newspart/index2
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
قانون‌شکنی

من معتقدم باید به قانون عمل کرد؛ چه به نفع ما باشد، چه به ضرر ما. خیلی از قوانینی که در مجلس تصویب می‌شود، ممکن است مورد قبول شما نباشد؛ خیلی از مصوبات دولت ممکن است مورد قبول شما و من نباشد؛ اما به همان چیزی هم که قبول نداریم، باید عمل کنیم، و این منطق دارد. منطق این است که قانون بد بهتر از بی‌قانونی و نقض قانون است. این‌که ما قانون را هرجا طبق میل ما از آب درمی‌آید، قبول داشته باشیم؛ هرجا نتیجه‌اش طبق میل ما از آب درنمی‌آید، قبول نداشته باشیم، منطقی نیست. من معتقدم قانون باید ملاک باشد؛ اما این‌که در این مجموعه‌ی مورد تنازع، کی قانون را رعایت کرده، کی قانون را شکسته، بین شما و آنها محل اختلاف است. آن روز من با آقای موسوی لاری صحبت می‌کردم و به نظرم همین نکته را گفتم. شما چیزهایی می‌گویید، آنها هم چیزهایی می‌گویند؛ آیا می‌توان ادعای یک طرف را همین‌طوری قبول کرد؟ نه.

اگر به جای حساسی برسد و محتاج تصمیم‌گیری باشد، و اگر نوبت از مراحل قانونی بگذرد و به رهبری برسد، شکی نیست که بنده وارد می‌شوم و به آنچه تشخیص می‌دهم وظیفه است، عمل خواهم کرد؛ کمااین‌که تا الان هم چنین چیزی اتفاق افتاده است؛ در مورد انتخابات هم اتفاق افتاده و باز هم همین‌طور خواهد بود؛ اما این معنایش این نیست که اگر شما صلاحیت کسی را تأیید کردید و دیگری رد کرد، یا شما رد کردید و دیگری او را قبول داشت، لازم باشد رهبری وسط بیاید و بین شما و آنها داوری کند؛ نه، مجرای قانونی و روش قانونی وجود دارد. یا مثلا اگر شما صلاحیت کسی را تأیید کردید و او صالح نبود و از زیر دست شما رد شد، ممکن است بنده او را بشناسم و به این کار راضی هم نباشم؛ اما من هیچ وظیفه‌ای ندارم بیایم جلو این آدم را بگیرم؛ مجرای قانونی‌اش را طی می‌کند. شما وزارت کشور هستید و کار خودتان را می‌کنید؛ شورای نگهبان و هیأت نظارت هم مسؤولانی هستند و کار خودشان را می‌کنند. طبق قانون هم هر دوی شما موظفید عمل کنید؛ اگر هم هر کدام برخلاف قانون عمل کنید، یک راه قانونی وجود دارد. این‌طور نیست که ما بگوییم کار شما را قبول نداریم، چون آن را خلاف قانون می‌دانیم؛ یکی دیگر هم به ما بگوید کار شما را قبول نداریم، چون آن را خلاف قانون می‌دانیم. قانون، مشخص و واضح است و زبان روشنی دارد و باید طبق آن عمل شود.1382/10/22

لینک ثابت
سند چشم انداز ۱۴۰۴

قبل از پرداختن به مسائل مورد توجه بعضی از آقایان، به نظر من مطالبی مهمتر از مسأله‌ی انتخابات وجود دارد. انتخابات چون مسأله‌ی روز است، اگرچه گذراست، اما بالاخره هیجانی دارد و توجهات را به خودش جلب می‌کند؛ من هم خلاف انتظارم نیست که شما به عنوان استاندار و مسؤول یک مجموعه، توجهتان به این مسأله جلب شود؛ لیکن باید مراقب بود که مسائل اصلی جای خودش را با مسائل موسمی عوض نکند. به اعتقاد من الان مسأله‌ی اصلی ما در استانها این است: برنامه‌ی چهارم - که علی‌القاعده با تغییرات مختصری در مجلس تصویب خواهد شد - و چشم‌اندازی که این برنامه متکی به آن است و در مسیر رسیدن به آن چشم‌انداز، این برنامه تنظیم شده است، ایجاب می‌کند که استانها هر کدام یک مسؤولیت جدی، فوری و بی‌وقفه برای تحقق این برنامه احساس کنند. البته به زبان می‌شود گفت که بله، همین‌طور است؛ منتها در عمل، بسیار دشوار و تلاش‌طلب است. دشوار که می‌گوییم، به معنای نشدنی نیست؛ یعنی بالاخره حرکت می‌خواهد، همت می‌خواهد، چشم‌پوشی از خیلی چیزها می‌خواهد، تا انسان حرکت کند و این محقق شود. به‌نظرم من در قزوین در یک سخنرانی این نکته را گفتم که در موقع تنظیم چشم‌انداز بیست ساله، بر اساس محاسبه، این‌طور فهمیده شد که این چشم‌انداز قابل تحقق است؛ مشروط بر این‌که ما حرکت و تلاش کنیم و مجموعه راه بیفتد.1382/10/22
لینک ثابت
سند چشم انداز ۱۴۰۴

من بارها گفته‌ام راه را اگرچه ناهموار، اما روشن و مستقیم و پیمودنی می‌بینم. مطالبی هم که بعضی از شما دوستان از استانهای خود نقل کردید، همه مؤید همین نظر است. در انگیزه و قوت حرکتمان هیچ کمبودی وجود ندارد؛ بنابراین هیچ دلیلی ندارد که ما نتوانیم در این راه دشوار و ناهموار و احیانا پیچ در پیچ پیش برویم و به قله برسیم. چشم‌انداز بسیار روشن است و افق روشنی در مقابل ما قرار دارد. البته گاهی متأسفانه می‌شنوم که بعضی از مسؤولان در گوشه و کنار کشور حرفهای حاکی از یأس خود می‌زنند. به‌نظر من اگر کسی چنین فکر کند، خیلی کوته‌بینی و کوته‌نظری است. نه؛ ارکان نظام، مستحکم است؛ استعداد درونی و ظرفیت نظام، بسیار بالاست؛ قدرت موجود، هم در ارکان نظام و هم در پشتیبان آن ارکان - که مردم هستند - بسیار بالاست.1382/10/22
لینک ثابت
احساس مسئولیت

الآن مسأله‌ی اصلی ما در استانها این است: برنامه‌ی چهارم- که علی‌القاعده با تغییرات مختصری در مجلس تصویب خواهد شد- و چشم‌اندازی که این‌ برنامه متّکی به آن است و در مسیر رسیدن به آن چشم‌انداز، این برنامه تنظیم شده است، ایجاب می‌کند که استانها هرکدام یک مسئولیت جدّی، فوری و بی‌وقفه برای تحقّق این برنامه احساس کنند. البته به زبان می‌شود گفت که بله، همین‌طور است؛ منتها در عمل، بسیار دشوار و تلاش‌طلب است. دشوار که می‌گوییم، به معنای نشدنی نیست؛ یعنی بالاخره حرکت می‌خواهد، همّت می‌خواهد، چشم‌پوشی از خیلی چیزها می‌خواهد، تا انسان حرکت کند و این محقّق شود. به نظرم من در قزوین در یک سخنرانی این نکته را گفتم که در موقع تنظیم چشم‌انداز بیست‌ساله، بر اساس محاسبه، این‌طور فهمیده شد که این چشم‌انداز قابل تحقّق است؛ مشروط بر اینکه ما حرکت و تلاش کنیم و مجموعه راه بیفتد.1382/10/22
لینک ثابت
آرامش سیاسی

