آن چیزی که من شخصاً در آن هیچ شکی ندارم، این است که ما اگر بخواهیم این انقلاب و این بنای اسلامی را اسلامی نگهداریم، تا صد سال دیگر هم از دشمنی ابرقدرتها و تصمیم آنها بر قلعوقمع این بنا ذرهیی کم نخواهد شد. البته ابرقدرتها که میگوییم، امروز به شکل سابق موجود نیست؛ اما گردن کلفتهای دنیا و در رأسشان امریکا، بعد هم بقیهی خردهریزهایی که هستند - یعنی دنیاطلبهای عالم و طاغوتهای جهان - یک ذره با جمهوری اسلامی آشتی نخواهند کرد. البته مبادلات سیاسی و رفتوآمد و دادوستد دارند. اینها نیازهای دنیوی و نقد فعلیشان است؛ اما نیاز درازمدتشان این است که این کانون معنویت - که صلای نفی همهی ظلمها و تعدیها و بدیها را در دنیا زده - نباشد. حالا نبودنش هم دوگونه است: یا بتوانند با تبلیغات و انواع و اقسام تدابیری که دارند، از لحاظ کیفیت تغییرش بدهند؛ یا اگر نمیتوانند، آن را محو فیزیکی کنند.
در چنین شرایطی وظیفهی ما چیست؟ وظیفهی ما این است که برای مقابلهی با آن استحالهی معنوی آماده باشیم و نگذاریم این استحاله انجام بگیرد؛ نگذاریم انقلاب را از درون، پوک و پوسیده و میانتهی کنند؛ یعنی از لحاظ بنیهی معنوی، انسانها را سالم و قوی و خوب نگهداریم. همچنین خودمان را برای مقابلهی با تدبیر دوم آماده کنیم؛ یعنی از لحاظ نظامی، نیروهای نظامیمان را کارآمد و فعال نگهداریم. هر دوی اینها احتیاج به این دارد که سپاه بر خودش به طور دایمی نظارت داشته باشد، تشکیلاتش را مستحکم کند و کیفیتها را روزبهروز بالا و بالاتر ببرد.1370/02/21
لینک ثابت
آن نکتهی اصلی در باب سپاه این است که بلاشک در طول جنگ، سپاه عنصر مؤثر و تعیینکنندهی جنگ بود و اکثر فتوحاتی که ما از اول تا آخر جنگ داشتیم، با نام سپاه همراه است؛ یا منحصراً متعلق به سپاه بود، یا سپاه در آنها نقش اصلی و مهم را ایفا کرده است. این، برای چه بوده است؟ این سؤالی است که البته پاسخش هم برای همهی شما واضح است. هرچند ممکن است برای بسیاری از آیندگان ما این پاسخ واضح نباشد، لیکن همین پاسخ، راز استمرار پیروزی در صحنهی مبارزهی بزرگی است که ما همچنان درگیرش هستیم. واقعاً علت این پیروزیها و این پیشرفتها چه بود؟ پاسخ در یک جمله است: فداکاری ناشی از تدین انقلابی. تدین منهای روحیهی انقلابی، با گوشهگیری و انزوا و عدم تحرک هم میسازد؛ اما تدین با روحیهی انقلابی - که همان دین خالص و ناب و صحیح و قرآنی است - روحیه و حالتی را با خودش همراه دارد که فداکاری و ایثار و ابتکار و کوچک شمردن موانع و اتکای به خود و اعتماد مطلق و توکل به خدای متعال در آن هست.
این روحیهها موجب شد که در موارد متعددی، شماها به عنوان فئهی قلیله، بر فئات کثیره فایق بیایید. این باید حفظ بشود. مواظب باشید که این از ما گرفته نشود. اگر خدای نکرده گرفته بشود یا متزلزل گردد، موجودیت نیروی مسلح انقلابی، دیگر معنا نخواهد داشت.1370/02/21
لینک ثابت
آن نکتهی اصلی در باب سپاه این است که بلاشک در طول جنگ، سپاه عنصر مؤثر و تعیینکنندهی جنگ بود و اکثر فتوحاتی که ما از اول تا آخر جنگ داشتیم، با نام سپاه همراه است؛ یا منحصراً متعلق به سپاه بود، یا سپاه در آنها نقش اصلی و مهم را ایفا کرده است. این، برای چه بوده است؟ این سؤالی است که البته پاسخش هم برای همهی شما واضح است. هرچند ممکن است برای بسیاری از آیندگان ما این پاسخ واضح نباشد، لیکن همین پاسخ، راز استمرار پیروزی در صحنهی مبارزهی بزرگی است که ما همچنان درگیرش هستیم. واقعاً علت این پیروزیها و این پیشرفتها چه بود؟ پاسخ در یک جمله است: فداکاری ناشی از تدین انقلابی. تدین منهای روحیهی انقلابی، با گوشهگیری و انزوا و عدم تحرک هم میسازد؛ اما تدین با روحیهی انقلابی - که همان دین خالص و ناب و صحیح و قرآنی است - روحیه و حالتی را با خودش همراه دارد که فداکاری و ایثار و ابتکار و کوچک شمردن موانع و اتکای به خود و اعتماد مطلق و توکل به خدای متعال در آن هست.
این روحیهها موجب شد که در موارد متعددی، شماها به عنوان فئهی قلیله، بر فئات کثیره فایق بیایید. این باید حفظ بشود. مواظب باشید که این از ما گرفته نشود. اگر خدای نکرده گرفته بشود یا متزلزل گردد، موجودیت نیروی مسلح انقلابی، دیگر معنا نخواهد داشت؛ حرکت انقلابی سابقهداری که دنیا را به خودش متوجه کرد، معنا و تحققی نخواهد داشت. این، با تربیت دایمی دینی است، که البته آقایان محترم علمایی که تشریف دارند، و نیز دفتر نمایندگی و گروههای عقیدتی،سیاسی، زمینهساز و سررشتهدار این قضیه برای تعلیم و درس و آموزش و بعضی از مراقبتهایند؛ اما حقیقت و قوام قضیه، به اراده و خواست تکتک افراد و فرماندهان است.1370/02/21
لینک ثابت
حقیقت دین، تسلیم خدا بودن
اگر اسم اسلام کافی باشد، باید همهی مسلمینِ اسمی عزیز باشند؛ میبینیم که نیستند. آن چیزی که یک انسان و یک مجموعه را عزیز میکند، اسلام واقعی است؛ یعنی تسلیمللَّه؛ «الاسلام هو التّسلیم»(1). دین هم همین است. دین، همان تسلیم است؛ «انّ الدّین عنداللَّه الاسلام»(2). دین، تسلیم شدن در مقابل خداست؛ «و من یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه»(3). دین شما باید تسلیم شدن در مقابل خدا باشد. باید بزرگمان، کوچکمان، معممان، نظامیمان، افراد عادی جامعهمان، بخصوص مسؤولانمان، واقعاً تسلیم خدا باشند و در تصمیماتشان، برای شهوات و خواستها و اغراض شخصی خودشان، شأنی نگذارند.1370/02/21
1 )
قصار 125 :
وَ قَالَ ( عليه السلام ) : لَأَنْسُبَنَّ الْإِسْلَامَ نِسْبَةً لَمْ يَنْسُبْهَا أَحَدٌ قَبْلِي الْإِسْلَامُ هُوَ التَّسْلِيمُ وَ التَّسْلِيمُ هُوَ الْيَقِينُ وَ الْيَقِينُ هُوَ التَّصْدِيقُ وَ التَّصْدِيقُ هُوَ الْإِقْرَارُ وَ الْإِقْرَارُ هُوَ الْأَدَاءُ وَ الْأَدَاءُ هُوَ الْعَمَلُ .
ترجمه:
و آن حضرت فرمود: اسلام را آنچنان معنى كنم كه احدى پيش از من به اين صورت معنا نكرده باشد: اسلام همان تسليم بودن، و تسليم همان باور، و باور همان قبول كردن، و قبول كردن همان اقرار، و اقرار همان ادا نمودن، و ادا نمودن همان عمل كردن است
1 )
سوره مبارکه آل عمران آیه 19
إِنَّ الدّينَ عِندَ اللَّهِ الإِسلامُ ۗ وَمَا اختَلَفَ الَّذينَ أوتُوا الكِتابَ إِلّا مِن بَعدِ ما جاءَهُمُ العِلمُ بَغيًا بَينَهُم ۗ وَمَن يَكفُر بِآياتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَريعُ الحِسابِ
ترجمه:
دین در نزد خدا، اسلام (و تسلیم بودن در برابر حق) است. و کسانی که کتاب آسمانی به آنان داده شد، اختلافی (در آن) ایجاد نکردند، مگر بعد از آگاهی و علم، آن هم به خاطر ظلم و ستم در میان خود؛ و هر کس به آیات خدا کفر ورزد، (خدا به حساب او میرسد؛ زیرا) خداوند، سریع الحساب است.
2 )
سوره مبارکه آل عمران آیه 85
وَمَن يَبتَغِ غَيرَ الإِسلامِ دينًا فَلَن يُقبَلَ مِنهُ وَهُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الخاسِرينَ
ترجمه:
و هر کس جز اسلام (و تسلیم در برابر فرمان حق،) آیینی برای خود انتخاب کند، از او پذیرفته نخواهد شد؛ و او در آخرت، از زیانکاران است.
لینک ثابت
تسلیم خدا بودن راه کسب عزت و پیشرفت
شهوات و خواستهای انسان، بر انسان معمولی - نه آن برگزیدگان والا - اثر میگذارند؛ اما مهم این است که این شهوات و خواستها، در خط مشی زندگیش اثر نگذارند؛ بخصوص در آنجاهایی که با سرنوشت یک جمع، یا با سرنوشت جامعهی اسلامی سروکار دارند. در اینطور جاها باید تسلیم خدا باشد و ارادهی خدا را بر ارادهی خودش، خواست خدا را بر خواست خودش، و اهداف الهی را بر اغراض شخصی خویش غلبه بدهد. اگر اینطور شد، همین عزتی که خدای متعال به شماها، به مسلمین و به مردم ایران داد و این دوازده، سیزده سال حقیقتاً گل سرسبد ملتهای دنیا شدید، «کنتم خیر امّة اخرجت للنّاس»(1) شدید و دشمنان هم به این اعتراف کردند و پیشرفتهای زیادی نمودید، این ادامه پیدا خواهد کرد.1370/02/21
1 )
سوره مبارکه آل عمران آیه 110
كُنتُم خَيرَ أُمَّةٍ أُخرِجَت لِلنّاسِ تَأمُرونَ بِالمَعروفِ وَتَنهَونَ عَنِ المُنكَرِ وَتُؤمِنونَ بِاللَّهِ ۗ وَلَو آمَنَ أَهلُ الكِتابِ لَكانَ خَيرًا لَهُم ۚ مِنهُمُ المُؤمِنونَ وَأَكثَرُهُمُ الفاسِقونَ
ترجمه:
شما بهترین امتی بودید که به سود انسانها آفریده شدهاند؛ (چه اینکه) امر به معروف و نهی از منکر میکنید و به خدا ایمان دارید. و اگر اهل کتاب، (به چنین برنامه و آیین درخشانی،) ایمان آورند، برای آنها بهتر است! (ولی تنها) عده کمی از آنها با ایمانند، و بیشتر آنها فاسقند، (و خارج از اطاعت پروردگار)
لینک ثابت
در داخل سپاه، بایستی یک شکل کاملاً دقیق و جدی به آموزش داد. این دورههای آموزشی، از دورههای افسری و درجهداری، تا دورههای تخصصی، تا دورهی فرماندهی و ستاد، را همهی کادرهای سپاه بایستی بتدریج ببینند؛ هر کس آن چیزی را که در حدش هست و شایستهی اوست. این دورهها، محصول تجربیات حرکت علمیِ نظامی در طول تاریخ است؛ چیزهایی است که وجودشان لازم است؛ مثل بقیهی مواد علم. ما چهطور فیزیک و علوم انسانی و شیمی و مکانیک و بقیهی علومی را که دنیا در آنها پیشرفت کرده و تجربیاتی دارد، با شوق و ولع و اقرار به فایده میآموزیم، این هم همانطور است و باید آنها را آموخت. شما که یک نیروی مکتبی و انقلابی و خوشروحیه و دارای ویژگیهای خاص خودتان هستید - که هیچ نیروی دیگری تاکنون از آنها برخوردار نبوده است - این را هم باید اضافه کنید، تا واقعاً گل سرسبد ارتشهای جهان باشید.1370/02/21
