newspart/index2
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
توجه قرآن به تاریخ و جزئیات آن

اگر تاریخ یک چیز اصلی نبود، قرآن با این عظمت - که اصلاً برنامه‌ی انسان‌سازی و برنامه‌ی بشریت است - تاریخ را وارد خودش نمی‌کرد؛ اما شما می‌بینید که در قرآن تاریخ هست؛ البته بخشهایی که برای بیان اهداف قرآن کارساز است. بالاخره آدم عاقل، آن چیزی که برایش کارساز است، از یک مجموعه انتخاب می‌کند. قرآن آنچه را که برای خودش کارساز است، انتخاب کرده است؛ حتّی در جاهایی از جزییات صرف نظر کرده؛ چون جزییات برایش کارساز نبوده است. مثلاً در قضیه‌ی زن فرعون، این مهم است که این «زن» است؛ آن هم «زن فرعون»؛ لذا از زن فرعون اسم می‌برد؛ بخصوص تکیه می‌کند که این کار را زن فرعون کرد، این حرف را زن فرعون زد؛ یعنی از شخصیت او - که یک چیز جزیی است - نمی‌گذرد؛ اما در قضیه‌ی مؤمنِ سوره‌ی یاسین می‌فرماید: «و جاء من اقصی المدینة رجل یسعی». حالا این رجل چه کسی بود، در چه سنی بود، از کدام شهر بود، وابسته به کدام طبقه بود، اینها اصلاً اهمیتی ندارد؛ یعنی در این‌جا مورد نظر قرآن این نیست؛ این‌جا بحث سر این است که مردی از آن ته شهر، با حالت دویدن - «یسعی» - خودش را به این جمعیت رساند که بگوید: «یا قوم اتّبعوا المرسلین».(1) آن بخشی از تاریخ که برای هدف قرآن کارساز است، آن را قرآن انتخاب می‌کند و به بهترین شیوه و با زیباترین و شیواترین بیانی آن را وسط می‌گذارد و به جزییاتش کار ندارد. البته در جایی هم به جزییات کار دارد؛ چون این جزییات مهم و کارسازند. بنابراین، تاریخ مهم است؛ از اهمیت تاریخ نبایستی صرف نظر کرد. تاریخ، عبرت است.1370/11/08

1 ) سوره مبارکه يس آیه 20
وَجاءَ مِن أَقصَى المَدينَةِ رَجُلٌ يَسعىٰ قالَ يا قَومِ اتَّبِعُوا المُرسَلينَ
ترجمه:
و مردی (با ایمان) از دورترین نقطه شهر با شتاب فرا رسید، گفت: «ای قوم من! از فرستادگان (خدا) پیروی کنید!
لینک ثابت
روشنفکری

آن قضیه‏ی «پاتوق» هم که شما گفتید، من البته به این پاتوقهای این‏طوری عقیده دارم. خود ما در قبل از انقلاب، از این پاتوقهای روشن‏فکری، مذهبی داشتیم. خانه‏ی خود من پاتوق بود. ما در مشهد و تهران جاهایی داشتیم که پاتوق بود. پاتوق‏سازی کار خوبی است؛ اما توجه بکنید که پاتوق‏سازی معلوم نیست که در یک رسانه‏ی با این عظمت، مطلوب باشد. همان‏طور که خودتان هم گفتید، خاصیت پاتوق این است که هیچ گذرنامه‏ی مشخصی ندارد و ویزا هم نمی‏خواهد؛ همه می‏توانند بیایند؛ اصلًا باید بیایند؛ هیچ قیدوبندی ندارد.
یک‏وقت هست که مؤسسه‏یی داریم، سازمانی داریم، مجله‏یی داریم، گروه تحقیقاتی‏ای داریم؛ داشتن پاتوق خوب است؛ اما یک‏وقت جلوی شما بلندگویی باز است، که اگر کسی در اینجا یک تلنگر بیخودی بزند، ناگهان ده، پانزده میلیون آدم می‏شنوند و متوجه می‏شوند. من نمی‏دانم در اینجا شما چطور می‏خواهید پاتوق درست کنید؛ اصلًا می‏شود یا نمی‏شود؟ کار خطرناکی است؛ چون شما که نمی‏دانید آن کسی که می‏آید، چه نیتی دارد و چه‏کار می‏خواهد بکند.
آیا می‏دانید که امروز برای رواج دادن و باب کردن حرفهای باطل، چقدر سرمایه‏گذاری می‏شود؟ الآن این موارد را داریم می‏بینیم. اخیراً سه، چهار سال است که در ایران بعضی از روشن‏فکران قدیمی که در حقیقت باید به این‏ها «مرتجعان عالم روشن‏فکری» گفت دارند مجله منتشر می‏کنند. شما ببینید چه چیزهایی را در این‏
مجلات می‏نویسند؛ چیزهای بی‏اصل و چرند، فقط برای جلب توجه و انظار! جلب نظر این‏قدر اهمیت پیدا کرده است! اگرچه من بعضی از این آقایان روشن‏فکر را از سابق می‏شناسم و می‏دانم که از قدیم هم مهم‏ترین هدفشان اصلًا جلب توجه بود؛ یعنی همه‏ی چیزهای دیگر درجه‏ی دوم بود! به‏هرحال وقتی رسانه‏ای به این عظمت که بلندگویش در اینجا گذاشته می‏شود و تا آن سر دنیا صدای این بلندگو را می‏شنوند رادیو این‏طوری است؛ داخل کشور و خارج کشور را پوشش می‏دهد اینجا خیلی باید احتیاط کرد؛ باید دقت شود که چه کسی می‏خواهد به اینجا بیاید و چیزی بگوید و القاء مطلبی بکند؛ به‏هرحال کار بسیار احتیاططلبی است.1370/11/08

لینک ثابت
روشنفکری

آن رژیم گذشته اگر با دین ارتباطی هم داشت، مسلّماً آن ارتباط از نقطه‏ی فقاهت نبود؛ یعنی با این نقطه‏ی فقاهت بد بود و لج می‏کرد. اگر هم یک نفر می‏خواست یک‏خرده من همین الآن با مسئولیتی که دارم، از بسیاری از این روشن‏فکرانِ به قول معروف برج‏عاج‏نشین سابق که حالا هم باز به همان شکلها از زبان مردم حرف می‏زنند بیشتر با مردم و در میان آن‏ها هستم. خیال نکنید که مردم حرف رادیو و تلویزیون را قبول ندارند. البته یک عده هم ممکن است قبول نداشته باشند، یک عده هم ممکن است گوش نکنند؛ اما اکثریت قاطع مردم، آن چیزی را که شما می‏گویید، قبول دارند. اگر به آن‏ها بگویند چرا این مطلب را می‏گویید، می‏گویند رادیو گفته است؛ درست عکس آنچه که در زمان گذشته بود. در زمان رژیم گذشته، اگر رادیو چیزی می‏گفت، مردم می‏گفتند این خلاف است؛ توده‏ی مردم این‏گونه بودند. الآن این‏طور نیست؛ الآن توده و متن عمومی مردم که اصل کار هم این‏ها هستند به حرفهای شما اعتماد دارند؛ اصلًا شما باید بیشتر هدف و مخاطبتان هم این‏ها باشند. البته خواص هم قاعدتاً در برنامه‏هایی مخاطبند؛ اما شما می‏خواهید این‏ها را بسازید. این‏ها حرف شما را قبول می‏کنند، و لو شما صداگذاری هم نکنید.1370/11/08
لینک ثابت
خان ملک ساسانی

کتابهای «خان‌ملک ساسانی»، از این قطعات تاریخی فراوان دارد؛ اگرچه «خان‌ملک ساسانی» و یکی هم از این مورخان معاصر ما - «صفایی» - که راجع به مشروطیت زیاد کتاب نوشته است، قصه‌پردازند؛ یعنی اصلاً قصد اصلیشان قصه‌پردازی است و مثل این معرکه‌گیرها عمل می‌کنند؛ مثلاً فرض کنید به سفر حجی رفته که حوادثی هم در آن اتفاق افتاده است؛ اما وقتی که بیان می‌کند، آن را با آب و تاب و لعاب بیان می‌کند. البته در کار آنها، این جهت عیب است. اگر از نوشته‌ی آنها انتخاب شد، هم بایستی از لحاظ اتقان مورد بررسی قرار بگیرد، هم زبان باید بکلی عوض بشود و زبان مناسب خود شما گذاشته بشود. درعین‌حال این موارد خوبند و از این‌گونه بخشهای تاریخی که باب پیش از خبر است، پُرند.1370/11/08
لینک ثابت
صفایی، ابراهیم

کتابهای «خان‌ملک ساسانی»، از این قطعات تاریخی فراوان دارد؛ اگرچه «خان‌ملک ساسانی» و یکی هم از این مورخان معاصر ما - «صفایی» - که راجع به مشروطیت زیاد کتاب نوشته است، قصه‌پردازند؛ یعنی اصلاً قصد اصلیشان قصه‌پردازی است و مثل این معرکه‌گیرها عمل می‌کنند؛ مثلاً فرض کنید به سفر حجی رفته که حوادثی هم در آن اتفاق افتاده است؛ اما وقتی که بیان می‌کند، آن را با آب و تاب و لعاب بیان می‌کند. البته در کار آنها، این جهت عیب است. اگر از نوشته‌ی آنها انتخاب شد، هم بایستی از لحاظ اتقان مورد بررسی قرار بگیرد، هم زبان باید بکلی عوض بشود و زبان مناسب خود شما گذاشته بشود. درعین‌حال این موارد خوبند و از این‌گونه بخشهای تاریخی که باب پیش از خبر است، پُرند.

**اشتباه بزرگ ملی شدن صنعت نفت / پنجاه خاطره از پنجاه سال / چهل خاطره از چهل سال / خاطره‏های تاریخی / رهبران مشروطه / زندگینامه‏ی سپهبد زاهدی / وثوق‏الدوله / گزارشهای سیاسی علاءالملک‏1370/11/08

لینک ثابت
امانوئل کانت

شما ببینید در داخل کشور ما مثلاً «فیاض لاهیجی» را که یک فیلسوف است، چه کسی می‏شناسد؟ اصلاً نمی‏خواهم او را با «کانت» و «دکارت» و امثال اینها مقایسه کنم. «ملاصدرا» را هم که معروف است، به قدر «کانت» نمی‏شناسند؛ چه برسد به «فیاض لاهیجی»!1370/11/08
لینک ثابت
کشتار سن بارتلمی در پاریس به خاطر تعصبات مذهبی

در تاریخ تحریف صورت گرفته، یا به تعبیر درست‌تر باید گفت که از تاریخ سوءاستفاده شده است. حوادث عالم، واقع شده است. آنچه را که واقع شده است، نمی‌شود عوض کرد؛ اما در جهت استفاده‌های گوناگون که حالا این استفاده‌ها هم طیف عظیم و وسیعی را درست می‌کند آمدند بخشی از این واقعیتها را حذف کردند و نگذاشتند به گوش کسی برسد؛ بخشی را رنگ و لعاب دادند و یک‌خرده پُررنگ کردند؛ بخشی را اصلًا خلق کردند که وجود نداشته است؛ که البته شما نمونه‌هایش را در تاریخ اسلام خودمان سراغ دارید و موارد زیادی را می‌دانید؛ در تاریخ جهان هم هست، در تاریخ امروز هم هست. مثلًا وقتی در باب تعصبات مذهبی صحبت می‌شود، چند درصد از مردم ایران، بلکه چند درصد از مردم خود اروپا خبر دارند که یک روز بر اساس تعصبات مذهبی، کشتار خونینی که به کشتار «سن‌بارتلمی» معروف است در شهر پاریس انجام گرفت و هزاران نفر را در یک شب کشتند؟ این یک حادثه‌ی مذهبی است؛ یعنی جنگ بین پروتستانها و کاتولیکها بوده است. در آن زمان حکام فرانسه کاتولیک بودند؛ اما شازده‌یی از خودشان که از سلسله‌ی «والوا» بود اتفاقاً پروتستان شده بود. ملکه‌ی فرانسه یعنی «کاترین دومدیسی» با صدر اعظمش که یک کشیش بود و کاردینال «ریشلیو» نام داشت، نشستند تصمیم‌گیری کردند و یک شب تا صبح هزاران نفر را در شهر پاریس کشتند؛ فقط برای تعصب مذهبی! الآن چند درصد از مردم فرانسه از این قضیه خبر دارند؟ این قطعه اصلًا از تاریخ حذف شده است؛ نمی‌گذارند در دنیا منعکس بشود. از مردم ما چقدر خبر دارند؟ امروز شما ببینید اروپا چه قدر کسانی یا کشورهایی از جمله جمهوری اسلامی را به داشتن تعصب مذهبی شماتت می‌کند؛ اما این حادثه را از تاریخ حذف کرده‌اند! این سوءاستفاده‌ی از تاریخ است. چیزهایی را هم در تاریخ جعل کردند. وقتی ما تاریخ این همسایه‌های خودمان را نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که چیزهایی را جعل کردند که واقعیت ندارد. در تاریخ مدون کشور عراق، در تاریخ مدون کشور سوریّه، در تاریخ مدون کشور افغانستان، بخصوص در تاریخ مدون این جمهوریهای شوروی سابق، آن‌قدر حقایق حذف شده، آن‌قدر حقایق جعل شده، که انسان تعجب می‌کند.1370/11/08
لینک ثابت
صدا و سیما

هدف صدا و سیما در جمهوری اسلامی طبیعی است؛ تاثیر گذاشتن بر روی انسانها؛ كشاندن آنها به سمت آن انسانی كه اسلام و بینش انقلابی اسلامی، آن را می‌خواهد بسازد و به وجود بیاورد.1370/11/08
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی