توجه قرآن به تاریخ و جزئیات آن
اگر تاریخ یک چیز اصلی نبود، قرآن با این عظمت - که اصلاً برنامهی انسانسازی و برنامهی بشریت است - تاریخ را وارد خودش نمیکرد؛ اما شما میبینید که در قرآن تاریخ هست؛ البته بخشهایی که برای بیان اهداف قرآن کارساز است. بالاخره آدم عاقل، آن چیزی که برایش کارساز است، از یک مجموعه انتخاب میکند. قرآن آنچه را که برای خودش کارساز است، انتخاب کرده است؛ حتّی در جاهایی از جزییات صرف نظر کرده؛ چون جزییات برایش کارساز نبوده است. مثلاً در قضیهی زن فرعون، این مهم است که این «زن» است؛ آن هم «زن فرعون»؛ لذا از زن فرعون اسم میبرد؛ بخصوص تکیه میکند که این کار را زن فرعون کرد، این حرف را زن فرعون زد؛ یعنی از شخصیت او - که یک چیز جزیی است - نمیگذرد؛ اما در قضیهی مؤمنِ سورهی یاسین میفرماید: «و جاء من اقصی المدینة رجل یسعی». حالا این رجل چه کسی بود، در چه سنی بود، از کدام شهر بود، وابسته به کدام طبقه بود، اینها اصلاً اهمیتی ندارد؛ یعنی در اینجا مورد نظر قرآن این نیست؛ اینجا بحث سر این است که مردی از آن ته شهر، با حالت دویدن - «یسعی» - خودش را به این جمعیت رساند که بگوید: «یا قوم اتّبعوا المرسلین».(1) آن بخشی از تاریخ که برای هدف قرآن کارساز است، آن را قرآن انتخاب میکند و به بهترین شیوه و با زیباترین و شیواترین بیانی آن را وسط میگذارد و به جزییاتش کار ندارد. البته در جایی هم به جزییات کار دارد؛ چون این جزییات مهم و کارسازند. بنابراین، تاریخ مهم است؛ از اهمیت تاریخ نبایستی صرف نظر کرد. تاریخ، عبرت است.1370/11/08
1 )
سوره مبارکه يس آیه 20
وَجاءَ مِن أَقصَى المَدينَةِ رَجُلٌ يَسعىٰ قالَ يا قَومِ اتَّبِعُوا المُرسَلينَ
ترجمه:
و مردی (با ایمان) از دورترین نقطه شهر با شتاب فرا رسید، گفت: «ای قوم من! از فرستادگان (خدا) پیروی کنید!
لینک ثابت
آن قضیهی «پاتوق» هم که شما گفتید، من البته به این پاتوقهای اینطوری عقیده دارم. خود ما در قبل از انقلاب، از این پاتوقهای روشنفکری، مذهبی داشتیم. خانهی خود من پاتوق بود. ما در مشهد و تهران جاهایی داشتیم که پاتوق بود. پاتوقسازی کار خوبی است؛ اما توجه بکنید که پاتوقسازی معلوم نیست که در یک رسانهی با این عظمت، مطلوب باشد. همانطور که خودتان هم گفتید، خاصیت پاتوق این است که هیچ گذرنامهی مشخصی ندارد و ویزا هم نمیخواهد؛ همه میتوانند بیایند؛ اصلًا باید بیایند؛ هیچ قیدوبندی ندارد.
یکوقت هست که مؤسسهیی داریم، سازمانی داریم، مجلهیی داریم، گروه تحقیقاتیای داریم؛ داشتن پاتوق خوب است؛ اما یکوقت جلوی شما بلندگویی باز است، که اگر کسی در اینجا یک تلنگر بیخودی بزند، ناگهان ده، پانزده میلیون آدم میشنوند و متوجه میشوند. من نمیدانم در اینجا شما چطور میخواهید پاتوق درست کنید؛ اصلًا میشود یا نمیشود؟ کار خطرناکی است؛ چون شما که نمیدانید آن کسی که میآید، چه نیتی دارد و چهکار میخواهد بکند.
آیا میدانید که امروز برای رواج دادن و باب کردن حرفهای باطل، چقدر سرمایهگذاری میشود؟ الآن این موارد را داریم میبینیم. اخیراً سه، چهار سال است که در ایران بعضی از روشنفکران قدیمی که در حقیقت باید به اینها «مرتجعان عالم روشنفکری» گفت دارند مجله منتشر میکنند. شما ببینید چه چیزهایی را در این
مجلات مینویسند؛ چیزهای بیاصل و چرند، فقط برای جلب توجه و انظار! جلب نظر اینقدر اهمیت پیدا کرده است! اگرچه من بعضی از این آقایان روشنفکر را از سابق میشناسم و میدانم که از قدیم هم مهمترین هدفشان اصلًا جلب توجه بود؛ یعنی همهی چیزهای دیگر درجهی دوم بود! بههرحال وقتی رسانهای به این عظمت که بلندگویش در اینجا گذاشته میشود و تا آن سر دنیا صدای این بلندگو را میشنوند رادیو اینطوری است؛ داخل کشور و خارج کشور را پوشش میدهد اینجا خیلی باید احتیاط کرد؛ باید دقت شود که چه کسی میخواهد به اینجا بیاید و چیزی بگوید و القاء مطلبی بکند؛ بههرحال کار بسیار احتیاططلبی است.1370/11/08
لینک ثابت
آن رژیم گذشته اگر با دین ارتباطی هم داشت، مسلّماً آن ارتباط از نقطهی فقاهت نبود؛ یعنی با این نقطهی فقاهت بد بود و لج میکرد. اگر هم یک نفر میخواست یکخرده من همین الآن با مسئولیتی که دارم، از بسیاری از این روشنفکرانِ به قول معروف برجعاجنشین سابق که حالا هم باز به همان شکلها از زبان مردم حرف میزنند بیشتر با مردم و در میان آنها هستم. خیال نکنید که مردم حرف رادیو و تلویزیون را قبول ندارند. البته یک عده هم ممکن است قبول نداشته باشند، یک عده هم ممکن است گوش نکنند؛ اما اکثریت قاطع مردم، آن چیزی را که شما میگویید، قبول دارند. اگر به آنها بگویند چرا این مطلب را میگویید، میگویند رادیو گفته است؛ درست عکس آنچه که در زمان گذشته بود. در زمان رژیم گذشته، اگر رادیو چیزی میگفت، مردم میگفتند این خلاف است؛ تودهی مردم اینگونه بودند. الآن اینطور نیست؛ الآن توده و متن عمومی مردم که اصل کار هم اینها هستند به حرفهای شما اعتماد دارند؛ اصلًا شما باید بیشتر هدف و مخاطبتان هم اینها باشند. البته خواص هم قاعدتاً در برنامههایی مخاطبند؛ اما شما میخواهید اینها را بسازید. اینها حرف شما را قبول میکنند، و لو شما صداگذاری هم نکنید.1370/11/08
لینک ثابت
تاریخ مهم است؛ از اهمیت تاریخ نبایستی صرف نظر کرد. تاریخ، عبرت است.1370/11/08
لینک ثابت
رژیم گذشته اگر با دین ارتباطی هم داشت، مسلّماً آن ارتباط از نقطهی فقاهت نبود؛ یعنی با نقطهی فقاهت بد بود و لج میکرد.1370/11/08
لینک ثابت
کتابهای «خانملک ساسانی»، از این قطعات تاریخی فراوان دارد؛ اگرچه «خانملک ساسانی» و یکی هم از این مورخان معاصر ما - «صفایی» - که راجع به مشروطیت زیاد کتاب نوشته است، قصهپردازند؛ یعنی اصلاً قصد اصلیشان قصهپردازی است و مثل این معرکهگیرها عمل میکنند؛ مثلاً فرض کنید به سفر حجی رفته که حوادثی هم در آن اتفاق افتاده است؛ اما وقتی که بیان میکند، آن را با آب و تاب و لعاب بیان میکند. البته در کار آنها، این جهت عیب است. اگر از نوشتهی آنها انتخاب شد، هم بایستی از لحاظ اتقان مورد بررسی قرار بگیرد، هم زبان باید بکلی عوض بشود و زبان مناسب خود شما گذاشته بشود. درعینحال این موارد خوبند و از اینگونه بخشهای تاریخی که باب پیش از خبر است، پُرند.1370/11/08
لینک ثابت
کتابهای «خانملک ساسانی»، از این قطعات تاریخی فراوان دارد؛ اگرچه «خانملک ساسانی» و یکی هم از این مورخان معاصر ما - «صفایی» - که راجع به مشروطیت زیاد کتاب نوشته است، قصهپردازند؛ یعنی اصلاً قصد اصلیشان قصهپردازی است و مثل این معرکهگیرها عمل میکنند؛ مثلاً فرض کنید به سفر حجی رفته که حوادثی هم در آن اتفاق افتاده است؛ اما وقتی که بیان میکند، آن را با آب و تاب و لعاب بیان میکند. البته در کار آنها، این جهت عیب است. اگر از نوشتهی آنها انتخاب شد، هم بایستی از لحاظ اتقان مورد بررسی قرار بگیرد، هم زبان باید بکلی عوض بشود و زبان مناسب خود شما گذاشته بشود. درعینحال این موارد خوبند و از اینگونه بخشهای تاریخی که باب پیش از خبر است، پُرند.
**اشتباه بزرگ ملی شدن صنعت نفت / پنجاه خاطره از پنجاه سال / چهل خاطره از چهل سال / خاطرههای تاریخی / رهبران مشروطه / زندگینامهی سپهبد زاهدی / وثوقالدوله / گزارشهای سیاسی علاءالملک1370/11/08
لینک ثابت
در این خاطراتی که نوشته شده، چیزهای خیلی خوب و جالب هست. …. یا مثلاً همین دو جلد کتاب خاطرات آقای «فردوست که اخیراً چاپ شده، از این چیزها فراوان دارد .1370/11/08
لینک ثابت
شما ببینید در داخل کشور ما مثلاً «فیاض لاهیجی» را که یک فیلسوف است، چه کسی میشناسد؟ اصلاً نمیخواهم او را با «کانت» و «دکارت» و امثال اینها مقایسه کنم. «ملاصدرا» را هم که معروف است، به قدر «کانت» نمیشناسند؛ چه برسد به «فیاض لاهیجی»!1370/11/08
لینک ثابت
کشتار سن بارتلمی در پاریس به خاطر تعصبات مذهبی
در تاریخ تحریف صورت گرفته، یا به تعبیر درستتر باید گفت که از تاریخ سوءاستفاده شده است. حوادث عالم، واقع شده است. آنچه را که واقع شده است، نمیشود عوض کرد؛ اما در جهت استفادههای گوناگون که حالا این استفادهها هم طیف عظیم و وسیعی را درست میکند آمدند بخشی از این واقعیتها را حذف کردند و نگذاشتند به گوش کسی برسد؛ بخشی را رنگ و لعاب دادند و یکخرده پُررنگ کردند؛ بخشی را اصلًا خلق کردند که وجود نداشته است؛ که البته شما نمونههایش را در تاریخ اسلام خودمان سراغ دارید و موارد زیادی را میدانید؛ در تاریخ جهان هم هست، در تاریخ امروز هم هست. مثلًا وقتی در باب تعصبات مذهبی صحبت میشود، چند درصد از مردم ایران، بلکه چند درصد از مردم خود اروپا خبر دارند که یک روز بر اساس تعصبات مذهبی، کشتار خونینی که به کشتار «سنبارتلمی» معروف است در شهر پاریس انجام گرفت و هزاران نفر را در یک شب کشتند؟ این یک حادثهی مذهبی است؛ یعنی جنگ بین پروتستانها و کاتولیکها بوده است. در آن زمان حکام فرانسه کاتولیک بودند؛ اما شازدهیی از خودشان که از سلسلهی «والوا» بود اتفاقاً پروتستان شده بود. ملکهی فرانسه یعنی «کاترین دومدیسی» با صدر اعظمش که یک کشیش بود و کاردینال «ریشلیو» نام داشت، نشستند تصمیمگیری کردند و یک شب تا صبح هزاران نفر را در شهر پاریس کشتند؛ فقط برای تعصب مذهبی! الآن چند درصد از مردم فرانسه از این قضیه خبر دارند؟ این قطعه اصلًا از تاریخ حذف شده است؛ نمیگذارند در دنیا منعکس بشود. از مردم ما چقدر خبر دارند؟ امروز شما ببینید اروپا چه قدر کسانی یا کشورهایی از جمله جمهوری اسلامی را به داشتن تعصب مذهبی شماتت میکند؛ اما این حادثه را از تاریخ حذف کردهاند! این سوءاستفادهی از تاریخ است. چیزهایی را هم در تاریخ جعل کردند. وقتی ما تاریخ این همسایههای خودمان را نگاه میکنیم، میبینیم که چیزهایی را جعل کردند که واقعیت ندارد. در تاریخ مدون کشور عراق، در تاریخ مدون کشور سوریّه، در تاریخ مدون کشور افغانستان، بخصوص در تاریخ مدون این جمهوریهای شوروی سابق، آنقدر حقایق حذف شده، آنقدر حقایق جعل شده، که انسان تعجب میکند.1370/11/08
لینک ثابت
هدف صدا و سیما در جمهوری اسلامی طبیعی است؛ تاثیر گذاشتن بر روی انسانها؛ كشاندن آنها به سمت آن انسانی كه اسلام و بینش انقلابی اسلامی، آن را میخواهد بسازد و به وجود بیاورد.1370/11/08
لینک ثابت
تاریخ، درس و گنجینهی اطلاعات ما از گذشتهی بشریت است؛ سرگذشت ماست.1370/11/08
لینک ثابت
تاریخ, اهمیت تاریخ, اهمیت تاریخ
اگر تاریخ یك چیز اصلی نبود، قرآن با این عظمت تاریخ را وارد خودش نمیكرد.1370/11/08
لینک ثابت
انسان باب اسلام، آن نيست كه مىنشيند ذكر مىگويد و تسبيح مىاندازد؛ يك انسان كامل از همه جهت است.1370/11/08
لینک ثابت
در تاریخ تحریف صورت گرفته، یا به تعبیر درستتر باید گفت که از تاریخ سوء استفاده شده است. حوادث عالم، واقع شده است. آنچه را که واقع شده است، نمیشود عوض کرد؛ اما در جهت استفادههای گوناگون - که حالا این استفادهها هم طیف عظیم و وسیعی را درست میکند - آمدند بخشی از این واقعیتها را حذف کردند و نگذاشتند به گوش کسی برسد؛ بخشی را رنگ و لعاب دادند و یک خرده پُررنگ کردند؛ بخشی را اصلاً خلق کردند که وجود نداشته است؛ که البته شما نمونههایش را در تاریخ اسلام خودمان سراغ دارید و موارد زیادی را میدانید؛ در تاریخ جهان هم هست، در تاریخ امروز هم هست. مثلاً وقتی در باب تعصبات مذهبی صحبت میشود، چند درصد از مردم ایران، بلکه چند درصد از مردم خود اروپا خبر دارند که یک روز بر اساس تعصبات مذهبی، کشتار خونینی - که به کشتار «سنبارتلمی» معروف است - در شهر پاریس انجام گرفت و هزاران نفر را در یک شب کشتند؟ این یک حادثهی مذهبی است؛ یعنی جنگ بین پروتستانها و کاتولیکها بوده است. در آن زمان حکام فرانسه کاتولیک بودند؛ اما شازدهیی از خودشان - که از سلسلهی «والوا» بود - اتفاقاً پروتستان شده بود. ملکهی فرانسه - یعنی «کاترین دومدیسی» - با صدراعظمش که یک کشیش بود و کاردینال «ریشلیو» نام داشت، نشستند تصمیمگیری کردند و یک شب تا صبح هزاران نفر را در شهر پاریس کشتند؛ فقط برای تعصب مذهبی! الان چند درصد از مردم فرانسه از این قضیه خبر دارند؟ این قطعه اصلاً از تاریخ حذف شده است؛ نمیگذارند در دنیا منعکس بشود. از مردم ما چهقدر خبر دارند؟ امروز شما ببینید اروپا چه قدر کسانی یا کشورهایی - از جمله جمهوری اسلامی - را به داشتن تعصب مذهبی شماتت میکند؛ اما این حادثه را از تاریخ حذف کردهاند! این سوء استفادهی از تاریخ است.1370/11/08
لینک ثابت