newspart/index2
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
گسترش شجره طیبه جمهوری اسلامی در دنیای مادی

ما بحث آینده‌ی بلندمدت نظام اسلامی را می‌کنیم. شما در ذهنتان چهل سال بعد را تصویر کنید و ببینید که جمهوری اسلامی در آن سالها چگونه بر تمام دنیای ظلمانی مادّی آن روز پرتو خواهد افکند؛ «الم تر کیف ضرب‌اللَّه مثلا کلمة طیّبة کشجرة طیّبة اصلها ثابت و فرعها فی‌السّماء تؤتی اکلها کلّ حین باذن ربّها»(1). دل مؤمن، به کمتر از این پیشرفت قانع نیست؛ «من ساوی یوماه فهو مغبون»(2). امسالمان با سال گذشته نمی‌تواند مثل هم باشد؛ باید جلوتر رفته باشیم. پس شما چهل سال دیگر را در نظر بگیرید و ببینید جمهوری اسلامی چه هویت درخشانی ایجاد کرده و چه خیمه‌ی عظیمی بر فراز فکر و ذهن بنی‌آدم در سرتاسر جهان زده است.1368/03/22

1 ) سوره مبارکه ابراهيم آیه 24
أَلَم تَرَ كَيفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصلُها ثابِتٌ وَفَرعُها فِي السَّماءِ
ترجمه:
آیا ندیدی چگونه خداوند «کلمه طیبه» (و گفتار پاکیزه) را به درخت پاکیزه‌ای تشبیه کرده که ریشه آن (در زمین) ثابت، و شاخه آن در آسمان است؟!
1 ) سوره مبارکه ابراهيم آیه 25
تُؤتي أُكُلَها كُلَّ حينٍ بِإِذنِ رَبِّها ۗ وَيَضرِبُ اللَّهُ الأَمثالَ لِلنّاسِ لَعَلَّهُم يَتَذَكَّرونَ
ترجمه:
هر زمان میوه خود را به اذن پروردگارش می‌دهد. و خداوند برای مردم مثلها می‌زند، شاید متذکّر شوند (و پند گیرند)!
2 )
شرح الكافی ، ملا محمد صالح مازندرانی ج‌8 ص 248؛
مخزن العرفان در تفسير قرآن، بانوى اصفهانى سيده نصرت امين، ج‏4، ص: 234  ؛

من ساوى يوماه فهو مغبون و من كان غده شرّا من امسه فهو ملعون
ترجمه:
هر كه [عمل] دو روز او مساوى باشد، به تحقیق كه زيانكار است و هركس فردایش بدتر از دیروزش باشد همانا كه او ملعون است.
لینک ثابت
همانندی کار طلاب در تبلیغ دین به زنبورهای عسل

در اول انقلاب، نسل جوانِ همسنِ امروزِ شما خیلی نقش داشت. در آن سالهای پُرماجرا، طلاب جوان و سبکبال و کمربسته و عاشق صادق، مانند زنبورهای عسل بودند که قرآن به آن اشاره می‌کند: «و اوحی ربّک الی النّحل ان اتّخذی من الجبال بیوتا و من‌الشّجر و ممّا یعرشون»(1). آنها در گلزار مصفای حوزه‌های علمیه، بر فراز معطرترین گلها و با طراوت‌ترین شاخه‌ها و جاندارترین ساقه‌ها و ریشه‌ها می‌نشستند و عسل شیرین «فیه شفاء للنّاس»(2) علوم اسلامی را می‌مکیدند و آن را به انسانهای مستعد و مشتاق در اطراف و اکناف این کشور و در میان روستاها و شهرها و راههای دور و جنوب و شمال و حتّی به خارج از کشور می‌رساندند. و چنین شد که گردونه‌ی انقلاب به حرکت درآمد و این برکات بر آن بار شد. این نبود، مگر به خاطر آن محور و قلب و مرکز و مغز فعال حوزه‌ها؛ یعنی همان روح مقدسی که امروز ما برای او عزاداریم.1368/03/22

1 ) سوره مبارکه النحل آیه 68
وَأَوحىٰ رَبُّكَ إِلَى النَّحلِ أَنِ اتَّخِذي مِنَ الجِبالِ بُيوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمّا يَعرِشونَ
ترجمه:
و پروردگار تو به زنبور عسل «وحی» (و الهام غریزی) نمود که: «از کوه‌ها و درختان و داربستهایی که مردم می‌سازند، خانه‌هایی برگزین!
2 ) سوره مبارکه النحل آیه 69
ثُمَّ كُلي مِن كُلِّ الثَّمَراتِ فَاسلُكي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلًا ۚ يَخرُجُ مِن بُطونِها شَرابٌ مُختَلِفٌ أَلوانُهُ فيهِ شِفاءٌ لِلنّاسِ ۗ إِنَّ في ذٰلِكَ لَآيَةً لِقَومٍ يَتَفَكَّرونَ
ترجمه:
سپس از تمام ثمرات (و شیره گلها) بخور و راه‌هایی را که پروردگارت برای تو تعیین کرده است، براحتی بپیما! «از درون شکم آنها، نوشیدنی با رنگهای مختلف خارج می‌شود که در آن، شفا برای مردم است؛ به یقین در این امر، نشانه روشنی است برای جمعیّتی که می‌اندیشند.
لینک ثابت
نهضت امام خمینی

براستی بنیان ارزشهای مادّی در دنیا لرزیده است. رهبر كمونیست كشوری دوردست با قدرت مادّی بالا و دارای پیشرفتهای زیاد می‌گوید: خواهش می‌كنم كتابی درباره‌ی اسلام بدهید تا مطالعه كنم(!) قبل از پیروزی انقلاب، شما نمی‌توانستید بِزور دست جوانی كه باد ماركسیسم به دماغش خورده بود، یك جلد كتاب اسلامی بدهید و بگویید این كتاب را مطالعه كن! ما با زحمت زیاد و هزار كلام شیرین، تعدادی جوان را گرد هم جمع می‌كردیم، تا چند كلمه از مبانی اسلام را به صورت شفاهی و یا كتبی به گوش و دل آنها برسانیم؛ ولی باز هم نمی‌رسید. در آن روزها همه‌ی ما - حوزه‌های علمیه، علما و مدرّسان و فضلا - بودیم، ولی عملاً به نتیجه‌ی دلخواه نمی‌رسیدیم. سرانجام به بركت قیام امام(ره)، ملت ایران و دنیا تكان خوردند و دگرگونی عظیمی در افكار و اندیشه‌های مردم و جوانها به وجود آمد.
امروز نماینده‌ی مجلس یك كشور مادّی كه هفتاد سال برمبنای ماتریالیسم دیالكتیك اداره شده است، به من می‌گوید: به بركت امام شما، در پارلمان كشورم سخنرانیها با «بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم» شروع می‌شود. شخصیتهای معروف فكری دنیا نیز نسبت به آنچه كه در مشت این مرد بزرگ بود و بر دنیا عرضه می‌كرد، احساس عطش می‌كنند. بنابراین، با حركت آن رهبر عزیز، بنیاد ارزشها و قراردادها و مسلّمات مادّی تكان خورد و دگرگون شد.
مسأله این نیست كه ما چند شرابخانه را در مملكتمان بستیم و نگذاشتیم فلان منكر انجام بگیرد؛ اینها ظواهر كار و پدیدارهای قضیه است؛ عمق كار خیلی از اینها بیشتر است. به بركت قیام این مرد، دنیا و ایران تكان خورد. هرچند ما نقش ملت ایران را در انقلاب، نقش اول و درجه‌ی یك می‌دانیم، اما چه كسی این ملت را این‌گونه هدایت كرد؟ چه كسی این‌همه سرچشمه را در آنها به جوشش در آورد و این‌همه استعداد را زنده كرد؟ آیا غیر از آن روح بزرگ و آن انسان عظیم، كس دیگری بود؟
عظمت كار او، به ارتباطش با خدا و تهذیب نفس او برمی گردد. امام(ره) یك انسان مهذب بود. دشمنان داخلی و خارجی او نیز این ویژگی را قبول داشتند و اعتراف می‌كردند كه او آدم مؤمنی است. آن گروگان امریكایی كه چهارصد و چهل و چهار روز در ایران اسیر بوده و طبیعتاً همه‌ی آن ماجراها را از چشم امام می‌دیده است، مصاحبه می‌كند و می‌گوید: من از كسانی نیستم كه از فوت امام خوشحال شوم. او ارزشهای اخلاقی مخصوص خودش را داشت و هیچ‌كس در حد او نبود.1368/03/22

لینک ثابت
معنویت امام خمینی

روزی به اتفاق جمعی از فضلای بزرگ در خدمت امام(ره) بودیم. در آن محفل، از حوزه‌ی قم صحبت شد. یكی از بزرگان اساتید و علمای اعلام قم كه مورد احترام و قبول همه‌ی ما هستند، در آن جلسه به امام عرض كردند كه شما نسبت به قم، توجه و عنایت داشته باشید. آن روز امام(ره) فرمودند كه این چیزها لازم نیست؛ شما اگر فقط به ابقای دو عنصر در حوزه‌ی قم توجه كنید، همه چیز حل خواهد شد: اول، فقاهت است - كه گمان می‌كنم تعبیر ایشان این بود كه مواظب باشید شعله‌ی فقاهت فروننشیند - و دوم، اخلاق و تهذیب است. ما اگر مهذب باشیم، خواهیم توانست هستی خود را در خدمت اسلام و نظام اسلامی قرار دهیم؛ ولی اگر مهذب نباشیم، آنچه كه داریم، در خدمت قرار نخواهد گرفت و چه بسا كه در جهت عكس هم قرار گیرد.
تاریخچه‌ی حوزه‌های علمیه و سرگذشت شگفت‌انگیز علمای بزرگ و اسلاف درخشان ما، حامل تجربه‌های بسیار زیادی در این زمینه است كه تهذیب چه‌قدر اثر می‌گذارد. نزدیكترین تجربه‌یی كه ما در اختیار داریم، وجود همین شخصیت عظیمی است كه امروز دنیا را به خود متوجه كرده است.
امام(ره) مدرّسی منزوی در قم بودند. درسشان در مسجد سلماسی كه داخل یك كوچه - نه در مركز حوزه - قرار گرفته بود، ارایه می‌شد. خانه‌ی ایشان هم در انتهای همان كوچه واقع شده بود؛ یعنی برای رفت‌وآمد به مسجد محل درس كه روزی دوبار انجام می‌گرفت، حتّی احتیاج به دیدن خیابان نداشتند و طبیعتاً همیشه مسیر خانه به مسجد و مسجد به خانه را طی می‌كردند. ایشان علی‌الظاهر منزوی بودند؛ ولی در حقیقت مدرّسی بزرگ و قطبی جذاب برای طلاب و فضلای جوان و سرشار از خصلتها و صفات خوب به شمار می‌آمدند.
اعتقاد من این است كه اخلاص و صفای باطن و رابطه‌ی معنوی و پیوند مستحكم بین قلب او و خدای مقلب‌القلوب، موجب شد كه این مرد بتواند از انزوای ظاهری خود خارج شود و دست نیرومندی برای دگرگون كردن بنیاد ارزشهای مادّی در سطح جهان شود.1368/03/22

لینک ثابت
معنویت امام خمینی

عظمت كار او، به ارتباطش با خدا و تهذیب نفس او برمی گردد. امام(ره) یك انسان مهذب بود. دشمنان داخلی و خارجی او نیز این ویژگی را قبول داشتند و اعتراف می‌كردند كه او آدم مؤمنی است. آن گروگان امریكایی كه چهارصد و چهل و چهار روز در ایران اسیر بوده و طبیعتاً همه‌ی آن ماجراها را از چشم امام می‌دیده است، مصاحبه می‌كند و می‌گوید: من از كسانی نیستم كه از فوت امام خوشحال شوم. او ارزشهای اخلاقی مخصوص خودش را داشت و هیچ‌كس در حد او نبود.1368/03/22
لینک ثابت
فقاهت امام خمینی

