امروز بحمدالله در کشور ما جوانان با همان سرمایهی معنویت و نورانیت و صفایی که در آنها هست، گامهای بلندی را برداشتهاند. امروز قرآن یک امر مهجور در جامعهی ما نیست. جوانان و نوجوانان با قرآن آشنا میشوند؛ طبقات مردم با قرآن انس میگیرند، ارتباط پیدا میکنند و معارف قرآن را مورد استفاده قرار میدهند؛ بسیاری از احکام اسلام هم در کشور اجرا میشود. البته ما به قدر ظرفیت و توان و به قدر آنچه که همت خود ما بود، پیش رفتهایم؛ اما این پایان راه نیست؛ این، همهی ظرفیت اسلام نیست. اگر ملتی همت کند و دلسوزان این ملت وجود خود را وقف حرکت عمومی این ملت به سمت معارف اسلامی و حقایق اسلامی کنند، آنچه که به دست آنها خواهد آمد، به قدری درخشان است که از افق حدس و گمان انسان هم خارج است. در زیر سایهی اسلام، برای پیشرفت، میدان باز است؛ هم پیشرفت علمی، هم پیشرفت عملی، هم پیشرفت اخلاقی، هم پیشرفت سیاسی، هم عزت و اعتلای مدنی و هم آزادی و عدالت و آرمانهای بزرگ انسانی. در محیط اسلامی و زیر سایهی اسلام، هیچ حجاب و حدی برای انسان وجود ندارد. بیهمتی و کمهمتی ماست، کوتاهی انسانهاست که نمیگذارد آنها از اسلام استفاده کنند. در محیط اسلامی، بازگشت به اسلام و بهره بردن از معارف اسلام، کاری عظیم است که اگر روشنفکران و اندیشمندان و دانشمندان و اهل علم و معرفت در هر کشوری از کشورهای اسلام به آن بپردازند، خواهند توانست بهرههای زیادی ببرند.1377/08/26
لینک ثابت
لزوم بهره بردن از هدایت قرآنی برای فهم صحیح اسلام
اسلام را آنچنان که فهم صحیح انسانی و در متون اصیل اسلامی هست، باید فهمید، باید دانست و با هدایت قرآنی از آن بهره برد. خودِ قرآن «تبیاناً لکلّ شی»(1) است؛ راهنماست، بیان است، خطّ است. در جوامع اسلامی، به اهل فکر و نظر تلقین میکنند - که این تلقین هم دنبالههای همان تسلّط فکری غرب و فرهنگ غربی است که از سیطرهی تفکّر اسلامی واهمه دارد - که اسلام را بایستی با ابزار و با فهم معارف غربی دانست! اینطور نیست. البته همهی معارف، انسان را آگاه میکنند و برای فهم بهتر مجهّز نمایند؛ اما اسلام را از خود اسلام باید گرفت؛ حقایق اسلام را از متون اسلام باید گرفت؛ حقایق اسلام را با مصطلحات خود اسلام بایستی دانست و فهمید و مورد عمل قرار داد. اسلام مشعل راهنمای فکر و ذهن انسانها و هدایتگر انسانهاست. قرآن، کتاب هدایت و کتاب نور است. آن کسانی که به قرآن مراجعه و تدبّر میکنند و زمینهی لازم و استعداد لازم را در خود به وجود میآورند، برای اینکه از معارف قرآن استفاده کنند، آنها میتوانند از قرآن بهره ببرند. نباید ملاحظه کرد که آنچه ما از اسلام میفهمیم، در قضاوت کسانی که با اسلام میانهای ندارند، از اسلام خوششان نمیآید و اسلام را مزاحم خودشان میدانند - چه در زمینههای اقتصادی و چه در زمینههای سیاسی - چه تأثیری دارد؛ آیا آنها خوششان میآید، آیا فهم ما را از اسلام قبول دارند یا نه؟ اسلام به عنوان هدایت انسانها در دنیایی قرار گرفت و وارد بشریت شد که از همه طرف انکار و تکذیب بود. پیامبر را با انواع تهمتها متّهم میکردند. شما قرآن را ملاحظه کنید؛ تعبیراتی که دشمنان پیامبر دربارهی پیامبر به کار میبردند(2)، تعبیراتی است که هر انسانی را که ضعیف باشد، خُرد میکند، میشکند و جرأت و جسارت او را برای بیان مراد خود از بین میبرد؛ اما پیامبر اعتنایی نکرد و حرف خدا را که بر زبان او جاری و بر دل او الهام شده بود، بیان نمود و نورانیّت کلام الهی کار خود را کرد.1377/08/26
1 )
سوره مبارکه النحل آیه 89
وَيَومَ نَبعَثُ في كُلِّ أُمَّةٍ شَهيدًا عَلَيهِم مِن أَنفُسِهِم ۖ وَجِئنا بِكَ شَهيدًا عَلىٰ هٰؤُلاءِ ۚ وَنَزَّلنا عَلَيكَ الكِتابَ تِبيانًا لِكُلِّ شَيءٍ وَهُدًى وَرَحمَةً وَبُشرىٰ لِلمُسلِمينَ
ترجمه:
(به یاد آورید) روزی را که از هر امتی، گواهی از خودشان بر آنها برمیانگیزیم؛ و تو را گواه بر آنان قرارمیدهیم! و ما این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر همه چیز، و مایه هدایت و رحمت و بشارت برای مسلمانان است!
1 )
سوره مبارکه ص آیه 4
وَعَجِبوا أَن جاءَهُم مُنذِرٌ مِنهُم ۖ وَقالَ الكافِرونَ هٰذا ساحِرٌ كَذّابٌ
ترجمه:
آنها تعجّب کردند که پیامبر بیمدهندهای از میان آنان به سویشان آمده؛ و کافران گفتند: این ساحر بسیار دروغگویی است!
1 )
سوره مبارکه غافر آیه 24
إِلىٰ فِرعَونَ وَهامانَ وَقارونَ فَقالوا ساحِرٌ كَذّابٌ
ترجمه:
بسوی فرعون و هامان و قارون؛ ولی آنها گفتند: «او ساحری بسیار دروغگو است!»
1 )
سوره مبارکه الذاريات آیه 39
فَتَوَلّىٰ بِرُكنِهِ وَقالَ ساحِرٌ أَو مَجنونٌ
ترجمه:
امّا او با تمام وجودش از وی روی برتافت و گفت: «این مرد یا ساحر است یا دیوانه!»
1 )
سوره مبارکه الذاريات آیه 52
كَذٰلِكَ ما أَتَى الَّذينَ مِن قَبلِهِم مِن رَسولٍ إِلّا قالوا ساحِرٌ أَو مَجنونٌ
ترجمه:
این گونه است که هیچ پیامبری قبل از اینها بسوی قومی فرستاده نشد مگر اینکه گفتند: «او ساحر است یا دیوانه!»
لینک ثابت
امروز بحمداللَّه در کشور ما جوانان با همان سرمایه معنویت و نورانیّت و صفایی که در آنها هست، گامهای بلندی را برداشتهاند. امروز قرآن یک امر مهجور در جامعه ما نیست. جوانان و نوجوانان با قرآن آشنا میشوند؛ طبقات مردم با قرآن اُنس میگیرند، ارتباط پیدا میکنند و معارف قرآن را مورد استفاده قرار میدهند؛ بسیاری از احکام اسلام هم در کشور اجرا میشود. البته ما به قدر ظرفیت و توان و به قدر آنچه که همّت خود ما بود، پیش رفتهایم؛ اما این پایان راه نیست؛ این، همه ظرفیت اسلام نیست. اگر ملتی همّت کند و دلسوزان این ملت وجود خود را وقف حرکت عمومی این ملت به سمت معارف اسلامی و حقایق اسلامی کنند، آنچه که به دست آنها خواهد آمد، به قدری درخشان است که از افق حدس و گمان انسان هم خارج است. در زیر سایه اسلام، برای پیشرفت، میدان باز است؛ هم پیشرفت علمی، هم پیشرفت عملی، هم پیشرفت اخلاقی، هم پیشرفت سیاسی، هم عزّت و اعتلای مدنی و هم آزادی و عدالت و آرمانهای بزرگ انسانی. در محیط اسلامی و زیر سایه اسلام، هیچ حجاب و حدّی برای انسان وجود ندارد. بیهمّتی و کمهمّتی ماست، کوتاهی انسانهاست که نمیگذارد آنها از اسلام استفاده کنند. در محیط اسلامی، بازگشت به اسلام و بهره بردن از معارف اسلام، کاری عظیم است که اگر روشنفکران و اندیشمندان و دانشمندان و اهل علم و معرفت در هر کشوری از کشورهای اسلام به آن بپردازند، خواهند توانست بهرههای زیادی ببرند.1377/08/26
لینک ثابت
من اعتقاد ندارم که بایستی هرکس فهم خود را در اسلام مطلق کند؛ نه. این فهمیدنِ اسلام و فهمیدنِ قرآن، مثل همهی استنباطها و فهمهای دیگر، احتیاج به مقدّماتی دارد؛ احتیاج به کار کردن دارد؛ احتیاج به داشتن استعدادی در حدّی دارد و با تنگنظریها، با تحجّرها و با تعصّبها سازگار نیست همچنان که با بیبندوباریها هم سازگار نیست لیکن حرف این است که آنچه از اسلام فهمیده میشود، آنچه از اسلام مورد قبول قرار میگیرد، آنچه به عنوان هدایت اسلامی جلوِ راه ما قرار میگیرد، آن را بایستی با قدرت، با شجاعت، با ایمان، با امید و با خوشبینی به آینده گرفت و رفت. راه را باید طی کرد و حرکت را باید ادامه داد و این کاری است که امروز ملت ایران میکند. امروز دولت و ملت ایران در راه اسلام ناب، در راه اسلامی که به برکت انقلاب توانستند با آن آشنا شوند، طی طریق میکنند. البته متّهم میکنند؛ گاهی میگویند متعصّبند، گاهی میگویند مرتجعند، گاهی میگویند افراطیاند، گاهی میگویند تندروند. خوب؛ بگویند. از دشمن که انتظاری نیست. ما اسلام را شناختهایم؛ به اسلام ایمان آوردهایم؛ به پیامبر اسلام عشق میورزیم؛ به راهی که میرویم، اعتقاد داریم؛ این راه را تجربه کردهایم و این راه را خواهیم رفت. ملت ایران این راه را خواهد رفت.1377/08/26
لینک ثابت
امروز بحمد اللّه در کشور ما جوانان با همان سرمایهی معنویت و نورانیّت و صفایی که در آنها هست، گامهای بلندی را برداشتهاند. امروز قرآن یک امر مهجور در جامعهی ما نیست. جوانان و نوجوانان با قرآن آشنا میشوند؛ طبقات مردم با قرآن انس میگیرند، ارتباط پیدا میکنند و معارف قرآن را مورد استفاده قرار میدهند؛ بسیاری از احکام اسلام هم در کشور اجرا میشود. البته ما به قدر ظرفیت و توان و به قدر آنچه که همّت خود ما بود، پیش رفتهایم؛ اما این پایان راه نیست؛ این، همهی ظرفیت اسلام نیست. اگر ملتی همّت کند و دلسوزان این ملت وجود خود را وقف حرکت عمومی این ملت به سمت معارف اسلامی و حقایق اسلامی کنند، آنچه که به دست آنها خواهد آمد، به قدری درخشان است که از افق حدس و گمان انسان هم خارج است. در زیر سایهی اسلام، برای پیشرفت، میدان باز است؛ هم پیشرفت علمی، هم پیشرفت عملی، هم پیشرفت اخلاقی، هم پیشرفت سیاسی، هم عزّت و اعتلای مدنی و هم آزادی و عدالت و آرمانهای بزرگ انسانی. در محیط اسلامی و زیر سایهی اسلام، هیچ حجاب و حدّی برای انسان وجود ندارد. بیهمّتی و کمهمّتی ماست، کوتاهی انسانهاست که نمیگذارد آنها از اسلام استفاده کنند. در محیط اسلامی، بازگشت به اسلام و بهره بردن از معارف اسلام، کاری عظیم است که اگر روشنفکران و اندیشمندان و دانشمندان و اهل علم و معرفت در هر کشوری از کشورهای اسلام به آن بپردازند، خواهند توانست بهرههای زیادی ببرند.
اسلام را آنچنان که فهم صحیح انسانی و در متون اصیل اسلامی هست، باید فهمید، باید دانست و با هدایت قرآنی از آن بهره برد. خودِ قرآن «تبیاناً لکلّ شیء» است؛ راهنماست، بیان است، خطّ است. در جوامع اسلامی، به اهل فکر و نظر تلقین میکنند که این تلقین هم دنبالههای همان تسلّط فکری غرب و فرهنگ غربی است که از سیطرهی تفکّر اسلامی واهمه دارد که اسلام را بایستی با ابزار و با فهم معارف غربی دانست! اینطور نیست. البته همهی معارف، انسان را آگاه میکنند و برای فهم بهتر مجهّز نمایند؛ اما اسلام را از خود اسلام باید گرفت؛ حقایق اسلام را از متون اسلام باید گرفت؛ حقایق اسلام را با مصطلحات خود اسلام بایستی دانست و فهمید و مورد عمل قرار داد. اسلام مشعل راهنمای فکر و ذهن انسانها و هدایتگر انسانهاست. قرآن، کتاب هدایت و کتاب نور است. آن کسانی که به قرآن مراجعه و تدبّر میکنند و زمینهی لازم و استعداد لازم را در خود به وجود میآورند، برای اینکه از معارف قرآن استفاده کنند، آنها میتوانند از قرآن بهره ببرند. نباید ملاحظه کرد که آنچه ما از اسلام میفهمیم، در قضاوت کسانی که با اسلام میانهای ندارند، از اسلام خوششان نمیآید و اسلام را مزاحم خودشان میدانند چه در زمینههای اقتصادی و چه در زمینههای سیاسی چه تأثیری دارد؛ آیا آنها خوششان میآید، آیا فهم ما را از اسلام قبول دارند یا نه؟ اسلام به عنوان هدایت انسانها در دنیایی قرار گرفت و وارد بشریت شد که از همه طرف انکار و تکذیب بود. پیامبر را با انواع تهمتها متّهم میکردند. شما قرآن را ملاحظه کنید؛ تعبیراتی که دشمنان پیامبر در بارهی پیامبر به کار میبردند، تعبیراتی است که هر انسانی را که ضعیف باشد، خُرد میکند، میشکند و جرأت و جسارت او را برای بیان مراد خود از بین میبرد؛ اما پیامبر اعتنایی نکرد و حرف خدا را که بر زبان او جاری و بر دل او الهام شده بود، بیان نمود و نورانیّت کلام الهی کار خود را کرد.1377/08/26
لینک ثابت
امروز کسانی که در این کشور در رأس قدرتند مسئولان این کشور، رئیسجمهور این کشور، دولت این کشور، قوای مقنّنه و قضائیّهی این کشور و نیز آحاد مردم این کشور، همه امام و راه امام و حرکت امام و قلّههای افتخار دوران امام را گرامی و عزیز میدارند و از آن صرفنظر نخواهند کرد. این تجربهی ذیقیمت دوران بیستسالهی بعد از انقلاب ماست. ما به برکت اسلام حرکت را آغاز کردیم؛ به برکت اسلام پیش رفتیم؛ به برکت اسلام افقهای آینده را در مقابل خودمان درخشان و متلألی کردیم؛ به برکت اسلام دشمن را مأیوس نمودیم؛ به برکت اسلام از بسیاری از دامهای دشمن جستیم؛ به برکت اسلام راه را به سوی آبادانی مادّی و معنوی این کشور آغاز کردیم و پیش میرویم و پیشرفتهای زیادی هم کردهایم. اینها به برکت اسلام است. آنچه داریم، از اسلام است. آنچه داریم، از قرآن داریم. آنچه داریم، از راهنماییهای آن مرد بزرگ داریم. میدانیم که ادامهی این راه است که این ملت را خوشبخت میکند و از سرچشمههای مادّی و معنوی سیراب خواهد کرد. مشکلات ما به برکت تمسّک به اسلام و استقلال در همین راه، حل خواهد شد؛ که بحمد اللّه امروز همهی مسئولان کشور با اعتقاد تام و تمام به این حقیقت، کار میکنند، زحمت میکشند و به تلاش میپردازند.1377/08/26
لینک ثابت
در هر دوره و هر زمانی، هر فردی از افراد و هر جمعی از جمعهای بشری، به قدر استعداد و ظرفیتشان، از آن استفاده میکنند؛ همچنان که مسلمانان صدر اسلام توانستند از مفهوم بعثت و حقیقتِ بعثت استفاده کنند و این نور درخشنده را به سراسر دنیای آن روز بپراکنند و انسانهای زیادی را به راه راست هدایت نمایند و به حقیقت عبودیّت بکشانند. بعد از آن، در برههای از تاریخ توانستند آنچنان مدنیّت و عظمت و دانشی در عالم پدید آورند که هنوز هم از ورای دیوارهای بلند تاریخ و فواصل طولانی تاریخ، تلألؤ آن دیده میشود و دنیا متنعّم به نعم آن پیشرفت علمی و صنعتی و فکری و معرفتی و مدنی است. در همهی اعصار هم هر وقت مسلمانان توانستند از اسلام بهرهی مناسب خودشان را بگیرند، خوشبخت شدند. هر انسانی که توانست به قدر ظرفیت خود بهره ببرد، خود را سعادتمند کرده است.آنچه در ایران اسلامی اتّفاق افتاد یعنی آن انقلاب عظیم و تشکیل این نظام اسلامی طرح و پرتوی از آن چیزی بود که اسلام برای انسانها آورد. ملت ایران زندگی بدی داشت. ملت ایران روزگار تاریکی داشت. از شأن انسانی خود، خیلی فاصله گرفته بود. به خاطر دوری از اسلام، به او از جهت علمی و انسانی و سیاسی و اقتصادی ستم شده بود. به برکت آشنایی با اسلام و معرفت اسلام، این ملت توانست با حرکتی عظیم، خود را به سرچشمهی اسلام برساند؛ احکام اسلام را برای خودش در معرض عمل قرار دهد؛ امکان عمل به این احکام را برای خودش فراهم کند؛ به اسلام بیندیشد و از آن بهره ببرد؛ در اعماق معارف اسلام غور کند و با قرآن آشنا شود.
امروز بحمد اللّه در کشور ما جوانان با همان سرمایهی معنویت و نورانیّت و صفایی که در آنها هست، گامهای بلندی را برداشتهاند. امروز قرآن یک امر مهجور در جامعهی ما نیست. جوانان و نوجوانان با قرآن آشنا میشوند؛ طبقات مردم با قرآن انس میگیرند، ارتباط پیدا میکنند و معارف قرآن را مورد استفاده قرار میدهند؛ بسیاری از احکام اسلام هم در کشور اجرا میشود. البته ما به قدر ظرفیت و توان و به قدر آنچه که همّت خود ما بود، پیش رفتهایم؛ اما این پایان راه نیست؛ این، همهی ظرفیت اسلام نیست. اگر ملتی همّت کند و دلسوزان این ملت وجود خود را وقف حرکت عمومی این ملت به سمت معارف اسلامی و حقایق اسلامی کنند، آنچه که به دست آنها خواهد آمد، به قدری درخشان است که از افق حدس و گمان انسان هم خارج است. در زیر سایهی اسلام، برای پیشرفت، میدان باز است؛ هم پیشرفت علمی، هم پیشرفت عملی، هم پیشرفت اخلاقی، هم پیشرفت سیاسی، هم عزّت و اعتلای مدنی و هم آزادی و عدالت و آرمانهای بزرگ انسانی. در محیط اسلامی و زیر سایهی اسلام، هیچ حجاب و حدّی برای انسان وجود ندارد. بیهمّتی و کمهمّتی ماست، کوتاهی انسانهاست که نمیگذارد آنها از اسلام استفاده کنند. در محیط اسلامی، بازگشت به اسلام و بهره بردن از معارف اسلام، کاری عظیم است که اگر روشنفکران و اندیشمندان و دانشمندان و اهل علم و معرفت در هر کشوری از کشورهای اسلام به آن بپردازند، خواهند توانست بهرههای زیادی ببرند.1377/08/26
لینک ثابت
امروز نظام و دولت اسلامی، از عزیزترین دولتهای جهان است. جزو برجستهترین مناطق سیاسی دنیا، این محوطهی جغرافیایی و این محوطهی سیاسی است كه امروز اینجا وجود دارد. ملت ما عزیز و سربلند است. دولت ما عزیز و سربلند است. چرخش كارها، چرخش صحیح و روان و بیاشكال و بدون معضل بزرگ است. اینها خیلی با اهمیت است؛ اینها به بركت اسلام است. آن فشارها، آن تهمتها، آن تحقیرها، آن رمیِ به تعصّب كردن، آن رمیِ به افراطیگری و تندروی كردن اثر نكرد و ملت راه خود را ادامه داد؛ امروز هم همینطور است.1377/08/26
لینک ثابت
حکومت اسلامی, دولت اسلامی, نظام جمهوری اسلامی ایران
امروز نظام و دولت اسلامی، از عزیزترین دولتهای جهان است.1377/08/26
لینک ثابت
اسلام را آنچنان كه فهم صحيح انسانى و در متون اصيل اسلامى هست، بايد فهميد، بايد دانست و با هدايت قرآنى از آن بهره برد.1377/08/26
لینک ثابت
اسلام, مسلمان, وحدت, وحدت اسلامی
مسلمانان عالم هرچه به اسلام نزديكتر شوند، طعم عزت را بهتر خواهند چشيد؛ و هرچه با يكديگر متحدتر باشند، امكان استفادهى از اسلام را بيشتر به دست خواهند آورد.1377/08/26
لینک ثابت
اسلام را آنچنان که فهم صحیح انسانی و در متون اصیل اسلامی هست، باید فهمید، باید دانست و با هدایت قرآنی از آن بهره برد. خودِ قرآن «تبیاناً لکلّ شی» است؛ راهنماست، بیان است، خطّ است. ..... قرآن، کتاب هدایت و کتاب نور است. آن کسانی که به قرآن مراجعه و تدبّر میکنند و زمینه لازم و استعداد لازم را در خود به وجود میآورند، برای اینکه از معارف قرآن استفاده کنند، آنها میتوانند از قرآن بهره ببرند.1377/08/26
لینک ثابت
در زیر سایه اسلام، برای پیشرفت، میدان باز است؛ هم پیشرفت علمی، هم پیشرفت عملی، هم پیشرفت اخلاقی، هم پیشرفت سیاسی، هم عزّت و اعتلای مدنی و هم آزادی و عدالت و آرمانهای بزرگ انسانی1377/08/26
لینک ثابت
مسلمانان عالم هرچه به اسلام نزدیکتر شوند، آن طعم عزّت را بهتر خواهند چشید؛ و هرچه با یکدیگر متّحدتر باشند، امکان استفاده از اسلام را بیشتر به دست خواهند آورد1377/08/26
لینک ثابت
امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه)
امام بزرگوار ما وقتی وارد میدان عمل شد، آن هنگامی که در دنیا بر همه معلوم گردید که این انسان بزرگ تصمیم جدّی دارد که بر طبق اسلام عمل کند و حکومت اسلام را تشکیل دهد، همان دستگاههای تبلیغاتی که قبلاً درباره امام شاید تعبیرات ستایشآمیزی هم به کار میبردند، شروع کردند به بیان تعبیرات اهانتآمیز و تهمت آمیز و تحقیرآمیز هم نسبت به امام، هم نسبت به پیام او، هم نسبت به جامعه اسلامی، هم نسبت به اصل نظام اسلامی. اما امام اعتنایی نکرد... همه سعی دشمنان اسلام و دشمنان این نظام این است که این ملت را نسبت به گذشته خود بیاعتقاد کنند...؛ آن دوران دهساله مشعشع حیات امام بزرگوار؛ آن دورانی که آن مرد الهی و معنوی و روحانی و نادر و حقیقتاً کمنظیر در تاریخ، در میان ما زنده بود، با ما حرف میزد، ما را راهنمایی میفرمود، چشمها را خیره میکرد، دشمنان خود را به اعجاب و تحسین وامیداشت و با مهارت و قدرت، این ملت بزرگ را از دشوارترین گردنههای تاریخِ خود عبور میداد؛ آن دورانی که قاعدهای برای این ملت شد که بر اساس آن حرکت کند. میخواهند اینها را نفی کنند و از دست این ملت بگیرند. میخواهند اینها را در ذهن این ملت، محکوم کنند و محتاج اصلاح معرفی نمایند!1377/08/26
لینک ثابت
امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه)
دوران دهساله مشعشع حیات امام بزرگوار چشمها را خیره میکرد، دشمنان خود را به اعجاب و تحسین وامیداشت.1377/08/26
لینک ثابت