دولت آمریکا / دولت امریکا/دولت ایالات متحده آمریکا/دولت ایالات متحده امریکا
رد شدن افراد در انتخابات آمریکا، به دلیل وجود تفکّرات اقتصادیِ سوسیالیستی
بنده گفتهام و باز هم میگویم که آن کسانی که حتّی نظام را قبول ندارند بیایند در انتخابات شرکت کنند، رأی بدهند، امّا نهاینکه کسی که نظام را قبول ندارد، بخواهند مجلس بفرستند. هیچجای دنیا چنین چیزی وجود ندارد که [وقتی] ما گفتیم آقا شما که نظام را قبول نداری بیا، بگوید خیلی خب، پس اجازه بدهید من به کسی رأی بدهم که او هم نظام را قبول ندارد؛ این معنی ندارد. در هیچجای دنیا در مراکز تصمیمگیری، آن کسی که اصل نظام کشور را قبول ندارد راه نمیدهند؛ [حتّی] یک جاهایی با اندک تهمتی طرف را کنار میزنند. همین کشور آمریکا که امروز خودش را نماد آزادی و مانند اینها معرّفی میکند و یک عدّه آدمهای سادهلوح هم قبول میکنند و ترویج میکنند، در آن دورانی که جریان چپ در دنیا وجود داشت -اینها البتّه حالا مطرح نیست- اینها هرکسی را به اندک بیانی که نشاندهندهی یک گرایش ضعیف به تفکّرات اقتصادیِ سوسیالیستی مثلاً بود، با قاطعیّت رد میکردند. کمونیست نبود، معتقد به کمونیسم هم نبود، معتقد به سوسیالیسم هم نبود، امّا [اگر] یک رگهی مختصری در مسائل اقتصادی نشان میداد، ردّش میکردند؛ همینجایی که حالا اسم آزادی و اسم دموکراسی و مانند اینها را میآورند و به ما اعتراض میکنند که شما چرا شورای نگهبان دارید. بیحیاها! بنابراین اینکه ما مقیّد باشیم کسی برود در مجلس که نظام را، مصالح کشور را، ارزشهای اساسی کشور را تأیید بکند، تقویت کند، دنبال بکند، یک حقّ عمومی است. این هم در انتخابات و در سلامت انتخابات مؤثّر است.1394/10/30
لینک ثابت
کارشکنی آمریکا در پیمان کیوتو
قضیّهی محیط زیست خیلی قضیّهی مهمّی است. خلاصهی اهمّیّت این قضیّه عبارت است از مسئولیّت انسان در قبال طبیعت؛ باید احساس مسئولیّت کند. همچنانکه در قبال انسانها احساس مسئولیّت میکنیم، در قبال طبیعت هم باید احساس مسئولیّت کنیم. اسلام و ادیان الهی خواستهاند تعادل میان انسان و طبیعت را حفظ کنند؛ این، آن هدف اساسی و اصلی است. عدم حفظ این تعادل ناشی از عواملی است که عمدهاش خودخواهیهای انسان است؛ قدرتطلبی است؛ قلدری و گردنکلفتی بعضی از ما انسانها است. وقتی این اتّفاق نیفتاد - یعنی این تعادل حفظ نشد - آنوقت بحران محیط زیست پیش میآید؛ بحران محیط زیست به همهی بشر و بههمهی نسلها آنوقت ضرر میزند.
امروز این بحران مخصوص ما نیست - حالا اگر تعبیر «بحران» صحیح باشد؛ لااقل «چالش بزرگ» - این چالش بزرگ، امروز مخصوص ما نیست؛ امروز در همهی دنیا این چالش وجود دارد و ناشی از همان عدم احساس مسئولیّت است. شما دیدید در قضیّهی «پیمان کیوتو» (1) آمریکا بهعنوان یک دولت قلدر ایستاد - چندسال قبل از این من در نماز جمعه هم مطرح کردم و همین را گفتم یعنی یک برخورد قلدرمآبانه با یک پیمانی که این پیمان مربوط به یک کشور و دو کشور و این گوشهی دنیا و آن گوشهی دنیا نیست؛ مربوط به همهی جهان است. مسئلهی گازهای گلخانهای چیزی نیست که به یک کشور و به یک عدّه از مردم صدمه بزند؛ نه، مال همهی بشریّت است. منتها مشکل اساسی در باب مسائل محیط زیست این است که آثار تخریب با آسانی و بزودی ظاهر نمیشود؛ وقتی ظاهر شد، علاج آن آسیبها و مشکلها هم بعضاً بلندمدّت و بعضاً ناممکن است. فرض بفرمایید که آب شدن یخهای قطبی - که منتهی بشود به بالا آمدن سطح آب دریاها و مسائل گوناگون زیستیِ فراوان دیگری که برایش پیش میآید - دیگر چیزی نیست که قابل علاج باشد برای بشر؛ اینها دیگر چیزهایی نیست که بشود در ظرف ده سال و بیست سال و صد سال جبران کرد؛ آثار ماندگاری برای بشریّت دارد. یعنی وقتی انسانهایی پیدا شدند که احساس مسئولیّت نکردند، ثروتهای عمومی عالم را خواستند تبدیل کنند به ثروت شخصی، از هر امکانی برای فربه کردن وجود خودشان استفاده کنند، نتیجه میشود این. قلدری بشر، خطشکنیهای قلدرمآبانه و گردنکلفتیهای قدرتهای بشری، قدرتهای زر و زور در دنیا و در سطح جهان یکچنین نتایج و آثاری دارد.
1) پیمان بینالمللی بین کشورهای صنعتی بهمنظور کاهش گازهای گلخانهای که عامل اصلی گرم شدن کرهی زمین هستند.1393/12/17
لینک ثابت