معرفی زنان به عنوان الگوی بدان و نیکان در قرآن
ما این بزرگوار [حضرت فاطمهی زهرا سلام الله علیها] را خواستهایم به عنوان الگو میان خودمان مطرح کنیم. یک زن جوان، یک دختر جوان، که زندگیاش، زندگی معمولی؛ لباسش، لباس فقرا؛ کارش در خانه جمع و جور کردن بچهها و مدیریت خانه و کدبانویی این خانهی کوچک و دستاس کردن است و آن کوه معرفت و دریای عظیم علم و دانش در وجود اوست.
قرآن چهار زن را اسم آورده که این چهار زن الگویند؛ دو الگوی نیکان عالم، دو الگوی بدان عالم. «ضرب اللَّه مثلاً للّذین کفروا امرأة نوح و امرأة لوط» زن نوح و زن لوط. «کانتا تحت عبدین من عبادنا صالحین فخانتاهما»(1) این دو نمونهی زنانه برای مردمان کافر در طول تاریخ هستند. وقتی خدای متعال در قرآن میخواهد کفار - نمونهی وجود کفرآمیز و کفرانکنندهی نعمت خدا - را معرفی کند، به جای فرعون و نمرود و افراد دیگر، دو زن را مثال میزند؛ زن نوح و زن لوط، که درهای رحمت الهی به روی اینها باز و همهی امکانات برای عروج و رفعت اینها آماده بود و دو پیغمبر، آن هم پیغمبری مثل نوح و لوط، شوهران اینها بودند که در خانهی آنها زندگی میکردند و حجت بر آنها تمام بود؛ اما این دو زن قدر این نعمتها را ندانستند و «فخانتاهما»؛ به شوهرهایشان خیانت کردند. این خیانت، لزوماً خیانت جنسی نیست؛ خیانتِ اعتقادی است؛ خیانتِ مسلکی است؛ راه را کج کردند. شوهرها با اینکه پیغمبر بودند و مقام عالی داشتند، به درد این زنها نخوردند؛ «فلم یغنیا عنهما من اللَّه شیئا»(2) خدای متعال رودربایستی و رفاقت و خویشاوندی با کسی ندارد. اگر کسی را مورد محبت و لطف و رحمت قرار میدهد، با حساب و کتاب است؛ با تعاریف نیست؛ خدا قوم و خویش کسی نیست. اینها هم با اینکه شوهرهایشان پیغمبر بودند، این شوهرهای پیغمبر نتوانستند این دو زن را از شر غضب الهی نجات بدهند؛ اینها شدند نمونهی کافران همهی تاریخ.
در نقطهی مقابل، باز خدای متعال دو زن را به عنوان نمونهی مؤمنان ذکر میکند: «و ضرب اللَّه مثل للّذین امنوا امرأة فرعون اذ قالت ربّ ابن لی عندک بیتا فی الجنّة و نجّنی من فرعون و عمله»(3) یکی زن فرعون و دیگری، حضرت مریم: «و مریم ابنت عمران».(4) آن زن اول، قصر فرعونی او را مجذوب نکرد؛ زن پرورشیافته در بساط فرعونی، کسی که زن فرعون است و لابد پدر و مادر و خاندانش هم از همین طواغیت بودند، در نهایت راحت و نعمت و رفاه و عزت ظاهری بود و زندگی میکرد؛ اما ایمان موسی دل او را برد و تصرف کرد؛ به موسی ایمان آورد. وقتی ایمان آورد و راه را شناخت، همهی آن راحت و رفاه را کنار گذاشت و دیگر آن قصر باعظمت در مقابل او جاذبهیی نداشت؛ گفت: «ربّ ابن لی عندک بیتا فی الجنّة»؛ من خانهی بهشتی را ترجیح میدهم؛ زندگی دنیا ارزشی ندارد. حضرت مریم هم: «و مریم ابنت عمران الّتی احصنت فرجها فنفخنا فیها من روحنا»(5) دامن خود را پاک و پاکیزه نگهداشت؛ اینها ارزشهای انسانی است.
این چهار زن فقط نمونه و نماد برای زنها نیستند، بلکه نمونه و نماد برای همهی زنها و مردها هستند. آن دو زن با اینکه باب رحمت جلوی آنها باز بود، به آن راه نرفتند و از آن استفاده نکردند؛ به معنویت بهخاطر چیزهای پست و حقیر - عواملش را قرآن ذکر نکرده، حتماً چیزی است مانند اخلاق بد و یا یک خصلت بد - پشت کردند؛ یک چیز کوچک این دلهای ضعیف را به خودش جذب میکند و آنها را از راه حق منحرف میکند و میشوند نماد کفار و انسان ناسپاس در مقابل خدا. اما دو زن دیگر، نماد ارزشهایند. او برایش جاذبهی معنویت و جاذبهی سخن حق آنقدر زیاد است که به همهی بساط و دستگاه فرعونی پشتپا میزند، این یکی هم پاکیزگی و پاکدامنی و وارستگی دارد.
فاطمهی زهرا (سلاماللَّهعلیها) همهی این فضایل را با هم داراست. چون «و اصطفاک علی نساء العالمین» (6) دربارهی مریم در قرآن هست و سیدهی نساء عالمین، در روایت هم دارد که او سرور زنان عالم در زمان خودش بود، ولی فاطمهی زهرا سرور زنان عالم در همهی ادوار تاریخ است(7) این الگوست. برادران عزیز! ما امروز به این الگو احتیاج داریم.1383/05/17
1 )
سوره مبارکه التحريم آیه 10
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذينَ كَفَرُوا امرَأَتَ نوحٍ وَامرَأَتَ لوطٍ ۖ كانَتا تَحتَ عَبدَينِ مِن عِبادِنا صالِحَينِ فَخانَتاهُما فَلَم يُغنِيا عَنهُما مِنَ اللَّهِ شَيئًا وَقيلَ ادخُلَا النّارَ مَعَ الدّاخِلينَ
ترجمه:
خداوند برای کسانی که کافر شدهاند به همسر نوح و همسر لوط مثَل زده است، آن دو تحت سرپرستی دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولی به آن دو خیانت کردند و ارتباط با این دو (پیامبر) سودی به حالشان (در برابر عذاب الهی) نداشت، و به آنها گفته شد: «وارد آتش شوید همراه کسانی که وارد میشوند!»
2 )
سوره مبارکه التحريم آیه 10
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذينَ كَفَرُوا امرَأَتَ نوحٍ وَامرَأَتَ لوطٍ ۖ كانَتا تَحتَ عَبدَينِ مِن عِبادِنا صالِحَينِ فَخانَتاهُما فَلَم يُغنِيا عَنهُما مِنَ اللَّهِ شَيئًا وَقيلَ ادخُلَا النّارَ مَعَ الدّاخِلينَ
ترجمه:
خداوند برای کسانی که کافر شدهاند به همسر نوح و همسر لوط مثَل زده است، آن دو تحت سرپرستی دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولی به آن دو خیانت کردند و ارتباط با این دو (پیامبر) سودی به حالشان (در برابر عذاب الهی) نداشت، و به آنها گفته شد: «وارد آتش شوید همراه کسانی که وارد میشوند!»
3 )
سوره مبارکه التحريم آیه 11
وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذينَ آمَنُوا امرَأَتَ فِرعَونَ إِذ قالَت رَبِّ ابنِ لي عِندَكَ بَيتًا فِي الجَنَّةِ وَنَجِّني مِن فِرعَونَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّني مِنَ القَومِ الظّالِمينَ
ترجمه:
و خداوند برای مؤمنان، به همسر فرعون مثَل زده است، در آن هنگام که گفت: «پروردگارا! خانهای برای من نزد خودت در بهشت بساز، و مرا از فرعون و کار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهایی بخش!»
4 )
سوره مبارکه التحريم آیه 12
وَمَريَمَ ابنَتَ عِمرانَ الَّتي أَحصَنَت فَرجَها فَنَفَخنا فيهِ مِن روحِنا وَصَدَّقَت بِكَلِماتِ رَبِّها وَكُتُبِهِ وَكانَت مِنَ القانِتينَ
ترجمه:
و همچنین به مریم دختر عمران که دامان خود را پاک نگه داشت، و ما را از روح خود در آن دمیدیم؛ او کلمات پروردگار و کتابهایش را تصدیق کرد و از مطیعان فرمان خدا بود!
5 )
سوره مبارکه التحريم آیه 12
وَمَريَمَ ابنَتَ عِمرانَ الَّتي أَحصَنَت فَرجَها فَنَفَخنا فيهِ مِن روحِنا وَصَدَّقَت بِكَلِماتِ رَبِّها وَكُتُبِهِ وَكانَت مِنَ القانِتينَ
ترجمه:
و همچنین به مریم دختر عمران که دامان خود را پاک نگه داشت، و ما را از روح خود در آن دمیدیم؛ او کلمات پروردگار و کتابهایش را تصدیق کرد و از مطیعان فرمان خدا بود!
6 )
سوره مبارکه آل عمران آیه 42
وَإِذ قالَتِ المَلائِكَةُ يا مَريَمُ إِنَّ اللَّهَ اصطَفاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصطَفاكِ عَلىٰ نِساءِ العالَمينَ
ترجمه:
و (به یاد آورید) هنگامی را که فرشتگان گفتند: «ای مریم! خدا تو را برگزیده و پاک ساخته؛ و بر تمام زنان جهان، برتری داده است.
7 )
الأمالی، شیخ صدوق ص 125 ؛
المناقب، ابن شهر آشوب ج 3 ص 323
بحارالأنوار علامه مجلسی ج43 ص 37؛
قلت لأبی عبد الله ع قول رسول الله فاطمة سيدة نساء أهل الجنة أ سيدة نساء عالمها قال ذاك مريم و فاطمة سيدة نساء أهل الجنة من الأولين و الآخرين فقلت فقول رسول الله ص الحسن و الحسين سيدا شباب أهل الجنة قال هما و الله سيدا شباب أهل الجنة من الأولين و الآخرين
ترجمه:
حسن بن زياد عطار گويد به امام صادق (ع) گفتار رسول خدا كه فاطمه سرور زنان بهشت است، گفتم كه آيا سرور زنان دوران خود است؟ فرمود آن مريم بود و فاطمه سرور زنان بهشت است از اولين تا آخرين [مخلوقات] ، گفتم گفتار رسول خدا «ص» كه حسن و حسين دو سيد جوانان اهل بهشتند؟ فرمود آنها هم سيد جوانان اهل بهشتند از اولين و آخرين [مخلوقات] »
لینک ثابت
ایالات متحده امریکا, نظام جمهوری اسلامی ایران, استکبارستیزی, دستاوردهای جمهوری اسلامی
نفس وجود نظام جمهوری اسلامی فحش به امریکاست، ولو شما یک کلمه هم «مرگ بر امریکا» نگویید؛ خود این که این هست، نوعی دهن کجی به همه ی قدرتهایی است که با معنویت و با فضیلت و با استقلال و با شرف ملتها مخالفند.1383/05/17
لینک ثابت
تکلیف, وظیفه ملی, احساس مسئولیت, نقاط ضعف جمهوری اسلامی, نقاط قوت جمهوری اسلامی
همه وظیفه دارند این نظام را از نقصها و ضعفهای خودش خلاص کنند و عناصر قدرت و قوّت معنوی و مادی را در آن تقویت کنند.1383/05/17
لینک ثابت
پربودن دست نظام اسلامی در مقابل دستگاههای تبلیغاتی دنیا
امروز دستگاههای تبلیغاتی دنیا برای گمراه کردن انسانها دائم الگو جلوی چشم نسلهای بشر در همهی دنیا میآورند. البته الگوها کمجاذبه و ناموفق است، اما دستبردار نیستند؛ هنرپیشه میآورند، نویسنده میآورند، آدمهای پرهیاهوی خوشظاهرِ بدون باطن میآورند، هیکلهای پوچ و بیمعنا را میآورند و مرتب نمایش میدهند، تا بتوانند به وسیلهی این الگوها، انسانها را به سمتی حرکت بدهند و به راهی بکشند. آنها برای اینکار، پولها خرج میکنند و فیلمهای هالیوودی و چیزهایی از این دست که میبینید و میشنوید و میدانید، اغلبش جهتدار است. با اینکه میگویند هنر بایستی فارغ از سیاست و جهتگیری سیاسی باشد، رفتار خودشان بعکس است و اینجوری نیست؛ مستکبران عالم هنر، سینما، فیلم، شعر، نوشتن، مغز و استدلال و فلسفه را در راه منافع استکباری و چپاولگری خودشان استخدام کردهاند؛ همین چیزی که امروز مظاهر سرمایهداری دنیاست؛ قدرت نظامیاش امریکاست، قدرتهای اقتصادیاش هم شرکتهای پشتسر دولت امریکایند. آنها از همهی امکانات استفاده میکنند برای الگوسازی، ملتها هم دستشان خالی است و الگو و نمونهیی که بتوانند در مقابلهی با آنچه که آنها میآورند، از خودشان نشان بدهند، ندارند. ما دستمان پُر است، ما زنان بزرگی داریم؛ اگر حالا بخواهیم وارد وادی مسألهی زن بشویم. زنان باعظمتی در تاریخ اسلام هستند که اوج و قلهی این عظمتها، فاطمهی زهرا، صدیقهی کبری (سلاماللَّهعلیها)، است. حضرت زینب و حضرت سکینه هم ماجراهایشان ماجراهای شگفتآور برای انسانهای متفکر و باهوش و خردمند و اهل فکر است. امام حسن و امام حسین را گفتهاند: «سیّدی شباب اهل الجنّة»(1) با اینکه اینها همیشه جوان نبودند و این دو بزرگوار به سنین پیری و کهولت هم رسیدهاند، اما «سیّدی شباب» به آنها گفتهاند؛ یعنی جوانی اینها باید به عنوان یک الگو همیشه در مقابل چشم جوانهای دنیا باشد. جوانی خود پیغمبر و جوانی امیرالمؤمنین هم همینجور است.1383/05/17
1 )
تهذيبالأحكام ، شیخ طوسی ج 6 ص 9 ؛
منلايحضرهالفقيه ، شیخ صدوق ج 2 ص 602 نحوه ؛
كمالالدين ، شیخ صدوق ج 1 ص 256 نحوه ؛
بحارالأنوار،علامه مجلسی ج 97 ص 194 نحوه ؛
حَدَّثَنَا أَبُو جَعْفَرٍ ع ذَاتَ يَوْمٍ قَالَ إِذَا صِرْتَ إِلَى قَبْرِ جَدَّتِكَ فَاطِمَةَ ع فَقُلْ يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صَابِرَةً وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَكِ أَوْلِيَاءُ وَ مُصَدِّقُونَ وَ صَابِرُونَ لِكُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوكِ ص وَ أَتَانَا بِهِ وَصِيُّهُ ع فَإِنَّا نَسْأَلُكِ إِنْ كُنَّا صَدَّقْنَاكِ إِلَّا أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِيقِنَا لَهُمَا بِالْبُشْرَى لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوَلَايَتِكِ هَذِهِ الزِّيَارَةُ وَجَدْتُهَا مَرْوِيَّةً لِفَاطِمَةَ ع وَ أَمَّا مَا وَجَدْتُ أَصْحَابَنَا يَذْكُرُونَهُ مِنَ الْقَوْلِ عِنْدَ زِيَارَتِهَا ع فَهُوَ أَنْ تَقِفَ عَلَى أَحَدِ الْمَوْضِعَيْنِ اللَّذَيْنِ ذَكَرْنَاهُمَا وَ تَقُولَ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ نَبِيِّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ حَبِيبِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَلِيلِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ صَفِيِّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِينِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ خَلْقِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَفْضَلِ أَنْبِيَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ مَلَائِكَتِهِ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ الْبَرِيَّةِ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا زَوْجَةَ وَلِيِّ اللَّهِ وَ خَيْرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا أُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ سَيِّدَيْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِّدِّيقَةُ الشَّهِيدَةُ السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْفَاضِلَةُ الزَّكِيَّةُ السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْحَوْرَاءُ الْإِنْسِيَّةُ السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا التَّقِيَّةُ النَّقِيَّةُ السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُحَدَّثَةُ الْعَلِيمَةُ السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْمَغْصُوبَةُ السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُضْطَهَدَةُ الْمَقْهُورَةُ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَة
ترجمه:
لینک ثابت
امروز دستگاههای تبلیغاتی دنیا برای گمراه کردن انسانها دائم الگو جلوی چشم نسلهای بشر در همهی دنیا میآورند. البته الگوها کمجاذبه و ناموفق است، اما دستبردار نیستند؛ هنرپیشه میآورند، نویسنده میآورند، آدمهای پرهیاهوی خوشظاهرِ بدون باطن میآورند، هیکلهای پوچ و بیمعنا را میآورند و مرتب نمایش میدهند، تا بتوانند به وسیلهی این الگوها، انسانها را به سمتی حرکت بدهند و به راهی بکشند. آنها برای این کار، پولها خرج میکنند و فیلمهای هالیوودی و چیزهایی از این دست که میبینید و میشنوید و میدانید، اغلبش جهتدار است. بااینکه میگویند هنر بایستی فارغ از سیاست و جهتگیری سیاسی باشد، رفتار خودشان بعکس است و اینجوری نیست؛ مستکبران عالم هنر، سینما، فیلم، شعر، نوشتن، مغز و استدلال و فلسفه را در راه منافع استکباری و چپاولگری خودشان استخدام کردهاند؛ همین چیزی که امروز مظاهر سرمایهداری دنیاست؛ قدرت نظامیاش امریکاست، قدرتهای اقتصادیاش هم شرکتهای پشت سر دولت آمریکایند. آنها از همهی امکانات استفاده میکنند برای الگوسازی، ملتها هم دستشان خالی است و الگو و نمونهیی که بتوانند در مقابلهی با آنچه که آنها میآورند، از خودشان نشان بدهند، ندارند.1383/05/17
لینک ثابت
متعددبودن نشانههای عظمت حضرت فاطمه زهرا(سلاماللَّهعلیها)
دربارهی مقامات صدیقهی طاهره (سلاماللَّهعلیها) زبان و گفتار ما یارای بیان ندارد؛ نمیشود توصیف کرد؛ وصف او از حد این قالبهای معمولی بیانی ما بالاتر است؛ اما با زبان هنر تا حدودی میشود ذهنها را نزدیک برد؛ اینکه بنده روی مداحی و شعر و سرودهای اسلامی تکیه میکنم، به همین خاطر است. با بال و پر هنر میشود مقداری ذهن را نزدیک کرد، ولی به حقیقت آنها در مقام توصیف نمیشود رسید. البته کسانی که دلها و عملشان را پاک کنند، جسم و جان خودشان را تطهیر کنند، تقوا و پرهیزگاری و پاکدامنی را پیشهی خودشان کنند و خودشان را تربیت کنند و مقداری از این آلودگییی که بنده و امثال بنده دچارش هستیم، خودشان را بیرون بیاورند، چشمهایشان میتواند ببیند؛ اما باز آنها هم نمیتوانند توصیف کنند، لیکن دلهای پاک و چشم دل بینای آنها میتواند انوار قدسیهی اهل بیت و از جمله صدیقهی کبری (سلاماللَّهعلیها) را تا حدودی از نزدیک ببیند و مقامات آنها را درک کند. ما نشانههایی داریم. اینکه از قول پیغمبر اکرم نقل شده است که: «فداها ابوها»(1) خودش یک نشانه است. اینکه در روایت دارد که وقتی فاطمهی زهرا (سلاماللَّهعلیها) وارد خانهی پیغمبر میشد، یا آنجایی که پیغمبر نشسته بودند وارد میشد، «قام الیها» - حضرت پیش پای او بلند میشد؛ به طرف او میرفت –(2) این یک نشانه است؛ اینها عظمت است. اینکه همهی دنیای اسلام از آن روز تا امروز - شیعه و سنی فرقی ندارد - این بانوی بزرگوار را با چشم عظمت و جلالت نگاه میکنند، این هم خودش یکی از آن نشانهها و علامتهاست. امکان ندارد که همهی عقلا، علما و متفکران با نحلهها و عقاید مختلف در همهی تاریخ یک امت و ملت، بر مدح و ستایش یک مرکز متفقالقول باشند. این نیست مگر عظمت توصیفناپذیر آن مرکز؛ این خودش یک علامت است. همهی این عظمتها مربوط به یک بانوی هجده ساله؛ یک دختر جوان است! بیشترین سنی که برای فاطمهی زهرا (سلاماللَّهعلیها) طبق تواریخ مختلف گفته میشود، از هجده سال است تا بیستودو سال. از آن تکریمی که امیرالمؤمنین برای ایشان قائل است، و از آن تکریمی که در روایات و کلمات همهی ائمه (علیهمالسّلام) دربارهی فاطمهی زهرا (سلاماللَّهعلیها) آمده انسان میفهمد که چه عظمت و شیفتگییی در کلمات ائمه نسبت به فاطمهی زهرا موج میزند. هر یک از ائمه شط خروشانی هستند که فضای معرفت و استعدادهای بشری را سیراب و بارور کردهاند و همهی این جویبارها از این چشمه سرازیر میشوند؛ چشمهی جوشان فاطمهی زهرا (سلاماللَّهعلیها). روایات صادقین (علیهمالسّلام)، عظمت حضرت رضا و موسیبنجعفر و ائمهی بعدی، مقام والای حضرت بقیّةاللَّه (ارواحنافداه)، همه جویبارهای آن کوثرند؛ آن کوثر تمام نشدنی، آن چشمهی جوشان؛ برکات فاطمهی زهرا اینهاست.1383/05/17
1 )
الأمالي للصدوق، شیخ صدوق ص234 ؛
روضةالواعظين ، محمد بن حسن فتّال نيشابورى ج 2 ص443
المناقب ، ابن شهر آشوب مازندرانى ج3 ص343 ؛
بحارالأنوار، علامه مجلسی ج 43 ص 20
1) « حدثنا الحسن بن محمد بن سعيد الهاشمی الكوفی حدثنا جعفر بن محمد بن جعفر العلوی الحسينی قال حدثنا محمد بن علی بن خلف العطار قال حدثنا حسن بن صالح بن أبی الأسود قال حدثنا أبو معشر عن محمد بن قيس قال كان النبی ص إذا قدم من سفر بدأ بفاطمة ع فدخل عليها فأطال عندها المكث فخرج مرة فی سفر فصنعت فاطمة ع مسكتين من ورق و قلادة و قرطين و سترا لباب البيت لقدوم أبيها و زوجها ع فلما قدم رسول الله ص دخل عليها فوقف أصحابه على الباب لا يدرون أ يقفون أو ينصرفون لطول مكثه عندها فخرج عليهم رسول الله ص و قد عرف الغضب فی وجهه حتى جلس عند المنبر فظنت فاطمة ع أنه إنما فعل ذلك رسول الله ص لما رأى من المسكتين و القلادة و القرطين و الستر فنزعت قلادتها و قرطيها و مسكتيها و نزعت الستر فبعثت به إلى رسول الله ص و قالت للرسول قل له ص تقرأ عليك ابنتك السلام و تقول اجعل هذا فی سبيل الله فلما أتاه و خبره قال ص فعلت فداها أبوها ثلاث مرات ليست الدنيا من محمد و لا من آل محمد و لو كانت الدنيا تعدل عند الله من الخير جناح بعوضة ما سقى منها كافرا شربة ماء ثم قام فدخل عليها
ترجمه:
محمد بن قيس گفت شيوه پيغمبر بود كه چون از سفرى باز ميگشت اول بفاطمه وارد ميشد و مديد مدتى نزد او ميماند، بسفرى رفت و فاطمه در غياب او دو دست بند نقره و گلوبند و دو گوشواره و پرده درى ساخت كه پذيرائى پدر و شوهرش باشد چون رسول خدا (ص) برگشت و داخل خانه فاطمه (ع) شد يارانش در خانه ماندند و ندانستند بمانند يا بروند چون بسيار مكث ميكرد از خانه فاطمه رسول خدا فورا بيرون آمد و خشم در روى او عيان بود و نزد منبر نشست و فاطمه حس كرد كه اين عمل رسول خدا (ص) بخاطر دستبند و گلوبند و گوشوارهها و پرده است آنها را از خود برآورد و پرده را از در كند و نزد رسول خدا (ص) فرستاده خود گفت بگو دخترت بتو سلام ميرساند و خواهش دارد اينها را در راه خدا صرف كنيد چون فرستاده نزد رسول خدا (ص) آمد فرمود چنين كرد سه بار فرمود پدرش قربانش دنيا از محمد و آل محمد نيست، اگر دنيا پيش خدا باندازه بال پشهاى ارزش داشت شربتى از آب آن بكافرى نميداد سپس برخاست و نزد فاطمه (ع) رفت.
2 )
سنن ابی داود، ابوداوود، ج 2، ص 522 ؛
سنن ترمذی، ترمذی، ج 5، ص 361 ؛ الادب المفرد ، بخاری، ص 202 ؛ الصحیح ابن حبان ، ابن حبان، ج 15، ص 403 ؛
ما رایت أحدا كان أشبه سمتا و هدیا و دلا، (و قال الحسن: حدیثا و كلاما، و لم یذكر الحسن السمت و الهدی و الدل) برسول الله صلی الله علیه و سلم من فاطمه كرم الله وجهها: كانت اذا دخلت علیه قام الیها فأخذ بیدها و قبلها و أجلسها فی مجلسه، و كان إذ دخل علیها قامت إلیه فأخذت بیده فقبلته و أجلسته فی مجلسها.
ترجمه:
عایشه نقل كرده است: من كسی را شبیهتر از فاطمه (س) در هیأت و وقار و سیرت به رسول خدا (ص) نديدم (و حسن بن علی گفت در گفتار و كلام و حسن بن علی هیات و وقار و سیرت را ذكر نكرده است) و چون بر پيامبر وارد می شد بلند میشد و به سمت او میرفت و دست او را میگرفت و ميبوسيد و بر جاى خودش مینشانيد، و چون پیامبر بر او وارد میشد از جای خود بلند میشد و به سمت او میرفت و دست او را میگرفت و می بوسيد و بر جاى خودش مینشانيد.
لینک ثابت
حضرت امام حسین(علیه السلام)
امام حسن و امام حسین را گفتهاند: «سیّدی شباب اهل الجنّة». با اینکه اینها همیشه جوان نبودند و این دو بزرگوار به سنین پیری و کهولت هم رسیدهاند، اما «سیّدی شباب» به آنها گفتهاند؛ یعنی جوانی اینها باید به عنوان یک الگو همیشه در مقابل چشم جوانهای دنیا باشد. جوانی خود پیغمبر و جوانی امیرالمؤمنین هم همینجور است.1383/05/17
لینک ثابت
شما ببینید امروز نسل جوان شما - چه دخترهاتان، چه پسرهاتان - و جامعه ی شما از خلأ کدام معرفت رنج می برند و آسیب می بینند؛ از کمبود کدام عنصر سازنده ی اخلاقی رنج می برند، آن عنصر اخلاقی را در وجود فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) و در فضایل آن بزرگوار و این وجودهای مقدس پیدا کنید و به زبان شعر - که زبان هنر هست - آن را القا و بیان کنید. ببینید ما در زندگی سیاسی و اجتماعی مان به کدام درس اهل بیت احتیاج داریم، آن را از زندگی این بزرگواران و این بزرگوار بخصوص استخراج کنید و با زبان شعر بیان کنید؛ اینها لازم و مهم است، والّا صرف مدح گفتن - که الفاظ آن مدح هم گاه الفاظ مبهمی است که نه شنونده درست می فهمد که محصول این مدح چه شد و نه گاهی خود گوینده! - کافی نیست. ما باید اظهار ارادت بکنیم و این اظهار ارادت، کمال ماست؛ «مادح خورشید مداح خود است»؛ اما به این نباید اکتفا کنیم. ما باید ببینیم امروز چه درسی از این بزرگوارها می شود بگیریم.1383/05/17
لینک ثابت
در بارهی مقامات صدیقهی طاهره (سلاماللهعلیها) زبان و گفتار ما یارای بیان ندارد؛ نمیشود توصیف کرد؛ وصف او از حد این قالبهای معمولی بیانی ما بالاتر است؛ اما با زبان هنر تا حدودی میشود ذهنها را نزدیک برد؛ اینکه بنده روی مداحی و شعر و سرودهای اسلامی تکیه میکنم، به همین خاطر است. با بال و پرهنر میشود مقداری ذهن را نزدیک کرد، ولی به حقیقت آنها در مقام توصیف نمیشود رسید. البته کسانی که دلها و عملشان را پاک کنند، جسم و جان خودشان را تطهیر کنند، تقوا و پرهیزگاری و پاکدامنی را پیشهی خودشان کنند و خودشان را تربیت کنند و مقداری از این آلودگییی که بنده و امثال بنده دچارش هستیم، خودشان را بیرون بیاورند، چشمهایشان میتواند ببیند؛ اما باز آنها هم نمیتوانند توصیف کنند، لیکن دلهای پاک و چشم دل بینای آنها میتواند انوار قدسیهی اهل بیت و از جمله صدیقهی کبری (سلاماللهعلیها) را تا حدودی از نزدیک ببیند و مقامات آنها را درک کند.1383/05/17
لینک ثابت
امروز همه وظیفه دارند این نظام را از نقصها و ضعفهای خودش خلاص كنند و عناصر قدرت و قوّت معنوی و مادی را در آن تقویت كنند و در آن بیشتر به وجود بیاورند. اگر احتیاج به وحدت داریم، اگر احتیاج به علم داریم، اگر احتیاج به همكاری داریم، اگر احتیاج به تلاش اقتصادی یا سیاسی داریم، اگر احتیاج به روح شهادت طلبی و سلحشوری داریم و اگر احتیاج به خیلی چیزها داریم، باید هر كس به قدر خودش اینها را در جامعه به وجود بیاورد.1383/05/17
لینک ثابت
مداحی, ذاکرین اهل بیت(علیهم السلام) (مخاطب)
وظیفه و مسوولیت بزرگ جامعهی مداح این است كه مطالبش پرمغز و پرمحتوا باشد و به شیوهی درست این را اداره كند؛ هم در مصیبت و مدایح، و هم در عزا و جشن.1383/05/17
لینک ثابت
برنامه هالیوود برای الگو قراردادن آدمهای پرهیاهوی خوش ظاهر بدون باطن
امروز دستگاه های تبلیغاتی دنیا برای گمراه کردن انسانها دائم الگو جلوی چشم نسلهای بشر در همه ی دنیا می آورند. البته الگوها کم جاذبه و ناموفق است، اما دست بردار نیستند؛ هنرپیشه می آورند، نویسنده می آورند، آدمهای پرهیاهوی خوش ظاهرِ بدون باطن می آورند، هیکلهای پوچ و بی معنا را می آورند و مرتب نمایش می دهند، تا بتوانند به وسیله ی این الگوها، انسانها را به سمتی حرکت بدهند و به راهی بکشند. آنها برای این کار، پولها خرج می کنند و فیلمهای هالیوودی و چیزهایی از این دست که می بینید و می شنوید و می دانید، اغلبش جهت دار است. با این که می گویند هنر بایستی فارغ از سیاست و جهتگیری سیاسی باشد، رفتار خودشان بعکس است و این جوری نیست؛ مستکبران عالم هنر، سینما، فیلم، شعر، نوشتن، مغز و استدلال و فلسفه را در راه منافع استکباری و چپاولگری خودشان استخدام کرده اند؛ همین چیزی که امروز مظاهر سرمایه داری دنیاست؛ قدرت نظامی اش امریکاست، قدرتهای اقتصادی اش هم شرکتهای پشت سر دولت امریکایند. آنها از همه ی امکانات استفاده می کنند برای الگوسازی، ملتها هم دستشان خالی است و الگو و نمونه یی که بتوانند در مقابله ی با آنچه که آنها می آورند، از خودشان نشان بدهند، ندارند. ما دستمان پُر است، ما زنان بزرگی داریم؛ اگر حالا بخواهیم وارد وادی مسأله ی زن بشویم. زنان باعظمتی در تاریخ اسلام هستند که اوج و قله ی این عظمت ها، فاطمه ی زهرا، صدیقه ی کبری (سلام الله علیها)، است. حضرت زینب و حضرت سکینه هم ماجراهایشان ماجراهای شگفت آور برای انسانهای متفکر و باهوش و خردمند و اهل فکر است. امام حسن و امام حسین را گفته اند: «سیّدی شباب اهل الجنّة». با این که اینها همیشه جوان نبودند و این دو بزرگوار به سنین پیری و کهولت هم رسیده اند، اما «سیّدی شباب» به آنها گفته اند؛ یعنی جوانی اینها باید به عنوان یک الگو همیشه در مقابل چشم جوانهای دنیا باشد. جوانی خود پیغمبر و جوانی امیرالمؤمنین هم همین جور است.1383/05/17
لینک ثابت
لزوم درس گیری از ائمه اطهار توسط فیلمسازان و دیگر هنرمندان
صرف مدح گفتن- که الفاظ آن مدح هم گاه الفاظ مبهمى است که نه شنونده درست مىفهمد که محصول این مدح چه شد و نه گاهى خود گوینده!- کافى نیست. ما باید اظهار ارادت بکنیم و این اظهار ارادت، کمال ماست؛ «مادح خورشید مداح خود است»؛ اما به این نباید اکتفا کنیم. ما باید ببینیم امروز چه درسى از این بزرگوارها مىشود بگیریم. مبلغ هم وظیفه دارد، هنرمند هم وظیفه دارد، فیلمساز هم وظیفه دارد، گردانندگان سینماى کشور هم وظیفه دارند، گردانندگان تلویزیون کشور هم وظیفه دارند، منبرىها هم وظیفه دارند، مداح جماعت هم وظیفه دارد؛ من مىخواهم بگویم شما وظیفهى خودتان را در کنار این وظایف سنگینى که بر دوش همهى ماست، بازیابى کنید؛ این توصیهى من به برادران عزیزم است که همیشه از آنها درخواست مىکنم و با آنها در میان مىگذارم.1383/05/17
لینک ثابت
امروز ما کشوری هستیم که ملت ما به برکت خون و قیام امام حسین و به برکت روح حسینی، توانست قیام کند و یک نظام استبدادی فاسد خبیث زشت کردار زشت خو را به زانو دربیاورد و یک حکومت مردمی با صبغه و روحیه و با عمل نسبتاً اسلامی - روحیه ی ما اسلامی است؛ اما نمی توانم بگویم که عمل مان کاملاً اسلامی است؛ نسبتاً اسلامی است که ان شاءالله روزبه روز باید بیشتر اسلامی شود - را سر کار بیاورد، که خود این نظام، فحش به همه ی قدرتهای عالم است؛ نفس وجود نظام جمهوری اسلامی فحش به امریکاست، ولو شما یک کلمه هم «مرگ بر امریکا» نگویید؛ خود این که این هست، نوعی دهن کجی به همه ی قدرتهایی است که با معنویت و با فضیلت و با استقلال و با شرف ملتها مخالفند. امروز همه وظیفه دارند این نظام را از نقصها و ضعفهای خودش خلاص کنند و عناصر قدرت و قوّت معنوی و مادی را در آن تقویت کنند و در آن بیشتر به وجود بیاورند. اگر احتیاج به وحدت داریم، اگر احتیاج به علم داریم، اگر احتیاج به همکاری داریم، اگر احتیاج به تلاش اقتصادی یا سیاسی داریم، اگر احتیاج به روح شهادت طلبی و سلحشوری داریم و اگر احتیاج به خیلی چیزها داریم، باید هر کس به قدر خودش اینها را در جامعه به وجود بیاورد.1383/05/17
لینک ثابت
درباره ی مقامات صدیقه ی طاهره (سلام الله علیها) زبان و گفتار ما یارای بیان ندارد؛ نمی شود توصیف کرد؛ وصف او از حد این قالبهای معمولی بیانی ما بالاتر است؛ اما با زبان هنر تا حدودی می شود ذهنها را نزدیک برد؛ این که بنده روی مداحی و شعر و سرودهای اسلامی تکیه می کنم، به همین خاطر است. با بال و پر هنر می شود مقداری ذهن را نزدیک کرد، ولی به حقیقت آنها در مقام توصیف نمی شود رسید. البته کسانی که دلها و عمل شان را پاک کنند، جسم و جان خودشان را تطهیر کنند، تقوا و پرهیزگاری و پاکدامنی را پیشه ی خودشان کنند و خودشان را تربیت کنند و مقداری از این آلودگی یی که بنده و امثال بنده دچارش هستیم، خودشان را بیرون بیاورند، چشمهایشان می تواند ببیند؛ اما باز آنها هم نمی توانند توصیف کنند، لیکن دلهای پاک و چشم دل بینای آنها می تواند انوار قدسیه ی اهل بیت و از جمله صدیقه ی کبری (سلام الله علیها) را تا حدودی از نزدیک ببیند و مقامات آنها را درک کند. ما نشانه هایی داریم. این که از قول پیغمبر اکرم نقل شده است که: «فداها ابوها»، خودش یک نشانه است. این که در روایت دارد که وقتی فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) وارد خانه ی پیغمبر می شد، یا آن جایی که پیغمبر نشسته بودند وارد می شد، «قام الیها» - حضرت پیش پای او بلند می شد؛ به طرف او می رفت - این یک نشانه است؛ اینها عظمت است. این که همه ی دنیای اسلام از آن روز تا امروز - شیعه و سنی فرقی ندارد - این بانوی بزرگوار را با چشم عظمت و جلالت نگاه می کنند، این هم خودش یکی از آن نشانه ها و علامتهاست. امکان ندارد که همه ی عقلا، علما و متفکران با نحله ها و عقاید مختلف در همه ی تاریخ یک امت و ملت، بر مدح و ستایش یک مرکز متفق القول باشند. این نیست مگر عظمت توصیف ناپذیر آن مرکز؛ این خودش یک علامت است. همه ی این عظمت ها مربوط به یک بانوی هجده ساله؛ یک دختر جوان است! بیشترین سنی که برای فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) طبق تواریخ مختلف گفته می شود، از هجده سال است تا بیست ودو سال. از آن تکریمی که امیرالمؤمنین برای ایشان قائل است، و از آن تکریمی که در روایات و کلمات همه ی ائمه (علیهم السّلام) درباره ی فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) آمده، انسان می فهمد که چه عظمت و شیفتگی یی در کلمات ائمه نسبت به فاطمه ی زهرا موج می زند. هر یک از ائمه شط خروشانی هستند که فضای معرفت و استعدادهای بشری را سیراب و بارور کرده اند و همه ی این جویبارها از این چشمه سرازیر می شوند؛ چشمه ی جوشان فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها). روایات صادقین (علیهم السّلام)، عظمت حضرت رضا و موسی بن جعفر و ائمه ی بعدی، مقام والای حضرت بقیّةالله (ارواحنا فداه)، همه جویبارهای آن کوثرند؛ آن کوثر تمام نشدنی، آن چشمه ی جوشان؛ برکات فاطمه ی زهرا اینهاست.
ما این بزرگوار را خواسته ایم به عنوان الگو میان خودمان مطرح کنیم. یک زن جوان، یک دختر جوان، که زندگی اش، زندگی معمولی؛ لباسش، لباس فقرا؛ کارش در خانه جمع و جور کردن بچه ها و مدیریت خانه و کدبانویی این خانه ی کوچک و دستاس کردن است و آن کوه معرفت و دریای عظیم علم و دانش در وجود اوست.
قرآن چهار زن را اسم آورده که این چهار زن الگویند؛ دو الگوی نیکان عالم، دو الگوی بدان عالم. «ضرب الله مثلاً للّذین کفروا امرأة نوح و امرأة لوط»؛ زن نوح و زن لوط. «کانتا تحت عبدین من عبادنا صالحین فخانتاهما»؛ این دو نمونه ی زنانه برای مردمان کافر در طول تاریخ هستند. وقتی خدای متعال در قرآن می خواهد کفار - نمونه ی وجود کفرآمیز و کفران کننده ی نعمت خدا - را معرفی کند، به جای فرعون و نمرود و افراد دیگر، دو زن را مثال می زند؛ زن نوح و زن لوط، که درهای رحمت الهی به روی اینها باز و همه ی امکانات برای عروج و رفعت اینها آماده بود و دو پیغمبر، آن هم پیغمبری مثل نوح و لوط، شوهران اینها بودند که در خانه ی آنها زندگی می کردند و حجت بر آنها تمام بود؛ اما این دو زن قدر این نعمت ها را ندانستند و «فخانتاهما»؛ به شوهرهایشان خیانت کردند. این خیانت، لزوماً خیانت جنسی نیست؛ خیانتِ اعتقادی است؛ خیانتِ مسلکی است؛ راه را کج کردند. شوهرها با این که پیغمبر بودند و مقام عالی داشتند، به درد این زنها نخوردند؛ «فلم یغنیا عنهما من الله شیئا». خدای متعال رودربایستی و رفاقت و خویشاوندی با کسی ندارد. اگر کسی را مورد محبت و لطف و رحمت قرار می دهد، با حساب و کتاب است؛ با تعاریف نیست؛ خدا قوم و خویش کسی نیست. اینها هم با این که شوهرهایشان پیغمبر بودند، این شوهرهای پیغمبر نتوانستند این دو زن را از شر غضب الهی نجات بدهند؛ اینها شدند نمونه ی کافران همه ی تاریخ.
در نقطه ی مقابل، باز خدای متعال دو زن را به عنوان نمونه ی مؤمنان ذکر می کند: «و ضرب الله مثل للّذین امنوا امرأة فرعون اذ قالت ربّ ابن لی عندک بیتا فی الجنّة و نجّنی من فرعون و عمله»؛ یکی زن فرعون و دیگری، حضرت مریم: «و مریم ابنت عمران». آن زن اول، قصر فرعونی او را مجذوب نکرد؛ زن پرورش یافته در بساط فرعونی، کسی که زن فرعون است و لابد پدر و مادر و خاندانش هم از همین طواغیت بودند، در نهایت راحت و نعمت و رفاه و عزت ظاهری بود و زندگی می کرد؛ اما ایمان موسی دل او را برد و تصرف کرد؛ به موسی ایمان آورد. وقتی ایمان آورد و راه را شناخت، همه ی آن راحت و رفاه را کنار گذاشت و دیگر آن قصر باعظمت در مقابل او جاذبه یی نداشت؛ گفت: «ربّ ابن لی عندک بیتا فی الجنّة»؛ من خانه ی بهشتی را ترجیح می دهم؛ زندگی دنیا ارزشی ندارد. حضرت مریم هم: «و مریم ابنت عمران الّتی احصنت فرجها فنفخنا فیها من روحنا»؛ دامن خود را پاک و پاکیزه نگهداشت؛ اینها ارزشهای انسانی است.
این چهار زن فقط نمونه و نماد برای زنها نیستند، بلکه نمونه و نماد برای همه ی زنها و مردها هستند. آن دو زن با این که باب رحمت جلوی آنها باز بود، به آن راه نرفتند و از آن استفاده نکردند؛ به معنویت به خاطر چیزهای پست و حقیر - عواملش را قرآن ذکر نکرده، حتماً چیزی است مانند اخلاق بد و یا یک خصلت بد - پشت کردند؛ یک چیز کوچک این دلهای ضعیف را به خودش جذب می کند و آنها را از راه حق منحرف می کند و می شوند نماد کفار و انسان ناسپاس در مقابل خدا. اما دو زن دیگر، نماد ارزشهایند. او برایش جاذبه ی معنویت و جاذبه ی سخن حق آن قدر زیاد است که به همه ی بساط و دستگاه فرعونی پشت پا می زند، این یکی هم پاکیزگی و پاکدامنی و وارستگی دارد.
فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) همه ی این فضایل را با هم داراست. چون «و اصطفاک علی نساء العالمین» درباره ی مریم در قرآن هست و سیده ی نساء عالمین، در روایت هم دارد که او سرور زنان عالم در زمان خودش بود، ولی فاطمه ی زهرا سرور زنان عالم در همه ی ادوار تاریخ است؛ این الگوست. برادران عزیز! ما امروز به این الگو احتیاج داریم.
امروز دستگاه های تبلیغاتی دنیا برای گمراه کردن انسانها دائم الگو جلوی چشم نسلهای بشر در همه ی دنیا می آورند. البته الگوها کم جاذبه و ناموفق است، اما دست بردار نیستند؛ هنرپیشه می آورند، نویسنده می آورند، آدمهای پرهیاهوی خوش ظاهرِ بدون باطن می آورند، هیکلهای پوچ و بی معنا را می آورند و مرتب نمایش می دهند، تا بتوانند به وسیله ی این الگوها، انسانها را به سمتی حرکت بدهند و به راهی بکشند. آنها برای این کار، پولها خرج می کنند و فیلمهای هالیوودی و چیزهایی از این دست که می بینید و می شنوید و می دانید، اغلبش جهت دار است. با این که می گویند هنر بایستی فارغ از سیاست و جهتگیری سیاسی باشد، رفتار خودشان بعکس است و این جوری نیست؛ مستکبران عالم هنر، سینما، فیلم، شعر، نوشتن، مغز و استدلال و فلسفه را در راه منافع استکباری و چپاولگری خودشان استخدام کرده اند؛ همین چیزی که امروز مظاهر سرمایه داری دنیاست؛ قدرت نظامی اش امریکاست، قدرتهای اقتصادی اش هم شرکتهای پشت سر دولت امریکایند. آنها از همه ی امکانات استفاده می کنند برای الگوسازی، ملتها هم دستشان خالی است و الگو و نمونه یی که بتوانند در مقابله ی با آنچه که آنها می آورند، از خودشان نشان بدهند، ندارند. ما دستمان پُر است، ما زنان بزرگی داریم؛ اگر حالا بخواهیم وارد وادی مسأله ی زن بشویم. زنان باعظمتی در تاریخ اسلام هستند که اوج و قله ی این عظمت ها، فاطمه ی زهرا، صدیقه ی کبری (سلام الله علیها)، است. حضرت زینب و حضرت سکینه هم ماجراهایشان ماجراهای شگفت آور برای انسانهای متفکر و باهوش و خردمند و اهل فکر است. امام حسن و امام حسین را گفته اند: «سیّدی شباب اهل الجنّة». با این که اینها همیشه جوان نبودند و این دو بزرگوار به سنین پیری و کهولت هم رسیده اند، اما «سیّدی شباب» به آنها گفته اند؛ یعنی جوانی اینها باید به عنوان یک الگو همیشه در مقابل چشم جوانهای دنیا باشد. جوانی خود پیغمبر و جوانی امیرالمؤمنین هم همین جور است.1383/05/17
لینک ثابت
ذاکرین اهل بیت (علیهم السلام)
ببینید امروز نسل جوان شما - چه دخترهاتان، چه پسرهاتان - و جامعه ی شما از خلأ کدام معرفت رنج می برند و آسیب می بینند؛ از کمبود کدام عنصر سازنده ی اخلاقی رنج می برند، آن عنصر اخلاقی را در وجود فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) و در فضایل آن بزرگوار و این وجودهای مقدس پیدا کنید و به زبان شعر - که زبان هنر هست - آن را القا و بیان کنید. ببینید ما در زندگی سیاسی و اجتماعی مان به کدام درس اهل بیت احتیاج داریم، آن را از زندگی این بزرگواران و این بزرگوار بخصوص استخراج کنید و با زبان شعر بیان کنید؛ اینها لازم و مهم است، والّا صرف مدح گفتن... کافی نیست. ما باید اظهار ارادت بکنیم و این اظهار ارادت، کمال ماست؛ «مادح خورشید مداح خود است»؛ اما به این نباید اکتفا کنیم. ما باید ببینیم امروز چه درسی از این بزرگوارها می شود بگیریم1383/05/17
لینک ثابت