لینک ثابت
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
در طول جنگ، سپاه عنصر مؤثر و تعیینکنندهی جنگ بود و اکثر فتوحاتی که ما از اول تا آخر جنگ داشتیم، با نام سپاه همراه است؛ یا منحصراً متعلق به سپاه بود، یا سپاه در آنها نقش اصلی و مهم را ایفا کرده است.1370/02/21
لینک ثابت
آن چیزی که یک انسان و یک مجموعه را عزیز میکند، اسلام واقعی است؛ یعنی تسلیمللَّه؛ «الاسلام هو التّسلیم». دین هم همین است1370/02/21
لینک ثابت
انسان که به طور معمولی و طبیعی تبدیل به فرشته نمیشود. بالاخره شهوات و خواستهای انسان، بر انسان معمولی نه آن برگزیدگان والا اثر میگذارند؛ اما مهم این است که این شهوات و خواستها، در خطمشی زندگیش اثر نگذارند؛ بخصوص در آنجاهایی که با سرنوشت یک جمع، یا با سرنوشت جامعهی اسلامی سروکار دارند. در اینطور جاها باید تسلیم خدا باشد و ارادهی خدا را بر ارادهی خودش، خواست خدا را بر خواست خودش، و اهداف الهی را بر اغراض شخصی خویش غلبه بدهد. اگر اینطور شد، همین عزتی که خدای متعال به شماها، به مسلمین و به مردم ایران داد و این دوازده، سیزده سال حقیقتاً گل سرسبد ملتهای دنیا شدید، «کنتم خیر أمّة اخرجت للنّاس» شدید و دشمنان هم به این اعتراف کردند و پیشرفتهای زیادی نمودید، این ادامه پیدا خواهد کرد.1370/02/21
لینک ثابت
انسان که به طور معمولی و طبیعی تبدیل به فرشته نمیشود. بالاخره شهوات و خواستهای انسان، بر انسان معمولی نه آن برگزیدگان والا اثر میگذارند؛ اما مهم این است که این شهوات و خواستها، در خطمشی زندگیش اثر نگذارند؛ بخصوص در آنجاهایی که با سرنوشت یک جمع، یا با سرنوشت جامعهی اسلامی سروکار دارند. در اینطور جاها باید تسلیم خدا باشد و ارادهی خدا را بر ارادهی خودش، خواست خدا را بر خواست خودش، و اهداف الهی را بر اغراض شخصی خویش غلبه بدهد. اگر اینطور شد، همین عزتی که خدای متعال به شماها، به مسلمین و به مردم ایران داد و این دوازده، سیزده سال حقیقتاً گل سرسبد ملتهای دنیا شدید، «کنتم خیر أمّة اخرجت للنّاس» شدید و دشمنان هم به این اعتراف کردند و پیشرفتهای زیادی نمودید، این ادامه پیدا خواهد کرد.1370/02/21
لینک ثابت
باید با خدا باشیم، تا خدای متعال به ما کمک کند
برادران! باید با خدا باشیم، تا خدای متعال به ما کمک کند. «من کان للَّه کاناللَّه له».(1) اگر برای خدا بودیم و نیت کردیم و تصمیم گرفتیم و حرکت نمودیم، خدای متعال ارادهاش را در جهت پیشرفت ما قرار خواهد داد، و آن وقت همهی قوانین عالم با ما همراه خواهد شد. بدون این، ما مثل گروه دیگری از مردم دنیا خواهیم بود. وقتی انسانی با خدا نیست و برای خدا کار نمیکند، حالا اسمش ایرانی باشد، جای دیگری باشد، اسمش مسلمان باشد، غیرمسلمان باشد، چه تفاوتی میکند؟ چه تضمینی هست که اگر کسی فرضاً یک اعتقاد دینی هم به اسلام دارد و چند عمل عبادی را هم انجام میدهد، این عزت اسلامی هم با او باشد؛ کمااینکه دیدیم قرنها گذشت، و عزت اسلامی با ما نبود.1370/02/21
1 )
بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج 79، ص 197 ؛
روضة المتقين ، محمد تقی مجلسی، ج13، ص 195؛
الوافی، فیض كاشانی، ج 8، ص 784.
