سازمان ملل متحد / قطعنامه شورای امنیت / شورای امنیت
اسرائیل؛ زائده بوجود آمده بر اثر جنگهای بین المللی قدرتهای مستکبر
ملتهای مسلمان در طول دهها سال تحت سلطه و ستم مستكبران عالم قرار داشتند. جنگهای بینالمللی كه بین قدرتهای مستكبر عالم واقع شد، از اروپا شروع شد؛ استعمارگران عالم به جان هم افتادند، اما ملتهای مسلمان را، ملتهای این منطقه را درگیر تبعات و مشكلات این جنگها قرار دادند. دنبالهی همین جنگها بود كه زائدهی خطرناكِ مهلكِ صهیونیستی در منطقهی حساس ما، میان كشورهای اسلامی و در قلب دنیای اسلام به وجود آمد. به دنبال همین جنگها بود كه بنای غلط و هندسهی معیوب سازمان ملل و شورای امنیت و دولتهای دارای حق وتو شكل گرفت. یعنی همان دستها و سرپنجههای خونینی كه آن جنگهای مهلك را به راه انداختند، به دنبال آن خواستند اختیار دنیا را به دست بگیرند و این منطقهی حساس و مهم و سرشار از نعمت و مركز اتحاد بالقوهی دنیای اسلام را تحت سیطرهی خود درآورند؛ و همین كار را كردند. ما غافل بودیم؛ ملتهای مسلمان در خواب بودند؛ به آنها هجوم آورده شد؛ سرنوشت آنها با مشكلات پیچیده و عظیمی كه هنوز درگیر آن مشكلاتند، در آمیخته شد. ما غفلت كردیم. سران كشورهای اسلامی در یك روزگاری غفلت كردند و فریب بازی قدرتها را خوردند. امروز احساس میشود، دیده میشود كه این پردهی غفلت از روی ذهنهای كشورهای منطقه و ملتهای مسلمان دارد برچیده میشود؛ این را باید مغتنم شمرد.1391/05/29
بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی
تاریخ آسیا و آفریقا, تشکیل رژیم صهیونیستی, تاریخ اشغال فلسطین, عملکرد استعمار در تشکیل رژیم صهیونیستی, تاریخ جنگ جهانی دوم, جنگ جهانی دوم, جنگهای جهانی, تاریخ جنگ جهانی دوم, جنگ جهانی دوم, آرایش سیاسی دنیا, سازمان ملل متحد, جهان اسلام, غفلت امت اسلام, تاریخ استعمار کهن, استعمار, عملکرد استعمارگران, سیاستهای استعمارگران در خاورمیانه, عملکرد استعمارگران در دنیای اسلام
روایت تاریخی
لینک ثابت
مخالفت شورای امنیت با رای مجمع عمومی مبنی بر نژادپرستبودن صهيونيسم
شورای امنیت، یك روز اشغال فلسطین به وسیلهی گروههای تروریست جرّار را سریعاً به رسمیت شناخت و نقشی اساسی را در پیدایش و تداوم این ظلم تاریخی بازی كرد، و پس از آن چندین دهه همواره در برابر نسلكشیها، آوارهسازیها، جنایتهای جنگی و انواع جرائم گوناگون دیگر آن رژیم، سكوت رضایتآمیز كرد، و حتی هنگامی كه مجمع عمومی رأی به نژادپرستبودن صهیونیسم داد، نه تنها با آن همراهی نكرد، كه در عمل 180 درجه با آن فاصله گرفت. كشورهای زورگوی عالم كه برخوردار از عضویت دائم در شورای امنیتاند از این مجمع جهانی همچون ابزار استفاده میكنند. نتیجه آنكه نه تنها این شورا به كار امنیت در جهان كمكی نمیكند بلكه هرجا كه قرار است مفاهیمی همچون حقوقبشر یا دموكراسی و امثال آن، وسیلهی زیادهطلبی و سلطهی بیشتر آنان گردد،به كمك ایشان میشتابد و بر كارهای نامشروع آنان پوششی از فریب و دروغ میافكند.1387/12/14
لینک ثابت
بیطرف نبودن شورای امنیت سازمان ملل در جنگ ایران و عراق
در بین نقاط نامطلوب و زشت در صحنهی جهانی، یک نقطه به نظر من زشتتر از همه است. امروز میخواهم آن نقطه را مورد تکیه قرار دهم، تا نظر ملت ایران، برای همه کسانی که نظارهگرند معلوم شود. آن نقطه این است که ما از قلدرها و گردن کلفتهای عالم، انتظار خوب بودن و ظلم نکردن نداریم؛ اما از مجامع جهانی عالم، انتظار انصاف و استقلال داریم! سازمان ملل، اسمش سازمان ملل است. یعنی جایی که از آنِ ملتهاست. این سازمان جهانی، در تیول دولتها هم نیست، چه رسد به اینکه مال چند دولتِ قلدرِ زورگویِ افزونخواهِ دنیا باشد. متأسفانه، امروز، واقعیت چیز دیگری است و این، همان نقطهی بسیار زشت است. ما البته کارهای شورای امنیت را که دستگاه اصلی تصمیمگیرنده در سازمان ملل و قلب این سازمان است، از قبل دیده بودیم. فهمیده بودیم که چقدر این سازمان، در مواقع حسّاس، در مشت ابرقدرتها قرار میگیرد و برای آنها و نه برای ملتها میشود. شاهد مثالِ آن، قضیهی جنگ تحمیلی بود. وقتی جنگ تحمیلی پیش آمد و عراق مرزهای ما را شکست و وارد چند استان کشور ما شد، ما طبق معمول به سازمان ملل شکایت کردیم. طبق مقرّرات سازمان ملل، میبایست شورای امنیت در ظرف چند ساعت، قطعنامهای صادر میکرد که عراق را به عنوان متجاوز محکوم کند. این کار را نکردند؛ و تا چندین روز، هیچ عکسالعملی نشان ندادند. وقتی که قشون عراق، با استفاده از اوضاع نابسامان آن روز ما، در خاک کشور عزیزمان، خوب جاگیر شد و چند هزار کیلومتر را اشغال کرد، تازه شورای امنیت سر بلند کرد که یک کلمه حرف بزند. مثلاً، قطعنامه صادر کرد! قطعنامه چه بود؟ آیا قطعنامه این بود که «متجاوز، از خاک ایران، بیرون برود»؟ ابداً! قطعنامه صادر کردند که «ایران و عراق، آتش بس اعلام کنند»! یعنی چه؟ یعنی قشون عراق وارد خاک ایران شده است و حال که نوبت دفاع جانانهی ملت ایران است، دستها بسته شود و کسی دفاع نکند و متجاوزین را بیرون نریزند! این، قطعنامهی شورای امنیت بود! میدانید که چند سال، اینها بیآنکه متجاوز را محکوم کنند، همین حرف را زدند! البته رزمندگان ما، در مدت نه چندان زیادی تقریباً در ظرف یکسال و نیم اکثر زمینها را خودشان پس گرفتند.
این سابقه را، در قضیهی جنگ تحمیلی از شورای امنیت سازمان ملل داشتیم. بعد از چند سال، حملهی عراق به کویت اتّفاق افتاد. وقتی که عراق به کویت حمله کرد، دیگر مسأله، مسألهی یک ملت مظلوم نبود. مسأله، مسألهی منافع امریکا و ابرقدرتها بود و همه دیدید که در ظرف چند ساعت، قطعنامهی اوّل صادر شد که «عراق باید از کویت بیرون برود.» یعنی همان موردی که ما چند سال به شورای امنیت میگفتیم باید چنین قطعنامهای را در جنگ تحمیلی که علیه ما آغاز کردهاند، صادر کند و نمیکرد.
باری؛ در ظرف چند ساعت قطعنامهی اوّل صادر شد و بعد هم، بلافاصله، پیدرپی، شورای امنیت قطعنامههای گوناگونی صادر کرد و به امریکاییها اجازه داد که وارد خلیج فارس شوند. اجازه داد عراق را ویران کنند و هر کاری که دلشان میخواست بکنند. تا امروز هم، اجرای قطعنامههای شورای امنیت نسبت به قضیهی جنگ کویت، در جریان است و هنوز هم اجرا میشود.1372/12/22
لینک ثابت