حادثهی عظیم بینظیر تاریخی انقلاب اسلامی را مردم رقم زدند. انکار نقش مردم و بیاعتنائی به حضور مردمی - که متأسفانه امروز در بعضی از نگاههای شبهروشنفکرانه، انسان مشاهده میکند - خطاست. وقتی مردم به یک سمتی گرایش پیدا میکنند، کسانی که از این گرایش خود را منتفع نمیبینند، اسمش را میگذارند حرکت پوپولیستی و حرکت عوامگرائی! این خطاست. انقلاب را همین ارادههای مردمی و همین حضور مردمی - که متکی به ایمان آنها بود - توانست بوجود بیاورد و به پیروزی برساند. ملت ایران با ایمانش، با احساساتش، با غرور ملیاش، با افتخار به گذشتهی تاریخی و مواریث عظیم فرهنگیاش، توانست این حرکت عظیم را بوجود بیاورد.1387/02/11
لینک ثابت
ملتی به عزت و سربلندی دست پیدا میکند که با شجاعت وارد میدان بشود، کار را تعقیب کند و هزینههای آن را هم با رشادت تمام بپردازد و ملت ایران این کار را کرد.
هزینهای که ملت ایران پرداخت کرد هشت سال جنگ تحمیلی بود؛ این هزینهی استقلالطلبی و آزادیطلبی و عزتطلبی ملت ایران بود؛ ملت ایران آن را پرداخت کرد و خم به ابرو نیاورد. هشت سال جنگ را تحمل کرد، چون این هزینهی دست یافتن به استقلال ملت و قدرت ملی و افتخار ملی بود.1387/02/11
لینک ثابت
بعد از انقلاب و در دوران کنونی هم - چه در دوران جنگ تحمیلی و دفاع مقدس و چه بعد از آن تا امروز - شما مردم، شما جوانان، شما فرزانگان و شما زن و مرد مؤمن، توانستهاید جایگاه ممتازی را در اختیار بگیرید و هویت مردم استان فارس و مردم شیراز را با عمل خود - نه فقط با ادعا - نشان بدهید.
امروز در این استان، دانش و فناوری و عمق تحقیق و نوآوریِ علمی، در رشتههای متعددی زبانزد است و دانشمندانی از شهر شما و استان شما، جزو چهرههای بینالمللیِ دانش محسوب میشوند. این استان در پزشکی، در صنایع الکترونیک، در پتروشیمی، در رشتههای علوم و در رشتههای مهندسی، پیشقدم است. دانشگاه شیراز در راهاندازی رشتهها و تخصصهای متعددی پیشقدم است. حضور شما مردم و جوانانتان در میدانهای گوناگون، حضور چشمگیری بوده است. یگانهای نظامی شما - چه یگانهای سپاه و چه یگانهای ارتش که در این شهر مستقرند - در دوران دفاع مقدس نقشهای برجستهای را ایفا کردند.
پس در گذشتهی تاریخ، در جنبهی دین و عمق ایمان مذهبی، در جنبهی تلاش علمی، در جنبهی مبارزات، در جنبهی دفاع از دستاورد عظیم انقلابِ ملت ایران و در جنبههای گوناگون دیگر، این استان و این شهر یک استعدادی را از خود بُروز داده است که درخور تحسین و ستایش است. این، هم باید مورد توجه مسئولین کشور قرار بگیرد که بدانند اینجا منبع عظیم و جوشان استعدادهای انسانی است، و هم از ناحیهی خود مردم - و بخصوص جوانان و مربیان جوانان - مورد توجه قرار بگیرد که بدانند هر کدام از آنها مثل یک چشمهی جوشانی، میتوانند این سرزمین و سراسر کشور را با وجود خود و با فیضان خود سیراب کنند.1387/02/11
لینک ثابت
من به شما عرض بکنم، عمق ایمان مردم استان فارس- و بخصوص شهر شیراز- یک ادعا نیست؛ این سخن با مطالعه و دقت به همهی جوانب گفته میشود. در این شهر، با آن سوابق مذهبی، با بُروز آن علما و روحانیونی که اشاره کردم و حرکاتی که در طول سالهای گذشته انجام داده بودند، از دو سو برای غلبه کردن بر ایمان دینی سرمایهگذاری شد:
یک جریان از سوی دربار طاغوت بود که از سالهای اول دههی سی شروع شد و تا نزدیک پیروزی انقلاب به مدت بیست و چند سال ادامه داشت؛ با همهی تلاششان در این زمینه فعالیت کردند و سعی کردند شیراز را با یک هویت صددرصد غربیشده به دنیا معرفی کنند. بنده خودم در سالهای آخر دههی سی- شاید حدود سالهای 39 یا 40- در همین شهر و توی همین خیابان زند و مراکز گوناگون دیگر، شاهد نمونهها و مظاهر فسادی که آن روز به عمد ترویج میشد، بودم. عمداً کوشش میشد جوانها به سمت منکرات اخلاقی و به سمت بیمبالاتی نسبت به دین، سوق داده بشوند. این همینطور ادامه پیدا کرد تا دههی پنجاه و جشن هنر شیراز و قضایائی که شاید همه میدانید؛ شاید هم بعضی جوانها نشنیده باشند و ندانند. این یک جریان بود.
یک جریان دیگر که باز علیه دین و دین باوری و دینداری، بیشتر از بسیاری از شهرها در این شهر ترویج میشد، جریان الحاد مکتبی از سوی حزب تودهای بود که در اینجا لانهی عمیقی داشتند و فعالیت عمیقی میکردند. وقتی میدیدند زمینهی نفوذ روحانیت و دین در این شهر زیاد است، بخصوص در آن سالهائی که مرحوم سید نور الدین- روحانی شجاع، سازمانده، فعال و زمانشناس- وارد میدان بود، شاید حزب توده را برای پنجه انداختن با این روحانی، تشویق هم کردند.
هم آن جریان هدایتشدهی از سوی دربار و هم آن جریان ترویجشدهی از سوی مارکسیستهای آن روز- جریان حزب توده- مثل دو تیغهی یک قیچی، به جان ایمان این مردم و این جوانها افتاده بودند. اما این مردم و این جوانها، همان کسانی بودند که در سال 41 و 42- در قضایای شروع نهضت اسلامی و نهضت روحانیت- یکی از برجستهترین کارها را توی این شهر انجام دادند؛ یعنی در سطح کشور، شهرهای قم و تهران و شیراز و تبریز و مشهد در درجهی اول بودند و شیراز جزو شهرهای درجهی اول بود. لذا عدهای از برجستگان علمای شیراز در همان قضایا دستگیر شدند و به تهران برده شدند.
آن همه برای دور کردن مردم از دین تلاش کردند، اما پاسخ مردم این بود: سرمایهگذاری آنها را با عمل خودشان و با ایستادگی خودشان باطل کردند. بعد هم در سالهای آخر دوران طاغوت- یعنی در سالهای 56 و 57- باز مردم شیراز و مردم استان فارس، برای بسیاری از شهرهای این کشور به عنوان یک الگو شناخته میشدند.
خب، این مطالب را که عرض کردیم، صِرف یک مقدمه به حساب نیاورید؛ هیچکدام از اینها تعارف هم نیست، برای خوشامدگوئی نیست، برای نتیجهگیری است. من حالا یک مطلبی را که در بارهی مسائل کلیِ انقلاب است و با این مطالبی که تا حالا عرض کردم ارتباط پیدا میکند، با شما در میان میگذارم.
در تاریخ کشور ما، هرچه که نگاه میکنیم و هرچه عقب میرویم، هیچ نمونهی دیگری برای انقلاب اسلامی پیدا نمیکنیم. من این را یکقدری روشن کنم: در طول تاریخ، همیشه در کشور ما جابهجائی قدرت بهوسیلهی قدرتطلبان نظامی و با لشکرکشی و رویاروئی قدرتها با یکدیگر، یا با چیزی که امروز به آن کودتا میگویند همراه بوده است؛ سلسلههای متعددی در این کشور آمدهاند و رفتهاند؛ اما در هیچکدام از این نقل و انتقالها مردم هیچ دخالتی نداشتهاند. فرض بفرمائید در همین شیراز شما و در استان فارس، سلسلهی زندیه بر سر کار بود؛ بعد قاجاریها آمدند و قدرت را از دست خاندان زند گرفتند! جنگ بین دو قدرتطلب، دو سپاه و دو نیروی نظامی بود؛ مردم نقشی نداشتند. در همهی طول تاریخ کشور ما- چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام تا امروز- هرچه نگاه میکنیم، جابهجائی قدرتها همه از همین قبیل بوده است؛ فقط یک استثناء در دوران قدیم دارد- که آن را عرض خواهم کرد- و در غیر آن مورد، همیشه جابهجائی قدرت با لشکرکشی و با حملهی نظامی و بدون دخالت مردم بوده است؛ مردم انگیزهای نداشتهاند؛ چه آنجایی که یک سلسله، قدرت را به یک سلسلهی دیگری میداده و چه آنجایی که در درون یک سلسله کشمکش قدرت بوده است؛ که باز اگر مثالش را از شیراز شما بخواهم بزنم، در دوران قاجاریه و بعد از مرگ فتحعلی شاه قاجار، در همین شیراز یکی از پسرهای بزرگ فتحعلی شاه به نام حسین علی میرزا حاکم بود و حکومت را برای خودش میخواست؛ اما در تهران محمد شاه- که نوهی فتحعلی شاه بود- به پادشاهی
رسیده بود؛ جنگ شد. در همین بیرون دروازههای شهر شیراز، بین دو نیرو جنگ اتفاق افتاد! البته مردم در این جنگها لگدمال میشدند؛ به آنها خسارت وارد میشد و مزرعهشان، مالشان، ملکشان و جانشان تهدید میشد، اما هیچ دخالتی در این درگیریها نمیکردند. در طول تاریخ اینجوری بوده است.
البته عرض کردم، فقط یک مورد استثناء وجود دارد- که آن هم از لحاظ تاریخی مورد تردید است و با افسانهها مخلوط است- و آن داستان کاوهی آهنگر است؛ که میگویند این آهنگر به کمک مردم حرکت کردند و سلطنت ضحاک ماردوش را از بین بردند. اگر واقعیت داشته باشد و راست باشد، در تاریخ همین یک مورد است و دیگر نمونهای ندارد. البته در تاریخی که اروپائیها برای کشور ما از دوران پهلوی به این طرف نوشتهاند، اسمی از فریدون و ضحاک و کاوهی آهنگر وجود ندارد؛ آنها جور دیگری تاریخ را نوشتهاند که آن مقولهی دیگری است و حالا نمیخواهیم وارد آن بشویم.
