مصرفگرایی / تجملگرایی/مصرف کالای داخلی/کشورهای مصرف/ تولید/اصلاح الگوی مصرف / مصرفزدگی/فرهنگ مصرفی
یکی از عواملی که نمیگذارد دست کسانی که توانایی کمک دارند، به یاری فقرا دراز شود، روحیه مصرفگرایی و تجمّل در جامعه است. برای جامعه بلای بزرگی است که میل به مصرف، روزبهروز در آن زیاد شود و همه به بیشتر مصرف کردن، بیشتر خوردن، متنوّعتر خوردن، متنوّعتر پوشیدن و دنبال نشانههای مُد و هر چیز تازه برای وسایل زندگی و تجمّلات آن رفتن، تشویق شوند. چه ثروتها و پولهایی که در این راهها هدر میرود و از مصرف شدن در جایی که موجب رضای خدا و رفع مشکلات جمعی از مردم است، باز میماند.۱۳۸۱/۰۹/۱۵
لینک ثابت
مصرفگرایی برای جامعه بلای بزرگی است. … دستگاههای مسؤولِ بخشهای مختلف دولتی، بخصوص دستگاههای تبلیغاتی و فرهنگی - بهویژه صدا و سیما - باید وظیفه خود بدانند مردم را نه فقط به اسراف و مصرفگرایی و تجمّلگرایی سوق ندهند؛ بلکه در جهت عکس، مردم را به سمت قناعت، اکتفا و به اندازهی لازم مصرف کردن و اجتناب از زیادهروی و اسراف دعوت کنند و سوق دهند. مصرفگرایی، جامعه را از پای درمیآورد. جامعهای که مصرف آن از تولیدش بیشتر باشد، در میدانهای مختلف شکست خواهد خورد. ما باید عادت کنیم مصرف خود را تعدیل و کم کنیم و از زیادیها بزنیم.۱۳۸۱/۰۹/۱۵
لینک ثابت
مبارزه با فقر، یعنی تلاش برای اینکه ثروت ممکنی که میشود از منابع ملی استخراج گردد و به دست آید، اوّلاً به شکل بهینه استخراج شود، و بعد به شکل بهینه مصرف شود و اسراف نگردد. ۱۳۷۹/۰۵/۰۳
لینک ثابت
اگر در جامعه گرایش مصرفی رو به رشد است، این فساد است.۱۳۷۹/۰۱/۲۶
لینک ثابت
افزایش واردات و مصرف گرایی، به عنوان سیاست رژیم سرسپرده شاه بوده است.۱۳۷۶/۱۱/۲۰
لینک ثابت
انضباط اقتصادی و مالی یعنی مقابله با ریخت و پاش، زیاده روی و اسراف. ریخت و پاش مالی و زیاده روی در خرج کردن و زیاده روی در مصرف، به هیچ وجه صفت خوبی نیست. نه اسمش جود و سخاست و نه کرم و بزرگ منشی است. فقط اسمش «بیانضباطی اقتصادی و مالی» است. کسانی که بیخود خرج میکنند؛ زیادی خرج میکنند و زیادی برای خودشان مصرف میکنند و رعایت موجودی جامعه را از لحاظ امکانات اقتصادی نمیکنند، انسانهایی هستند که از نظر من بیانضباط از لحاظ امکانات اقتصادی و مالی هستند. اگر چنین وضعیتی ادامه پیدا کند، این ملت کارش مشکل خواهد شد. به کسانی که بیخود خرج میکنند، اگر بگوییم شما چرا این قدر خرج کردید و چرا این میهمانی بیخود و بیجهت را با این همه ریخت و پاش ترتیب دادید؟ میگویند داریم و میکنیم! آیا این دلیل کافی است که دارم و میتوانم خرج کنم؟ نه؛ این دلیل به هیچ وجه دلیل قانع کنندهای نیست. باید به قدر نیاز و حاجت، خرج و مصرف کرد. بخصوص کسانی که اموال عمومی را مصرف میکنند. آنها هم مانند کسانی که اموال خودشان را بیحساب و کتاب خرج میکنند، مخاطب این مطلبند و نباید زیادی مصرف کنند.بعضی افراد، پولدارند و درآمدی انشاءاللَّه از راه حلال دارند - آنها که از راه حرام کسب درآمد کنند که وضعشان بدتر است - اینها هم اگر در خرج کردن و وضع زندگی و تجمّلات بیهوده و بیجا و اعیان منشی، ریخت و پاش و اسراف کنند، بیانضباطی مالی و اقتصادی انجام دادهاند. این کارها اسمش ریختوپاش است و ریختوپاش امری نکوهیده و ناپسند است. این کارها زندگی دیگران را از لحاظ روانی مختل میکند. شما مثلاً مبالغ زیادی مواد خوراکی در فلان مهمانی معمولی مصرف میکنید؛ در حالی که لازم نیست و در کنار شما و در همسایگی شما در یک محلّ دورتر، ولو در اقصی نقاط کشور، کسانی به این مواد غذایی برای ادامه زندگی خود و فرزندان و عزیزانشان نیاز مبرم دارند. آیا این کار در چنین شرایط کارِ درستی است؟ پس در اموال شخصی و مالی که از راه حلال هم به دست آمده باشد، ریختوپاش غلط و خلاف انضباط است. کسانی که اموال دولتی را مصرف میکنند، دیگر بیشتر. من از مسؤولین امور میخواهم جّداً در زمینه مصرف اموال عمومی، در جاهایی که اولوّیت ندارد - ولو ممکن است مورد نیاز هم باشد، اما نیاز درجه یک نیست - خودداری کنند. آن جایی که امر دایر است بین نیازِ با اولوّیت و نیاز بیاولوّیت، خودداری کنید. آن جایی که نیاز نیست و حاجت نیست، حتماً مصرف نشود. آن جایی که حاجت هست، اما حاجت بالاتری نیز هست آن جا هم مصرف نشود و این امکان مالی در حاجت برتر و بالاتر مصرف گردد.۱۳۷۴/۰۱/۰۱
لینک ثابت
جلوگیری از اسراف و مصرفگرائی و پرداختن به زوائد از جمله سیاست های نظام است.۱۳۷۲/۰۸/۱۸
لینک ثابت
با روحیه اسلامی و در محیط اسلامی، زن میتواند به کمال واقعی خود برسد؛ دور ازهرزگیها، دور از تجمّلگراییها و دور از پستشدن و حقیرشدن در مقابل مصرف.۱۳۷۱/۰۹/۲۵
لینک ثابت
من به خانمهای مسلمان، به خانمهای جوان و به خانمهای خانهدار عرض میکنم: سراغ... مصرفگرایی که غرب مثل خوره بهجان جوامع دنیا و از جمله جوامع کشورهای درحال توسعه و کشورهای رو به پیشرفت و از جمله کشورما انداخته است، نروید. مصرف باید در حدّ لازم باشد، نه در حدّ اسراف. خانمهای کسانی که همسرانشان یا خودشان مسؤولیتهایی در بخشهای مختلف کشور دارند، باید از لحاظ دوری از اسراف، نسبت به دیگران الگو باشند. ۱۳۷۱/۰۹/۲۵
لینک ثابت
هرگز در تاریخ، کشوری را به خاطر مثلاً وسعت بازرگانیش یا تجملات زندگی یا مصرف زیاد و از اینگونه چیزها ستایش نمیکنند؛ مگر زبانهای سطحی جو و مغزهای سطحی نگر.۱۳۷۰/۱۰/۱۲
لینک ثابت
فرهنگ مصرفزدگی که روزبهروز زندگی ملتهای ما را بیشتر در لجنزار خود فرو میبرد، تا کمپانیهای غربی - که مغز و قلب اردوگاه استکبارند - بیشتر سود ببرند،مظاهر همان شرک و بتپرستی است که در ضدیت کامل بانظام توحیدی و حیات توحیدی است که اسلام برای مسلمانان مقرر داشته است.۱۳۷۰/۰۳/۲۶
لینک ثابت
گرایش به مصرف و تجملگرایی و امثال آن، که در جوامع جاهلی رشد داده میشود، باید در جامعهی اسلامی ریشهکن میشد، یا لااقل در حد متوسطی قرار میگرفت و افراطی در آن نمیشد؛ اما متأسفانه الان ملاحظه میشود که قشرهایی از مردم، باز سرگرم همان سرگرمیهای گذشتهاند، که باب جوامع دور از اسلام و دور از معنویت و حقیقت است. این، غلط است.۱۳۶۹/۱۰/۱۶
لینک ثابت
[در گذشته]با ورود فرهنگ اروپایی، این... نوگرایی در مصرف، به شکل عجیبی تشدید شد. این، محاسبهشده و پیشبینیشده بود. سردمداران سیاستهای غربی - که غالباً صهیونیستها و استعمارگران بودند - به قصدی و با نیتی این کار را کردند. این باورهای غلط [شمااعضای شورای فرهنگی اجتماعی زنان] را باید بزدایید؛ و این نمیشود، مگر با ارایهی بحثها و کارهای اسلامی.۱۳۶۹/۱۰/۱۶
لینک ثابت
حالت رفاه و مصرفزدگی و آسایش زندگی، به فسادی که در دوران رژیم ستم شاهی دنبال میکردند و برنامهریزی مینمودند، کمک میکرد. ۱۳۶۹/۰۹/۲۸
لینک ثابت
ما[مسئولین] اگر میخواهیم و شعار میدهیم و میگوییم که جامعهی ما باید روحیهی مصرفگرایی را کنار بگذارد و خودش را از آن چیزهایی که در فرهنگهای غربی ترویج میشود، رها کند، عمل به آن، متوقف به عمل ماست. ما هستیم که باید این را به مردم یاد بدهیم. مگر میشود خود ما دچار انواع و اقسام تشریفات و تجملاتِ ممکن باشیم، اما درعینحال از مردم توقع داشته باشیم که تجملاتی نباشند؟! اگر در جاهای دیگر شعارش را میدهند، ما باید عمل کنیم.۱۳۶۹/۰۹/۱۴
لینک ثابت
اینجانب از اینکه کسانى میکوشند تا در میان مردم ما رسم تجمّلگرایى و اسراف و ولخرجى را شایع کنند، شدیداً نگران و متأسّفم؛ و از اینکه مردم فداکار و انقلابى ایران در امور شخصى به مصرفگرایى سوق داده شوند و قناعت انقلابى را از یاد ببرند، به خدا پناه میبرم. آنان که تجمّلات و زیادیهاى غیرضرور و ولخرجمآبانه را از روى بیدردىِ ناشى از وسعت و توانایى مالى انجام میدهند به خود آیند و به انفاق روى آورند؛ و آنان که با سختى و تنگدستى، بر خود چنین چیزى را تحمیل میکنند، از این امر خسارتبار دست بکشند. براى متمکّنینْ میانهروى، و براى قشرهاى متوسّطْ قناعت در امور شخصى، و براى همه تلاش و کار و تولید و رونق دادن به وضع عمومى، فریضهاى انقلابى، و رسمى اسلامى است.۱۳۶۸/۰۹/۰۲
لینک ثابت