1384/08/13
بیانات در دیدار کارگزاران نظام به مناسبت عید فطر
بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
بنده هم این عید بزرگ را به همهی امت اسلامی در سرتاسر جهان و به ملت عزیز و سربلند ایران و به شما حضار محترم و میهمانان گرامی، مخصوصاً میهمانان کشورهای اسلامی که در اینجا حضور دارند، تبریک میگویم.
عید فطر در میان مسلمانان یک روز بزرگ است. عظمت این روز صرفاً یک امر قراردادی نیست؛ یک امر حقیقی و واقعی است؛ روز پاداش گرفتن بندگان خدا برای تلاش و عبادتی است که در ایام ماه مبارک رمضان انجام دادند؛ یادبود طهارت روح و دل انسان مسلمان به برکت ضیافت الهی است. این روز را باید مغتنم بشماریم و چون یکی از مشترکات دنیای اسلام است، از آن برای ایجاد اتحاد در میان ملتهای مسلمان بهره ببریم؛ زیرا امروز ملتهای مسلمان به این اتحاد بسیار نیازمندند.
من باید از ملت عزیز خودمان و برخی ملتهای دیگر که در جمعهی آخر ماه مبارک رمضان - که روز جهانی قدس است - با حضور خود مسألهی قدس را در فضای جهان بار دیگر زنده کردند، تشکر بکنم؛ اگرچه مسألهی قدس همیشه زنده است. مسألهی فلسطین و قدس شریف جزو مسائلی نیست که دنیای اسلام بتواند آن را از یاد ببرد. اگر یک روزی غاصبان سرزمین فلسطین و حامیان بینالمللیشان گمان میکردند که میتوانند نام فلسطین و ملت فلسطین را به دست فراموشی بسپارند، آن روز دیگر سپری شده است. امروز ملت فلسطین با همهی وجود خود، با همهی همت خود در عرصهی مقاومت ایستاده است و همین موجب شده است که غاصبان قدس، موقعیت عظیم و خطیر فلسطین را بیش از پنجاه سال قبل حس کنند. آن روز آنها تصور میکردند که فلسطین یک نقطهی از یاد رفته و فراموش شده است؛ فلسطین را سرزمین بیمردم نام میگذاشتند. البته برخی از کوتاهیها هم به این توهم باطل کمک کرده بود. امروز اینطور نیست؛ امروز ملت فلسطین ایستاده است و ملتهای مسلمان هم دلشان سرشار از غیرت و حمیت اسلامی نسبت به سرزمین شریف قدس و سرتاسر کشور فلسطین است و دنیای اسلام نباید فلسطین را هرگز از یاد ببرد. این خطای بزرگی است که کسی تصور کند عقبنشینی دولتهای اسلامی در برابر استکبار در قضیهی فلسطین، آنها را قانع خواهد کرد. میبینید همین کوتاه آمدنها و عقبنشینیها برای دولت استکباری ایالات متحدهی امریکا، مسألهی خاورمیانه را به صورت یک آرزوی خام مطرح کرده است؛ آنها دنبال خاورمیانهیی هستند که یکسره و به طور کامل در مشت خودشان باشد، که امروز چنین چیزی نیست. سکوت دولتهای اسلامی و عقبنشینی آنها در عرصهی سیاسی و در عرصهی بینالمللی، دشمن را روزبهروز گستاختر میکند.
حرف ما در باب مسألهی فلسطین یک حرف منطقی و مقبول است. دهها سال پیش، جمال عبدالناصر - که محبوبترین چهرهی عرب محسوب میشد - در شعارهای خود میگفت ما یهودیهای غاصب فلسطین را به دریا میریزیم. سالها بعد از آن، صدام حسین - که منفورترین چهرهی عرب محسوب میشد و میشود - اعلام میکرد که ما نصف سرزمین فلسطین را آتش میزنیم. ما هیچکدام از این دو حرف را قبول نداریم. با اصول اسلامىِ ما، نه به دریا ریختن یهودیها، نه آتش زدن سرزمین فلسطین، معقول و منطقی نیست. حرف ما این است که ملت فلسطین باید به حق خود برسد. این کشور متعلق به مردم فلسطین است؛ فلسطین متعلق به فلسطینیهاست و سرنوشت فلسطین را هم باید فلسطینیها معین کنند. این یک میدان آزمایشی برای صدق ادعای مدعیان دمکراسی و حقوق بشر است. آن کسانی که ادعا میکنند که طرفدار مردمسالاری ملتها و کشورها هستند، فلسطین برای آنها میدان آزمایش است. ملت فلسطین؛ مردمانی که فلسطین متعلق به آنهاست - از مسلمان، یا مسیحی، یا یهودی - و سرزمین تاریخی آنهاست و تاریخ و جغرافیا به این گواهی میدهد، بایستی رأی و نظر بدهند؛ آنها در یک نظرخواهىِ مقابل چشم مردم جهان، در یک رفراندوم، تکلیف دولت فلسطین را معین کنند؛ و آن دولت، دولت مشروعی خواهد بود. در آن دولت، جنایتکارانی که در فلسطین جنایت کردند، باید مجازات شوند؛ امثال این شارون و بقیهی جنایتکارهای فلسطینی. دربارهی آن کسانی هم که به این سرزمین از نقاط مختلف دنیا مهاجرت کردند، آن دولت تصمیمگیری خواهد کرد که چه باید بکند. این، حرفی است منطقی. امروز میلیونها فلسطینی در کشورهای دیگر آوارهاند و میلیونها فلسطینی هم در اردوگاهها با بدترین شکل زندگی میکنند؛ ولی سرزمین آنها دست مردمان دیگری است. این، معقول نیست؛ این، منطقی نیست. اینکه پنجاه یا پنجاه و پنج سال از قضیه گذشته است، این، جنایت را از بین نمیبرد؛ جرم را سبک نمیکند.
ما در تاریخ معاصر خودمان کشورهایی را داریم که پنجاه یا شصت سال در اختیار دولتهایی برآمدهی از غیر ملتهایشان بودند، بعد اوضاع دنیا عوض شد و مردمانی که غاصب بودند، کنار رفتند. با تجزیهی شوروی، شما دیدید چقدر از کشورها به صاحبان و به ملتهای خودشان برگشتند. این چیزها در دنیا ممکن است و بیسابقه نیست؛ در زمان خود ما و در جلوی چشم ما اتفاق افتاده است؛ این چیزی است عملی و باید پیش بیاید و دیر یا زود پیش خواهد آمد.
امت اسلامی امروز در دنیا یک حقیقت غیر قابل انکار است. ملتهای مسلمان دلهاشان پُر است از نفرت از آن قدرتهای بینالمللی زورگو و غاصب و اگر فرصتی پیدا کنند، همهی این ملتها پشت سر ملت فلسطین ایستادهاند.
این را هم همه باید بدانیم و بفهمیم که عقبنشینی در مقابل قدرتهای استکباری، آنها را جَریتر میکند؛ اما ایستادگی، به ناکامی آنها میانجامد. قدرت ابرقدرتهای دنیا یک قدرت بیتخلف و بیمنتها نیست. میبینید که در همین منطقه - در عراق - آنچه که امریکاییها میخواستند، تحقق پیدا نکرد و آنچه امروز در عراق میگذرد، آن چیزی نیست که امریکاییها میخواستند. البته در عراق جنایت میشود؛ روزانه مردمان بیگناهی با کارهای تروریستی به قتل میرسند. ما بشدت در این قضایا به دستگاههای جاسوسی اسرائیل و امریکا سوءظن داریم؛ آنها هستند که از این وضع در عراق سود میبرند؛ امنیت عراق به ضرر آنهاست. بهانهی ماندن و سلطهی آنها در عراق، وجود ناامنی است؛ آنها مورد سوءظن هستند. ملت عراق ملتی نیست که حاکمیت و سلطهی امریکا را بپذیرد و قبول کند.
امروز دنیا، دنیای دیگری است؛ ملتها بیدار شدهاند؛ جاذبههای اسلامی در دلها به وجود آمده است. دشمنی آنها با جمهوری اسلامی به خاطر این است که پرچم اسلام را بلند کرد، ملتها را امیدوار کرد و این امید هست و انشاءاللَّه این امید به نتیجه هم خواهد رسید.
ما از خداوند متعال مسألت میکنیم که ملتهای مسلمان را توفیق بدهد و کمک کند؛ همهی ماها را بیدار کند؛ به وظایف خودمان آشنا کند، تا بتوانیم انشاءاللَّه آن چیزی را که مایهی سعادت و سربلندی امت اسلام است، تمهید کنیم و نتایج آن را انشاءاللَّه ملت ما و همهی ملتهای اسلامی به چشم ببینند.
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته