جهاد فرهنگی / مجاهدت فرهنگی
امروز یک جریان تبلیغاتی گمراهکنندهای وجود دارد که میخواهد عکس این را تبلیغ بکند؛ همّت این جریان تبلیغاتی این است که وانمود کند جوان ایرانی از ارزشها گسسته است و به آینده ناامید است و احساس مسئولیّت نمیکند؛ این را یک جریان تبلیغاتی دارند بشدّت دنبال میکنند. این، عکس واقعیّت است؛ درست نقطهی مقابل واقعیّت موجود در کشور ما است. نسل جوان ما در همهی عرصهها و میدانها تا امروز دارای حرکت درخشنده بوده است، در آینده هم انشاءالله همین جور خواهد بود: چه در دفاع از میهن، چه در دفاع از امنیّت، چه در کمک به جبههی مقاومت در کلّ منطقه ــ در همین حرکت عظیم و مقدّس دفاع از حرم ــ چه در خدمات اجتماعی، چه در پیشرفتهای علمی ــ که شما که نگاه میکنید، پیشرفتهای علمی در هر نقطهای در واقع بر دوش جوانها است و آنها هستند که پیشران این حرکتند ــ چه در همهی آئینهای مذهبی، این راهپیمایی اربعین ــ چه میلیونها جوان ایرانی که رفتند و راه نجف تا کربلا را طی کردند و چه میلیونها جوانی که در خود کشور، در شهرها، به عنوان اربعین، به عنوان دورافتادگان از آن سرمنزلِ بشارت و معنویّت راهپیمایی کردند ــ چه در میدان تولید و ابتکار که خبرهای آن را در تلویزیون مشاهده میکنید که هر روزی در یک بخشی از بخشهای تولید کشور و صنعت کشور یک حرکت جدیدی را جوانهای ما دارند ارائه میدهند، چه در مقابلهی با بیماری همهگیر و چه در نهضت کمک مؤمنانه، چه در جهاد فرهنگی، چه در امداد به مناسبت حوادث طبیعی، سیل و زلزله و امثال اینها؛ در همه جا که شما نگاه میکنید، حضور جوانان را به صورت پُررنگ میبینید. این جوان نمیتواند ناامید باشد، این جوان نمیتواند گسستهی از ارزشها باشد، این جوان یک نیروی خستگیناپذیر در وسط جبهه است و البتّه جوانان انقلابی و باایمان در همهی این موارد پیشتاز بودند. این وضع جوانها است.1401/07/11
لینک ثابت
علیرغم همهی این ظواهری که [شما] دوستان اشاره کردید، بنده هم به آنها توجّه دارم و اذعان دارم، یک واقعیّتی وجود دارد؛ علیه کشور ما در زمینهی هجوم فرهنگی خیلی کار دارد میشود؛ مال امروز هم نیست، حالا امروز هم که فضای مجازی آمده است و حجمْ چند برابر شده، لکن از سابق هم به وسیلهی رادیوها، به وسیلهی تلویزیونها، با وسایل گوناگون علیه مسائل فرهنگی در جمهوری اسلامی تلاش میشده و کار میشده. علیرغم همهی اینها یک مجموعهی عظیم جوان -نه یک مجموعهی کوچک، نه یک اقلّیّت- پایبند به مبانی دینی، به مبانی اعتقادی و مبانی فرهنگی جمهوری اسلامیاند؛ این نشاندهندهی آن است که ما در جهاد فرهنگی هم از دشمن قویتر هستیم. مسائل گوناگونی [هست] که بعضی از آنها را شماها اشاره کردید، بعضی را هم اشاره نکردید. تظاهرات دینیای که این سالها دارد انجام میگیرد -مسئلهی راهپیمایی اربعین، مسئلهی اعتکاف، مسئلهی عزاداریهای حسینی، بعد در این اواخر مسئلهی تشییع عظیمِ بینظیر شهید عزیزمان، شهید سلیمانی، و از این قبیل چیزها- همه نشاندهندهی این است که جمهوری اسلامی در نبرد و مبارزهی فرهنگی هم با جبههی استکبار با همهی تلاشی که او دارد میکند، عقبمانده نیست و کارهای بزرگی انجام شده و پیشرفتهای بزرگی صورت گرفته؛ بنابراین در مجاهدت فرهنگی هم همین جور است.1399/02/28
لینک ثابت
جهاد انواع مختلفی دارد: یک وقت ممکن است که جهاد علمی رجحان پیدا کند ــ بله، مواردی داریم از این قبیل که جهاد علمی رجحان پیدا میکند ــ یک وقت هم جهاد نظامی رجحان پیدا میکند، یک وقت جهاد سیاسی رجحان پیدا میکند، یک وقت جهاد اجتماعی و ورود در فعّالیّتهای اجتماعی رجحان پیدا میکند. در همهی این موارد، طلّاب جوان ما، فضلای جوان ما باید احساس مسئولیّت بکنند و بدانند که خطاب اوّل، متعلّق به آنها است؛ برای اینکه وظیفهی اوّلی و اصلی ما جامعهی روحانیّت عبارت است از دعوت الیالخیر؛ کاری که انبیا میکردند؛ این وظیفهی اوّلیّهی ما است. و بهترین وسیلهی دعوت الیالخیر هم عبارت است از عمل؛ عمل در میدان خیر و در میدان دعوت. بنابراین وارد شدن در میدان مجاهدت، برای عالِم دینی و روحانی یک وظیفهی اوّلی و بدیهی و قطعی است؛ در این هیچ تردیدی نیست. آن کسی که از میدان جهاد کناره میگیرد، در واقع بایستی توجّه بکند که میدان جهاد، اساس قضیّه است.1398/10/23
لینک ثابت
جهاد اقتصادی, جهاد فرهنگی, جهاد سیاسی
کشور امروز خوشبختانه درگیر جنگ نظامى نیست امّا درگیر جنگ سیاسى است، درگیر جنگ اقتصادى است، درگیر جنگ امنیّتى است و بالاتر از همه درگیر جنگ فرهنگى است؛ یعنی یک جنگ است. یعنى این را اگر کسى نداند، آنوقت خواب خواهد ماند؛ اگر کسى نداند خواب خواهد ماند. همینقدر که ندانید دشمن در صدد حمله است و این حمله از کجا است و چگونه است، باید مطمئن باشید شکست میخورید؛ باید بدانید که دشمن چهکار میکند. امروز صحنهى کشور این است. اینکه ما میگوییم «جنگ فرهنگى»، «جنگ اقتصادى»، این هیچ منافات ندارد با اینکه احساس آرامش هم در کشور بشود. ما طرفدار احساس امنیّتیم، ما میخواهیم احساس امنیّت بشود؛ یعنى بگیر و ببند و بزن و بکوبى وجود نداشته باشد؛ همه احساس امنیّت بکنند؛ ما این را دوست میداریم؛ این منافات ندارد با آن حرفى که گفتیم که دشمن دارد به شکل ویژهى ممکن با ما مبارزه میکند. آن شکل ویژه را باید شناخت و راه مقابلهى با آن را پیدا کرد؛ انواع و اقسام شیوهها هست؛ منتها حالا بعضىها نمیخواهند این را بفهمند، نمیخواهند باور کنند، چون اگر چنانچه باور کنند تکلیف به گردنشان میگذارد؛ بعضىها هم کشش آن را ندارند. امّا واقعیّت قضیّه این است؛ یعنى امروز در زمینههاى مختلف - همانطور که عرض کردیم، هم در زمینهى اقتصادى، هم در زمینهى فرهنگى، هم در زمینهى سیاسى - یک جنگى در کشور وجود دارد. وَ اِنَّ اَخَا الحَربِ الاَرِق؛(۴) کسى که اهل مبارزه است بیدار است؛ بعد فرمود: وَ مَن نامَ لَم یُنَم عَنه؛(۵) اگر شما در جبهه خوابت برد، معنایش این نیست که طرف مقابل هم خوابش برده و او هم غافل است؛ اگر تو از او غافل شدى، نشانهى این نیست که او هم از شما غافل است؛ نخیر، شما ممکن است خوابت ببرد، [امّا] او بیدار باشد؛ این را باید توجّه داشت؛ لذاست که عرصه عرصهى مهمّى است.1394/02/14
لینک ثابت
عزم ملی, جهاد اقتصادی, جهاد فرهنگی, مدیریت جهادی, مشارکت مردم
در نگاه به سال ۹۳ آنچه به نظر این حقیر مهمتر از همه است، دو مسئله است: یک مسئله همین مسئلهی اقتصاد و دیگری مسئلهی فرهنگ است. در هر دو عرصه و در هر دو زمینه توقّعی که وجود دارد، تلاش مشترکی است میان مسئولان کشور و آحاد مردم. آنچه برای بنای زندگی و سازندگی آینده مورد انتظار است، بدون مشارکت مردم تحقّقپذیر نیست. بنابراین علاوه بر مدیریّتی که مسئولین باید انجام بدهند، حضور مردم در هر دو عرصه لازم و ضروری است؛ هم عرصهی اقتصاد، هم عرصهی فرهنگ. بدون حضور مردم کار پیش نخواهد رفت و مقصود تحقّق پیدا نخواهد کرد. مردم در گروههای گوناگون مردمی با اراده و عزم راسخ ملّی میتوانند نقشآفرینی کنند. مسئولین هم برای اینکه بتوانند کار را بهدرستی پیش ببرند، احتیاج به پشتیبانی مردم دارند. آنها هم بایستی با توکّل به خدای متعال و با استمداد از توفیقات و تأییدات الهی و کمک مردمی، مجاهدانه وارد میدان عمل بشوند؛ هم در زمینهی اقتصاد و هم در زمینهی فرهنگ. من انشاءالله توضیح همهی این موارد را در سخنرانی روز جمعه به عرض ملّت ایران خواهم رساند. لذا به گمان من آنچه در این سال جدید پیش رو داریم، عبارت است از اقتصادی که به کمک مسئولان و مردم شکوفایی پیدا کند، و فرهنگی که با همّت مسئولان و مردم بتواند سمت و سوی حرکت بزرگ کشور ما و ملّت ما را معیّن کند. لذا من شعار امسال را و نام امسال را این قرار دادم: «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملّی و مدیریّت جهادی».1392/12/29
لینک ثابت
باید خود اعضا و دستگاههای فرهنگی قبول كنند و باور داشته باشند كه ما این جایگاه را بهعنوان یك قرارگاه مركزی [قرار دادیم]. تعبیر "قرارگاه" ممكن است به بعضی گوشها سنگین بیاید - قرارگاه یك اصطلاح جنگی است، اصطلاح نظامی است - و بگویند آقا، قرارگاه مال مسائل نظامی است، شما در مسائل فرهنگی هم فكر نظامی را رها نمیكنید! واقع قضیّه این است كه كارزار فرهنگی از كارزار نظامی اگر مهمتر نباشد و اگر خطرناكتر نباشد، كمتر نیست؛ این را بدانید؛ یعنی میدانید هم شما، واقعاً یك میدان كارزار است اینجا. و بخصوص در قرارگاههای نظامی اینجوری است؛ قرارگاه مسئولیّت اجرای مستقیم به معنای اینكه یك واحدی متعلّق او باشد، ندارد؛ امّا واحدها در اختیار او قرار میگیرند، به تعبیر نظامی در كنترل عملیّاتیِ او قرار میگیرند. وقتی ما یك قرارگاه نظامی تشكیل میدهیم، فرض بفرمایید سپاه میگوید این یگانهای من در كنترل عملیّاتی آن تشكیلات [هستند]، پشتیبانی این یگان، متعلّق به آن سازمان است - یا ارتش، یا سپاه، یا هر دستگاه دیگر - امّا بهكارگیری این و هدایت این، به عهدهی قرارگاه است؛ یعنی یك چنین حالتی را در اینجا بایستی توجّه داشت.1392/09/19
لینک ثابت
با تحولات عظیم ارتباطاتی که امروز در دنیا بوجود آمده، جنگ فرهنگی به عرصهای با ابعاد مختلف و فراگیر و پیچیده تبدیل شده است.1390/03/23
لینک ثابت
شهر قم شهر علم است، شهر جهاد است، شهر بصیرت است. بصیرت مردم قم یکی از آن نکات بسیار مهمی است که در طول این سی و چند سال همواره خود را نشان داده است. جالب است که پیدایش شهر قم هم ناشی بود از یک حرکت جهادی و توأم با بصیرت. یعنی خاندان اشعریون که آمدند این منطقه را محل سکونت خودشان قرار دادند، در واقع اینجا را پایگاهی کردند برای نشر معارف اهلبیت (علیهمالسّلام)؛ یک مجاهدت فرهنگی را در اینجا شروع کردند. اشعریون قبل از آنکه به قم بیایند، جهاد در میدان نبرد هم انجام داده بودند؛ جهاد نظامی هم کرده بودند؛ بزرگِ اشعریون در رکاب جناب زیدبنعلی (علیهماالسّلام) مبارزه کرده بود؛ لذا بود که حجاجبنیوسف بر اینها خشم گرفت و اینها مجبور شدند بیایند و این منطقه را با تلاش خود، با بصیرت خود، با دانش خود، منطقهی علم قرار بدهند. همین هم موجب شد که حضرت فاطمهی معصومه (سلام اللَّه علیها) وقتی به این ناحیه رسیدند، اظهار تمایل کردند که به قم بیایند؛ به خاطرِ بودن همین بزرگان اشعریون. آنها رفتند از حضرت استقبال کردند، حضرت را به این شهر آوردند و این بارگاه نورانی از آن روز و از بعد از وفات این بزرگوار در این شهر نورافشانی میکند. مردم قم که پدید آورندهی این حرکت عظیم فرهنگی بودند، از آن روز پایگاه معارف اهلبیت را در این شهر تشکیل دادند و صدها عالم، محدث، مفسر و مبیّن احکام اسلامی و قرآنی را به شرق و غرب دنیای اسلام فرستادند. از قم، علم به اقصای خراسان و اقصای عراق و شامات رفت. این، بصیرت آن روزِ مردم قم است؛ که پیدایش قم بر اساس جهاد و بصیرت شد.1389/07/27
لینک ثابت
تدابیری انتظار نمیرفت- این برجستگیهائی که در دورهی هشت سال دفاع مقدس به وجود آمد- اتفاق افتاد، با هزینههای زیادی هم همراه بود. چقدر جان عزیز فدا شد، چقدر ثروت مال و ثروت وقت مصرف شد. شما امروز آنها را در واقع با کار هنری خودتان بازآفرینی میکنید. همان تأثیراتی را که آن حادثه میتوانست در یک نسل، در یک جامعه باقی بگذارد، شما با این نوشتهی خودتان، با این فیلم خودتان، با این کار هنری خودتان که بازآفرینی آن حادثه است، در مخاطب خودتان ایجاد میکنید. این خیلی کار بزرگی است، خیلی کار مهمی است؛ شما برای آن تابلوی پرشکوه و پر از ریزهکاری و ظرافت و زیبائی آئینه میشوید. خود این کار فرهنگی و کار هنری شما که روایت آن جهاد مقدس هست، جهاد است؛ زیرا سعی بر این بوده که آن مفاهیم والا به دست فراموشی سپرده بشود؛ برای این تلاش شده، کار شده. آن عزتی، اعتماد به نفسی، احساس اقتداری که از ناحیهی معنویت رزمندگان ما و جامعهی اسلامی ما احساس شد و توانست آن حادثهی عجیب و شگفتانگیز- یعنی پیروزی در دفاع مقدس و شکست نخوردن در مقابل تهاجم این همه دشمن- را رقم بزند، آن خصوصیات، آن خصلتها، برای ملت ما، برای کشور ما، یکی از بزرگترین نیازهاست. اینها را بایستی نگه داریم و در مقابلهی با تلاشی که میشود برای به فراموشی سپردن آنها، مقاومت کنیم. کار شما روایت دفاع مقدس و همین مجاهدت بزرگ است.1388/06/24
لینک ثابت
باید دانست که رحمت الهی و کمک الهی بستگی دارد به حرکت و تلاش انسان مؤمن؛ به عمل صالح او. باید در میدان باشیم، باید احساس وظیفه را فراموش نکنیم؛ مجاهدت را فراموش نکنیم؛ جهاد در صحنههای مختلف، وظیفهی ماست و ضامن پیشرفت و پیروزی ماست. در صحنهی سیاسی هم جهاد هست، در صحنهی فرهنگی هم جهاد هست، در صحنهی تبلیغاتی و ارتباطاتی هم جهاد هست، در صحنههای اجتماعی هم جهاد هست. جهاد فقط جهاد نظامی نیست؛ انواع و اقسام عرصههای زندگی بشر، عرصهی جهادند.1386/05/28
لینک ثابت
مگر مجموعهی بسیجی- آن هم بسیجیِ انقلاب و دانشجوی انقلاب- میتواند نسبت به مسائل سیاسی کشور بیتفاوت یا بدون موضع و بدون نظر باشد؟! مگر چنین چیزی ممکن است؟! من، شما دانشجوهای بسیجی را توصیه میکنم به این که محافظهکار نشوید و همواره دانشجو و بسیجی- به همان معنای مثبت و پُرخون و پُرتپش- باقی بمانید. البته دنبالهی این که میگوئیم «محافظهکار نشوید» این است که «ولی هوشیار هم باشید». کاملًا هوشیار باشید. شعار میدهید: دانشجو بیدار است! بله، همین توقع هست؛ من میخواهم به شما عرض بکنم: بیدار باشید. بیداری دانشجو هم فقط بیزاری از امریکا نیست. امریکا چیست؟ امریکا به معنای یک منطقهی جغرافیایی یا یک ملت مطرح است؟ یا نه، به عنوان یک حجم و هویت سیاسی، امنیتی، تشکیلاتی، فرهنگی که به چشم دیده نمیشود؟ آن هم تشکیلاتی با پشتوانهی عظیم مالی و تجربهی فراوان در کار تبلیغات و جنگ روانی. بیزاری از این، بیداری مضاعف لازم دارد. مثل بیداری در میدان جنگ نظامی نیست که شما اگر در سنگر بیدار باشید، به مجردی که دشمن کوچکترین تحرکی نشان داد، او را هدف قرار بدهید. در جنگ فرهنگی، در جنگ سیاسی، در جنگ امنیتی، تحرک دشمن را درست نمیتوان دید. گاهی اوقات، دشمن کار را به گونهای ترتیب میدهد که حرف حقی، از زبان یک نفر صادر بشود! دشمن ناحق و باطل است، پس چرا میخواهد این حرف حق از زبان آن شخص صادر بشود؟ چون میخواهد پازل خودش را کامل کند. این پازل از صد یا دویست قطعه تشکیل شده؛ یک قطعهاش هم همین حرف حقی است که آن شخص باید بزند تا این پازل را کامل کند! اینجا این حرف حق را نباید زد. پازل دشمن را کامل نباید کرد. در این حد هوشیاری لازم است! بله، وارد سیاست بشوید و فکرِ سیاسی کنید؛ اما بسیار هوشیار. دشمن نباید بتواند از هیچ حرکت و اظهار و موضعگیری شما استفاده کند. این، اصل اول و یک خط قرمز است.
چطور دشمن را بشناسیم؟ چطور تمایلات او را کشف کنیم؟ چطور بفهمیم که این کار به نفع دشمن یا به ضرر دشمن است؟ این همان نقطهی اساسی است. این همان جایی است که به اهتمام کامل، مطلقاً سهلانگاری نکردن و هوشیاری و بیداری کامل احتیاج دارد. اگر هم در جایی برای انسان مطلب روشن نیست، آنجا نباید حرکت کند. اگر دیدید زیر پا محکم است، پا بگذارید؛ اگر دیدید مشکوک است، پا نگذارید. بنابراین محافظهکار نباشید، اما هوشیار باشید؛ این، آن خط سیاسی است. البته سخت است و آسان نیست؛ اما شما هم مرد کارِ سختید؛ بسیجی هستید و باید این کار سخت را به عهده بگیرید.1386/02/31
لینک ثابت
دنیای اسلام پس از رخوت و خواب آلودگی درازمدت و خسارت بار خود که سرانجام به سیطره سیاسی و فرهنگی بیگانگان انجامید و منابع مادی و بشریاش در خدمت رشد و اقتدار و سلطه دشمنانش قرار گرفت، اکنون خود را بازیافته و به مرور، در برابر غارتگران و حرامیان، جبهه گرفته است.
نسیم بیداری اسلامی در همه جای جهان اسلام وزیده و پا نهادن اسلام به عرصه عمل، به مطالبه ای جدی بدل شده است. نظریه «اسلام سیاسی» جایگاهی والا در ذهن نخبگان یافته و در مد نگاه آنان، افقی روشن و امیدبخش گشوده است.
با افول اندیشههای وارداتی و پرجنجال، همچون سوسیالیسم و مارکسیسم و به خصوص با دریده شدن پرده ریا و فریب از روی دمکراسی لیبرال غرب، سیمای عدالتخواه و آزادیبخش اسلام، از همیشه آشکارتر گشته و بیرقیب، در صدر آرزوهای عدالتخواهان و آزادیطلبان و نخبگان و اندیشمندان نشسته است. جوانان و جوانمردان بسیاری در کشورهای مسلمان به نام اسلام و در آرزوی حکومت عدل اسلامی به جهاد سیاسی و فرهنگی و اجتماعی روی آوردهاند و عزم ایستادگی در برابر تحمیل و سلطه بیگانگان مستکبر را در جوامع خود گسترش میدهند.1382/11/08
لینک ثابت
بسم الله الرّحمن الرّحیم
رحلت عالم مجاهد آیتاللّه آقای حاج سید محمد شیرازی رحمة اللّه علیه را به بیت شامخ و معظم شیرازی و بخصوص به خانوادهی محترم و فرزندان مکرم ایشان و نیز به همهی دوستداران و ارادتمندان آن مرحوم بخصوص به حضرات کربلائیهای مقیم ایران صمیمانه تسلیت عرض میکنم.
آن عالم بزرگوار سالهای متمادی از عمر خویش را در عراق و ایران صرف جهاد فرهنگی و سیاسی برای اعلای کلمهی اسلام و ترویج مکتب اهل بیت علیهمالسّلام نموده و زحمات فراوانی تحمل کردند. تألیفات متعدد ایشان در علوم اسلامی و مبارزه با صهیونیزم و استکبار، متضمن مجموعهی بزرگی از معارف دینی و سیاسی است و سعی مشکور و مجاهدت مقبولی در درگاه خداوند متعال است. إن شاء اللّه. از خداوند متعال علوّ درجات و حشر با اجداد طاهرینش را برای آن عالم بزرگوار مسئلت میکنم.1380/09/26
لینک ثابت
بخش مهمی از سورهی بقره و بعضی از سورههای دیگر قرآن مربوط به برخورد و مبارزهی فرهنگی پیغمبر با یهود است. چون گفتیم اینها فرهنگی بودند؛ آگاهیهایی داشتند؛ روی ذهنهای مردم ضعیف الایمان اثرِ زیاد میگذاشتند؛ توطئه میکردند؛ مردم را ناامید میکردند و به جان هم میانداختند. اینها دشمن سازمانیافتهای بودند. پیغمبر تا آنجایی که میتوانست، با اینها مدارا کرد؛ اما بعد که دید اینها مدارابردار نیستند، مجازاتشان کرد. پیغمبر، بیخود و بدون مقدّمه هم سراغ اینها نرفت؛ هرکدام از این سه قبیله عملی انجام دادند و پیغمبر برطبق آن عمل، آنها را مجازات کرد. اوّل، بنی قینقاع بودند که به پیغمبر خیانت کردند؛ پیغمبر سراغشان رفت و فرمود باید از آنجا بروید؛ اینها را کوچ داد و از آن منطقه بیرون کرد و تمام امکاناتشان برای مسلمانها ماند. دستهی دوم، بنی نضیر بودند. اینها هم خیانت کردند- که داستان خیانتهایشان مهم است- لذا پیغمبر فرمود مقداری از وسایلتان را بردارید و بروید؛ اینها هم مجبور شدند و رفتند. دستهی سوم بنی قریظه بودند که پیغمبر امان و اجازهشان داد تا بمانند؛ اینها را بیرون نکرد؛ با اینها پیمان بست تا در جنگ خندق نگذارند دشمن از طرف محلاتشان وارد مدینه شود؛ اما اینها ناجوانمردی کردند و با دشمن پیمان بستند تا در کنار آنها به پیغمبر حمله کنند! یعنی نه فقط به پیمانشان با پیغمبر پایدار نماندند، بلکه در آن حالی که پیغمبر یک قسمت مدینه را- که قابل نفوذ بود- خندق حفر کرده بود و محلات اینها در طرف دیگری بود که باید مانع از این میشدند که دشمن از آنجا بیاید، اینها رفتند با دشمن مذاکره و گفتگو کردند تا دشمن و آنها- مشترکاً- از آنجا وارد مدینه شوند و از پشت به پیغمبر خنجر بزنند! پیغمبر در اثنای توطئهی اینها، ماجرا را فهمید. محاصرهی مدینه، قریب یک ماه طول کشیده بود؛ در اواسط این یک ماه بود که اینها این خیانت را کردند. پیغمبر مطّلع شد که اینها چنین تصمیمی گرفتهاند. با یک تدبیر بسیار هوشیارانه، کاری کرد که بین اینها و قریش به هم خورد- که ماجرایش را در تاریخ نوشتهاند- کاری کرد که اطمینان اینها و قریش از همدیگر سلب شد. یکی از آن حیلههای جنگیِ سیاسیِ بسیار زیبای پیغمبر همینجا بود؛ یعنی اینها را علیالعجاله متوقف کرد تا نتوانند لطمه بزنند. بعد که قریش و همپیمانانشان شکست خوردند و از خندق جدا شدند و به طرف مکه رفتند، پیغمبر به مدینه برگشت. همان روزی که برگشت، نماز ظهر را خواند و فرمود نماز عصر را جلوِ قلعههای بنی قریظه میخوانیم؛ راه بیفتیم به آنجا برویم؛ یعنی حتّی یک شب هم معطل نکرد؛ رفت و آنها را محاصره کرد. بیست و پنج روز بین اینها محاصره و درگیری بود؛ بعد پیغمبر همهی مردان جنگی اینها را به قتل رساند؛ چون خیانتشان بزرگتر بود و قابل اصلاح نبودند. پیغمبر با اینها اینگونه برخورد کرد؛ یعنی دشمنیِ یهود را- عمدتاً در قضیهی بنی قریظه، قبلش در قضیهی بنی نضیر، بعدش در قضیهی یهودیان خیبر- اینگونه با تدبیر و قدرت و پیگیری و همراه با اخلاق والای انسانی از سر مسلمانها رفع کرد. در هیچکدام از این قضایا، پیغمبر نقض عهد نکرد؛ حتّی دشمنان اسلام هم این را قبول دارند که پیغمبر در این قضایا هیچ نقض عهدی نکرد؛ آنها بودند که نقض عهد کردند.1380/02/28
لینک ثابت
من میخواهم محیط دانشگاه و جوان دانشجوی خودمان را توجّه بدهم که مواظب تئوریهای وارداتی غربی که هیچ هدفی جز حفظ آن روابط تحکّمآمیز غرب با کشورهایی از قبیل کشور ما را ندارد، باشند. البته تحت نامهای مختلف، بسیار حرفها زده میشود؛ اما هدف یک چیز بیشتر نیست. این انقلاب و این نظام و این حرکت عظیم مردمی آمده و این سلطه و اتوریتهی تحکّمآمیز غربی را در این کشور شکسته است. امروز در کشور ما ارزشهای غربی به صورت قانونی و رایج وجود ندارد. امروز دادن منافع کشور به بیگانگان، در کشور ما یک امر مذموم محسوب میشود. امروز سفرهای را که با هزاران طمع در این کشور پهن کرده بودند بخصوص آمریکاییها جمع شده میبینند. این برای مراکز قدرت و تسلّط جهانی، خسارت کمی نیست. برای برگرداندن اوضاع به صورت قبلی چه کار کنند؟ اوایل انقلاب ناشیانه آمدند و جنگِ روبهرو راه انداختند؛ ولی وقتی بینیشان به خاک مالیده شد، فهمیدند راهش این نیست. لذا به جنگ فرهنگی متوسّل شدند. جنگ فرهنگی کار آسانی نیست؛ کار زبدگان است. لذا زبدگان مینشینند فکر میکنند و نسخه مینویسند و متأسفانه عدّهای هم در داخل همانها را رله میکنند! آنها حرفهایی را میزنند، عدّهای هم فارسیِ آن را میگویند و شکل بومی به آن حرفها میدهند! باید مراقب اینها بود.1379/12/22
لینک ثابت
دشمن مستکبر که بیداری امت اسلامی، تهدیدکنندهی مطامع و منافع نامشروع اوست، مهمترین سلاحی که در برابر این موج فزاینده در دست دارد، سلاح روانی است: نومیدسازی، تحقیر هویت، به رخ کشیدن قدرت و تمکّن مادی خویش. امروز و در آینده هزاران ابزار تبلیغی به کار افتاده و خواهد افتاد که مسلمانان را از آیندهی درخشان نومید و یا به آیندهای که منطبق با نیّات پلید خود آنان است ترغیب کنند. این جنگ فرهنگی و روانی از آغاز دوران استعمار تاکنون، کاریترین ابزار غرب در سلطهگریاش بر کشورهای اسلامی بوده است. آماج این تیر زهرآلود، نخست نخبگان و روشنفکران و سپس تودهی مردماند. مبارزه با این ترفند جز با رویگردانی از فرهنگ تحکّمآمیز و تحمیلی غرب ممکن نیست. فرهنگ غربی باید بهوسیلهی نخبگان و روشنفکران، پالایش شود. عناصر مفید آن جذب، و اجزاء زیانبار و مخرّب و فسادانگیز آن از ذهن و عمل جامعههای اسلامی طرد شود. معیار در این پالایش بزرگ، حکمیّت فرهنگ اسلامی و اندیشههای بارور و راهگشا و هدایتگر قرآن و سنت است. این یکفصل اساسی از مبارزهی همهجانبه و خوش عاقبتی است که علمای دینی و روشنفکران و نخبگان سیاسی در سراسر جهان اسلام بر عهده دارند. به امید آنکه حج امسال بتواند عزم همگان را در پیمودن این راه پربرکت و پرافتخار، راسخ و جازم کند.1379/12/12
لینک ثابت