حضور روحانیّت - با خصوصیّاتی که روحانیّت شیعه دارد، حالا آن که ما در بین خودمان در تاریخ دیدهایم - در مسائل اجتماعی، به طور طبیعی معنا و هویّت خاصّی میدهد به آن مسائل اجتماعی. وقتی که عالم شیعی در حوادث بزرگ اجتماعی حضور دارد، این طبعاً اسلامیّت درش هست، مقابلهی با هر دستگاه ظلم و استعمار و استکبار - اعمّ از استعمار خارجی یا استبداد داخلی - درش هست، مردمی بودن قهراً درش هست، امتداد داشتن در متن مردم و در خودِ روحانیّت درش هست. خب شما ملاحظه کنید، همین کاری که مرحوم آقای آقانجفی اصفهانی و اخوی ایشان مرحوم حاج آقا نورالله انجام دادند، این کار از قبل از مشروطه شروع شده - یعنی از زمان تحریم تنباکو - و تا زمان رضاخان ادامه پیدا کرده؛ در حالی که در خلال این مدّت چه حوادث تلخی برای اینها پیش آمده: هم برای خود مرحوم آقانجفی که تبعید شد، مورد تحقیر قرار گرفت، به او اهانت شد، همین طور که شما میگوئید مورد تهمت قرار گرفت و ابهاماتی در مورد ایشان به ذهنها القاء شد؛ مرحوم حاج آقا نورالله(1) هم که معلوم است، بعد آمد و مسموم شد و به شهادت رسید. بنابراین نفسِ حضور روحانی - عالم برجستهی دینی - خودش یک موضوعیّتی دارد.
1.برادر مرحوم آقانجفی1390/07/04
بیانات در دیدار دستاندرکاران برگزاری کنگرهی بزرگداشت یکصدمین سالگرد رحلت آیتالله العظمی آقانجفی اصفهانی
محمدتقی آقانجفی اصفهانی, حاج آقا نورالله اصفهانی, تاریخ حوزههای علمیه و مجاهدتهای علما, روحانیت شیعه
روایت تاریخی
لینک ثابت
محمدتقی آقانجفی اصفهانی, حاج آقا نورالله اصفهانی, تاریخ حوزههای علمیه و مجاهدتهای علما, روحانیت شیعه
روایت تاریخی