خودسازی دائمی، از شعارهای همیشه زنده نظام اسلامی جمهوری اسلامی و نظام اسلامی که یک ملت برای آن این همه زحمت کشیده و فداکاری کرده است، نظامی است که اسلام در دل و در عمل و در وجود یکایک افراد، وجود داشته باشد. اینطور نیست که بگوییم «نظام، اسلامی شد»، اما اداره، فاسد باشد؛ رشوهگیری رواج داشته باشد؛ بدخواهی و بددلی، همه جا باشد؛ سوء عمل و بدکارگی باشد؛ بیکارگی باشد؛ تنبلی باشد! اینکه نظام اسلامی نیست. نظام اسلامی آن است که انسانها هر کدام، هر روز درصدد بهتر کردن خودشان باشند. در نظام اسلامی، یکی از شعارهای همیشه زندهاش این است که: «من استوی یوماه فهو مغبون.»(1) من و شما اگر امروزمان مثل دیروز باشد، مغبونیم و سرمان کلاه رفته است. امروز باید جلوتر از دیروز باشیم. از همه جهت، از جمله، از جهات معنوی. در نظام اسلامی، یکی از شعارهای همیشه زنده این است که هر کسی باید در صدد خودسازی باشد. باید بر گناهان خود گریه کند؛ از بدیهای خود استغفار و توبه کند؛ کارهای خوب خود را زیاد کند؛ کارهای بدش را کم کند و هر ارتباط غلطی را تبدیل به ارتباط درست کند. اگر نظام اسلامی این است، ما نمیتوانیم قبول کنیم که در نقطهای از ادارهای، بدکاری و بیکارگی و شایعهپراکنی باشد. چند نفر حقوق دولت را بگیرند و بنشینند صبح تا ظهر شایعهپراکنی کنند، حرف مفت بزنند، دلسردی و یأس ایجاد کنند و آدمهای خوب را مورد طعن و اهانت و مسخره قرار دهند! مگر چنین چیزی میشود؟! آن وقت، در کنار آنها هم یک عده آدمهای مؤمن، مشغول کار باشند. این و آن یکسانند؟ هرگز چنین چیزی نیست.1371/06/04
معانيالأخبار ، شیخ صدوق ص342 ؛
امالي صدوق ، شیخ صدوق ص 668 ؛
إرشادالقلوب ،حسن بن ابى الحسن ديلمى ج 1 ص 87؛
بحارالأنوار ، علامه مجلسی ج 68 ص 173؛
من استوى يوماه فهو مغبون و من كان آخر يوميه خيرهما فهو مغبوط و من كان آخر يوميه شرهما فهو ملعون و من لم ير الزيادة فی نفسه فهو إلى النقصان و من كان إلى النقصان فالموت خير له من الحياة ترجمه: هر كس كه (كردار نيك) دو روزش برابر باشد مغبون گشته است، و كسى كه پايان دو روزش بهترين لحظات آن دو روزش باشد همه آرزوى او را كشند و بر او رشك برند، شخص كه آخر دو روزش بدترين اوقات آن دو روز باشد، از نيكى و رحمت خدا دور شده است. و آن كس كه بهتر شدنى در خود نبيند، پس او رو به كاهش نهاده، و كسى كه رو به كاهش باشد، مرگ برايش از زندگانى بهتر است.
زن مسلمان ایرانی تأکید میکنم، نسبت به رفتار زن و مرد و پوشش زنان در داخل ادارات. بعضی شکوه دارند؛ گله دارند. خانوادههای شهدا و زنان مؤمن به ما شکایت میکنند. به اینجا تلفن میکنند، نامه مینویسند، یا ما را که میبینند، مکرر میگویند که رفتار بعضی از زنان جامعهی ما، رفتار مناسب و شایستهی شأن زن مسلمان نیست. با اصلاح این زنانی که در ادارات مشغول کارند، بخش عمدهای از این موضوع، اصلاح میشود. این بانوان مسلمانی که در اداراتند، باید رفتارشان، لباسشان، زیشان و منششان مسلمانی باشد؛ و شما در این زمینه تکلیف و مسئولیت دارید. البته با روش اسلامی؛ با همان شیوهای که نهی از منکر اسلامی دارد و نه با روشهای غیر اسلامی و خشونتهای نادرست.1371/06/04
انجمنهای اسلامی دانشجویان انجمن اسلامی لازم است. باید باشد. با قوت هم باید کار کند و هدفهای اولیهی خود را که سازمان تبلیغات اسلامی، اساسنامهای هم برای آنها تنظیم کرده است، پیش رو داشته باشد.1371/06/04
اسلام, مقاومت روزبهروز در این کشور باید اسلام ریشهدارتر، عمیقتر، عملیتر و در زندگی مردم حاضرتر باشد تا بتواند مقاومت کند؛ والّا، مقاومت نخواهد کرد.1371/06/04
امر به معروف و نهی از منکر زنان با پوشش مناسب میآیند. مردان و زنان ارتباطات و برخوردشان در داخل اداره، متین و محترمانه است. این محیط، اسلامی است. شما باید کاری کنید که محیط، اینگونه شود. با عواملی که محیط را از شکل اسلامی خارج میکنند، مقابله کنید. با گفتار، با سخنرانی، با پخش جزوات مناسب، با تذکرات بجا، با امر به معروف و نهی از منکر؛ که وظیفهی شما در داخل محیط کارهایتان و در همهی جاهاست. با این روشها، کاری کنید که فضا، فضای اسلامی شود. یعنی هرکس وارد این اداره شد، وارد این شرکت دولتی شد، وارد این کارخانه شد، احساس کند اینجا جای مسلمانان است، و محیط، اسلامی است. این وظیفهی عمدهی شماست و همه موظفند در این وظیفه به شما کمک کنند. همهی تشکیلات؛ بخصوص مدیریتی که شما با او کار میکنید، موظفند در این راه به شما کمک کنند و کارهای شما را تسهیل نمایند.1371/06/04
خودی و غیرخودی کارخانهها در اوایل انقلاب، محل امیدی برای ضد انقلاب بود تا بلکه بتواند از ناحیهی ایجاد اختلال در تولید، جمهوری اسلامی را دچار دردسر و مشکل کند. دیدند اینجا هم، انجمنهای اسلامی به صورت زنده و شاداب و فعال حضور دارند. در بازار نیز همینطور. کسانی در بازار بودند که میخواستند از اوضاع سوء استفاده کنند و جیبهای خودشان را در آشفته بازار اوایل انقلاب، پر کنند. در دانشگاهها همین انجمنها را دیدند؛ در سطح کشور و در محلات و همه جا. وقتی تحلیلگران به اوضاع ایران نگاه کردند و دیدند که سطح جامعه، در هر جایی که نگاه میکنند، پوشیده از انجمنهای اسلامی و نام و عنوان و نشانههای آنهاست، از توانایی نظام اسلامی در عجب شدند. نظام اسلامی را تحسین کردند. گفتند: «عجب! ببینید چطور این نظام اسلامی توانسته است در همه جا، عناصر خودی و مخلص را جایگزین کند، تا بتواند هدفهای این نظام را در ادارات، در کارخانهها، در بازار، در محله، در مدرسه، در دانشگاه، در شرکتها و همه جا تحقق بخشد و از آن هدفها پشتیبانی کند!» ما آن روز این حرفها را شنیدیم. دیدیم که بعضی از تحلیلگران دنیا، پدیدهی «انجمن اسلامی» را یک پدیده شگفتآور و تحسینبرانگیز دانستند. انجمنها هم انصافا خیلی مفید واقع شدند و خدمات زیادی کردند. حال یک سؤال در این زمینه این است؛ که «آیا دوران انجمنهای اسلامی پایان یافته است؟ آیا دوران انجمنهای اسلامی، اصلا پایان مییابد؟» باید به این سؤال، جواب بدهیم.1371/06/04
