newspart/index2
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
نظام سلطه

هر ملتی، اگر تسلیم سلطه‌ی قدرتهای بزرگ عالم شد، از دست رفته است. هر ملتی، اگر حاضر شد از شرف ملی، اقتدار ملی و اراده‌ی ملی چشم بپوشد، در ورطه‌ی ضعف بی‌پایان و وادی‌یی که آخر آن معلوم نیست، لغزید. هر دولتی که حاضر شد در مقابل خواست دستگاه یکپارچه‌ی سلطه‌ی جهانی تسلیم شود، بیش از گذشته محکوم به ضعف و ذلت و تحت سلطه قرار گرفتن و هضم شدن شخصیت شد. این، یکی از چیزهایی است که وضع فعلی جهان، آن را نشان می‌دهد.

دستگاه سلطه، به سمت یکپارچه شدن هرچه بیشتر پیش می‌رود. دو قطب قدرتی که در مقابل هم قرار داشتند، به یک مرکز قدرت تبدیل شدند، یا تبدیل می‌شوند. البته همان‌طوری که عرض کردم، نمی‌شود پیش‌بینی قطعی کرد؛ اما ظواهر امر - آن‌طوری که ما امروز نگاه می‌کنیم - این است. حتی دولتهای ضعیفی که متکی به ملتهای خودشان نیستند و دم از آزادی می‌زنند و شعارهای آزادیخواهانه می‌دهند، مجبور می‌شوند که تسلیم بشوند و بسیاری از تحمیلات را قبول کنند. این، یکی از واقعیتهایی است که وجود دارد و فعلا این‌طوری است. حالا تا در آینده، چه‌طور به صورت قطعی بشود، البته احتمالاتی هست. درعین‌حال، متأسفانه الان وضع این‌گونه است. سلطه‌ی غرب و بخصوص امریکا، در میان کشورهای آسیایی، آفریقایی، امریکای لاتین، حتی اروپای شرقی، رو به افزایش است و امریکا امروز بر حسب موازین ظاهری و محاسبات معمولی قدرت، حقیقتا یک ابرقدرت است. این، یک طرف قضیه است.
1369/04/25

لینک ثابت
نظام سلطه

حرکت خونین مردم الجزایر، در زیر چکمه‌ی ظلم و استعمار فرانسویها بود که رشد کرد و آن انقلاب عظیم را به راه انداخت. آن حرکت، حاکی از آگاهی و رشد و بینش روشن سیاسی و هویت اسلامی نبود؛ آن‌چنان که حرکت امروز همان مردم در شرایط امروزی کشورشان می‌تواند باشد. دیگر ملتهای مسلمان و دیگر اقلیتهای مسلمان در کشورهای غیراسلامی، همین‌طورند. این، یک واقعیت است. کار به‌جایی رسیده که سردمداران نظام غربی، امروز بی‌ملاحظه تصریح می‌کنند که تقابل آینده‌ی عالم، بین جناح استکبار و سلطه و بین اسلام است. ما این را به حدس درمی‌یافتیم.


اوایلی که این قضایای اروپای شرقی پیش آمد- بروز همه‌ی این حوادث، در یک سال گذشته است و این از عجایب می‌باشد - ما به حدس می‌گفتیم که چنین وضعی پیش خواهد آمد. امروز تصریح بعضی از سردمداران همین دستگاه سلطه‌ی استکباری غرب، به این معناست. آنها چنین چیزی را اظهار کرده‌اند و اظهار می‌کنند. پس، نتیجه می‌گیریم که اگر اقتدار سلطه‌ی ظاهری در یک‌جا متمرکز می‌شود، یا به یک جانب و به یک صف برمی‌گردد، اقتدار معنوی اسلام - قدرت جدید و عظیم امروز دنیا - هم خودش را نشان می‌دهد و آشکار می‌کند. این چیزی که عرض کردم، نه یک حدس و نه یک امر خطابی‌گونه است. این، بیان واقعیتی است که برای ما حتمی و محسوس است.
1369/04/25

لینک ثابت
اقتدار ملی

یکی از چیزهایی که در این بین معلوم شده، این است که کشورهای جهان سوم - ملتهای فقیر و دولتهای ضعیف - اگر تاکنون می‌توانستند بین ابرقدرتها مانور کنند و اگر به یکی اتصال و وابستگی دارند، در مقابل آن دیگری، لااقل عَلَم استقلال بلند کنند و ملتها این احساس را داشته باشند که سخن از آزادی می‌زنند و ابراز قدرت می‌کنند و اقتدارات ملی را نشان می‌دهند - که در طول این سی، چهل سال اخیر، چنین وضعی تقریباً وجود داشت - این وضعیت، دیگر بعد از این نیست.
هر ملتی، اگر تسلیم سلطه‌ی قدرتهای بزرگ عالم شد، از دست رفته است. هر ملتی، اگر حاضر شد از شرف ملی، اقتدار ملی و اراده‌ی ملی چشم بپوشد، در ورطه‌ی ضعف بی‌پایان و وادی‌یی که آخر آن معلوم نیست، لغزید.1369/04/25

لینک ثابت
اتحاد ملی و انسجام اسلامی

بحمدالله ملت ما یکپارچه و متفقند. تبلیغات و وساوس دشمن نتوانسته است یکپارچگی ما را به هم بزند و اختلاف ایجاد کند؛ باید این را تحکیم کرد. این یکپارچگی و اتحاد، به مسؤولان و متصدیان امور امکان خواهد داد که وظایف و بارهای سنگینی که بر دوششان است، با جرأت و قدرت بیشتر حمل کنند و گره مشکلاتی که ما از گذشته‌های دور و از سالهای طولانی غلبه و سلطه‌ی طاغوت بر این کشور وارث آنها هستیم، باز نمایند.1369/04/25
لینک ثابت
هویت اسلامی

نهضت اسلامی در دنیا، یک امر جدی است. احساس هویت اسلامی در میان ملتهای مسلمان، بلکه در میان جمعیتهای مسلمان - یعنی آن‌جایی که مسلمین، یک ملت محسوب نمی‌شوند، بلکه یک جمعیت در اقلیت هستند - یک امر واضح و غیرقابل انکاری است. گویی تمام عوامل دست به دست هم داده است، تا ایمان اسلامی و احساس مسلمانی را در باطن مسلمین عالم قوی کند و آن را به عمل و منش و تحرک بیرونی و ظاهری تبدیل بنماید.

حرکت خونین مردم الجزایر، در زیر چکمه‌ی ظلم و استعمار فرانسویها بود که رشد کرد و آن انقلاب عظیم را به راه انداخت. آن حرکت، حاکی از آگاهی و رشد و بینش روشن سیاسی و هویت اسلامی نبود؛ آن‌چنان که حرکت امروز همان مردم در شرایط امروزی کشورشان می‌تواند باشد. دیگر ملتهای مسلمان و دیگر اقلیتهای مسلمان در کشورهای غیراسلامی، همین‌طورند. این، یک واقعیت است. کار به‌جایی رسیده که سردمداران نظام غربی، امروز بی‌ملاحظه تصریح می‌کنند که تقابل آینده‌ی عالم، بین جناح استکبار و سلطه و بین اسلام است. ما این را به حدس درمی‌یافتیم.1369/04/25