كما ورد من كان لله كان الله له و من أصلح أمر دينه أصلح الله أمر دنياه و من أصلح ما بينه و بين الله أصلح الله ما بينه و بين الناس.
ترجمه:
پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: هر كس كه از برای خدا باشد، خداوند برای اوست، و هر كس امر دینش را اصلاح نماید خداوند امر دنیایش را اصلاح كند و هر كس آنچه را ميان او و خداست اصلاح نمايد، خداوند آنچه را بين او و مردم است اصلاح كند.
لینک ثابت
دشمنیهای دشمنان هم علیه ما تمام نشده است. البته امروز كه تحلیل سیاسی میكنند، میگویند احتمال جنگ در این مرزهای غربی خیلی بالا نیست. البته تحلیلهای سیاسی این را نشان میدهد؛ اما در دنیا تحلیلهای سیاسی كی به طور صددرصد تحقق پیدا كرده، كه ما حالا بگوییم تحقق پیدا خواهد كرد؟ حوادثی كه تا حالا پیش آمده، كی منطبق با تحلیلهای سیاسی بوده است؟ مگر حوادث اخیر خلیج فارس، برطبق تحلیلهای سیاسی به وجود آمد و پیش رفت؟ نه، برای پدید آمدن یك حادثهی اینطوری، هزاران عامل انسانی و غیر انسانی وجود دارد؛ انسان باید آماده باشد.1370/02/21
لینک ثابت
نظام جمهوری اسلامی ایران, دشمنان اسلام, دشمنی با جمهوری اسلامی, دشمنی با جمهوری اسلامی
ما اگر بخواهیم این انقلاب و این بنای اسلامی را اسلامی نگهداریم، تا صد سال دیگر هم از دشمنی ابرقدرتها و تصمیم آنها بر قلعوقمع این بنا ذرهیی كم نخواهد شد.1370/02/21
لینک ثابت
نکتهی آخر در این باب، مسألهی اجرای کامل آییننامهی انضباطی است. این آییننامه را موبهمو اجرا کنید و هیچ کم نگذارید؛ چون در سپاه مطلقاً چنین عادتی بر اجرای آییننامه وجود نداشته است. مردم با همان تربیت انقلابی و دینی معمولی و بدوی با هم برخورد میکردند. البته برای یک مجموعهی غیرنظامی اشکالی ندارد؛ اما برای مجموعهی نظامی، چنین چیزی امکان ندارد. این آییننامه واجب و لازم است؛ آن را موبهمو اجرا کنید.
آن نکتهی اصلی در باب سپاه این است که بلاشک در طول جنگ، سپاه عنصر مؤثر و تعیینکنندهی جنگ بود و اکثر فتوحاتی که ما از اول تا آخر جنگ داشتیم، با نام سپاه همراه است؛ یا منحصراً متعلق به سپاه بود، یا سپاه در آنها نقش اصلی و مهم را ایفا کرده است. این، برای چه بوده است؟ این سؤالی است که البته پاسخش هم برای همهی شما واضح است. هرچند ممکن است برای بسیاری از آیندگان ما این پاسخ واضح نباشد، لیکن همین پاسخ، راز استمرار پیروزی در صحنهی مبارزهی بزرگی است که ما همچنان درگیرش هستیم. واقعاً علت این پیروزیها و این پیشرفتها چه بود؟ پاسخ در یک جمله است: فداکاری ناشی از تدین انقلابی. تدین منهای روحیهی انقلابی، با گوشهگیری و انزوا و عدم تحرک هم میسازد؛ اما تدین با روحیهی انقلابی - که همان دین خالص و ناب و صحیح و قرآنی است - روحیه و حالتی را با خودش همراه دارد که فداکاری و ایثار و ابتکار و کوچک شمردن موانع و اتکای به خود و اعتماد مطلق و توکل به خدای متعال در آن هست.
این روحیهها موجب شد که در موارد متعددی، شماها به عنوان فئهی قلیله، بر فئات کثیره فایق بیایید. این باید حفظ بشود. مواظب باشید که این از ما گرفته نشود. اگر خدای نکرده گرفته بشود یا متزلزل گردد، موجودیت نیروی مسلح انقلابی، دیگر معنا نخواهد داشت؛ حرکت انقلابی سابقهداری که دنیا را به خودش متوجه کرد، معنا و تحققی نخواهد داشت. این، با تربیت دایمی دینی است، که البته آقایان محترم علمایی که تشریف دارند، و نیز دفتر نمایندگی و گروههای عقیدتی،سیاسی، زمینهساز و سررشتهدار این قضیه برای تعلیم و درس و آموزش و بعضی از مراقبتهایند؛ اما حقیقت و قوام قضیه، به اراده و خواست تکتک افراد و فرماندهان است.1370/02/21
لینک ثابت
انسان که به طور معمولی و طبیعی تبدیل به فرشته نمیشود. بالاخره شهوات و خواستهای انسان، بر انسان معمولی - نه آن برگزیدگان والا - اثر میگذارند؛ اما مهم این است که این شهوات و خواستها، در خط مشی زندگیش اثر نگذارند؛ بخصوص در آنجاهایی که با سرنوشت یک جمع، یا با سرنوشت جامعهی اسلامی سروکار دارند. در اینطور جاها باید تسلیم خدا باشد و ارادهی خدا را بر ارادهی خودش، خواست خدا را بر خواست خودش، و اهداف الهی را بر اغراض شخصی خویش غلبه بدهد. اگر اینطور شد، همین عزتی که خدای متعال به شماها، به مسلمین و به مردم ایران داد و .... حقیقتاً گل سرسبد ملتهای دنیا شدید، «کنتم خیر امّة اخرجت للنّاس» شدید و دشمنان هم به این اعتراف کردند و پیشرفتهای زیادی نمودید، این ادامه پیدا خواهد کرد1370/02/21
لینک ثابت
خوشحالیم از اینکه بحمداللَّه یگانهای نیروی زمینی سپاه شکل لازم را گرفتهاند، استعداد خوبی پیدا کردهاند و بخصوص توانستهاند کادرهای اصلی و پرسنل سپاهیشان را جذب کنند. بد بود که ما لشکری از سپاه داشته باشیم، ولی مثلاً در آن فقط ده نفر، گاهی پنج نفر و گاهی هم کمتر، کادر سپاهی باشند. اینکه حالا حتّی بیش از حد پیشبینی، برادران سپاهی در لشکرها هستند، همان طبع اولی قضیه است؛ حقش همین است و باید همینطور باشد؛ چون قوام نیرو، به سپاه و عناصر اصلی سپاه است. بقیهی افرادی که در آنجا هستند - چه برادران بسیج، چه سربازان وظیفهیی که با شما کار میکنند - شما آنها را شکل میدهید، سازماندهی میکنید و از آنها کار میکشید. عنصر سپاهی بایستی به طور بارزی، بخصوص در یگانهای رزمی حضور داشته باشد. البته یگانهای پشتیبانی و بقیهی یگانها هم همینطورند؛ منتها یگانهای عملیاتی، بخصوص این خصوصیت را دارند که بایستی حضور برادران سپاه در آنها خیلی بارز باشد.1370/02/21
لینک ثابت