حضور زنده و فعال انجمن های اسلامی در اوایل انقلاب یک روز، وقتی تحلیلگران در سرتاسر دنیا، مشاهده کردند که در سطح کشور، مجموعههایی از عناصر مؤمن و انقلابی به نام انجمنهای اسلامی حضور دارند، تعجب کردند. ادارات دولتی که ساخته و پرداختهی نظام اسلامی نبود؛ یعنی بر حسب نیازهای جامعهی اسلامی که به وجود نیامده بود! البته در میان ادارات، مردمان خوب و صالح بودند؛ کم هم نبودند. اما گزینش در این ادارات، اساس اسلامی که نبود! در دوران گذشته، با معیارهای اسلامی که کسی را در این ادارات راه نداده بودند! دیدند انجمنهای اسلامی، با این خصوصیات در ادارات و کارخانهها حضور دارند. کارخانهها در اوایل انقلاب، محل امیدی برای ضد انقلاب بود تا بلکه بتواند از ناحیهی ایجاد اختلال در تولید، جمهوری اسلامی را دچار دردسر و مشکل کند. دیدند اینجا هم، انجمنهای اسلامی به صورت زنده و شاداب و فعال حضور دارند. در بازار نیز همینطور. کسانی در بازار بودند که میخواستند از اوضاع سوء استفاده کنند و جیبهای خودشان را در آشفته بازار اوایل انقلاب، پر کنند. در دانشگاهها همین انجمنها را دیدند؛ در سطح کشور و در محلّات و همه جا. وقتی تحلیلگران به اوضاع ایران نگاه کردند و دیدند که سطح جامعه، در هر جایی که نگاه میکنند، پوشیده از انجمنهای اسلامی و نام و عنوان و نشانههای آنهاست، از توانایی نظام اسلامی در عجب شدند. نظام اسلامی را تحسین کردند. گفتند: «عجب! ببینید چطور این نظام اسلامی توانسته است در همه جا، عناصر خودی و مخلص را جایگزین کند، تا بتواند هدفهای این نظام را در ادارات، در کارخانهها، در بازار، در محله، در مدرسه، در دانشگاه، در شرکتها و همه جا تحقق بخشد و از آن هدفها پشتیبانی کند!» ما آن روز این حرفها را شنیدیم. دیدیم که بعضی از تحلیلگران دنیا، پدیدهی «انجمن اسلامی» را یک پدیده شگفتآور و تحسینبرانگیز دانستند. انجمنها هم انصافاً خیلی مفید واقع شدند و خدمات زیادی کردند.1371/06/04
حضور مردم در صحنه موضوع اصلی در دیدار امروز ما، موضوع انجمنهای اسلامی است. یک روز، وقتی تحلیلگران در سرتاسر دنیا، مشاهده کردند که در سطح کشور، مجموعههایی از عناصر مؤمن و انقلابی به نام انجمنهای اسلامی حضور دارند، تعجّب کردند. ادارات دولتی که ساخته و پرداخته نظام اسلامی نبود؛ یعنی بر حسب نیازهای جامعه اسلامی که به وجود نیامده بود! البته در میان ادارات، مردمان خوب و صالح بودند؛ کم هم نبودند. امّا گزینش در این ادارات، اساس اسلامی که نبود! در دوران گذشته، با معیارهای اسلامی که کسی را در این ادارات راه نداده بودند! دیدند انجمنهای اسلامی، با این خصوصیات در ادارات و کارخانهها حضور دارند. کارخانهها در اوایل انقلاب، محل امیدی برای ضدّ انقلاب بود تا بلکه بتواند از ناحیه ایجاد اختلال در تولید، جمهوری اسلامی را دچار دردسر و مشکل کند. دیدند اینجا هم، انجمنهای اسلامی به صورت زنده و شاداب و فعّال حضور دارند. در بازار نیز همینطور. کسانی در بازار بودند که میخواستند از اوضاع سوء استفاده کنند و جیبهای خودشان را در آشفته بازار اوایل انقلاب، پر کنند. در دانشگاهها همین انجمنها را دیدند؛ در سطح کشور و در محلّات و همه جا. وقتی تحلیلگران به اوضاع ایران نگاه کردند و دیدند که سطح جامعه، در هر جایی که نگاه میکنند، پوشیده از انجمنهای اسلامی و نام و عنوان و نشانههای آنهاست، از توانایی نظام اسلامی در عجب شدند. نظام اسلامی را تحسین کردند. گفتند: «عجب! ببینید چطور این نظام اسلامی توانسته است در همه جا، عناصر خودی و مخلص را جایگزین کند، تا بتواند هدفهای این نظام را در ادارات، در کارخانهها، در بازار، در محلّه، در مدرسه، در دانشگاه، در شرکتها و همه جا تحقّق بخشد و از آن هدفها پشتیبانی کند!» ما آن روز این حرفها را شنیدیم. دیدیم که بعضی از تحلیلگران دنیا، پدیده «انجمن اسلامی» را یک پدیده شگفتآور و تحسینبرانگیز دانستند. انجمنها هم انصافاً خیلی مفید واقع شدند و خدمات زیادی کردند. حال یک سؤال در این زمینه این است؛ که «آیا دوران انجمنهای اسلامی پایان یافته است؟ آیا دوران انجمنهای اسلامی، اصلاً پایان مییابد؟» باید به این سؤال، جواب بدهیم .در جواب، بنده عرض میکنم که دوران انجمنهای اسلامی در نظام جمهوری اسلامی پایان نیافته است. اگر هم فرض کنیم روزی برسد که ما به انجمنهای اسلامی احتیاجی نداشته باشیم، آن روز، امروز نیست. آن روز، وقتی است که اگر به ادارات، به مؤسّسات، به کارگاهها و به هر جا نگاه کنیم، ببینیم آن قدر همه خوب شدهاند و رفتار همه آن قدر عالی شده است که دیگر احتیاجی به انجمن اسلامی نیست. یعنی نه خطایی صورت بگیرد و نه پای کجی گذاشته شود؛ نه حرف غلطی بر زبانها جاری گردد و نه در جایی عناصر بدخواه و بد دل وجود داشته باشند. همه مؤمن، همه سالم، همه صادق، همه مشغول به کار، همه انقلابی، همه پر توان و تلاش. آن وقت و در آن شرایط، همه این ادارات و مؤسّسات، انجمن اسلامی است.1371/06/04
شهدای دولت, شهید رجائی, شهید باهنر لازم میدانم كه یاد شهید رجایی و شهید باهنر را هم كه انصافاً و حقّاً، الگوی دو چهره انقلابی مؤمن و خالص بودند و زندگی و شهادتشان، درس آموز بود، تجدید كنم و گرامی بدارم1371/06/04
استقامت ملتها, مقاومت اسلامی مىبینید در همین کشور اروپایى بوسنى، با اینکه آن همه علیه مسلمانان از همه طرف خباثت و سنگدلى مىشود، مبارزه مىکنند؟! هیچ کدام از این کشورهاى اروپایى و مجامع بینالمللى در برخورد بااین مظلومین، صادق برخورد نکردند. فشار از همه طرف رو به آنهاست. برخى کمکها از طرف بعضى جاها به آنها مىشود؛ لکن نیازشان بیش از این کمکهاست. اما مىبینید درعینحال، چطور ایستادهاند و مقاومت و مبارزه مىکنند! به ما اطّلاع مىدهند که «ما براى حفظ اسلام، تا آخر ایستادهایم.»در همه جاى دنیا، امروز مسلمانان چنین امیدى دارند. این، به برکت برافراشته شدن پرچم اسلام در اینجا و به دست شما ملت مؤمن و مسلمان است. روزبهروز اینجا باید اسلام ریشهدارتر، عمیقتر، عملىتر و در زندگى مردم حاضرتر باشد تا بتواند مقاومت کند؛ والّا، مقاومت نخواهد کرد.1371/06/04
حجاب من بخصوص تأکید میکنم، نسبت به رفتار زن و مرد و پوشش زنان در داخل ادارات. بعضی شکوه دارند؛ گله دارند. خانوادههای شهدا و زنان مؤمن به ما شکایت میکنند. به اینجا تلفن میکنند، نامه مینویسند، یا ما را که میبینند، مکرّر میگویند که رفتار بعضی از زنان جامعه ما، رفتار مناسب و شایسته شأن زن مسلمان نیست. با اصلاح این زنانی که در ادارات مشغول کارند، بخش عمدهای از این موضوع، اصلاح میشود. این بانوان مسلمانی که در اداراتند، باید رفتارشان، لباسشان، زىّشان و منششان مسلمانی باشد؛ و شما در این زمینه تکلیف و مسؤولیت دارید. البته با روش اسلامی؛ با همان شیوهای که نهی از منکر اسلامی دارد و نه با روشهای غیراسلامی و خشونتهای نادرست.1371/06/04
حجاب انجمنهای اسلامی، چشمی از مرکزیّت نظام در همه بخشهای نظامند. اینها چشم بینا و زبان گویای اسلام و انقلابْ در مناطق مختلف این نظامند. البته زبان گویا، یعنی اینکه مفاهیم و تعالیم اسلامی را در فضای محیط کار، احیا کنید. طوری شود که در محیط کار، اسلام حسّ شود. نه مثل دوران طاغوت که انسان وقتی به داخل محیطی میرفت، احساس میکرد در آن محیط، همه چیز ضدّ اسلام است. به یک مسلمان و به یک آدم متدیّن که میرسیدند، نگاهها از روی بغض، از روی سردی و از روی بیاعتنایی بود. رفتار زنان؛ پوشش زنان؛ برخورد مردان؛ جلفگریهایی که گاهی بعضی از مردان و زنان میکردند؛ همه چیز غیر اسلامی بود. نقطه مقابل آن، فضای اسلامی است؛ به نحوی که وقتی انسان وارد ادارهای میشود، نگاه کند ببیند آثار اسلام همه جا پیداست. وقت ظهر میشود، مردم میروند نماز. مُراجع که میآید، با او با چهره بشّاش برخورد میکنند؛ کارش را انجام میدهند و حدود اسلامی را رعایت میکنند. زنان با پوشش مناسب میآیند. مردان و زنان ارتباطات و برخوردشان در داخل اداره، متین و محترمانه است. این محیط، اسلامی است.1371/06/04