news/content
پیوندهای مرتبطفيلمفيلم
نسخه قابل چاپ
1395/11/21

بیانات در گفتگو با سردار میرزامحمّد سلگی راوی کتاب «آب هرگز نمی‌میرد»

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif جانباز سرافزار و سردار فداکار آقای میرزامحمد سُلگی، راوی کتاب تحسین شده «آب هرگز نمی‌میرد» صبح پنجشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۹۹ به یاران شهیدش پیوست. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی در پیامی عروج این جانباز سرافراز به همه‌ی کسانی‌که به ایثارگران دفاع مقدس ارادت میورزند و به همه‌ی خانواده‌های شهید و به همه‌ی جانبازان و خانواده‌های آنان و همه‌ی یادگاران دفاع مقدس و بویژه به همسر فداکار و فرزندان و دیگر بازماندگان وی تسلیت گفتند و فرمودند: این مجاهد فداکار در دوره‌ی پس از پایان دفاع مقدس نیز با تحمل رنج جسمانی، مجاهدت در راه خدا را ادامه داد تا به لقاء‌الله پیوست. خداوند روح مطهر او را با ارواح طیبه‌ی شهیدان محشور کند و مجاور اولیاء‌الله قرار دهد.
به همین مناسبت پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR متن و فیلم گفت‌وگوی رهبر انقلاب با این جانباز فداکار را که در جریان دیداری در روز پنج شنبه، ۲۱ بهمن ۱۳۹۵ انجام شده است، منتشر می‌کند.


https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif رهبر انقلاب اسلامی:  آقای سلگی!(۱) شما خوبید الحمدللّه؟
آقای سلگی: بحمداللّه سر پا هستم و سر حال. من هم یک دل‌مشغولیِ کوچکی دارم که خدمت شما میخوانم و جای دیگر هم نخوانده‌ام:
دلم غمگین و محزونِ همیشه
به یاد آن مزار شیش‌گوشه
تو که فیضت بوَد جاری همیشه
بذار باب شهادت باز باشه
حسین الگوی ما باشد همیشه
به امرش میکَنیم ظلم را ز ریشه
نیازِ عالم و آدم همیشه
بوَد بر آن امام راست‌پیشه
آقا! برای ما دعا کن که ان‌‌شاءاللّه به یاران شهیدمان در گردان حضرت ابالفضل‌العبّاس برسیم. و الان هم آماده و پابه‌رکاب برای سوریه سرِ حالم، الحمدللّه با روحیه‌ی خوب؛ البتّه خیلی از اینها مرهون این همسر بزرگوار بوده.

رهبر انقلاب اسلامی: خدا ان‌شاءاللّه حفظتان کند. همان طور که اشاره کردید، شما کارهای بزرگی را الحمدللّه در دوره‌ی جنگ انجام دادید، مجاهدتهای زیادی کردید و این خانم(۲) قطعاً نقش دارد، مادرتان هم همین جور؛ بخصوص مادر. اینها واقعاً تحمّلهایشان، صبرهایشان، جزو چیزهایی است که اگر آدم نمیدید و برای انسان محسوس نبود و متواتر نبود، واقعاً باور نمیکرد؛ واقعاً این جوری است این کارهایی که اینها کردند. و آدم باید بفهمد که این شرایطی که امروز ما داریم، این کشوری که داریم، این انقلابی که داریم، این نظامی که داریم، چه جوری حفظ شده و با چه قیمتی نگه‌ داشته شده. هر کدام از آن مجاهدتها واقعاً یک چیز عجیبی است؛ آن وقت چه شخصیّت‌هایی، چه انسانهای بزرگی! ایشان، یک جوانِ روستاییِ بیرون‌آمده‌ی از دهقان‌آباد، میرود و آن فداکاری‌ها را میکند، آن کارها را میکند و فرماندهی پیدا میکند، محور مجاهدت یک جمع کثیری میشود؛ اینها خیلی باارزش است؛ واقعاً همه‌ی اینها مسائل مهمّی است. وقتی یک خیل الماس و جواهر را روی همدیگر بریزند [مثل] یک کود،(۳) آدم اصلاً درست نمیفهمد؛ خب قیمتش خیلی است، آدم میداند؛ هر کدام هم قیمتش خیلی است؛ امّا این خیلی فرق میکند با اینکه یک دانه الماس را بدهند به شما و بگویند «آقا شما که الماس‌شناسی این را نگاه کن»؛ بعد آن را از شما بگیرند یکی دیگر بدهند دستتان. ما آن مجموعه را همیشه دیده‌ایم ــ جنگ تحمیلی و هشت سال دفاع مقدّس و فداکاریِ پدرها و مادرها و همسرها ــ امّا دانه‌دانه‌ی اینها را آدم باید نگاه بکند، و باید بفهمد: چه شخصیّت‌هایی، چه انسانهایی! اینها واقعاً یک چیزهای عجیبی است؛ اینها تاریخِ ما است، اینها سرگذشتِ واقعیِ ما است؛ متأسّفانه به اینها توجّه نمیکنند. ماها نشسته‌ایم این کنار و همین طور از دور قضایا را تماشا میکنیم؛ اینها خیلی مهم است؛ روی اینها باید کار بشود. به نظر من اگر پنجاه سال روی همین مسائل مربوط به دفاع مقدّس و کارهایی که شده ــ همین جور کارها ــ کار انجام بگیرد، زیاد نیست؛ حالا یکی [از کارها] نوشتن است؛ بعضی از اینها میتواند فیلم‌نامه‌های خیلی خوب بشود؛ یعنی واقعاً میتواند فیلم‌نامه‌های خیلی خوبی بشود؛ [البتّه] یک ریزه‌کاری‌هایی در آنها هست. ما پنجاه سال واقعاً باید کار کنیم روی این مسائل؛ هر چه کار کنیم زیاد کار نکرده‌ایم.
ایشان هم ده بار باید شهید میشده، منتها آن خانم دعا کرده که شهید نشود. من میخواستم بگویم به آقای سلگی که اینکه شما شهید نشدی، به خاطر دعای این خانم بوده که نمیگذاشته شهید بشوید. آقای سلگی! حالا شما هر وقتی که از دنیا بروی ــ [البتّه] ان‌شاءاللّه بعد از ۱۲۰ سال ــ ان‌شاءاللّه شهیدید؛ یعنی شماها شهید زنده هستید؛ [چون] تلاش کردید، کار کردید.

۱). جانباز سرافراز سردار میرزامحمد سلگی فرمانده گردان ۱۵۲ حضرت اباالفضل در لشکر انصارالحسین (علیهم‌السلام) همدان در دوران دفاع مقدس است. کتاب روایت زندگی این سردار فداکار با عنوان «آب هرگز نمی‌میرد» به کوشش آقای حمید حسام و از سوی انتشارات صریر منتشر شد و مورد تحسین رهبر انقلاب اسلامی قرار گرفت. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در تاریخ ۹۵/۱۱/۱۴ در دیدار جمعی از نویسندگان و فعالان ادبیات انقلاب اسلامی درباره کتاب «آب هرگز نمی‌میرد» و راوی آن اینگونه فرمودند:
...کتابی که اسمش آب هرگز نمی‌میرد است، شرح حال یک جانبازی است که الان در همدان است؛ واقعاً اگر ممکن بود برای من -که ممکن نیست- پامیشدم میرفتم همدان، دیدن این مرد؛ واقعاً! آن وقت، آن مطالبی که در آن کتاب نوشته شده، همه هم حرفهای خود او نیست که آدم احتمال بدهد که دارد خودستایی میکند، نه؛ کاری که آقای حسام کرده این است  که رفته و در قضایای مختلف، از فرماندهان او -این فرمانده گردان بوده، [یعنی] حدّاکثر شده فرمانده گردان، بعد هم جانباز شده و پایش قطع شده- از حاج حسین همدانی، از آن فرمانده تیپ او، از آن فرمانده لشکر او و از فرماندهان عالی‌رتبه‌ی ستاد سپاه و مانند اینها، راجع به این آدم حرف نقل میکند. این پنج برادر، با هم در [جبهه‌های] جنگ بودند؛ میگوید ما پنج برادر بودیم با پنج پسرعمویمان ده نفر، با عمویمان یازده نفر؛ همزمان اینها در جنگ بودند؛ یعنی اصلاً یک چیز فوق‌العاده است! یک چیز فوق‌العاده است این انگیزه‌ای که او را میکشانده به جنگ، انگیزه‌ای که او را نگه میدارد، انگیزه‌ای که کاری میکند که این بچّه‌ها و جوانهای دوروبَرش عاشقانه این فرمانده گردان را دوست بدارند؛ عاشقانه دوست بدارند. حالا ما قضایا را از دور شنفته‌ایم؛ گفتم، ما این تابلو را از دور داریم تماشا میکنیم؛ قشنگ است، خیلی زیبا است، خیلی باشکوه است، امّا اصلاً ریزه‌کاری‌هایش را ما نمی‌بینیم؛ از دور نمیشود ریزه‌کاری‌ها را دید؛ آدم باید برود ذرّه‌بین بیندازد تا بتواند این ریزه‌کاری‌ها را ببیند؛ این ریزه‌کاری‌ها در این نوشته‌ها هست...

۲). همسر آقای میرزامحمّد سلگی
۳). توده و انباشته از هر چیز

 

لطفاً نظر خود را بنویسید:

کدامنیتی : *
اعدادي را که مي بینيد ، وارد کنید
*
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی