سند چشم انداز ۱۴۰۴ عزیزان من! امروز کشور شما، کشوری است در حال حرکت به جلو. این حرفها مربوط به کشاورزی است؛ ولی ما در قضیهی صنعت، در قضیهی تحقیقات، در امر سیاست، در رشتههای گوناگون علوم، در پدید آوردن مسائل نو، در همه جا، حرکتهایی را به برکت انقلاب و به برکت نظام جمهوری اسلامی مشاهده میکنیم، که کشور به برکت آنها خواهد توانست این فاصلهی ژرفی را که دشمنان میان این کشور و میان کشورهای پیشرفته بهوجود آوردهاند، پر کند. حرکت امروز کشور، حرکت مبارکی است؛ حرکت سرشار از امید و نگاه به آینده. کاری که امروز دستگاههای مختلف میکنند، چه در این بخش - بخش کشاورزی - چه در بخشهای دیگر، باید یک قاعدهی محکمی باشد که بتوانند بعد از بیست سال - وقتی دوران سند چشمانداز بیست ساله تمام شد - احساس افتخار کنند و بگویند ما بودیم که این تدابیر را اندیشیدیم و امروز کشور بعد از گذشت بیست سال، به این رشد و اعتلاء رسیده است؛ که میرسیم انشاءالله. جوانهای ما - شماها - خواهید دید انشاءالله آن روز را؛ و دشمنان مستکبر نظام جمهوری اسلامی از همین میترسند و علت دشمنیها، همین است. آنها از اینکه یک کشوری، یک ملتی، با تمسک به اسلام بتواند به این قلهی عظیم زندگی مدنی و افتخارات تمدنی خود برسد، نگرانند؛ چون میدانند این بهترین مروج اسلام و بهترین مروج معنویت است؛ میدانند که اگر این راه را این ملت طی کرد، جلوی زیادهخواهیها و زیادهخواریهای آنها گرفته خواهد شد. کمپانیهای غاصب صهیونیستها و دیگران، میخواهند دنیا را بچاپند؛ سختشان است که ببینند یک ملتی در مقابل داعیههای آنها اینطور در همهی بخشها جلو میرود؛ اما علیرغم آنها ملت ایران به پیش خواهد رفت و اسلام عزیز سربلندتر از آنچه که هست، خواهد شد و انشاءالله پرچم عزت اسلامی بر بلندای این ملت و همهی دنیای اسلام به اهتزاز در خواهد آمد.1384/10/14
خودکفایی امنیت غذایی برای کشور ما خیلی مهم است. سال گذشته که اعلام شد کشور به خودکفایی در گندم رسیده است، به نظر من حقیقتاً یک عید بزرگ برای این کشور بود. بنده از کشاورزان، از مدیران بخش کشاورزی، از جوانان عالمی که در این کار کمک کردند، از اعماق دل متشکر شدم، مطمئناً ملت هم متشکر شد؛ این حادثهی بزرگی بود. مردان و جوانانی همت کردند که این کار بشود، و شد. ما همان کشوری هستیم که در دوران طاغوت، پایهی کشاورزی ما را متزلزل کردند، برای اینکه ما را وابسته کنند؛ برای اینکه بازار برای گندم خودشان و بقیهی محصولات کشاورزی دیگران - بیگانگان - درست کنند. با این افزایش جمعیت - امروز کشورمان بیش از دو برابر اول انقلاب جمعیت دارد - اگر بنا بود ما مثل آن روزِ آنها از نظر گندم محتاج بیگانگان باشیم، برای هر تن گندمی که به ما میدادند، یک منت سنگین، یک بار سنگینِ تحقیر بر روی دوش این ملت سوار میشد؛ هر وقت هم که مایل بودند، میتوانستند این را قطع کنند؛ اما ملت ما در گندم به خودکفایی رسید.1384/10/14
کار جهادی ما از اول انقلاب، هر کار بزرگی که توانستهایم انجام بدهیم، به برکت اعتماد به نفس و بلندپروازی و کار جهادی بوده است. جوانانِ جهاد سازندگی آن روزی کارهای بزرگ را در این کشور شروع کردند که حتی آن کسانی که جلوی چشمشان این کارهای بزرگ انجام میگرفت، باور نمیکردند که جوان ایرانی قادر به این کارهاست. در دوران رژیم طاغوت، گندم را از امریکا میخریدند و سیلو را روسها برایشان میساختند؛ آنها سیلو را هم نمیتوانستند بسازند! باید روسها میآمدند؛ این صنعت در ایران نبود. در سالهای اول انقلاب، این جوانان جهاد دانشگاهی آمدند و گفتند امام دستور دادهاند مردم گندم بکارند؛ خوب، گندم سیلو لازم دارد؛ درِ خانهی چه کسی برویم، جز درِ خانهی همت و ابتکار خودمان؛ شروع کردند. افرادی میدیدند که این سیلو بالا میرود - البته در روز اول، با ظرفیت کم - اما باور نمیکردند! و امروز کشور ما یکی از کشورهای مطرح از لحاظ سیلوسازی در دنیاست؛ به برکت همین جوانها. کار جهادی، این است.1384/10/14
روحیه جهادی در هر بخشی از بخشهای گوناگون صنعتی و فنی و علمی و تحقیقاتی که ما با روحیهی جهادی وارد شدیم، پیش رفتهایم. روحیهی جهادی یعنی چه؟ یعنی اعتقاد به اینکه «ما میتوانیم»؛ و کارِ بیوقفه و خستگیناپذیر و استفاده از همهی ظرفیت وجودی و ذهنی و اعتماد به جوانها. الان در همین بخش انرژی هستهیی که این همه دنیای استکبار را سراسیمه کرده، اکثر کسانی که در آنجا مشغول کار هستند، جوانهای تحصیلکردهاند؛ صدها جوانِ کمسال و تحصیلکرده، این چرخ را میچرخانند و این عزت را برای کشور پدید آوردهاند. در همهی بخشها همینطور است. به نیروهای بااستعداد، چه از جوانها باشند و چه از انسانهای با تجربه، اعتماد کنند. اعتماد به این افراد و توکل به خدای متعال و اخلاص نیت برای خدا، اساس کار است.1384/10/14
روحیه جهادی, جوان, کار, اعتماد به جوانان, شعار ما میتوانیم روحیهی جهادی یعنی اعتقاد به اینکه «ما میتوانیم»؛ و کارِ بیوقفه و خستگیناپذیر و استفاده از همهی ظرفیت وجودی و ذهنی و اعتماد به جوانها.1384/10/14
جوان, اخلاص, توکل به خدا, اعتماد به جوانان, کشاورزی, کشاورزان (مخاطب) اعتماد به جوانان و افراد با تجربه به همراه توکل به خدای متعال و اخلاص نیت برای خدا، اساس کار است.1384/10/14
کار جهادی, کشاورزی جهاد کشاورزی باید در معنای حقیقی کلمه، برای مسائل کشاورزی کشور و دامداری و بقیهی کارهایی که برعهدهی این وزارت است، جهادی عمل کند.1384/10/14
ایران, حفظ سرمایههای ملی, ظرفیتهای کشور, ظرفیت درونزا ما خیلی امکانات در این کشور داریم. ما یک کشورِ به معنای حقیقی کلمه غنی هستیم و این «غنا» را مردم باید حس کنند؛ از این غنا باید استفاده کنند.1384/10/14
دانشگاه, جوان, کشاورزی بخش آموزش کشاورزی و ترویج و استفاده از دانش موجود دنیا در دانشگاههای ما و فرستادن جوانها برای کمک به روستاییها، جزو کارهای بسیار مهم است.1384/10/14
کشاورزی, کشاورزان (مخاطب), استفاده از جوانان به همهی روستاییان و همهی کشاورزان و کسانی که دستاندرکار کشاورزیاند، توصیه میشود که از این جوانان مطلع و خبره در کار کشاورزی استقبال کنند.1384/10/14
صادرات غیرنفتی ما به كشاورزمان میگوییم تلاش كنید تا امنیت غذایی برای كشور به وجود بیاورید؛ اما به مسؤولانمان میگوییم این پایان كار نیست؛ ما بایستی به صادركنندگان این محصولات تبدیل شویم؛ ما باید بتوانیم دیگران را بهرهمند كنیم. این كار، كارِ دستگاههای گوناگون دولتی است كه وسایلش را فراهم كنند؛ ما میتوانیم.1384/10/14
افزایش جمعیت ما همان كشوری هستیم كه در دوران طاغوت، پایهی كشاورزی ما را متزلزل كردند، برای این كه ما را وابسته كنند؛ برای این كه بازار برای گندم خودشان و بقیهی محصولات كشاورزی دیگران - بیگانگان - درست كنند. با این افزایش جمعیت - امروز كشورمان بیش از دو برابر اول انقلاب جمعیت دارد - اگر بنا بود ما مثل آن روزِ آنها از نظر گندم محتاج بیگانگان باشیم، برای هر تن گندمی كه به ما میدادند، یك منت سنگین، یك بار سنگینِ تحقیر بر روی دوش این ملت سوار میشد؛ هر وقت هم كه مایل بودند، میتوانستند این را قطع كنند؛ اما ملت ما در گندم به خودكفایی رسید. عین همین قضیه باید در بقیهی محصولات مهم و اساسی غذایی به وجود بیاید؛ در برنج، در روغن، در گوشت، در لبنیات، كه نیازهای كشور است. باید كشور به دیگران اصلاً محتاج نباشد و مردم كشور بدانند كه شما قشر كشاورز و دامدار با غیرت خود، با ایمان خود، با همت خود، غذای آنها را تأمین میكنید و مردم محتاج این نیستند كه از دیگران درخواست كنند؛ هم پول بدهند، هم منت بكشند، هم دایم تَه دلشان نگران باشد كه اگر یك مشكلی به خاطر یك مسألهی سیاسی و غیره پیش آوردند، چه كنیم.1384/10/14
ظرفیت درونزا نكتهی دوم برای مسؤولان این است كه در كار كشاورزی، همینطور كه اسم شما جهاد كشاورزی است، جهادی حركت كنید. ما از اول انقلاب، هر كار بزرگی كه توانستهایم انجام بدهیم، به بركت اعتماد به نفس و بلندپروازی و كار جهادی بوده است. جوانانِ جهاد سازندگی آن روزی كارهای بزرگ را در این كشور شروع كردند كه حتی آن كسانی كه جلوی چشمشان این كارهای بزرگ انجام میگرفت، باور نمیكردند كه جوان ایرانی قادر به این كارهاست. در دوران رژیم طاغوت، گندم را از امریكا میخریدند و سیلو را روسها برایشان میساختند؛ آنها سیلو را هم نمیتوانستند بسازند! باید روسها میآمدند؛ این صنعت در ایران نبود. در سالهای اول انقلاب، این جوانان جهاد دانشگاهی آمدند و گفتند امام دستور دادهاند مردم گندم بكارند؛ خوب، گندم سیلو لازم دارد؛ درِ خانهی چه كسی برویم، جز درِ خانهی همت و ابتكار خودمان؛ شروع كردند. افرادی میدیدند كه این سیلو بالا میرود - البته در روز اول، با ظرفیت كم - اما باور نمیكردند! و امروز كشور ما یكی از كشورهای مطرح از لحاظ سیلوسازی در دنیاست؛ به بركت همین جوانها. كار جهادی، این است. در هر بخشی از بخشهای گوناگون صنعتی و فنی و علمی و تحقیقاتی كه ما با روحیهی جهادی وارد شدیم، پیش رفتهایم. روحیهی جهادی یعنی چه؟ یعنی اعتقاد به این كه «ما میتوانیم»؛ و كارِ بیوقفه و خستگیناپذیر و استفاده از همهی ظرفیت وجودی و ذهنی و اعتماد به جوانها. الان در همین بخش انرژی هستهیی كه این همه دنیای استكبار را سراسیمه كرده، اكثر كسانی كه در آنجا مشغول كار هستند، جوانهای تحصیلكردهاند؛ صدها جوانِ كمسال و تحصیلكرده، این چرخ را میچرخانند و این عزت را برای كشور پدید آوردهاند. در همهی بخشها همینطور است. به نیروهای بااستعداد، چه از جوانها باشند و چه از انسانهای با تجربه، اعتماد كنند. اعتماد به این افراد و توكل به خدای متعال و اخلاص نیت برای خدا، اساس كار است. جهاد كشاورزی باید در معنای حقیقی كلمه، برای مسائل كشاورزی كشور و دامداری و بقیهی كارهایی كه برعهدهی این وزارت است، جهادی عمل كند.1384/10/14