1373/06/04
بیانات در دیدار کارگزاران نظام
بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
بنده این عید سعید را که ولادت حضرت نبىّ اکرم، محمّد مصطفی صلّیاللَّهعلیهوآلهوسلّم و ولادت فرزندش امام صادق علیهالصّلاةوالسّلام است، به همه مسلمین عالم، بخصوص به ملت عزیز و بزرگ و عالیقدر ایران و همچنین به حضّار محترم و میهمانان گرامی، تبریک عرض میکنم. ولادت نبىّ اکرم، برای هر فرد مسلمان نقطهای برجسته در تاریخ است. بعدها همین ولادت به یک حرکت عظیم در تاریخ بشر منتهی شد. هر فضیلتی که در دنیا، ولو بهطور غیرمستقیم وجود دارد، ناشی از آن بعثت و اقامه مکارم اخلاق بهوسیله آن پیغمبر عظیمالشّأن است. هر مسلمانی میداند که برای تمرکز عواطف دنیای اسلام و احساساتِ فرَقِ مختلفِ مسلمین، نقطهای بهتر از وجود مقدّس پیغمبر اکرم وجود ندارد؛ چون همه مسلمین این بزرگوار را دوست دارند و وی محور امّت اسلامی در طول تاریخ است. پس این ولادت برای ما حائز اهمیت است.
البته تاریخ اسلام نشان میدهد که تقریباً صد سال بعد از رحلت پیغمبر، فرزندش امام جعفر صادق علیهالصّلاةوالسّلام به امامت رسیده است و این تجدید مطلعی در باب اهداف اسلامی و معارف اسلامی است. جمهوری اسلامی، بخصوص برای ولادت نبىّ اکرم و بعثت این بزرگوار و هر چه مربوط به ایشان است، اهتمام ویژهای قائل است. چرا؟ چون امروز در سطح عالم و در زیر این آسمان، تنها نقطه جهان که در آن بهطور رسمی احکام اسلامی، اجرا و قوانین و مقرّرات بر طبق قرآن و سنّت پیغمبر تنظیم و عمل میشود و به عبارت دیگر، مهمترین نقطه دنیا که چنین حرکت عظیمی در آن انجام میگیرد، ایران اسلامی است. دولتی به نام اسلام حاکم است و این موضوع، در حقیقت تکلیفی را بر دوش همه مسلمانان عالم میگذارد. چون اگر حکومتی براساس اسلام بود، به این معناست که اسلام مورد عمل قرار گرفته است. اما اگر اسلام به معنای اعتقاد و عمل افراد در جامعه وجود داشته باشد و حاکمیت دین برقرار نباشد، در چنین جامعهای قرآن و اسلام مهجور است. مصداق آن در قرآن کریم و در سوره فرقان چنین آمده است: «وَ قالَ الَّرسولُ یا ربِّ اِنَّ قَومی اْتَّخذُوا هذَا القُرانَ مَهجوراً» (۱). پیغمبر اکرم نزد پروردگار عالم عرض میکند: «یا رَبِّ اِنَّ قَومی اْتَّخَذوا هذَا القُرانَ مَهجوراً». هَجر قرآن به چه معناست؟ بیشک به این معنا نیست که قرآن و اسم قرآن و اسم مسلمانی را بهطور کلّی از خود دفع کردند. این اتخّاذ نیست. «اتّخذوا هذا القُرانَ مَهجورا»؛ یعنی قرآن را دارند، اما همراه با هَجر. قرآن هست، اما مهجور است. به این معنا که قرآن در یک جامعه تلاوت شده و احترام ظاهری میشود، اما به احکام آن عمل نمیکنند و به بهانه جدایی دین از سیاست، حکومت را از قرآن سلب مینمایند. اگر قرار بود که اسلام و قرآن حکومت نکنند، پس مبارزات پیغمبر برای چه بود؟ اگر پیغمبر اسلام بر این باور بود که نباید در حکومت و اداره زندگىِ مردم و قدرت سیاسی جامعه دخالت شود و همین قدر کافی است که مردم عقاید اسلامی داشته باشند و در خانه خودشان این اعمال دینی را انجام دهند، معلوم نیست که چنین مبارزاتی بر پیغمبر تحمیل میشد. دعوای پیغمبر بر سر قدرت سیاسی و قبضه کردن قدرت به وسیله قرآن است. هَجر قرآن به این معناست که اسم قرآن وجود دارد و حاکمیت قرآن نیست. در عالم اسلام، هرجا که قرآن حاکم نیست، این خطاب نبىّ اکرم «یا رَبِّ اِنَّ قَومی اْتَّخَذوا هذَا القُرانَ مَهجوراً» صادق است.
در جمهوری اسلامی این هجران وجود ندارد. اینجا قرآن برای اجرای احکام عمومی جامعه، محور قرار گرفته است. یعنی هر آنچه که از شؤونِ اداره یک جامعه است، رسماً از قرآن گرفته میشود، نه اسماً. قوانین از قرآن اتّخاذ میشود. هر آنچه مخالف با قرآن باشد، طرد میشود. حکومت و قدرت سیاسی بر طبق معیارهای قرآنی تشکیل میشود. ارزشهای حاکم بر جامعه، ارزشهای قرآنی است. هر انسان متعهّد و خدومی در جامعه اسلامی مورد قبول و پذیرش است. امروز اگر ملت ایران، مسؤولین کشور را عاشقانه دوست دارند، به خاطر عمل آنها به قرآن و اعتقاد و تدیّن و پایبندی آنها به دین است. این جامعه، جامعهای است که قرآن در آن زنده و برقرار است و مهجور نیست. این، جمهوری اسلامی است. بنابراین هر مسلمانی در هر نقطه دنیا، به حکم این که به قرآن و به نبىّ اکرم صلّیاللَّهعلیهوآلهوسلّم عشق میورزد، نسبت به جمهوری اسلامی که پرچم قرآن و اسلام را در دست دارد، احساس تعهّد میکند. این همان چیزی است که دشمنان اسلام را با ایران اسلامی به برخورد خصمانه وحشیانهای میکشاند و کشانده است. عامل دشمنیها همین است. هر کس در دنیا مخالف قرآن و اسلام است، مخالفت و خصومت و عناد وی با جمهوری اسلامی، خودش را به شکل بارزی نشان میدهد. در دنیا نگاه کنید! این مخالف و عناد، بهصورت یک معیار کلّی است. دشمنان اسلام، در هر جای دنیا با جمهوری اسلامی در حال معارضه و مخاصمت و دشمنیاند. هر میزان که با اسلام و حاکمیت و پایبندی ملتها به آن مخالفند، دشمنیشان با ایران اسلامی هم به همان میزان است. شما این دشمنی ناکام و ناموفّق را در سرتاسر دنیا مشاهده میکنید.
قدرتهای استکباری در اشتباهند اگر خیال میکنند که میتوان جمهوری اسلامی را هم مثل هر دولتی با همین ابزارهای معمولی - محاصره تبلیغاتی، فشارهای سیاسی، محاصره اقتصادی و امثال اینها - به زانو درآورد. نه؛ این خطاست. اینجا مسأله اعتقاد در میان است. مسأله پایبندی به دین، مسأله یک وظیفه الهی برای مردم و اینکه از این حکومت و دولتی که پرچم اسلام را در دست دارد دفاع کنند؛ همچنانکه وظیفه مسلمانان دیگر دنیا نیز همینطور است. بنابراین، از اوّلِ انقلاب هر قدر که توانستند مخالفتها، خصومتها و درگیریهای گوناگون سیاسی، اقتصادی و نظامی را علیه جمهوری اسلامی سازماندهی کردند. همواره سخن امام بزرگوار ما رضواناللَّهتعالیعلیه این بود که این دشمنیها نه با ما که در حقیقت با اسلام و قرآن است. این نکتهای است که باید همه مسلمانان عالم به آن توجّه کنند. کسانی که امروز با جمهوری اسلامی در میدان تبلیغات، در برخورد سیاسی و با تلاشهای گوناگون اقتصادی درگیری دارند، کسانی هستند که دشمنی خود را با اسلام علنی کرده و نشان دادهاند. تلاشهای این افراد، پوشیده نیست. البته در گذشته دشمنی خود را با اسلام چندان نشان نمیدادند؛ اما پیشرفت حرکت اسلامی آنها را وادار کرد تا باطن خود را نشان دهند. حادثه اخیری که به وسیله امریکا و اسرائیل - که در حکم سگِ زنجیری دولت امریکاست - بر سر قضیه آرژانتین پیش آمد، نمونهای از این دشمنیهاست. البته برای ما اینگونه تبلیغات، تازگی و اهمیت ندارد.
جمهوری اسلامی در زمان حیات مبارک امام رضواناللَّهعلیه، در طول ده سال بعد از انقلاب، بهطور دائم با تبلیغات خصمانه دشمن درگیر بود. به یاد نمیآوریم زمانی را که چنین تبلیغاتی علیه جمهوری اسلامی، به بهانههای مختلف وجود نداشته باشد و همواره هم در نهایت کار، جمهوری اسلامی سربلند و غالب بیرون آمده است. این بار هم - در جنجالآفرینی بر سر قضیه آرژانتین - همینطور شد. جمهوری اسلامی از اینگونه تبلیغات واهمهای ندارد. دولت و کشور ما با جنجال تبلیغاتی روزنامههای مزدور عالم و رادیوهای صهیونیستی و دولتمردان هرزهگوی امریکایی و امثال آنها، دچار آسیب و ضرر نمیشود. آنقدر علیه ما تبلیغات کردهاند که نسبت به تبلیغات آنها ضدّ ضربه شدهایم! مطلب از این ناحیه مهم نیست. مردم دنیا هم این تبلیغات را باور نمیکنند؛ مگر یک عدّه افراد سادهاندیش و ظاهربین. از این جهت هم، ما چندان ضرر نمیکنیم. شنیدم حتی در خود کشور آرژانتین، مردم از موضع همراه با ضعف دولت خود، ناراحتند. به اعتقاد آنها این قضیه از امریکا و اسرائیل ناشی میشود. در نهایت هم، برای همه دنیا این معنا ثابت شد. آنوقت تبلیغات مهمل و بیاصل و اساسی را به راه انداختند و جنجال درست کردند. حتی مردم آرژانتین هم این نکته را فهمیدند. اغلب مردم دنیا هم قاعدتاً میدانند. از این نظر، مسأله برای ما مهم نیست. اما از نظر دیگر حائز اهمیت است. از این نظر که دوستان اسلام و ایران اسلامی در همه جای دنیا، بر اصرار بیاندازه دستگاه حاکمه امریکا و دستگاههای استکباری برای مقابله با جمهوری اسلامی واقف شوند و بدانند به چنین بهانههای واهی، متمسّک میشوند تا علیه جمهوری اسلامی تبلیغات به راه بیندازند. مسأله از این نظر مهم است که معلوم شود تا چه حد جمهوری اسلامی و حکومتی که با اتّکاء به قرآن و اسلام، به فضل الهی در این نقطه عالم بر سرِ پاست، در مقابل اغراض استکباری امریکا، حضوری قوی و تعیینکننده دارد. این مسأله آشکار میکند که وجود جمهوری اسلامی در سطح جهان به حدّی مانع از پیشرفت اهداف استکباری امریکا و اسرائیل است که آنها وقتی وسیله دیگری به دست نمیآورند، به هر وسیلهای، ولو سست و واهی متمسّک میشوند و با جمهوری اسلامی مقابله میکنند. این بسیار مهم است. اوّلاً از طرفی، ایادی تبلیغاتی آنها وانمود میکنند که جمهوری اسلامی در حال ضعف است. اگر در حال ضعف است، چرا اینقدر قدرتهای به اصطلاح مقتدر جهانی از آن واهمه و هراس دارند؟ چرا اینقدر سعی میکنند در دنیا و در افکار عمومی، علیه جمهوری اسلامی تبلیغات کنند؟ حقیقت جز این نیست که جمهوری اسلامی، علیرغم این تبلیغات، جایگاه برجستهای در افکار عمومی دنیای اسلام و خارج دنیایاسلام دارد. ثانیاً از این نظر حائز اهمیت است که نشان میدهد یک دولت مستقل؛ دولتی که تسلیم هدفهای استکباری نمیشود، تا چه حد برای نقشههای استکباری خطرناک است.
آنچه که مستکبران عالم و در رأس آنها امریکا از کشورهای در حال توسعه و جهان سوم و غیره میخواهند، آن است که دستگاههای حاکم بر این کشورها، در بست تسلیم سیاستهای امریکا باشند. اگر چنین حکومتی بر کشوری حاکم بود، هر عیب و علّتی در آن کشور باشد، برای آنها قابل قبول است و حرفی از عدم رعایت حقوق بشر در آن کشور نمیزنند. حتّی اگر آن کشور یک مجلس صوری قانونگذاری هم نداشته باشد، نمیگویند اینجا دمکراسی نیست؛ نمیگویند اینجا حکومت خانخانی و فامیلی است؛ نمیگویند اینجا حقوق بشر تضییع و پایمال میشود. معیار درنظر آنها تسلیم و سرسپردگی و دست بسته بودن حکومتها و دولتها در مقابل امریکاست. اگر این امر حاصل شود، آن کشور و دولت و مسؤولان، از نظر دولتمردان امریکا مردمانی قابل قبول و بیاشکالند. دیگر نه لازم است فشاری بر آنها وارد آید و نه تبلیغاتی علیهشان انجام شود. اما اگر کشوری دارای دولت مستقل و حکومت متّکی به مردم بود؛ عقاید و فرهنگ خودش برایش معتبر بود؛ مصالح ملتش برایش معیار و ملاک بود؛ مواضع خود را از روی اعتقاد و نه به خاطر فشار این و آن، خود اتّخاذ میکرد، این کشور از نظر آنها مردود است. حتی اگر بهترین نوع دمکراسی، بهترین مجلس مقنّنه و بهترین دولت مردمی را هم داشته باشد، آن را به نداشتن اینها متّهم میکنند. این موضع دستگاههایی مثل دولت امریکاست که امروز مدّعی رهبری جهانند. آیا این دولتها با این بینش تنگنظرانه و این برخورد عنادآمیز نسبت به کشورها و ملتها، لایق و شایسته رهبری جهانند!؟
جرم جمهوری اسلامی از نظر مستکبرین عالم این است که به اسلام، به استقلال و به مصالح ملت خود پایبند است. برادران و عزیزان من! رمز قدرت جمهوری اسلامی این است. رمز اینکه تا امروز نتوانستهاند ضربه قاطعی بر جمهوری اسلامی وارد کنند، همین است. فشار ایجاد کردند، خباثت کردند، ایذاء کردند، کارهای ناجوانمردانه انجام دادند، حتّی فعالیتهای تروریستی در داخل کشور را سازماندهی کردند، از تروریستهایی که علیه جمهوری اسلامی فعالیت میکردند، با زبان، عمل و با سکوت رضایتآمیز حمایت کردند، آن واقعه ددمنشانه را در مشهد به وجود آوردند و دولتهای مدّعی حقوق بشر و مخالف با تروریسم، کلمهای در محکومیت آن سخن نگفتند. وضعیت این دولتها چنین است. با همه اینها، جمهوری اسلامی به فضل پروردگار با قدرت و سربلندی، در سطح عالم راه افتخارآمیز خود را ادامه میدهد. رمز قدرت ما تمسّک به اسلام است.
در این روز ولادت و هفته وحدت و مانند این ایام، مردم معمولاً از خدمتگزاران خود - یعنی از دولت خدمتگزارِ جمهوری اسلامی - تجلیل میکنند. آنچه باید بهطور کامل در این ایام درنظر بگیریم، این است که اسلام و عمل به قرآن و پایبندی به این دو، رمز بقای نظام اسلامی و اقتدار آن است. وحدت بایستی براساس اسلام و اعتصام به حبلاللَّه باشد، نه بر اساس موهومات و قومیتهای پوچ و بیمحتوا. قوام امّت اسلامی به همین است. درس ملت از این روزها، پایبندی به اسلام در همه ابعاد آن است. باید همه تلاش نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی این باشد که قوانین را صددرصد منطبق با شرع مقدّس اسلام تنظیم کنند؛ زیرا شرع مقدّس اسلام تأمین کننده نیاز و سعادت مردم است؛ همچنان که تا به امروز بوده است. بحمداللَّه قوانین جمهوری اسلامی جزو مترقّیترین قوانین و منطبقترین آنها با قوانین اسلامی است. قوانین اقتصادی و جزایی و قوانین گوناگون مربوط به مسائل حقوقی و ارتباطات و مناسبات گوناگون مردم با یکدیگر، براساس اسلام است.
همه سعی دولت محترم و خدمتگزار، این باشد که ارزشهای اسلامی را هر چه بیشتر در جامعه زنده کند. بالاترین ارزش هم، ارزش تقواست. تقوا عاملی است که ما را در راه اسلام حفظ میکند. تقوا یعنی این که مواظب خود باشیم. این امر به گروه خاصّی اختصاص ندارد و هر فردی را در هر جا که هست و هر عضوی از اجزای دولت را - از اجزای عالی رتبه تا کارمندان معمولی - در بر میگیرد. هر فردی از آحاد مردم، در هر جای کشور که زندگی میکند، مراقب باشد که از جاده اسلام تخطّی نکند. اسلام وعده نصرت داده است. قرآن وعده پیشرفت و موفّقیت در همه ابعاد زندگی داده است و دنیا و آخرت ملت را آباد میکند. همچنان که به فضل پروردگار، در همین مدت کوتاه که اسلام در این کشور حاکم شده است، کارهایی برای زندگی مردم انجام شده که قابل مقایسه با دوران گذشته نیست. خدماتی که در این مدت به طبقات محروم شده است، با آنچه که قبل از پیروزی انقلاب انجام گرفته، قابل مقایسه نیست و این همه، با وجود همه مشکلاتی صورت گرفته است که علیه این کشور به وجود آوردهاند. راه اسلام، راه سعادت است و ملاک پایبندی به اسلام، رعایت تقواست. این امر را هر کسی در عمل شخصی خود میتواند بفهمد و مواظب خود باشد. تقوا این است. برادران و خواهرانی که در گوشه و کنار این کشور هستید! مراقب باشید که از آنچه رضای خدا در آن است، تخطّی نکنید. تابع شهوات نفس نشوید، تا راه خدا را گم نکنید. مسؤولین کشور هم این مسأله را رعایت کنند. قوای محترم مقنّنه، قضائیّه و مجریّه که بحمداللَّه در این راه هستند، به رعایت تقوا بکوشند. شما در هیچ جای دنیا نمیتوانید دولتمردان، رجال و مسؤولینی با این تقوا و طهارت و پاکیزگی که در جمهوری اسلامی هستند، پیدا کنید. همه همین راه را بایستی ادامه دهند. این راه، راهِ پیروزی است. دشمن در همه آزمایشهای خود علیه اسلام و مسلمین، ناکام شده است و باز هم ناکام خواهد شد.
امیدوارم خداوند متعال به همه ما توفیق دهد تا انشاءاللَّه راه نورانی اسلام و قرآن؛ راه وحدت دلها و عملها را با موفّقیت بپیماییم و ملت ما بتواند این بهترین راهها را که راه اسلام است و بحمداللَّه اتّخاذ کرده است، تا آخر ادامه دهد و به کمک الهی، کید دشمنان را به خود آنها برگرداند.
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته.
۱) فرقان -۳۰