بعضی از آقایان گفتند حالا که موضوع به شورای نگهبان رسیده، تبلیغ عدم تشنّج شده است. لابد می‌گویید رادیو و تلویزیون این کار را کرده است. ممکن است اشکال به رادیو و تلویزیون وارد باشد؛ ولی بنده وکیل مدافع رادیو و تلویزیون هم نیستم؛ همه این را بدانید و خیلیها هم می‌دانند؛ اما فراموش نکنید که عدّه‌ای از چندی پیش تهدید به تشنّج می‌کنند. بله؛ وقتی تهدید به تشنّج می‌شود، از آن طرف هم باید کسانی بگویند مبادا تشنّج شود. من هم به شما می‌گویم که تشنّج به‌کلّی غیرقابل قبول است. وظیفه اوّلِ شما این است که در استان مراقب آرامش و امنیت باشید تا بتوانید انتخابات را واقعاً خوب، سالم و قوی برگزار کنید. خیلیها هستند که منتظر بهانه‌اند، برای این‌که جنجال و تشنّج کنند. البته شکّی نیست که شما باید با این قضیه مقابله کنید.1382/10/22
لینک ثابت
قانون‌‌گرایی

من معتقدم باید به قانون‌ عمل كرد؛ چه به نفع ما باشد، چه به ضرر ما. خیلی از قوانینی كه در مجلس تصویب می‌شود، ممكن است مورد قبول شما نباشد؛ خیلی از مصوّبات دولت ممكن است مورد قبول شما و من نباشد؛ اما به همان چیزی هم كه قبول نداریم، باید عمل كنیم، و این منطق دارد. منطق این است كه قانونِ‌ بد بهتر از بی‌‌قانونی و نقض قانون‌ است. اینكه ما قانون‌ را هرجا طبق میل ما از آب درمی‌‌آید، قبول داشته باشیم؛ هرجا نتیجه‌‌اش طبق میل ما از آب درنمی‌‌آید، قبول نداشته باشیم، منطقی نیست.1382/10/22
لینک ثابت
انتخابات سالم

بعضی از آقایان گفتند حالا که موضوع به شورای نگهبان رسیده، تبلیغ عدم تشنّج شده است. لابد میگویید رادیو و تلویزیون این کار را کرده است. ممکن است اشکال به رادیو و تلویزیون وارد باشد؛ ولی بنده وکیل مدافع رادیو و تلویزیون هم نیستم؛ همه این را بدانید و خیلیها هم میدانند؛ اما فراموش نکنید که عدّه‌ای از چندی پیش تهدید به تشنّج میکنند. بله؛ وقتی تهدید به تشنّج میشود، از آن طرف هم باید کسانی بگویند مبادا تشنّج شود. من هم به شما میگویم که تشنّج به‌کلّی غیرقابل قبول است. وظیفه اوّلِ شما این است که در استان مراقب آرامش و امنیت باشید تا بتوانید انتخابات را واقعاً خوب، سالم و قوی  برگزار کنید. خیلیها هستند که منتظر بهانه‌اند، برای این‌که جنجال و تشنّج کنند. البته شکّی نیست که شما باید با این قضیه مقابله کنید.1382/10/22
لینک ثابت
وظایف رهبری

واقعاً قدرتی که در اختیار من و شماست، نه متعلّق به اشخاص ماست، نه متعلّق به حزب و گروهی است، نه متعلّق به جناحی است؛ متعلّق به نظام است. توانایی و اختیاراتی هم که در اختیار من و شماست، مساوی است با مسؤولیتها و وظایف ما. ما هیچ اختیاری که منهای مسؤولیت و وظیفه باشد، اصلاً نداریم و اگر برخلاف این عمل کنیم، هر کدام ما - چه من  باشم، چه شما باشید، چه وزیر باشد، چه وکیل باشد - هم پیش خدا مسؤولیم و هم به خودی خود از اهلیّت ساقطیم. این‌که شنیده‌اید اگر رهبری از مسؤولیتها تخلّف کند، چه، کسی او را عزل کند، چه نکند، خودش از رهبری ساقط میشود - یعنی هر حرف و تصرّف و فعل و ترک او خلاف شرع است - در مورد همه شما و همه مسؤولان نظام هم همین‌طور است. اگر خدای نکرده از مسؤولیتهایی که اسلام و ایمان و شریعت برای ما قرار داده، تخلّف کنیم، از ظرفیتِ لازم میافتیم؛ مثل آبی که از کُر بیفتد؛ آن وقت دیگر قابل اعتصام نیست.1382/10/22
لینک ثابت
وظایف رهبری

من معتقدم باید به قانون عمل کرد؛ چه به نفع ما باشد، چه به ضرر ما. خیلی از قوانینی که در مجلس تصویب میشود، ممکن است مورد قبول شما نباشد؛ خیلی از مصوّبات دولت ممکن است مورد قبول شما و من نباشد؛ اما به همان چیزی هم که قبول نداریم، باید عمل کنیم، و این منطق دارد. منطق این است که قانونِ بد بهتر از بی‌قانونی و نقض قانون است. این‌که ما قانون را هرجا طبق میل ما از آب درمی‌آید، قبول داشته باشیم؛ هرجا نتیجه‌اش طبق میل ما از آب درنمی‌آید، قبول نداشته باشیم، منطقی نیست. من معتقدم قانون باید ملاک باشد؛ اما این‌که در این مجموعه مورد تنازع، کی قانون را رعایت کرده، کی قانون را شکسته، بین شما و آنها محلّ اختلاف است. آن روز من با آقای موسوی لاری صحبت میکردم و به نظرم همین نکته را گفتم. شما چیزهایی میگویید، آنها هم چیزهایی میگویند؛ آیا میتوان ادّعای یک طرف را همین‌طوری قبول کرد؟ نه.
 
اگر به جای حسّاسی برسد و محتاج تصمیم‌گیری باشد، و اگر نوبت از مراحل قانونی بگذرد و به رهبری برسد، شکّی نیست که بنده وارد میشوم و به آنچه تشخیص میدهم وظیفه است، عمل خواهم کرد؛ کما این‌که تا الان هم چنین چیزی اتّفاق  افتاده است؛ در مورد انتخابات هم اتّفاق افتاده و باز هم همین‌طور خواهد بود؛ اما این معنایش این نیست که اگر شما صلاحیت کسی را تأیید کردید و دیگری رد کرد، یا شما رد کردید و دیگری او را قبول داشت، لازم باشد رهبری وسط بیاید و بین شما و آنها داوری کند؛ نه، مجرای قانونی و روش قانونی وجود دارد. یا مثلاً اگر شما صلاحیت کسی را تأیید کردید و او صالح نبود و از زیر دست شما رد شد، ممکن است بنده او را بشناسم و به این کار راضی هم نباشم؛ اما من هیچ وظیفه‌ای ندارم بیایم جلوِ این آدم را بگیرم؛ مجرای قانونیاش را طی میکند. شما وزارت کشور هستید و کار خودتان را میکنید؛ شورای نگهبان و هیأت نظارت هم مسؤولانی هستند و کار خودشان را میکنند. طبق قانون هم هر دوی شما موظّفید عمل کنید؛ اگر هم هر کدام برخلاف قانون عمل کنید، یک راه قانونی وجود دارد. این‌طور نیست که ما بگوییم کار شما را قبول نداریم، چون آن را خلاف قانون میدانیم؛ یکی دیگر هم به ما بگوید کار شما را قبول نداریم، چون آن را خلاف قانون میدانیم. قانون، مشخّص و واضح است و زبان روشنی دارد و باید طبق آن عمل شود.1382/10/22

لینک ثابت
ولایت فقیه

من معتقدم قانون باید ملاک باشد؛ اما این‌که در این مجموعه مورد تنازع، کی قانون را رعایت کرده، کی قانون را شکسته، بین شما و آنها محلّ اختلاف است... اگر به جای حسّاسی برسد و محتاج تصمیم‌گیری باشد، و اگر نوبت از مراحل قانونی بگذرد و به رهبری برسد، شکّی نیست که بنده وارد میشوم و به آنچه تشخیص میدهم وظیفه است، عمل خواهم کرد؛ کما این‌که تا الان هم چنین چیزی اتّفاق افتاده است... اما این معنایش این نیست که اگر شما صلاحیت کسی را تأیید کردید و دیگری رد کرد، یا شما رد کردید و دیگری او را قبول داشت، لازم باشد رهبری وسط بیاید و بین شما و آنها داوری کند؛ نه، مجرای قانونی و روش قانونی وجود دارد. یا مثلاً اگر شما صلاحیت کسی را تأیید کردید و او صالح نبود و از زیر دست شما رد شد، ممکن است بنده او را بشناسم و به این کار راضی هم نباشم؛ اما من هیچ وظیفه‌ای ندارم بیایم جلوِ این آدم را بگیرم؛ مجرای قانونیاش را طی میکند1382/10/22
لینک ثابت
شورای نگهبان‌

