تقوا «حصار» است. تقوا همان مراقبت دائمی شما از خودتان است.1378/03/10
لینک ثابت
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحهی قبلی اینجا کلیک کنید.
تقوا «حصار» است. تقوا همان مراقبت دائمی شما از خودتان است.1378/03/10 لینک ثابت ملاک، کسب رضای خداست؛ هیچ چیز دیگر را ملاک ندانید.1378/03/10 لینک ثابت وقتی که دین باشد و احساس تکلیف شود، همهی نیروهای بشری در خدمت این احساس قرار میگیرد1378/03/10 لینک ثابت ببینید تکلیف شرعیتان چیست؛ هرچه که تکلیف شرعی شما بود، به آن عمل کردید، پیش خدای متعال مأجورید. البته باید برای فهمیدن موضوع و حکم شرعی، انسان چشمهایش را باز کند و تلاش نماید - در این شکّی نیست - اما اگر شما برای ادای تکلیف شرعی تلاش کردید و اشتباه کردید، درعینحال شما اجر دارید؛ این بد است؟! این معاملهی بدی با خداست؟! «من کان للَّه کان اللَّه له»(1)؛ هرکس برای خدا کار کند، خدا هم همهی این قدرت عظیم خود را برای او، در جهت او و در خدمت او قرار خواهد داد. فرموده است: «والّذین جاهدوا فینا لنهدیّنهم سبلنا»(2)؛ هدایت هم میکند. وقتی شما برای او تلاش کردید، نمیگذارد در گمراهی بمانید؛ هدایت هم میکند.1378/03/10 1 )
بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج 79، ص 197 ؛ روضة المتقين ، محمد تقی مجلسی، ج13 195؛ الوافی، فیض كاشانی، ج 8، ص 784 ؛ من كان لله كان الله له و من أصلح أمر دينه أصلح الله أمر دنياه و من أصلح ما بينه و بين الله أصلح الله ما بينه و بين الناس ترجمه: هر كس كه از برای خدا باشد، خداوند برای اوست، و هر كس امر دینش را اصلاح نماید خداوند امر دنیایش را اصلاح كند و هر كس آنچه را ميان او و خداست اصلاح نمايد، خداوند آنچه را بين او و مردم است اصلاح كند. 2 )
سوره مبارکه العنكبوت آیه 69
لینک ثابت
وَالَّذينَ جاهَدوا فينا لَنَهدِيَنَّهُم سُبُلَنا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ المُحسِنينَ ترجمه: و آنها که در راه ما (با خلوص نیّت) جهاد کنند، قطعاً به راههای خود، هدایتشان خواهیم کرد؛ و خداوند با نیکوکاران است. در این مسائل خطّی و خطوطی و نزاعی و دعوا و خطکشیها و امثال اینها کاری نداریم که اینها درست است یا غلط است مهم این است که اگر همهی اطراف قضیه که معتقد به مبانی اسلام و ارزشهای انقلاب اسلامی و ارزشهای اسلامند، چنانچه معیارشان همین باشد که بخواهند رضای خدا را کسب کنند، هیچکدام از اینها به انقلاب ضرر نخواهد زد؛ اما اگر این معیار و ملاک نبود؛ دنبال رضای خدا نبودیم، دنبال هواها و هوسها و خواستهها و خودخواهیها و خودبینیها بودیم، طبیعی است که دهها و صدها مشکل به وجود خواهد آمد؛ دهها و صدها منفذ برای نفوذ دشمن به وجود خواهد آمد و خدای متعال هم ما را هدایت نخواهد کرد. اگر ما رضای الهی را هدف قرار ندهیم، از هدایت الهی هم به گمان زیاد محروم خواهیم ماند. البته یکوقت هم ممکن است تفضّلًا لطفی در حق ما بشود، اما نمیتوانیم دیگر به هدایت الهی مطمئن باشیم و سکون نفس داشته باشیم. این سکون نفس، آن وقتی پیش خواهد آمد که ما هدفمان را رضای خدا قرار دهیم؛ بخصوص شما برادران و خواهران عزیز نماینده، چون جای مهمی نشستهاید، این را باید در همه جا معیار خودتان قرار دهید. در درجهی اوّل، این مسائل دوستیها و دشمنیها را بر اساس این تفسیر کنید؛ نه اینکه رضای خدا را براساس آنها توجیه کنید. شما بحمد اللّه در این سه سالی که بر عمر این مجلس گذشته است، کارهای بزرگی هم کردهاید و در این سال آینده هم کارهای بزرگ و مهمّی دارید؛ برنامهی سوم توسعه را دارید، برنامهی قانون بودجهی سال آینده را دارید؛ در همهی اینها ملاحظه کنید که رضای الهی چیست؛ آنچه که نشانهی اسلامیّت و پیروی از قرآن در این نظام است، چیست؛ آن را بایستی محکم حفظ کنید و نگهدارید. خدای متعال هم کمک خواهد کرد؛ کمااینکه بحمد اللّه تاکنون هم شما را کمک کرده است.1378/03/10 لینک ثابت دستگاه مقنّنه طبیعتش این است که برای جریان امور به وسیلهی قوه مجریّه، خطوطی را ترسیم کند؛ این کار را با دقّت و با وجدان حقیقیِ کاری انجام دهد که بحمد اللّه تاکنون اینطور بوده است. من واقعاً شایسته میدانم و وظیفهی خودم میدانم که از یکایک نمایندگان محترم، بخصوص از هیئترئیسهی محترم، بخصوص از شخص رئیس محترم مجلس، بهخاطر حُسن ادارهی این جلسات تشکّر کنم. مجلس ما، برخلاف آنچه که انسان در بسیاری از مجالس دنیا مشاهده میکند که مرکز نزاعها و کشمکشها و آشوبها و معاملات بسیار زشت و خلاف دین و شرع هستند، اینطور نیست. این ارزش است؛ این را با همهی وجود نگهدارید.1378/03/10 لینک ثابت گفتن این حرفها كه مجلس مركز آراءِ مردم است، مظهر ارادهی مردم است، ادارهكنندهی حقیقی كشور در سایهی قوانین است، یك مرحله است؛ عمل به اینها و تحقّق اینها یك مرحلهی دیگر است. آنچه ما در جمهوری اسلامی به آن سرافرازیم، این دومی است، و الّا در همه جای دنیا و در همهی زمانها این حرفها گفته میشود. زمانهای بعد از مشروطیت، در همین كشور ما هم این حرفها بود. میگفتند مجلس، میگفتند قانون، میگفتند انتخاب؛ لیكن میان حقیقت و آنچه كه اتّفاق میافتاد و واقعیت امر بود، با آنچه كه گفته میشد، فاصلههای زیادی وجود داشت. مردم ما حقیقتاً از دوران مشروطیت تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، حضور خود را در ادارهی كشور به شكل قانونگذاری تجربه نكرده بودند؛ شاید یك یا دو دورهی دوساله در اوایل كار مجلس شورای ملی مثلًا دورهی دوم، سوم؛ آن هم با مناقشات و خدشههایی تا حدودی این معانی را با خود داشت؛ اما آنچه بود، حرف بود؛ بر روی كاغذ بود؛ در امواج هوا بود، یواشیواش همان هم نبود! اینطوری است كه وقتی انحراف عمیق شود، مردم خودشان را ملزم هم نمیدانند كه حتّی در زبان هم نام حقیقت را بیاورند؛ خطر اینجاست. در دورهی قبل از پیروزی انقلاب، اینگونه بود. در سالهای متمادی دیگر، حتی اسمی از آراءِ مردم و ادّعا و افتخار به این حرفها هم دیگر باب نبود؛ همه چیز صوری و دروغین بود؛ مصنوعی و ساختگی بود؛ هم در دوران دیكتاتوری صریح، كه عبارت بود از دوران رضاخانی و اواخر دوران محمّد رضا؛ هم در دوران میانه كه یك مقدار پوشیده و خفی بود، مردم رأیی نداشتند، مجلس وجود نداشت، نمایندهای نبود؛ دستوری و فرمایشی بود. انسان وقتی تاریخ آن دوره را میخواند حالا برههای را كه خود ما در این اواخر شاهدش بودیم، و نیز آن قبلیها را هم وقتی انسان میخواند میبیند كه چگونه بوده است. از مدّتی قبل از آنكه وقت انتخابات شود، انتخابات فراهم میكردند؛ كار محافل شروع میشد؛ اصرارها، التماسها، تقرّبها، خوشرقصیها؛ برای اینكه خود را در لیست دولت داخل كنند؛ صریح میگفتند لیست دولت، لیست دربار؛ حیا هم نمیكردند! انقلاب اسلامی در میان كارهای عظیمی كه در این كشور و در تاریخ ما انجام داد، این كار عظیم را هم انجام داد كه مردم ما طعم حكومت مردم در وضع قوانین را چشیدند.1378/03/10
بیانات در دیدار نمایندگان مجلس
لینک ثابت
دستاوردهای انقلاب اسلامی, دستاوردهای جمهوری اسلامی, انحراف مشروطه, اداره کشور توسط مردم, حضور مردم در صحنه, تاریخ نهضت مشروطیت روایت تاریخی این استقلالی كه بحمد اللّه قوهی مقنّنهی ما دارد، چیز خیلی باارزشی است. استقلال، به معنای دعوا كردن با دولت و مسئولان اجرایی نیست؛ به معنای ضدّیت و مخالفت نیست همهی قوا باید باهم همدست و همكار باشند و به هم كمك كنند استقلال به معنای این است كه مصلحت كشور و مصلحت مردم نباید فدای هیچچیز شود. دستگاه مقنّنه طبیعتش این است كه برای جریان امور به وسیلهی قوه مجریّه، خطوطی را ترسیم كند؛ این كار را با دقّت و با وجدان حقیقیِ كاری انجام دهد كه بحمد اللّه تاكنون اینطور بوده است. من واقعاً شایسته میدانم و وظیفهی خودم میدانم كه از یكایك نمایندگان محترم، بخصوص از هیئترئیسهی محترم، بخصوص از شخص رئیس محترم مجلس، بهخاطر حُسن ادارهی این جلسات تشكّر كنم. مجلس ما، برخلاف آنچه كه انسان در بسیاری از مجالس دنیا مشاهده میكند كه مركز نزاعها و كشمكشها و آشوبها و معاملات بسیار زشت و خلاف دین و شرع هستند، اینطور نیست. این ارزش است؛ این را با همهی وجود نگهدارید.1378/03/10 لینک ثابت در این مسائل خطّی و خطوطی و نزاعی و دعوا و خطکشیها و امثال اینها - کاری نداریم که اینها درست است یا غلط است - مهم این است که اگر همه اطراف قضیه که معتقد به مبانی اسلام و ارزشهای انقلاب اسلامی و ارزشهای اسلامند، چنانچه معیارشان همین باشد که بخواهند رضای خدا را کسب کنند، هیچکدام از اینها به انقلاب ضرر نخواهد زد؛ اما اگر این معیار و ملاک نبود؛ دنبال رضای خدا نبودیم، دنبال هویها و هوسها و خواستهها و خودخواهیها و خود بینیها بودیم، طبیعی است که دهها و صدها مشکل بهوجود خواهد آمد؛ دهها و صدها منفذ برای نفوذ دشمن بهوجود خواهد آمد و خدای متعال هم ما را هدایت نخواهد کرد. ا1378/03/10 لینک ثابت اگر رفتار و احساسات ما اینگونه باشد و ما بتوانیم این را به خودمان تفهیم کنیم که رضای الهی از همه رضاها و از همه انگیزهها بالاتر است، اکثر مشکلات حل خواهد شد؛ خیلی از اختلافات حل خواهد شد؛ خیلی از تعارضها و کشمکشها تمام خواهد شد؛ خیلی از عقباتی که انسان خیال میکند ورود در آنها مشکل است، آسان خواهد شد. این انقلاب هم اینطوری پیروز شد؛ یعنی در برههای از زمان، به برکت حضور امام بزرگوار و روحانیت و دین در میان مردم، روح دینی بر این ملت و بر این کشور آنچنان سلطه و غلبهای پیدا کرد که بسیاری از موانع در مقابل مردم محو شد؛ هیچ عامل دیگری هم ممکن نبود بتواند چنین کار بزرگی، انجام دهد. بعضیها مینشینند تحلیلهایی میکنند که زمینه اینطور شده بود، شرایط اجتماعی و اقتصادی اینطور بود. البته بعضی از اینها معدّاتی است؛ کمک میکند، تسهیل میکند، نزدیک میکند، دور میکند؛ لیکن اینها هیچکدام عامل نبود. ما آن وضعیت را لمس کردهایم. قبل از انقلاب، کسانی که در جریان اوضاع سیاسی بودند و مبارزه را با همه وجودشان حس میکردند، میدانند که روزبهروز مبارزه سختتر شده بود؛ روزبهروز امید فَرَج کمتر شده بود؛ سختگیریها بیشتر شده بود؛ راههای غلبه بر «حرکت مبارزی» پیچیدهتر و مدرنتر و همهجانبهتر شده بود؛ اما قضیه این بود که بهخاطر حضور دین و ایمان دینی در جامعه، احساس تکلیف میشد. وقتی که دین باشد و احساس تکلیف شود، همه نیروهای بشری در خدمت این احساس قرار میگیرد. طبیعت اجتماعات بشری هم این است که روی هم اثر میگذارند؛ بعضی، بعضی را وارد میدان میکنند و به دنبال خود میکشانند که آن حرکت عظیم به وجود آمد. سلسله جنبان این قضایا هم آن مردی بود که بینناوبیناللَّه در طول مدّتی که ما این مرد را از نزدیک شناختیم، برایش غیر از رضای خدا و ادای تکلیف، چیزی مطرح نبود. ادای تکلیف، چیز خیلی مهمّی است. البته کارهای گوناگون، اَشکال گوناگون، حتّی گاهی در مواردی جهتگیریهای گوناگون در آن بزرگوار بود؛ اما همه جا معیار اصلی برای او این بود که تکلیف شرعی او چیست. این برای ما درس است. ببینید تکلیف شرعیتان چیست؛ هرچه که تکلیف شرعی شما بود، به آن عمل کردید، پیش خدای متعال مأجورید. البته باید برای فهمیدن موضوع و حکم شرعی، انسان چشمهایش را باز کند و تلاش نماید - در این شکّی نیست - اما اگر شما برای ادای تکلیف شرعی تلاش کردید و اشتباه کردید، در عین حال شما اجر دارید؛ این بد است؟! این معامله بدی با خداست؟! «من کان للَّه کان اللَّه له»؛ هرکس برای خدا کار کند، خدا هم همه این قدرت عظیم خود را برای او، در جهت او و در خدمت او قرار خواهد داد. فرموده است: «والّذین جاهدوا فینا لنهدیّنهم سبلنا»؛ هدایت هم میکند. وقتی شما برای او تلاش کردید، نمیگذارد در گمراهی بمانید؛ هدایت هم میکند. شما دیدید که انقلاب پیروز شد، جنگ پیروز شد، مبارزه عمیق بنیانی با استکبار پیروز شد. وقتی که دو قطب با هم مشغول مبارزهاند و یکی از این دو قطب هدفش نابودی، یا برگرداندن، یا متوقّف کردن دیگری است، بزرگترین پیروزی برای آن طرف این است که نابود و متوقّف نشود و برنگردد. اینها در جامعهی ما اتّفاق افتاد؛ انقلاب روزبهروز قویتر شد، روزبهروز پیش رفت، روزبهروز بالهای خودش را گستردهتر کرد؛ امروز هم همینطور است.1378/03/10 لینک ثابت مجلس، عصاره ملت است؛ مظهر حکومت مردمی است؛ جایگاه تعیین مسیر حرکت دولت و ملت است؛ مظهر خواستهای مردم در زمینه سیاستهای گوناگون - چه داخلی و چه خارجی - است؛ امید مردم است؛ معتمد مردم است؛ پشتیبان دولت است؛ راهگشای کارهای اساسی برای مسؤولان نظام و کارگزاران کشور است. اینها مسائلی است که امروز بحمداللَّه در کشور ما عینیّت پیدا کرده است و بیان آنها حرف تازهای نیست.1378/03/10 لینک ثابت استقلالی که بحمداللَّه قوه مقنّنه ما دارد، چیز خیلی با ارزشی است. استقلال، به معنای دعوا کردن با دولت و مسؤولان اجرایی نیست؛ به معنای ضدّیت و مخالفت نیست - همه قوا باید با هم همدست و همکار باشند و به هم کمک کنند - استقلال به معنای این است که مصلحت کشور و مصلحت مردم نباید فدای هیچ چیز شود. دستگاه مقنّنه طبیعتش این است که برای جریان امور به وسیله قوه مجریّه، خطوطی را ترسیم کند؛ این کار را با دقّت و با وجدان حقیقىِ کاری انجام دهد که بحمداللَّه تاکنون اینطور بوده است... مجلس ما، برخلاف آنچه که انسان در بسیاری از مجالس دنیا مشاهده میکند که مرکز نزاعها و کشمکشها و آشوبها و معاملات بسیار زشت و خلاف دین و شرع هستند، اینطور نیست. این ارزش است؛ این را با همه وجود نگهدارید1378/03/10 لینک ثابت مجلس، عصاره ملت است.1378/03/10 لینک ثابت مجلس، مظهر حکومت مردمی است.1378/03/10 لینک ثابت مجلس، جایگاه تعیین مسیر حرکت دولت و ملت است.1378/03/10 لینک ثابت مجلس، مظهر خواستهای مردم در زمینه سیاستهای گوناگون است.1378/03/10 لینک ثابت |