1384/02/14
بیانات در دیدار مردم روستای داهوئیه
بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
الحمدللَّه رب العالمین والصّلاةوالسّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم محمّد.
از اینکه در جمع شما هستم، خدا را سپاسگزارم. مصیبتی که بر این روستا و این شهرک و بر منطقهی زرند وارد شد، یکی از امتحانهای الهی بود؛ هم امتحان الهی برای شما، هم امتحان الهی برای ما و برای مسؤولان.
عزیزان زیادی از داهوئیه و بقیهی مناطق از دست رفتند، که داغشان بر دل کسان و دوستان آنها باقی است؛ اما آنچه مسلّم است، حوادث و ناملایمات و بلایای بزرگ، کوچکتر از آن است که بتواند دلهای مرد و زن مؤمن و استواری مثل شما را متزلزل کند. مؤمن، از هر حادثهی تلخ هم وسیلهیی میسازد برای تعالی و تکامل. این حادثه بسیار تلخ بود؛ اما اگر بتواند اولاً ما را به خدا نزدیکتر کند، ثانیاً نیرو و نشاط و عزم و اراده را برای از سرگیری زندگی و سازندگی در ما تقویت کند، تبدیل به نعمت میشود.
مرد و زن، جوان و پیر، همتهای خودتان را عالی کنید. مسؤولان هم بجد در پی این هستند که انشاءاللَّه آثار این خسارت و این مصیبت را هرچه ممکن است کم کنند و انشاءاللَّه بار دیگر این محل و منطقه، با همت شما و با همت مسؤولان به یک منطقهی آباد تبدیل بشود.
امیدواریم خداوند متعال رفتگان این جمعیت را، مخصوصاً کسانیکه در این زلزله جان خود را از دست دادند، مشمول رحمت و مغفرت کند و به بازماندگان آنها صبر عنایت کند. همینقدر بدانید اگرچه که این تلفشدگان و از دست رفتگان، کسان شما بودند؛ اما این مصیبت مخصوص شما نیست، مصیبت ما هم هست؛ ما هم داغدار مصایب شما مردم در حوادث گوناگون هستیم.
ما به خدای متعال پناه میبریم و از خدای متعال کمک میخواهیم و امیدواریم بتوانیم به وظایفی که خداوند متعال بر دوش ما قرار داده است، عمل کنیم و امیدواریم مسؤولان کشور و مسؤولان استان این توفیق را بهطور کامل پیدا کنند که به وظایف خود در قبال شما مردم به نحو احسن عمل کنند؛ انشاءاللَّه.
پروردگارا! به محمد و آل محمد، رحمت و برکت خودت را بر این مردم نازل کن. پروردگارا! این دلهای شاداب، این انگیزههای ایمانی پُرشور را، که بهطور واضح در آنها مشاهده میشود، مشمول رحمت و عنایت خودت قرار بده. پروردگارا! قلب مقدس ولیعصر را از همهی ما، از همهی این مردم، از همهی این جوانان عزیز، راضی و خشنود بگردان.
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته