1382/11/15
بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم
بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
به همه برادران و خواهران عزیز و بخصوص به برادران و خواهرانی که از راههای دور زحمتِ سفر را تحمّل کردهاند و تشریف آوردهاند، خوشامد عرض میکنم. همچنین ایام خجسته دهه مبارک فجر انقلاب اسلامی و نیز عید سعید غدیر را - که چند روزی بیشتر به این عید بزرگ نمانده است - تبریک عرض میکنم. امیدوارم به برکت ایمان و شور و اخلاصی که در شما مردم عزیز نسبت به مقدّسات دینی و اولیای عظام دین علیهمالسّلام وجود دارد، همه شما و همه ملت ایران مشمول برکات الهی باشید و این اعیاد بر همه شما و بر همه ملت ایران مبارک باشد.
امروز بجاست به مناسبت چهلم فاجعه زلزله بم، از مردم مصیبتزده و داغدیده آن شهر یادی بکنیم. اگرچه ملت عزیز ما از آغاز بروز این فاجعه، همدردی و همدلی خود را با مردم مصیبتزده بم بهخوبی اظهار کردند و ایمان و مروّت و اخوّت اسلامی خود را نشان دادند؛ ولی ابعاد این حادثه تلخ، فراموش شدنی نیست. مسؤولان دستگاههای مختلف دولتی و نهادهای انقلابی که خیلی هم برای جبران خسارات و مصائب مردم بم تلاش کردند، باز هم باید تلاش کنند؛ باز هم باید همدلی و کمک مردم و همراهىِ همه دستگاههای دولتی در این قضیه بهچشم دیده شود تا ملت ایران خاطرجمع گردد که این ضایعه بزرگ تا حد ممکن ترمیم شد و زخم مصیبتی که بر پیکر ملت ایران وارد آمد، جبران گردید.
چقدر خوب و شایسته است که مردم در هر نقطه کشور باز هم به فکر برادران و خواهران بمىِ خود باشند؛ کسانی که میتوانند به آنها کمک کنند. انسان میتواند برخی از هزینههای زاید را از زندگىِ خود بزند. حُجّاج که این روزها انشاءاللَّه تدریجاً در حال برگشت هستند و بهسلامتی به کشور برمیگردند، چقدر خوب است هزینههایی را که معمولاً در برگشت از حج، صرف برخی از دید و بازدیدها و تشریفات میکنند، حذف نمایند و آن را به مردم بم اختصاص دهند و به برادران و خواهران مصیبت دیده خود کمک کنند.
البته اینها برای یک ملت و برای مردم یک شهر امتحان الهی است. بلا به معنای امتحان و برای ابتلاء است. این امتحانِ سخت بر مردم بم و در درجه بعد بر همه ملت ایران وارد شد. باید از این ابتلاء و امتحان الهی همه سربلند بیرون بیایند و بدانند آنچه خدای متعال را خشنود میکند، این است که ما در کار و رفتار و عملکردِ خود بازنگری کنیم و نقصها، ضعفها و خطاها را از خودمان بزداییم. یک ملت اگر از تجربهها درس بگیرد و راه خود را با صراط مستقیم الهی تطبیق کند، مصداقِ «رضیاللَّه عنهم و رضوا عنه(۱)» خواهد شد.
این ایام، سالگرد انقلاب عظیم اسلامی است و برای ملت ایران و بلکه مسلمانان عالم یک عید است. اسلام توانست این افتخار را بهدست آورد که بر سیطره و سلطه قدرتهای چپاولگر و جهانخوار پنجه بیندازد و یک ملت را نجات دهد. دهها سال قدرتهای استعماری بر ایران سلطه و سیطره داشتند. بلاهایی که دولت استعمارگر انگلیس در طول دهها سال بر سر ملت ایران آورد، فراموش نشدنی است. انقلاب مشروطیت را مصادره کردند، دیکتاتوری سیاه رضاخان را بر این مردم تحمیل کردند، نفت را غارت کردند، کشور را عقب نگه داشتند، ملت را مورد اهانت قرار دادند و ذلیل کردند و حقّ عمومی یک ملت را در طول دهها سال پامال نمودند. بعد هم که قدرت انگلیسیها در سطح بینالمللی رو به کاهش رفت، امریکاییها خود را سرِ این سفره رساندند و تطاول را شروع کردند. دیکتاتورىِ بیست و پنج ساله سیاه محمّدرضا و همان جنایتهایی که انگلیسیها میکردند، بهوسیله امریکاییها در ایران صورت گرفت و روزبهروز پنجه قدرتشان را در این کشور بیشتر فرو میکردند. ثروتها را میبردند، فرهنگ اسلامی و ملی را نابود میکردند و فرهنگ بیگانهپرستی را به جای آن رسوخ میدادند. همه چیزِ این کشور تحت سلطه و در پنجه آنها بود و رمق این ملت را کشیده بودند. اسلام توانست خون دوبارهای به رگهای این ملت بدواند. شعار بیداری اسلامی، این ملت را به حرکت درآورد. رهبری امام بزرگوار راه را به این ملت نشان داد. این ملت - همچنان که قرآن فرموده است - سرنوشت خود را با اراده و ایستادگی و مجاهدتِ خود عوض کرد؛ نظام دیکتاتوری را از بین برد؛ امریکا را از این کشور بیرون راند؛ سلطه قدرتها را از این کشور قطع کرد و حقّ انتخاب کردن و حکومت بر سرنوشت خود را دوباره بهدست آورد. در نتیجه ملت ایران زنده شد.
دهه فجر، یادبود حیات دوباره ملت ایران و کشور عزیز ماست. مردم این ایام را جشن میگیرند و حق دارند جشن بگیرند. شما عزیزان من! بدانید؛ در دنیا هم هرجا مسلمانانِ آگاه و بیداری وجود دارند، نسل جوان، زبدگان و نخبگانِ فرهنگی و سیاسی آنها هم این جشن را جشن خودشان محسوب میکنند و این بیداری را به نفع خود میدانند. دنیای اسلام که زیر سلطه و سیطره قدرتهای استکباری در خواب بود، بیدار شد. بعضی جاها توانستند خود را نجات دهند؛ در بعضی جاها هم خودِ بیداری، مقدّمه نجات است.
ارزش این انقلاب از این جهت است که ایران را از سلطه قدرتهای مستکبر جهانی نجات داد. شما ببینید در دنیا زیادهخواهان و انحصارطلبان بینالمللی با ملتها چه میکنند! همینها بر این کشور، بر این ملت، بر نفت ما، بر فرهنگ ما، بر دولت ما و بر همه منابع انسانی و مالی ما مسلّط بودند. انقلاب دست اینها را قطع کرد؛ اینها را از این کشور بیرون راند و سلطهشان را از سر این ملت کم کرد. این، ارزش انقلاب ماست. قدر این انقلاب را بدانیم؛ آن را در مسیر خود حفظ نماییم و کمک کنیم به سمت اهداف والای خود پیش برود. همین اصول و مبانی و پایههاست که آینده و سرنوشت و اقتصاد و فرهنگ و دین و دنیای ما را بهبود خواهد بخشید و زخمهای پیکر ایران عزیز و مظلوم را التیام خواهد داد.
آنچه این روزها در درجه اوّلِ اهمیت است و من باید چند جملهای درباره آن عرض کنم، انتخابات است. انتخابات، مظهر حضور مردم و آزادی ملت ایران در انتخاب سرنوشت خود است. شما وقتی رئیسجمهور را انتخاب میکنید، یعنی تمام سررشتههای اجرایی کشور را در دست کسی میگذارید که منتخب شما و برخاسته از رأی و اراده شماست. وقتی نمایندگان مجلس را انتخاب میکنید، یعنی قانونگذاری و همچنین نظارت بر کار اجرایی را به دست کسانی میسپرید که شما آنها را شناخته و انتخاب کردهاید؛ بنابراین شما هستید که انتخاب میکنید. این کار به معنای قدرت مردم در اداره کشور و در دست داشتن سرنوشت کشور به وسیله ملت است؛ این چیزِ کم و کوچکی نیست؛ این برای ما همه چیز است. من به شما عرض کنم؛ چیزی که در این بیست و پنج سال کشور و ملت ما را در مقابل تهاجم وحشیانه زیادهخواهان بینالمللی حفظ کرد، همین بود که میدیدند ملت، صاحب دولت و مجلس و صاحب مسؤولان است. تا امروز پشتوانه حضور ملی بوده که همیشه دولتهای متجاوز و مقتدر جهانی را ترسانده است. این حضور، مثل سنگری برای کشور ما محسوب شده است؛ این چیز خیلی مهمّی است. اگر در کشور ما انتخابات و مردمسالاری و حضور مردمی و ارادههای جوشان شما مردم در وسط صحنه و میدان نمیبود، بدانید یک سال هم این انقلاب دوام نمیآورد؛ در مقابلِ یکی از تهاجمهای سیاسی و محاصرههای اقتصادی هم دولتها نمیتوانستند ایستادگی کنند؛ آن سنگر اصلی، شما بودید.
انتخابات مظهر حضور مردم است؛ همچنان که حضور در راهپیمایی بیستودوم بهمن، یکی از مظاهر حضور مردمی است. دشمن و دستگاههای استکباری از انتخابات شما و از راهپیماییتان در بیستودوم بهمن میترسند؛ بنابراین از همه نیروی خود استفاده میکنند شاید بتوانند انتخابات و حضور مردم و رأی آزاد و دخالت مردم در سرنوشت خود را از این ملت و از این کشور بگیرند. بیستوپنج سال است که این تلاش را میکنند؛ الان هم تلاش میکنند.
این روزها میبینید و میشنوید که در مسأله انتخابات، مناقشاتی بین دستگاههای اجرایی و نظارتی وجود دارد؛ همیشه هم بوده است. بدیهی است که همیشه ممکن است بین دستگاه ناظر و دستگاه مجری سرِ برخی از مسائل اختلاف پیش آید؛ این چیز تازهای نیست؛ اما دشمنان دندان تیز کردهاند، خوشحال شدند و قضیه را بزرگ کردند؛ یک عدّه هم در داخل، فریب آنها را خوردند.
اگر کسی تبلیغات جهانی را بشنود - برای ما هر روز مثل یک طومار، تبلیغات جهانی را روی کاغذ مینویسند و میآورند؛ میبینیم که چه میگویند و چه میکنند! - ملاحظه میکند که همه تلاش آنها این است که انتخابات آینده ما را - که پانزده روز بیشتر به زمان اجرای آن نیست - تخریب کنند. این راهبرد کلّی آنهاست. تمام تلاش آنها این است که انتخابات در کشور برگزار نشود؛ یعنی یک دولت مردمسالار، بدون مجلس؛ یک دولت اسلامی، بدون نمایندگان مردم. معنای این تلاش چیست؟ یعنی پشتوانه مردمی را از نظام قطع کنند. همه همّت و تلاش محافل سیاسی خارجی - یعنی کسانی که دشمن ما هستند - و دستگاههای اطّلاعاتی و تبلیغاتیشان امروز متوجّه به این مسأله است. راهبرد کلّی آنها این است که انتخابات را تخریب کنند و نگذارند انتخاباتی برگزار شود. آنها از انتخابات بهشدّت ناراحت و ناراضیاند و میدانند انتخابات مانع توطئهها و جلوگیر خباثتهای آنها نسبت به این کشور است؛ لذا میخواهند انتخابات برگزار نشود. این راهبرد کلّی آنهاست.
این روزها وقتی به تبلیغات جهانی نگاه میکنید، میبینید حیله فعلی آنها هم در این قالب ارائه میشود که انتخابات را به تعویق بیندازیم! آن، استراتژیشان است؛ این هم تاکتیکشان است. مرتب هم مسؤولان کشور و مسؤولان اجرایی را تشویق میکنند به اینکه شما نمیتوانید انتخابات را راه بیندازید و نباید راه بیندازید. این تبلیغات خارجی، مستقیم و غیرمستقیم، رادیویی و سیاسی و با انواع و اقسام دیگر، همه متوجّه این قضیه است.
آنچه وظیفهی دولت و ملت ایران است، این است که در مقابل توطئه دشمن بایستند. انتخابات باید در موعد خود - روز اوّل اسفند - بدون حتّی یک روز تأخیر انجام گیرد. من متأسّفم از اینکه بعضی افراد از روی غفلت، همان حرفهایی را تکرار میکنند که دشمنان این ملت میزنند. آنها با تبلیغات و روشهای سیاسی و حیلههای خود برخی از مسؤولان اجرایی را به کنار رفتن و اجرا نکردنِ مسؤولیت قانونی تشویق میکنند. مگر اجرا و برگزاری انتخابات، حقّ کسی از مسؤولان است که بگوید من این حق را میخواهم یا نمیخواهم؟ وظیفه است؛ وظیفه قانونی دستگاههای مشخص دولتی است؛ باید این وظیفه را انجام دهند؛ این حقّ مردم است. مگر کسی در داخل کشور میتواند بگوید چون من این پدیده را نمیپسندم، یا فلان روش را نمیپسندم، آنچه را که قانون به عنوان وظیفه بر عهده من قرار داده است انجام نمیدهم؟ مگر میشود چنین کاری کرد!؟ شانه خالی کردن از مسؤولیت، به صورت کنارهگیری و استعفا و غیر اینها، برای این مسؤولان، هم خلاف قانون است، هم حرام شرعی است. مگر میشود با این حقّ بزرگ مردم بازی کرد!؟
اکثر مسؤولان ما، اکثر نمایندگان مجلس ما، اکثر مسؤولان اجرایی ما، مردمان متدیّن، علاقهمند به انقلاب و آمادهی برای خدمت به مردمند. اینطور خیال نشود که مجلس چنین است یا چنان است؛ نه، مجلس رکن نظام است. البته در داخل مجلس - مثل همه جای دیگر - ممکن است عناصری نفوذ و رخنه کرده باشند؛ حقایق را وارونه کنند؛ فضا را بر کسانی سخت و سنگین کنند؛ آنها را وادار به کار ناشایسته و نامناسبی کنند. اغلب نمایندگان برای خدمت به مردم آمادهاند؛ وظیفه آنهاست؛ باید هم این کار را بکنند؛ باید هم خدمت کنند. فلسفه وجود بنده و امثال بنده و دیگر مسؤولان، خدمت است. ما نوکر و خدمتگزار مردم هستیم. اعتبار و آبروی ما به این است. اسلام این را برای ما معیّن کرده است. ما حقّی به گردن مردم نداریم؛ مردم به گردن ما حق دارند. با این روحیه و با این نیّت، بیستوپنج سال این انقلاب و این نظام سرِ پا ایستاده است؛ بیستوپنج سال این ملت مثل کوه در مقابل دشمنانِ توطئهگر و حیلهگرِ خود مقاومت کرده است. کسانی که این روحیه را از دست بدهند و یا دیگران را به خروج از این روحیه تشویق کنند، به ملت خیانت کردهاند.
همه مسؤولان - چه در قوّه مقنّنه، چه در قوّه مجریّه، چه در قوّه قضاییّه - باید همیشه کمر بسته و آماده به خدمت باشند. مجلس هم باید وظایف بزرگ خود را انجام دهد. این، هم وظیفهی شرعی است، هم وظیفه قانونی است، هم وظیفه اخلاقی و ملی است. دولت هم باید وظایف خود را انجام دهد؛ قوّه قضاییّه هم باید وظیفه خود را انجام دهد؛ همه باید وظایف خود را انجام دهند.
کشور بحمداللَّه بعد از آن جنگ طولانی به راه افتاده است. کارهای زیاد و بزرگی شده است. بتدریج آثار افقهای زیبا در حال آشکار شدن است. ناگهان دشمنان در مرحلهای میخواهند با سیاست، توطئه و مکّاری جلوِ این پیشرفت را بگیرند. مگر ما اجازه میدهیم؟
البته این روزها حرفهای گوناگونی از زبانها و بلندگوهای مختلف در داخل کشور بلند شد که بعضی از آنها بسیار دلآزار بود. راه صحیح را باید جستجو کرد. واقعاً کسانی که مسؤول و دلسوزند، خیلی زحمت کشیدند و خیلی تلاش کردند. من از همه آنها تشکّر میکنم. شورای محترم نگهبان خیلی تلاش کرد و خیلی زحمت کشید؛ واقعاً جای قدردانی و سپاسگزاری دارد. رئیس جمهور محترم و رئیس محترم مجلس خیلی تلاش کردند و خیلی زحمت کشیدند؛ از آنها هم تشکّر میکنم. دستگاههایی که مسؤول هستند، هر کدام به نوبه خود تلاشهای خوب و شایستهای کردند. البته کسانی هم هستند که زیادهخواهند و - همانطور که عرض کردیم - با گردنکلفتی میخواهند کار خود را پیش ببرند. اینها میخواهند روی مسؤولان کشور فشار وارد آورند. روی این آقایان فشارهای زیادی بود، اما ایستادگی کردند. من از خدای متعال برای آنها توفیق میخواهم و از آنها تشکّر میکنم که در مقابل فشار گروههای فشار و زیادهخواه ایستادگی کردند و تسلیم نشدند؛ هم رؤسای محترم آن دو قوّه و هم شورای محترم نگهبان.
البته همیشه مناقشاتی هست؛ همیشه هم همه مناقشات راهحلّی دارد. هیچ گرهای نیست که باز شدنی نباشد. این گرههای ریز و درشت، باز شدنی است. در طول سالهای متمادی همیشه این انقلاب توانسته است بنبستها را بشکافد و پیش برود. به فضل پروردگار و به حول و قوّه الهی هیچ بنبستی در مقابل ما وجود ندارد.
از خداوند متعال میخواهیم تفضّل خود را بر این ملت نازل کند. شما ملت ایران، با ایمان و اخلاص و عزم و اراده و حضور خود، مظهر لطف و فضل الهی هستید. خداوند شما را همواره مشمول رحمت و فضل خود قرار دهد. خداوند به مسؤولان دلسوز و خدمتگزار کمک کند؛ همه ما را هدایت کند؛ قلب مقدّس ولیعصر را از ما راضی و خشنود کند و شهدای عزیز ما و امام بزرگوار را با اولیایشان محشور فرماید.
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته
۱) مائده: ۱۱۹ توبه: ۱۰۰ مجادله: ۲۲ بیّنه: ۸