من آنچه نیازِ امروز میدانم، ایستادگی بر اصول انقلاب در درجهی اوّل است. اصول انقلاب هم همان چیزهایی است که در وصیّتنامهی امام و در بیانات امام وجود دارد؛ اینها پایههای انقلاب و ستونهای انقلاب است. به جوانها توصیه میکنم وصیّتنامهی امام را بخوانید؛ شما امام را ندیدهاید امّا امام مجسّم در همین وصیّتنامه است؛ مجسّم در همین بیانات و گفتارها است. محتوای آن امامی که توانست دنیا را تکان بدهد، همین چیزهایی است که در این وصیّتنامه و مانند اینها هست؛ نمیشود امام را تأویل کرد، نمیشود امام را برخلاف آنچه بود معنا کرد، حرفهای او موجود است. پافشاری بر اصول انقلاب [لازم است].
من آنروز به جمعی از جوانهای علمی و نخبهای که اینجا بودند گفتم که این از روی لجاجت نیست، از روی تعصّب و حمیّت جاهلیّت نیست، این بهمعنای این است که اگر این کشور میخواهد غبار عقبافتادگی قرنها تحمیل را از سر و روی خودش پاک کند، این راه را باید برود؛ اگر میخواهیم مشکلات این کشور حل بشود، اگر میخواهیم این کشور عزّت پیدا کند، رفاه پیدا کند، کشوری بشود که از لحاظ پیشرفتهای مادّی و معنوی و اخلاقی و فرهنگی الگو بشود، باید راه انقلاب را ادامه بدهیم؛ انقلاب، راه علاج منحصر این کشور بود و هست و در آینده هم خواهد بود.1395/08/26
لینک ثابت
حضرت آیتالله خامنهای، وزارت اطلاعات را چشم بینا و بیدار نظام اسلامی خواندند و افزودند: مبانی و جهتگیریهای انقلاب اسلامی باید بهطور کامل در وزارت اطلاعات حفظ شود.
ایشان، مبانی انقلاب اسلامی را آثار و بیانات صریح امام خمینی (رحمهالله) خواندند و تأکید کردند: ایجاد خط فاصل با رأس جریان استکبار یعنی آمریکا از مهمترین مبانی قطعیِ امام بزرگوار ما است و این مسئله جای هیچگونه مسامحه و سهلانگاری ندارد.
حضرت آیتالله خامنهای خاطرنشان کردند: وزارت اطلاعات در هر بخشی که میتواند پایگاهی برای کمین دشمن و ضربه زدن به نظام اسلامی قرار بگیرد، باید حضور داشته باشد و آن بخش را حوزهی کاری خود بداند.1395/05/19
لینک ثابت
مسئولِ مدیریّت دانشگاه وظیفهاش چیست؟ آیا وظیفهاش این است که از آن گرایشی که با مبانی انقلاب مخالف است حمایت کند و با او همکاری کند؟ نه، این مطلقاً [درست نیست]؛ درست عکس مسئولیّت است. مسئولین دانشگاه اعمّ از مدیران، مدیران ارشد، مدیران وزارتی تا استاد که داخل کلاس است و با دانشجو روبهرو است، وظیفهشان این است که در این مجموعهی چالشی دانشگاه، سعی کنند این چالشها را هدایت کنند به سمت آن چیزهایی که به مبانی انقلاب منتهی میشود، به هدفهای انقلاب منتهی میشود؛ یعنی جوان را انقلابی بار بیاورند. در جملهای کوتاه: دانشگاه باید انقلابی باشد، دانشجو باید انقلابی باشد، دانشجو باید یک مسلمان مجاهد فیسبیلالله باشد؛ به این سمت باید هدایت بکنند. من گاهی البتّه گزارشهایی دارم که عکس این را نشان میدهد. و من این را به آقایانی که اینجا تشریف دارند -مسئولان و مدیران آموزشعالی- عرض میکنم: شماها خیلی مسئولید، خیلی باید مراقب باشید؛ مراقب باشید محیط دانشگاه یک جایگاهی نشود برای واگرایی از انقلاب و مفاهیم انقلاب و ارزشهای انقلاب، از تدیّن، از انقلابیگری، از یاد و نام امام بزرگوار؛ این جزو الزامات حتمی است. در دانشگاه ممکن است یک نفری یا یک جمعی، یک گرایشی داشته باشند که به تجزیهی کشور منتهی میشود -این هست، این واقعیّت دارد؛ البتّه شمایی که در دانشگاه هستید، [بدانید] در بعضی از دانشگاهها چنین چیزی هست؛ بنده خبر دارم- این گرایشها قابل تأیید نیست، قابل حمایت نیست. گرایشهایی وجود دارد که کشور را به سمت وابستگی سوق میدهد، باید با اینها همراهی نکرد؛ نمیخواهیم بگوییم با ضربوزور و کار امنیّتی و مانند اینها؛ نه، با همان کار خردمندانه، کار مدیرانه، کار طبیبانه بایستی با این قضایا برخورد کرد. بنابراین مسئلهی انقلابیگری و انضباط [مهم است.]1395/03/29
لینک ثابت
آنچه در مرحلهی سوّم دارد انجام میگیرد -که مال امروز هم نیست، چند سال است که شروع شده، سالها است که شروع شده منتها روزبهروز توسعه پیدا کرده- جنگ نرم از نوع دیگر است؛ این است که خیلی خطرناک است، این آن چیزی است که بنده مکرّر در مکرّر تذکّر میدهم به مسئولان مختلف و به جهات مختلف؛ و آن عبارت است از نفوذ در مراکز تصمیمسازی و تصمیمگیری؛ آن عبارت است از نفوذ برای تغییر باورهای مردم؛ آن عبارت است از نفوذ برای تغییر محاسبات. ما که مسئول هستیم و نشستهایم اینجا، یک محاسبهای داریم برای کارهای خودمان، یک محاسبهای میکنیم؛ این محاسبه نتیجهاش این میشود که اینجور موضع بگیریم؛ اگر محاسبهی ما را توانستند تغییر بدهند، موضعگیری ما تغییر پیدا خواهد کرد. یکی از کارهای اساسی آنها این است: تغییر محاسبهها در مسئولین؛ تغییر باورها در مردم؛ تغییر در مراکز تصمیمسازی و تصمیمگیری، مجموعههایی که تصمیمسازی میکنند و تصمیمگیری میکنند. این آن کار خطرناکی است که تهاجم به مبانیانقلاب در آن هست، تهاجم به بنیانهای حافظ و محافظ هست؛ به سپاه حمله میکنند، حملهی تبلیغاتی؛ به شورای نگهبان حمله میکنند؛ به نیروهای مؤمن و جوانهای مؤمنِ حزباللّهی حمله میکنند؛ الان رادیوهای بیگانه و تلویزیونهای بیگانه و تبلیغات بیگانه پُر است از این حرفها؛ من نمیدانم شما آقایان محترم چقدر دسترسی دارید، چقدر میبینید؛ بخصوص با این ابزارهای جدید ارتباطاتی که به وجود آمده، دائم دارند روی این زمینهها کار میکنند برای اینکه مخاطبین خودشان را به این نتیجه برسانند. به روحانیّون انقلابی حمله میکنند؛ روحانی انقلابی را با عناوین گوناگون، [مثل] آخوند حاکمیّتی و امثال آن، میکوبند. در یک کلمه: تلاش در این جنگ نرم، زمینهسازی برای تهی شدن نظام از عناصر قدرت است؛ میخواهند کاری کنند که نظام اسلامی از عناصری که در درون او است و مایهی اقتدار او است، تهی بشود و خالی بشود. وقتی ضعیف شد، وقتی عناصر قدرت در او نبود، وقتی اقتدار نبود، دیگر از بین بردنش و کشاندنش به این سَمت و به آن سَمت، کار مشکلی برای ابرقدرتها نخواهد بود؛ میخواهند او را وادار کنند به تبعیّت.1395/03/06
لینک ثابت
ملّت ایران باید از درون قوی بشود؛ اقتصادش قوی بشود، علمش قوی بشود، دستگاههای مدیریّتیاش قوی بشود و بالاتر از همه، ایمانش روزبهروز قویتر بشود. این راه علاج است؛ این همان راهی است که تا امروز ملّت ایران رفته است. و دشمنانی میخواستند این انقلاب را، آن روزی که یک نهال باریکی بود از زمین بکَنند و نابود کنند و نتوانستند، امروز همان نهال باریک تبدیل شده است به یک درخت تناور: کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ اَصلُها ثابِتٌ وَ فَرعُها فِی السَّمآءِ * تُؤتی اُکُلَها کُلَّ حینٍ بِاِذنِ رَبِّها؛ امروز انقلاب این است. امروز دشمن غلط میکند که به فکر برافکندن انقلاب باشد. مردم اتّحاد خودشان را حفظ کنند، یکپارچگی خودشان را حفظ کنند، یکصدایی خودشان را در دفاع از انقلاب و اصول انقلاب و آرمانهای انقلاب حفظ کنند؛ مسئولین محترم کشور که علاقهمند به سرنوشت این کشورند، کار را بهخاطر خدا و برای رضای خدا برای مردم انجام بدهند؛ به نیروهای داخلی اعتماد کنند و تکیه کنند.1394/11/28
لینک ثابت
ایشان با اشاره به فعالیتهای مختلف دبیرخانهی شورای عالی امنیت ملی، خاطرنشان کردند: انجام صحیح نقش تصمیمسازی دبیرخانه منوط به حاکم بودن «فضای صددرصد انقلابی» در این نهاد است زیرا اگر جهتگیریهای زاویهدار با انقلاب اسلامی در دبیرخانهی شورای عالی امنیت ملی تأثیرگذار شود، نتیجهی مطلوب بدست نخواهد آمد.
رهبر انقلاب با تأکید بر اینکه «جهتگیری و گرایشهای انقلابی»، توهمات و کلیات محض نیستند، افزودند: گرایشها و جهتگیریهای انقلابی، واقعی و کاملاً روشن و واضح و مبتنی بر بیانات امام رحمهالله است.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به تلاش برخی برای جابجایی خطوط اصلی و روشن انقلاب تأکید کردند: امام رحمهالله «مظهر انقلاب اسلامی» است و بر همین اساس، بیانات ایشان که در دهها جلد کتاب مدون شده، «مبانی انقلاب» است.
ایشان موارد تکرارشونده در بیانات امام رحمهالله را «خطوط اساسی و اصول انقلاب اسلامی» خواندند و گفتند: براساس سخنان امام رحمهالله ، موضوع «مردم»، «استقلال کشور»، «تدین و پایبندی به مبانی اسلامی»، «مبارزه با استکبار و زورگویی»، «مسألهی فلسطین»، «موضوع معیشت مردم»، «توجه به مستضعفین و رفع فقر»، خطوط اصلی انقلاب هستند که از ترکیب آنها «هندسهی انقلاب» بهدست میآید.
رهبر انقلاب با تأکید بر اینکه تصمیمهای شورای عالی امنیت ملی باید در چارچوب خطوط اصلی انقلاب باشد، خاطرنشان کردند: باید در شورای عالی امنیت ملی و دبیرخانهی این شورا، «تفکر انقلابی صحیح و خالص حزباللهی» حاکم باشد.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، برخی تفکر انقلابی را قبول نداشتند و برخی هم با اینکه در داخل نظام بودند اما اعتقادی به مبارزه با استکبار نداشتند که باید در مقابل این جریان ایستاد.1394/11/14
لینک ثابت
من توصیه میکنم، نصیحت میکنم به همهی افرادی که جایگاهی دارند برای حرف زدن و میتوانند حرف بزنند، سعی نکنند اصالتهای کشور را، بنیانهای اساسی انقلاب را تضعیف کنند؛ تا کسی از اصالتها گفت، فوراً نگویند ایشان دارد تندروی میکند یا افراطیگری میکند، یا چه میکند، یا جناحیگری حرف [میزند]؛ نه، اینجوری نیست. اصالتها را تخطئه نکنند، تهمت افراطیگری نزنند؛ بیّنات انقلاب را انکار نکنند؛ بیّناتی در انقلاب هست؛ واضحاتی، محکماتی در انقلاب هست. خب، این بیست و چند جلد بیانات امام است؛ امام مظهر انقلاب بود، امام سخنگوی انقلاب بود، مبیّن حقایق انقلاب بود. خب نگاه کنند و ببینند امام بر روی چه چیزهایی تکیّه میکرد. بیّنات انقلاب را انکار نکنند؛ این، آن چیزهایی است که مهم است.1394/09/04
لینک ثابت
باید کار فرهنگی دانشگاه اینجوری باشد که افرادی تربیت کند مؤمن، متخلّق -با اخلاق خوب- انقلابی؛ کار فرهنگی چیزی است که اینها را تأمین کند. کار فرهنگیِ درست آن چیزی است که جوان ما را انقلابی بار بیاورد. این کشور انقلاب کرده، به این انقلاب باید پابند بود؛ مبانی این انقلاب را بایستی جزو اصول زندگی خود قرار داد تا بتوانیم پیش برویم؛ معتقد به آرمانها، دوستدار کشور -کشورش را واقعاً دوست داشته باشد- دوستدار نظام، دارای بصیرت و عمق دینی و سیاسی. این جوان بایستی در نگاه دینی و نگاه سیاسی عمق داشته باشد تا به هر شبههی کوچکی پایش نلغزد، یا اشتباه نکند در زمینههای مسائل سیاسی.
...
[تربیت افرادی] معتقد به استقلال؛ استقلال فکری، استقلال سیاسی، استقلال فرهنگی، استقلال اقتصادی؛ جوانی که تربیت میشود در کار فرهنگی، باید به معنای واقعی کلمه اعتقاد داشته باشد به استقلال کشورش؛ مؤمن به مبانی انقلاب و نظام، مؤمن به فرهنگ اسلامی، خوشبین، خوش روحیّه. کار فرهنگی این است. خب، این کار آسانی نیست؛ خیلی کار سختی است. این برنامهریزی میخواهد.1394/08/20
لینک ثابت
ایدئولوژیزدایی یکی از حرفهای رایج [است.] حالا چند سالی بود، بعد یک چند سالی تعطیل شد، باز دوباره حالا شروع کردهاند. از دیپلماسی ایدئولوژیزدایی کنیم؛ از سیاست داخلی [ایدئولوژیزدایی کنیم]؛ نه، این درست ضدّ حق است، ضدّ حقیقت است؛ معنایش این است که اصول و مبانی انقلاب و اسلام را در سیاست داخلی و خارجی دخالت ندهیم. چطور دخالت ندهیم؟ اصلاً این سیاستها باید براساس این مبانی بهوجود بیاید؛ در همهی زمینهها اینجور است. ملاحظه کنید، این نکتهی ظریفی است؛ علم، یعنی رفتن به سمت یک واقعیّت، یک واقعیّتی را کشف کردن و آن را دانستن. البتّه در این زمینه ایدئولوژی معنی ندارد امّا اینکه ما دنبال کدام واقعیّت برویم، دنبال کدام واقعیّت نرویم؛ اینجا فکر و عقیده و ایدئولوژی -به قول فرنگیمآبها- دخالت دارد. ما دنبال این علم نمیخواهیم برویم؛ این علم، علم مضرّ است. این علم را انتخاب میکنیم، چون علم نافع است؛ علم نافع داریم، علم مضر داریم. بنابراین حتّی در قضیّهی علم هم تفکّر، اعتقاد، عقیده و به تعبیر فرنگیمآبها ایدئولوژی، مؤثّر است.1394/06/25
لینک ثابت
زمان تغییر پیدا میکند؛ جریان گوناگون فرهنگها و ارزشها و مانند اینها هم میآید [و] میرود -طبیعت زمانه این است- تحوّلاتی در ذهنها، در فکرها بهوجود میآید لکن یک اصول ثابتی وجود دارد که این اصول را بایستی همواره در نظر داشت. برای ما مسئولین در نظام مقدّس جمهوری اسلامی، این اصول ثابت را میتوان در شخصیّت این دو مرد عزیز و بزرگوار جستجو کرد و یافت. خب، ما با اینها بخصوص با مرحوم باهنر، سالهای متمادی مأنوس بودیم، با مرحوم رجائی هم همینجور؛ از قبل از انقلابتا دوران مسئولیّتها و در مجلس و بیرون مجلس؛ واقعاً خصوصیّاتی داشتند که ما اینها را بایستی از یاد نبریم. به نظر من ایمانشان به این راه، به این اهداف، اهدافی که امام ترسیم کرده و جمهوری اسلامی مظهر آن اهداف است، شاخص خیلی مهمّی است؛ اخلاصشان؛ روحیّهی خدمتگزاریای که در اینها وجود داشت که واقعاً شب و روز نمیشناختند و برای خدمتگزاری کار میکردند.
روحیّهی مردمی بودن و انس با مردم، تماس با مردم، از نزدیک پای صحبت مردم نشستن؛ راههایی باز کردن -خب ماها به حکم مسئولیّت یک محصوربودنهایی داریم، یک محدودیّتهایی داریم- که گذرگاهی باشد برای تماس با متن زندگی مردم. من به آقای رئیسجمهور هم چندبار تا حالا گفتهام که این سفرهای استانی خیلی چیز خوبی است، این یکی از آن کارهای بسیار مثبت است، به دولتهای قبل هم همین سفارش را من همیشه میکردم؛ یکی از راهها این است؛ رفتن به خانهی مردم، رفتن منزل شهدا -که حالا الحمدلله این کار تا حدودی باب شده و کار خوبی است- راهی برای تماسهای گوناگون مردم؛ اینها خیلی مهم است. این کارها روحیّهی مردمی بودن و شناخت مردم را در انسان حفظ میکند و نگه میدارد. وقتی این نباشد، انسان از حال جامعه غافل میشود و همیشه نگاهش به کلّیّات [است]؛ مثل کسی که با هواپیما دارد از روی یک شهری عبور میکند؛ بله، کلّیّت شهر را انسان بهتر از کسی که پایین است میبیند، امّا [اینکه] داخل این کوچهها، داخل این خیابانها چه خبر است، داخل خانهها چه خبر است، در مغازهها چه [خبر] است، مراجعهکنندگان چه کسانی هستند، اینها را آن کسی میفهمد که برود در این کوچهها راه برود؛ حالا همان مقدار محدودی که ممکن هست؛ مردمی بودن خیلی مهم است.
برای خودشان از مقامی که داشتند، کیسه ندوخته بودند؛ این یکی از چیزهای مهم است. اینجور نباشد که ما فکر کنیم حالا که یک مسئولیّتی داریم، این را وسیلهای قرار بدهیم برای تأمین آینده؛ همچنانکه در مسئولان بسیاری از کشورهای دنیا این هست و این را وسیلهای قرار میدهند برای اینکه در آینده در هیئتمدیرهی فلان شرکت عضو باشند، در فلان مرکز مالی حسّاس سهم داشته باشند. پایبندی به مبانی انقلاب و امثال اینها؛ اینها خصوصیّت این دو شخصیّت بود؛ اینها را باید در نظر داشته باشیم و خودمان را با اینها تطبیق بکنیم.1394/06/04
لینک ثابت
هر کشوری یک اصولی دارد که این اصول باید مراقبت بشود و دستگاههای حاکمیّتی باید این اصول را رعایت کنند؛ رودربایستی ندارد. اگرچنانچه میبینید فلان تئاتر، فلان فیلم، فلان کتاب، فلان نشریّه با مبانی انقلاب و مبانی اسلام مخالف است، جلویش را بگیرید و با آن برخورد بکنید. حالا چگونه برخورد بکنید، آن یک بحث دیگر است، آن مربوط به دستگاهها است و نگاه کنید ببینید مقرّراتتان چه میگوید؛ لکن رودربایستی نکنید و این را صریح بگویید. پس بنابراین خوراک فرهنگی سالم و جلوگیری از خوراک فرهنگی ناسالم و مضر، اساس کار است.
رهاسازی فرهنگ اصلاً جایز نیست. مدیریّت فرهنگ یک کار بسیار لازم است؛ و مدیریّت هم باید بر مبنای شعارهای انقلاب و مبانی انقلاب باشد؛ یعنی مراقبت بشود آنچه اصل است، این است که مبانی انقلاب و مبانی استقلال کشور امام و مانند اینها باید محفوظ باشد. این هم مطلب دوّم که جزو اولویّتهایی است که به نظر من در این برهه است.1394/06/04
لینک ثابت
سؤال کردند [این بود که]، تکلیف مبارزهی با استکبار پس از مذاکرات چیست؟ خب، مگر مبارزهی با استکبار، تعطیلپذیر است؟ مبارزهی با استکبار، مبارزهی با نظام سلطه تعطیلپذیر نیست. این هم جزو همین حرفهایی است که اتّفاقاً امروز من یادداشت کردهام که به شما بگویم. این جزو کارهای ما است، جزو کارهای اساسی است، جزو مبانی انقلاب است. یعنی اگر مبارزهی با استکبار نباشد، ما اصلاً تابع قرآن نیستیم. مبارزهی با استکبار که تمام نمیشود. در مورد مصادیق استکبار، آمریکا اتمّ مصادیق استکبار است. ما به این مسئولین محترمی که در قضیّهی هستهای مذاکره میکنند -که حالا اینها اجازه پیدا کردهاند که مسئولین روبهرو با هم حرف بزنند؛ البتّه سابقه داشت، در این سطح نه، در سطوح پایینتر سابقه داشت؛ در این سطح، اوّلینبار بود- گفتهایم که فقط در مسئلهی هستهای شما حق دارید مذاکره کنید؛ در هیچ مسئلهی دیگری حق ندارید مذاکره کنید، و نمیکنند. آن طرف مقابل، گاهی مسائل منطقه و سوریه و یمن و مانند اینها را پیش میکشد، اینها میگویند ما در این زمینهها با شما صحبتی نداریم و صحبت نمیکنند. مذاکره فقط در زمینهی مسئلهی هستهای است، آن هم به همان دلایلی که من گفتم و چندبار تکرار کردم که چرا در قضیّهی هستهای ما این گرایش را، این رویکرد را انتخاب کردیم؛ من این را مفصّل تشریح کردم. مبارزهی با استکبار تعطیلپذیر نیست، تکلیفش کاملاً روشن است و خودتان را آماده کنید برای ادامهی مبارزهی با استکبار.1394/04/20
لینک ثابت
یکی از چالشها این است که کسی تصوّر کند که ما اگر از مبانی اعتقادی خود، مبانی اعتقادی نظام جمهوری اسلامی دست برداریم، راهها باز خواهد شد و دروازههای بسته گشوده خواهد شد که این خطای بسیار بزرگ و اساسی است. البتّه برادران ما در دولت خدمتگزار با اعتقاد عمل میکنند؛ واقعاً معتقد به انقلاب، معتقد به مبانی انقلاب، معتقد به اصول انقلابند؛ از اینها ما گلهای نداریم، لکن در مجموعهی دستاندرکاران ما کسانی هستند که تصوّر میکنند اگر از برخی از اصول خود و مبانی خود کوتاه بیاییم، خیلی از درهای بسته به روی ما گشوده خواهد شد؛ درحالیکه اینجور نیست؛ این خطای بزرگی است و ما نتایج این خطا را در برخی از کشورهای دیگر - که نمیخواهم اسم بیاورم - در همین دورهی چندسالهی اخیر مشاهده کردیم. راه پیشرفت، ایستادگی است؛ پافشاری بر مبانی است.1394/04/02
لینک ثابت
جمهوری اسلامی پیش رفته است. امروز جمهوری اسلامی با نظام جمهوری اسلامی در ۳۵ سال قبل، قابل مقایسه نیست. تراکم تجربهها، تراکم کارها، پیشرفتهای فراوان، نفوذ عظیم منطقهای، رسوخ مبانی انقلاب در اعماق دلهای جوانان این کشور؛ اینها چیزهای کوچکی است؟ این حوادث وجود دارد؛ اینها حقایقی است.1393/11/19
لینک ثابت
حرکت را براساس اصول انقلاب تنظیم کنید؛ از حاشیهسازی پرهیز کنید، به حلّ مشکلات مردم بپردازید. رابعاً همگرایی بخشی و همگرایی قوّهای را مهم بشمارید. بنده توصیهی مکرّر میکنم به مسئولین محترم قوای سهگانه که جلساتشان را بهطور مرتّب داشته باشند؛ خیلی از مسائل در این جلسات مشترک حل میشود: جلسات دولت و مجلس، جلسات قوّهی قضائیّه و دولت، جلسات قوّهی قضائیّه و مجلس؛ این دیدارها، این تبادل نظرها، این استفادهی از نظرات یکدیگر، موجب همافزایی است.1393/04/16
لینک ثابت
آن چیزی هم که میتواند استقلال را تأمین بکند برای انقلاب اسلامی ما، تکیهی صریح و شفّاف بر مبانی انقلاب است؛ اصولانقلاب، مبانی انقلاب، ارزشهای انقلاب، بهشکل صریح و شفّاف مورد تکیه باید قرار بگیرد. همچنانکه امام بزرگوار اینجور بود؛ امام از اوّل شروع نهضت، همهی حرف خود را صریح، بدون ابهام بیان کرد. از اوّل، امام رژیم طاغوتىِ موروثىِ استبدادىِ سلطنتی را نفی کرد، ملاحظه نکرد؛ از اوّل معلوم بود که امام دنبال یک نظام و یک تشکیلات مردمی است. سلطنت موروثی، مردود؛ نظام استبدادی، مردود؛ نظام فردی و متّکی به ارادهی فرد، مردود؛ اینها را امام صریح بیان کرد؛ پردهپوشی نکرد. امام بصراحت بیان کرد که نظام اسلامی - نظامی بر مبنای اندیشهی اسلام و ارزشهای اسلامی - باید سرِ کار بیاید؛ پردهپوشی نکرد. امام در قضیّهی مقابلهی با شبکهی صهیونیستىِ خطرناکی که بر دنیا میخواهد حکومت بکند، هیچ ملاحظهای نکردند، حرفی را پوشیده نگذاشتند، صراحتاً در مقابل صهیونیسم موضع گرفت. امام در مقابل رژیم صهیونیستی که یک رژیم جعلی و غاصب است که بر منطقهی فلسطینِ مظلوم حکومت میکند، صریحاً موضع گرفت؛ هیچ ملاحظه و پردهپوشی نکرد؛ ببینید اینها اصول و پایهها است. امام در اینکه ما با نظام سلطه مخالفیم، هیچ پردهپوشی نکرد. نظام سلطه یعنی آن نظام بینالمللیای که متّکی است به تقسیم دنیا به سلطهگر و سلطهپذیر؛ امام قاطعاً این را رد کرد. آن نظام سلطه هم در شکل کامل خود تجسّم و تجسّد پیدا میکند در رژیم و دولت کنونی ایالات متّحدهی آمریکا؛ لذا امام صریحاً در مقابل آمریکا موضع گرفت. موضعگیری ما در مقابل آمریکا به مناسبت این نیست که اینها یک ملّتی باشند که ما با این ملّت مخالف باشیم یا خصوصیّات نژادی تأثیری داشته باشد؛ مسئله اینها نیست؛ مسئله این است که منش و ذات و رفتار دولت ایالات متّحدهی آمریکا، مداخلهگری و سلطهگری است؛ امام در مقابل این، موضع صریح و شفّاف گرفت. برای همین است که شما میبینید انقلاب بعد از گذشت ۳۵ سال بر اصول و مبانی و بر ریل حقیقی خود استوار و پابرجا است؛ انقلاب عوض نشد، حرف خود را عوض نکرد، راه خود را عوض نکرد، هدفهای خود را عوض نکرد؛ خیلی مهم است. انقلابها در مقابل طوفانهایی که بر آنها فرود میآیند، مقاومت خودشان را از دست میدهند؛ خیلیها، یا حرفشان را عوض میکنند، یا راهشان را عوض میکنند، یا اصلاً بکلّی نابود میشوند و از بین میروند. انقلاب اسلامی از اوّلی که پدید آمده است تا امروز، اهداف مشخّص خود را حفظ کرده، به سمت این اهداف حرکت کرده، به پیشرفتهای حیرتانگیز در بخشهای مختلف نائل شده، خود را دارد از یک کشور و ملّت فراموششدهی بیتأثیر در دنیا، بهعنوان یک قدرت منطقهای بزرگ و یک عنصر مؤثّر در سیاستهای بینالمللی، به دنیا نشان میدهد. در اطراف دنیا، همهی ملّتها ملّت ایران را بهعنوان یک ملّت شجاع، یک ملّت باصداقت، یک ملّت هوشمند، یک ملّت مقاوم میشناسند. اینهمه هم علیه نظام اسلامی کار شده است، تلاش شده است، تبلیغات شده است؛ یک مدّتی دستگاههای تبلیغاتی و سیاسی دشمنان ملّت ایران تکیهی خودشان را گذاشتند بر ایجاد ایرانهراسی - بعضیها اسلامهراسی، بعضیها ایرانهراسی - [ امّا ]محبوبیّت ملّت ایران در میان ملّتهای دنیا بیشتر شد. امروز نه فقط آحاد عمومی ملّتها [ بلکه] نخبگانِ بیغرض دنیا هم همینجورند؛ اظهارنظرهایشان را نگاه کنید، قضاوتشان دربارهی ملّت ایران این است: ملّت بااستقامت، ملّت هوشمند، ملّت صبور؛ با این چشم نگاه میکنند به ملّت ایران. سیاست ایرانهراسی آنها امروز اینجور نتیجه داده؛ هراس ملّتها از نظام جمهوری اسلامی و ملّت ایران نیست، هراس ملّتها از تسلّط آمریکا است. آمریکا است که به زورگویی معروف است، به مداخلهی در امور کشورها معروف است، به جنگافروزی معروف است؛ ملّتها آمریکا را بهعنوان یک دولت جنگافروز، آتشافروز و مداخلهکنندهی در امور ملّتها میشناسند. ملّتها از آمریکا است که هراس دارند، از آمریکا است که متنفّرند. چهرهی نظام جمهوری اسلامی به توفیق الهی روزبهروز روشنتر شده است، ملّت ایران هم روزبهروز در دنیا آبرومندتر شدهاند؛ و این روش ادامه پیدا خواهد کرد. راز ماندگاری نظام جمهوری اسلامی بر ریل انقلاب و بر خطوط اصلی امام بزرگوار، همین صراحت بوده است؛ هیچ نبایستی این شفّافیّت را، این صراحت را از دست داد. در مقابل مخالفان، در مقابل دوستان، در مقابل دشمنان، مواضع جمهوری اسلامی باید مواضع شفّافی باشد. تاکتیکها را میتوانند عوض کنند، شیوههای کار را میتوانند عوض کنند، [ امّا] اصول، همچنان مستحکم باید بماند؛ این راز استحکام انقلاب و راز پیشرفت کشور است.1392/11/19
لینک ثابت