بعثت پیامبر(صلیاللهعلیهوآله)، سبب زدودن ظلمها و آلودگیها
از اولین لحظات بعثت و وحی بر نبیّاکرم(صلّیاللَّهعلیهوالهوسلّم) همهی وسایل برای صلاح و اصلاح جامعه بشری، در آیات قرآن مورد توجه قرار گرفت. در همین سورهی مبارکهی علق، بعد از نام خدای متعال و امر به پیامبر اسلام برای قرائت، اشاره میکند که «خلق الانسان من علق»(1). بشری که بزرگترین درد او، خودخواهی و طغیان و خودبزرگبینی و خودغنیبینی است، به این بشر تذکر میدهد که «خلق الانسان من علق»؛ منشأ تو علق است. آنکه تو را خلعت هستی و کمال و تکریم پوشانید، خداست. باید در مقابل او، همیشه احساس بندگی کنی؛ طغیان نکنی؛ بر ارزشهای الهی سرکشی نکنی؛ خود را به جای خدا، فرماندهی حیطهی زندگی انسان به حساب نیاوری. این، اولین کلمه است که بعد از دو، سه آیه هم میفرماید: «کلّا انّالانسان لیطغی. ان رأه استغنی»(2). اینکه انسان، خودش را غنی ببیند و مستغنی به حساب بیاورد، او را به طغیان وادار خواهد کرد.ملاحظه بفرمایید، دردهای همیشگی بشر، همینهاست. درد بزرگ بشریت، از زمان حضرت آدم و ماجرای پسران آدم تا همیشهی دنیا، خودخواهی و خودپرستی و سرتافتن از اطاعت خدا و ظلم و تبعیض و جهل است که بر اثر جهالت و ناآگاهی، راه را خطا میکند و پیامبران و راه هدایت را نمیشناسد و با کوتهبینی خود، آنچه را که ناصواب است، صواب میپندارد. در همین سورهی مبارکهی علق، بلافاصله بعد از افتتاح سوره میفرماید: «اقرأ و ربّک الاکرم»(3). خدای تو، کریمترین است و نشانهاش این است که «الّذی علّم بالقلم»(4). در این سوره، تعلیم انسان، آگاهی دادن به انسان و قلم را به انسان سپردن، یادآوری شده است.سیاهروزیهای بشریت که به ظلم و استضعاف و عقبماندگی و برادرکشی و سخت زندگی کردن در این عالم منتهی شده است، و نیز استفاده نکردن از مواهب الهی در عالم و بقیهی نابسامانیهای زندگی انسان، چه آن چیزهایی که فقط و فقط به حیات این نشئه مربوط است - مثل حوایج انسان، خوراک و دیگر نیازهای بشر - و چه آن چیزهایی که به حیات جاودانهی انسان ارتباط پیدا میکند - مثل گمراهیها و ظلمها و خلافکاریها و ناپاکیها و آلودگیهای اخلاقی و رفتاری بشر - همهی اینها در جهانبینی بعثت اسلامی، با واقعیت ملاحظه شده و برای آن، علاج معین گردیده است.1369/11/24
1 )
سوره مبارکه العلق آیه 1
بِسمِ اللَّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحيمِ اقرَأ بِاسمِ رَبِّكَ الَّذي خَلَقَ
ترجمه:
بخوان به نام پروردگارت که (جهان را) آفرید،
2 )
سوره مبارکه العلق آیه 6
كَلّا إِنَّ الإِنسانَ لَيَطغىٰ
ترجمه:
چنین نیست (که شما میپندارید) به یقین انسان طغیان میکند،
لینک ثابت
حاکم نشدن دین خدا،علت مستکبر شدن برخی و مستضعف شدن برخی دیگر
امروز بشریت از همان چیزهایی رنج میبرد که پانصد سال پیش، هزار سال پیش، پنج هزار سال پیش و پیشتر و پیشتر، از آنها رنج میبرده است. آن روز هم بشر از ظلم و محنت غلبهی انسانهای ددصفت رنج میبرد؛ امروز هم انسانها از ظلم و برادرکشی و غلبهی قدرتها و قلدریهای جهانی رنج میبرند و اسیر همان دامها و بدبختیهایی هستند که آن روز بودند. در گذشته هم عدهیی به رفاه میگذراندند. برای کسانی که برخوردار بودند، برق نبود، اما لذت زندگی بود؛ جت نبود، اما راحتی در سفرها و رفت و آمدها بود؛ امروز هم برای برخوردارها هست. چیزی در مجموعهی زندگی انسان عوض نشده و جهالتهای حقیقی بشر، از بین نرفته است. آن روز هم بسیاری از انسانها، نسبت به سعادت واقعی، در جهل میزیستند؛ امروز هم همانطور است. آن روز هم قرآن فرمود: «و ما قدروا اللَّه حقّ قدره»(1)، خدا را درست بجا نمیآوردند؛ امروز هم همان گونه است. آن روز هم گروههایی مستکبر و گروههایی مستضعف بودند؛ امروز هم همانطور است. اگر هزار سال دیگر هم، دنیا همینطور پیش برود و پیشرفتهایی در آن به وجود بیاید، مادامی که دین خدا حاکم نشده باشد، باز عدهیی مستکبر و عدهیی مستضعفند. دین آمد، برای اینکه ناکامیهای بشر را از بین ببرد. امروز ناکامیهای بشر، به خاطر اعراض از معنویت و دین و تعالیم عالیهی اسلامی، همچنان باقی است و از بین نرفته است.1369/11/24
1 )
سوره مبارکه الحج آیه 74
ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدرِهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزيزٌ
ترجمه:
خدا را آن گونه که باید بشناسند نشناختند؛ خداوند قوّی و شکستناپذیر است!
لینک ثابت
دین؛ تنها راه برای نابود کردن فساد قدرتمندان
ببینید امروز در سایهی حکومتهای مستکبر، بر انسانها چه میگذرد. ببینید این جنگهای خانمانبرانداز و نسلکش - که به وسیلهی قدرتها به راه میافتد - با مردم چه میکند. ببینید قلدری قدرتی مثل امریکا، امروز در دنیا با انسانها و ملتها و کشورها، چه معاملهیی میکند. امروز، ملت عراق مطرح است؛ ملتی که حرث و نسلش، به وسیلهی قدرتها و قلدرهای عالم هلاک میشود: «و یهلک الحرث و النّسل واللَّه لا یحبّ الفساد»(1). اینها در حال فساد روی زمین هستند؛ اما همیشه که ملت عراق نبود. تا چند صباح قبل، ملت ایران و عراق، به خاطر جنگی که به دست همین قلدرها و همین ابرقدرتها تحمیل شده بود، هلاک میشدند و حرث و نسلشان از بین میرفتند. قبل از آن، جای دیگر؛ بعد از آن، جای دیگر.وقتی که دین نیست، بنای دنیا، بنای استکباری است. دین، علاج این نابسامانیهاست. ملتهای مسلمان باید امروز بزرگترین وظیفهی خودشان را بازگشت به اسلام و حاکمیت آن بدانند. این، عزیزترین و فوریترین و بزرگترین و مؤثرترین هدفی است که امروز ملتهای مسلمان میتوانند دنبال کنند؛ علاجی هم جز این نیست.1369/11/24
1 )
سوره مبارکه البقرة آیه 205
وَإِذا تَوَلّىٰ سَعىٰ فِي الأَرضِ لِيُفسِدَ فيها وَيُهلِكَ الحَرثَ وَالنَّسلَ ۗ وَاللَّهُ لا يُحِبُّ الفَسادَ
ترجمه:
(نشانه آن، این است که) هنگامی که روی برمیگردانند (و از نزد تو خارج میشوند)، در راه فساد در زمین، کوشش میکنند، و زراعتها و چهارپایان را نابود میسازند؛ (با اینکه میدانند) خدا فساد را دوست نمیدارد.
لینک ثابت
پیامبر(صلیاللهعلیهوآله)، طبیب زخمهای لاعلاج بشریت
این حرف درستی است که ما ادعا کنیم بعثت خاتم الانبیاء(صلّیاللَّهعلیهواله وسلّم) عید بشریت است؛ چون در این مقطع، با تعالیم اسلام، همهی دردهای اصلی بشریت، با بهترین علاجها و تداویها، قابل تداوی شده است و همانطور که امیرالمؤمنین(علیهالصّلاةوالسّلام) درباره پیامبر(ص) فرمود: «طبیب دوّار بطبّه قد احکم مراهمه و أحمی مواسمه»(1)، مرهم زخمهای کهنهی لاعلاج بشریت را آماده داشت.1369/11/24
1 )
خطبه 108 : از خطبههاى آن حضرت است در پيشگويى از حوادث آينده
الْحَمْدُ لِلَّهِ الْمُتَجَلِّي لِخَلْقِهِ بِخَلْقِهِ وَ الظَّاهِرِ لِقُلُوبِهِمْ بِحُجَّتِهِ خَلَقَ الْخَلْقَ مِنْ غَيْرِ رَوِيَّةٍ إِذْ كَانَتِ الرَّوِيَّاتُ لَا تَلِيقُ إِلَّا بِذَوِي الضَّمَائِرِ وَ لَيْسَ بِذِي ضَمِيرٍ فِي نَفْسِهِ خَرَقَ عِلْمُهُ بَاطِنَ غَيْبِ السُّتُرَاتِ وَ أَحَاطَ بِغُمُوضِ عَقَائِدِ السَّرِيرَاتِ .
اخْتَارَهُ مِنْ شَجَرَةِ الْأَنْبِيَاءِ وَ مِشْكَاةِ الضِّيَاءِ وَ ذُؤَابَةِ الْعَلْيَاءِ وَ سُرَّةِ الْبَطْحَاءِ وَ مَصَابِيحِ الظُّلْمَةِ وَ يَنَابِيعِ الْحِكْمَةِ .
و منها : طَبِيبٌ دَوَّارٌ بِطِبِّهِ قَدْ أَحْكَمَ مَرَاهِمَهُ وَ أَحْمَى مَوَاسِمَهُ يَضَعُ ذَلِكَ حَيْثُ الْحَاجَةُ إِلَيْهِ مِنْ قُلُوبٍ عُمْيٍ وَ آذَانٍ صُمٍّ وَ أَلْسِنَةٍ بُكْمٍ مُتَتَبِّعٌ بِدَوَائِهِ مَوَاضِعَ الْغَفْلَةِ وَ مَوَاطِنَ الْحَيْرَةِ لَمْ يَسْتَضِيئُوا بِأَضْوَاءِ الْحِكْمَةِ وَ لَمْ يَقْدَحُوا بِزِنَادِ الْعُلُومِ الثَّاقِبَةِ فَهُمْ فِي ذَلِكَ كَالْأَنْعَامِ السَّائِمَةِ وَ الصُّخُورِ الْقَاسِيَةِ قَدِ انْجَابَتِ السَّرَائِرُ لِأَهْلِ الْبَصَائِرِ وَ وَضَحَتْ مَحَجَّةُ الْحَقِّ لِخَابِطِهَا وَ أَسْفَرَتِ السَّاعَةُ عَنْ وَجْهِهَا وَ ظَهَرَتِ الْعَلَامَةُ لِمُتَوَسِّمِهَا مَا لِي أَرَاكُمْ أَشْبَاحاً بِلَا أَرْوَاحٍ وَ أَرْوَاحاً بِلَا أَشْبَاحٍ وَ نُسَّاكاً بِلَا صَلَاحٍ وَ تُجَّاراً بِلَا أَرْبَاحٍ وَ أَيْقَاظاً نُوَّماً وَ شُهُوداً غُيَّباً وَ نَاظِرَةً عَمْيَاءَ وَ سَامِعَةً صَمَّاءَ وَ نَاطِقَةً بَكْمَاءَ رَايَةُ ضَلَالٍ قَدْ قَامَتْ عَلَى قُطْبِهَا وَ تَفَرَّقَتْ بِشُعَبِهَا تَكِيلُكُمْ بِصَاعِهَا وَ تَخْبِطُكُمْ بِبَاعِهَا قَائِدُهَا خَارِجٌ مِنَ الْمِلَّةِ قَائِمٌ عَلَى الضِّلَّةِ
فَلَا يَبْقَى يَوْمَئِذٍ مِنْكُمْ إِلَّا ثُفَالَةٌ كَثُفَالَةِ الْقِدْرِ أَوْ نُفَاضَةٌ كَنُفَاضَةِ الْعِكْمِ تَعْرُكُكُمْ عَرْكَ الْأَدِيمِ وَ تَدُوسُكُمْ دَوْسَ الْحَصِيدِ وَ تَسْتَخْلِصُ الْمُؤْمِنَ مِنْ بَيْنِكُمُ اسْتِخْلَاصَ الطَّيْرِ الْحَبَّةَ الْبَطِينَةَ مِنْ بَيْنِ هَزِيلِ الْحَبِّ أَيْنَ تَذْهَبُ بِكُمُ الْمَذَاهِبُ وَ تَتِيهُ بِكُمُ الْغَيَاهِبُ وَ تَخْدَعُكُمُ الْكَوَاذِبُ وَ مِنْ أَيْنَ تُؤْتَوْنَ وَ أَنَّى تُؤْفَكُونَ فَ لِكُلِّ أَجَلٍ كِتابٌ وَ لِكُلِّ غَيْبَةٍ إِيَابٌ فَاسْتَمِعُوا مِنْ رَبَّانِيِّكُمْ وَ أَحْضِرُوهُ قُلُوبَكُمْ وَ اسْتَيْقِظُوا إِنْ هَتَفَ بِكُمْ وَ لْيَصْدُقْ رَائِدٌ أَهْلَهُ وَ لْيَجْمَعْ شَمْلَهُ وَ لْيُحْضِرْ ذِهْنَهُ فَلَقَدْ فَلَقَ لَكُمُ الْأَمْرَ فَلْقَ الْخَرَزَةِ وَ قَرَفَهُ قَرْفَ الصَّمْغَةِ فَعِنْدَ ذَلِكَ أَخَذَ الْبَاطِلُ مَآخِذَهُ وَ رَكِبَ الْجَهْلُ مَرَاكِبَهُ وَ عَظُمَتِ الطَّاغِيَةُ وَ قَلَّتِ الدَّاعِيَةُ وَ صَالَ الدَّهْرُ صِيَالَ السَّبُعِ الْعَقُورِ وَ هَدَرَ فَنِيقُ الْبَاطِلِ بَعْدَ كُظُومٍ وَ تَوَاخَى النَّاسُ عَلَى الْفُجُورِ وَ تَهَاجَرُوا عَلَى الدِّينِ وَ تَحَابُّوا عَلَى الْكَذِبِ وَ تَبَاغَضُوا عَلَى الصِّدْقِ فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ كَانَ الْوَلَدُ غَيْظاً وَ الْمَطَرُ قَيْظاً وَ تَفِيضُ اللِّئَامُ فَيْضاً وَ تَغِيضُ الْكِرَامُ غَيْضاً وَ كَانَ أَهْلُ ذَلِكَ الزَّمَانِ ذِئَاباً وَ سَلَاطِينُهُ سِبَاعاً وَ أَوْسَاطُهُ أُكَّالًا وَ فُقَرَاؤُهُ أَمْوَاتاً وَ غَارَ الصِّدْقُ وَ فَاضَ الْكَذِبُ وَ اسْتُعْمِلَتِ الْمَوَدَّةُ بِاللِّسَانِ وَ تَشَاجَرَ النَّاسُ بِالْقُلُوبِ وَ صَارَ الْفُسُوقُ نَسَباً وَ الْعَفَافُ عَجَباً وَ لُبِسَ الْإِسْلَامُ لُبْسَ الْفَرْوِ مَقْلُوباً
ترجمه:
خداى را سپاس كه با آفرينش مخلوقات بر مخلوقات تجلّى كرد، و با حجّت خود بر قلوبشان آشكار است، بدون به كار گيرى انديشه موجودات را آفريد، زيرا انديشهها در خور آنانى است كه داراى ضمايرند، و خدا را فى نفسه ضمير نيست. دانش او عمق پردههاى غيب را شكافته، و به پيچيدگىها و دقايق آراء نهانها احاطه نموده.
از اين خطبه است در باره پيامبر صلّى اللّه عليه و آله
او را از شجره انبيا، و از چراغدان نور، و از مرتبت بلند، و از مركز سرزمين بطحا، و از چراغهاى بر افروخته در ظلمت، و چشمههاى حكمت اختيار نمود
و از اين خطبه است
طبيبى است كه همراه با طبّش در ميان مردم مىگردد، مرهمهايش را محكم و آماده ساخته، و ابزارهايش را براى سوزاندن زخمها داغ نموده، تا هر جا لازم باشد: در زمينه دلهاى كور، و گوشهاى كر، و زبانهاى لال به كار گيرد. دارو به دست به دنبال علاج بيماريهاى غفلت، و دردهاى حيرت است. اين بيماران وجود خود را از انوار حكمت روشن ننموده، و با آتش زنه دانشى درخشان شعله نيفروختهاند. از اين بابت به مانند چهارپايان چرنده، و سنگهاى سختاند. حقايق پنهان براى اهل بصيرت آشكار، و راه حق براى اشتباه كنندگان نمايان شد، و قيامت پرده از چهره برداشت، و نشانههاى آن براى صاحب فراست ظاهر گشت. چه شده كه شما را پيكرهايى بىجان، و جانهايى بىپيكر، و عابدانى بىصلاح، و تاجرانى بىسود، و بيدارانى خواب، و حاضرانى غايب، و ناظرانى كور، و شنوندگانى كر، و گويندگانى لال مشاهده مىكنم دولت ضلالت بر محور خود به پا شده، و با شاخههايش همه جا پراكنده گرديده، شما را با كيل خود وزن مىكند، و با همه دست خود بر سرتان مىكوبد، پرچمدار اين حكومت از دين خارج است، و بر سكوى گمراهى ايستاده، آن زمان از شما جز به مانند باقى مانده ته ديگ، يا به مثل خرده دانهاى كه در ته بقچه مانده چيزى باقى نماند. دولت ضلالت شما را به مانند به هم پيچيده شدن چرم به هم مىمالد، و همچون كوبيدن خرمن مىكوبد، اين سركشان همچون پرندهاى كه دانه درشت را از دانه ريز جدا مىكند مؤمن را از ميان شما جدا مىكنند. اين راهها شما را كجا مىبرد تاريكىها تا چه وقت شما را سرگشته و حيران مىنمايد دروغها چگونه شما را مىفريبند اين بلا از كجا به سر شما مىآيد و به كجا باز گردانده مىشويد براى هر زمانى سرنوشتى است، و هر غيبتى را باز گشتى است. پس، از عالم ربّانى خود بشنويد، دلهاى خود را نزد او حاضر كنيد، و اگر بر شما فرياد زد بيدار شويد. خبر گزار بايد به مردمش راست بگويد، و پراكندگى كار و افكار خود را جمع نمايد، و ذهنش را آماده سازد. عالم ربّانى حقايق را همچون شكافتن مهره براى شما شكافت، و حقيقت را همچون كندن پوست درخت براى يافتن صمغ پوست كند. به وقت بر پا شدن بيرق گمراهى باطل در محلّ خود جاى گرفته، و جهالت بر مركبهايش سوار گشته، و گروه ستمگر بزرگ و فراوان گردد، و دعوت كننده به حق كم شود، و روزگار همچون وحشى گزنده حمله نمايد، و شتر باطل پس از سكوت عربده كشد و قوّت گيرد، و مردم بر معصيت پيمان برادرى بندند، و بر دين از هم دورى نمايند، و بر دروغ با يكديگر دوست شوند، و بر راستى با هم دشمنى ورزند. در اين وقت فرزند باعث خشم پدر، و باران عامل حرارت گردد، و مردم پست فراوان، و خوبان كمياب شوند. مردم (توانمند) آن روزگار همچون گرگ، و حاكمانشان درنده، و ميانه حالشان طعمه، و نيازمندانشان مرده خواهند بود، راستى ناپديد شود، و دروغ فراوان گردد، مردم به زبان اظهار دوستى، و به دل دشمنى كنند، فسق عامل نسبت، و عفّت باعث شگفتى شود، و اسلام را همچون پوستين وارونه پوشند
لینک ثابت
بحمداللَّه ملت ایران با تمسک به اسلام، بزرگترین پیروزی را به دست آورده است. پریروز دیدید و دیدند. اگرچه تبلیغات جهانی، هنوز از روی بغض و کینه حاضر نیستند که به این حرکت و حضور عظیم مردمی و این طبیعت خالص و ناب و درخشان ملت ایران، باز هم اعتراف کنند؛ اما منصفان و ناظران دیدند که ملت ایران حقیقتاً در کمال عظمتِ توأم با نجابت، انقلاب خودش را پاسداری کرد و در روز بیستودوم بهمن امسال، قدر زحمات امام و رهبر و پدر و مرشد عالیقدر خود را دانست و آن انسان والا و استثنایی را ارج نهاد و احترام کرد.