لینک ثابت
اقتدار معنوی

حركت خونین مردم الجزایر، در زیر چكمه‌ی ظلم و استعمار فرانسویها بود كه رشد كرد و آن انقلاب عظیم را به راه انداخت. آن حركت، حاكی از آگاهی و رشد و بینش روشن سیاسی و هویت اسلامی نبود؛ آن‌چنان كه حركت امروز همان مردم در شرایط امروزی كشورشان می‌تواند باشد. دیگر ملتهای مسلمان و دیگر اقلیتهای مسلمان در كشورهای غیراسلامی، همین‌طورند. این، یك واقعیت است. كار به‌جایی رسیده كه سردمداران نظام غربی، امروز بی‌ملاحظه تصریح می‌كنند كه تقابل آینده‌ی عالم، بین جناح استكبار و سلطه و بین اسلام است. ما این را به حدس درمی‌یافتیم.
اوایلی كه این قضایای اروپای شرقی پیش آمد - بروز همه‌ی این حوادث، در یك سال گذشته است و این از عجایب می‌باشد - ما به حدس می‌گفتیم كه چنین وضعی پیش خواهد آمد. امروز تصریح بعضی از سردمداران همین دستگاه سلطه‌ی استكباری غرب، به این معناست. آنها چنین چیزی را اظهار كرده‌اند و اظهار می‌كنند. پس، نتیجه می‌گیریم كه اگر اقتدار سلطه‌ی ظاهری در یك‌جا متمركز می‌شود، یا به یك جانب و به یك صف برمی‌گردد، اقتدار معنوی اسلام - قدرت جدید و عظیم امروز دنیا - هم خودش را نشان می‌دهد و آشكار می‌كند. این چیزی كه عرض كردم، نه یك حدس و نه یك امر خطابی‌گونه است. این، بیان واقعیتی است كه برای ما حتمی و محسوس است.
آنچه كه ما باید به آن توجه كنیم، این است كه:
اولاً این حركت، ناشی از حركت عظیم ملت ایران و رهبری بی‌نظیر استثنایی پُرجاذبه‌ی امام راحل(رضوان‌اللَّه تعالی‌علیه‌وقدّس‌اللَّه‌نفسه‌الشّریف) است. قطعاً اگر آن رهبر و این ملت و آن حركت و آن اخلاص نمی‌بودند، این وضعیت در عالم پیش نمی‌آمد. علی‌الظاهر هیچ عامل دیگری وجود ندارد كه در دنیایی كه همه‌ی دستگاهها و قدرتهای استكباری، روی معنویت و اسلام فشار وارد می‌آوردند، ناگهان در همه جای عالم، این‌طور اسلام سر بلند كند و قدرت و اقتدار اسلامی خودش را نشان بدهد.1369/04/25

لینک ثابت
اخلاص

در نظام جمهوری اسلامی، اگر کسی که مسؤولیتی بردوش گرفته، اخلاص و قصد قربت و نیت برای خدا نداشته باشد، تحقیقاً مغبون شده است. اگر اخلاص و عمل للَّه و تلاشِ منهای انگیزه‌های غیر الهی بود، هر مسؤولیتی گوارا، هر کار سنگینی تحمل کردنی، و هر باری برداشتنی است.1369/04/25
لینک ثابت
اخلاص

باید انگیزه‌ی حرکت ما - در هر سطحی که هستیم - انگیزه‌ی الهی باشد. علاج همه‌ی دردهای ما، اخلاص است. اگر اخلاص باشد، همه‌ی چیزهایی که فعلاً نظام و جامعه‌ی ما از آنها متأذّی است، برطرف خواهد شد. اخلاص در عمل، موجب خواهد شد یکپارچگیها تحکیم بشود.1369/04/25
لینک ثابت
اقتدار نظام

نظام جمهوری اسلامی، همه‌ی ارکان یک نظام مقتدر را با خود دارد. ما میتوانیم آن نظامی باشیم که ملتها به ما نگاه کنند و نیرو و امید بگیرند و احساس قدرت بکنند؛ همچنان‌که تاکنون بوده‌ایم. ما میتوانیم آن ملتی باشیم که زندگی و جریان امور داخل کشور و وضع اقتصادی و قضایی و عدالت و حاکمیت عدل و انصاف در جامعه‌ی ما به نحوی باشد که ملتهای دیگر را تشویق کند و آنها را به پیمودن این راه ترغیب و امیدوار نماید.1369/04/25
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی