newspart/index2
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
دشمن‌شناسی

سوم، دشمن‌شناسی است. همه‌ی کارهای ما، یک نوع مبارزه است. زندگی، میدان مبارزه است. شما در خانه‌ی خودتان هم که نشسته باشید، مجبورید چالشی را بر خودتان تحمیل کنید تا بتوانید تنفّس کنید و ادامه‌ی حیات دهید. مبارزه‌ها فرق می‌کند؛ کوچک و بزرگش فرق می‌کند؛ شخصی و عمومی‌اش فرق می‌کند؛ جهتگیری انسانی و ضدّانسانی‌اش فرق می‌کند؛ همه در حال مبارزه‌اند. این‌که گفته‌اند «انّما الحیاة عقیدة و جهاد»، یک واقعیت است. انسان راهی را انتخاب می‌کند و در آن راه مشغول چالش و مبارزه می‌شود. زندگی این است. این مبارزه علیه کیست؟ فلش این مبارزه را به سمت چه کسی باید قرار داد و جهت مبارزه کدام است؟ یعنی در این مبارزه، عبارت اُخرای این‌که دشمن کیست مهم است. این عنصر سوم هم در کار آن روز نیروی هوایی وجود داشت؛ دشمن معلوم بود.
دستگاههای مسلّط بر این کشور که با فریب و نیرنگ و فشارهای گوناگون، با ادامه‌ی سلطه‌ی ظالمانه‌ی رژیم طاغوت نتوانسته بودند کاری انجام دهند و همه چیز از دستشان در رفته بود، یک راه بیشتر نداشتند و آن، کودتای نظامی بود. ژنرال امریکایی را به ایران فرستادند تا زمینه‌ی کودتای نظامی را بررسی کند. اگر قرار بود این کودتای نظامی انجام گیرد، به وسیله‌ی چه کسانی انجام می‌گرفت؟ به وسیله‌ی سران خود فروخته و خائنی که در نیروهای مسلّحِ آن روز جا گرفته بودند. پس در واقع چه کسی می‌توانست دشمن این ملت و دین و انقلاب و این حرکت عظیم باشد؟ همان بدنه‌ی مسلّحی که آنها غصبش کرده بودند. اما عناصر مؤمن نیروی هوایی دشمن را شناختند. از درون حصار نیروهای مسلّح، انسانهای پاک، خوب، با اخلاص، مسلمان، مؤمن و متعهّد، خواستند این تهمت و ننگ را به خود آنها برگردانند. حرکت نیروی هوایی ما در آن روز، دشمن‌شناسی آنها را نشان می‌داد.
آیا امروز هم این سه عنصر مهم است یا نه؟ آیا امروز هم احساس تعهّد مهم است یا نه؟ آیا آدم ولنگار و بی‌اعتنای به مسؤولیت و بدون احساس تعهّد، ممکن است وجودش اندک فایده‌ای برای نیروی هوایی، برای ارتش، برای کشور و برای هر مجموعه‌ی دیگری - جز خودش - داشته باشد؟ پس، اوّل، احساس تکلیف است. امروز نیز همان احساس تکلیف برای یکایک ما لازم است.
حال که احساس تکلیف کردیم، می‌خواهیم کاری کنیم. بنابراین باید موقعیت و فضا و زمینه‌ها و امکانات را بشناسیم تا بدانیم کدام کار، بهین و برتر است و ما باید آن را انجام دهیم. این مبارزه‌ی بهینه در برابر کیست؟ دشمن ما کیست؟ ببینید؛ امروز هم هر سه عنصر، اساسی است.

روز نوزدهم بهمنِ شما پرسنل نیروی هوایی، فراموش شدنی نیست؛ همیشه مهم است و همیشه زنده خواهد ماند. آن دشمنی که جهت این مبارزه باید علیه او باشد، با هر سه نقطه در وجود یکایک افراد در کشور ما مخالف است.

جوانهای امروز در نیروی هوایی و در ارتش و در همه‌ی نیروهای مسلّح و در سراسر کشور و در دستگاههای مختلف، با یک احساس پاکِ مسؤولیت و تعهّد به میدان می‌آیند. این استعداد ایرانی، این زمینه‌های فراوان کار، این امکاناتی که امروز در کشور و پای‌کار وجود دارد، آینده‌ی خوبی را نوید می‌دهد. دشمن چگونه می‌تواند از پدید آمدن آن آینده جلوگیری کند؟ راه اوّلش این است که این احساس تعهّد را در هر انسانِ کاری و فعّال بمیراند و از بین ببرد؛ احساس تکلیف را به لاابالیگری، بی‌مبالاتی، ولنگاری و وادادگی تبدیل کند. از راههای مختلف هم وارد می‌شوند. از راه ترویج شهوات و از راه طعمه‌های مالی و سایر راهها وارد می‌شوند و انسانهای متعهّد را به یک انسان بی‌تعهّد و بی‌فایده و خنثی و از دست‌رفته تبدیل می‌کنند.

