1395/10/11
گزیدهای از سخنرانی سیدحسن نصرالله در مراسم درگذشت شیخ عبدالناصر جبریاشتباه محاسباتی رژیم صهیونیستی
سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان در مراسم درگذشت شیخ عبدالناصر جبری، دبیرکل جنبشالامة لبنان، این ضایعه را به خانواده و دوستان و مریدان آن مرحوم تسلیت گفت و در ادامه به ابعاد شخصیتی شیخ عبدالناصر جبری پرداخت. گزیدهای از این سخنرانی به گزینش KHAMENEI.IR تقدیم مخاطبین محترم میشود:
نگاهی به ابعاد شخصیت شیخ عبدالناصر ۱ـ ایمان به وحدت او به وحدت و همگرایی و برادری مسلمانان با همدیگر ایمان داشت و به ضرورت تقریب بین مذاهب مختلف اسلامی اعتقاد داشت و در همین راستا نیز عمل کرد. شیخ عبدالناصر و دیگر برادرانش الگوی فوقالعادهای را در قالب «جمعیت علمای مسلمان لبنان» ارائه دادند. این جمعیت یک الگوی فوقالعاده و استثنایی است. مجموعهای از علمای شیعه و اهلسنت با هم کار میکنند، در کنار هم مینشینند، با هم ارتباط دارند، در مسائل گوناگون با هم همکاری میکنند، بهصورت مرتب با هم دیدار میکنند و بر سر قضایای گوناگون به دیدگاههای مشترک میرسند، هیئتی را با هم تشکیل میدهند و در مراسم گوناگون شرکت میکنند و نسبت به مسائل مختلف امت اسلامی موضع واحدی میگیرند. اما از همهی اینها مهمتر آن رابطهی صمیمی و صادقانه و حس برادری و محبت و عواطفی است که نسبت به همدیگر دارند. شیخ عبدالناصر از بنیانگذاران و فعالان این جمعیت بود و بر استمرار آن اصرار داشت. و هر جای دیگری فعالیتی برای وحدت و تقریب انجام میشد، شیخ عبدالناصر حاضر، پیشگام و فعال بود. ما در این زمان به امثال شیخ عبدالناصر جبری و اندیشه و راه و منششان بسیار نیاز داریم، چرا که جهان اسلام امروز گرفتار جریان بسیار خطرناکی است که جریان افراطیگری افسارگسیخته از همه جهت است، که هم در میان اهل سنت، و هم در میان شیعه دیده میشود. قبل از سال ۲۰۰۰ جریانهای تکفیری و تندرو وجود داشتند ولی محدود بودند، و هیچگاه مثل امروز فعالیت نداشتند. اما امروز تکفیریها در همهی میدانهای فکری و رسانهای و سیاسی و جنگی بدون هیچ ضابطهای وارد میدان شدهاند و به سیم آخر زدهاند. این بسیار خطرناک است. امروز جریان تکفیری به تکفیر بسنده نکرده است، بلکه کار را به کشتار و سر بریدن و سینه شکافتن و به صلیب بستن و مانند آن رسانده است. از سوی دیگر در میان شیعه هم متأسفانه جریانهایی هستند که حضرت امام خامنهای آنها را به شیعهی لندنی یا شیعه انگلیسی نامگذاری کردهاند که اینها هم رویکرد تکفیر و اهانت به همهی مقدسات را در پیش گرفتهاند. اتفاقا تنها به مقدسات اهل سنت توهین نمیکنند بلکه به بزرگان و مراجع بزرگ شیعه نیز اهانت میکنند. امروز میبینیم که همهی امکانات در اختیار این دو جریان تکفیر، غلو، تندروی، ناسزاگویی، تهمتزنی، کشتار و سربریدن قرار میگیرد. همهی امکانات رسانهای در اختیارشان قرار میگیرد. شبکههای مقاومت از عربسات و نیلسات و ماهوارههای اروپایی حذف میشوند، اما همهی دربها به روی شبکههای فتنهانگیز مانند وصال و صفا و فدک گشوده میشود. آنچه رخ داده است، یک اتفاق تصادفی نیست، بلکه سرویسهای جاسوسی و مراکز پژوهشی شبانهروز کار کردند و دریافتند که در جریان بیداری اسلامی، ملتهای مسلمان بیدار شدهاند و قیام کردهاند و دارند در برابر سلطهی استکباری آمریکا بر سرزمینهای اسلامی و در این منطقه مقاومت میکنند. همچنین بر اساس روحیهی بالایی که در پی پیروزیهای مقاومت بر اسرائیل به دست آوردند، دارند قاطعانه میایستند و موضع میگیرند. این شد که تصمیم گرفتند کاری کنند که مسلمانها با همدیگر درگیر شوند. برای خواباندن این نهضت مردمی گستردهای که چند سال پیش شکل گرفت هیچ راهی بهتر از این نبود که این نهضت را بهسمتوسوی فتنه منحرف کنند. برای خدمت به برنامهی استکباری صهیونیستی و تفرقهافکنی و تغییر دادن میدان جنگ از میدان حقیقی و درستش بهسمت میدانهای دیگر هم چه کسی از جریانهای تکفیر و افراطیگری بهتر است!؟ امروز از هر زمانی بیشتر باید مسئولیتپذیر باشیم همانگونه که مرحوم شیخ عبدالناصر پذیرفته بود. باید این جریانها را از خود برانیم و آنها را در گوشهای منزوی کنیم و در روی آنها بایستیم و صدایشان را خاموش کنیم. و از سوی دیگر باید در راستای افزایش همدلی و همکاری و همگرایی و برادری و وحدت و همافزایی تلاش کنیم. چرا که هدف این جریانهای تکفیری و تندرو و رؤسای آمریکایی و صهیونیستیشان این است که ما از هم متفرق شویم و هر کسی به کار خود مشغول گردد. اصرار ما بر دیدار با همدیگر و فعالیت مشترک و پرداختن به مسائل واحد در قالب فعالیت علمایی یا سیاسی یا مقاومتی بهترین پاسخ به آنها خواهد بود. ۲ـ بودن در کنار مقاومت او یکی از علمای مقاومت و اندیشمندان و فعالان آن بود و در میدانهای گوناگون سیاسی، اجتماعی و رسانهای در کنار مقاومت فعالیت میکرد. در طول شرایط سختی که بر مقاومت گذشت، هر وقت جریان مقاومت نیاز به دفاع داشت، زبان رسای او به کمک مقاومت میشتافت. تا آخرین لحظه عمرش مقاومت لبنان و فلسطین یکی از اصول ثابت او بود. امروز کشورهای محور مقاومت و مردمانش و لشکرهایش و فعالیتهای جهادیاش همه و همه آماج حمله قرار گرفته است. یکی از خطرناکترین جنگهای منطقه از سالهای گذشته تاکنون، جنگ بر علیه محور مقاومت بوده است. این حقیقتی است که روز به روز با اعترافات مسئولان آمریکایی، سیاستمداران، دیپلماتها، ژنرالها و مدارک بسیار روشن، برملا شده است. امروز میخواهند ارتشهای کشورهای عربی را بهخاطر اسرائیل نابود کنند، نظامهای عربی مقاوم را بهخاطر اسرائیل سرنگون کنند تا ارتش اسرائیل که مقاومت لبنان و فلسطین او را شکست داده و خوار کرده است، و بعد از این که این ارتش، ارتش سستی شده و اعتماد به نفسش را از دست داده است، و همچنین اعتماد متقابل بین سربازان و رهبرانش را از دست داده است، دوباره به روز اولش بازگردد و روحیهاش را بهدست آورد. امروز همهی جریانهایی که از فلسطین حمایت میکنند مورد هجوم رسانهای هستند و در همهی کشورها مورد تعرض قرار میگیرند. حمایت از این مقاومت که امروز آماج حملههاست مسئولیت همگان است. اسرائیل هیچگاه به جنگهای موجود بسنده نکرده و تماشاچی ننشسته است. اسرائیل هر مغز متفکری که میتواند جریان مقاومت را در زمینهای پیشرفت بدهد، مورد حمله قرار میدهد، همانطور که بسیاری از شخصیتهای اسلامی و از جمله دانشمندان هستهای ایرانی و عراقی را ترور کرد. اسرائیل تحمل دیدن هیچ مغز و اندیشه و ارتش و ارادهای را در محور مقاومت ندارد. هر چه رنجها و مصیبتها زیاد باشد، این امت از فلسطین دست نخواهد کشید. محاسبههای اسرائیلیها اشتباه و ناکام است. اسرائیلیها همیشه این چنین محاسبه و پیشبینی کرده بودند که بالأخره مردم فلسطین مسئلهی فلسطین را رها خواهند کرد و به سهم پشیزی که صهیونیستها به او خواهند داد راضی خواهد شد. اما مردم فلسطین همواره و با انتفاضههای گوناگون اسرائیلیها را غافلگیر کردهاند. در لبنان هم همهی محاسباتشان اشتباه از آب درآمد. امروز نیز محاسبهی آنها این است که رهبران و علما و مردم این منطقه از این همه جنگ و رنج و مصیبت با روح و تنی زخمی و خسته و از نفسافتاده بیرون خواهند رفت و آنگاه به تنها چیزی که فکر نخواهند کرد، اسرائیل و مبارزه با اسرائیل خواهد بود. اما آنها در توهمند. محور مقاومت از پس این جنگ جهانی که علیه او راه انداختهاند، پیروز، مقاومتر و قدرتمندتر بیرون خواهد آمد. ملتهای منطقه نیز این شرایط سخت و تأسفبار را پشت سر خواهند گذاشت و باز مسئلهی فلسطین و مبارزه با اسرائیل در رأس اولویتهای کشورها، ارتشها، مردم، احزاب، قوای سیاسی، اندیشه، رسانه و عواطف این منطقه خواهد بود. اگر دشمنان چشم به این دوختهاند که این جنگ جهانی همهی مجاهدان و مقاومان و انسانهای با شرف را زیر خاک این منطقه دفن خواهد کرد، کور خواندهاند. ۳ـ بصیرت و ایستادگی ایشان حوادث گوناگون را درست میفهمید و تحلیل میکرد و نسبت به مواضع گوناگون و برنامهها و اهداف و نقشههای مختلف دید درستی داشت. سالهاست که منطقه و مردم ما در فتنهای سخت و طاقتفرسا بهسر میبرند. شیخ عبدالناصر در این فتنه از بصیرت و شناخت و نگاه نافذ برخوردار بود و هیچگاه دچار سرگردانی نشد. به نگاه و بصیرت و ایمان هم بسنده نکرد، بلکه همواره در کنار ایمان اهل عمل هم بود. به کشورهای مختلف سفر میکرد و در همایشهای گوناگون شرکت میکرد و با صدای رسایش و منطق کوبندهاش از حق دفاع میکرد. این مسئولیت امروز بزرگتر نیز شده است. همهی ما وظیفه داریم مرزبندیها را برای اطرافیانمان واضح و مشخص کنیم و با وحدت و برادری و بخشش و تسامح به مقابله با این فتنه برخیزیم. ما باید سعی کنیم در این منطقه با منطق تسامح و حلوفصلهای داخلی و چشمپوشی از رنجها و جراحتها برخورد کنیم. اما دشمن میخواهد که همهی میدانهای درگیری ما غرق خون و آکنده از کینهتوزی شود. و حجم خسارتهای جانی، مالی، نظامی و معنوی افزایش یابد. ما در عین حالی که در میدان دفاع باید قاطع و کوبنده باشیم، همچنان با دست و سینهای گشاده باید روحیهی مسامحت و بخشش را حفظ کنیم. لطفاً نظر خود را بنویسید:
کدامنیتی : *
*
برگزیدهها
آخرینها
|