newspart/index2
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
استعمار نو

بعضی از قدرتها با یال و کوپال خود، با توانائیهای مالی و نظامی خود، به خود حق میدهند به ملتهای دیگر ستم کنند، ظلم کنند، وارد بشوند، بکُشند، لگدمال کنند، ببرند، غارت کنند؛ این میشود روابط ظالمانه. این میشود همان چیزی که ما اسم آن را گذاشته‏ایم نظام سلطه. نظام سلطه یعنی یک طرف سلطه‏گر، یک طرف سلطه‏پذیر.

این ملت زیر سلطه چه تصمیمی خواهد گرفت؟ چگونه عمل خواهد کرد؟ سرنوشت او را پاسخ به این سئوال مشخص میکند. یا راه اول را انتخاب میکند، میگوید میسوزم و میسازم، که خوب، معلوم است که سرنوشت چنین ملتی که سوختن و ساختن، تحمل‏کردن، دم برنیاوردن و تن به زندگی خفت‏بار و همین دوسه‏روز زندگی کردن را برمیگزیند، چه است. سرنوشت او زیر سلطه ماندن است. اگر میخواهید مثال واضحی برای چنین ملتهائی پیدا کنید، به امت اسلام در طول این دو قرن اخیر نگاه کنید.

کشورهای اسلامی در این دو قرن اخیر، این راه را انتخاب کردند؛ راه سوختن و ساختن را؛ راه دم برنیاوردن را. در این شرایط کی‏ مقصر است؟ روشنفکران مقصرند، علمای دین مقصرند، جوانان مورد نیاز و مورد امید آن جامعه مقصرند. سرنوشت این ملتها این میشود که شد. با آن میراث فرهنگی غنی، با آن سابقه‏ی درخشان سیاسی، کارشان به آنجا برسد که تمام کشورهای اسلامی تقریباً زیر سلطه‏ی استعمار بودند در این یکی دو قرن اخیر؛ یا استعمار صریح و علنی، مثل خیلی از کشورهای عربی و غیره، یا استعمار غیرمستقیم - به اصطلاح استعمار نوین - مثل کشور ما در دوره‏ی نظام طاغوت. نتیجه‏ی انتخاب راه اول همین است؛ از لحاظ علمی عقب میمانند، از لحاظ افتخارات بین‏المللی عقب میمانند، از لحاظ وضع زندگی روزبه‏روز رو به فقرِ بیشتر میروند، منابع انسانی‏شان معطل میماند، منابع طبیعی‏شان به غارت میرود؛ این میشود نتیجه؛ ویرانی کشورها. در مقابل، آن قدرتهای سلطه‏گر با تغذیه‏ی از منابع اینها، خودشان را روز به روز قوی‏تر میکنند و مسلطتر میشوند و زور بیشتری وارد میکنند.1386/08/09

لینک ثابت
سلطه‌پذیری

نگاه به تاریخ باید ما را از سرنوشت عمومی ملتها و آحاد بشری آگاه کند؛ درس است، راه را نشان می‏دهد. این سرنوشت ملتهاست. سرگذشت تاریخ عمومی ملتهاست. ملتی که در روابط ظالمانه‏ی سیاسی جهان تحت ستم قرار گرفته است، یا می‏سوزد و می‏سازد؛ تحمل می‏کند، یا درصدد پاسخ برمی‏آید. از این دو حال خارج نیست. سرنوشت ملتها را این انتخاب تعیین می‏کند. روی این نکته شما جوانها خیلی باید تأمل و فکر کنید. این، راه را به ما نشان می‏دهد. روابط ظالمانه میان قدرتهای سلطه‏گر و ملتها و کشورهای زیر سلطه، مسئله‏ی امروز و دیروز نیست؛ مال همیشه‏ی تاریخ است.
بعضی از قدرتها با یال و کوپال خود، با توانائیهای مالی و نظامی خود، به خود حق می‏دهند به ملتهای دیگر ستم کنند، ظلم کنند، وارد بشوند، بکُشند، لگدمال کنند، ببرند، غارت کنند؛ این می‏شود روابط ظالمانه. این می‏شود همان چیزی که ما اسم آن را گذاشته‏ایم نظام سلطه. نظام سلطه یعنی یک طرف سلطه‏گر، یک طرف سلطه‏پذیر.
این ملت زیر سلطه چه تصمیمی خواهد گرفت؟ چگونه عمل خواهد کرد؟ سرنوشت او را پاسخ به این سؤال مشخص می‏کند. یا راه اول را انتخاب می‏کند، می‏گوید می‏سوزم و می‏سازم، که خوب، معلوم است که سرنوشت چنین ملتی که سوختن و ساختن، تحمل کردن، دم‏برنیاوردن و تن به زندگی خفت‏بار و همین دو سه روز زندگی کردن را برمی‏گزیند، چه است. سرنوشت او زیر سلطه ماندن است. اگر می‏خواهید مثال واضحی برای چنین ملتهائی پیدا کنید، به امت اسلام در طول این دو قرن اخیر نگاه کنید.