نقطه‌ی دوم - یعنی موقع‌شناسی - نیز همین‌طور است. بسیاری از این جنجالهای سیاسی و تبلیغات که عمدتاً به وسیله‌ی بوقهای اجنبی در داخل کشور ما فضا را آلوده می‌کنند و آلودگی فرهنگی و آلودگی صوتیِ معنوی به وجود می‌آورند، برای این است که موقعیتها شناخته نشود؛ یعنی افراد ندانند که در چه موقعیتی قرار دارند. می‌بینید که گاهی اوقات جنجالهای سیاسیِ موسمی به وسیله‌ی گروهها و عناصر مختلف و بعضی از دستجات و جناحهای گوناگون سیاسی در کشور راه می‌افتد. اینها بلندگو هستند. گوینده‌ها غالباً مربوط به دشمنان آن سوی مرزها هستند که مسأله‌ای را وسطِ ذهنیّت مردم پرتاب می‌کنند تا ذهن آنها را مشغول کنند و به دنبال آن، موقع‌شناسی از بین برود و جایگاه زمانه، نیاز زمانه، موقعیت فعّالیت و عمل - این‌که امروز کشور به چه کاری احتیاج دارد - به دست فراموشی سپرده شود. بسیاری از نقشهای فرهنگی دشمن در این زمینه است.

دشمن‌شناسی نیز همین‌طور است. می‌بینید بعضی کسان ترویج می‌کنند که ما دشمن خارجی نداریم! انسان از غفلت بعضی افراد تعجّب می‌کند. من به شما عرض کنم، این انقلاب و این کشور و این حرکت عظیم، بزرگترین ضربه را بر منافع چپاولگران و غارتگران بین‌المللی وارد کرده است. اگر این حرف حقیقت دارد که انقلاب اسلامی و نظام اسلامی جلوِ منافع غارتگرانه‌ی بیگانگان را در این کشور گرفته است - که حقیقت دارد و راست است - دیگر کدام توضیحی برای اثبات وجود دشمن لازم است؟! معلوم است که دشمن کیست و چه کسی با این نظام مخالف است.

اکثر رسانه‌های دنیا در دست همان غارتگران است. رادیوها و تلویزیونها و مطبوعات و سازمانهای خبررسانی متعلق به آنهاست. غالباً در بیشتر نقاط عالم، جنگ فرهنگی و سیاسی عظیمی را علیه جمهوری اسلامی شروع کرده‌اند؛ که دنبال این جنگ فرهنگی، جنگ سیاسیِ همراه با موذیگریهای اقتصادی و فشارهای گوناگون است. اگر کسی این دشمنِ با این وضوح را نبیند، آیا چنانچه بدخواه نباشد، غافل نیست؟!

من به شما عرض کنم، هر کس امروز سعی کند نقش دشمن را در ذهنهای مردم، بی‌اهمیت و کوچک جلوه دهد - چه بداند، چه نداند - برای دشمن کار می‌کند. پس امروز هم این سه عنصر، سه عنصر اساسی است. امروز هم ما به همین سه عنصر احتیاج داریم. شما هم در نیروی هوایی به این سه عنصر احتیاج دارد.
1379/11/19

لینک ثابت
جهاد فرهنگی

بعضی کسان ترویج می‏کنند که ما دشمن خارجی نداریم! انسان از غفلت بعضی افراد تعجّب می‏کند. من به شما عرض کنم، این انقلاب و این کشور و این حرکت عظیم، بزرگترین ضربه را بر منافع چپاولگران و غارتگران بین‏المللی وارد کرده است. اگر این حرف حقیقت دارد که انقلاب اسلامی و نظام اسلامی جلوِ منافع غارتگرانه‏ی بیگانگان را در این کشور گرفته است که حقیقت دارد و راست است دیگر کدام توضیحی برای اثبات وجود دشمن لازم است؟! معلوم است که دشمن کیست و چه کسی با این نظام مخالف است.
اکثر رسانه‏های دنیا در دست همان غارتگران است. رادیوها و تلویزیون‏ها و مطبوعات و سازمانهای خبررسانی متعلق به آن‏هاست. غالباً در بیشتر نقاط عالم، جنگ فرهنگی و سیاسی عظیمی را علیه جمهوری اسلامی شروع کرده‏اند؛ که دنبال این جنگ فرهنگی، جنگ سیاسیِ همراه با موذی‏گریهای اقتصادی و فشارهای گوناگون است. اگر کسی این دشمنِ با این وضوح را نبیند، آیا چنانچه بدخواه نباشد، غافل نیست؟!1379/11/19

لینک ثابت
جهاد سیاسی

بعضی کسان ترویج می‏کنند که ما دشمن خارجی نداریم! انسان از غفلت بعضی افراد تعجّب می‏کند. من به شما عرض کنم، این انقلاب و این کشور و این حرکت عظیم، بزرگترین ضربه را بر منافع چپاولگران و غارتگران بین‏المللی وارد کرده است. اگر این حرف حقیقت دارد که انقلاب اسلامی و نظام اسلامی جلوِ منافع غارتگرانه‏ی بیگانگان را در این کشور گرفته است که حقیقت دارد و راست است دیگر کدام توضیحی برای اثبات وجود دشمن لازم است؟! معلوم است که دشمن کیست و چه کسی با این نظام مخالف است.

اکثر رسانه‏های دنیا در دست همان غارتگران است. رادیوها و تلویزیون‏ها و مطبوعات و سازمانهای خبررسانی متعلق به آن‏هاست. غالباً در بیشتر نقاط عالم، جنگ فرهنگی و سیاسی عظیمی را علیه جمهوری اسلامی شروع کرده‏اند؛ که دنبال این جنگ فرهنگی، جنگ سیاسیِ همراه با موذی‏گریهای اقتصادی و فشارهای گوناگون است. اگر کسی این دشمنِ با این وضوح را نبیند، آیا چنانچه بدخواه نباشد، غافل نیست؟!1379/11/19

لینک ثابت
احساس مسئولیت

جوانهای امروز در نیروی هوایی و در ارتش و در همه‌ی نیروهای مسلّح و در سراسر کشور و در دستگاه‌های مختلف، با یک احساس پاکِ مسئولیت و تعهّد به میدان می‌آیند. این استعداد ایرانی، این زمینه‌های فراوان کار، این امکاناتی که امروز در کشور و پای کار وجود دارد، آینده‌ی خوبی را نوید می‌دهد. دشمن چگونه می‌تواند از پدید آمدن آن آینده جلوگیری کند؟ راه اوّلش این است که این احساس تعهّد را در هر انسانِ کاری و فعّال بمیراند و از بین ببرد؛ احساس تکلیف را به لاابالیگری، بی‌مبالاتی، ولنگاری و وادادگی تبدیل کند. از راههای مختلف هم وارد می‌شوند. از راه ترویج شهوات و از راه طعمه‌های مالی و سایر راه‌ها وارد می‌شوند و انسانهای متعهّد را به یک انسان بی‌تعهّد و بی‌فایده و خنثی و ازدست‌رفته تبدیل می‌کنند.1379/11/19
لینک ثابت
لحظه‌شناسی

کار نیروی هوایی در ابتدای انقلاب، افتخاری جداگانه است؛ افتخاری نه از شیوه معمول افتخارات نیروهای نظامی، بلکه افتخار به وسیله یک حرکت عظیم انقلابی. آن جوانها - که شاید بعضی از آنها امروز در بین همین جمعیت باشند - به مرکز اقامتگاه امام - که من خودم آن‌جا بودم - آمدند. اینها سلاح و تجهیزات نظامی نداشتند؛ اما جان خودشان را کف دست گرفته و آمده بودند. برای این که اشتباه نشود، کارتهای شناسایی خودشان را در خیابان ایران سرِ دست گرفته بودند و جلو می‌آمدند. این حرکت، حرکت بزرگی بود. چه عاملی این حرکتها را به وجود می‌آورد؟
اول، احساس تعهّد است؛ نقطه مقابل ولنگاری، بی‌تعهّدی و وادادگی. یک انسان زنده در هر جا که هست - چه در مسؤولیت بالایی در فلان سازمان یا فلان نیرو یا در هر نقطه دیگر و چه در بدنه - باید احساس کند که بر دوش او یک تکلیف بزرگ هست که باید آن را به انجام برساند.
دوم، موقع‌شناسی است. اگر نیروی هوایی می‌خواست همین کار را فرضاً ده روز بعد انجام دهد، دیگر این ارزش را نداشت. ده روز بعد مسأله‌ای نبود که نیروی هوایی بخواهد به آن‌جا بیاید و اعلام حضور کند؛ وقتش همان موقع بود.
سوم، دشمن‌شناسی است.1379/11/19

لینک ثابت
شهید ستاری

البته نیروی هوایی ما از جهت رزم و وسایل رزمی هم هیچ کم و کسر ندارد. در دوران دفاع مقدّس و قبل و بعد از آن - بخصوص در آن مواقع حسّاس - نیروی هوایی چه بر روی آسمان، چه بر روی زمین، چه در داخل صفوف نزدیک به صفوف مقدّم، چه در پشت جبهه‌ها و چه در داخل پایگاهها، حامل افتخار بود. هزاران ساعت پرواز افتخارآمیز در پرونده نیروی هوایی ثبت است. ساخت وسایل زمینی - رادارها و وسایل هدایت شونده زمینی - و به کارگیری بسیار دشوار و پیچیده آنها جزو افتخارات نیروی هوایی است، که شهید ستّاری قبل از آن که فرمانده نیروی هوایی شود، یکی از قهرمانهای این میدان بود. او و بسیاری دیگر که امروز در بین شما هستند و من آنها را می‌شناسم، از همان زمان و بعد از آن زمان، در داخل جبهه‌ها لحظه به لحظه مشغول تحرّک و فعّالیت جانکاه، اما شیرین برای یک انسان متعهّد بودند. این افتخارات هم در پرونده نیروی هوایی ما هست،1379/11/19
لینک ثابت
افتخار آفرینی نیروی هوایی در 19بهمن 57

[حرکت نیروی هوایی در 19 بهمن 57] افتخارى نه از شیوه معمول افتخارات نیروهاى نظامى، بلکه افتخار به وسیله یک حرکت عظیم انقلابى[است]. آن جوانها - که شاید بعضى از آنها امروز در بین همین جمعیت باشند - به مرکز اقامتگاه امام - که من خودم آن‌جا بودم - آمدند. اینها سلاح و تجهیزات نظامى نداشتند؛ اما جان خودشان را کف دست گرفته و آمده بودند. براى این که اشتباه نشود، کارتهاى شناسایى خودشان را در خیابان ایران سرِ دست گرفته بودند و جلو مى‌آمدند. این حرکت، حرکت بزرگى بود.1379/11/19
لینک ثابت
یوم‌الله ۱۹ بهمن

خاطره روز نوزدهم بهمن ماه، از آن قبیل خاطره‌هایی است که کهنه نمیشود... آن خاطره‌ها و حادثه‌هایی کهنه نمیشود که حامل یک پیام باشد؛ و این پیام مخصوص یک دوره نیست؛ مربوط به همیشه است. به تاریخ هم که نگاه کنید، میلیاردها حادثه بزرگ و نیمه بزرگ اتّفاق افتاده، ولی امروز هیچ کس از آنها چیزی نمیداند؛ اما بعضی از حوادث هم اتفاق افتاده که هرگز گمان کهنه شدن هم در آنها نمیرود. این حادثه - یعنی آمدن عناصری از نیروی هوایی، از حاشیه‌ها و از محیطهای دور به مرکز دایره انقلاب - از آن حادثه‌هاست.1379/11/19
لینک ثابت
یوم‌الله ۱۹ بهمن

خاطره روز نوزدهم بهمن ماه، از آن قبیل خاطره‌هایی است که کهنه نمیشود... آن خاطره‌ها و حادثه‌هایی کهنه نمیشود که حامل یک پیام باشد؛ و این پیام مخصوص یک دوره نیست؛ مربوط به همیشه است. به تاریخ هم که نگاه کنید، میلیاردها حادثه بزرگ و نیمه بزرگ اتّفاق افتاده، ولی امروز هیچ کس از آنها چیزی نمیداند؛ اما بعضی از حوادث هم اتفاق افتاده که هرگز گمان کهنه شدن هم در آنها نمیرود. این حادثه - یعنی آمدن عناصری از نیروی هوایی، از حاشیه‌ها و از محیطهای دور به مرکز دایره انقلاب - از آن حادثه‌هاست. جالب این‌جاست که این افتخار برای نیروی هوایی - که یک نیروی رزمی است - از راهی جز راه تحرّک رزمی به دست آمد. ارتشها معمولاً افتخارات خودشان را در میدانهای کارکرد وسایل رزمی به دست می‌آورند؛ اما نیروی هوایی ما با یک حرکت عظیم انقلابی، افتخار جداگانه‌ای را کسب کرد... آن کار نیروی هوایی در ابتدای انقلاب، افتخاری جداگانه است؛ افتخاری نه از شیوه معمول افتخارات نیروهای نظامی، بلکه افتخار به وسیله یک حرکت عظیم انقلابی. آن جوانها - که شاید بعضی از آنها امروز در بین همین جمعیت باشند - به مرکز اقامتگاه امام - که من خودم آن‌جا بودم - آمدند. اینها سلاح و تجهیزات نظامی نداشتند؛ اما جان خودشان را کف دست گرفته و آمده بودند. برای این که اشتباه نشود، کارتهای شناسایی خودشان را در خیابان ایران سرِ دست گرفته بودند و جلو میآمدند. این حرکت، حرکت بزرگی بود.1379/11/19
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی