواعش قابل تأمین باشد؛ لااقل تلاش کنیم که هر مقدارش شد، تأمین بشود. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای کنگرهی شعر حوزه - 1370/07/15 عنوان فیش :کارایی هنر در انعکاس مفاهیم اجتماعی و مفاهیم انقلاب کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : این منظرهیى که الآن در مقابل ما هست جمعى دور هم نشستهایم؛ در سنین مختلف، در سطوح علمى مختلف، در اوضاع اجتماعى مختلف، با نظرات و افکار مختلف این را چه کسى خواهد توانست براى کسى که در این جلسه نیست، آنچنان توصیف کند که گویى او در این جلسه هست؛ حتّى از بعضى کسانى که در این جلسه هم هستند، بهتر و دقیقتر و ریزتر حقایق را ببیند؛ در حالى که اینجا هم نبوده است؟ آیا اصلًا چنین چیزى ممکن است، یا نه؟ بله، ممکن است. به چه وسیله؟ به زبان هنر. زبان هنر یعنى چه؟ یعنى توصیف با عکس، با فیلم، با مجسمه، با شعر، با رمان. اینکه شما مىبینید سیاستهاى استعمارى، علیه انقلاب و علیه همهى ارزشهایى که آنها با آن بدند، اینقدر روى هنر سرمایهگذارى مىکنند، به علت همین کارایى هنر است. شما بیرون بروید و شروع کنید به نقل کردن: بله، فلانجا بودیم، کسى اینطور شعرى خواند، کسى اینگونه گفت، کسى اینطور نشسته بود؛ اصلًا ممکن نیست آنطورى که هست، انعکاس پیدا کند؛ آن شخص، فقط خبرى مىشنود. اما با زبان هنر مىتوان همین جلسه را منعکس کرد؛ به طورى که اگر مثلًا عکاس هنرمندى از زوایاى خوبى از این جلسه عکس بردارد یا فیلم تهیه کند، بعد کسى که آن عکس یا فیلم را نگاه مىکند، اگر صاحبنظر و صاحبذوق و ریزبین باشد، چیزهایى را خواهد دید که ماها الآن شاید متوجه آنها نباشیم؛ مثلًا اینجا چند لباس فلان رنگ وجود دارد و کدام رنگها پهلوى هم نشستهاند. ببینید، اینها استنتاجهایى است که ما که در اینجا نشستهایم، اصلًا از آن غافلیم؛ اما نگاه هنرمند آن را فوراً حس مىکند و مىفهمد. برادران! اگر اینطور است، پس بدانید که ما این سلاح را آنچنان که باید، درست به دست نگرفتهایم. البته کشور و سرزمین ما، سرزمین هنر است؛ یعنى هنر جهانى از هزار سال پیش به این طرف، در مجموع مدیون سرزمین ماست، مدیون زبان فارسى است، مدیون هنرمندان ایرانى است؛ لیکن ما این سلاح را در اختیار نگرفتهایم. علت هم این است که عدهیى بودند، هنرمند هم بودند، صاحب جوهر هم بودند، اما نتوانستند خودشان را با انقلاب تطبیق بدهند؛ چون هنرمندى به معناى بقیهى خصال خوب که نیست. اىبسا هنرمندى که هنرش خیلى بالاست، اما آدم پست و حقیر و بد و فاسق و فاسد و خیانتکارى است. از این قبیل زیاد داشتیم، الآن هم داریم و جلوى چشممان فراوان قرار دارند. انقلاب آن وقتى مىتواند خودش را در قالب هنر بیاورد، که هنرمندِ خودى داشته باشد و خودش هنرمند را پرورش بدهد. البته یک عده از جوانان دارند این کارها را مىکنند؛ خیلى هم خوب است؛ شما هم در هرجا و به هر شکل هستید، این کار را بکنید. به برّایى این سلاح توجه کنید. به بهرهورى فراوان دشمن انقلاب از این سلاح توجه کنید. به اینکه مفاهیم انقلاب، خوب مىتوانند در قالب هنرهاى گوناگون واقع بشوند، توجه کنید و احساس نمایید که این یک ارزش است. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1370/05/23 عنوان فیش :برنامهریزی دشمن برای ازبین بردن عقبه مردمی جبهه انقلاب بهوسیله سینما، مطبوعات و رادیو تلویزیون کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : آنطور که من احساس کردهام و از مجموع کارهایى که دارد مىشود، فهمیدهام، این است که حملهى همهجانبهیى سازماندهى شده است. طبیعى بود که انقلاب در آغاز، روشنفکرجماعتِ اهل هنرِ اهل کارهاى روشنفکرىیى را که با دین و ایمان و روحانیت و تقوا و امثال اینها سر و کارى نداشتند، نتواند جذب کند. البته بعضیشان جذب انقلاب شدند؛ چون وجدانهاى بیدارى داشتند که آنها را جذب انقلاب کرد؛ عدهیى هم کنار ماندند و انقلاب نتوانست آنها را جذب کند. در سالهاى اول انقلاب، اینها جرأت نفس کشیدن نداشتند. این جماعت - که من از پیش از انقلاب هم از نزدیک آنها را خیلى مىشناختم و از روحیات و خصلتهایشان آگاه بودم - طبیعتشان این است که اهل خطر و اهل وارد شدن به صحنههاى سخت و دشوار و خطرناک نیستند. اوایل انقلاب، آن طوفان انقلاب اینها را وادار کرده بود که به خانههایشان بروند؛ حداکثر در پشت درهاى بسته درد دلى با همدیگر بکنند. تدریجاً که نشریهیى راه انداختند، قلمى زدند، در جایى حرفى زدند، کسى به نفعشان چیزى گفت، یک جا شعرى درآوردند و کسى اعتراضى نکرد، اینها دیدند مثل اینکه در این فضا مىشود سازماندهى کرد و کارى انجام داد. آن کارى که مىخواهند بکنند، این است که پشت جبههى انقلاب را کلاً در بازوهاى خودشان بگیرند. پشت جبههى انقلاب، مردمند. خط مقدم مسؤولانند، بعد وابستگان شدید به مسؤولان، بعداً هم خیل انبوه آحاد ملت. اینها فکر کردند که اگر ما بتوانیم کمندى دور این خیل انبوهى که پشت سر مسؤولانند، بیندازیم و اینها را در اختیار بگیریم، همه چیز حل خواهد شد. البته این درست است که اگر چنین چیزى را بتوانند، ضربهى محکمى به انقلاب خواهد خورد. اگر بتوانند فکر و ذکر و دل و هوى و هوس و احیاناً تشخیص عقلانى آن کسانى که پشت جبهه هستند، به سمتى جذب کنند، اینها را در بین دو بازوى خودشان گرفتهاند. این درست است؛ اما اینکه آیا مىتوانند یا نه، به نظر ما برآوردشان، برآورد سادهلوحانهیى است. خیال کردند که مىتوانند و شروع کردند؛ هدف این است. احساس مىشود که در سینما، در مطبوعات، حتّى در رادیو تلویزیون - که متعلق به دولت است، اما بالاخره عناصر آنطورى در آنجا حضور دارند - در سالنهاى فرهنگى، در جشنوارهها و در جابهجاى مناطق فرهنگى، یک بخش یا یک مهره از آن مجموعه در آنجا حاضر است و دارند کار مىکنند. اول هم فرهنگى محض حرکت کردند، اما حالا سیاسیش هم کردهاند. به دولت انتقاد بکنند، به نظام انتقاد بکنند، روى گذشتهى نظام علامت سؤال بگذارند. این کار انجام شده است. این کار، کار بسیار خطرناکى است. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان دستگاه قضایی - 1370/04/05 عنوان فیش :برنامهریزی غربیها برای نمایش دروغین استقلال، کارآمدی و قاطعیت دستگاه قضاییشان کلیدواژه(ها) : سینما, سینمای غرب نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در این فیلمهاى تبلیغاتى که بعضى از این کشورها مىسازند نه اینکه به اسم تبلیغات باشد؛ باطنش تبلیغاتى است سعى مىکنند که دستگاه قضائی خودشان را مستقل، کارآمد و قاطع نشان بدهند. ما از دستگاههاى قضائی خیلى از کشورهاى مادّى دنیا خبر داریم؛ آنطور که نشان مىدهند، نیست. اگرچه البته نقاط قوّتى در برخى از جاها وجود دارد، لیکن آنطور که سعى مىشود معرفى کنند، نیست. نشان مىدهند که قاضى، هوشیار و دلسوز و خستگىناپذیر و تأثیرناپذیر است. مىخواهند در این فیلمها و این داستانسرایىها، اینها را نشان بدهند و معرفى کنند. از این جهت است که اگر معلوم شد دستگاه قضا سالم است، در زمینهى مسائل عمومى کشور، نتایج بسیارى از آن مىشود گرفت. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان - 1370/02/11 عنوان فیش :لزوم انعکاس فرهنگ قرآنی کار و تلاش لله در نمایشنامهها، فیلمها،سینما، رادیو و تلویزیون کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اگر سى سال درست کار کردید، سى سال این جامعه را جلو بردهاید و سى سال پیش خدا ذخیره کردهاید. اگر درست کار کردید، سى سال خودتان جلو رفتهاید. این، فرهنگ قرآنى و اسلامى است. همین فرهنگ باید در هنر ما هم منعکس بشود. این مفاهیم باید در نمایشنامهها، فیلمها، سینما، تلویزیون و رادیوى ما انعکاس یابد. من نمىدانم این دستگاه رسمى هنرى ما، کى مىخواهد با اعماق تفکر اسلامى آشنا بشود. مىنویسند، غلط! اجرا مىکنند، غلط! در قالبهاى هنرى حرف مىزنند، غلط! چرا؟! منطق اسلام اینطور نیست. اسلام مىگوید، شما کارگر که خوب و با وجدان و با نیت حَسَن کار مىکنید، شما معلم که براى احساس مسؤولیت درس مىدهید، شما کارمند که براى پیشبرد جامعه و گشودن گرههاى جامعه کار مىکنید، هر یک ساعت کارتان، ذخیره و حسنهیى در پیش پروردگار است؛ هر یک ساعت کارتان، این ملت را یک ساعت جلو مىبرد. انسان از چنین کارى، دیگر خستگى و کسالت پیدا نمىکند. معلمان، کارگران کارخانهها و مزارع، صنعتگران، محققان، کارمندان دستگاههاى اجرایى، مدافعان از حریم امنیت کشور، و هر کسى که در هر نقطهیى از این کشور اسلامى مشغول چنین کارى است، باید بداند که در حال عبادت است. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای سیاستگذاری صدا و سیما - 1369/12/14 عنوان فیش :حفظ و انعکاس روحیه جهادی دوران جنگ در تلویزیون و سینما کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : نگذارید آن روح جهادىاى که در دوران جنگ تحمیلى بر صدا و سیما حاکم بود، از بین برود. آن روحیه، چیز بسیار مثبتى است. البته نمىگویم که مارش جنگ بزنید. جنگ نداریم که مارش جنگ بزنیم، یا گزارش جنگى بدهیم؛ اما جنگ هشتساله که فقط همان هشت سال نبود؛ جنگ هشتساله، یک تاریخ است. شما به ادبیات فرانسه نگاه کنید؛ مطمئناً بخشى از این ادبیات، مصروف به قهرمانیهاى دوران جنگ است. چهار سال جنگ بوده، که فرانسویها دو، سه سال آن را دچار فشار بودند و شکست خوردند؛ اما انواع مختلف قهرمانیها را، هم در میدان جنگ، هم در مبارزات مردمى داخل پاریس، هم در روابط انسانى و نظایر آن، نشان دادند. شما ببینید که اینها در رمانهاى فرانسوى چقدر تکرار مىشود. هرچند من با شعر آنها آشنا نیستم؛ اما بعضى از رمانهاى فرانسوى را که به فارسى ترجمه شده است، خواندهام. اصلًا در بهترین رمانها و در عالى ترین اثرها، نشانهى آن روزها باقى مىماند. شما ببینید در بارهى انقلاب روسیه، چقدر کتاب نوشته شده و چه حجمى از تفاخر وجود دارد و براى دیگران باقى گذاشتهاند. اینها چیزهایى نیست که تمام بشود؛ اینها باید باقى بماند. در سالهاى گذشته، سریالى تحت عنوان «روایت فتح» توسط جهاد منتشر شد که انصافاً چیز خیلى خوبى بود. مثلًا اینها را نگهدارید. روایت فتح که تمام نمىشود. «روایت فتح»، روایت فتح و شرح حال رزمندگان بود. براى هشت سال حادثه، اقلًّا هشت سال روایت وجود دارد. درعینحال، هفتهیى یک شب، یک ساعت مىگذاشتند. این نوع کارها را باید ادامه بدهید و اصلًا در سیاستها بیاورید. به صدا و سیما، به عنوان وظیفه و به عنوان بخشى از سیاست، بگویید که باید اینها را حفظ کنند. آقاى هاشمى و دیگران هم که در اینجا هستند، این حرفها را مىشنوند. شما باید حال و هواى آن را نگهدارید. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی و مسؤولان ستاد برگزاری دههی فجر - 1369/10/11 عنوان فیش :لزوم نمایش حضور مردم و حل شدن آنها در انقلاب در فیلمسازی درباره دهه فجر کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : فیلمها و سریالهایى که به مناسبت دههى فجر ساخته مىشود، باید یادآور خاطرههاى خوش انقلاب و نشاندهندهى حضور مردم و حل شدن آنها در انقلاب باشد و بدآموزى نداشته باشد. البته در گذشته، گاهى بدآموزىهایى در آنها بود که من حالا جزئیاتش را رها مىکنم و وارد آن نمىشوم. این فیلمها باید صحنههاى تظاهرات ضد امریکایى و ضد اسرائیلى را زنده کند. در گذشته، این نکات را به صدا و سیما هم گفتهام و برادرانى که از صدا و سیما در اینجا هستند، حتماً این موارد را منعکس کنند. بهترین خاطرهى انقلاب این است که همه از خودشان بیرون آمدند و در انقلاب حل شدند. در دوران انقلاب و در مقاطعى از دوران جنگ هم همینطور بود. ناگهان یک فرمان از امام صادر مىشد، مىدیدید که مردم دیگر سر از پا نمىشناسند. پدر به پسر مىگوید، من مىروم؛ پسر به پدر مىگوید، من مىروم؛ مادر به هر دو مىگوید، هر دوتان بروید. مال مىدهند، جان مىدهند و اصلًا خودى مطرح نیست. همین مقطعها بوده که انقلاب را نگهداشته است؛ اشتباه نشود. اینطور نیست که خیال کنیم در همهى این احوال دوازدهساله، ما هر لحظه انقلاب را نگه مىداشتیم. نه، لحظههایى هم داشتیم بندهاى انقلاب را باز مىکردیم. آنجایى که باز انقلاب جان گرفته، نفس کشیده و بالا آمده، همین مقاطع حساس است که ناگهان جمع کثیر و قابل توجهى، گاهى هم همهى مردم، دیگر از «خود» فراموش کردند و به میدان «کلّ» و میدان انقلاب و کشور و اسلام آمدند. البته چنین چیزهایى، فقط به برکت اسلام و دین قابل تحقق است و لاغیر. مراسم شما باید اینها را به یاد مردم بیاورد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از طلاب و دانشجویان - 1369/09/28 عنوان فیش :استفاده دشمن از سینما، رادیو و تلویزیون برای مبارزه با اسلام کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در هر جامعهیى، راه مبارزهى ساده و آسان با ادیان این است که راه عنانگسیختگى و مهارگسیختگى شهوات را باز کنند. در ایران، این کار را شروع کردند. یکى از راههایش - که جزو مهمترین کارها بود - کشف حجاب بود. یکى دیگر از راههایش، رواج میخوارگى بود که این کار را انجام دادند. کار دیگر این بود که رابطهى محدود زن و مرد را بشکنند. این، جزو کارهاى تجربهشده است. وسایل جدید علمى و پیشرفتهاى تمدن - مثل سینما و رادیو و تلویزیون و امثال اینها - نیز به آنها این امکان را مىداد که با خیال راحت این کارها را در جامعه انجام بدهند. این، غیر از مقولهى علم و سواد و فکریات و ذهنیات بود. مربوط به :بیانات در دیدار شرکتکنندگان در اولین کنفرانس اسلامی فلسطین - 1369/09/13 عنوان فیش :فیلمسازی گسترده یهودیها برای مظلومنمایی بعد از جنگ جهانی دوم کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در تمام اقطار عالم، همهى روشنفکران و نویسندگان و هنرمندان و کسانى که در تبلیغات، اندک دستى دارند، باید با احساس وظیفهى کامل نسبت به این قضیه، اداى تکلیف بکنند. بعد از جنگ جهانى دوم، یهودیها در سرتاسر دنیا، براى مظلومنمایى، صدها و بلکه هزارها فیلم درست کردهاند، تا چهرهى آنها را مظلوم، و چهرهى کسانى که با آنها مقابل بودند به صورت واقعى یا غیر واقعى ستمگر نشان بدهد. تا آنجا که ما اطلاع داریم، ظلمى که امروز به ملت فلسطین مىشود، هیچوقت به مجموعهى یک ملت نشده است؛ در حالى که متأسفانه افکار عمومى دنیا، از این ظلم مطلع نیست. این، بایستى درست بیان بشود. باید فیلمها ساخته بشود، باید کارهاى هنرى انجام بگیرد تا همهى افکار عمومى دنیا بدانند که چه مىگذرد. متأسفانه باید اعتراف کنیم که روشنفکران ما و کسانى که مىتوانستند، کوتاهى کردند. ما باید در سطح عالم، مسألهى فلسطین را آنچنان که هست، معرفى بکنیم. براى این کار باید سرمایهگذارى بشود و افراد، تلاش و کار کنند. این، نکتهیى بوده است که ما از آن غفلت کردهایم. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان صدا و سیما - 1369/05/07 عنوان فیش :پرهیز از سطحینگری وانعکاس حقیقی معارف اسلامی در فیلم ها و نماهای تلویزیونی کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اینطور نباشد که به نام اسلام چیزى را بگوییم که سست باشد، یا چیزى را ببافیم که فقط شکل، شکل اسلامى باشد؛ مثل این نماهاى تلویزیونى - عکس گنبد و بارگاه و مانند آن - که شماها براى فیلمها درست مىکنید و چیزى را از دور نشان مىدهید. ارایهى چنین چیزهایى از اسلام، یک چیز پوکِ پوچِ کممایه است که فقط یک زر و زیور دروغى، آن هم ظاهرى و سطحى را نشان مىدهد. حقیقتاً بایستى مفاهیم و معارف اسلامى پخش و منعکس بشود. علاوهى بر این، صدا و سیما کوشش کند که مردم متدین بشوند. یکى از وظایفى که واقعاً باید آقایان به آن توجه کنند، متدینسازى است. کارى کنید که مستمعتان بر اثر صحبت شما، حقیقتاً به صورت عمیق متدین بشود. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان صدا و سیما - 1369/05/07 عنوان فیش :نمایش پیشرفتها و دستاوردهای انقلاب در فیلمها کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : گاهى چیزهایى مشاهده مىشود که انصافاً سزاوار نیست. مدتى پیش، به مناسبت سالگرد پیروزى انقلاب، تلویزیون را نگاه مىکردم. برنامهیى بود که از پیشرفتهاى انقلاب تعریف مىکرد. دیدم فیلمى که نشان داده مىشود، به هیچوجه پیشرفت و سازندگى را ترسیم نمىکند. مثل این است که فرض کنید سرپرست بچهى یتیمى، در مقابل کسانى که اعتراض مىکنند، بگوید من واقعاً به این بچه خیلى کمک مىکنم؛ اما در همان حالى که این حرفها را مىزند، گوش این بچه را هم همینطور بپیچاند! به او متذکر مىشوید، درست است که مىگویید من حمایت و کمک مىکنم، اما عملت خلاف گفتهى تو را ثابت مىکند؛ یعنى آنچه که در واقع وجود دارد و چشم مىبیند، با زبان تطبیق نمىکند. من دیدم که این تلویزیون، همین کار را کرده است؛ یعنى از چیزهاى بىربطى فیلمبردارى کرده، آنها را نشان مىدهد، و درعینحال از پیشرفتهاى انقلاب هم مىگوید! آیا واقعاً پیشرفتهاى انقلاب همین موارد است؟ این همه کار در طول دوران انقلاب شده است. این نکتهیى که ایشان گفتند، خیلى مهم است. ایشان مىگویند سرمایه گذاریهایى که ما بعد از انقلاب کردهایم، دو برابر همهى سرمایهگذاریهایى است که در گذشته شده است. این، یک قلم است؛ در حالى که ما در آموزش و پرورش، در کارهاى جادهسازى، در مدرسهسازى، در عمران روستاها و در شهرهاى مختلف، الىماشاءاللَّه از این قبیل داریم؛ اینها را نشان بدهند. به نظر من، آنطور کارها موذیانه است. باید نقاط زیباى نظام را، چه در رادیو و چه در تلویزیون، روشن کنند و نشان بدهند. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان صدا و سیما - 1369/05/07 عنوان فیش :پرهیز از پخش و تولید فیلم خنثای بی اثر کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : فیلم خنثاى بىاثرِ بىمحتواى بدون پیام، مطلقاً پخش نکنید. برنامهى بىفایدهى بىمحتوایى که فقط یک وقت و یک فاصلهى زمانى را پُر مىکند، مطلقاً پخش نکنید. بعضى از برنامهها اینگونه است. چند سال قبل از این، من یک برنامهى مذهبى را از رادیو گوش مىکردم. الفاظ علىالظاهر مذهبى و باطناً پوک، سجعها بىخودى، و عبارتها قدیمى بودند. یک نثر زیباى قدیمى نبود؛ بلکه عبارت مندرآوردىِ ساختنىِ چرندى را به شکل عبارات مذهبى درآورده بودند و گوینده هم همینطور پشت سرهم مىگفت. من که آخوند و اهل دین و اهل این فنّم، هرچه گوش کردم که ببینم در این بحث نیم ساعتى که مرتب هم حرف مىزد، چه مىخواهد بگوید - مىخواهد توحید را ثابت کند؟ مىخواهد نبوت یا قیامت را ثابت و یا رد کند؟ - دیدم که اصلاً هیچ مفهومى ندارد. این، یک بحث خنثى است. من مىگویم اگر شما این برنامه را براى این آوردید که اینجا خالى است، از شنوندگان عذرخواهى کنید و بگویید: شنوندگان! متأسفانه به قدر این یک ساعت، برنامهى مناسب شما پیدا نکردهایم؛ این یک ساعت تعطیل. این، خیلى بهتر و پُرجاذبهتر و منصفانهتر است. بعضى از فیلمها ساخته و نشان داده مىشود که بىمحتواست. البته من چون اهل فن نیستم، متأسفانه نمىتوانم در باب ساخت و پرداخت و کارهاى هنرى آن نظرى بدهم - اى کاش مىتوانستم در آن زمینهها هم نظر بدهم - اما به عنوان بینندهیى که پاى تلویزیون مىنشیند و خیلى هم از معارف زمان بیگانه نیست، مىتوانم نظر بدهم: انصافاً بىجاذبه و بىمحتوا بود. مىترسم به آن فیلمى که مورد نظر است، اشاره کنم و کارگردان و هنرمندش بىخود مورد طعن قرار بگیرند؛ اما واقعاً الان مواردى که بتوانم اشاره کنم و اسم فیلمها را بگویم جلوى چشم من است. اینها را پخش نکنید؛ حتّى تولید نکنید. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان صدا و سیما - 1369/05/07 عنوان فیش :مراقبت و نظارت حین تولید فیلم در صداوسیما کلیدواژه(ها) : سینما, سینمای غرب, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : از تولید - بخصوص در سیما - باید مراقبت بشود. آقایانى که مسؤول این کار هستند، به این اکتفا نکنند که به یک تهیهکننده بگویند مثلاً فیلم بیست دقیقهیى، یکساعتى، یا دهساعتى در این موضوع تهیه کن. نه، باید در تمام طول مدت کار، ابزارها و چشمها و بینشهاى سرشار از بصیرتى مراقبت داشته باشند، ببینند چه چیزى از آب درمىآید. اگر خداى نکرده یک تهیهکننده، مسؤولیتش یک ذره ضعیف باشد، کار خراب خواهد شد. اگر شما مراقبت نکردید، ممکن است در فیلمنامه چیزى گنجانده بشود که آن کارگردان و آن بازىکن بیچاره هم همان را اجرا بکند. چیز بدى از آب درمىآید؛ کمااینکه گاهى چنین چیزى هم مشاهده مىشود. اینهایى که مطرح مىکنم، از بَر نیست؛ از روست؛ یعنى چیزهایى است که دیده و مشاهده شده است و مىشود نمونههایى را ذکر کرد. فرض بفرمایید نسبت به یک داستان تاریخى فیلمى بسازیم که نتیجه و مفهوم آن، چیزى خلاف واقعیت و دروغ باشد. آیا این، درست است؟ باید شما بالاىسر فیلمنامهنویس باشید و مراقبت کنید. حالا اگر فیلمنامه خوب از آب درآمد، آن کارگردان، یا حتّى یک نفر از هنرمندان، چنانچه بخواهند یکجا حرکتى انجام بدهند، یا کلمهیى را اضافه بکنند - که بهطور معمول این کار انجام مىگیرد - مىتوانند این کار را بکنند. در غیر این صورت، شما باید بیایید و بگویید حالا که فیلم ساخته شده است، آن را چهکار کنیم؟ یا باید آن را پخش کنید، یا فیلمى که این همه پول برایش خرج شده است، پاره کنید و دور بریزید. مراقبت، چیز خیلى مهمى است. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان صدا و سیما - 1369/05/07 عنوان فیش :ایجاد روشنفکری نوین دینی و ملی بعد از پیروزی انقلاب کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : بعد از پیروزى انقلاب، روشنفکرى در ایران برنیفتاد - روشنفکرى وجود داشت - اما در واقع یک روشنفکرى نوین به وجود آمد. در دوره انقلاب، شاعر، نویسنده، منتقد، محقّق، کارگردان، سینماگر، نمایشنامهنویس و نقّاش، از دو قشر پدید آمد: یکى از عناصرى که انقلاب اینها را به وجود آورده بود و دوم عناصرى که از دوره قبل بودند و انقلاب اینها را بهکلّى قلب ماهیّت کرده بود. براى اوّلین بار بعد از گذشت تقریباً صد سال از آغاز تحرّک روشنفکرى در ایران، روشنفکرى بومى شد. آن کسانى که در مقولههاى روشنفکرى فعّالترند و در مرکز دایره روشنفکرى قرار دارند - یعنى نویسندگان و شعرا - تا برسد به قشرهاى گوناگون، مثل هنرمندان و نقّاشان و ... اینها براى اوّلین بار در این کشور مثل یک ایرانى فکر کردند، مثل یک مسلمان حرف زدند، محصول روشنفکرى و هنرى و ادبى تولید کردند؛ این شد یک دوران جدید. البته مقاومتهایى بود، لیکن حرکت عظیم انقلابى، که همه چیز مقدّمه چنین حرکتى است - این را شما بدانید که هر فکرى، هر قلمزدنى، هر کار کردنى، مقدّمه چنین حرکتى است؛ مثل حرکتى که در انقلاب براى کشور پدید آمد - بزرگترین برکات را براى کشور دارد؛ لذا موج حرکت خودى و اسلامى و بومى روشنفکرى، با شعبههاى گوناگونش در کشور، همه چیز را تحتالشّعاع قرار داد. از آهنگساز گرفته، تا موسیقیدان، تا هنرمند، تا ادیب، تا شاعر، اسلامى فکر کردند، اسلامى کار کردند؛ لااقل تلاش کردند که اینگونه باشند. این، پدیده بسیار نو و مبارکى بود و ادامه پیدا کرد. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان صدا و سیما - 1369/05/07 عنوان فیش :پرهیز از تولید و پخش فیلم خنثی و بدون پیام کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : فیلم خنثاى بىاثرِ بىمحتواى بدون پیام، مطلقاً پخش نکنید. برنامهى بىفایدهى بىمحتوایى که فقط یکوقت و یک فاصلهى زمانى را پُر مىکند، مطلقاً پخش نکنید. بعضى از برنامهها اینگونه است. چند سال قبل از این، من یک برنامهى مذهبى را از رادیو گوش مىکردم. الفاظ علىالظّاهر مذهبى و باطناً پوک، سجعها بىخودى، و عبارتها قدیمى بودند. یک نثر زیباى قدیمى نبود؛ بلکه عبارت مندرآوردىِ ساختنىِ چرندى را به شکل عبارات مذهبى درآورده بودند و گوینده هم همینطور پشت سرهم مىگفت. من که آخوند و اهل دین و اهل این فنّم، هرچه گوش کردم که ببینم در این بحث نیم ساعتى که مرتب هم حرف مىزد، چه مىخواهد بگوید مىخواهد توحید را ثابت کند؟ مىخواهد نبوت یا قیامت را ثابت و یا رد کند؟ دیدم که اصلًا هیچ مفهومى ندارد. این، یک بحث خنثى است. من مىگویم اگر شما این برنامه را براى این آوردید که اینجا خالى است، از شنوندگان عذرخواهى کنید و بگویید: شنوندگان! متأسفانه به قدر این یک ساعت، برنامهى مناسب شما پیدا نکردهایم؛ این یک ساعت تعطیل. این، خیلى بهتر و پُرجاذبهتر و منصفانهتر است. بعضى از فیلمها ساخته و نشان داده مىشود که بىمحتواست. البته من چون اهل فن نیستم، متأسفانه نمىتوانم در باب ساخت و پرداخت و کارهاى هنرى آن نظرى بدهم اىکاش مىتوانستم در آن زمینهها هم نظر بدهم اما به عنوان بینندهاى که پاى تلویزیون مىنشیند و خیلى هم از معارف زمان بیگانه نیست، مىتوانم نظر بدهم: انصافاً بىجاذبه و بىمحتوا بود. مىترسم به آن فیلمى که مورد نظر است، اشاره کنم و کارگردان و هنرمندش بىخود مورد طعن قرار بگیرند؛ اما واقعاً الآن مواردى که بتوانم اشاره کنم و اسم فیلمها را بگویم جلوى چشم من است. اینها را پخش نکنید؛ حتّى تولید نکنید. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم و جمعى از پرستاران و مددکاران بهمناسبت میلاد حضرت زینب (علیها السّلام) - 1368/09/15 عنوان فیش :استفاده از روشهای هنری در فیلمها و نمایشها برای تفهیم مفاهیم اسلامی کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : هنرمندان و نویسندگان و گویندگان و مجریان و کارگردانان و هنرپیشگان و همه و همه، باید دست به دست هم بدهند تا این مفاهیم اسلامىِ ارزشمند و درخشنده را در صورت برنامههاى هنرى بسازند تا مردم از آنها تعلیم بگیرند. مراد ما از تعلیم در صدا و سیما، سخنرانى و میزگرد و تدریس صرف نیست. صدا و سیما باید انواع و اقسام روشهاى هنرى را در برنامههاى هنرى و فیلمها و نمایشها براى تفهیم و توضیح مفاهیم و ارزشهاى اسلامى به کار گیرد و اگر غیر از این باشد، صدا و سیماى جمهورى اسلامى، صدا و سیماى اسلامى نیست. مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم - 1368/09/07 عنوان فیش :تهاجم فرهنگی بهوسیله کتاب، فیلم و ویدئو کلیدواژه(ها) : سینما, تهاجم فرهنگی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : الآن در مدرسهها و داخل خیابانها و جبههها و حوزههاى علمیه و دانشگاههاى ما، ناگهان نشانههاى این تهاجم تبلیغى و فرهنگى را خواهید دید. الآن مقدارى هم آن را مىبینید و بعداً هم بیشتر خواهد شد. یک کتاب چاپ مىشود، یک فیلم تولید مىشود و به صورت ویدئو داخل کشور مىآید و زمینهى چنین تهاجمى را فراهم مىکند. دیشب یکى از آقایان مىگفت: وسایل کوچکى اختراع شده که در آن، بیست فیلم ویدئویى به صورت میکروفیلم ضبط مىشود و هر فردى مىتواند آن را لاى دکمهاش مخفى کند و به داخل کشور بیاورد و بین جوانها توزیع کند!هدف این تهاجم با چنین ابعادى، اسلام و انقلاب و ما هستیم. |