کشورهای اسلامی در این دو قرن اخیر، این راه را انتخاب کردند؛ راه سوختن و ساختن را؛ راه دم‏برنیاوردن را. در این شرایط کی مقصر است؟ روشن‏فکران مقصرند، علمای دین‏ مقصرند، جوانان مورد نیاز و مورد امید آن جامعه مقصرند. سرنوشت این ملتها این می‏شود که شد. با آن میراث فرهنگی غنی، با آن سابقه‏ی درخشان سیاسی، کارشان به آنجا برسد که تمام کشورهای اسلامی تقریباً زیر سلطه‏ی استعمار بودند در این یکی دو قرن اخیر؛ یا استعمار صریح و علنی، مثل خیلی از کشورهای عربی و غیره، یا استعمار غیر مستقیم- به اصطلاح استعمار نوین- مثل کشور ما در دوره‏ی نظام طاغوت. نتیجه‏ی انتخاب راه اول همین است؛ از لحاظ علمی عقب می‏مانند، از لحاظ افتخارات بین‏المللی عقب می‏مانند، از لحاظ وضع زندگی روز به روز رو به فقرِ بیشتر می‏روند، منابع انسانی‏شان معطل می‏ماند، منابع طبیعی‏شان به غارت می‏رود؛ این می‏شود نتیجه؛ ویرانی کشورها. در مقابل، آن قدرتهای سلطه‏گر با تغذیه‏ی از منابع این‏ها، خودشان را روز به روز قوی‏تر می‏کنند و مسلطتر می‏شوند و زور بیشتری وارد می‏کنند.1386/08/09

لینک ثابت
سلطه‌پذیری

انقلاب موج خروشانی است که هر چیزی بخواهد با او مقابله کند، آن را تحمل نمی‏کند. انقلاب، آن‏ها و بزرگتر از آن‏ها را با خودش برد. بعضی توانستند با جریان انقلاب همسو شوند و بالاخره خودشان را به نحوی با انقلاب همراه کنند و نجات پیدا کنند؛ امّا عده‏یی دیگر هم در این اقیانوس موّاج غرق و نابود شدند و صدالبته، نابودی معنوی از نابودی جسمی خطرناک‏تر است.
امروز، هر اندیشه‏ای که جوان را دچار این احساس بکند که از مسئولان و پیشروان انقلاب و مدیران کشور جداست، این اندیشه و تفکر، از نوع همان تفکرات سیاسیِ غلطِ تزریق شده است. امروز باید ملت و دولت، پشت به پشت و دست به دست هم و در کنار یکدیگر، با تمام توان تلاش کنند تا همه‏ی طلسمهای استکبار و سلطه را بشکنند و از بین ببرند. این، صحنه‏ی بسیار مهم و حساسی است. تفکری که شما را هدایت خواهد کرد و باید بکند، تفکر اسلامی است. باید در دانشگاهها به تفکرات اسلامی و کار اسلامی، خیلی اهمیت بدهید.1386/08/09

لینک ثابت
جنگ اراده‌ها

معلوم است که قدرت سلطه‏گر به‏آسانی و بزودی تسلیم نمی‏شود و عقب نمی‏نشیند. این مبارزه باید استمرار پیدا کند تا یک ملت بتواند جایگاه خود را مستحکم کند؛ شما امروز در حال ادامه‏ی این مبارزه‏اید. این مبارزه همیشه در میدان جنگ نیست؛ اما همیشه در میدان ظرفیتهای انسانی است؛ همیشه در میدان اراده‏هاست. اراده‏ی ملت وقتی بر ادامه‏ی راه استقلال و عزت باشد، پیش خواهد رفت؛ این اتفاقی است که در ایران افتاد. جوانان عزیز! شما وارث یک واقعیت پرشکوه در این کشورید.

کشور ما یک روز نقطه‏ی حساس و اساسی تمرکز سلطه‏ی استکباری در این منطقه بود. زمامداران خائن، خاندان منحوس پهلوی، رجال خودباخته و رشوه‏بگیر، روشن‏فکران ساکت، علمای بی‏تفاوت، مجموعاً همه دست به دست هم داده بودند و ملت را مثل یک آب راکد درآورده بودند. سلطه‏گران هم هر کار می‏خواستند، با این ملت می‏کردند، که یکی از نمونه‏هایش همان کاپیتولاسیون بود که اشاره کردم. در مجلس ایران قانون گذراندند که دولت ایران و دستگاه قضائی ایران نسبت به مجرم و جنایت‏کار امریکائی در ایران حق تعقیب ندارد. امام آن روز فریاد کشید؛ امام آن روز برای مردم حقیقت مطلب را روشن کرد. اگر یک نظامی سطحِ پائین امریکائی- یک گروهبان امریکائی، یک آشپز امریکائی- به بزرگترین مقامات علمی، دینی، سیاسی کشور ما اهانت می‏کرد، مردم حق نداشتند او را محاکمه کنند! اتفاقی که در کشورهائی که امریکائیها در آنجا ظلم می‏کنند، الآن دارد اتفاق می‏افتد. شما ببینید همین شرکت امریکائی «بِلَک واتر» در بغداد، مردم بی‏گناه را به رگبار می‏بندد، کسی جرئت ندارد این‏ها را محاکمه کند و بگوید چرا کردید. این‏ها یک چنین وضعیتی را در ایران طلب و دنبال می‏کردند. بر ملتی وقتی مسلط شدند، به هیچ‏چیز آن ملت رحم نمی‏کنند. ملت باید به خود بیاید، هوشیار باشد، راه خود را پیدا کند؛ و ملت ایران پیدا کرد.

البته ما هزینه‏های زیادی دادیم. جنگ هشت‏ساله یکی از هزینه‏هائی بود که ملت ایران داد؛ اما در مقابل استقلال خود را گرفت؛ عزت خود را گرفت. امروز ملت ایران و جوانان ایران در دنیای اسلام و در بسیاری از کشورهای دیگر برای ملتها و برای روشن‏فکران الهام‏بخشند. امروز احترام ایران و اعتبار ایران در دانشگاههای سراسر دنیای اسلام از همه‏ی کشورها بیشتر است. به خاطر همین اراده‏ای که ملت ایران از خود نشان داد و سرنوشت خودش را عوض کرد.

این راه باید ادامه پیدا کند؛ امید به شما جوانهاست. خودتان را آماده کنید. مسئله فقط مسئله‏ی جنگ نظامی نیست که بگوئیم خودتان را آماده‏ی جنگ نظامی کنید؛ نه، اگر یک روزی اتفاق نظامی هم در این کشور بیفتد، این میلیونها جوان ایرانی، این پسران، این دختران، این مادران و فرزندان، امتحان خوبی داده‏اند؛ در گذشته نشان داده‏اند که چه می‏کنند، در آینده هم همین خواهد بود؛ لکن مسئله منحصر به این نمی‏شود. راه علم، راه تقویت اراده، راه خلاقیت و سازندگی، راه رشد و تکامل را جوان ایرانی باید بپیماید. هر مقدار ما از معارف اسلامی فاصله بگیریم، از مجاهدت و تلاش و تکاپو دست برداریم، ضرر خواهیم کرد و به همین نسبت در این نبرد تاریخی مرگ و زندگی، عقب خواهیم رفت؛ ضربه خواهیم خورد.1386/08/09

لینک ثابت
روشنفکری

کشور ما یک روز نقطه‏ی حساس و اساسی تمرکز سلطه‏ی استکباری در این منطقه بود. زمامداران خائن، خاندان منحوس پهلوی، رجال خودباخته و رشوه‏بگیر، روشن‏فکران ساکت، علمای بی‏تفاوت، مجموعاً همه دست به دست هم داده بودند و ملت را مثل یک آب راکد درآورده بودند. سلطه‏گران هم هر کار می‏خواستند، با این ملت می‏کردند، که یکی از نمونه‏هایش همان کاپیتولاسیون بود که اشاره کردم. در مجلس ایران قانون گذراندند که دولت ایران و دستگاه قضائی ایران نسبت به مجرم و جنایت‏کار امریکائی در ایران حق تعقیب ندارد. امام آن روز فریاد کشید؛ امام آن روز برای مردم حقیقت مطلب را روشن کرد. اگر یک نظامی سطحِ پائین امریکائی- یک گروهبان امریکائی، یک آشپز امریکائی- به بزرگترین مقامات علمی، دینی، سیاسی کشور ما اهانت می‏کرد، مردم حق نداشتند او را محاکمه کنند! اتفاقی که در کشورهائی که امریکائیها در آنجا ظلم می‏کنند، الآن دارد اتفاق می‏افتد.1386/08/09
لینک ثابت
انتخاب راه مقابله با ستم، عامل تغییر سرنوشت ملت

اما راه دوم[درمقابله با ستم]، سرنوشت ملت را عوض میکند: «انّ اللَّه لا یغیّر ما بقوم حتّی یغیّروا ما بانفسهم»(1). انتخاب با خود ملت است. اگر در میان یک ملتی که اینجور زیر ستم است، انسانهای بزرگی پیدا شدند، آزادگانی پیدا شدند، علمای برجسته‌ی با شجاعت وارد میدان شدند، آحاد مردم حاضر شدند از لذتهای زودگذر و راحتهای حقیر روزمره‌ی زندگی صرفنظر کنند و مجاهدت کنند و دل به شهادت بدهند، میتوانند خودشان را از این ذلتِ زیر سلطه بودن خارج کنند. این انتخابی بود که ملت ایران با انقلاب اسلامی کرد.1386/08/09

1 ) سوره مبارکه الرعد آیه 11
لَهُ مُعَقِّباتٌ مِن بَينِ يَدَيهِ وَمِن خَلفِهِ يَحفَظونَهُ مِن أَمرِ اللَّهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ يُغَيِّروا ما بِأَنفُسِهِم ۗ وَإِذا أَرادَ اللَّهُ بِقَومٍ سوءًا فَلا مَرَدَّ لَهُ ۚ وَما لَهُم مِن دونِهِ مِن والٍ
ترجمه:
برای انسان، مأمورانی است که پی در پی، از پیش رو، و از پشت سرش او را از فرمان خدا [= حوادث غیر حتمی‌] حفظ می‌کنند؛ (امّا) خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملّتی) را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند! و هنگامی که خدا اراده سوئی به قومی (بخاطر اعمالشان) کند، هیچ چیز مانع آن نخواهد شد؛ و جز خدا، سرپرستی نخواهند داشت!
لینک ثابت
نترسیدن از دشمن نتیجه ایستادگی در راه حق

امروز امریکا قدرتش، هیمنه‌اش، ابهت ابرقدرتی‌اش در چشم ملتها ریخته و ملتها بیدار شده‌اند؛ جرئت و جسارت پیدا کرده‌اند. و عامل اصلی شما هستید؛ شما ملت ایران، شما جوانها، که قیام کردید، ایستادید، انقلاب کردید، حرف حقی را زدید، پای آن حرف ایستادید. «انّ الّذین قالوا ربّنا اللَّه ثمّ استقاموا» ؛ استقامت کردید. نتیجه این است که خدای متعال رحمت و برکتش را بر شما نازل میکند؛ «تتنزّل علیهم الملائکة الّا تخافوا و لاتحزنوا».(1) خوف از دشمن در دل جوانان ایرانی نیست. جوانان ما از دشمن نمیترسند. حزن و اندوه بر اینکه زیر سلطه‌ی دشمنند، در دل آنها نیست. «الّا تخافوا و لاتحزنوا»؛ خوف نداشته باشید، حزن و اندوه نداشته باشید. این پیام ملائکه‌ی الهی و فرشتگان الهی به شماست.1386/08/09

1 ) سوره مبارکه فصلت آیه 30
إِنَّ الَّذينَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا تَتَنَزَّلُ عَلَيهِمُ المَلائِكَةُ أَلّا تَخافوا وَلا تَحزَنوا وَأَبشِروا بِالجَنَّةِ الَّتي كُنتُم توعَدونَ
ترجمه:
به یقین کسانی که گفتند: «پروردگار ما خداوند یگانه است!» سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل می‌شوند که: «نترسید و غمگین مباشید، و بشارت باد بر شما به آن بهشتی که به شما وعده داده شده است!
لینک ثابت
عزت ملی

جنگ هشت‏ساله یکی از هزینه‏هائی بود که ملت ایران داد؛ اما در مقابل استقلال خود را گرفت؛ عزت خود را گرفت. امروز ملت ایران و جوانان ایران در دنیای اسلام و در بسیاری از کشورهای دیگر برای ملتها و برای روشن‏فکران الهام‏بخشند. امروز احترام ایران و اعتبار ایران در دانشگاههای سراسر دنیای اسلام از همه‏ی کشورها بیشتر است. به خاطر همین اراده‏ای که ملت ایران از خود نشان داد و سرنوشت خودش را عوض کرد.1386/08/09
لینک ثابت
سرنوشت امت اسلامی

کشورهای اسلامی در این دو قرن اخیر، این راه را انتخاب کردند؛ راه سوختن و ساختن را؛ راه دم‏برنیاوردن را. در این شرایط کی مقصر است؟ روشن‏فکران مقصرند، علمای دین‏ مقصرند، جوانان مورد نیاز و مورد امید آن جامعه مقصرند. سرنوشت این ملتها این می‏شود که شد. با آن میراث فرهنگی غنی، با آن سابقه‏ی درخشان سیاسی، کارشان به آنجا برسد که تمام کشورهای اسلامی تقریباً زیر سلطه‏ی استعمار بودند در این یکی دو قرن اخیر؛ یا استعمار صریح و علنی، مثل خیلی از کشورهای عربی و غیره، یا استعمار غیر مستقیم- به اصطلاح استعمار نوین- مثل کشور ما در دوره‏ی نظام طاغوت. نتیجه‏ی انتخاب راه اول همین است؛ از لحاظ علمی عقب می‏مانند، از لحاظ افتخارات بین‏المللی عقب می‏مانند، از لحاظ وضع زندگی روز به روز رو به فقرِ بیشتر می‏روند، منابع انسانی‏شان معطل می‏ماند، منابع طبیعی‏شان به غارت می‏رود؛ این می‏شود نتیجه؛ ویرانی کشورها. در مقابل، آن قدرتهای سلطه‏گر با تغذیه‏ی از منابع این‏ها، خودشان را روز به روز قوی‏تر می‏کنند و مسلطتر می‏شوند و زور بیشتری وارد می‏کنند.1386/08/09
لینک ثابت
انزوای آمریکا

امروز تبلیغ عمده‌ی امریکا و رجال سیاسی این کشور در رسانه‌هایشان، که از همه‌جا دستشان کوتاه شده، این است که چسبیده‌اند به این قضیه که ایرانیها دارند سربازان ما رادر عراق میکُشند؛ دروغ محض! آنها زیر سئوال رفته‌اند؛ امروز دولت و نظام حاکم بر امریکا به خاطر رفتار احمقانه و ابلهانه و ظالمانه‌ای که در عراق در پیش گرفته‌اند، از سوی ملت خود زیر سئوال است؛ میگویند: جوانهای ما را میفرستید عراق میکُشید. باید به مردم خودشان جواب بدهند. جوابشان این است؛ میگویند: نه، ما نمیکُشیم اینها را، ایرانیها میکُشند! دروغ محض! دست خود آنها به خون جوانانشان و سربازانشان آغشته است. آنها در عراق چه میکنند. آنها از هزاران کیلومتر فاصله، سربازشان را فرستاده‌اند به عراق برای چی؟! میجنگند برای چی؟! امروز اصلی‌ترین عامل ناامنی در منطقه‌ی خاورمیانه، حضور امریکائیها و دخالت امریکائیهاست. آنها هم در عراق، هم در لبنان، هم در فلسطین مایه‌ی ناامنی‌اند؛ مایه‌ی بی‌ثباتی‌اند. این را امروز دنیا میفهمد. خوشبختانه ملتها بیدار شده‌اند. شماببینید در هر نقطه‌ای از نقاط دنیا که رئیس‌جمهور امریکا و دولتمردان امریکا به نحوی در آنجا حضور پیدا میکنند، ملتها عکس‌العمل نشان میدهند، پرچم امریکا را میسوزانند؛ آدمک بوش را میسوزانند. انزوا یعنی این.1386/08/09
لینک ثابت
پیشرفت علمی ایران

شما جوانهای عزیز بدانید وضعیت امروز کشور از لحاظ سیاسی، از لحاظ علمی‏، از لحاظ اقتصادی، از لحاظ رشد انگیزه‏های انقلابی و اسلامی، از لحاظ آگاهی و روشن‏بینی جوانان با بیست سال پیش، خیلی تفاوت کرده؛ ما خیلی جلو رفته‏ایم. آنچه که جلو چشم است و محسوس و قابل اندازه‏گیری است، پیشرفتهای‏ علمی‏ ماست که یک نمونه‏اش همین مسئله‏ی هسته‏ای است و نمونه‏های فراوان دیگری هم دارد. با این پیشرفت‏، دشمنان ما البته مخالفند.
امروز مسئله‏ی عمده‏ی سیاست خارجی کشوری مثل امریکا شده است مسئله‏ی هسته‏ای ایران؛ چرا؟ برای خاطر اینکه این، نشانه‏ی پیشرفت ملتی است که آن‏ها نمی‏خواهند پیشرفت کند؛ نمی‏خواهند قدرت پیدا کند؛ نمی‏خواهند قدرت علمی پیدا کند؛ نمی‏خواهند قدرت روحی و اعتماد به نفس پیدا کند، تا بتوانند تسلط را برگردانند. به این جهت، مخالفت می‏کنند.1386/08/09

لینک ثابت
تصرف سفارت امریکا در سال 58؛ سیلی جوانان ایرانی به آمریکا

اگرچه اولین خاطره‌ای که از این روز [13آبان] در ذهن تاریخی ملت ما ثبت شده است، سیزده آبان 1343، یعنی سالها قبل از تولد شماهاست. روزی که مزدوران امریکا که متأسفانه سالها بر این کشور فرمانروائی می‌کردند، امام بزرگوار ما را به خاطر مبارزه‌ی با قانون امریکائی کاپیتولاسیون در قم دستگیر کردند و از کشور تبعید کردند، لکن در مقابل این حادثه، سالها بعد از آن، نوبت جوانان فرارسید که در ظرف تاریخی خود حوادث مهمی را در این روز ثبت کنند؛ و کردند.
یک حادثه‌ی تلخ دیگر، سیزده آبان در سال 1357 بود که دانش‌آموزان ما به وسیله‌ی همان مزدوران مسلط امریکائی در کشور ما، جان باختند؛ قتل عام شدند. این دومین ضربه‌ای بود که امریکا به وسیله‌ی ایادی خود بر ملت و کشور ما وارد کرد. لکن بعد از این، سومین خاطره پیش آمد، که سیزده آبان سال بعد است؛ یعنی سال 1358. این دفعه سیلی جوانان ایرانی به امریکا بود.
الآن سالهاست که امریکائیها در تبلیغات خودشان این حادثه‌ی سوم را به عنوان تعرض ایرانی مطرح می‌کنند و روی آن جنجال می‌کنند، لکن دو حادثه‌ی قبل را فراموش می‌کنند و از تاریخ حذف می‌کنند. از این‌جور خیانتها در تاریخ زیاد شده است، لکن حقیقت همین است که حادثه‌ی تصرف سفارت امریکا که مرکز جاسوسی امریکا بود، در واقع سیلی سخت جوانان ایرانی بود به آن دولت و قدرت زورگو و مداخله‌گری که سالهای متمادی کشور ما و ملت ما و منابع ما را در مشت خود می‌فشرد.1386/08/09

لینک ثابت
مسئله هسته‌ای ایران

شما جوانهای عزیز بدانید وضعیت امروز كشور از لحاظ سیاسی، از لحاظ علمی، از لحاظ اقتصادی، از لحاظ رشد انگیزه‌های انقلابی و اسلامی، از لحاظ آگاهی و روشن‌بینی جوانان با بیست سال پیش، خیلی تفاوت كرده؛ ما خیلی جلو رفته‌ایم. آنچه كه جلو چشم است و محسوس و قابل اندازه‌گیری است، پیشرفتهای علمی ماست كه یك نمونه‌اش همین مسئله‌ی هسته‌ای است و نمونه‌های فراوان دیگری هم دارد. با این پیشرفت، دشمنان ما البته مخالفند.1386/08/09
لینک ثابت
مسئله هسته‌ای ایران

امروز مسئله‌ی عمده‌ی سیاست خارجی كشوری مثل امریكا شده است مسئله‌ی هسته‌ای ایران؛ چرا؟ برای خاطر اینكه این، نشانه‌ی پیشرفت ملتی است كه آنها نمیخواهند پیشرفت كند؛ نمیخواهند قدرت پیدا كند؛ نمیخواهند قدرت علمی پیدا كند؛ نمیخواهند قدرت روحی و اعتماد به نفس پیدا كند، تا بتوانند تسلط را برگردانند. به این جهت، مخالفت میكنند.1386/08/09
لینک ثابت
الهام بخشی ملت ایران

البته ما هزینه‌های زیادی دادیم. جنگ هشت ساله یکی از هزینه‌هائی بود که ملت ایران داد؛ اما در مقابل استقلال خود را گرفت؛ عزت خود را گرفت. امروز ملت ایران و جوانان ایران در دنیای اسلام و در بسیاری از کشورهای دیگر برای ملتها و برای روشنفکران الهام‌بخشند. امروز احترام ایران و اعتبار ایران در دانشگاههای سراسر دنیای اسلام از همه‌ی کشورها بیشتر است. به خاطر همین اراده‌ای که ملت ایران از خود نشان داد و سرنوشت خودش را عوض کرد.1386/08/09
لینک ثابت
بسیج مستضعفین

ملت ایران باید هم در میدان علم بایستد، هم در میدان فعالیت اقتصادی تلاش کند، هم این وحدت و یگانگی و یکدلی میان ملت و دولت را تقویت کند، هم هسته‌های معرفت و آگاهی و توانائی فکری و روحی را در مجموعه‌ی ملت، بخصوص در میان جوانان باید تقویت کند.
در دانشگاههای ما، این هسته‌های علم و معرفت و سیاست، انجمنهای گوناگون - انجمنهای اسلامی، جامعه‌ی اسلامی، جنبش عدالتخواهی، بسیج دانشجوئی، دهها مجموعه‌ی جوان - که با نامهای گوناگون در دانشگاهها، در دبیرستانها مشغول فعالیتند، هر کدام از اینها یک برگ زرین برنده‌ای هستند از تلاش ملت ایران؛ اینها را باید تقویت کنیم. این میشود بسیج یک ملت. بدخواهان این ملت، بسیج را بد معنا میکنند؛ بسیج یعنی این.
بسیج یعنی اینکه هر جوانی بداند و بفهمد که باید کشورش مستقل و آزاد و آباد باشد و بخواهد در این راه تلاش کند و نقش بر عهده بگیرد؛ مسئولیت بر عهده بگیرد. این میشود بسیج. نام بسیج، نام مقدسی است. بسیج عمومی یک ملت یعنی آمادگی و هوشیاری دائمی یک ملت، بخصوص جوانهائی که در راه تحصیل علمند؛ دانش‌آموزی و دانشجوئی. مسئولان کشور هم همینجور؛ همه باید به این معنا، بسیجی باشند. اینکه شد، ملت میشود آسیب‌ناپذیر. روزبه‌روز ملت رشد پیدا میکند و این در کشور ما اتفاق افتاده است؛ لذا روزبه‌روز کشور ما رشد کرده است.1386/08/09

لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی