1382/07/21
بیانات در دیدار مردم زنجان
بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
والصّلاة والسّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الأطیبین الأطهرین المنتجبین.
سیّما بقیّةاللَّه فی الأرضین
خداوند متعال را شاکرم که بعد از گذشت چند سال، بار دیگر این توفیق را به اینجانب داد که در جمع شما مردم عزیز، مؤمن و غیور زنجان حضور پیدا کنم و از محبّت و ایمان و تلاشهای ارزشمندِ برجستگان شما صمیمانه سپاسگزاری کنم.
اوّلاً این عید مسعود و مبارک را - که میلاد نور و امید برای همه تاریخ طولانی و پُرفراز و نشیب اسلام است - به شما مردم عزیز تبریک عرض میکنم و این تصادف را که در این موقعیت، توفیق دست داد تا بتوانم به شهر و استان شما بیایم، به فال نیک میگیرم.
شهر زنجان را از دیرباز به عنوان یک شهر مؤمن و فرهنگی شناختهام. از این شهر در دورانهای مختلف و از جمله در دوران انقلاب اسلامی نمونهها و نشانههایی بروز پیدا کرده که برای هر مجموعه انسانی مایه مباهات و افتخار است. اوّلاً در جریان انقلاب اسلامی، این شهر نقش ایفا کرد و پس از پیروزی انقلاب، در دوران دفاع مقدّس هم غوّاصان دریادلِ زنجانی در نیروهای مسلّح نقشهای برجستهای ایفا کردند. در زمینه حضور سیاسی و انسانی در صحنههای انقلاب نیز استان زنجان دارای موقعیتهای برجسته است؛ یعنی متوسّط میزان حضور سراسری مردم کشور در مسائل حسّاس انقلاب - مثل انتخابات - پایینتر از حدّ حضور مردم زنجان است.
من مایلم در مسافرتهایی که به همه نقاط کشور میکنم، ذهنهای جوان و شفّاف نسل نوی کشورمان را به نقاط برجستهای که در آن منطقه و شهر وجود داشته و دارد، متوجّه کنم. در اینجا هم مایلم جوانان زنجانی - که یقیناً با تاریخ شهر خودشان کم و بیش آشنا هستند - به افتخارات برجسته منطقه و استان خود ببالند. این موضوع، درست نقطه مقابل نقشهای است که دشمنان ملت ایران در خصوص افکار عمومی مردم و جوانان ما طرّاحی کردهاند. برای جوان زنجانی بسیار حائز اهمیت است که بداند شهر و منطقه او از دیر باز منطقهای فرهنگی و دارای رشد علمی و اخلاقی بوده است. شما در تاریخ، برجستگان علمی و فرهنگی در فلسفه، فقه و ریاضی دارید که از این سرزمین برخاستهاند و یکی از معروفترین آنها «شیخ شهابالدین سهروردی» - شیخ اشراق - است که به عنوان یک فیلسوف و متفکّر برجسته اسلامی، نام درخشانش در همه دایرةالمعارفهای دنیا ثبت شده است. البته غیر از «شیخ اشراق» شخصیتهای برجسته متعدّد دیگری را نیز در زمینههای علمی و هنری از این استان و منطقه داشتهاید که میتوانید نام آنها را بهصورت برجسته در طومار معارف ایرانی و اسلامی مشاهده کنید.
معمولاً کسانی که به استان زنجان مسافرت میکنند، وقتی آثار تاریخی این استان، مثل گنبد سلطانیه، بازار زیبا و بزرگ شهر زنجان و مساجد و مدارس معروف استان را ملاحظه میکنند، آنها را بهعنوان پدیدهها و آثار تاریخی و باستانی مینگرند، که البته درست هم هست؛ اما نکتهای که در این آثار تاریخی وجود دارد، این است که این آثار نشاندهنده اوج هنر معماری در میان این مردم در طول تاریخ گذشته است. اینها چیزهایی است که گذشته تاریخی یک ملت را رنگ و رونق میبخشد و مردم میتوانند گذشته، تاریخ و ریشههای خود را پیدا کنند.
در زمینه دانشهای دینی هم برجستگانی از این استان در دورانهای گذشته، بخصوص بعد از دوره صفویه وجود داشتهاند. شهر زنجان در یک دوره طولانی، مهمترین حوزه علمیه تمام مناطق غرب ایران محسوب میشده است. در دوران مشروطه، عالم بزرگی مثل مرحوم «آخوند ملاقربانعلی» در زمینهی فقه، در اوج علمی قرار داشت و علمای برجسته زمان خود را نسبت به مقام علمیاش خاضع کرد. البته ما در دورههای بعد هم شاهد بروز شخصیتهای برجسته علمىِ زیادی هستیم که بعضی را از نزدیک دیدیم و بعضی را نیز شنیدیم، که «حکیم هیدجی» - شاعر، فیلسوف و عارف زنجانی - یکی از برجستگان دورههای اخیر است.
در دوره جوانی ما در حوزههای علمیه، شخصیتهای برجسته علمی زنجان مایه افتخار شهرشان بودند. در نجف، مرحوم آیةاللَّه میرزاباقر زنجانی؛ در قم، مرحوم آیةاللَّه حاج سید احمد زنجانی و در تهران، مرحوم آیةاللَّه حاج میرزا محمود امام جمعه زنجانی، از بزرگان زنجان در شهرهای مختلف آن روز بودند. بحمداللَّه امروز هم شخصیتهای برجسته علمی زنجان، چه در حوزههای علمیه قم و مشهد و چه در محیطهای دانشگاهی، حضور دارند. مرحوم استاد «روزبه» یک شخصیت فرهنگىِ برجسته زنجانی بود که منشأ خدمات بزرگ فرهنگی در کشور شد. خودِ ما در دوران تحصیل، دوستانی را که از این خاک برخاسته بودند، میشناختیم که بعضی در خود زنجان و بعضی در قم به مقامات عالی علمی دست یافته بودند. مقصود از این حرفها فقط تعریف و خوشامدگویی برای مردم زنجان نیست؛ بلکه مقصود این است که جوان زنجانی، شجرهنامه علمی و فرهنگی خود را بشناسد.
البته امروز هم این شهر همچنان یک شهر بااستعدادِ فرهنگی است؛ با سی هزار دانشجو و دانشگاههای متعدّد؛ با حوزه علمیه؛ با جوانان آگاه و آماده رشد و ترقّی معنوی و استعدادهای قابل شکوفایی. من مایلم جوانان زنجانی بهخاطر این شجرهنامه فرهنگىِ پرافتخار به خود ببالند و قدر استعدادهایی را که خدای متعال به جوانان این منطقه ارزانی داشته است، بدانند و با بهکارگیری آنها، از امکانات خداداده حدّاکثر استفاده را بکنند تا برای آینده کشور و منطقه خود، ذخیرههای ارزشمندی را بهوجود آورند.
امتیاز این استان فقط فرهنگی نیست، بلکه نسبتِ رشد اخلاقی و دینی مردم این منطقه بالاتر از بسیاری از مناطق دیگر است؛ این را آمارهای انتظامی به ما نشان میدهد. در دوره انقلاب، بازار زنجان خدمات باارزشی را به پیشرفت انقلاب در این منطقه کرد و بازاریهای زنجان و جوانان مؤمن در دوران دفاع مقدّس و دوران دفاع از ارزشهای جمهوری اسلامی، همواره در وسط صحنه حضور داشتند و مردم زنجان جایگاه برجستهای را برای خود ثبت کردند که تا امروز هم این هست و در آینده هم به فضل پروردگار خواهد بود.
من در دوسه محور اصلی مطالبی را عرض میکنم: محور اوّل در خصوص استان زنجان و تلاش برای رشد و توسعه آن است. محور دوم راجع به عمدهترین مسائلی است که امروز برای مردم و مسؤولان ما مطرح است و باید باشد. محور سوم هم جمله کوتاهی است درباره مسائل بینالمللی که مردم و جوانان ما باید از آن آگاه باشند و به جهتگیریهای جهانی نسبت به کشورشان توجّه کنند.
آنچه راجع به این استان میخواهم عرض کنم، این است که زنجان استان بسیار مستعدّی است. این استان از لحاظ زمینهای حاصلخیز کشاورزی، معادن غنی و باارزش - فلزّی و غیرفلزّی، بخصوص بعضی از فلزّات مثل روی و سرب و مس - و ارتباطات میانِ استانی قابل توجّه است. استان زنجان با استانهای متعدّدی همجوار است و از لحاظ تردّد، یکی از محورهای پر تردّد این نقطه از کشور محسوب میشود. استانی که دارای مردم و زمین بااستعداد است، میتواند امکانات فراوانی در آن رشد کند که البته بعد از انقلاب تلاش بسیاری در این زمینه شده است و همه شاخصهای توسعه در این استان بالاست. من انشاءاللَّه در یکی از دیدارهایی که در روزهای اقامت در زنجان خواهم داشت، مخاطبان خود را با برخی از این آمارها آشنا خواهم کرد، که در اینجا لزومی ندارد همه آنها را اعلام کنم. بههرحال، شاخصهای توسعه در این استان بسیار بالاست که این نشاندهنده تلاشهای فراوانِ انجام شده است.
آنچه در زمینههای مختلف صورت گرفته، در مقایسه با قبل از انقلاب، دارای آمارهای ۵۰۰ درصد، ۶۰۰ درصد، ۱۰۰۰ درصد و ۱۲۰۰ درصد است؛ اما استان هنوز از محرومیت خارج نشده و با همه تلاشی که صورت گرفته است، بعضی از مناطق آن جزو نقاط کاملاً محروم بهحساب میآید. این نشاندهنده چیست؟ نشاندهنده این است که در دورههای گذشته و در دوران طاغوت، به این منطقه و به این مردم بسیار ستم شده است. این منطقه، یک منطقه خانزده است. در گذشته، همه منابع ثروت مادّی و انسانی این مناطق، زیرِ دست خوانینِ متکبّر و خودخواهی بود که هم در دوران سلطنت قاجاری و هم در دوران رژیم پهلوی این امکانات را با شکلهای مختلف در دست داشتند و این استان را عقبمانده نگه داشتند. از اینجا معلوم میشود که مسؤولان این استان و مسؤولان کشور و خودِ مردم باید دستبهدست هم دهند و تلاش کنند تا معضلات موجود این استان حل شود که قابل حل هم هست؛ چون زمینه در این استان بسیار آماده است و میتوان با استفاده از نیروی انسانىِ جوان و پرنشاط و باهوش و با استفاده از زمینههای موجود و زیربناهایی که بحمداللَّه در این استان بهوجود آمده، مشکلات را حل کرد. استان زنجان راه اصلىِ بسیار خوبی تا مرکز شهر دارد؛ فرودگاه دارد؛ خطّ آهن دارد، که میتوان با استفاده از این زمینهها، کارهای بسیار بزرگ و خوبی در این استان انجام داد.
یکی از هدفهای عمده ما از این سفرها این است که توجّه مسؤولان کشور را به مناطقی که سفر میکنیم و نقاط حسّاس و مهمی که در آن مناطق وجود دارد، جلب کنیم تا هم مشکلات و هم گرهگشاییها را در خودِ آن مناطق مشاهده کنند. البته در همه مناطق کشور مشکلات وجود دارد؛ اما امکانات و کلید حلّ مشکلات هم در همان مناطق هست، که با همّت مسؤولان و مردم و همدستی و همکاری آنها، بسیاری از این گرهها باز خواهد شد. اینجا هم همینطور است. کسانی که مسؤولیتی به عهده دارند، باید به مسؤولیت خود در قبال این مردمِ مؤمن اهمیت بدهند و حقیقتاً دوره فعّالیت خود را دوره خدمت قرار دهند و برای مردم کار کنند. این موضوع، مخصوص این نقطه هم نیست؛ در همهجا باید همینطور باشد. در دو سه روز آینده، وزرای محترمِ مربوط به مسائل این استان به اینجا میآیند و نقاط اساسیای که مورد مطالعه قرار گرفته است، برای آنها مطرح خواهد شد و وظایفی برعهده هر کدام قرار خواهد گرفت تا انشاءاللَّه حرکتی جدّی برای استفاده از ظرفیّتهای باارزش این استان و حل مشکلات مردم شروع شود.
مسأله اساسیای که امروز کشور و ملت ما به آن احتیاج دارد، این است که مسؤولان کشور در یک جبهه واحد، تلاش متّحد و هماهنگی را برای برطرف کردن مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم شروع کنند. البته گفتن این مطلب به این معنا نیست که این کار شروع نشده است؛ نخیر، مسؤولان دولتی و قوای مختلف تلاش میکنند و حقّاً زحمت میکشند؛ اما باید موانعِ پیشرفت کارها را شناخت و آنها را از سر راه برداشت.
یکی از مهمترین موانعِ پیشرفت این است که مسؤولان و نخبگان و قشرهاییکه میتوانند روی ذهنهای دیگران اثر بگذارند، در شناخت مشکلات مردم اشتباه کنند و خواستههای مردم را درست نفهمند یا خواستههای مردم را به نقاط کمارزش و بیارتباط با زندگی واقعی مردم ربط دهند؛ این چیز بسیار بدی است. باید نخبگان، مسؤولان، برجستگان و کسانیکه میتوانند روی افکار مردم بهراحتی اثر بگذارند، به این نکته توجّه کنند.
من در روزهای قبل از آمدن به زنجان، دو نظرخواهی را از مردم زنجان مطالعه کردم. یک نظرخواهی را مسؤولان خودِ استان انجام داده و از مردم پرسیده بودند که اگر فلانی به زنجان بیاید، حرف و خواسته شما از دولت و مسؤولان چیست و میخواهید چه چیزی را به رهبری منتقل کنید؟ یک نظرخواهی هم از مرکز - تهران - انجام گرفت. با اینکه این نظرخواهیها را دو دستگاه بیارتباط با هم انجام داده بودند، عجیب این است که نتایج آن بسیار به هم نزدیک است و بلکه در عمدهترین موارد، یکی است. وقتی از مردم میپرسند مشکل اصلی شما چیست، میگویند مشکل اصلی بیکاری، گرانی و مشکل معیشتی است. این نشاندهنده تشخیص درستی است که در سال گذشته و سال قبل از آن داده شد و به مسؤولان گفته شد که روی موضوع ایجاد اشتغال و برطرف کردن مشکلات معیشتی مردم کار کنید؛ مردم این را انتظار دارند. البته این مشکل، مخصوص زنجان نیست؛ بلکه در همه نقاط دیگر که مردم حرف و نظر خود را درباره مهمترین خواستههایشان مطرح کردهاند، همین مطالب را گفتهاند. در زمینه مسائل داخلی، نیازهای مردم این موضوعات است و مردم آن را از مسؤولان میخواهند. البته عدّهای هم پیدا میشوند که شعارهای سیاسىِ جنجالىِ بیمحتوا را جایگزین این مسائل میکنند.
ما مبارزه با فساد را مطرح کردیم و گفتیم فساد در دستگاههای اقتصادی و حکومتی موجب میشود منابع ثروت متعلّق به مردم از بین برود. بهجای اینکه از مبارزه با فساد دفاع کنند، کسانی پیدا شدند که از امکانات حرف زدن با مردم استفاده کردند و به دفاع از مفسد پرداختند و مبارزه با فساد را وظیفه خودشان ندانستند! ایجاد اشتغال، رفع تورّم و تقویت ارزش پول ملی هم از مسائل مهمّ کشور است.
در زمینه مسائل داخلی، همه حرف ما این است که این ملت و این کشور با استعداد است. شعار نظام جمهوری اسلامی عدالت، اخلاق، تعالی و رشد انسانها و باز کردن گرههای زندگی مردم است؛ ما باید در این جهت حرکت کنیم. بعضی کسان از اوّلِ انقلاب نتوانستند این انقلاب و نظام را تحمّل کنند و هر وقت توانستند، سنگاندازی کردند؛ ولی نظام اینها را تحمّل نمود و با اینها برخورد نکرد. البته اینها مجموعه بزرگی نیستند، بلکه مجموعهای کوچک ولی پرمدّعا هستند که صدایشان بلندتر است و با لحن طلبکارانهتری حرف میزنند و میخواهند نظام اسلامی را که مشغول تلاش برای رسیدن به هدفهای بلند و سربلندی و ترقّی ملت ایران است، دائم با چالشها مواجه کنند. طبیعت اینها این است و این موضوع مربوط به امروز هم نیست؛ بلکه هر وقت نتوانستهاند با اسلام و نظام اسلامی کنار بیایند، به این شیوه متوسّل شدهاند، که در صدر اسلام هم نظایرش را دیدهایم. برای اینها تبلیغ، گفتن و نصیحت کردن بیفایده است و البته بودنشان هم برای نظام اسلامی ضرری ندارد؛ چون وقتی مردم آگاه هستند و حقایق را میدانند و قدرت تحلیل دارند، وجود اینگونه افراد هیچ اشکالی ندارد. در زمان پیغمبر و امیرالمؤمنین علیهماالسّلام هم همیشه مخالفانی بودند. بههرحال، ما نمیخواهیم اصرار بورزیم؛ به قول مرحوم حکیم هیدجی:
اولماز اولا گل تیکان، تیکان گل
گرایسترن آغلا، ایسترن گل(۱)
وجود مخالفها و مخالفتها برای یک ملت آگاه و بیدار هیچ اهمیتی ندارد. آنچه مهمّ است، این است که مردم و مسؤولان وحدتشان را حفظ کنند.
توصیه مؤکّد من به مسؤولان این است که نگذارند در سطوح مدیریّتی نظام، دشمنان با ایادی خود اختلال و اختلاف ایجاد کنند. دشمن این را میخواهد و اصرار دارد که مدیران کشور را در جبهههای متفاوتی نشان دهد. آرزوی دشمن این است که قوای سهگانه به جان هم بیفتند؛ مجلس به جان قوّه قضایّیه، قوّه قضایّیه به جان دولت، دولت به جان قوّه قضاییه. مسؤولان باید هشیار باشند و نگذارند؛ بدانند امروز کشور به چه چیزی نیاز دارد.
این کشور، کشور اسلام و مردم است. نظام اسلامی، یعنی همان مردمسالاری دینی که بر این کشور حاکم است. هیچ احتیاجی نیست که امروز مردم کشورمان را به دنبالهروی از نظام مردمسالاری توصیه کنیم. ما بعد از قرنهای متمادی که بر این کشور استبداد حاکم بود، به برکت اسلام و انقلاب اسلامی به مردمسالاری رسیدهایم؛ آن هم مردمسالارىِ با دین.
ما انتخاباتی در پیش داریم که اوّلین انتخابات در این کشور نیست؛ اما بعضی کسان طوری حرف میزنند که گویا برای اوّلین بار است که مردم این کشور میخواهند پای صندوق رأی بروند! مردمِ ما در بیستوپنج سال گذشته بهطور متوسّط در هر سال یکبار به پای صندوقهای رأی رفتهاند؛ استقبال کردهاند و آزادانه رأی دادهاند و انشاءاللَّه در این نوبت هم استقبال خواهند کرد؛ بخصوص اگر احساس کنند که نمایندگان آنها در مجلس شورای اسلامی به وظایف خود بهدرستی عمل میکنند و خواستها و نیازهای آنان را دنبال میکنند. اگر مردم این موضوع را مشاهده کنند، تشویق میشوند. گفته میشود زمینه شرکت مردم را فراهم کنید. این، زمینه شرکت مردم است. مردم اگر احساس کنند نمایندگان آنها دلسوزانه به مشکلاتشان توجّه دارند و تلاش میکنند، و اگر ببینند مسؤولان دولتی که برگزیده نمایندگان مجلسند، در مسؤولیتها و مدیریّتهای خود بهطور جدّی کار میکنند، در انتخابات با شوق و رغبت شرکت میجویند؛ مردم ما امتحان دادهاند.
درباره موضعِ نظام جمهوری اسلامی درخصوص مسائل و چالشهای بینالمللی هم عرض میکنم همه حرف ما این است که ایران اسلامی میخواهد مستقل بماند. ما استقلال را ارزان و آسان بهدست نیاوردهایم؛ میخواهیم آن را حفظ کنیم. ما میخواهیم اختیار این ملت و کشور دست خود این ملت باشد، نه دست امریکا و مستکبران بینالمللی. این نقطه، مقابل آن چیزی است که امروز استکبار میخواهد. استکبار میخواهد بر این منطقه و بر ایران تسلّط پیدا کند. استکبار که به دست ملت ایران از این کشور بیرون رانده شد، میخواهد برگردد؛ هدف امریکا این است. امروز استکبار نشان داده است که نمیخواهد با ملتی که برای استقلال و آزادی خود ارزش و ارج قائل است و حاضر نیست زیر بار آنها برود، کنار بیاید؛ این را شما میبینید. صریحاً گفتهاند که میخواهیم نقشه خاورمیانه را عوض کنیم؛ یعنی بهطور کامل رژیمهای سرسپرده و دستنشانده در این منطقه وجود داشته باشند! برای چه؟ برای اینکه امریکا به منافع خود برسد؛ برای اینکه نفت امریکا تأمین شود؛ برای اینکه اسرائیل تهدید نشود. به چه قیمتی؟ به قیمت از بین رفتن شرف، استقلال و همه ارزشهای ملتهای منطقه.
امروز همه دنیا شاهدند که قدرت امریکا - که در رأس استکبار است - توانایی رسیدن به این هدفها را ندارد. ابرقدرتها کار خود را با تشر زدن پیش میبرند. امروز میبینید که امریکا در عراق و افغانستان دچار چه مشکلاتی است؛ رژیم صهیونیستی هم در یکی از سختترین دورههای حیات نامبارک خود بهسر میبرد. جوانان و مردم بیدفاع و بیسلاح و مظلوم و همان دختر و پسر شهادتطلب و خانوادههای تحمّلکننده و صبر کننده بر تلخیها و سختیها در طول سه سال اخیر، توانستهاند این رژیم را بیچاره کنند. ما میگوییم ملتهای مسلمان باید قدرت خود را - که همان قدرت ایمان و همبستگی بین کشورهای اسلامی است - بشناسند و به آن تکیه کنند.
تا دو روزِ دیگر اجلاس سران سازمان کنفرانس اسلامی در مالزی تشکیل میشود و رئیس جمهور عزیز ما هم به آنجا میرود و انشاءاللَّه خواهد درخشید. توقّع و انتظار ما از کشورهای اسلامی و از این کنفرانس این است که مرعوب اخم امریکا نشوند. در محیط رعب نمیشود تصمیمگیری کرد. سران کشورهای اسلامی اگر مرعوب امریکا باشند، نمیتوانند دنبال مصالح خود حرکت کنند و طبق مصلحت تصمیم بگیرند. همه سعی امریکا این است که اینها را بترساند؛ همه سعی اینها هم باید این باشد که از امریکا نترسند. هم از چهره خشمآلود امریکا مرعوب نشوند، هم به چهره امریکا که در جاهایی لبخند منافقانه میزند، غرّه نشوند و بدانند که استکبار جز جهانخواری و سلطه بر منابع انسانی و حیاتی ملتها هدفی ندارد و برای او ملتها هیچ ارزشی ندارند. اگر ملتها و دولتهای اسلامی، اصلی را که ملت ایران با کمال عزّت و قدرت برای خود محترم شمرد، محترم بشمارند، استکبار نمیتواند هیچ کاری در این منطقه بکند. ملت ایران از زن و مرد و جوان و پیر، نشان دادند که پولادین و با عزم و اراده و ایمان هستند. این مطلبی که شما گفتهاید و در شعارنوشتههای خودتان نوشتهاید که:
زنجان لَرگان وِرَر
انقلابا جان وِرر(۲)
کاملاً درست است. آن را تصدیق میکنیم و از بن دندان باور میکنیم و میدانیم که: «زنجانیگان وِرَر، اما عزّتنی، استقلالنی، اسلامنی ورمز».(۳) این عزّت و قدرت معنوی و عزم ملت ایران است که ما امروز یک نمونه آن را در زنجان میبینیم.
پروردگارا! به محمّد و آل محمّد فضل و رحمت خودت را بر این مردم فرو بریز. پروردگارا! این مردم را همواره عزیز و سربلند بدار و آنها را بر دشمنانشان پیروز کن. پروردگارا! ملت ایران را از اسلام و قرآن و اهل بیت علیهمالسّلام جدا مکن. پروردگارا! ملت ایران را مشمول تفضّلات خود و توجّهات اهلبیت علیهمالسّلام قرار بده. پروردگارا! به محمّد و آل محمّد این جوانان عزیز را که بیشترین شعار، بیشترین عزم، بیشترین احساس و شیرینترین تفکّرات در وجود اینهاست، ذخیرههای ارزشمندی برای آینده ملت ایران قرار بده. پروردگارا! شهدای عزیز ما و شهدای عزیز زنجان را - کسانیکه در راه عزّت و استقلال این کشور جان عزیز خود را دادند - با اولیایشان و با سیّدالشهداء محشور فرما.
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته
۱) نمیشود گل خار باشد، خار گل
میخواهی گریه کن، میخواهی بخند
۲) زنجانیها خون میدهند و برای انقلاب جانشان را هم فدا میکنند.
۳) زنجانی خون میدهد؛ اما از عزّت، استقلال و اسلامش دست برنمیدارد.