مردم كازرون و كلًا به یك معنا استان فارس، از نظر رژیم طاغوت یك استان مطلوب نبود؛ یك استان مغضوب به حساب میآمد. نگاه كنید به شیراز و ببینید تلاش فرهنگسازیهای طاغوتی را، تلاش استحاله را در آن دورهی طاغوت. این را مقایسه كنید با فعالیتهائی كه یك دولت باید برای یك استانی مثل استان فارس انجام بدهد؛ از لحاظ عمرانی و آبادانی. میبینید كه در رژیم طاغوت كأنه برای آبادانی این استان و ساخت زیربناهای لازم برای رشد این استان، توجهی نشده است. راههای استان مشكل دارند؛ آب استان مشكل داشته است، سدبندی، راهسازی، ایجاد صنایع بزرگ در سرتاسر این استان مورد غفلت قرار گرفته است. استانی در قلب كشور و با این عظمت تاریخی، از لحاظ راههای مواصلاتی و ارتباطی جزو استانهای عقبافتاده محسوب میشده است؛ نمیخواستند. نگاه به این استان و به طور كلی به مسائل كشور در دوران حاكمیت طاغوت، نگاه دلسوزانه، علاججویانه و معطوف به رفع مشكلات نبود. نگاه، نگاه دیگری بود؛ با محاسبات دیگری بود.
شما ببینید آن روزی كه راهآهن به این كشور آمد، آنچه كه در وهلهی اول به ذهن هركسی میرسید، این بود كه مركز كشور را از راه این استانهای مركزی- یعنی اصفهان و فارس- به خلیج فارس متصل كنند؛ این طبیعیترین كاری بود كه در این كشور ممكن بود انجام بگیرد. اینها این كار را نكردند. آن نویسندهی سیاسی انگلیسی كه خودش سیاستمدار است- وابستهی به همان دستگاه استعماری خائنِ به منافع این كشور- در كتابی كه نوشته- كه ترجمه شده به فارسی- به نام «ایران و قضیهی ایران»، اعتراف میكند كه راهآهن ایران باید از تهران میآمد، از مركز كشور- از استان اصفهان، از استان فارس- عبور میكرد، میرفت تا میرسید به خلیج فارس؛ اما این كار انجام نگرفت. راهآهن ایران را در دوران طاغوت، در دوران رضا خان، با محاسبهی منافع قدرتهائی كه دشمنان بزرگ این كشور محسوب میشدند- یعنی انگلیس و روسِ آن روز- كشیدند، اسمش را هم گذاشتند راهآهن سراسری! دروغ محض؛ كدام سراسری؟ برای اینكه جبههی آن روزِ متفقِ جنگ- یعنی انگلیس و روس- بتوانند در دو طرف كشور ما سلاح و مهمات منتقل كنند، از نفت كشور بتوانند استفاده كنند، آمدند از بخشی از خلیج فارس، آن هم با یك فاصلهای، راهآهنی كشیدند به تهران؛ از آنجا هم به بخشی از دریای خزر، برای اینكه قشون روس و قشون انگلیس بتوانند به همدیگر متصل شوند و سلاح و تجهیزات و امكانات منتقل كنند و نفت ایران را بردارند ببرند هرجائی كه میخواهند، مصرف كنند. یعنی سیاست حاكم بر یك عمل عمرانی در كشور كه عبارت است از ساخت خط آهن اینقدر تحت تأثیر سیاستهای استعماری و نفوذ بیگانگان در كشور انجام میگرفت. آن وقت نتیجه این میشود كه شیراز در قلب كشور راهآهن ندارد. البته به فضل الهی، به توفیق الهی، اولًا در این سالهای دوران انقلاب از لحاظ راههای مواصلاتی در این استان كارهای خوبی انجام گرفته؛ ثانیاً همین خط آهن و همین راههای متصلكنندهی این منطقه به مناطق آب و مناطق دیگر كشور، به لطف الهی، به حول و قوهی الهی، به دست جمهوری اسلامی انجام خواهد گرفت؛ این كار خواهد شد. این حقِ استان فارس است و باید انجام بگیرد.1387/02/16
بیانات در دیدار مردم کازرون
تاریخ بر سر کار آمدن پهلوی اول و نهضتهای اعتراضی, تاریخ بر سر کار آمدن و حکمرانی محمدرضا پهلوی, ساخت راهآهن در زمان رضاخان, ایران و قضیه ایران, فارس, نفوذ بیگانگان در ایران
روایت تاریخی
لینک ثابت
تاریخ بر سر کار آمدن پهلوی اول و نهضتهای اعتراضی, تاریخ بر سر کار آمدن و حکمرانی محمدرضا پهلوی, ساخت راهآهن در زمان رضاخان, ایران و قضیه ایران, فارس, نفوذ بیگانگان در ایران
روایت تاریخی