مفاسد اقتصادی اینی که ما در کجای بزرگراهِ رسیدن به اهداف آن سیاستها قرار داریم، این خیلی مهم است؛ این را ما به عنوان یکی از اولویتها از قوهی قضائیه خواستهایم؛ بخصوص مسئله اطاله دادرسی، بخصوص در پروندههای مهم و از جمله پروندههای مهم مفاسد اقتصادی.
بنده در پروندههای مفاسد اقتصادی معتقد به جنجال و هیاهو نیستم، لیکن معتقد به سرعت و قاطعیت در کار هستم. سرعت غیر از عجله است؛ سرعت عمل با شتابزدگی و عجله تفاوت میکند. این پروندههائی که مورد توجه مردم است - که من حالا اشارهای در اهمیت این مسئله عرض خواهم کرد - بالخصوص و در عموم پروندهها، مسئلهی اطالهی دادرسی بایستی مورد توجه قرار بگیرد. البته در گزارشهائی که داده شده، خوشبختانه این هم هست که از طول مدت گردشکارِ پرونده مقداری کم شده است، لیکن این با آنچه که «باید» مقایسه شود، نه با آنچه که «بوده»، تا ببینیم ما در کجا هستیم و چقدرِ دیگر باید کار کنیم تا بتوانیم به آن نقطهی مطلوب برسیم.۱۳۸۷/۰۴/۰۵
مفاسد اقتصادی آن چیزی که من بالخصوص بر روی آن امروز مناسب میدانم در کنار مطالبی که گفتم، تکیه کنم، مسئلهی تعقیب مفاسد اقتصادی است. مفاسد اقتصادی را صرفاً به عنوان یک کار خلاف نباید در کشور در نظر گرفت. این کار اگر چنانچه دنبال نشود، تعقیب نشود، ریشهیابی نشود، قوای مختلف کشور دست به دست هم ندهند برای خشک کردن ریشهی این کار، ضربه و خطرش برای کشور بسیار کلان و عظیم خواهد بود. مفاسد اقتصادی، مفاسد فرهنگی را هم با خود میآورد، مفاسد اخلاقی را هم میآورد. وجود و رواج مفاسد اقتصادی یکی از بزرگترین خطرهایش این است که عناصر خوب دستگاهها را متزلزل میکند، زیر پای آنها را سست میکند. بسیاری از این موارد و قضایای مفاسد اقتصادی که به طور مشخص گزارش شده و برای ما گفته شده است، به این ترتیب بوده است که آن مفسد اقتصادی برای پیشبرد کار خود لازم دانسته در داخل فلان دستگاه نفوذ کند و تعدادی از عناصری را که در آنجا کار میکنند، با خودش همراه کند. خوب، آن عناصری که آنجا کار میکنند، مردمان مؤمنی هستند؛ اما شیطانِ هوس، زیادهطلبی و پول را به جان اینها میاندازد، همه هم طاقت نمیآورند، مجذوب میشوند، میلغزند؛ این یکی از بزرگترین خطرات مفاسد اقتصادی است.
مفاسد اقتصادی در جامعه سرمایهگذاریهای درست و سالم را معوق میکند. بنده در آن نامهای که در سال ۱۳۸۰ - همین اردیبهشت که گذشت، هفت سال از آن نامه میگذرد - خطاب به رؤسای محترم سه قوه نوشتم، این موارد را شرح دادم؛ مفاسد اقتصادی مانع فعالیت اقتصادی سالم است، نومید کنندهی عناصر مؤمنی است که میخواهند فعالیت اقتصادیِ خوب داشته باشند، یک بلاست، یک بیماری عظیم است؛ مثل وبائی که در جامعه میآید، مثل بیماریهای واگیری است که تا میآید، همهی دستگاهها - قوهی مجریه، قوهی مقننه، قوهی قضائیه - به حرکت میافتند که جلویش را بگیرند.
البته نقش قوهی قضائیه در این مورد نقش بارزی است؛ ما سفارشهای متناسب با قوهی مجریه را مکرر در مکرر به آنها گفتیم، تذکر دادیم، از آنها مطالبه کردیم؛ او به جای خود محفوظ، اما شما برادران و خواهرانی که اینجا تشریف دارید و مربوط به قوهی قضائیه هستید، بدانید سهم قوهی قضائیه در مقابلهی با مفاسد اقتصادی سهم بسیار سنگین و مهمی است.
پیشگیری از وقوع مفسده هم به عهدهی قوه قضائیه است. به قانون اساسی مراجعه کنید، ملاحظه کنید، یکی از وظائف قوهی قضائیه در قانون اساسی همین پیشگیری است. خوب، پیشگیری ابزارهای لازم خودش را دارد، دستگاههای متناسب خودش را دارد. پیشگیری با استفادهی از ضابطین قضائی هم احیاناً خواهد بود؛ از جمله دستگاههای امنیتی، از جمله دستگاههای اطلاعاتی. از همهی اینها باید در پیشگیری استفاده شود. در داخل کشور اسلامی یک سوءاستفادهچی، یک مفسد، یک طماع، یک آدم زرنگ و ناقلا بیاید از منابع عمومی کشور که متعلق به همهی قشرهاست - با وجود این همه آدم فقیر و ضعیفی که در کشور هست - سوءاستفاده کند و بیحساب و کتاب ببرد. باید با این مقابله شود. معلوم است که این حرکت در قوهی قضائیه و قوهی مجریه و قوهی مقننه - هر کدام در حد خودشان - عکسالعمل ایجاد میکند؛ آرام نمینشینند، ساکت نمینشینند. بعضیها موضوع را خلط میکنند، خراب میکنند؛ مثل همین قضایائی که توی افواه این اواخر به وجود آمد؛ اینها خراب کردنِ اصل قضیه است؛ اینها منحرف کردنِ اصل مطلوب است. یک جور این است، یک جور هم فشار آوردن و رابطه برقرار کردن و تلفن کردن و واسطه شدن و اعمال قدرت کردن و توی رودربایستی افراد را گیر انداختن و اینهاست. باید با همهی اینها مقابله شود. این یکی از کارهای بزرگ است.
این نامهی ما، مطالبهی ما، مال سال ۱۳۸۰ است؛ تاریخش آن وقت است، اما همیشه تاریخِ روز دارد. امروز هم اگر واقعیت جامعه را بخواهید، همان مطالبه، همان حرفها، امروز از طرف ما نسبت به مسئولین قوای سه گانه وجود دارد، که باید انجام دهند. این را دست کم نباید گرفت. و بدتر از هر چیز این است که در داخل دستگاههای مسئول، خدای نخواسته این عوامل مفسد بتوانند نفوذ کنند و آدمهائی را به رنگ خودشان در بیاورند یا همکار با خودشان کنند، که این از آن چیزهای بسیار مهم و فاجعهآمیز است که باید با قاطعیت و قدرت با آن - از هر نوعش - رو به رو شد و با آن برخورد کرد.۱۳۸۷/۰۴/۰۵
انسان, پشتکار, کار, همت یکی از عیوبی که در طبیعت اغلب انسانها کما بیش وجود دارد، این است که با عطش، دست به کار و حرکتی می زنند، اندکی که این عطش فرو نشست، از استمرار و تداوم کار باز میمانند.۱۳۸۷/۰۴/۰۵
حمایت از سرمایه ایرانی مفاسد اقتصادی در جامعه سرمایهگذاریهای درست و سالم را معوق میکند. بنده در آن نامهای که در سال ۱۳۸۰- همین اردیبهشت که گذشت، هفت سال از آن نامه میگذرد- خطاب به رؤسای محترم سه قوه نوشتم، این موارد را شرح دادم؛ مفاسد اقتصادی مانع فعالیت اقتصادی سالم است، نومیدکنندهی عناصر مؤمنی است که میخواهند فعالیت اقتصادیِ خوب داشته باشند، یک بلاست، یک بیماری عظیم است؛ مثل وبائی که در جامعه میآید، مثل بیماریهای واگیری است که تا میآید، همهی دستگاهها- قوهی مجریه، قوهی مقنّنه، قوهی قضائیه- به حرکت میافتند که جلویش را بگیرند.۱۳۸۷/۰۴/۰۵
شهید آیتالله سید محمد حسین بهشتی شهادت برجستگانی از نظام جمهوری اسلامی، که در میان آنها شخصیت برجستهی شهید عزیز مرحوم آیتاللَّه بهشتی و برخی دیگر از مسئولان قوهی قضائیه و نیز قوای دیگر حضور داشتند. فکر خوبی شد که سالگرد گزارش قوهی قضائیه منطبق شود با سالگرد یادآوری این شهادت بزرگ. این شهادتها پشتوانهی حرکت ملت است. حادثهی هفتم تیر و شهادت شهید مظلوم مرحوم دکتر بهشتی و دیگر یارانش یک مقطعی برای حرکت عظیم انقلاب به سمت هدفهای خود شد، بعد از آن که میخواستند این حرکت را به طرفهای دیگر منحرف کنند. این شهادتها پشتوانه است؛ پشتوانهی حرکت است.۱۳۸۷/۰۴/۰۵
مفاسد اقتصادی, فساد, مبارزه با مفاسد اقتصادی, مبارزه با فساد وجود و رواج مفاسد اقتصادی یكی از بزرگترین خطرهایش این است كه عناصر خوب دستگاهها را متزلزل میكند، زیر پای آنها را سست میكند.۱۳۸۷/۰۴/۰۵
