مفاسد اقتصادی باید بسیار پرهیز کرد از اینکه خدای نکرده جرائم کوچک در چشم افراد یا مؤثرین قوهی قضاییه بزرگ جلوه کند و جرمهای بزرگ، کوچک به نظر آید. یکی از چیزهایی که ملتهای گذشته و امتهای سلف را مورد انتقام الهی قرار داده است - طبق روایت از معصوم علیهالسلام - همین است که گاهی جرمهای بزرگ را ندیده گرفتند و جرائم کوچک به نظرشان بزرگ آمد. البته جرم، جرم است؛ فرقی نمیکند و باید طبق قانون، هر جرمی - چه کوچک و چه بزرگ - تعقیب شود؛ لیکن خیلی مهم است که اهتمام دستگاهها به چه چیزهایی باشد. یک سال پیش بود که ما مبارزه با مفاسد اقتصادی را عرض کردیم و دستگاهها را ترغیب نمودیم که در این مبارزه جدی باشند. اهتمام به این کار به خاطر آن است که مفاسد اقتصادی، جریان آلودهای است که اگر جلوگیری و با آن مبارزه نشود، کل فضا را آلوده خواهد کرد. بحث یک جرم منفرد و تک افتاده نیست؛ برخورد با مفاسد اقتصادی برای نظام اهمیت حیاتی دارد. البته در آن نامهای که به رؤسای محترم سه قوه نوشتم، عرض کردم مراقب باشید تخلفات مدیریتی را که غالبا به اشتباه بر میگردد، با جرائمی که کسی از روی عمد مرتکب میشود، مخلوط نکنید. مراقب باشید اول، کار انجام گیرد و بعد مردم از کاری که انجام گرفت، مطلع شوند. جنجال تبلیغاتی نسبت به کاری که هنوز انجام نگرفته است، نه فقط مفید فایده نیست، بلکه ضررهایی هم ایجاد میکند. کار را بکنیم، بعد اطلاع دهیم این کار شد - مثلا این پرونده رسیدگی و مختومه شد، یا این طور احقاق حق گردید - نه اینکه قبل از آنکه کاری صورت گیرد، جنجال کنیم که میخواهیم این کار را بکنیم؛ بعد هم نتوانیم، یا اشکالی پیش آید، یا معلوم شود فلان گوشهاش را اشتباه کرده بودیم. بنده معتقد به خبررسانی و اطلاعرسانیام؛ مکرر هم به رئیس محترم قوه و دوستان دیگر در این زمینه عرض کردهام. باید افکار عمومی را مطلع کرد و اطلاع رسانی صحیح و درست انجام داد؛ لیکن اطلاعرسانی بهنگام، بجا و به شکل متین و صحیح.1381/04/05
بصیرت قوّهی قضاییّه ضامن صحّت عمل مسؤولان نظام و آحاد مردم و تأمین حقوق آنها در نظام اسلامی است. اگر ما تشنهی عدالتیم، تضمین تحقّق عدالت، با سلامت و کارآمدی قوّهی قضاییّه میسّر است. اگر ما برای مردم و حقوق آنها ارزش درجهی یک قائلیم، تأمین این حقوق، در گرو این است که قوّهی قضاییّه بتواند کار خود را با قوّت، شجاعت و بصیرت انجام دهد. نقش قوّهی قضاییّه، این چنین بیبدیل و عظیم است.1381/04/05
بصیرت از نفوذ پول و پولدار در داخل قوّهی قضاییّه باید بهشدّت برحذر باشید و پرهیز کنید. یکی از خطرات بسیار بزرگ این است. در دنیا ثابت شده است که زورِ پول از خیلی چیزهای دیگر بیشتر است. امروز خیلی از هدفهای صهیونیستی در دنیا با قدرت پول اعمال میشود. یکی از بزرگترین خطرات حکومتهایی که معتقد به مبنایی هستند، این است که صاحبان پول بتوانند در ارکان حکومت اعمال نفوذ کنند. اینها همه چیز را خراب میکنند. هر بخشی از نظام اگر تحت تأثیر زرمندان و ثروتمندان قرار گرفت، ضایع خواهد شد. در این زمینه، از همه بدتر قوّهی قضاییّه است. باید خیلی مراقب باشید خدای نکرده چنین چیزی برای این قوّه پیش نیاید و پول و پولدار و ثروتمند، با روشهایی که دارند، نتوانند اعمال نفوذ کنند. این هم یکی از وسایل استحکام است. نفوذهای سیاسی هم همینطور است. دستگاههای سیاسی، انگیزههای سیاسی و جریانات سیاسی نباید بگذارند نفوذ ایجاد شود. دستگاه قضایی اگر به دانش و بصیرت و پاکی و طهارت در عمدهترین ارکان خود متّکی باشد، همان مقصودی را که دستگاه قضایی به دنبال آن است، به میزان زیادی تأمین خواهد کرد. به این نکته باید توجّه داشت. 1381/04/05
بصیرت آنطور که از مجموع قراین به دست میآید، از مردان رزمآور - غیر از کودک شش ماهه، یا بچهی یازده ساله - اباالفضل العبّاس آخرین کسی است که قبل از امام حسین به شهادت رسیده است؛ و این شهادت هم باز در راه یک عمل بزرگ - یعنی آوردن آب برای لبتشنگان خیمههای اباعبداللَّه الحسین - است. در زیارات و کلماتی که از ائمه علیهمالسّلام راجع به اباالفضل العبّاس رسیده است، روی دو جمله تأکید شده است: یکی بصیرت، یکی وفا. بصیرت اباالفضل العبّاس کجاست؟ همهی یاران حسینی، صاحبان بصیرت بودند؛ اما او بصیرت را بیشتر نشان داد. در روز تاسوعا، مثل امروز عصری، وقتی که فرصتی پیدا شد که او خود را از این بلا نجات دهد؛ یعنی آمدند به او پیشنهاد تسلیم و اماننامه کردند و گفتند ما تو را امان میدهیم؛ چنان بر خورد جوانمردانهای کرد که دشمن را پشیمان نمود. گفت: من از حسین جدا شوم؟! وای بر شما! اف بر شما و اماننامهی شما! نمونهی دیگرِ بصیرت او این بود که به سه نفر از برادرانش هم که با او بودند، دستور داد که قبل از او به میدان بروند و مجاهدت کنند؛ تا اینکه به شهادت رسیدند. میدانید که آنها چهار برادر از یک مادر بودند: اباالفضل العبّاس - برادر بزرگتر - جعفر، عبداللَّه و عثمان. انسان برادرانش را در مقابل چشم خود برای حسینبنعلی قربانی کند؛ به فکر مادر داغدارش هم نباشد که بگوید یکی از برادران برود تا اینکه مادرم دلخوش باشد؛ به فکر سرپرستی فرزندان صغیر خودش هم نباشد که در مدینه هستند؛ این همان بصیرت است.1381/04/05
عدالت و پیشرفت قوهی قضاییه در پیشرفت کشور به سمت هدفهای اسلامی، نقش تعیین کننده دارد. بارها تکرار شده است که اگر بخواهیم حرکتی که به سمت اهداف الهی و اسلامی و رعایت حقوق مردم ترسیم شده است، تعقیب شود، بدون ضمانت اجرا ممکن نیست و این ضمانت اجرا عمدتا در دست قوهی قضاییه است. این، قوهی قضاییه است که با تخلف و کجروی و انحراف - عمدیاش را به یک نحو، خطئیاش را به نحو دیگر - برخورد و از تکرار آن جلوگیری میکند. در واقع قوهی قضاییه ضامن صحت عمل مسؤولان نظام و آحاد مردم و تأمین حقوق آنها در نظام اسلامی است. اگر ما تشنهی عدالتیم، تضمین تحقق عدالت، با سلامت و کارآمدی قوهی قضاییه میسر است. اگر ما برای مردم و حقوق آنها ارزش درجهی یک قائلیم، تأمین این حقوق، در گرو این است که قوهی قضاییه بتواند کار خود را با قوت، شجاعت و بصیرت انجام دهد. نقش قوهی قضاییه، این چنین بیبدیل و عظیم است. بنابراین، عضویت و کار کردن در این قوه، حقیقتا یک افتخار است. هر تلاشی که در این قوه یا در جهت همکاری و همراهی و کمک به این قوه صورت گیرد، یک حسنه و یک کار برجسته و نیک عندالله است. مسألهی قوهی قضاییه، مسألهی کمی نیست؛ لذا همه وظیفه دارند کمک کنند تا این قوهی تعیین کننده بتواند نقش ممتاز و بیبدیل خود را به انجام برساند. اگر خدای نکرده این قوه فلج باشد، هر چه دستگاههای دیگر خوب کار کنند، نخواهند توانست خلأهای ناشی از تجاوزها و سوء استفادهها و قصورها و تقصیرها را پر کنند؛ یعنی تمامیت نظام جز به تمامیت و کمال قوهی قضاییه تحقق پیدا نخواهد کرد. بنابراین شما میبینید شأن قاضی و قوهی قضاییه در اسلام چقدر بالاست. تعبیراتی که در باب قضاء و قاضی وارد شده است خیلی عجیب و عظیم است؛ مثل «قد جلست مجلسا لا یجلسه الا نبی أو وصی نبی او شقی(45).» به قاضی میفرماید: اینجایی که تو نشستهای، یا یک پیغمبر مینشیند، یا منصوب پیغمبر و وصی او مینشیند، یا یک انسان شقی مینشیند! امر، دایر بین این دو تاست. این جایگاه، آنقدر جایگاه والایی است که جز پیغمبر یا منصوب از قبل پیغمبر و وصی او نمیتواند اینجا بنشیند. سلسلهی مراتب قضا، اینگونه تعیین میشود. اگر اینطور نشد، آنگاه مسألهی شقاوت است. بنابراین اهمیت این جایگاه است که این چیزها را برای آن لازم دانستهاند. در این زمینه، وظایفی بر دوش قوهی قضاییه است و وظایفی هم بر دوش کسانی است که بیرون از قوهی قضاییهاند؛ آنها هم در قبال قوهی قضاییه وظایفی دارند. بنده امروز میخواهم در کلماتی کوتاه، مطلبی را به قوهی قضاییه و مطلبی را هم به منتقدان قوهی قضاییه عرض کنم 1381/04/05
والایی شأن قاضی و قوّهی قضاییّه در اسلام مسألهی قوّهی قضاییّه، مسألهی کمی نیست؛ لذا همه وظیفه دارند کمک کنند تا این قوّهی تعیین کننده بتواند نقش ممتاز و بیبدیل خود را به انجام برساند. اگر خدای نکرده این قوّه فلج باشد، هر چه دستگاههای دیگر خوب کار کنند، نخواهند توانست خلأهای ناشی از تجاوزها و سوء استفادهها و قصورها و تقصیرها را پُر کنند؛ یعنی تمامیّت نظام جز به تمامیّت و کمالِ قوّهی قضاییّه تحقّق پیدا نخواهد کرد. بنابراین شما میبینید شأن قاضی و قوّهی قضاییّه در اسلام چقدر بالاست. تعبیراتی که در باب قضاء و قاضی وارد شده است خیلی عجیب و عظیم است؛ مثل «قد جلست مجلساً لا یجلسه الّا نبیّ أو وصیّ نبیّ او شقیّ.» (1)به قاضی میفرماید: اینجایی که تو نشستهای، یا یک پیغمبر مینشیند، یا منصوب پیغمبر و وصیّ او مینشیند، یا یک انسان شقی مینشیند! امر، دایر بین این دو تاست. این جایگاه، آنقدر جایگاه والایی است که جز پیغمبر یا منصوب از قِبل پیغمبر و وصیّ او نمیتواند اینجا بنشیند. سلسلهی مراتب قضا، اینگونه تعیین میشود. اگر اینطور نشد، آنگاه مسألهی شقاوت است. بنابراین اهمیت این جایگاه است که این چیزها را برای آن لازم دانستهاند.1381/04/05
الكافی ،ثقة الاسلام كلینی ج 7 ص 406 ؛
تهذيبالأحكام ، شیخ طوسی ج 6 ص 217 ؛
منلايحضرهالفقيه ، شیخ صدوق ج 3 ص 5 ؛
لِشُرَيْحٍ يَا شُرَيْحُ قَدْ جَلَسْتَ مَجْلِساً لَا يَجْلِسُهُ إِلَّا نَبِيٌّ أَوْ وَصِيُّ نَبِيٍّ أَوْ شَقِيٌّ ترجمه: و امير مؤمنان عليه السّلام به شريح قاضى فرمود: اى شريح در جايى نشستهاى كه در آنجا به جز پيغمبرى يا وصى پيغمبرى ننشيند يا مردى شقی و بدبخت بنشيند.
قوه قضائیه, حقوق ملت ایران, اقتدار قضایی اگر ما برای مردم و حقوق آنها ارزش درجهی یک قائل هستیم، تأمین این حقوق، در گرو این است که قوّهی قضاییّه بتواند کار خود را با قوّت، شجاعت و بصیرت انجام دهد.1381/04/05
قوه قضائیه, مبارزه با مفاسد اقتصادی, مسئولین قوه قضائیه(مخاطب), ویژهخواری, رانتخواری از نفوذ پول و پولدار در داخل قوّهی قضاییّه باید بهشدّت برحذر باشید و پرهیز کنید.1381/04/05