اگر به جای حسّاسی برسد و محتاج تصمیم‌گیری باشد، و اگر نوبت از مراحل قانونی بگذرد و به رهبری برسد، شکّی نیست که بنده وارد میشوم و به آنچه تشخیص میدهم وظیفه است، عمل خواهم کرد؛ کما این‌که تا الان هم چنین چیزی اتّفاق افتاده است؛ در مورد انتخابات هم اتّفاق افتاده و باز هم همین‌طور خواهد بود؛ اما این معنایش این نیست که اگر شما صلاحیت کسی را تأیید کردید و دیگری رد کرد، یا شما رد کردید و دیگری او را قبول داشت، لازم باشد رهبری وسط بیاید و بین شما و آنها داوری کند؛ نه، مجرای قانونی و روش قانونی وجود دارد. یا مثلاً اگر شما صلاحیت کسی را تأیید کردید و او صالح نبود و از زیر دست شما رد شد، ممکن است بنده او را بشناسم و به این کار راضی هم نباشم؛ اما من هیچ وظیفه‌ای ندارم بیایم جلوِ این آدم را بگیرم؛ مجرای قانونیاش را طی میکند. شما وزارت کشور هستید و کار خودتان را میکنید؛ شورای نگهبان و هیأت نظارت هم مسؤولانی هستند و کار خودشان را میکنند. طبق قانون هم هر دوی شما موظّفید عمل کنید؛ اگر هم هر کدام برخلاف قانون عمل کنید، یک راه قانونی وجود دارد. این‌طور نیست که ما بگوییم کار شما را قبول نداریم، چون آن را خلاف قانون میدانیم؛ یکی دیگر هم به ما بگوید کار شما را قبول نداریم، چون آن را خلاف قانون میدانیم. قانون، مشخّص و واضح است و زبان روشنی دارد و باید طبق آن عمل شود.1382/10/22
لینک ثابت
قانون

من وکیل مدافع قانونم، و در درجه اوّل قانون اساسی‌.‌
من معتقدم باید به قانون عمل کرد؛ چه به نفع ما باشد، چه به ضرر ما. خیلی از قوانینی که در مجلس تصویب میشود، ممکن ‌است مورد قبول شما نباشد؛ خیلی از مصوّبات دولت ممکن است مورد قبول شما و من نباشد؛ اما به همان چیزی هم که قبول ‌نداریم، باید عمل کنیم، و این منطق دارد. منطق این است که قانونِ بد بهتر از بی‌قانونی و نقض قانون است. این‌که ما قانون را ‌هرجا طبق میل ما از آب درمی‌آید، قبول داشته باشیم؛ هرجا نتیجه‌اش طبق میل ما از آب درنمی‌آید، قبول نداشته باشیم، منطقی ‌نیست. من معتقدم قانون باید ملاک باشد‌.1382/10/22

لینک ثابت
استقلال

ما [ملت ایران] به این جرم مورد تهاجم قرار میگیریم که خواسته‌ایم مستقل باشیم، روی پای خود بایستیم و ‌به ملتمان متّکی باشیم. دشمنیهایی که با ما میشود، بر این اساس است. کسانیکه بهانه میتراشند، معتقدند که ‌این بهانه‌ها حقیقی نیست؛ واهی است. نباید در این دام بیفتیم؛ باید مراقبت کنیم‌.‌1382/10/22
لینک ثابت
استقلال ملی

ما [ملت ایران] به این جرم مورد تهاجم قرار میگیریم که خواسته‌ایم مستقل باشیم، روی پای خود بایستیم و به ملتمان متّکی ‌باشیم. دشمنیهایی که با ما میشود، بر این اساس است. کسانیکه بهانه میتراشند، معتقدند که این بهانه‌ها حقیقی نیست؛ واهی ‌است. نباید در این دام بیفتیم؛ باید مراقبت کنیم‌.‌1382/10/22
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی