چرا در مبارزه با مفاسد اقتصادی وقتی نوبت به مسؤولان نظام میرسد، این حرکت متوقّف میشود؟
البته اینطور که تصوّر میکنید، نیست؛ این از همان موارد ابهام آفرینی است. اینطور نیست که وقتی به مسؤولان میرسد، مبارزه نشود؛ نه، در مواردی نسبت به مسؤولان سختگیری بیشتری هم میشود. شما بدانید الان قوّهی قضاییّه از طرف جماعتی - نمیگویم چه کسانی - که آدمهای بدنامی هم نیستند؛ مردمان خوبی هم هستند، متّهم است به اینکه نسبت به مسؤولان دولتی و نظام زیادی سختگیری میکند؛ حالا این دوستمان - برادر یا خواهرمان - مینویسند که نسبت به مسؤولان اغماض میشود؛ نخیر، به هیچوجه اینطور نیست. جرم را باید شناخت، میزان جرم را باید فهمید، آنگاه توقّع مجازات متناسب با میزان جرم را داشت. اینها و پروندههای دیگری هم که اسم آوردید، بررسی شده است. اگر بنده بدانم در نمایندگانم مفاسدی وجود دارد، قطعاً برخورد میکنم و ملاحظهی هیچکس را نمیکنم؛ منتها نباید به شایعات اعتماد کنید. شایعه درست کنند که فلانی بخوربخور دارد، فلانی فاسد است؛ نخیر، اینطور نیست؛ ما اطّلاع داریم و میدانیم. کانالهای ارتباطی بنده خیلی وسیع است و برخلاف آنچه بعضیها تبلیغ میکنند، به هیچوجه منحصر به یک یا دو کانال نیست؛ من از راههای مختلف ارتباط برقرار میکنم و خیلی چیزها را میدانم. اینطور نیست که واقعاً جرم و فسادی اتّفاق افتاده و نسبت به آن اغماض شده باشد؛ نه. بنده با مفاسد میانهای ندارم و نسبت به آن اغماض نمیکنم.
آیا اقدامات قوای سهگانه در مورد پیام هشت مادّهایِ حضرتعالی در خصوص مبارزه با مفاسد اقتصادی راضی کننده است؟ لطفاً نظر خود را بیان بفرمایید.
من خصوصی به شما عرض میکنم: نه! واقعاً من از آنچه اتّفاق افتاده، راضی باشم؟ نه، کمتر از آن حدّی است که بنده را خشنود و راضی کند؛ اما انصافاً تلاش کردند. در جلسهای که اخیراً با مسؤولان قوای سهگانه داشتیم، به آنها گفتم دو سال گذشت. قوّهی قضاییّه و قوّهی مجریّه گزارش فعالیتهای خود را آوردند. حجم فعالیتها خوب است - در این نمیشود تردیدی داشت - ستادی هم تشکیل دادهاند که نسبتاً فعال است؛ لیکن آن مقداری که بنده را راضی کند، نیست.
چرا با مسؤولان ردهبالایی که در زمینهی فعالیت اقتصادی دچار فساد شدهاند، یا با مفاسد اقتصادی برخورد قاطع نمیکنند، برخورد لازم نمیشود؟ چرا شفّافیت لازم در این مورد برای مردم صورت نمیگیرد؟
اینکه بگویید با کسانی که دچار فساد شدهاند، برخورد قاطع نمیشود، این را قبول ندارم؛ نه، برخورد میشود. اینکه بگویید با کسانیکه قاطع برخورد نمیکنند، چرا برخورد نمیشود، جواب این است که با کسانیکه قاطع برخورد نمیکنند، چگونه برخورد کنیم؟ برخورد لازم همین است که تذکّر و هشدار بدهیم و به آنها بگوییم؛ اما شفّافیت لازم در این مورد برای مردم صورت نمیگیرد. یک وقت این انتظار وجود دارد که مرتّب اعلامیه داده شود و بگویند فلان کس را گرفتیم، پدر فلان کس را درآوردیم، فلان کس این فساد را کرده؛ این درست نیست و برخلاف سیاست اعلام شدهی ماست؛ ما گفتیم اصلاً نگویید. در مواردی هم که اعلام و جنجال شد، بنده با آن وضعیت موافق نبودم. این تصمیم را بر اساس محاسبه گرفتیم و این محاسبه هم حکیمانه است و بر این اساس نیست که چیزی لاپوشی و پنهان نگه داشته شود؛ ابداً. بنده نمیخواهم ملاحظهی کسی را بکنم؛ منتها فکر نمیکنم تا چیزی قطعی و اثبات نشده، بزرگ بودن و اهمیتش ثابت نشده، محاکمه نشده و روی آن قضاوتی نیست، باید سرِ زبانها بیفتد و مطرح شود. هر کس این کار را بکند، بنده موافق نیستم؛ چه مطبوعاتیها، چه رادیو و تلویزیون و چه دیگران؛ اما آمارِ کارشان را بیان کنند؛ آن هم در صورتی که اسم افراد آورده نشود. این را من به شما عرض کنم: یک نفر جرمی میکند، آدمِ خیلی بدی هم هست، باید هم مجازات شود؛ اما اگر ما اسم او را اعلام کردیم، با این اعلان، چند نفر مجازات میشوند؟ پسر و دختر او هم که در مدرسه یا دانشگاه درس میخوانند و در محلّهی خود رفت و آمد دارند، مجازات میشوند. این کار چه لزومی دارد؟ بگذارید مجرم زندان برود و فیالجمله گفته شود این کار انجام گرفته؛ دیگر چه لزومی دارد ما بچهی دبستانی، دبیرستانی و دانشگاهیاش را هم - که هیچ گناهی ندارند - مجازات کنیم؟ مگر وقتی که اجبار باشد؛ یعنی زمانی که وضعیت به گونهای است که غیر از این امکان ندارد. آنجا چارهای نیست؛ اما تا هنگامی که میشود اعلان نکرد، با اینطور کارها خیلی موافق نیستم.
در حرکت به سمت پیام جنابعالی، با برخی از مسؤولان متخلّف مواجه میشویم که جنابعالی آنها را منصوب فرمودهاید. عدّهای از دوستان میگویند اگر رهبری لازم میدانست، به آنها تذکّر میداد یا آنها را برکنار میکرد. نظر جنابعالی چیست؟
اگر من کسی را منصوب کرده باشم و بعد در او عیبی از قبیل همین مفاسد اقتصادی ببینم، بدون تردید با او مماشات نمیکنم و او را کنار میگذارم - مثل نمایندگیهایی که هستند و بعضی سمتهای معروف - منتها معلوم نیست آنچه دربارهی آن شخص گفته شده، حقیقت داشته باشد. نسبت به برخی افراد حرفهایی میزنند که من هم آن حرفها را شنیدهام و از نزدیک میدانم که خلاف است و درست نیست؛ ممکن است این هم از آن قبیل باشد. بههرحال بنده فساد را در کسی که با حکم من منصوب شده و میتوانم او را از آن کار برکنار کنم، تحمّل نمیکنم؛ اما اینکه «اگر رهبری لازم میدانست، به آنها تذکّر میداد» بله، آنجایی که جای تذکّر است، تذکّر میدهم؛ اما تذکّر به شخص چیزی نیست که از تلویزیون پخش شود. آن مقدار که شما میبینید بنده در سخنرانیها، نماز جمعه و در دیدار با هیأت دولت تذکّر میدهم و نصیحت میکنم - که در خبرها پخش میشود - چند برابرش را گاهی با زبانهای بسیار تلخ، در جلسات خصوصی به مسؤولان میگویم؛ لیکن بنا نیست که هرچه به مسؤولان تذکّر میدهیم و میگوییم یا تلخی نشان میدهیم، حتماً پخش شود تا مردم مطّلع شوند. هدف این است که آن شخص راهنمایی شود، که خیلی از اوقات اثر میکند و گاهی هم اثر نمیکند و بعد میبینید آن شخص میرود.
آیا حرکتهایی همچون تجمّع مقابل قوّهی قضاییّه و مطالبهی شدید از آنها در جهت مبارزه با مفاسد اقتصادی، تضعیف نظام است؟
فرق میکند. گاهی اوقات قوّهی قضاییّه مایل است واقعاً کاری انجام دهد، که اگر پشتوانهی اینطوری هم ببیند، حتماً انجام خواهد داد. بعضی از امواج سیاسی جلوِ قوّهی قضاییّه را در بعضی از کارها میگیرد؛ بنابراین تصوّر نمیکنم این کار تضعیف نظام باشد. البته گاهی ممکن است در شرایطی تضعیف باشد، اما در شرایطی هم تقویت است؛ یعنی در واقع کمک به آنهاست تا کاری را که میخواهند، بتوانند بکنند و در برابر بعضی از جریانهای سیاسی که مزاحمت ایجاد میکنند، حربهی قویتری داشته باشند.1382/02/22
لینک ثابت
همهی مشکلات را به گردن نیروهای خارجی (امریکای بیچاره!) نیندازید. رهبر کشور، خود باید پاسخگوی مشکلات کشورش باشد، نه یک کشور بیگانه.
اما اینکه رهبر باید پاسخگوی مشکلات کشور باشد، البته همینطور است و شکی در این نیست؛ قانون هم موازین پاسخگویی را مشخص کرده است. هر کس به هر اندازه که حوزهی اختیارات اوست، باید پاسخگو باشد. البته مسؤولیت مدیریت انقلاب با مدیریت اجرایی کشور فرق دارد؛ این را توجه داشته باشید. رهبری طبق قانون اساسی در کشور مسؤولیت اجرایی ندارد؛ جز در زمینهی نیروهای مسلح. مسؤولیت اجرایی به عهدهی قوای سهگانه است، منتها مدیریت انقلاب - که همان رهبری باشد - مسؤولیت حفظ جهتگیری انقلاب و نظام را دارد؛ باید مواظب باشد انقلاب و نظام از آرمانها منحرف و منصرف نشود؛ فریب دشمن را نخورد و راه را عوضی نرود؛ اینها مسؤولیتهای رهبری است. مسؤولیت اجرایی به عهدهی مسؤولان اجرایی است و هر کس مسؤولیتی دارد، باید طبق مسؤولیت خود عمل کند. رهبری نمیآید به وزارت اقتصاد یا بازرگانی بگوید اینطوری کن؛ یا به رئیس جمهور و فلان وزیر و فلان قاضی بگوید آنطوری کن؛ اینها کارهایی است که رهبری نباید وارد شود؛ هم بر خلاف قانون است، هم بر خلاف حق و مصلحت. مملکت باید طبق روال قانونی و با مسؤولیتهای مشخص شده حرکت کند؛ هر کس هم بر خلاف مسؤولیتش رفتار کرد، بالاخره تبعه، دنباله و نتیجهای خواهد داشت که با آن هم طبق قانون باید رفتار کرد. بنابراین مطلب کاملا روشن است.1382/02/22
لینک ثابت
ای کاش میگفتند عملی که به عنوان رفتار تخریبی تعریف میشود، چیست، تا بنده بگویم تخریبی است یا نه. بنده نمیدانم چطور رفتاری بوده که آنها آن را تخریبی دانستهاند. بههرحال، جنبش عدالتخواهی هنگامیکه در جمع دانشجویان و خطاب به آنها گفته میشود، مقصود این است که این طلب و خواسته و خواهش به عنوان یک خواستهی عمده مطرح شود. نباید بگذارید این مطالبهی مهم از ذهنها دور شود؛ یعنی بایستی عدالت آنچنان از طرف مردم، قشرها و بخصوص جوانان مطالبه شود که هر مسؤولی - چه بنده و چه هر کس دیگری که در جایی مسؤول است - ناچار باشد به مقولهی عدالت، ولو برخلاف میلش هم باشد، بپردازد. یک وقت است که ما مثلاً به وزارت اقتصاد و دارایی میگوییم عدالت را رعایت کن، یا به قوّهی قضاییّه میگوییم عدالت را رعایت کن؛ اما یک وقت به جوانان میگوییم شما عدالت را مطالبه کنید. هر کدام معنای خاصّی دارد. مطالبهی عدالت به معنای این است که عدالت، گفتمان غالب در محیطهای جوان و دانشجویی شود؛ عدالت را مطالبه کنند و آن را از هر مسؤولی بخواهند. اگر غیر از این کاری صورت گیرد، ممکن است درست و یا غلط باشد، که بنده چون نمیدانم، نظری نمیدهم.
1382/02/22
لینک ثابت
تهاجم فرهنگی یک مسألهی بسیط نیست؛ بلکه طراحیها و برنامهریزیهایی که دشمن برای هدف قرار دادن اعتقاد، اخلاق و فضیلت در قشرهای مختلف میکند، هرکدام به نحوی با وسایل و ابزارهای فرهنگی است و طبعا مقابله با آنها نیز متنوع است و نمیشود یک نسخهی واحد برای همه جا نوشت. به نظر من در محیط دانشگاه، همین مجموعهها - تشکلهایی که نامهای هم به نام آنها خطاب به بنده خوانده شد - خوب کار میکنند. الان کارهای خوبی در دانشگاهها انجام میگیرد. آنطور که من در ذهنم هست، در بعضی از دانشگاهها کارهای بسیار خوب فرهنگی از طرف خود جوانان انجام میگیرد. این را هم عرض کنم که در خیلی از این زمینهها اصلا شما نباید از بنده بپرسید که چهکار کنیم. شما خودتان جوانید، با فکر و دانشجو هستید؛ بگردید ببینید چهکار باید بکنید. خیلی تلاش و مجاهدت در زمینههای فرهنگی خوب میشود کرد؛ البته مواظب باشید عمیق باشد. کار سطحی فرهنگی مفید نیست؛ گاهی هم مضر است.
با توجّه به اینکه یکی از جنبههای تهاجم دشمن، تهاجم فرهنگی و فاسد کردن جوانان و بخصوص زنان و توجه دادن مردم به شهوات و نفسانیّات است و در بسیاری از جوامع اسلامی، دشمنان ابتدا از این طریق مردم را خلع سلاح کردهاند، و نیز با توجّه به بحران کنونی حجاب در جامعه و حتّی در دانشگاهها، وظیفهی مردم، بخصوص دانشجویان و تشکّلهای اسلامی در جامعه و در دانشگاهها چیست و راه حل، حکم و توصیهی شما در این مورد به تشکّلهای اسلامی چیست؟
توصیهی بنده معلوم است: حجاب را رعایت کنید و این لازم و واجب است. به برادر یا خواهری که این نامه را نوشتهاند، میخواهم بگویم اینطور هم نیست که شما میگویید زنهای ما بیحجاب شدهاند. ممکن است بعضی بگویند چشم شما به خواهرانی افتاده که همه حجاب دارند؛ نه، من گاهی به خیابان میروم تا مخصوصاً وضع مردان و زنان را ببینم؛ البته با نگاه حلال و نه حرام. آنطور که بعضی تصویر میکنند، به نظر من نمیآید. البته چرا، اشکالاتی وجود دارد؛ من هم از همهی گوشه و کنارها با خبر نیستم. هرجا چنین وضعی وجود داشته باشد، راه آن نهی از منکر است.1382/02/22
لینک ثابت
آسیبشناسی انقلاب اسلامی
ما همهی مشکلات را به گردن امریکا نمیاندازیم - مشکلات ما از خودمان است - منتها دشمن میخواهد از این مشکلات حدّاکثر استفاده را بکند و پدر کشور و ملت را دربیاورد؛ این را هم نگوییم؟! ما نمیگوییم اگر تورّم هست، تقصیر امریکاست؛ نه، اگر تورّم و کاهش قدرت خرید و کمبود اشتغال هست، چه کسی گفته تقصیر امریکاست؟ این تقصیر خود ماست، تقصیر مسؤولان است؛ اما اگر اسم امریکا را میآوریم، میخواهیم بگوییم گرگی کمین گرفته و پشت خم کرده تا به شما حمله کند؛ از این غافل نباشید. به مسؤولان میگوییم ضعفها را برطرف کنید؛ به شما میگوییم متوجّه این دشمن باشید تا به شما حمله نکند. وقتی دزدی کمین کرده است، وقتی حیوان وحشیای در کمین انسان است، وقتی دشمن سلطهگری در کمین یک ملت است، یکی از وظایف اساسی و مهم مسؤولان و رهبری کشور این است که به مردم بگویند توجّه کنید؛ و نیز کارهایی که میدانند جلوِ آسیب دشمن را میگیرد، به مردم بگویند و از آنها بخواهند؛ والّا نخیر، ما مشکلات داخلی کشور را به گردن امریکا نمیاندازیم.1382/02/22
لینک ثابت
با توجه به نیاز مبرم صنایع به فنآوری روز و رفع نیازهای کشور در زمینههای مختلف، متأسفانه هنوز شاهدیم ارتباط سازمانیافتهای میان صنعت و دانشگاه برقرار نشده است. برقراری نظام صحیح میان صنعت و دانشگاه، علاوه بر حل معضل بیکاری و ایجاد اشتغال، باعث صرفهجویی ارزی و استقلال صنعتی خواهد شد. امیدواریم با پیگیری دلسوزانهی شما، این بخش از مشکلات کشور حل شود.
- بله، جواب بنده این است که این موضوع درست است.1382/02/22
لینک ثابت
چرا پس از گذشت بیش از دو دهه از انقلاب فرهنگی، هنوز دانشگاهها اسلامی نشده است؟ مسئولیت آن به عهدهی چه کسی است؟
البته کارهای خیلی خوبی شده؛ اما بله، شما راست میگویید؛ دانشگاهها صددرصد اسلامی نیست. اسلامی هم فقط به معنای رعایت کردن حجاب و این حرفها نیست؛ همین تحقّق علم و تحقیق، اسلامی است. اگر بخواهیم دانشگاه بهطور کامل اسلامی باشد، باید همهی جنبهها در آن رعایت شود، که نشده است. البته باید تلاش کنید؛ کار دست شما دانشجویان است.
به نظر شما نقش مدیریّت اسلامی در دانشگاه و تأثیر آن بر حرکتهای اسلامی دانشجویان چیست؟
اگر به معنای حقیقی کلمه، موازین اسلامیِ مدیریّت مورد توجّه قرار گیرد، بدون تردید در همهی حرکتهای علمی و فرهنگی دانشگاه تأثیر میگذارد و در همهی بخشها خیلی ساماندهی میکند؛ به اعتقاد ما اینطور است. بنده الآن هرچه نگاه میکنم، در بخشهایی که موفّقیتهای چشمگیر داریم- چه در دانشگاه و چه در خارج دانشگاه- جای پای عناصر مؤمن و مسلمان و معتقد را میبینم. در دانشگاهِ شما هم بنده کارهای برجستهای را مشاهده کردم که کار همین بچههای مؤمن و متدیّن و معتقد است. کارهای خوب، از انسانهای مؤمن صادر میشود. علیالقاعده مدیریّت اسلامی بر حرکت اسلامی دانشجویان تأثیر مثبتی خواهد داشت؛ هم کمک میکند به این حرکتها، و هم کمک میکند تا این حرکتها راه درستشان را ادامه دهند و دچار اشتباه و خطا نشوند.1382/02/22
لینک ثابت
مسئولان دانشگاهی (که اسم آنها در این برگه آورده شده است) برای سرپوش گذاشتن بر تخلّفات خود، قوانین را از دید دانشجو مخفی میکنند، تا جایی که عدّهای از دانشجویان برای احقاق حقّ خود ناچار به مراجعه به محاکم قضائی میشوند. ضمناً وضعیت ظاهر اسلامی در دانشگاه علوم پزشکی بسیار زشت و تأسّفبار است؛ چرا کسی رسیدگی نمیکند؟
مگر میشود قانون را مخفی کرد؟ انسان قانون را میخواند. قانون که دست کسی نیست؛ قانون چاپ شده است و میشود رفت آن را پیدا کرد. بنابراین، این حرف درست نیست. اما در بارهی وضعیت اسلامی در دانشگاه علوم پزشکی؛ اگر همینطور باشد، باید آقایان رؤسا که اینجا تشریف دارند، آن را دنبال کنند. بله، هم بواطن را باید رعایت کنند، هم ظواهر را.1382/02/22
لینک ثابت
عدالتخواهی, جنبش دانشجویی, دانشجو
مطالبهی عدالت به معنای این است که عدالت، گفتمان غالب در محیطهای جوان و دانشجویی شود؛ عدالت را مطالبه کنند و آن را از هر مسؤولی بخواهند1382/02/22
لینک ثابت
امت بزرگ اسلامی, تقریب مذاهب اسلامی, وحدت, وحدت اسلامی, اختلافافکنی
تقریب را لازم و واجب و ضروری و در جهت اهداف نظام اسلامی میدانیم و معتقدیم وحدتشکنی ضربهی بزرگی نه فقط به ما، بلکه به کل امّت اسلامی است.1382/02/22
لینک ثابت
ترجمه, تفکر ترجمهای, پیشرفت علمی و فناوری, تولید علم, پیشرفت علمی ایران
علمِ ترجمهایِ محض خوب نیست؛ مگر به عنوان یک وسیله. ما نباید دچار ترجمه شویم. علم و فرهنگ ترجمه و سیستمها و روشهای ترجمهای، درست نیست.1382/02/22
لینک ثابت
به نظر ما ارتباط علمی با هر جامعهای از جوامع علمی دنیا خوب است؛ البته در صورتی که مستلزم حاشیههای مضرّی نباشد. تماس علمی، فی نفسه بسیار خوب است و ارتباط اقتصادی هم همینطور است. شرکتهای گوناگونی در مراکز نفتی ما و در جاهای دیگر میآمدند و میرفتند؛ حتّی شرکتهای اقتصادی امریکایی هم تا چند سال قبل میآمدند نفت میخریدند و یا کار میکردند، تا اینکه خودشان این تحریمها را شش، هفت سال پیش گذاشتند. از نظر ما ارتباط با شرکتها و دستگاههای علمی ایرادی ندارد. آنچه روی آن حسّاسیت داریم، دولت امریکاست، که این هم کاملًا یک منطق مستحکم و قوی دارد، که مایلم در زمان دیگری در جمعی مطرح شود؛ الآن وقت آن نیست.1382/02/22
لینک ثابت
رفق و مدارا در امر به معروف و نهی از منکر
[چند وقتی است که مشکل بدحجابی و ارائهی فرهنگهای غلط در دانشگاهها دغدغهی بسیج این دانشگاهها شده است. اگر قاطعیت را ملازمهی کارمان کنیم، مطرود خواهیم شد. پیشنهاد حضرتعالی چیست؟]
قاطعیت یعنی چه؟ یعنی برخورد فیزیکی و جسمانی؟ اینکه درست نیست و ما اصلاً این را توصیه نمیکنیم؛ اما گفتن و تذکّر دادن، خوب است. چه اشکال دارد با اخلاقِ خوب تذکّر دهند؟ دیروز حدیثی را برای جمعی میخواندم که آمر به معروف و ناهی از منکر باید خودش به آنچه دارد امر و نهی میکند، هم عالم باشد و هم عامل. «رفیق لمن یأمر و رفیق لمن ینهی»؛(1) با رفق و مدارا امر و نهی کند. امر و نهی، یعنی دستور دادن - بکن، نکن - غیر از تمنا کردن است؛ اما همین را با رفق، مدارا و محبّت - نه با خشونت - انجام دهد. به نظرم اینطوری باید عمل شود.1382/02/22
1 )
الخصال،شیخ صدوق ج 1 ص 109ح 79 ؛
تحفالعقول،شیخ حر عاملی ص 358 ؛
نوادر،راوندی ص 21 ؛
بحارالأنوار، علامه مجلسی ج 97 ص 87 ؛
إنما يأمر بالمعروف و ينهى عن المنكر من كانت فيه ثلاث خصال عامل بما يأمر به و تارك لما ينهى عنه عادل فيما يأمر عادل فيما ينهى رفيق فيما يأمر و رفيق فيما ينهى »
ترجمه:
امام صادق (ع) فرمود: بامر بمعروف و نهى از منكر تنها كسى موظف است كه داراى سه خصلت باشد: بآنچه امر ميكند خود عمل كند و از آنچه باز ميدارد خود باز ايستد در امر و نهىاش بعدالت و مدارا رفتار كند
لینک ثابت
جنبش عدالتخواهی هنگامی که در جمع دانشجویان و خطاب به آنها گفته میشود، مقصود این است که این طلب و خواسته و خواهش به عنوان یک خواستهی عمده مطرح شود. نباید بگذارید این مطالبهی مهم از ذهنها دور شود؛ یعنی بایستی عدالت آنچنان از طرف مردم، قشرها و بخصوص جوانان مطالبه شود که هر مسئولی- چه بنده و چه هرکس دیگری که در جایی مسئول است- ناچار باشد به مقولهی عدالت، و لو برخلاف میلش هم باشد، بپردازد. یکوقت است که ما مثلًا به وزارت اقتصاد و دارایی میگوییم عدالت را رعایت کن، یا به قوّهی قضائیّه میگوییم عدالت را رعایت کن؛ اما یکوقت به جوانان میگوییم شما عدالت را مطالبه کنید. هرکدام معنای خاصّی دارد. مطالبهی عدالت به معنای این است که عدالت، گفتمان غالب در محیطهای جوان و دانشجویی شود؛ عدالت را مطالبه کنند و آن را از هر مسئولی بخواهند. اگر غیر از این کاری صورت گیرد، ممکن است درست و یا غلط باشد، که بنده چون نمیدانم، نظری نمیدهم.1382/02/22
لینک ثابت
اینکه ما مسألهی تولید علم را مکرّر در دانشگاه مطرح کردیم و بازهم مطرح میکنیم و در آینده هم إن شاء اللّه مطرح خواهیم کرد، معنایش این نیست که از یکیک مخاطبان میخواهیم تولید علم کنند؛ بلکه معنایش این است که این ارزش، هدف و حرکت جمعی- که انگیزههای فردی در پی آن است- بشود. البته علمِ ترجمهایِ محض خوب نیست؛ مگر به عنوان یک وسیله. ما نباید دچار ترجمه شویم. علم و فرهنگ ترجمه و سیستمها و روشهای ترجمهای، درست نیست. این بحثها در جلسهی اساتید هم مطرح بود. بنده میگویم ما به عنوان یک ملت بااستعداد، باید علمآفرینی کنیم و میتوانیم. کسانی که علمآفرینی کردهاند، هم از لحاظ استعداد و هم از لحاظ سوابق علمیِ درخشانِ تاریخیای که ما داریم، از ما جلوتر نبودند؛ بنابراین ملت ما میتواند. این به عنوان طرح یک خواستهی عمومی در دانشگاههاست، تا إن شاء اللّه همه آن را دنبال کنند.1382/02/22
لینک ثابت
عدّهای باید فضاسازی کنند و این را به عنوان یک مطالبهی عمومی در بیاورند؛ دستگاههای تولیدِ علم هم- مانند محیطهای پژوهشگاهی، تحقیقات، کلاسهای دانشگاهی، دانشجویان و اساتید- باید آن را دنبال کنند.1382/02/22
لینک ثابت