ایشان دلیل شکافها، کمبودها و سستیهای کنونی بنیان تمدن غرب را با وجود پیشرفتهای فراوان مادی آن، نبود معنویت و آرمانهای الهی دانستند و گفتند: انحرافهای گوناگون فکری، عملی و اخلاقی، متلاشی شدن بنیان خانواده، خشونت روزافزون، فساد اخلاقی و خودکشیها در جوامع غربی بهویژه آمریکا، ناشی از همین موضوع است؛ برخی از متفکرین و اندیشمندان آمریکایی صراحتاً به این شکافها و آسیبها و نبود اخلاق، اذعان میکنند.1395/10/13
لینک ثابت
هدفهای انقلاب چیست؟ در درجهی اوّل حاکمیّت اسلام است؛ اصلاً انقلاب برای این بهوجود آمد؛ برای اینکه اسلام حکومت کند؛ حاکمیّت داشته باشد با معنای خاصّ خودش. اهداف انقلاب [عبارتند از]: حاکمیّت دین خدا، آزادی، عدالت اجتماعی، رفاه عمومی، ریشهکنی فقر و جهل، مقاومت در برابر سیل بنیانکنِ فساد اخلاقیای که از غرب به همهی دنیا سرازیر شده که شما امروز دارید خصوصیّاتش را میبینید. در کشورها همجنسبازی را قانونی میکنند، نه فقط قانونی میکنند بلکه کسانی که معترض به این باشند را بشدّت هُو میکنند؛ دیگر از این فساد بالاتر! یک عدّهای خیال میکردند -در سالهای قبل- در غرب که آزادی زنومرد و ارتباط زنومرد هست، هوسها کمتر است و انگیزهها کمتر است؛ اینجایی که محدودیّت هست، الاِنسانُ حَریصٌ عَلی ما مُنِع! حالا معلوم شد که نخیر بعکس است؛ آنجا که آزادی هست، آنجا که هیچگونه حدّومرزی برای ارتباط زنومرد وجود ندارد، روزبهروز شهوات جنسی در آنها قویتر، فعّالتر، خشونتآمیزتر، مهاجمتر دارد بُروز و ظهور پیدا میکند. و در این حد هم متوقّف نخواهد ماند؛ در آیندهای که ما نمیدانیم کِی خواهد بود، بحث به ازدواج محارم خواهد رسید! بحث به کارهای حسّاستر خواهد رسید؛ یعنی دنیای فساد اخلاقی به این سمت دارد میرود؛ اینها بحث مسائل اخلاقیاش بود.1395/03/06
لینک ثابت
آن دو ابزار و دو سلاحی - که غرب با آن دو سلاح قادر بود دنیا را مدیریت کند و عملاً تسلط بر دنیا را بهدست گرفته بود و مدیریت دنیا را بهدست گرفته بود - هر دو عامل امروز در دنیا بتدریج ضعیف شده است. اما آن عامل اول که عامل ارزشی بود - یعنی رجحان ارزشهای غربی بر ارزشهای ملل دیگر، ادیان، اسلام و غیره - دچار تزلزل شده به دلایلی. عواملی موجب شده است که دچار تزلزل بشود. من چند عامل از این عوامل را اینجا یادداشت کردهام که عرض میکنم: یکی از این عواملی که نظام ارزشی غرب را و سلطهی معنوی این نظام را متزلزل کرده، بحران رو به افزایش اخلاقی و معنوی در غرب است؛ که نشانهی بارز آن رواج احساس پوچی، احساس بیهودگی، احساس ناامنی روحی در بین آحاد مردم - بخصوص در بین جوانها - در غرب است. تلاشیِ خانواده؛ بنیان خانواده در غرب دچار تزلزل شدید است و متلاشی شده که این آثار را میگذارد. مسئلهی زن که بر روی مسئلهی زن جهتگیری غربی بهنحوی بوده است که امروز حرکت فمینیستی - که از دهها سال قبل شروع شده بود - زیر سؤال جدی از سوی متفکرین و روشنفکران و اهل فکر است؛ یعنی احساس میکنند که این یک دامی برای زن بود و زن را دچار محاذیر عجیبوغریبی کرده است که داستان مفصلی است.1393/06/13
لینک ثابت
در زمینهی مسائل اخلاقی هم همین همجنسبازی است که این خواهر عزیزمان آمدند گفتند؛ همین مفاسدی که وجود دارد. البته برخی قیود هنوز باقی است. این قیود هم آدم حدس میزند که بزودی از بین خواهد رفت؛ یعنی ازدواج با محارم، زنای با محارم؛ منطقاً هیچ منعی نباید برای اینها داشته باشد. اگر فرض کنیم ملاک و جواز همجنسبازی و زندگی مشترک بدون همسری، میل انسان است، خب یک نفر هم میل پیدا میکند فرضاً با محارم خودش یک چنین فجوری را انجام دهد؛ چرا باید مانعی وجود داشته باشد؟ یعنی منطقاً وجود ندارد. قاعدتاً هم این موانع از بین خواهد رفت، این موانع هم از آنها گرفته خواهد شد.1391/08/23
لینک ثابت
ما از لحاظ علمی، امروز با دنیای پیشرفتهی علمی که دویست سال است دارد کار علمی میکند، فاصله داریم. این فاصلهها را به رخ میکشند و میگویند آقا چطور میخواهید شما اینها را طی کنید؟ مگر میشود؟ جوان محقق و پژوهشگر و دانشمند ما را با این کار مأیوس میکنند. من میگویم: بله، میشود؛ چرا نمیشود؟ ما از دانش دیگران استفاده میکنیم و پا را یک قدم بالاتر میگذاریم؛ کمااینکه این کار را کردهایم. ما از دانش دیگران استفاده کردهایم. گاهی چیزهائی ساختهایم که در دنیا نیست؛ مثل بعضی از پیشرفتهای پزشکی و داروئی و امثال اینها. اینها با استفاده از مقدمات دانش غربی به دست آمده، اما کارهای بزرگتری از آنها انجام گرفته. فاصله نباید ما را مأیوس کند. ما میتوانیم شتاب علمیمان را زیاد کنیم؛ این فاصله را روزبهروز کمتر کنیم؛ همت کنیم پیش برویم. بخصوص که امروز دنیای غرب دچار آفتهای جدی است که در پنجاه سال پیش و صد سال پیش این آفتها را نداشت. امروز آفتهای اخلاقی، آفتهای جنسی، تزلزل روحیهها در غرب خیلی شدیدتر از آن روزهاست؛ امروز اینها در آنجا یک گرفتاری است. البته این مسائل بلندمدت، خودش را آسان نشان نمیدهد؛ اما از حرفهای آنها، از حرفهای اندیشمندانشان، متفکرینشان آدم میفهمد که نگرانند. نسل جوانشان رو به انحطاط است، جرم و جنایت رو به توسعه است، فروپاشی خانوادهها رو به تزاید است و همین طور دارد زیاد میشود؛ مهار هم از دستشان خارج شده است و گرفتارند.1386/10/13
لینک ثابت
در آن جا [جهان غرب] شب و روز باید کار کنند و خانواده ها از دیدار خانوادگىِ مهربانانه و سرشار از عاطفه محروم باشند. در مطبوعات امریکا نوشته بودند که اغلب خانواده های امریکایی چون نمی توانند یکدیگر را در خانه ببینند، ناچارند سر ساعتی با هم در بیرون از خانه قرار بگذارند و مثلاً یک استکان چای بخورند! بعد هم خانم یا آقا مرتب به ساعت خود نگاه می کند تا وقت شغل دومش نگذرد! خانواده به این شکل درآمده؛ این خوشبختی است!؟1384/02/19
لینک ثابت
بنده بارها گفته بودم که دشمنان ملت ایران بیش از آنچه به توپ و تفنگ و این چیزها احتیاج داشته باشند، به اشاعهی بنیانهای فرهنگىِ فاسدساز نیاز دارند. در خبرها خواندم که یکی از مسؤولان یک مرکز مهم سیاسی در امریکا گفته به جای انداختن بمب، دامنهای کوتاه برایشان بفرستید! راست میگوید؛ اگر برای کشوری شهوات جنسی و آمیزش بیرویهی زن و مرد و دختر و پسر را ترویج کردند و جوان را به راههایی کشاندند که غریزهی او هم بهطور طبیعی متمایل به آن است، دیگر احتیاج به استفادهی از توپ و تفنگ علیه یک ملت نیست. فساد، یک ملت را به خودی خود ضایع و باطل میکند و آیندهی او را تباه میسازد. امروز خود امریکاییها از آیندهی خودشان دارند میترسند؛ من این را در بعضی از مقالاتِ روشنبینانشان میبینم؛ مربوط به الان هم نیست؛ شاید ده پانزده سال است که این پدیده در امریکا پیدا شده. کسانی از صاحبنظرهای اینها نسل امروز امریکا و رشد فساد در آن را میبینند؛ رواج همجنسبازی، نابودی خانواده، کثرت کودکان خیابانخواب و رشد جنایت کودکان و نوجوانان را مشاهده میکنند؛ میدانند که این وضعیت حتّی کشوری با تمدن امریکایی را، با این همه پیشرفت علمی و فناوری، در آیندهیی نه چندان دور به زمین خواهد زد؛ لذا دارند هشدار میدهند. از مدتها پیش توصیهی آنها این بوده است - و حتّی به هالیوود و جاهای دیگر هم فشار میآورند - که در تلویزیونها بهجای نمایش فیلمهای شهوتناک و خشونتبار، فیلمهای خانوادگی را نمایش بدهند، که رمانهایش هم منتشر شده است. حتّی اسم نویسندهها را هم ذکر کردهاند. البته حرکت و مسیر آنها در جهت فساد به نقطهیی رسیده که قابل پیشگیری نیست و نمیتوانند جلوی این فساد را بگیرند. ممکن است مختصری به تأخیر بیندازند، اما نمیتوانند جلویش را نمیتوانند بگیرند. لیکن ما میتوانیم؛ ما هنوز با آن سراشیبیهای خطرناک خیلی فاصله داریم.1383/10/17
لینک ثابت
تمدن غربی بر پایه ی ستیز با معنویت و طرد معنویت بنا شد؛ این خطای بزرگ کسانی بود که تمدن و حرکت علمی و صنعتی را در اروپا شروع کردند. به علم اهمیت دادند - این خوب بود - اما با معنویت به جنگ برخاستند؛ این بد و انحراف بود. لذا این تمدن مادی و دور از معنویت هرچه پیشرفت کند، انحرافش بیشتر می شود؛ هم خود آنها و هم همه ی بشریت را با میوه های زهرآگین خود تلخکام می کند؛ همچنان که تا امروز کرده است. پدیده ی استعمار - که دهها کشور و میلیونها انسان را سالهای متمادی غرق در سخت ترین و شدیدترین محنتها کرد - یکی از چیزهایی است که در نتیجه ی تفکیک علم از معنویت، سیاست از معنویت و دولت از اخلاق در اروپا اتفاق افتاد. دو جنگ جهانی اول و دوم هم از همان میوه های تلخ بود. کمونیزم و حکومتهای اختناق مارکسیستی هم جزو نتیجه ها و میوه های تلخ جدایی حرکت علمی و صنعتی از معنویت بود. ویران شدن کانون خانواده، سیلاب فساد جنسی و طغیان سرمایه داری افراطی، همه نتایج همان تفکیک است.1383/03/14
لینک ثابت
رهبر معظم انقلاب اسلامی با اشاره به تناقض های جدی که لیبرالیسم دچار آن شده است از جمله سر دادن شعار آزادی و سکوت در مقابل کشتار و سرکوب کودکان و جوانان فلسطین، عراق و افغانستان تأکید کردند: غرب بویژه آمریکا از یک طرف شعار دموکراسی سر می دهند اما از طرف دیگر در سالهای گذشته با ملتهائی که به اسلام رأی دادند مقابله کردند و همچنین در حالیکه شعار آزادی زنان داده می شود، در غرب شاهد از دست رفتن کرامت زن و از هم پاشیده شدن بنیان خانواده هستیم.1382/10/02
لینک ثابت
نباید تصوّر کرد که امریکاییها از سر سیری و بینیازی دنیا را تهدید میکنند، نه؛ اینطور نیست. مشکلات داخلی هست، رکود اقتصادی هست، تهدیدهای جدّی علیه حکومت صهیونیستی در فلسطین اشغالی هست - که سرنوشت این حکومت بسیار مرتبط و نزدیک به سرنوشت امریکاست - رونق دادن به وضع اقتصادی کشور از طریق معامله سلاح بین کمپانیها و دولت امریکا هست. اینها مسایل بسیار مهمی است که آنها را وادار میکند به اینکه چنین موضعی بگیرند، تا مشکلات داخلی را بپوشانند. در این سخنرانىِ کنگره، رئیس جمهور امریکا به مردم وعده میدهد که مالیاتها را کم میکند و برای هر کلاس یک معلم کارآمد میگذارد. اینها مشکلات آنهاست. از این بالاتر، مشکلات اخلاقی است؛ مشکلات درونی است؛ توسعه روزافزون خشونت است؛ توسعه روزافزون بیبندوباری و فساد اخلاقی است؛ نابودی روزافزون خانواده در داخل امریکاست. اینها مشکلات کوچکی نیست. اینها دریاهایی از لجن است که هر موجودی در آنها بیفتد - ولو به حجم امریکا - در آن غرق و خفه خواهد شد. در مواجهه با اینها، متوجّه کردن افکار عمومی امریکا به یک دشمن و حادثه بیرونی، بسیار مهم است.1380/12/27
لینک ثابت
امروزه با سیطرهی نظم ماشینی بر همهی جامعههای بشری، انسان و انسانیتها سخت در فشارند. آحاد بشر در چنین نظمی ناگزیرند آهنگ زندگی فردی و اجتماعی را، با نواخت سنگین و روح گداز ماشین، همسان و یک آهنگ کنند. رحم و مروت و گذشت و ایثار و بسی ارزشهای اخلاقی دیگر، در این همنواختی است که کم تأثیر و بیرنگ میشود، و خانواده و اخلاق همزیستیِ مهرآمیز خانوادگی، در چنین وضعی است که پایمال و منهدم میگردد. از دهها سال پیش، دلسوزان و تیزبینان، حتی در قلب محیط تمدن صنعتی و ماشینی، این خطر را احساس کرده و هشدار دادهاند، و با تأسف، هنوز میلیونها انسان - به ویژه جوانان که احساسات لطیفتر و روحیهی آسیب پذیرتر دارند - در این بلای بزرگ همچنان بیدفاع و بیعلاجاند.1376/07/07
لینک ثابت
ما در تمدّن اسلامی و در نظام مقدّس جمهوری اسلامی که به سمت آن تمدّن حرکت میکند، این را هدف گرفتهایم که دانش را همراه با معنویّت پیش ببریم. این که میبینید دنیای غرب نسبت به پایبندی ما به معنویّت، حسّاس است؛ بر دینداری ما اسم تعصّب و تحجّر میگذارد و علاقهمندی ما به مبانی اخلاقی و انسانیت را مخالفت با حقوق بشر قلمداد میکند، به خاطر آن است که این روش، ضدّ روش آنهاست. آنها علم را پیش بردند - البته کار مهمّ و بزرگی بود - اما جدای از اخلاق و معنویّت بود و شد آنچه که شد. ما میخواهیم علم با اخلاق پیش برود. دانشگاه همچنان که مرکز علم است، مرکز دین و معنویّت هم باشد. متخرّجِ دانشگاههای کشور، مثل متخرّجِ حوزههای علمیه، دیندار بیرون بیاید. این، آن چیزی است که آنها نمیپسندند و نمیخواهند. به همینخاطر، سالهاست که با انواع تهمتها، به جمهوری اسلامی تهمت میزنند. این تهمتها آنقدر مکرّر شده که برای شنوندگان تهوّعآور است! جمهوری اسلامی را به تعصّب و تحجّر و - به قول خودشان - بنیادگرایی، یعنی خشکی بیحدّواندازهای که هیچ انعطافی در آن نیست، متّهم میکنند! اسلام را اینگونه معرفی میکنند؛ در حالی که خشکی آنجاست، زندگی دور از معنویّت و عطوفت و رحمت و انسانیّت آنجاست که حتّی محیط گرم خانواده هم قادر نیست کودکان را در خود نگهدارد.
شما ببینید امروز در کشورهای به اصطلاح پیشرفته صنعتی، چقدر نوجوانان و کودکان بیسرپرست یا دارای سرپرستی که از خانه گریزان شدهاند و شبها در خیابانها پرسه میزنند و جنایت و قتل و آدمکشی میکنند و به سیگارکشی و انواع و اقسام اعتیادهای مضر دچار میشوند، وجود دارد. این، متعلّق به آنهاست. همان خشکیهاست که این عصیانهای جوانی را در آنجا به وجود میآورد.
از سی، چهل سال قبل، کارهایی که جوانان به اسمهای مختلف - مثل بیتل و ... - میکردند، تا امروز، همه به خاطر این است که آن جوامع قادر نیستند آن عواطف انسانی را اشباع و ارضا کنند. خشکند، بیانعطافند، یک جانبهاند، ظالمند، سختگیرند. محیط اسلامی، اینطور نیست. محیط اسلامی، محیط رحمت، اعتدال، حاکمیت معنویّت و تقواست که خودِ معنویّت و تقوا، یعنی آغوش بازی برای همه عواطف انسانی، همه احساسات صحیح بشری، همزیستی و آسایش معنوی انسانها و آرامش دلها.1376/06/19
لینک ثابت
عزیزان من! شما ببینید زنان غربی، بهخاطر اینکه به خانواده اهمیت ندادند، به تربیت فرزند اهمیت ندادند، امروز کار جوامع غربی به جایی رسیده است که میلیونها نوجوان تبهکار و فاسد در کشورهای اروپایی و امریکایی، در زیر سایهی آن تمدّن مادّی، آن کاخهای سربرافراشته، آن پایگاههای اتمی، آن آسمانخراشهای صدوچند طبقه، آن پیشرفتهای علمی و تکنولوژیک، در سن ده سالگی، دوازده سالگی مشغول تبهکاریند؛ دزدند، قاتلند، قاچاقچیند، معتادند، سیگار میکشند، حشیش میکشند! این، به خاطر چیست؟ به خاطر آن است که زن غربی، قدر خانواده را ندانست.
در گذشته، وضع زنان غربی اینطور نبود. از سی، چهل، پنجاه سال قبل، وضع زنان غربی -بخصوص در امریکا و بعضی از کشورهای اروپایی- روزبهروز بدتر شد. آن روزی که زنان غربی این راه غلط را شروع نمودند، فکر نمیکردند که سی سال دیگر، چهل سال دیگر، پنجاه سال دیگر، کشور و جامعهی آنها، دچار چنین وضعی شود که نوجوان دوازده ساله، هفتتیر ببندد، یا چاقوی ضامندار در جیب خود بگذارد و به هنگام شب یا روز، در گوشه و کنار خیابانهای نیویورک یا لندن یا بقیهی شهرهای غربی، اگر توانست کسی را بکُشد، بدون هیچ ملاحظهای بکشد! وضعشان به اینجا رسیده است. وقتی خانواده از هم پاشید، وضعیت این گونه میشود.1375/12/20
لینک ثابت
لیبرالیسم منحرف غربی که امروزه ملتهای اروپا و آمریکا در فضای آلودهی آن دست و پا میزنند و اخلاق و فضیلت و روابط انسانی و اساس خانواده و پیوند نسل جدید را با پدران و مادران و به طور کلی معنویت و ایمان خود را در سایهی شوم آن فانی شده مییابند، در میدان سیاست و اقتصاد، توقعات نا مشروعی را از نظام اسلامی و مسؤولان بلند پایهی آن مطرح میکند.1375/03/11
لینک ثابت
ادعای مردود سازگار نبودن علم با دین. به قرن 19 میلادی مربوط میشود، اما امروز در آستانه قرن بیست و یکم، زمانی که روشهای انحرافی زندگی گریبان جوانان اروپا را فشار میدهد و بنیان خانواده در کشورهای غربی متلاشی میشود، آمریکا و اروپا میفهمند که معنای جدایی دین از علم چیست و قبل از آن نیز هنگامی که یک بمب کوچک اتمی دهها هزار انسان را در یک لحظه به کام مرگ کشاند، به معنای جدایی دین از علم پی بردند .1374/07/26
لینک ثابت
مدتهاست که فرهنگ غرب ناتوانی خود را در خوشبخت کردن انسان به اثبات رسانده است و امروز بوضوح به سمت فساد حرکت میکند. متلاشی شدن بنیان خانواده، نابسامانی وضع زندگی اجتماعی به لحاظ وجود تبعیض، بیعدالتی و ظلم، وضع بد جوانان و کودکان و محرومیت آنان از محیط گرم خانواده و افسردگی و سردرگمی نسل جوان، از جمله علائم روشنی است که ناتوانی فرهنگ غرب را در به ارمغان آوردن سعادت و خوشبختی برای انسان، نشان میدهد.1374/03/17
لینک ثابت