شهید آیتالله سید محمد حسین بهشتی شهادت برجستگانی از نظام جمهوری اسلامی، كه در میان آنها شخصیت برجستهی شهید عزیز مرحوم آیتاللَّه بهشتی و برخی دیگر از مسئولان قوهی قضائیه و نیز قوای دیگر حضور داشتند. فكر خوبی شد كه سالگرد گزارش قوهی قضائیه منطبق شود با سالگرد یادآوری این شهادت بزرگ. این شهادتها پشتوانهی حركت ملت است. حادثهی هفتم تیر و شهادت شهید مظلوم مرحوم دكتر بهشتی و دیگر یارانش یك مقطعی برای حركت عظیم انقلاب به سمت هدفهای خود شد، بعد از آن كه میخواستند این حركت را به طرفهای دیگر منحرف كنند. این شهادتها پشتوانه است؛ پشتوانهی حركت است.۱۳۸۷/۰۴/۰۵
استقرار عدالت, قوه قضائیه, اعتماد مردم به قوه قضائیه, مسئولین قوه قضائیه(مخاطب) اين احساس بايد به مردم دست دهد؛ مردم بفهمند كه قوهى قضائيه متكفل استقرار عدالت است؛ اين بايد حاصل شود.۱۳۸۷/۰۴/۰۵
رفع مشکلات مردم یک نکتهی دیگر در کنار این، عبارت است از این که ما - یعنی مجموعهی قوهی قضائیه - همهی این فعالیتها را برای این انجام میدهیم که قوهی قضائیه بتواند جایگاه شایسته و سزاوار خود را در جامعهی اسلامی، در عمل مردم، در واقعیت زندگی، در ذهن مردم پیدا کند - که من در سالهای گذشته به این اشاره کردم، یا شاید مفصلاً در بعضی از سالها دربارهاش صحبت کردیم -مردم در کنار قوهی قضائیه احساس امنیت کنند. من یک بار عرض کردم، غایت مطلوب برای قوهی قضائیه در عرصهی عملی این است که وضع قوهی قضائیه به آنجا برسد که هر کسی در کشور، در جامعهی اسلامی احساس کرد که کسی میخواهد به او ظلم کند یا کسی به او ظلمی کرده است، تعدیای کرده است، دلخوش باشد به اینکه به قوهی قضائیه مراجعه میکنم و مشکل را برطرف میکنم. این احساس باید در مردم به وجود بیاید. همه احساس کنند که با مراجعهی به قوهی قضائیه به حق خودشان میرسند. این حالت باید در جامعهی اسلامی به وجود بیاید. اگر در حل و فصل قضایائی که به قوهی قضائیه مراجعه میشود، مثلاً هشتاد درصد - ولو نه صد درصد - هم اینجور باشد که با رسیدگی دقیق، قاطع و عادلانه کار انجام بگیرد، این احساس تا حدود زیادی در مردم به وجود خواهد آمد که احساس کنند قوه قضائیه ملجأ آنهاست. این احساس باید به مردم دست دهد؛ یعنی مردم بفهمند که قوهی قضائیه متکفل استقرار عدالت است؛ این باید حاصل شود. همهی این مقدمات برای این است که این حالت در جامعه به وجود بیاید. اگر ما تدابیری اندیشیدیم، زحمتی کشیدیم، لیکن دیدیم این حالت ملجأ و پناه بودن در ذهنیت عمومی جامعهی ما به وجود نیامد، باید بدانیم یک جای کار عیب دارد، آن را باید بگردیم پیداکنیم، مشکل را برطرف کنیم. این آن چیزی است که معیار و ملاک عمل باید باشد و همه باید تلاش کنند.۱۳۸۷/۰۴/۰۵
برخورد با ظالم و دفاع از مظلوم غایت مطلوب برای قوهی قضائیه در عرصهی عملی این است که وضع قوهی قضائیه به آنجا برسد که هر کسی در کشور، در جامعهی اسلامی احساس کرد که کسی میخواهد به او ظلم کند یا کسی به او ظلمی کرده است، تعدیای کرده است، دلخوش باشد به اینکه به قوهی قضائیه مراجعه میکنم و مشکل را برطرف میکنم. این احساس باید در مردم به وجود بیاید. همه احساس کنند که با مراجعهی به قوهی قضائیه به حق خودشان میرسند. این حالت باید در جامعهی اسلامی به وجود بیاید.۱۳۸۷/۰۴/۰۵
برخورد با ظالم و دفاع از مظلوم دستگاه قضائی کشور به مأمن و پناهگاه طبقات مظلوم که از همهی قشرها ممکن است باشند، تبدیل خواهد شد، که تا کسی به کسی ظلم کرد یا خواست ظلم بکند، آن کسی که مورد تعدی قرار گرفته است، به خود دلخوشی میدهد که من میروم سراغ قوهی قضائیه و رفع ظلم میکنم.۱۳۸۷/۰۴/۰۵
مبارزه با فساد مفاسد اقتصادی، مفاسد فرهنگی و اخلاقی را هم میآورد. وجود و رواج مفاسد اقتصادی یکی از بزرگترین خطرهایش این است که عناصر خوب دستگاهها را متزلزل میکند، زیر پای آنها را سست میکند.۱۳۸۷/۰۴/۰۵