امروز ملت ما باید به دو نکته توجه کنند: یکی وحدت کلمه و دیگری تلاش برای ساختن کشور. این دو را فراموش نکنید. اگر خدای نکرده این دو از شما گرفته شد، آقایی و سیادت و قدرت هم گرفته خواهد شد. باید وحدت را حفظ کنید. مبادا در گوشه و کنار، کسانی یادشان برود که امروز دنیا در چه شرایطی قرار دارد و ملت ما کیست و کجاست و باز همان حرفها و شکلکهای تفرقهآفرین را که در چند سال قبل معمول بود - و بحمداللَّه در این اواخر از بین رفته است - دوباره به صحنه بیاورند.1368/10/06
لینک ثابت
استکبار، یعنی گردن کلفتی و قلدری و آدمکشی و شرم نکردن و ابا نکردن و تجاوز توأم با وقاحت و سر را بالا گرفتن و سینه را سپر کردن. نظامی که امروز قدرتهای مقتدر عالم دارند، نظام استکباری است. امریکا وارد یک کشور دیگر میشود و با مردم آن کشور میجنگد. مردم با امریکا جنگیدند؛ بحث بر سر زید و عمرو نیست. مردم مایل نبودند که امریکا وارد کشورشان بشود و آنها را بکشد و خانههایشان را خراب کند و در خیابانها و جلوی مغازهها و مدرسهها و خانههایشان، تانک و نفربر زرهی و سرباز بیگانه بیاورد و از آن طرف هم، دولت انگلیس و فلان و بهمان دولت از او حمایت کنند و عدهی دیگری هم در دنیا بنشینند و تماشا و سکوت کنند. نظام جهانی و سلطهی استکبار، یعنی این.
چند سال پیش که ما در کنفرانس عدم تعهد و در سازمان ملل شرکت کرده بودیم، همین نکته را به مردم دنیا گفتیم. گفتیم: مردم دنیا! رهبران دنیا! امروز بر دنیا نظام سلطه حاکم است. نظام سلطه، یعنی اینکه کسی در دنیا به اتکای سر نیزه و زور، قلدری بکند و شرم نکند و دیگران هم قلدری او را تحمل کنند. امروز، شما نمونهاش را مشاهده میکنید و رئیس جمهور فعلی امریکا، علیرغم چهرهی ملایمی که در اول کار به خود گرفته بود و تظاهر میکرد که با سیاستهای ریگان مخالف است، نشان داد که این هم برادر اوست و با هم فرقی ندارند و سیاست، یک سیاست و استکبار، یک طبیعت است و نمیتوانند طور دیگر باشند. او هم در دو سه سال اول ریاست جمهوریش، به گرانادا حمله کرد و حکومتی را ساقط نمود. این هم مثل او.
اینها با همین روحیه، تقریبا بیست و پنج سال حکومت شاه را در ایران سر پا نگهداشتند. در سال 32، در اینجا کودتا کردند و حکومتی را سرنگون نمودند و شاه را سر کار آوردند و بیست و پنج سال از او حمایت کردند. همینها هستند که امروز علیه مردم کشورها، از نظامهای مرتجع و دیکتاتور دنیا حمایت میکنند. همینها هستند که صهیونیستها را در فلسطین آوردند و کاشتند و یک کشور را از دست ملتش گرفتند و غاصبی را در آنجا گذاشتند و دایم در طول چهل سال گذشته، از دولت اسرائیل حمایت کردند. این، نظام سلطه است. بزرگترین بلاهای عالم برای ملتهای دنیا، همین نظام سلطه است. اگر ملتها در کشور و خانهی خودشان، اختیار نداشته باشند، از وبا و طاعون و بدترین مرضها خطرناکتر است.1368/10/06
لینک ثابت
ضرورت وحدت میان ملت و دولت
همهی دستگاهها باید خوب کار کنند و همهی مردم باید دستگاهها را کمک نمایند. امروز، پرچم اسلام دست شما ملت و دولت است. باید این پرچم را حفظ کنید. با تنازع و کشمکش، این پرچم حفظ نخواهد شد. مسؤولیت، بر دوش همه است.(1) همه باید اتحاد و همدلی و همکاری و حسن ظن خود را حفظ کنند؛ وظیفه است.1368/10/06
1 )
منیة المرید،شهید ثانی ص381 ؛
صحيح مسلم، مسلم نیشابوری، ج 3 ص 1459 ؛
جامع الاخبار، تاج الدين شعيرى ص 119 ؛
عوالياللآلی ، ابن ابى جمهور احسائى ج 1 ص 364 ؛
بحارالانوار ،علامه مجلسی ج72 ص 38 ؛
كلكم راع و كلكم مسئول عن رعيته
ترجمه:
به راستی كه همه شما حافظ و سرپرستید و همه شما جوابگوی مردم زیردست خود هستید.
لینک ثابت
پس ، مستبدان عالم و کسانی که بِزور بر ملتها حکومت میکنند و ملتها را به هیچ نمیگیرند و کسانی که با دین مبارزه میکنند و با ایمان دینی مردم در هر جای دنیا پنجه در پنجه میاندازند، عبرت بگیرند. اینها، درس عبرت است و اسلام و قرآن، به همهی ما دستور میدهد که باید عبرت بگیریم.(1)1368/10/06
1 )
سوره مبارکه يوسف آیه 111
لَقَد كانَ في قَصَصِهِم عِبرَةٌ لِأُولِي الأَلبابِ ۗ ما كانَ حَديثًا يُفتَرىٰ وَلٰكِن تَصديقَ الَّذي بَينَ يَدَيهِ وَتَفصيلَ كُلِّ شَيءٍ وَهُدًى وَرَحمَةً لِقَومٍ يُؤمِنونَ
ترجمه:
در سرگذشت آنها درس عبرتی برای صاحبان اندیشه بود! اینها داستان دروغین نبود؛ بلکه (وحی آسمانی است، و) هماهنگ است با آنچه پیش روی او (از کتب آسمانی پیشین) قرار دارد؛ و شرح هر چیزی (که پایه سعادت انسان است)؛ و هدایت و رحمتی است برای گروهی که ایمان میآورند!
1 )
سوره مبارکه الحشر آیه 2
هُوَ الَّذي أَخرَجَ الَّذينَ كَفَروا مِن أَهلِ الكِتابِ مِن دِيارِهِم لِأَوَّلِ الحَشرِ ۚ ما ظَنَنتُم أَن يَخرُجوا ۖ وَظَنّوا أَنَّهُم مانِعَتُهُم حُصونُهُم مِنَ اللَّهِ فَأَتاهُمُ اللَّهُ مِن حَيثُ لَم يَحتَسِبوا ۖ وَقَذَفَ في قُلوبِهِمُ الرُّعبَ ۚ يُخرِبونَ بُيوتَهُم بِأَيديهِم وَأَيدِي المُؤمِنينَ فَاعتَبِروا يا أُولِي الأَبصارِ
ترجمه:
او کسی است که کافران اهل کتاب را در نخستین برخورد (با مسلمانان) از خانههایشان بیرون راند! گمان نمیکردید آنان خارج شوند، و خودشان نیز گمان میکردند که دِژهای محکمشان آنها را از عذاب الهی مانع میشود؛ امّا خداوند از آنجا که گمان نمیکردند به سراغشان آمد و در دلهایشان ترس و وحشت افکند، بگونهای که خانههای خود را با دست خویش و با دست مؤمنان ویران میکردند؛ پس عبرت بگیرید ای صاحبان چشم!
لینک ثابت
مردم ایران, حضور مردم در صحنه, اعتماد متقابل مردم و نظام
نظامی که بر پایهی مردم بنیانگذاری نشده باشد، ماندنی نیست.1368/10/06
لینک ثابت
مصداق قلدری آمریکا در دنیا
استکبار، یعنی گردن کلفتی و قلدری و آدمکشی و شرم نکردن و ابا نکردن و تجاوزِ توأم با وقاحت و سر را بالا گرفتن و سینه را سپر کردن. نظامی که امروز قدرتهای مقتدر عالم دارند، نظام استکباری است. امریکا وارد یک کشور دیگر میشود و با مردم آن کشور میجنگد. مردم با امریکا جنگیدند؛ بحث بر سر زید و عمرو نیست. مردم مایل نبودند که امریکا وارد کشورشان بشود و آنها را بکشد و خانههایشان را خراب کند و در خیابانها و جلوی مغازهها و مدرسهها و خانههایشان، تانک و نفربر زرهی و سرباز بیگانه بیاورد و از آن طرف هم، دولت انگلیس و فلان و بهمان دولت از او حمایت کنند و عدهی دیگری هم در دنیا بنشینند و تماشا و سکوت کنند. نظام جهانی و سلطهی استکبار، یعنی این.
چند سال پیش که ما در کنفرانس عدم تعهد و در سازمان ملل شرکت کرده بودیم، همین نکته را به مردم دنیا گفتیم. گفتیم: مردم دنیا! رهبران دنیا! امروز بر دنیا نظام سلطه حاکم است. نظام سلطه، یعنی اینکه کسی در دنیا به اتکای سر نیزه و زور، قلدری بکند و شرم نکند و دیگران هم قلدری او را تحمل کنند. امروز، شما نمونهاش را مشاهده میکنید و رئیس جمهور فعلی امریکا، علیرغم چهرهی ملایمی که در اول کار به خود گرفته بود و تظاهر میکرد که با سیاستهای ریگان مخالف است، نشان داد که این هم برادر اوست و با هم فرقی ندارند و سیاست، یک سیاست و استکبار، یک طبیعت است و نمیتوانند طور دیگر باشند. او هم در دو سه سال اولِ ریاست جمهوریش، به گرانادا حمله کرد و حکومتی را ساقط نمود. این هم مثل او.
اینها با همین روحیه، تقریباً بیست و پنج سال حکومت شاه را در ایران سر پا نگهداشتند. در سال 32، در اینجا کودتا کردند و حکومتی را سرنگون نمودند و شاه را سر کار آوردند و بیست و پنج سال از او حمایت کردند. همینها هستند که امروز علیه مردم کشورها، از نظامهای مرتجع و دیکتاتور دنیا حمایت میکنند. همینها هستند که صهیونیستها را در فلسطین آوردند و کاشتند و یک کشور را از دست ملتش گرفتند و غاصبی را در آن جا گذاشتند و دایم در طول چهل سال گذشته، از دولت اسرائیل حمایت کردند. این، نظام سلطه است. بزرگترین بلاهای عالم برای ملتهای دنیا، همین نظام سلطه است. اگر ملتها در کشور و خانهی خودشان، اختیار نداشته باشند، از وبا و طاعون و بدترین مرضها خطرناکتر است.1368/10/06
لینک ثابت
تحلیل تحولات اروپای شرقی و مواضع استکباری امریکا
ملت ما راه درستی را انتخاب کرده است[ که تا بحال با شیطان استکبار، یک لحظه کنار نیامده است]. ما این راه را ادامه خواهیم داد. ما به فضل الهی و با توکل به خدا و با استحکام همبستگی ملتمان و با همبستگی ملتهای دیگر با انقلابمان، در آینده هم مثل گذشته، یک لحظه با امریکا و زورگوییهایش کنار نخواهیم آمد. ثانیاً، آن چیزی که به نتیجه و پیروزی خواهد رسید، راه ماست؛ نه راه امریکا. قلدری امریکا شکسته خواهد شد. شاخ و دندان این حیوان وحشی و بیملاحظه که هیچ چیز را در مقابل خود به حساب نمیآورد، در هم خواهدشکست.
ملتهای دنیا، امروز اروپای شرقی را در مقابل خودشان میبینند. همین ملت چکاسلواکی را در هفتهی گذشته ملاحظه کردید که چگونه در خیابانها راه افتادند و بلندپایگان حاکم بر خودشان را کنار گذاشتند و کسانی را که خودشان میخواستند، در رأس حکومت آوردند یا مطرح کردند. این همان ملتی است که حدود بیست سال قبل، تانکها و نفربرهای شوروی و همپیمانانش، از اطراف وارد پایتخت کشورش شدند و یک نفر را که در رأس حکومت بود، کنار گذاشتند، عدهیی را هم که از او دفاع کردند، کشتند و جنگ خونینی راه انداختند و سرکوب خونینی نسبت به مردم کردند و از چکاسلواکی خارج شدند. عین همین کاری که امروز امریکا در پاناما انجام میدهد، آنها در آن زمان انجام دادند. اینها، کارهای جدیدی نیست. مستکبران عالم، همیشه از این کارها میکردند و تا وقتی هم قدرت داشته باشند، میکنند. شوروی در دوران حکومتهای مستبد خود، روی کشورهای اروپای شرقی (لهستان، مجارستان، چکاسلواکی) همین کارها را تجربه کرد.
امروز، همان کشورهایی که با تانک وارد خیابانهای چکاسلواکی شدند، از این ملت عذرخواهی میکنند و پیغام میدهند: ببخشید که ما بیست سال قبل آمدیم، اشتباه کردیم که آمدیم، ما را ببخشید و عفو کنید! آیا سردمداران امروز امریکا میتوانند ادعا کنند که بیست سال دیگر، ملت امریکا مجبور نخواهد شد از ملتهای پاناما و گرانادا و ایران و فلسطین و دهها ملتی که زخم امریکا را خوردهاند، عذرخواهی کند؟ آیا آن کسانی که امروز سیاست امریکا را در چنگ دارند و با تکیه به قدرت، احمقانه کار دزدان سر گردنه بگیر و گردن کلفتهای قدیمی محلهها را انجام میدهند - که با نیش چاقو حرفشان را به کرسی مینشاندند و هر کاری میخواستند، انجام میدادند - مطمئنند که چند سال بعد، ملتشان بر خود آنها یا بر نام آنها یا بر گور آنها، لعنت نخواهد فرستاد و لگد نخواهد زد؟! مطمئن نباشند. آنچه بالاخره پیش خواهد رفت، ارادهی ملتهاست. آنچه که در صورت اراده و شجاعت ملتها، بینیش به خاک مالیده خواهد شد، قدرت ظالم و زورگوست. اگر ملتها اراده کنند، ظالم را سرنگون خواهند کرد.1368/10/06
لینک ثابت
ملت ما بدانند - که بحمدالله میدانند - ما راه درستی را انتخاب کردهایم که با شیطان استکبار، یک لحظه کنار نیامدیم و نساختیم. این است طبیعت دشمنی که ما شعار مرگ بر او را بر زبان مردممان داریم. او زورگو و وقیح و متجاوز است و هر جا که دستش برسد، از تعرض و تجاوز ابایی ندارد. رویش هم اسم خوب میگذارند: دفاع از دمکراسی، دفاع از حقوق بشر و از این حرفهایی که امروز دیگر ابلهترین مردم هم نباید باور کنند و نمیکنند. بنابراین، ملت ما راه درستی را انتخاب کرده است. ما این راه را ادامه خواهیم داد. ما به فضل الهی و با توکل به خدا و با استحکام همبستگی ملتمان و با همبستگی ملتهای دیگر با انقلابمان، در آینده هم مثل گذشته، یک لحظه با امریکا و زورگوییهایش کنار نخواهیم آمد. ثانیا، آن چیزی که به نتیجه و پیروزی خواهد رسید، راه ماست؛ نه راه امریکا. قلدری امریکا شکسته خواهد شد. شاخ و دندان این حیوان وحشی و بیملاحظه که هیچ چیز را در مقابل خود به حساب نمیآورد، در هم خواهد شکست.1368/10/06
لینک ثابت
امروز این حقایق، خود را در صحنهی واقعیت اثبات میکند. نظامهای مارکسیستی برخلاف میل مردم، با پول و زور و تانک و دخالت قدرت خارجی، بر مردم اروپای شرقی- اعم از لهستان و چکاسلواکی و مجارستان و بقیهی این کشورها- تحمیل شد. چهل سال، پنجاه سال، این نظام را با منتهای دقت و قدرت ظاهری، در این کشورها نگهداشتند؛ اما چون پایهی سست و نامطمئنی داشت، نتوانست بماند و وقتی خشت از خَرَند کشیده شد و وقتی یک ضربهی اساسی به آنها خورد، این نظامها یکی پس از دیگری، شروع به فروریختن و از بین رفتن کردند. اگر هم سرانی پیدا شدند که لجاجت و مقاومت کردند- مثل سرنوشت همین شخصی که در این دو سه روز در رومانی مشاهده کردید و دیدید که با شدت با مردم رفتار میکرد- وقتی هنگامش فرارسید، مردم عقبنشینی نکردند و در مقابل غلظتها و شدتها ایستادند و در نتیجه، آنهایی که تحمیل بودند، مجبور شدند عقبنشینی کنند.
مردم اصلند. هر نظامی که بر پایهی میل و اعتقاد مردم نباشد، همین سرنوشت را دارد. مستبدان عالم، دیکتاتورها و کسانی که با زور شمشیر و تازیانه بر ملتها حکومت میکنند، باید چشمهایشان را باز کنند و عبرت بگیرند. آن کسانی که علیرغم میل مردم، نظامها را بر پایهی سرنیزه و اختناق سرپا نگه میدارند، سرنوشت اروپای شرقی را ببینند. نظم آهنین در کشورهای کمونیستی آنچنان بود که خودشان هم تصور نمیکردند ممکن باشد که یک روز در هم فروبریزد؛ ولی ریخت. البته ما نمونههای دیگرش را هم دیدهایم. یک نمونه از نوع دیگر، رژیم پهلوی و ستمشاهی گذشتهی همین کشور بود که با چشم خودمان دیدیم و ملت با دست خود، آن رژیم را متلاشی کرد و از بین رفت.
در این کشورها، با دین مخالفت شد. اهل دین- چه مسلمان و چه مسیحی- زیر فشار قرار گرفتند. اعتقاد دینی مردم در طول دهها سال سرکوب شد؛ اما دیدیم و دیدند که مبارزهی با دین و اعتقاد دینی مردم، به جایی نمیرسد و اعتقاد و ایمان دینی، بالاخره از زیر آوارها سر میکشد و خود را بر مخالفانش تحمیل میکند و کرد. پس، مستبدان عالم و کسانی که به زور بر ملتها حکومت میکنند و ملتها را به هیچ نمیگیرند و کسانی که با دین مبارزه میکنند و با ایمان دینی مردم در هرجای دنیا پنجه در پنجه میاندازند، عبرت بگیرند. اینها، درس عبرت است و اسلام و قرآن، به همهی ما دستور میدهد که باید عبرت بگیریم.1368/10/06
لینک ثابت
با کمال تأسف باید بگویم دولتهایی که در کشورهای مختلف دنیا مشغول حکومتند و بعضی از آنها تا حدودی جنبهی مردمی هم دارند و یا وابستگی ندارند و یا به آن غلظت ندارند، همه و همه در مقابل چنین جنایت بزرگ و آفت عظیمی سکوت میکنند. البته، ملتها در گوشه و کنار تظاهراتی راه میاندازند و راهپیماییای میکنند- که در این چند روز ملاحظه کردید علیه اقدام امریکا تظاهراتی شد- لیکن معدود است و در گوشه و کنار میباشد و آن حرکتی که باید انجام بگیرد، انجام نمیگیرد. ما بایستی از این حادثه بهعنوان یک درس در خط هدفهای انقلابمان استفاده کنیم و بیاموزیم.1368/10/06
لینک ثابت
ملت عزیز ما توجه داشته باشند، صحنهیی که در آن حضور دارند و در خطوط مقدم در برابر استکبار جهانی صفآرایی کردهاند، صحنهی بسیار مبارکی است. شما پیشگام و پیشوای ملتهای دنیا خواهید بود. ملتها از شما درس خواهند گرفت و گرفتهاند. همین حالا، آن نسخهیی که ما در دنیا مشاهده میکنیم، همان نسخهیی است که در ایران انجام گرفت. این آمدنِ به خیابانها و با ایمان و با تن در مقابل قدرتهای حاکم ایستادن، نسخهی انقلاب ایران است. چنین کاری در دنیا معمول نبود و سابقه نداشت. این درس را شما دادید و باز هم ملتها از شما درس خواهند گرفت.1368/10/06
لینک ثابت
بزرگترين بلاهاى عالم براى ملتهاى دنيا، همين نظام سلطه است.1368/10/06
لینک ثابت
من میخواهم بگویم که اولاً ملت ما بدانند - که بحمداللَّه میدانند - ما راه درستی را انتخاب کردهایم که با شیطان استکبار، یک لحظه کنار نیامدیم و نساختیم. این است طبیعت دشمنی که ما شعار مرگ بر او را بر زبان مردممان داریم. او زورگو و وقیح و متجاوز است و هر جا که دستش برسد، از تعرض و تجاوز ابایی ندارد. رویش هم اسم خوب میگذارند: دفاع از دمکراسی، دفاع از حقوق بشر و از این حرفهایی که امروز دیگر ابلهترین مردم هم نباید باور کنند و نمیکنند. بنابراین، ملت ما راه درستی را انتخاب کرده است. ما این راه را ادامه خواهیم داد. ما به فضل الهی و با توکل به خدا و با استحکام همبستگی ملتمان و با همبستگی ملتهای دیگر با انقلابمان، در آینده هم مثل گذشته، یک لحظه با امریکا و زورگوییهایش کنار نخواهیم آمد. ثانیاً، آن چیزی که به نتیجه و پیروزی خواهد رسید، راه ماست؛ نه راه امریکا. قلدری امریکا شکسته خواهد شد. شاخ و دندان این حیوان وحشی و بیملاحظه که هیچ چیز را در مقابل خود به حساب نمیآورد، در هم خواهدشکست.1368/10/06
لینک ثابت
ما در انقلابمان، از اول چند اصل را فهمیدیم. اسلام به ما این اصول را تعلیم داد و امام حکیم عظیم فقیه بزرگوارمان، بارها این اصول را به زبانهای مختلف تکرار کرد. یکی از این اصول این بود که هر نظامی که بر پایهی مردم بنیانگذاری نشده باشد، ماندنی نیست. مردم هستند که میتوانند نظامی را به وجود آورند و وقتی بهوجود آوردند، حفظ کنند؛ ولو تمام قدرتها با آنها مخالفت کنند. اگر نظامی بر دوش مردم و بر پایهی اعتقادات و احساسات و خواست و ارادهی آنها نبود، این بنا ماندنی نیست. این، یکی از اصول ما بود و دایماً این مطلب تکرار شد.
اصل دیگر این بود که تحمیل یک فکر و عقیده و نظم اجتماعی بر مردم، کار موفقی نیست. مخصوصاً آن وقتی که این فکر و عقیده، با دین و عقیدهی دینی مردم منافات و مخالفت داشته باشد. این، جزو اصول فکری و اسلامی ماست. آنچه که بالاخره باقی میماند، اعتقاد قلبی و دینی مردم است.1368/10/06
لینک ثابت
دولت و ملت باید تلاش کنند. هر کدام از دستگاههای گوناگون دولتی باید تلاش مناسب خودشان را بکنند و بحمداللَّه میکنند. من شاهدم که دستگاههای دولتی تلاش خوبی را انجام میدهند. امروز، ما به تلاش در صحنهی داخلی و خارجی احتیاج داریم. در صحنهی داخلی، تلاش برای بازسازی کشور و رفع مشکلات مردم و زنده کردن ثروت خفته و خاموش این ملت و به میدان آوردن استعداد عجیبی که در این کشور وجود دارد، ضروری میباشد.1368/10/06
لینک ثابت
برخورد با ظالم و دفاع از مظلوم
اگر ملتها اراده کنند، ظالم را سرنگون خواهند کرد.1368/10/06
لینک ثابت