انقلاب اسلامی که بزرگترین تحول و تغییر قدرت در طول تاریخ ما بود و اساس سلطنت و حکومت فردی را به حکومت مردمی تبدیل کرد، با نیروی مردم انجام گرفت؛ اینجا دیگر رویاروئی دو قدرت و جنگ قدرت و این حرفها نبود. مردم آمدند و وارد عرصه شدند و روحانیت هم پیشگام و پیشتازشان واقع شد؛ مردم بودند که با قدرت عظیم و خدائیِ خود توانستند قدرت را از دست خودکامگان و پادشاهان و طاغوتها و مستبدان فردگرا خارج کنند و به دست مردم بدهند؛ حکومت شد مردمی. تا آنجایی که ما شناختیم و فهمیدیم، این تنها حادثهای است که در طول تاریخِ کشور ما اتفاق افتاده است.
خب، این حادثه، شایستهی آن هست که از ابعاد گوناگون مورد توجه و مورد عنایت قرار بگیرد. من امروز عرض میکنم، ما با گذشت نزدیک به سی سال از حادثهی انقلاب اسلامی، جا دارد که یک نگاه کلان و یک نگاه فراگیر به این حادثه بیندازیم. نگاههای جزئی، نگاه به حوادث میانهی راه و نگاه به افتوخیزها، خیلی گویا نیست؛ باید نگاه کلان و فراگیر به انقلاب اسلامی- که البته بسیاری از مردم خود ما، برجستگان خود ما و بیگانگان، اینگونه کلان نگاه کردهاند- در سطح افکار عمومی زنده بشود و به آن توجه پیدا بشود.
در همهی حوادث عالم چند عنصر را باید در کنار هم دید: یکی نگاه به عوامل اولی، یعنی عوامل بالادستی حادثه است: انگیزهها، هدفها، زمینههای تاریخی، زمینههای جغرافیائی و جغرافیای سیاسی؛ اینها چیزهائی است که در شناخت حادثه تأثیر دارد. در حادثهی انقلاب ما، آن عنصر اول عبارت است از همان ایمان مردم، مبارزات آزادیخواهانه و جرقههای این مبارزات- که در مشروطیت و در تحریم تنباکو به وسیلهی میرزای شیرازی و در نهضت ملی شدن صنعت نفت و در حوادث گوناگون دیگر، این زمینههای تاریخی وجود پیدا کرد- و بیداری روحانیت مبارز و شخص امام بزرگوار که از این زمینهها بهترین استفاده را کرد و این حرکت به راه افتاد. این، آن پیشزمینه است.
عنصر دوم نگاه کردن به میداندار و صاحب حادثه است. عنصر میاندار و میداندار در این حادثه مردم بودند؛ مردم! حادثهی عظیمِ بینظیرِ تاریخیِ انقلاب اسلامی را مردم رقم زدند. انکار نقش مردم و بیاعتنائی به حضور مردمی- که متأسفانه امروز در بعضی از نگاههای شبه روشنفکرانه، انسان مشاهده میکند- خطاست. وقتی مردم به یک سمتی گرایش پیدا میکنند، کسانی که از این گرایش خود را منتفع نمیبینند، اسمش را میگذارند حرکت پوپولیستی و حرکت عوامگرائی! این خطاست. انقلاب را همین ارادههای مردمی و همین حضور مردمی- که متکی به ایمان آنها بود- توانست بوجود بیاورد و به پیروزی برساند. ملت ایران با ایمانش، با احساساتش، با غرور ملیاش، با افتخار به گذشتهی تاریخی و مواریث عظیم فرهنگیاش، توانست این حرکت عظیم را بوجود بیاورد.
هدف ملت ایران- که از هرکسی که سؤال میکردیم، به زبانهای گوناگون این هدف را میگفت- این بود که بتواند در سایهی اسلام، استقلال و آزادی به دست بیاورد. این شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» که در دوران انقلاب رائج بود، حرف دل مردم بود و مردم این را میخواستند. مردم میدیدند که این کشورِ با این عظمت، حکامش و زمامدارانش استقلال رأی ندارند؛ تابع بیگانه و تابع قدرتهای مستکبرند و طوق اطاعتِ آنها را به گردن انداختهاند؛ در مقابلِ آنها ضعیف و غیر مستقل، اما نسبت به مردم خودشان سختگیر، متفرعن و با آنها با فشار و سختگیری و زور رفتار میکردند؛ شلاق را بر گُردهی این مردم میکوبیدند و به آنها اجازهی انتخاب نمیدادند. در طول سالهای مشروطیت و تا قبل از انقلاب اسلامی، هرگز اتفاق نیفتاد که این مردم با شوق، با رغبت و با معرفت به پای صندوق رأی بروند و کسی را انتخاب کنند. انتخاب معنی نداشت: حکومت، حکومت موروثی؛ مسئولان و زمامداران، سفارششدهی قدرتهای بیگانه؛ مجلسی که به نام مجلس شورا از مشروطیت بوجود آمده بود، مجلس دست نشانده و غیر منتخب مردم! مردم هم اسیر و دستخوش تصمیمهائی بودند که این مجموعهی غیر مسئول و غیر متعهد برای آنها میگرفتند. مردم خواستند استقلال بدست بیاورند، آزادی داشته باشند، عزت ملیشان را تأمین کنند، سعادت و رفاه دنیوی و سربلندی معنوی و اخروی را بدست بیاورند؛ این آرزوی مردم بود و وارد این میدان شدند. این هم عنصر دوم.
عنصر سوم در هر حادثهای عوامل معارض و مزاحم با آن حادثه یا با آن حرکت است که هزینههائی را تحمیل میکند. در ماجرای انقلاب اسلامی هم همینجور است؛ از اول عنصر معارض وجود داشت. این معنایش این است که ملت ایران استقلال و آزادی را با سعی و تلاشِ خود بدست میآورَد؛ اما هزینهی آن را هم باید بپردازد و میپردازد. هر انسانی که بخواهد برای آن چیزی که به دنبال آن هست هزینهای نپردازد و زحمتی را بر دوش نگیرد، هرگز به آن هدف نخواهد رسید. با نشستن و عافیتطلبی و به دنبال تلاش و خطر نرفتن، هرگز انسان به آرزوهایش نمیرسد. ملتها هم همینجورند. آن ملتی به عزت و سربلندی دست پیدا میکند که با شجاعت وارد میدان بشود، کار را تعقیب کند و هزینههای آن را هم با رشادت تمام بپردازد و ملت ایران این کار را کرد.
هزینهای که ملت ایران پرداخت کرد هشت سال جنگ تحمیلی بود؛ این هزینهی استقلالطلبی و آزادیطلبی و عزتطلبی ملت ایران بود؛ ملت ایران آن را پرداخت کرد و خم به ابرو نیاورد. هشت سال جنگ را تحمل کرد، چون این هزینهی دست یافتن به استقلال ملت و قدرت ملی و افتخار ملی بود. قربانیان تروریسم کور دههی شصت در این کشور، هزینهی دیگری بود که ملت ایران پرداخت کرد. از اول انقلاب تا امروز تحریمهای اقتصادی و محاصرهی اقتصادی که بر ملت ما تحمیل کردهاند، هزینههایی بود که ملت ایران پرداخت کرد. همین حالا که من با شما صحبت میکنم، دو سال است که قدرتهای استکباری مرتب تهدید میکنند که ما ملت ایران را تحریم میکنیم و محاصره میکنیم! انگار تا حالا این کار را نکردهاند.
اردوگاه سرمایهداری و استعماری با همهی توان سیاسی خود، با همهی قدرت مالی و اقتصادی خود و با همهی شبکههای تبلیغاتی خود، دارد فشار میآورد تا شاید بتواند ملت ایران را وادار به عقبنشینی و تسلیم بکند؛ نه فقط از حق هستهای- حق هستهای یکی از حقوق ملت ایران است- بلکه میخواهند ملت ایران را از حق عزتش، از حق استقلالش، از حق قدرت تصمیمگیریش و از حق پیشرفت علمیش، وادار به عقبنشینی کنند. ملت ایران امروز در جادهی پیشرفت علمی و پیشرفت فنّاوری افتاده و میخواهد دو قرن عقبافتادگی خود را در دوران طاغوتها، جبران کند. اینها دستپاچه شدهاند و نمیخواهند ملت ایران- که در این نقطهی حساس دنیا قرار گرفته است و به عنوان پرچمدار اسلام شناخته شده- به این توفیقات دست پیدا کند؛ لذا فشار میآورند. اما ملت ایران ایستاده است.
تهدید میکنند که شما را تحریم میکنیم و محاصرهی اقتصادی میکنیم! خب، در این سی سالی که ملت ایران را گاهی شدیدتر و گاهی ضعیفتر محاصرهی اقتصادی کردید، چه کسی ضرر کرد؟ ملت ایران ضرر کرد؟ ابدا! ما از تحریم به نفع پیشرفت خودمان استفاده کردیم. یک روزی بود که ما احتیاج به ابزارهای نظامی داشتیم؛ سادهترین ابزار نظامی را به ما نمیفروختند و میگفتند: تحریم! ما توانستیم از این تحریم استفاده کنیم؛ امروز ملت ایران توانائیهایی به دست آورده که همان تحریمکنندگان دیروز، امروز از اینکه ملت ایران دارد به قدرت اول نظامی منطقه تبدیل میشود، دارند دست و پا میزنند! خب، این بر اثر تحریم شما بود. این تحریم به ما ضرر نزد؛ ما از این تهدید توانستیم یک فرصت به وجود بیاوریم. امروز هم همینجور است. ما از تحریم غرب نمیترسیم. ملت ایران به حول و قوهی الهی در مقابل هر تحریمی و هر محاصرهی اقتصادیای آنچنان تلاشی از خود نشان خواهد داد که پیشرفت او را مضاعف و چند برابر خواهد کرد.
اینجور نگاه کلان به انقلاب- یعنی نگاه به انگیزهها و زمینهها و عوامل بالادستی انقلاب و تشکیل نظام، و نگاه به عاملِ محوری انقلاب یعنی مردم و ایمان دینی آنها، و نگاه به هزینهها- موجب میشود که ما در هر شأنی که هستیم و در هرجا که هستیم، به مسائل جزئی و کوچک خیلی اهمیت ندهیم؛ به عظمت انقلاب و حرکت عمومی انقلاب نگاه کنیم که بحمد اللَّه در طول این سی سال، با قدرت و قوّت ادامه داشته است و ملت ایران هر روز بهتر از گذشته- بااینکه توطئهها و تلاش دشمن هم بیشتر شده- به پیش حرکت کرده است.
دشمنان ملت ایران منتظرند که از هر مسئلهی کوچک یا بزرگی، برای شکستن عزم و همت ملت ایران استفاده کنند؛ حتّی از بلایای طبیعی مثل زلزله و خشکسالی، یا از چیزهائی که در دنیا عمومیت دارد مثل گرانی. الآن شما اگر به تحلیلهای رادیوهای بیگانه نگاه کنید، میبینید یکی از محورهایی که دشمنان ما در تبلیغاتشان از آن استفاده میکنند، مسائل اقتصادی است؛ بلکه بتوانند در عزم ملت ایران خللی وارد کنند. مردم ایران، مسئولین خودشان را شناختهاند. اینی که اینجور وانمود بشود که اگر در وضع اقتصادی جامعه مسئلهی «گرانی» پیش میآید، به خاطر این است که مسئولین دولتی و مسئولین بخشهای مختلف توجه ندارند، این خطاست؛ آنها کاملًا توجه دارند و میدانند چه دارد اتفاق میافتد.1387/02/11
لینک ثابت
مردم! حادثهی عظیمِ بینظیرِ تاریخیِ انقلاب اسلامی را مردم رقم زدند. انکار نقش مردم و بیاعتنائی به حضور مردمی- که متأسفانه امروز در بعضی از نگاههای شبه روشنفکرانه، انسان مشاهده میکند- خطاست. وقتی مردم به یک سمتی گرایش پیدا میکنند، کسانی که از این گرایش خود را منتفع نمیبینند، اسمش را میگذارند حرکت پوپولیستی و حرکت عوامگرائی! این خطاست. انقلاب را همین ارادههای مردمی و همین حضور مردمی- که متکی به ایمان آنها بود- توانست بوجود بیاورد و به پیروزی برساند. ملت ایران با ایمانش، با احساساتش، با غرور ملیاش، با افتخار به گذشتهی تاریخی و مواریث عظیم فرهنگیاش، توانست این حرکت عظیم را بوجود بیاورد.1387/02/11
لینک ثابت
علمای مبارزی که از این استان به تاریخ دانش دین در کشور معرفی شدند، در کمتر نقطهای از نقاط ایران نظیر دارند. میرزای شیرازی را که همه میشناسند. مرحوم سید علی اکبر فالاسیری- عالم بزرگ- که در همین شهر شیراز قیام کرد و با نفوذ انگلیسها و نفوذ خارجیها مخالفت کرد، بعد هم آمدند و او را گرفتند و تبعید کردند؛ لکن اثر کار او ماند. نوشتهاند که سید علی اکبر فالاسیری در نزدیک حافظیه- شاید در همین نقاطی که الآن شما حضور دارید- مشغول زیارت عاشورا بود که ریختند و او را گرفتند و تبعید کردند. میرزای دوم- میرزا محمد تقی شیرازی- که در سالهای بعد از جنگ جهانی اول، رهبر مبارزهی ملت عراق در مقابل تهاجم انگلیسها و اشغال انگلیسها بود. مرحوم سید عبد الحسین لاری چهرهی برجسته و ممتازی بود که در حدود صد سال قبل، در همین استان و به کمک عشایر غیور و دلیر استان فارس، مبارزات خودش را شروع کرد؛ با سلطهی انگلیسها مبارزه کرد؛ برای استقرار نظام قانونی و مشروطیت مبارزه کرد؛ برای تشکیل حکومت اسلامی مبارزه کرد. روحانیت استان از این نمونهها بسیار دارد که همه هم به کمک مردم مؤمن و غیور استان فارس- چه عشایر و چه مردم شهرها و چه بخصوص شهر شیراز- مستظهر بودهاند. مرحوم سید نور الدین حسینی، در همین شهر شیراز عضو سفارت بیگانه را- که به مقدسات مردم اهانت کرده بود- خواباند و با دست خودش به او شلاق زد و حدّ الهی را جاری کرد و با دستگاه جبار، با شجاعت تمام به مبارزهی سیاسی و اجتماعی برخاست. بعد هم در دوران شروع مبارزات روحانیت، مرحوم آیتاللَّه شهید دستغیب و مرحوم آیتاللَّه محلاتی و دیگر علما، مسجد جامع عتیق شیراز را مرکز مبارزات خودشان قرار دادند و آوازهی مبارزات علمای شیراز و سخنرانیهای مرحوم آیتاللَّه دستغیب- به عنوان سخنگوی آن روحانیت- در همان روزها در اکناف ایران منتشر شد. بنده خودم در آن وقت در قم بودم، نوار سخنرانی مرحوم شهید دستغیب دست به دست میان طلاب میگشت! ما هم آن وقت شنیدیم. این موضع روحانیت مبارز شیراز بود که با پشتیبانی مردم هم همراه بود.1387/02/11
لینک ثابت
هزینهای که ملت ایران پرداخت کرد هشت سال جنگ تحمیلی بود؛ این هزینهی استقلالطلبی و آزادیطلبی و عزتطلبی ملت ایران بود؛ ملت ایران آن را پرداخت کرد و خم به ابرو نیاورد. هشت سال جنگ را تحمل کرد، چون این هزینهی دست یافتن به استقلال ملت و قدرت ملی و افتخار ملی بود. قربانیان تروریسم کور دههی شصت در این کشور، هزینهی دیگری بود که ملت ایران پرداخت کرد. از اول انقلاب تا امروز تحریمهای اقتصادی و محاصرهی اقتصادی که بر ملت ما تحمیل کردهاند، هزینههایی بود که ملت ایران پرداخت کرد. همین حالا که من با شما صحبت میکنم، دو سال است که قدرتهای استکباری مرتب تهدید میکنند که ما ملت ایران را تحریم میکنیم و محاصره میکنیم! انگار تا حالا این کار را نکردهاند.
اردوگاه سرمایهداری و استعماری با همهی توان سیاسی خود، با همهی قدرت مالی و اقتصادی خود و با همهی شبکههای تبلیغاتی خود، دارد فشار میآورد تا شاید بتواند ملت ایران را وادار به عقبنشینی و تسلیم بکند؛ نه فقط از حق هستهای- حق هستهای یکی از حقوق ملت ایران است- بلکه میخواهند ملت ایران را از حق عزتش، از حق استقلالش، از حق قدرت تصمیمگیریش و از حق پیشرفت علمیش، وادار به عقبنشینی کنند. ملت ایران امروز در جادهی پیشرفت علمی و پیشرفت فنّاوری افتاده و میخواهد دو قرن عقبافتادگی خود را در دوران طاغوتها، جبران کند. اینها دستپاچه شدهاند و نمیخواهند ملت ایران- که در این نقطهی حساس دنیا قرار گرفته است و به عنوان پرچمدار اسلام شناخته شده- به این توفیقات دست پیدا کند؛ لذا فشار میآورند. اما ملت ایران ایستاده است.
تهدید میکنند که شما را تحریم میکنیم و محاصرهی اقتصادی میکنیم! خب، در این سی سالی که ملت ایران را گاهی شدیدتر و گاهی ضعیفتر محاصرهی اقتصادی کردید، چه کسی ضرر کرد؟ ملت ایران ضرر کرد؟ ابدا! ما از تحریم به نفع پیشرفت خودمان استفاده کردیم. یک روزی بود که ما احتیاج به ابزارهای نظامی داشتیم؛ سادهترین ابزار نظامی را به ما نمیفروختند و میگفتند: تحریم! ما توانستیم از این تحریم استفاده کنیم؛ امروز ملت ایران توانائیهایی به دست آورده که همان تحریمکنندگان دیروز، امروز از اینکه ملت ایران دارد به قدرت اول نظامی منطقه تبدیل میشود، دارند دست و پا میزنند! خب، این بر اثر تحریم شما بود. این تحریم به ما ضرر نزد؛ ما از این تهدید توانستیم یک فرصت به وجود بیاوریم. امروز هم همینجور است. ما از تحریم غرب نمیترسیم. ملت ایران به حول و قوهی الهی در مقابل هر تحریمی و هر محاصرهی اقتصادیای آنچنان تلاشی از خود نشان خواهد داد که پیشرفت او را مضاعف و چند برابر خواهد کرد.1387/02/11
لینک ثابت
هزینهای که ملت ایران پرداخت کرد هشت سال جنگ تحمیلی بود؛ این هزینهی استقلالطلبی و آزادیطلبی و عزتطلبی ملت ایران بود؛ ملت ایران آن را پرداخت کرد و خم به ابرو نیاورد. هشت سال جنگ را تحمل کرد، چون این هزینهی دست یافتن به استقلال ملت و قدرت ملی و افتخار ملی بود. قربانیان تروریسم کور دههی شصت در این کشور، هزینهی دیگری بود که ملت ایران پرداخت کرد. از اول انقلاب تا امروز تحریمهای اقتصادی و محاصرهی اقتصادی که بر ملت ما تحمیل کردهاند، هزینههایی بود که ملت ایران پرداخت کرد. همین حالا که من با شما صحبت میکنم، دو سال است که قدرتهای استکباری مرتب تهدید میکنند که ما ملت ایران را تحریم میکنیم و محاصره میکنیم! انگار تا حالا این کار را نکردهاند.
اردوگاه سرمایهداری و استعماری با همهی توان سیاسی خود، با همهی قدرت مالی و اقتصادی خود و با همهی شبکههای تبلیغاتی خود، دارد فشار میآورد تا شاید بتواند ملت ایران را وادار به عقبنشینی و تسلیم بکند؛ نه فقط از حق هستهای- حق هستهای یکی از حقوق ملت ایران است- بلکه میخواهند ملت ایران را از حق عزتش، از حق استقلالش، از حق قدرت تصمیمگیریش و از حق پیشرفت علمیش، وادار به عقبنشینی کنند. ملت ایران امروز در جادهی پیشرفت علمی و پیشرفت فنّاوری افتاده و میخواهد دو قرن عقبافتادگی خود را در دوران طاغوتها، جبران کند. اینها دستپاچه شدهاند و نمیخواهند ملت ایران- که در این نقطهی حساس دنیا قرار گرفته است و به عنوان پرچمدار اسلام شناخته شده- به این توفیقات دست پیدا کند؛ لذا فشار میآورند. اما ملت ایران ایستاده است.
تهدید میکنند که شما را تحریم میکنیم و محاصرهی اقتصادی میکنیم! خب، در این سی سالی که ملت ایران را گاهی شدیدتر و گاهی ضعیفتر محاصرهی اقتصادی کردید، چه کسی ضرر کرد؟ ملت ایران ضرر کرد؟ ابدا! ما از تحریم به نفع پیشرفت خودمان استفاده کردیم. یک روزی بود که ما احتیاج به ابزارهای نظامی داشتیم؛ سادهترین ابزار نظامی را به ما نمیفروختند و میگفتند: تحریم! ما توانستیم از این تحریم استفاده کنیم؛ امروز ملت ایران توانائیهایی به دست آورده که همان تحریمکنندگان دیروز، امروز از اینکه ملت ایران دارد به قدرت اول نظامی منطقه تبدیل میشود، دارند دست و پا میزنند! خب، این بر اثر تحریم شما بود. این تحریم به ما ضرر نزد؛ ما از این تهدید توانستیم یک فرصت به وجود بیاوریم. امروز هم همینجور است. ما از تحریم غرب نمیترسیم. ملت ایران به حول و قوهی الهی در مقابل هر تحریمی و هر محاصرهی اقتصادیای آنچنان تلاشی از خود نشان خواهد داد که پیشرفت او را مضاعف و چند برابر خواهد کرد.1387/02/11
لینک ثابت
در بارهی مسائل اقتصادی، من هم اولِ امسال و هم اولِ سال گذشته- هم به مسئولین، هم به مردم- تذکر دادم و گفتم: امروز دشمن چشمش به نقطهی حساس اقتصادی است تا بلکه بتوانند این کشور را از لحاظ اقتصادی دچار اختلال کنند. هرچه میتوانند اختلال ایجاد کنند و هرچه هم نمیتوانند، در تبلیغاتشان وانمود کنند که اختلال هست! این کاری است که امروز در تبلیغاتِ دشمنان ما، با قدرت و به شکلهای مختلف انجام میگیرد. راه مقابله هم انضباط مالی و صرفهجوئی و نگاه پرهیزگرانهی به مصرفگرائی است. من این را میخواهم به مردم عزیزمان تأکید کنم: مصرفگرائی به صورت اسراف یکی از بیماریهای خطرناک هر ملتی است. ما یکخرده به این مصرفگرائیِ افراطی دچار هستیم. یکی از نمونههایش را به مناسبت مشکل کم آبی- که چند استان کشور از جمله استان شما تا کنون مشکل کمآبی داشتهاند که امیدواریم خدای متعال تفضل کند و باران رحمتش را بر شما نازل بکند- عرض بکنم؛ یکی از موارد اسراف، اسراف در آب است؛ نه فقط آبی که مصرف شُرب در خانهها میشود، نوع آبیاری کشاورزی ما هم یک نوع مسرفانه است و آب را هدر میدهیم. وظیفهی مسئولین و دستاندرکاران این بخش است که به این مسئله بهطور ویژه توجه کنند! پس به مسئلهی اسراف- هم در مسئلهی آب و هم در مسائل دیگر- باید با اهمیت نگاه کنند.1387/02/11
لینک ثابت
تهدید میکنند که شما را تحریم میکنیم و محاصرهی اقتصادی میکنیم! خب، در این سی سالی که ملت ایران را گاهی شدیدتر و گاهی ضعیفتر محاصرهی اقتصادی کردید، چه کسی ضرر کرد؟ ملت ایران ضرر کرد؟ ابدا! ما از تحریم به نفع پیشرفت خودمان استفاده کردیم. یک روزی بود که ما احتیاج به ابزارهای نظامی داشتیم؛ سادهترین ابزار نظامی را به ما نمیفروختند و میگفتند: تحریم! ما توانستیم از این تحریم استفاده کنیم؛ امروز ملت ایران توانائیهایی به دست آورده که همان تحریمکنندگان دیروز، امروز از اینکه ملت ایران دارد به قدرت اول نظامی منطقه تبدیل میشود، دارند دست و پا میزنند! خب، این بر اثر تحریم شما بود. این تحریم به ما ضرر نزد؛ ما از این تهدید توانستیم یک فرصت به وجود بیاوریم. امروز هم همینجور است. ما از تحریم غرب نمیترسیم. ملت ایران به حول و قوهی الهی در مقابل هر تحریمی و هر محاصرهی اقتصادیای آنچنان تلاشی از خود نشان خواهد داد که پیشرفت او را مضاعف و چند برابر خواهد کرد.1387/02/11
لینک ثابت
پس در گذشتهی تاریخ، در جنبهی دین و عمق ایمان مذهبی، در جنبهی تلاش علمی، در جنبهی مبارزات، در جنبهی دفاع از دستاورد عظیم انقلابِ ملت ایران و در جنبههای گوناگون دیگر، این استان و این شهر یک استعدادی را از خود بُروز داده است که درخور تحسین و ستایش است. این، هم باید مورد توجه مسئولین کشور قرار بگیرد که بدانند اینجا منبع عظیم و جوشان استعدادهای انسانی است، و هم از ناحیهی خود مردم- و بخصوص جوانان و مربیان جوانان- مورد توجه قرار بگیرد که بدانند هرکدام از آنها مثل یک چشمهی جوشانی، میتوانند این سرزمین و سراسر کشور را با وجود خود و با فیضان خود سیراب کنند. این شرح برای خاطر این است.1387/02/11
لینک ثابت
احمدبن موسی(علیهالسلام)، مورد محبت خاص امام کاظم(علیهالسلام)
از جنبهی دینی - که من باز هم روی این مسئله تأکید خواهم کرد - مرقد جناب احمدبنموسی و برادران بزرگوارش و دیگر امامزادههای خاندان پیغمبر، یک نشانهی بسیار مهمی است. این که پیغمبرزادگان محترم و معتبر، مردم فارس را مخاطب خود و منطقه و منزل آنها را مأمن خود قرار بدهند، بسیار چیز پرمعنا و مضمونداری است؛ بخصوص شخصیت برجستهی جناب احمدبنموسی که در میان امامزادگان شناختهشدهی خاندان پیغمبر، جزو برجستگان محسوب میشود. دربارهی او اینجور نوشتهاند که: «و کان احمدبنموسی کریما جلیلا ورعا و کان ابوالحسن... (علیهالسّلام) یحبّه و یقدّمه»؛(1) مردی بخشنده و کریم و باورع و دارای جلالت مقام و منزلت بود و پدرش - حضرت موسیبنجعفر - این بزرگوار را بر فرزندان و خویشاوندان دیگر خود مقدم میداشت و به او محبت ویژهای داشت. شیراز هدف توجه این امامزادهی عزیز و دیگر امامزادگان قرار گرفت؛ آمدند و از سوی این مردم هم پشتیبانی شدند! تا امروز هم برکات این بزرگوار بر سرتاسر استان و بر بخش مهمی از این کشور، جاری و ساری است.1387/02/11
1 )
الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، شیخ مفید، ج 2، ص 244 ؛
كشفالغمة، على بن عيسى اربلى، ج 2، ص 236 ؛
إعلامالورى، أمين الإسلام طبرسى، ص 312 ؛
بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج 48، ص 283 ؛
وَ كَانَ أَحْمَدُ بْنُ مُوسَى كَرِيماً جَلِيلًا وَرِعاً وَ كَانَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى ع يُحِبُّهُ وَ يُقَدِّمُهُ وَ وَهَبَ لَهُ ضَيْعَتَهُ الْمَعْرُوفَةَ بِالْيَسِيرَةِ وَ يُقَالُ إِنَ أَحْمَدَ بْنَ مُوسَى رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ أَعْتَقَ أَلْفَ مَمْلُوك
ترجمه:
و احمد بن موسى مردى كريم و بزرگوار و پارسا بوده، و حضرت موسى بن جعفر عليهما السّلام او را دوست داشت و مقدم ميداشت، و مزرعه خود كه معروف بود به بسيرة به او بخشيد، و گفتهاند: احمد بن موسى رضى اللَّه عنه در زمان خود هزار بنده آزاد كرد.
لینک ثابت
اردوگاه سرمایهداری و استعماری با همهی توان سیاسی خود، با همهی قدرت مالی و اقتصادی خود و با همهی شبکههای تبلیغاتی خود، دارد فشار میآورد تا شاید بتواند ملت ایران را وادار به عقبنشینی و تسلیم بکند؛ نه فقط از حق هستهای- حق هستهای یکی از حقوق ملت ایران است- بلکه میخواهند ملت ایران را از حق عزتش، از حق استقلالش، از حق قدرت تصمیمگیریش و از حق پیشرفت علمیش، وادار به عقبنشینی کنند. ملت ایران امروز در جادهی پیشرفت علمی و پیشرفت فنّاوری افتاده و میخواهد دو قرن عقبافتادگی خود را در دوران طاغوتها، جبران کند. اینها دستپاچه شدهاند و نمیخواهند ملت ایران- که در این نقطهی حساس دنیا قرار گرفته است و به عنوان پرچمدار اسلام شناخته شده- به این توفیقات دست پیدا کند؛ لذا فشار میآورند. اما ملت ایران ایستاده است.1387/02/11
لینک ثابت
هدف ملت ایران- که از هرکسی که سؤال میکردیم، به زبانهای گوناگون این هدف را میگفت- این بود که بتواند در سایهی اسلام، استقلال و آزادی به دست بیاورد. این شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» که در دوران انقلاب رائج بود، حرف دل مردم بود و مردم این را میخواستند. مردم میدیدند که این کشورِ با این عظمت، حکامش و زمامدارانش استقلال رأی ندارند؛ تابع بیگانه و تابع قدرتهای مستکبرند و طوق اطاعتِ آنها را به گردن انداختهاند؛ در مقابلِ آنها ضعیف و غیر مستقل، اما نسبت به مردم خودشان سختگیر، متفرعن و با آنها با فشار و سختگیری و زور رفتار میکردند؛ شلاق را بر گُردهی این مردم میکوبیدند و به آنها اجازهی انتخاب نمیدادند. در طول سالهای مشروطیت و تا قبل از انقلاب اسلامی، هرگز اتفاق نیفتاد که این مردم با شوق، با رغبت و با معرفت به پای صندوق رأی بروند و کسی را انتخاب کنند. انتخاب معنی نداشت: حکومت، حکومت موروثی؛ مسئولان و زمامداران، سفارششدهی قدرتهای بیگانه؛ مجلسی که به نام مجلس شورا از مشروطیت بوجود آمده بود، مجلس دست نشانده و غیر منتخب مردم! مردم هم اسیر و دستخوش تصمیمهائی بودند که این مجموعهی غیر مسئول و غیر متعهد برای آنها میگرفتند. مردم خواستند استقلال بدست بیاورند، آزادی داشته باشند، عزت ملیشان را تأمین کنند، سعادت و رفاه دنیوی و سربلندی معنوی و اخروی را بدست بیاورند؛ این آرزوی مردم بود و وارد این میدان شدند.1387/02/11
لینک ثابت
هزینهای که ملت ایران پرداخت کرد هشت سال جنگ تحمیلی بود؛ این هزینهی استقلالطلبی و آزادیطلبی و عزتطلبی ملت ایران بود؛ ملت ایران آن را پرداخت کرد و خم به ابرو نیاورد. هشت سال جنگ را تحمل کرد، چون این هزینهی دست یافتن به استقلال ملت و قدرت ملی و افتخار ملی بود. قربانیان تروریسم کور دههی شصت در این کشور، هزینهی دیگری بود که ملت ایران پرداخت کرد. از اول انقلاب تا امروز تحریمهای اقتصادی و محاصرهی اقتصادی که بر ملت ما تحمیل کردهاند، هزینههایی بود که ملت ایران پرداخت کرد. همین حالا که من با شما صحبت میکنم، دو سال است که قدرتهای استکباری مرتب تهدید میکنند که ما ملت ایران را تحریم میکنیم و محاصره میکنیم! انگار تا حالا این کار را نکردهاند.1387/02/11
لینک ثابت
بشیراز در طول قرنهای گذشته، استعداد انسانی خود را تقریباً در همهی زمینههای علمی به اثبات رسانده است؛ همچنین در زمینههای اجتماعی و دینی و آن چیزی که به سرنوشت ملتها مربوط میشود- یعنی تصمیم و عزم ملی- استان فارس و شهر شیراز یک تاریخ برازنده و برجستهای دارند. هرچه انسان به تاریخ شما بیشتر دقت میکند، اوج فرزانگی این مرزوبوم و مردم این منطقه را بیشتر درمییابد.1387/02/11
لینک ثابت