امروز بعکس، عدالت اجتماعیاى که ما مطرح میکنیم و حقوق بشر به سبکى که اسلام مطرح میکند، بمراتب راقیتر(۴) است از آنچه دنیاى دموکراسى آن را مطرح میکند. ما عدالت اجتماعیمان از دنیاى بهاصطلاح سوسیالیسم پیشرفتهتر است؛ حقوق بشرمان و آزادیهاى فردیمان از آنچه در دنیاى بهاصطلاح دموکراسى مطرح میشود، پیشرفتهتر است. این را هم دنیا قبول دارد؛ به این تبلیغات رادیوها یا مجلّات -که پول میگیرند چیز مینویسند، ارتجاع مِرتجاع میگویند- نگاه نکنید، اینها قابل ذکر و قابل توجّه نیست.1368/12/21
لینک ثابت
مرکزى که در آن، بین دو سازمان اصلىِ رزمىِ نظامىِ جمهورى اسلامى هماهنگى ایجاد میشود، همین ستاد فرماندهى کلّ قوا است.1368/12/21
لینک ثابت
تفکّرى که امروز ما داریم عرضه میکنیم به دنیا، هم کاملاً نو و بسیار نو است، هم مبتنى است بر یک پایهی مذهبى. دنیا و تحلیلهاى مادّى و نگرشهاى مادّى دنیا عادت کرده بودند مدرنیسم را از تفکّرات الهى و معنوى جدا کنند و اینها را نقطهی مقابل هم بدانند؛ هر چیز مذهبى و معنوى -چه اسلامى، چه غیراسلامى- متعلّق به گذشته و ارتجاعى به حساب میآمد. هر چیزى میگفتند نو است و مدرن است، معنایش این بود که حتماً ضدّمذهبى و غیر معنوى و مذهبى است؛ این یک برداشت غلط از مذهب بود. امروز بعکس، عدالت اجتماعیاى که ما مطرح میکنیم و حقوق بشر به سبکى که اسلام مطرح میکند، بمراتب راقیتر(۴) است از آنچه دنیاى دموکراسى آن را مطرح میکند. ما عدالت اجتماعیمان از دنیاى بهاصطلاح سوسیالیسم پیشرفتهتر است؛ حقوق بشرمان و آزادیهاى فردیمان از آنچه در دنیاى بهاصطلاح دموکراسى مطرح میشود، پیشرفتهتر است. این را هم دنیا قبول دارد؛ به این تبلیغات رادیوها یا مجلّات -که پول میگیرند چیز مینویسند، ارتجاع مِرتجاع میگویند- نگاه نکنید، اینها قابل ذکر و قابل توجّه نیست.1368/12/21
لینک ثابت
عدالت اجتماعیاى که ما مطرح میکنیم و حقوق بشر به سبکى که اسلام مطرح میکند، بمراتب راقیتر است از آنچه دنیاى دموکراسى آن را مطرح میکند.1368/12/21
لینک ثابت
حقوق بشرمان و آزادیهاى فردیمان از آنچه در دنیاى بهاصطلاح دموکراسى مطرح میشود، پیشرفتهتر است.1368/12/21
لینک ثابت
همانطور که آقاى دکتر فیروزآبادى اشاره کردند، من در جریان کارهاى این ستاد - بهطور منظّم و مرتّب - قرار دارم و همانطور که ما اوّل هم اعلام کردیم، همهی عناصرى که در این ستاد حضور دارند عناصر نظامى هستند؛ ما به یک معنا باید بگوییم غیرنظامى نداریم: یا ارتشى هستند یا سپاهى هستند یا بسیجى. اینکه من اصرار ورزیدم بر اینکه فرم خاصّى و لباس مشترک خاصّى براى بسیجیها تنظیم بشود، این نه به معناى این است که ما یک سازمان سوّمى میخواهیم درست کنیم؛ نخیر، اشتباه نشود؛ بسیج دیگر یک سازمان سوّم نظامى در قبال سازمان سپاه و ارتش نیست -بسیج، بسیج است؛ یعنى چه؟ یعنى آحاد مردم که بسیج میشوند براى کار نظامى بهوسیلهی فرمانده کلّ نیروهاى مسلّح، در هر عهدى - میخواهیم به این ارج بنهیم که یک غیرنظامى کار معیّنشدهی براى یک نظامى را انجام میدهد، درحالیکه او نه ارتشى است و نه سپاهى؛ این را میخواهیم مورد توجّه خاص قرار بدهیم. لذا گفتیم که یک لباس مشترکى براى بسیجیها معیّن بشود. البتّه این لباس لباسى نیست که هر کس عضو بسیج است، باید حتماً این لباس را بپوشد، زیرا مردم -کاسب، ادارى، دانشآموز، دانشجو، حتّى زنِ در خانه- عضو بسیجند و لزومى ندارد که همهی آنها در همهی حالات از این لباس استفاده بکنند، بلکه مقصود این است که در موارد خاصّى -که طبق آییننامه معیّن خواهد شد- این لباس پوشیده بشود و شخص بسیجى را -چه در مراسمى، چه در بعضى از مراکز دیگر- مشخّص بکند.1368/12/21
لینک ثابت
تهمت ارتجاع به جمهوری اسلامی
تفکّرى که امروز ما داریم عرضه میکنیم به دنیا، هم کاملاً نو و بسیار نو است، هم مبتنى است بر یک پایهی مذهبى. دنیا و تحلیلهاى مادّى و نگرشهاى مادّى دنیا عادت کرده بودند مدرنیسم را از تفکّرات الهى و معنوى جدا کنند و اینها را نقطهی مقابل هم بدانند؛ هر چیز مذهبى و معنوى -چه اسلامى، چه غیراسلامى- متعلّق به گذشته و ارتجاعى به حساب میآمد. هر چیزى میگفتند نو است و مدرن است، معنایش این بود که حتماً ضدّمذهبى و غیر معنوى و مذهبى است؛ این یک برداشت غلط از مذهب بود. امروز بعکس، عدالت اجتماعیاى که ما مطرح میکنیم و حقوق بشر به سبکى که اسلام مطرح میکند، بمراتب راقیتر(۴) است از آنچه دنیاى دموکراسى آن را مطرح میکند. ما عدالت اجتماعیمان از دنیاى بهاصطلاح سوسیالیسم پیشرفتهتر است؛ حقوق بشرمان و آزادیهاى فردیمان از آنچه در دنیاى بهاصطلاح دموکراسى مطرح میشود، پیشرفتهتر است. این را هم دنیا قبول دارد؛ به این تبلیغات رادیوها یا مجلّات -که پول میگیرند چیز مینویسند، ارتجاع مِرتجاع میگویند- نگاه نکنید، اینها قابل ذکر و قابل توجّه نیست. کمااینکه گاهى آدم میبیند مرتجعترین نظامهاى دنیا، نظامهایى که حتّى یک پارلمان صورى [یعنى] شکلى ندارند که اسم آن پارلمان باشد -الان نظامهایى هستند که حتّى چیزى که ظاهر آن پارلمان باشد و اسمش نمایندهی مردم باشد که دُور هم جمع بشوند آنجا و بعضیها نظر بدهند ندارند؛ یعنى طاقت این را ندارند؛ نظامشان از بس پوسیده است برنمیتابد که حتّى یک چنین چیزى در آن وجود داشته باشد- این نظامهاى اینقدر مرتجع، گاهى میگویند جمهورى اسلامى [مرتجع] یا نظام اسلامىِ مرتجع، نظام ملّاهاى مرتجع! خب پیدا است که این اصلاً یک شکل دیکتهشده است، یک فرمى است که همهی دنیا بر اساس یک تفکّر و یک پایهی تبلیغاتى -که نشستهاند روى آن فکر کردهاند، روى آن یک سیاستى را تدوین کردهاند- بنا است جزو اتّهاماتى که به جمهورى اسلامى میزنند، همین تهمت واپسگرایى و مرتجع بودن باشد. خب بگویند، آنها محلّ بحث نیست؛ ما واقعیّات را که نگاه میکنیم و آن چیزى که خود آنها به آن اعتقاد دارند و به آن رسیدهاند که در خلال بعضى از اظهار نظرها کاملاً آشکار میشود که متفکّرینِ امروز دنیا و سیاستمداران برجستهی دنیا نسبت به جمهورى اسلامى چه نظرى دارند، نظرها کاملاً نظرهاى مثبتى است.1368/12/21
لینک ثابت
بسیج یک سازمان سوّم نظامى در قبال سازمان سپاه و ارتش نیست. بسیج، یعنى آحاد مردم که براى کار نظامى بسیج میشوند. 1368/12/21
لینک ثابت
ارتش جمهورى اسلامى ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامى؛ وجودشان ضرورى است، زیرا اگر نباشند مأموریّتشان بر زمین خواهد ماند و آن سازمانِ دیگر هم نمیتواند مأموریّت این سازمان را انجام بدهد.1368/12/21
لینک ثابت
ما کشورى داریم با خصوصیّاتى که بسیار برجسته است این خصوصیّات: کشورى برانگیخته، مردمى شجاع، سرزمینى آماده براى عمران و آبادى و منافع و برکات، موقعیّتى از لحاظ جغرافیایى مؤثّر در ثبات یک منطقهی عظیم بلکه به یک معنا در ثبات کلّ عالم، و نظامى مبتنى بر یک تفکّر مدرنِ مذهبى؛ [یعنى] تفکّرى که امروز ما داریم عرضه میکنیم به دنیا، هم کاملاً نو و بسیار نو است، هم مبتنى است بر یک پایهی مذهبى. دنیا و تحلیلهاى مادّى و نگرشهاى مادّى دنیا عادت کرده بودند مدرنیسم را از تفکّرات الهى و معنوى جدا کنند و اینها را نقطهی مقابل هم بدانند؛ هر چیز مذهبى و معنوى -چه اسلامى، چه غیراسلامى- متعلّق به گذشته و ارتجاعى به حساب میآمد. هر چیزى میگفتند نو است و مدرن است، معنایش این بود که حتماً ضدّمذهبى و غیر معنوى و مذهبى است؛ این یک برداشت غلط از مذهب بود. امروز بعکس، عدالت اجتماعیاى که ما مطرح میکنیم و حقوق بشر به سبکى که اسلام مطرح میکند، بمراتب راقیتر است از آنچه دنیاى دموکراسى آن را مطرح میکند. ما عدالت اجتماعیمان از دنیاى بهاصطلاح سوسیالیسم پیشرفتهتر است؛ حقوق بشرمان و آزادیهاى فردیمان از آنچه در دنیاى بهاصطلاح دموکراسى مطرح میشود، پیشرفتهتر است. این را هم دنیا قبول دارد؛ به این تبلیغات رادیوها یا مجلّات -که پول میگیرند چیز مینویسند، ارتجاع مِرتجاع میگویند- نگاه نکنید، اینها قابل ذکر و قابل توجّه نیست. کمااینکه گاهى آدم میبیند مرتجعترین نظامهاى دنیا، نظامهایى که حتّى یک پارلمان صورى [یعنى] شکلى ندارند که اسم آن پارلمان باشد -الان نظامهایى هستند که حتّى چیزى که ظاهر آن پارلمان باشد و اسمش نمایندهی مردم باشد که دُور هم جمع بشوند آنجا و بعضیها نظر بدهند ندارند؛ یعنى طاقت این را ندارند؛ نظامشان از بس پوسیده است برنمیتابد که حتّى یک چنین چیزى در آن وجود داشته باشد- این نظامهاى اینقدر مرتجع، گاهى میگویند جمهورى اسلامى [مرتجع] یا نظام اسلامىِ مرتجع، نظام ملّاهاى مرتجع! خب پیدا است که این اصلاً یک شکل دیکتهشده است، یک فرمى است که همهی دنیا بر اساس یک تفکّر و یک پایهی تبلیغاتى -که نشستهاند روى آن فکر کردهاند، روى آن یک سیاستى را تدوین کردهاند- بنا است جزو اتّهاماتى که به جمهورى اسلامى میزنند، همین تهمت واپسگرایى و مرتجع بودن باشد. خب بگویند، آنها محلّ بحث نیست؛ ما واقعیّات را که نگاه میکنیم و آن چیزى که خود آنها به آن اعتقاد دارند و به آن رسیدهاند که در خلال بعضى از اظهار نظرها کاملاً آشکار میشود که متفکّرینِ امروز دنیا و سیاستمداران برجستهی دنیا نسبت به جمهورى اسلامى چه نظرى دارند، نظرها کاملاً نظرهاى مثبتى است.1368/12/21
لینک ثابت