ما بحث آینده‌ی بلندمدت نظام اسلامی را می‌كنیم. شما در ذهنتان چهل سال بعد را تصویر كنید و ببینید كه جمهوری اسلامی در آن سالها چگونه بر تمام دنیای ظلمانی مادّی آن روز پرتو خواهد افكند؛ «الم تر كیف ضرب‌اللَّه مثلا كلمة طیّبة كشجرة طیّبة اصلها ثابت و فرعها فی‌السّماء تؤتی اكلها كلّ حین باذن ربّها». دل مؤمن، به كمتر از این پیشرفت قانع نیست؛ «من ساوی یوماه فهو مغبون». امسالمان با سال گذشته نمی‌تواند مثل هم باشد؛ باید جلوتر رفته باشیم. پس شما چهل سال دیگر را در نظر بگیرید و ببینید جمهوری اسلامی چه هویت درخشانی ایجاد كرده و چه خیمه‌ی عظیمی بر فراز فكر و ذهن بنی‌آدم در سرتاسر جهان زده است. قاعده‌یی كه ما از آن صحبت می‌كنیم، قاعده‌ی بنای محكم و استواری است و سه عنصر قطعی در وجود و ذات خودش لازم دارد، كه البته هریك از آن سه عنصر بر اموری متوقف است و بر او نیز اموری مترتب می‌باشد:
اولین عنصر، فقه است. فقاهت را به همان معنای پیچیده و ممتازی كه امام(ره) برای ما معنا می‌كردند و بخصوص در بیانات دو، سه سال اخیرشان بر آن تأكید داشتند، معنا می‌كنیم؛ یعنی تركیبی از متد علمی و دقیق فقاهتی و به تعبیر امام(ره): فقه جواهری. فقه صاحب جواهر، به معنای دقت و اتقان كامل در قواعد فقهی و استنتاج منظم فروع از همان قواعدی است كه در فقه و اصول مشخص شده است. این فقاهت، دو ركن دارد، كه ركن اول آن، اصول معتدل و قوی و آگاه به همه‌ی جوانب استنباط است، و ركن دوم، تطور فقه می‌باشد و همان چیزی است كه امام در معنای اجتهاد و مجتهد و فقیه می‌فرمودند و تأكید داشتند كه مجتهد و فقیه باید با دید باز بتواند استفهامها و سؤالهای زمانه را بشناسد. سؤال، نصف جواب است. تا شما سؤال زمان را ندانید، ممكن نیست بتوانید در فقه برای آن جوابی پیدا كنید. بنابراین، فهم سؤال و ترتیب جواب مناسب برای آن، مهم است.1368/03/22

لینک ثابت
توصیه‌های امام خمینی

روزی به اتفاق جمعی از فضلای بزرگ در خدمت امام(ره) بودیم. در آن محفل، از حوزه‌ی قم صحبت شد. یكی از بزرگان اساتید و علمای اعلام قم كه مورد احترام و قبول همه‌ی ما هستند، در آن جلسه به امام عرض كردند كه شما نسبت به قم، توجه و عنایت داشته باشید. آن روز امام(ره) فرمودند كه این چیزها لازم نیست؛ شما اگر فقط به ابقای دو عنصر در حوزه‌ی قم توجه كنید، همه چیز حل خواهد شد: اول، فقاهت است - كه گمان می‌كنم تعبیر ایشان این بود كه مواظب باشید شعله‌ی فقاهت فروننشیند - و دوم، اخلاق و تهذیب است. ما اگر مهذب باشیم، خواهیم توانست هستی خود را در خدمت اسلام و نظام اسلامی قرار دهیم؛ ولی اگر مهذب نباشیم، آنچه كه داریم، در خدمت قرار نخواهد گرفت و چه بسا كه در جهت عكس هم قرار گیرد.1368/03/22
لینک ثابت
فقاهت و اخلاق دو عامل حل کننده مشکلات حوزه

عزیزان! طلاب جوان! فضلا! توجه کنید که حوزه‌ی علمیه - همان‌طور که امام(ره) مکرر فرمودند - قاعده‌ی نظام جمهوری اسلامی است و همه چیز روی این قاعده بنا شده و دوام خواهد یافت. این قاعده باید محکم باشد. استحکام این قاعده، با تضمین سه عنصر اصلی امکانپذیر است، و هر کدام از آنها نباشد و یا کم باشد، این قاعده متزلزل خواهد شد، و اگر قاعده متزلزل شد، طبیعتاً همه‌ی آنچه که بر او سوار است، تکان خواهد خورد...اولین عنصر، فقه است...عنصر دوم، تهذیب و اخلاق است. روزی به اتفاق جمعی از فضلای بزرگ در خدمت امام(ره) بودیم. در آن محفل، از حوزه‌ی قم صحبت شد. یکی از بزرگان اساتید و علمای اعلام قم که مورد احترام و قبول همه‌ی ما هستند، در آن جلسه به امام عرض کردند که شما نسبت به قم، توجه و عنایت داشته باشید. آن روز امام(ره) فرمودند که این چیزها لازم نیست؛ شما اگر فقط به ابقای دو عنصر در حوزه‌ی قم توجه کنید، همه چیز حل خواهد شد: اول، فقاهت است - که گمان میکنم تعبیر ایشان این بود که مواظب باشید شعله‌ی فقاهت فروننشیند - و دوم، اخلاق و تهذیب است. ما اگر مهذب باشیم، خواهیم توانست هستی خود را در خدمت اسلام و نظام اسلامی قرار دهیم؛ ولی اگر مهذب نباشیم، آنچه که داریم، در خدمت قرار نخواهد گرفت و چه بسا که در جهت عکس هم قرار گیرد.1368/03/22
لینک ثابت
امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)

به برکت قیام امام(ره)، ملت ایران و دنیا تکان خوردند و دگرگونی عظیمی در افکار و اندیشه‌های مردم و جوانها به وجود آمد. امروز نماینده‌ی مجلس یک کشور مادّی که هفتاد سال برمبنای ماتریالیسم دیالکتیک اداره شده است، به من میگوید: به برکت امامِ شما، در پارلمان کشورم سخنرانیها با «بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم» شروع میشود. شخصیتهای معروف فکری دنیا نیز نسبت به آنچه که در مشت این مرد بزرگ بود و بر دنیا عرضه میکرد، احساس عطش میکنند. بنابراین، با حرکت آن رهبر عزیز، بنیاد ارزشها و قراردادها و مسلّمات مادّی تکان خورد و دگرگون شد... به برکت قیام این مرد، دنیا و ایران تکان خورد. هرچند ما نقش ملت ایران را در انقلاب، نقش اول و درجه‌ی یک میدانیم، اما چه کسی این ملت را این‌گونه هدایت کرد؟ چه کسی این‌همه سرچشمه را در آنها به جوشش در آورد و این‌همه استعداد را زنده کرد؟ آیا غیر از آن روح بزرگ و آن انسان عظیم، کس دیگری بود؟ عظمت کار او، به ارتباطش با خدا و تهذیب نفس او برمی گردد. امام(ره) یک انسان مهذب بود. دشمنان داخلی و خارجی او نیز این ویژگی را قبول داشتند و اعتراف میکردند که او آدم مؤمنی است. آن گروگان امریکایی که چهارصد و چهل و چهار روز در ایران اسیر بوده و طبیعتاً همه‌ی آن ماجراها را از چشم امام میدیده است، مصاحبه میکند و میگوید: من از کسانی نیستم که از فوت امام خوشحال شوم. او ارزشهای اخلاقی مخصوص خودش را داشت و هیچ‌کس در حد او نبود.1368/03/22
لینک ثابت
اقامه دین

قبل از قیام رهبرمان[امام خمینی (ره)]، حوزه‌های علمیه جان و روح و طراوت نداشتند. در این مراکز، درس و بحث و علم و تحقیقات اصولی و مطالعات و تأملات به چشم میخورد... اما آن چیزی که محور بود، یعنی حرکت جهتدار به سمت حاکمیت و اقامه‌ی دین، وجود نداشت1368/03/22
لینک ثابت
اخلاق امام خمینی

عظمت کار... [امام]، به ارتباطش با خدا و تهذیب نفس او برمی گردد. امام(ره) یک انسان مهذب بود. دشمنان داخلی و خارجی او نیز این ویژگی را قبول داشتند و اعتراف میکردند که او آدم مؤمنی است. آن گروگان امریکایی که چهارصد و چهل و چهار روز در ایران اسیر بوده و طبیعتاً همه‌ی آن ماجراها را از چشم امام میدیده است، مصاحبه میکند و میگوید: من از کسانی نیستم که از فوت امام خوشحال شوم. او ارزشهای اخلاقی مخصوص خودش را داشت و هیچ‌کس در حد او نبود.1368/03/22
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی