![]() undefined > بیانات در دیدار معلمان استان فارس
![]()
استحاله
لزوم تواضع دو جانبه بین معلم و متعلّم
پیامبر(صلی الله علیه و آله)، معلمی آسانساز
ضرر کردن بیعت شکنان امام و انقلاب
امام(ره)، حکیمی به معنای قرآنی
امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه), حکمت امام خمینی (ره), خصوصیات امام خمینی(ره)
امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه), حکمت امام خمینی (ره), عزم امام خمینی
بیعت با رهبری
شأن عبودیت برای معلم
جلال آل احمد
تحول بنیادین آموزش و پرورش
تکریم علم
تکریم معلم و استاد, هنر معلمی
مسئله هستهای ایران
احترام شاگرد به استاد, تکریم معلم و استاد, معلمان
شهدای دولت, شهید محمد جواد باهنر
از نظر اسلام متعلم هم باید تکریم شود
حفظ اشعار گلستان در دوران دبستان توسط رهبری
تمدن مادی
تعلیم و تربیت
تعلیم و تربیت
تعلیم و تربیت
تعلیم و تربیت
امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه)
امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه)
امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه)
امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه)
امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه)
سیره پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)
معلمان
معلمان
معلمان
معلمان
معلمان
معلمان
معلمان
معلمان
معلمان
معلمان
اخلاق امام خمینی
اخلاق امام خمینی
آموزش و پرورش
آموزش و پرورش
آموزش و پرورش
آموزش و پرورش
آموزش و پرورش
تحول
کار کارشناسی
کتابهای درسی مدارس
ارزش معلم
ارزش معلم
ارزش معلم
ارزش معلم
ارزش معلم
![]() مربوط به : بیانات در دیدار معلمان استان فارس
تاریخ : 1387/02/12 نوع(ها) : جستار کلیدواژه(ها) : استحاله متن فیش : بارها گفتهام که ما از یاد گرفتن از غربیها و غیر غربیها و بیگانهها خجالت نمیکشیم، امتناع نمیکنیم. اینی که ما یک روش اداری را، یک روش آموزشی را، یک دانش را، یک اختراع را از کشورهای دیگر یاد بگیریم، هیچ خجالت نمیکشیم، کوتاه هم نمیآئیم، دنبالش هم میرویم؛ شاگردی میکنیم. منتها دو نکته اینجا وجود دارد در کنارِ این شاگردی کردن، که این دو نکته را متأسفانه در دوران استحالهی فرهنگی - یعنی دوران پهلوی، که دوران پهلوی، دوران استحالهی فرهنگی کشور ماست - رعایت نکردند. چشمشان را بستند، آغوششان را باز کردند؛ هر کس آمد، هر چه دادند، اینها گرفتند. یکی از این دو نکته این است که ما آنچه را که میگیریم، ارزیابی کنیم، ببینیم به درد ما میخورد یا نه. اگر صددرصد به درد ما میخورد، صددرصد قبول کنیم؛ اگر صددرصد به درد ما نمیخورد و مضر است، صددرصد رد میکنیم. اگر بین این دوتاست، به همان اندازهای که به درد میخورد، قبول کنیم، مابقیاش را رد کنیم. فرق است بین آن کسی که یک جسمی، یک میوهای، یک غذائی، یک داروئی را میبیند، میشناسد، میخواهد با دست خود، با میل خود آن را بگذارد در دهانش و فرو بدهد، با آن آدمی که دست و پایش را میگیرند و یک چیزی را با آمپول در بدن او تزریق میکنند. اینها با هم فرق دارد. نوع اول درست است، نوع دوم غلط است. به ما نباید تزریق کنند؛ ما باید انتخاب کنیم. این یک نکته که مورد غفلت قرار گرفت. هر چه آوردند، مثل آدمهائی که بیحس و حال و بیهوش افتادهاند و همینطور چیزی را یا در جسمشان فرو میکنند یا از دهانشان به حلقشان میریزند، نباشیم. ما در دوران استحالهی فرهنگی منتظر ماندیم که بریزند به حلقمان. ما اگر امروز آن را اصلاح نکنیم، چه کسی اصلاح کند؟ آن دوران استحالهی فرهنگی، دورانِ به قول مرحوم آلاحمد غربزدگی، دوران بهت و حیرت در مقابل خیرگیهای تمدن غربی سپری شد. امروز آن چهرهی براقِ شفافِ زینتکردهی آرایش غلیظ به خود بسته، بواطنش برای ما و برای خیلی از مردم دنیا آشکار شده؛ زشتیهایش، بیصفتیهایش، بدچهرگیهایش روشن شده. امروز ما خیلی از چیزهائی را میدانیم که در پنجاه سال پیش نمیدانستیم. ملت ایران امروز با خیلی از این حقایق آشناست. آخرین ها
پیشنهاد ما
|