من از یکایک آحاد ملت عزیزمان در سرتاسر کشور، متواضعانه سپاسگزاری میکنم. انشاءاللَّه خداوند یار شما باشد. قلب مقدس ولیّعصر، همواره به شما مهربان و دعاگویتان باشد. روح مطهر آن امامی که شما را تربیت کرد، این ملت را پدید آورد و این جامهی عزت را بر شما پوشانید، انشاءاللَّه همواره از شما راضی باشد. شما خوب امتحانی دادید. ملت ایران، خوب حرکتی کردند. ملتهای دیگر باید این صمیمیت و قاطعیت و تصمیم و این حضور همیشگی و مداوم در صحنههای محتاجِ حضور را تعلیم بگیرند.1369/11/24
لینک ثابت
سیاهروزیهای بشریت که به ظلم و استضعاف و عقبماندگی و برادرکشی و سخت زندگی کردن در این عالم منتهی شده است، و نیز استفاده نکردن از مواهب الهی در عالم و بقیهی نابسامانیهای زندگی انسان، چه آن چیزهایی که فقط و فقط به حیات این نشئه مربوط است - مثل حوایج انسان، خوراک و دیگر نیازهای بشر - و چه آن چیزهایی که به حیات جاودانهی انسان ارتباط پیدا میکند - مثل گمراهیها و ظلمها و خلافکاریها و ناپاکیها و آلودگیهای اخلاقی و رفتاری بشر - همهی اینها در جهانبینی بعثت اسلامی، با واقعیت ملاحظه شده و برای آن، علاج معین گردیده است. لذا اگر بشر، این دین و این مجموعه دستورالعمل سعادت را میفهمید و میشناخت و عمل میکرد و تسلیم آن میشد، امروز در اینهمه فلاکت و نابسامانی نبود.
اگر با چشم واقعبین نگاه کنیم، تیرهروزیهای امروز بشر، با چند هزار سال پیش تفاوتی نکرده است. اینکه به جای وسایل ابتدایی، ابزار مدرن و برخوردار از سرعت و سهولت در اختیار بشر قرار بگیرد، بهطور مطلق مایهی سعادت نیست. البته ممکن است در شرایطی، مایهی سعادت باشد؛ ولی در شرایطی هم مایهی بدبختی بیشتر است. پیشرفت علم، برطرف کنندهی نابسامانیهای زندگی بشر نشد و نمیتوانست بشود.1369/11/24
لینک ثابت
ممکن است به فرض، ناسیونالیسم برای یک ملت هم چند صباحی احساس حرارت و غرور و شور و نشاطی به وجود بیاورد؛ اما خانوادهی بشری را از بین میبرد. در همین منطقه سعی کردند بین برادران مسلمان، ناسیونالیسم ایرانی و عربی و ترکی به وجود بیاورند و در داخل کشورها نیز، به ناسیونالیسمهای فرعی و جورواجور دامن بزنند و اینها را از هم جدا کنند. این، نقشهی استعمار بود.1369/11/24
لینک ثابت
اگر هزار سال، دنیا همینطور پیش برود و پیشرفتهایی در آن به وجود بیاید، مادامی که دین خدا حاکم نشده باشد، باز عدهیی مستکبر و عدهیی مستضعفند1369/11/24
لینک ثابت
دین، علاج نابسامانیهاست. ملتهای مسلمان باید امروز بزرگترین وظیفهی خودشان را بازگشت به اسلام و حاکمیت آن بدانند. این، عزیزترین و فوریترین و بزرگترین و مؤثرترین هدفی است که امروز ملتهای مسلمان میتوانند دنبال کنند؛ علاجی هم جز این نیست.1369/11/24
لینک ثابت
از اولین لحظات بعثت و وحی بر نبىّاکرم(صلّیاللَّهعلیهوالهوسلّم) همهی وسایل برای صلاح و اصلاح جامعه بشری، در آیات قرآن مورد توجه قرار گرفت. در همین سورهی مبارکهی علق، بعد از نام خدای متعال و امر به پیامبر اسلام برای قرائت، اشاره میکند که «خلق الانسان من علق». بشری که بزرگترین درد او، خودخواهی و طغیان و خودبزرگبینی و خودغنی بینی است، به این بشر تذکر میدهد که «خلق الانسان من علق»؛ منشأ تو علق است. آنکه تو را خلعت هستی و کمال و تکریم پوشانید، خداست. باید در مقابل او، همیشه احساس بندگی کنی؛ طغیان نکنی؛ بر ارزشهای الهی سرکشی نکنی؛ خود را به جای خدا، فرماندهی حیطهی زندگی انسان به حساب نیاوری. این، اولین کلمه است که بعد از دو، سه آیه هم میفرماید: «کلّا انّالانسان لیطغی. ان رأه استغنی». اینکه انسان، خودش را غنی ببیند و مستغنی به حساب بیاورد، او را به طغیان وادار خواهد کرد.
ملاحظه بفرمایید، دردهای همیشگی بشر، همینهاست. درد بزرگ بشریت، از زمان حضرت آدم و ماجرای پسران آدم تا همیشهی دنیا، خودخواهی و خودپرستی و سرتافتن از اطاعت خدا و ظلم و تبعیض و جهل است که بر اثر جهالت و ناآگاهی، راه را خطا میکند و پیامبران و راه هدایت را نمیشناسد و با کوتهبینی خود، آنچه را که ناصواب است، صواب میپندارد. در همین سورهی مبارکهی علق، بلافاصله بعد از افتتاح سوره میفرماید: «اقرأ و ربّک الاکرم». خدای تو، کریمترین است و نشانهاش این است که «الّذی علّم بالقلم». در این سوره، تعلیم انسان، آگاهی دادن به انسان و قلم را به انسان سپردن، یادآوری شده است.
سیاهروزیهای بشریت که به ظلم و استضعاف و عقبماندگی و برادرکشی و سخت زندگی کردن در این عالم منتهی شده است، و نیز استفاده نکردن از مواهب الهی در عالم و بقیهی نابسامانیهای زندگی انسان، چه آن چیزهایی که فقط و فقط به حیات این نشئه مربوط است - مثل حوایج انسان، خوراک و دیگر نیازهای بشر - و چه آن چیزهایی که به حیات جاودانهی انسان ارتباط پیدا میکند - مثل گمراهیها و ظلمها و خلافکاریها و ناپاکیها و آلودگیهای اخلاقی و رفتاری بشر - همهی اینها در جهانبینی بعثت اسلامی، با واقعیت ملاحظه شده و برای آن، علاج معین گردیده است. لذا اگر بشر، این دین و این مجموعه دستورالعمل سعادت را میفهمید و میشناخت و عمل میکرد و تسلیم آن میشد، امروز در اینهمه فلاکت و نابسامانی نبود.1369/11/24
لینک ثابت
مسلمین باید به نظام اسلامی و تفکر اسلامی برگردند، تا خودشان را به عزت برسانند و با نیروی یک میلیاردی خود بتوانند دنیا را هم به سمت عزت پیش ببرند. این، امروز علاج کار است و پیام بعثت خاتمالانبیاء(صلّیاللَّهعلیهوالهوسلّم) همین است1369/11/24
لینک ثابت
مسلمین باید به نظام اسلامی و تفکر اسلامی برگردند، تا خودشان را به عزت برسانند1369/11/24
لینک ثابت
بعثت پیامبر اسلام (صلیالله علیه و آله و سلم)
پیام بعثت خاتمالانبیاء(صلّی اللَّهعلیهوالهوسلّم) این است که مسلمین باید به نظام اسلامی و تفکر اسلامی برگردند، تا خودشان را به عزت برسانند و با نیروی یک میلیاردی خود بتوانند دنیا را هم به سمت عزت پیش ببرند1369/11/24
لینک ثابت
بعثت پیامبر اسلام (صلیالله علیه و آله و سلم)
این حرف درستی است که ما ادعا کنیم بعثت خاتم الانبیاء(صلّیاللَّهعلیهواله وسلّم) عید بشریت است؛ چون در این مقطع، با تعالیم اسلام، همهی دردهای اصلی بشریت، با بهترین علاجها و تداویها، قابل تداوی شده است و همانطور که امیرالمؤمنین(علیهالصّلاةوالسّلام) درباره پیامبر(ص) فرمود: «طبیب دوّار بطبّه قد احکم مراهمه وأحمی مواسمه»، مرهم زخمهای کهنهی لاعلاج بشریت را آماده داشت.از اولین لحظات بعثت و وحی بر نبىّاکرم(صلّیاللَّهعلیهوالهوسلّم) همهی وسایل برای صلاح و اصلاح جامعه بشری، در آیات قرآن مورد توجه قرار گرفت1369/11/24
لینک ثابت
بعثت پیامبر اسلام (صلیالله علیه و آله و سلم)
از اولین لحظات بعثت و وحی بر نبىّاکرم(صلّیاللَّهعلیهوالهوسلّم) همهی وسایل برای صلاح و اصلاح جامعه بشری، در آیات قرآن مورد توجه قرار گرفت. در همین سورهی مبارکهی علق، بعد از نام خدای متعال و امر به پیامبر اسلام برای قرائت، اشاره میکند که «خلق الانسان من علق». بشری که بزرگترین درد او، خودخواهی و طغیان و خودبزرگبینی و خودغنیبینی است، به این بشر تذکر میدهد که «خلق الانسان من علق»؛ منشأ تو علق است. آنکه تو را خلعت هستی و کمال و تکریم پوشانید، خداست. باید در مقابل او، همیشه احساس بندگی کنی؛ طغیان نکنی؛ بر ارزشهای الهی سرکشی نکنی؛ خود را به جای خدا، فرماندهی حیطهی زندگی انسان به حساب نیاوری. این، اولین کلمه است که بعد از دو، سه آیه هم میفرماید: «کلّا انّالانسان لیطغی. ان رأه استغنی». اینکه انسان، خودش را غنی ببیند و مستغنی به حساب بیاورد، او را به طغیان وادار خواهد کرد.
ملاحظه بفرمایید، دردهای همیشگی بشر، همینهاست. درد بزرگ بشریت، از زمان حضرت آدم و ماجرای پسران آدم تا همیشهی دنیا، خودخواهی و خودپرستی و سرتافتن از اطاعت خدا و ظلم و تبعیض و جهل است که بر اثر جهالت و ناآگاهی، راه را خطا میکند و پیامبران و راه هدایت را نمیشناسد و با کوتهبینی خود، آنچه را که ناصواب است، صواب میپندارد. در همین سورهی مبارکهی علق، بلافاصله بعد از افتتاح سوره میفرماید: «اقرأ و ربّک الاکرم». خدای تو، کریمترین است و نشانهاش این است که «الّذی علّم بالقلم»(6). در این سوره، تعلیم انسان، آگاهی دادن به انسان و قلم را به انسان سپردن، یادآوری شده است.
سیاهروزیهای بشریت که به ظلم و استضعاف و عقبماندگی و برادرکشی و سخت زندگی کردن در این عالم منتهی شده است، و نیز استفاده نکردن از مواهب الهی در عالم و بقیهی نابسامانیهای زندگی انسان، چه آن چیزهایی که فقط و فقط به حیات این نشئه مربوط است - مثل حوایج انسان، خوراک و دیگر نیازهای بشر - و چه آن چیزهایی که به حیات جاودانهی انسان ارتباط پیدا میکند - مثل گمراهیها و ظلمها و خلافکاریها و ناپاکیها و آلودگیهای اخلاقی و رفتاری بشر - همهی اینها در جهانبینی بعثت اسلامی، با واقعیت ملاحظه شده و برای آن، علاج معین گردیده است. لذا اگر بشر، این دین و این مجموعه دستورالعمل سعادت را میفهمید و میشناخت و عمل میکرد و تسلیم آن میشد، امروز در اینهمه فلاکت و نابسامانی نبود.1369/11/24
لینک ثابت
تبلیغات جهانی، از روی بغض و کینه حاضر نیستند که به حرکت و حضور عظیم مردمی راهپیمایی عید انقلاب و طبیعت خالص و ناب و درخشان ملت ایران اعتراف کنند.1369/11/24
لینک ثابت