1369/06/29
«الحمدللَّه دو مینیبوس از پادگان ولیّعصر راه افتاد!»
من یادم میآید، در اواخر سال ۵۸ و یا اوایل سال ۵۹ - قبل از شروع جنگ - که حوادث کردستان بود، از تهران نیرو میخواستند. در آن وقت، من در سپاه بودم. با هزار زحمت و تلفن به پادگان ولیّعصر، بالاخره خبر آوردند که الحمدللَّه دو دستگاه مینیبوس از پادگان ولیّعصر راه افتاد! دو شب و دو روز، ما یک نفر را در آنجا مأمور کردیم که بایستد و نیروها را بیاورند و سوار کنند. سپاه، اینگونه شروع به جنگ کرده است. در آن زمان فرصتی نبود، در طول جنگ هم همینطور بود؛ اما الان فرصت برای خودسازی از همه جهت - هم از جهت معنوی و هم از جهات ظاهری - فراهم است. این، مربوط به یکایک شماست.
بیانات در دیدار فرماندهان سپاه ۱۳۶۹/۶/۲۹