امروز بعد از اینکه انقلاب اسلامی، برندگی اسلام را نشان داد، دشمنان اسلام و مسلمین جدیتر شدند. انقلاب اسلامی، جبهههای جدیدی علیه اسلام به وجود آورد؛ فقط به خاطر اینکه اسلام را معرفی کرد و نشان داد که اسلام با ظلم مخالف است و فهماند که مسلم واقعی، آن کسی است که در مقابل قلدری و سرکشی و نظام سلطهی جهانی، تسلیم نمیشود و زیر بار نمیرود. این، سلطهگران را بشدت خشمگین کرد و در مقابل اسلام، جبهههای جدیدی به وجود آورد.1369/09/13
لینک ثابت
یکی از چیزهایی که در روز اول، ایجاد دولت غاصب را زمینهسازی کرد و امروز هم ادامهی آن دولت را زمینهسازی میکند، تبلیغاتی است که دستگاه تبلیغاتی سراسری صهیونیستها و دوستانشان در همه جای دنیا، به راه انداختهاند. برای افکار مردم دنیا، اینطور وانمود کردهاند که صاحبِ خانه، آن کسانی هستند که بر آنجا حکومت میکنند و یک عده دور از فرهنگ هم برای آنها مزاحمت ایجاد میکنند! متأسفانه، این را در دنیا جا انداختهاند. روی این قضیه، در افکار عمومی و در فرهنگ عام جهانی، کار تبلیغاتی کردهاند؛ ولی ما مسلمین غافل بودهایم! ما مسلمین، به شیوههای تبلیغاتی دشمن وقوف پیدا نکردهایم. از بهترین شیوهها، برای بیان حقانیت مردم فلسطین استفاده نکردهایم.
آنچه بر این مقدمه میخواهم مترتب کنم، این است که در تمام اقطار عالم، همهی روشنفکران و نویسندگان و هنرمندان و کسانی که در تبلیغات، اندک دستی دارند، باید با احساس وظیفهی کامل نسبت به این قضیه، ادای تکلیف بکنند. بعد از جنگ جهانی دوم، یهودیها در سرتاسر دنیا، برای مظلومنمایی، صدها و بلکه هزارها فیلم درست کردهاند، تا چهرهی آنها را مظلوم، و چهرهی کسانی که با آنها مقابل بودند - به صورت واقعی یا غیرواقعی - ستمگر نشان بدهد. تا آنجا که ما اطلاع داریم، ظلمی که امروز به ملت فلسطین میشود، هیچوقت به مجموعهی یک ملت نشده است؛ در حالی که متأسفانه افکار عمومی دنیا، از این ظلم مطلع نیست. این، بایستی درست بیان بشود. باید فیلمها ساخته بشود، باید کارهای هنری انجام بگیرد تا همهی افکار عمومی دنیا بدانند که چه میگذرد.1369/09/13
لینک ثابت
حمایت از مبارزان فلسطینی، شکر نعمت قیام اسلامی
امروز، حادثهی بزرگی داخل سرزمینها در جریان است و آن، همین قیام اسلامی است که این روزها وارد چهارمین سال عمر خود میشود. این، همان چیزی است که باید فلسطین را نجات بدهد. این، همان چیزی است که حامیان و تولیدکنندگان اسرائیل، از آن میترسیدند. این، همان چیزی است که بدان امید بود و این امید، امروز برآورده شده است. این، یک نعمت بزرگ الهی است.
اگر ما مسلمین، این نعمت را شکر کردیم، باقی خواهد ماند؛ «لئن شکرتم لازیدنّکم»(1). اگر به این نعمت کفران ورزیدیم، از دست خواهد رفت. شکر این نعمت به آن است که همهی مسلمین در همه جای عالم، تکلیف شرعی خودشان بدانند که از این مبارزانی که امروز به نام اسلام مبارزه میکنند، حمایت نمایند. امروز، هیچ علاجی جز این نیست.1369/09/13
1 )
سوره مبارکه ابراهيم آیه 7
وَإِذ تَأَذَّنَ رَبُّكُم لَئِن شَكَرتُم لَأَزيدَنَّكُم ۖ وَلَئِن كَفَرتُم إِنَّ عَذابي لَشَديدٌ
ترجمه:
و (همچنین به خاطر بیاورید) هنگامی را که پروردگارتان اعلام داشت: «اگر شکرگزاری کنید، (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود؛ و اگر ناسپاسی کنید، مجازاتم شدید است!»
لینک ثابت
امروز بعد از اینکه انقلاب اسلامی، بُرندگی اسلام را نشان داد، دشمنان اسلام و مسلمین جدیتر شدند. انقلاب اسلامی، جبهههای جدیدی علیه اسلام به وجود آورد؛ فقط به خاطر اینکه اسلام را معرفی کرد و نشان داد که اسلام با ظلم مخالف است و فهماند که مسلم واقعی، آن کسی است که در مقابل قلدری و سرکشی و نظام سلطهی جهانی، تسلیم نمیشود و زیر بار نمیرود. این، سلطهگران را بهشدت خشمگین کرد و در مقابل اسلام، جبهههای جدیدی به وجود آورد. نمونههایش را در همه جای دنیا مشاهده میکنید. هم در اروپا مشاهده میکنید که علیه گروهها و افراد مسلمان، چه کارهایی انجام میگیرد؛ هم در آفریقا مشاهده میکنید که این حرکات تبشیری را فقط برای مقابلهی با اسلام ناب به راه انداختهاند؛ هم در خود کشورهای اسلامی مشاهده میکنید که روی حرکات اسلامی، چقدر فشار است. در هرجایی، به یک نحو است. مظاهری از آن را در کشورهای دیگر مثل هند مشاهده میکنید. این ماجرای مسجد بابری، یکی از آن مسایلی است که اگرچه موضوع آن، یک مسجد است و شاید به نظر بعضی کوچک بیاید؛ اما کوچک نیست. این، نشاندهندهی آن است که دشمنان اسلام، تا اینجا ایستادهاند که یک عده را علیه مقدسات اسلام تحریک کنند و زندگی را بر مسلمانان تلخ نمایند.1369/09/13
لینک ثابت
در تمام اقطار عالم، همهی روشنفکران و نویسندگان و هنرمندان و کسانی که در تبلیغات، اندک دستی دارند، باید با احساس وظیفهی کامل نسبت به این قضیه، ادای تکلیف بکنند. بعد از جنگ جهانی دوم، یهودیها در سرتاسر دنیا، برای مظلومنمایی، صدها و بلکه هزارها فیلم درست کردهاند، تا چهرهی آنها را مظلوم، و چهرهی کسانی که با آنها مقابل بودند به صورت واقعی یا غیر واقعی ستمگر نشان بدهد. تا آنجا که ما اطلاع داریم، ظلمی که امروز به ملت فلسطین میشود، هیچوقت به مجموعهی یک ملت نشده است؛ در حالی که متأسفانه افکار عمومی دنیا، از این ظلم مطلع نیست. این، بایستی درست بیان بشود. باید فیلمها ساخته بشود، باید کارهای هنری انجام بگیرد تا همهی افکار عمومی دنیا بدانند که چه میگذرد.1369/09/13
لینک ثابت
میتوان گفت که این جلسه، مهمترین مسألهی جهان اسلام را در دستور کار خود قرار داده است. تحقیقاً امروز در زندگی مسلمین و در آفاق اسلامی، هیچ مسألهیی به اهمیت و خطورت مسألهی فلسطین نیست. بیش از چهل سال است که بتدریج مسلمین را با غصب بخشی از خانهی خودشان عادت دادهاند. فقط غصب خانهی مسلمین نیست؛ بلکه قضیه بالاتر از این است. مسأله این است که دشمنان جهانی اسلام، بخشی از خانهی مسلمین را برای حمله به صفوف مسلمین و برای مبارزه با خواستهها و حرکات آنها، سنگر قرار دادهاند.
متأسفانه در دنیای اسلام، آن کسانی که امکانات در دستشان بوده و میتوانستند دربارهی این مسأله تصمیمهای مؤثری بگیرند، آن را در زاویهی فراموشی - ولو نه به لفظ، اما در باطن امر - قرار دادند. ما اگر به خود بیاییم، خواهیم دید که این بزرگترین بلایی است که در دورههای اخیر، بر مسلمین نازل شده است. حکم اسلامی این قضیه، واضح است. احدی از مسلمین، دربارهی حکم منطبق بر قضیهی فلسطین، تردیدی ندارد. این، همان مسألهیی است که در تمام کتب فقهی - که بحث جهاد در آن مطرح شده - آمده است. اگر کفار بیایند و بلد مسلمین را تصرف یا احاطه کنند، هیچیک از فقهای مسلمین - قدیم و جدید - در وجوب عینی جهاد در این مورد، تردید نکرده است. همهی مذاهب اسلامی، در این معنا همعقیده هستند. جهاد ابتدایی، واجب کفایی است؛ اما در غیر این مورد. جهاد دفاعی که اظهر مصادیق دفاع هم هست، واجب عینی است.
مسألهیی با این وضوح و با این اهمیت، امروز در دنیای اسلام، مثل یک مسألهی درجهی دو مورد توجه قرار میگیرد. البته گناه اول، به عهدهی رؤسای مسلمین است. اگر زعمای مسلمین و رؤسای کشورهای اسلامی، متحداً و جداً بر استنقاذ فلسطین تصمیم بگیرند، خواهند توانست.
در مسألهی فلسطین، آنچه که هدف است، استنقاذ فلسطین است؛ یعنی محو دولت اسرائیل. فرقی بین سرزمینهای قبل از سال 67 و بعد از آن نیست. هر یک وجب از خاک فلسطین، یک وجب از خانهی مسلمین است. هر حاکمیتی غیر از حاکمیت مردم فلسطین و حاکمیت مسلمین بر کشور فلسطین، حاکمیت غاصب است. حرف، همانی است که امام راحل عظیم الشأن فرمود: «اسرائیل بایستی محو بشود». یهودیهای فلسطین، اگر دولت اسلامی را قبول میکنند، در آنجا زندگی کنند. بحث، بحث یهودیستیزی نیست. مسأله، مسألهی غصب خانهی مسلمین است. رؤسا و زعمای مسلمین، اگر تحت تأثیر قدرتهای جهانی قرار نداشتند، میتوانستند این مهم را انجام بدهند؛ ولی متأسفانه نکردند.
امروز، حادثهی بزرگی داخل سرزمینها در جریان است و آن، همین قیام اسلامی است که این روزها وارد چهارمین سال عمر خود میشود. این، همان چیزی است که باید فلسطین را نجات بدهد. این، همان چیزی است که حامیان و تولیدکنندگان اسرائیل، از آن میترسیدند. این، همان چیزی است که بدان امید بود و این امید، امروز برآورده شده است. این، یک نعمت بزرگ الهی است.
اگر ما مسلمین، این نعمت را شکر کردیم، باقی خواهد ماند؛ «لئن شکرتم لازیدنّکم». اگر به این نعمت کفران ورزیدیم، از دست خواهد رفت. شکر این نعمت به آن است که همهی مسلمین در همه جای عالم، تکلیف شرعی خودشان بدانند که از این مبارزانی که امروز به نام اسلام مبارزه میکنند، حمایت نمایند. امروز، هیچ علاجی جز این نیست.
این حمایت، بایستی وسیع و همهجانبه باشد. هم حمایت سیاسی، هم حمایت تبلیغاتی، هم حمایت اخلاقی و هم حمایت نظامی لازم است. هرچه ممکن بشود، لازم و تکلیف است. مسلمین دنیا ببینند، کدامیک از انواع این حمایتها را میتوانند بکنند. هرچه را که دانستند، تکلیف شرعی آنهاست و از آن نباید تخلف بکنند.
غالباً دو نکته از نظر شعاردهندگانِ به نام اسرائیل، دور میماند. ما این دو نکته را اجمالاً عرض میکنیم. یکی از این دو نکته این است که دشمنیِ با غاصبان اسرائیل، با دوستیِ با کسانی که پشتیبان همهجانبهی غاصبان اسرائیل هستند، نمیسازد. این، ممکن نیست. آن کسانی که خیال میکنند، از راه امریکا و همپیمانانش میتوانند فلسطین را نجات بدهند، در اشتباه تأسفانگیزی بسرمیبرند. همچنان که از راه دولت اسرائیل نمیشود فلسطین را نجات داد، از راه دولت امریکا و همپیمانانش هم نمیشود فلسطین را نجات داد. هر حرکتی که به تکیه بر پشتیبانان دولت غاصب منتهی بشود، قطعاً یک حرکت انحرافی و یک غلط بزرگ است. اگر کسی شعار ضدیت با اسرائیل را میدهد، اما با همپیمانان اسرائیل در این مسأله همصحبتی میکند و به آنها اتکا مینماید، باید دانست که دروغ میگوید. چنین چیزی ممکن نیست.
آن کسانی که اسرائیل را تغذیه میکنند، در جبههی اسرائیل هستند. آن کسانی که به هر نحوی از انحاء به اسرائیل کمک میکنند، در جبههی اسرائیل هستند. آن کسانی که با صهیونیستها مذاکره میکنند، در جبههی اسرائیل هستند. مبارزه برای استنقاذ سرزمین فلسطین، باید معنای حقیقی مبارزه را داشته باشد. مبارزه، نقطهی مقابل سازش است. در این مسأله، سازش خیانت و مبارزه وظیفه است. هیچکس سازش را به حساب مبارزه نگذارد.1369/09/13
لینک ثابت
فلسطین, مسئله فلسطین, جهان اسلام
امروز در زندگی مسلمین و در آفاق اسلامی، هیچ مسالهیی به اهمیت و خطورت مسالهی فلسطین نیست.1369/09/13
لینک ثابت
فیلمسازی گسترده یهودیها برای مظلومنمایی بعد از جنگ جهانی دوم
در تمام اقطار عالم، همهى روشنفکران و نویسندگان و هنرمندان و کسانى که در تبلیغات، اندک دستى دارند، باید با احساس وظیفهى کامل نسبت به این قضیه، اداى تکلیف بکنند. بعد از جنگ جهانى دوم، یهودیها در سرتاسر دنیا، براى مظلومنمایى، صدها و بلکه هزارها فیلم درست کردهاند، تا چهرهى آنها را مظلوم، و چهرهى کسانى که با آنها مقابل بودند به صورت واقعى یا غیر واقعى ستمگر نشان بدهد. تا آنجا که ما اطلاع داریم، ظلمى که امروز به ملت فلسطین مىشود، هیچوقت به مجموعهى یک ملت نشده است؛ در حالى که متأسفانه افکار عمومى دنیا، از این ظلم مطلع نیست. این، بایستى درست بیان بشود. باید فیلمها ساخته بشود، باید کارهاى هنرى انجام بگیرد تا همهى افکار عمومى دنیا بدانند که چه مىگذرد.
متأسفانه باید اعتراف کنیم که روشنفکران ما و کسانى که مىتوانستند، کوتاهى کردند. ما باید در سطح عالم، مسألهى فلسطین را آنچنان که هست، معرفى بکنیم. براى این کار باید سرمایهگذارى بشود و افراد، تلاش و کار کنند. این، نکتهیى بوده است که ما از آن غفلت کردهایم.1369/09/13
لینک ثابت
برخورد با ظالم و دفاع از مظلوم
بعد از اینکه انقلاب اسلامی، بُرندگی اسلام را نشان داد، دشمنان اسلام و مسلمین جدیتر شدند. انقلاب اسلامی، جبهههای جدیدی علیه اسلام به وجود آورد؛ فقط به خاطر اینکه اسلام را معرفی کرد و نشان داد که اسلام با ظلم مخالف است و فهماند که مسلم واقعی، آن کسی است که در مقابل قلدری و سرکشی و نظام سلطهی جهانی، تسلیم نمیشود و زیر بار نمیرود. این، سلطهگران را بشدت خشمگین کرد و در مقابل اسلام، جبهههای جدیدی به وجود آورد1369/09/13
لینک ثابت
انقلاب اسلامی، جبهههای جدیدی علیه اسلام به وجود آورد؛ فقط به خاطر اینکه اسلام را معرفی کرد و نشان داد که اسلام با ظلم مخالف است و فهماند که مسلم واقعی، آن کسی است که در مقابل قلدری و سرکشی و نظام سلطهی جهانی، تسلیم نمیشود و زیر بار نمیرود1369/09/13
لینک ثابت
اگر کفار بیایند و بلد مسلمین را تصرف یا احاطه کنند، هیچ یک از فقهای مسلمین - قدیم و جدید - در وجوب عینی جهاد در این مورد، تردید نکرده است. همهی مذاهب اسلامی، در این معنا هم عقیده هستند. جهاد ابتدایی، واجب کفایی است؛ اما در غیر این مورد. جهاد دفاعی که اظهر مصادیق دفاع هم هست، واجب عینی است.1369/09/13
لینک ثابت
اگر زعمای مسلمین و رؤسای کشورهای اسلامی، متحداً و جداً بر استنقاذ فلسطین تصمیم بگیرند، خواهند توانست.در مسألهی فلسطین، آنچه که هدف است، استنقاذ فلسطین است؛ یعنی محو دولت اسرائیل. فرقی بین سرزمینهای قبل از سال 67 و بعد از آن نیست. هر یک وجب از خاک فلسطین، یک وجب از خانهی مسلمین است. هر حاکمیتی غیر از حاکمیت مردم فلسطین و حاکمیت مسلمین بر کشور فلسطین، حاکمیت غاصب است. حرف، همانی است که امام راحل عظیم الشأن فرمود: «اسرائیل بایستی محو بشود». یهودیهای فلسطین، اگر دولت اسلامی را قبول میکنند، در آنجا زندگی کنند. بحث، بحث یهودیستیزی نیست. مسأله، مسألهی غصب خانهی مسلمین است. رؤسا و زعمای مسلمین، اگر تحت تأثیر قدرتهای جهانی قرار نداشتند، میتوانستند این مهم را انجام بدهند؛ ولی متأسفانه نکردند.1369/09/13
لینک ثابت
آن کسانی که خیال میکنند، از راه امریکا و همپیمانانش میتوانند فلسطین را نجات بدهند، در اشتباه تأسفانگیزی بسرمیبرند. همچنان که از راه دولت اسرائیل نمیشود فلسطین را نجات داد، از راه دولت امریکا و همپیمانانش هم نمیشود فلسطین را نجات داد.1369/09/13
لینک ثابت
مبارزه برای استنقاذ سرزمین فلسطین، باید معنای حقیقی مبارزه را داشته باشد. مبارزه، نقطهی مقابل سازش است. در این مسأله، سازش خیانت و مبارزه وظیفه است. هیچکس سازش را به حساب مبارزه نگذارد.1369/09/13
لینک ثابت
حمایت آمریکا از رژیم صهیونیستی
برای نجات فلسطین هر حرکتی که به تکیه بر پشتیبانان دولت غاصب منتهی بشود، قطعاً یک حرکت انحرافی و یک غلط بزرگ است.1369/09/13
لینک ثابت
یکی از چیزهایی که در روز اول، ایجاد دولت غاصب را زمینهسازی کرد و امروز هم ادامهی آن دولت را زمینهسازی میکند، تبلیغاتی است که دستگاه تبلیغاتی سراسری صهیونیستها و دوستانشان در همه جای دنیا، به راه انداختهاند. برای افکار مردم دنیا، اینطور وانمود کردهاند که صاحبِ خانه، آن کسانی هستند که بر آنجا حکومت میکنند و یک عده دور از فرهنگ هم برای آنها مزاحمت ایجاد میکنند! متأسفانه، این را در دنیا جا انداختهاند. روی این قضیه، در افکار عمومی و در فرهنگ عام جهانی، کار تبلیغاتی کردهاند؛ ولی ما مسلمین غافل بودهایم! ما مسلمین، به شیوههای تبلیغاتی دشمن وقوف پیدا نکردهایم. از بهترین شیوهها، برای بیان حقانیت مردم فلسطین استفاده نکردهایم. آنچه بر این مقدمه میخواهم مترتب کنم، این است که در تمام اقطار عالم، همهی روشنفکران و نویسندگان و هنرمندان و کسانی که در تبلیغات، اندک دستی دارند، باید با احساس وظیفهی کامل نسبت به این قضیه، ادای تکلیف بکنند.1369/09/13
لینک ثابت