news/content
پیوندهای مرتبطخبرخبرفيلمفيلمصوتصوتگزيده بياناتگزيده بيانات
نسخه قابل چاپ
1372/11/29

خطبه‌های نماز جمعه تهران

خطبه‌ی اوّل(۱)

بسم الله الرّحمن الرّحیم

الحمد لله ربّ العالمین.احمده و استعینه و استغفره و اتوکّل علیه و اصلّى و اسلّم على حبیبه و نجیبه و خیرته فى خلقه سیّد رسله و خاتم انبیائه بشیر رحمته و نذیر نقمته سیّدنا و نبیّنا ابىالقاسم محمّد و على آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین المعصومین المکرّمین سیّما بقیّة الله فىالارضین. قال الله الحکیم فى کتابه: اِتَّقُوا اللهَ حَقَّ تُقاتِه.(۲) و قال امیرالمؤمنین (علیه  الصّلاة و السّلام) فى کلام له: اِنَّ مَن فارَقَ التَّقوى اُغرِىَ بِاللَّذّاتِ وَ الشَّهَوات وَ وَقَعَ فى تِیهِ السَّیّئاتِ وَ لَزِمَهُ کَثیرُ التَّبِعات.(۳)

همهى برادران و خواهران نمازگزار عزیز را توصیه میکنم و دعوت میکنم به رعایت و حفظ تقواى الهى. این ماه رمضان را که ماه رسیدن به تقوا است و ماهى است که روزهى آن وسیلهاى است براى اینکه انسان به وادى تقوا قدم بگذارد، قدر بدانیم؛ خودمان را به این مرحله از دیانت که نامش «تقوا» است، هرچه ممکن است، نزدیک کنیم.

امروز در خطبهى اوّل، صحبت من دربارهى تقوا با اشاره به یک تجربهى قرآنىِ بسیار مهم است. فواید تقوا در زندگى انسان زیاد است؛ از جملهى این فواید یکى این است که انسانِ باتقوا در لغزشگاهها و دستاندازهاى زندگى میتواند خود را حفظ کند؛ انسان بىتقوا نمیتواند. اگر انسان بتواند آن روح تقوا را که عبارت است از مراقبت دائم نسبت به خود و توجّه همیشگى در اعمال خود و حتّى افکار خود و فعل و ترکى که به انسان منتسب میشود، داشته باشد  که معناى تقوا عبارت است از همین توجّه و دائماً پاییدنِ خود، مراقبت کردن از خود، تن به غفلت ندادن  و این روحیه را اگر انسان در خود بتواند به وجود بیاورد، نتیجه این میشود که انسان در امتحانهاى الهى سالم میماند.

و برادران و خواهران من! امتحان براى همه هست. همهى ملّتها  وقتى در مقیاس یک ملّت ملاحظه کنیم دچار امتحان میشوند؛ در مقیاس افراد هم که نگاه کنیم، همهى افراد دچار امتحان میشوند؛ امتحانها مختلف است، امّا هست. آنجایى که یک لذّتى سر راه انسان پیدا میشود که نَفْس انسان به آن لذّت راغب است و آن خلاف شرع است، اینجا جاى امتحان است؛ آنجایى که یک پولى سرِ راه انسان قرار میگیرد که انسان میتواند آن را به دست بیاورد امّا خلاف قانون خدا و مقرّرات الهى است، اینجا جاى امتحان است؛ آنجایى که یک سخنى بر زبان انسان جارى میشود که براى شخص انسان فایده دارد امّا سخن، سخن باطلى است، اینجا جاى امتحان است؛ آنجایى که گفتن حرفى لازم است و خدا از انسان میخواهد که آن حرف را بزند امّا گفتن آن حرف خطر و زحمت دارد، اینجا جاى امتحان الهى است.

در مقیاس امّتها و ملّتها که حساب کنیم، وقتى یک ملّتى به ثروت میرسد، به قدرت میرسد، به پیروزى میرسد، به رشد علمى میرسد، اینجا جاى امتحان آن ملّت است. اگر ملّتها بتوانند در اوج قدرتْ خودشان را سالم نگه دارند، از امتحان سرافراز بیرون آمدهاند؛ امّا اگر جمعیّت‌ها و ملّتها آن وقتى که زحمت از سر آنها کم شد، خدا را فراموش کردند، در امتحان بد از آب در آمدهاند. لذا در سورهى کوتاه نصر، قرآن خطاب به پیغمبر میفرماید:  بِسمِ اللهِ الرَّحمٰنِ الرَّحیمِ *  اِذا جاءَ نَصرُ اللهِ وَ الفَتحُ * وَ رَاَیتَ النّاسَ یَدخُلونَ فی دینِ اللهِ اَفواجًا. این آن اوج قدرت یک نبى است که خدا به او فتح بدهد، نصرت بدهد، مردم گروه‌گروه در دین او وارد بشوند؛ اینجا آنجایى است که انسان باید مواظب خود باشد؛ لذا میفرماید: فَسَبِّح بِحَمدِ رَبِّکَ وَ استَغفِرهُ اِنَّه کانَ تَوّابًا؛(۴) در همان لحظهى پیروزى به یاد خدا باش، خدا را  تسبیح کن، خدا را حمد بگو؛ کار تو نیست، کار خدا است؛ به خود نگاه نکن، به قدرت الهى نگاه کن. یک رهبرى حکیمانه و الهى مثل نبىّ اکرم (صلّىالله علیه و آله و سلّم) در یک چنینجاهایى مواظب است که امّت راه خود را گم نکند؛ تقوا اینجا است که به داد یک ملّت میرسد. اگر ملّتى باتقوا بود، راه پیشرفت را، راه ایمان را، راه بندگى خدا را ادامه خواهد داد. اگر ملّتها تقوا نداشتند، همان چیزى بر سر آنها خواهد آمد که ملّتهاى مقتدر دنیا در جاىجاى تاریخ به آن دچار شدند: دچار غرور، دچار استکبار، دچار ظلم، دچار بدرفتارى، دچار انحراف، مردم را منحرف کردن، دنیا را خراب کردن و فاسد کردن، آخر هم خودشان سرنگون شدن؛ یک نمونهاش را در همین سالهاى نزدیک دربارهى یکى از دو امپراتورى عظیم موجود دنیا مشاهده کردید؛(۵) این، نتیجهى بىتقوایى است. و همهى  بىتقواهاى عالم  چه افراد و چه ملّتها  یک سقوطى را باید انتظار ببرند؛ این اجتنابناپذیر است. سقوط، دنبال بىتقوایى حتماً هست؛ البتّه قبل از سقوط کامل، انحراف هست، فساد هست، خراب شدن هست.

و حالا آن قطعه از تجربهى قرآنى که من اینجا عرض میکنم، مربوط است به اصحاب نوح پیغمبر، مؤمنین به نوح؛ چون مؤمنین به حضرت نوح، واقعاً انسانهاى برگزیدهاى بودند. دربارهى مؤمنین به نوح، این آیات شریفهى سورهى هود را بنده مورد دقّت قرار دادم که در سورهى هود راجع به ماجراى حضرت نوح طولانى هم صحبت شده است. حضرت نوح ۹۵۰ سال دعوت کرد؛ نتیجهى این دعوت و محصول این دعوت بعد از ۹۵۰ سال عبارت بود از یک جمع محدودى: وَما ءامَنَ مَعَه اِلّا قَلیل؛(۶) یک عدّهى محدودى در بین آن مردم جاهل و طغیانگر، به نوح ایمان آوردند. حالا امتحان الهى براى آن قوم کافر نزدیک شده است؛ یعنى قضیّهى طوفان. حضرت نوح شروع کرده است به کشتى ساختن در خشکى، که مایهى مسخرهى همهى کسانى میشود که به آن نگاه میکنند. کشتى را لب دریا باید بسازند، نه در خشکى و آنجایى که با دریا شاید فرسنگها فاصله داشته باشد. یک کشتى بزرگى که یک جماعتى را میخواهد با خود حمل بکند، چطور میشود این را با فاصلهى از دریا درست کرد؟ کُلَّما مَرَّ عَلَیهِ مَلَاٌ مِن قَومِه سَخِروا  مِنه(۷) وقتى که از کنار نوح عبور میکردند، مسخره میکردند که ببین! بیچاره در خشکى  فرض کنید در میدان بیرون شهر محلّ سکونتش  شروع کرده خود و مؤمنین به او و کسانش، یک کشتى عظیمى دارند درست میکنند. این مؤمنینِ نوح کسانى بودند که این مسخرهها را تحمّل کردند؛ آنها که نمیدانستند کشتى براى چیست و از ماجراى طوفان و آبى که از آسمان و زمین بجوشد، کسى خبر نداشت. ایمان این مؤمنین آن قدر قوى بود که در مقابل آن مسخرگىها تاب آوردند و فشار افکار عمومى قدرتمندان جامعه را علیه خودشان تحمّل کردند. مردمان فرودستى هم بودند: هُم اَراذِلُنا بادِىَ الرَّأى؛(۸) مردمان طبقهى سه و چهار جامعهى آن روز شاید محسوب میشدند. حالا شما فکر کنید یک جمعیّت کمى، در مقابل یک جمعیّت زیادى که آن جمعیّت زیاد پول دارند، قدرت دارند، زبان دارند، تبلیغات دارند، این جمعیّتِ کمِ اطرافِ پیغمبر را مسخره میکنند، اهانت میکنند، و اینها تحمّل میکنند؛ این، ایمان قوى میخواهد. این ایمان قوى را اطرافیان نوح، مؤمنین به نوح داشتند. بعد که مسئلهى کشتىسازى پیش آمد، باز ایمان اینها بیشتر واضح شد. نیامدند پیش پیغمبرشان فشار بیاورند که آقا این چه کارى است که میکنى؛ در خشکى کشتى میسازى؟ مایهى مسخرهى ما شدى! نه، تحمّل کردند. یک کار عجیبغریبى را فرض کنید؛ (مثلاً) در یک میدان بزرگى وسط یک شهرى که فرسنگها تا دریا فاصله دارد مثل تهران فرضاً یک نفر شروع کند کشتى ساختن؛ توجیهى ندارد این کار؛ حق دارند کسانى که مسخره میکنند، مسخره کنند. این مؤمنین به نوح، این مسخرهاى را که بجا هم تلقّى میشد، تحمّل کردند؛ این ایمان میخواهد، ایمان قوى میخواهد. بعد هم باران شروع کرد باریدن و آب از زمین جوشیدن. نوح گفت حالا سوار شوید؛ سوار شدند و حیوانات را سوار کردند؛ جورى هم سوار شدند که معلوم است باید سرتاسر دنیا آب گرفته بشود. قُلنَا احمِل فیها مِن کُلٍّ زَوجَینِ اثنَینِ وَ اَهلَکَ؛(۹) همهى موجودات جفت را زَوجَینِ اِثنَین، یعنى یک جفت سوار کشتى کن. پیدا است که حادثه، حادثهاى است که بنا است به هیچ چیز دنیا رحم نکند. اینها سوار کشتى شدند، کشتى حرکت کرد، دنیا را آب گرفت، انسانها غرق شدند، حیوانها نابود شدند؛ این جمع برگزیدهى مؤمن در اطراف حضرت نوح ماندند. امتحان کفّار تمام شد، امّا امتحان مؤمنین هنوز تمام نشده است. یک امتحان همین بود که در دوران ایمان به پیغمبر، در مقابل سختىها تحمّل کنند، صبر کنند، مسخرهها را تحمّل کنند؛ این امتحانِ دوران سختى بود، امتحان دوران شدّت؛ این امتحان را راحت گذراندند.

اى داد بیداد! گاهى امتحان دوران شدّت راحتتر است از امتحان دوران رخاء(۱۰) و رفاه و  آسایش. امتحان دوران مقابلهى مظلومانهى با اسرائیلىهاى غاصبِ غاشمِ(۱۱) ظالم، امتحان  سختى بود؛ یک عدّهاى از عهدهى آن امتحان برآمدند. بعد که چند سالى گذشت، به برکت همان مبارزاتى که کرده بودند، یک احترامى پیدا کردند بین مردم، و پولها سرازیر شد، احترامها سرازیر شد، دوران راحتى رسید، دیگر مبارزهاى نبود، دیگر خطر مرگى نبود، دیگر مسلسل به دوش انداختنى نبود؛ در امتحان دوران رخاء بُریدند؛ چه جور بریدنى! دیدید فضاحت فروش فلسطین را.(۱۲) از این قبیل زیاد داریم. بنده دیدهام مبارزینى را که دوران شدّتشان را به پاکیزهترین وضعى گذراندند، دوران رخائشان دچار کثافت و فساد شدند. گرداب امتحان، بسیار گرداب سختى است. حالا (برای) همین مردمى که آن شدّتها را تحمّل کردند در کنار نوح و در خانهى اصلى، دوران رخاء میرسد: قیلَ ینوحُ اهبِط بِسَلمٍ مِنّا وَ بَرَکتٍ عَلَیک. حالا رسیدیم، آب تمام شد؛ دوران گردش کشتى نوح بر روى آبى که طوفان الهى است و غضب الهى است، به پایان رسید؛ بنا است پیاده بشوند در دنیاى سالم دنیایى که دیگر مستکبرین و ملأ(۱۳) و مترفین(۱۴) نیستند و حالا زندگى اسلامى و الهى خودشان را شروع کنند. قرآن میفرماید: قیلَ ینوح؛ به نوح گفتیم که «اِهبِط» فرود بیا از کشتى، بِسَلمٍ مِنّا؛ درود ما بر تو یا سلامتى و امنیّت ما براى تو «وَ عَلی اُمَمٍ مِمَّن مَعَک»؛ و براى بعضى از کسانى که با تو هستند. عجبا! این درود الهى، این توجّه و لطف الهى براى مؤمنینى که در آن شرایط از امتحان بیرون آمدند، همگانى نیست؛ عدّهاى از آنها مشمول سلام الهى هستند. وَ اُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُم ثُمَّ یَمَسُّهُم مِنّا عَذابٌ اَلیم؛(۱۵) امّا یک عدّهى دیگرى، یعنى از همانهایى که با تو بودند ظاهر آیه این است «سَنُمَتِّعُهُم»؛ آنها را اوّل بهرهمند میکنیم؛ بعد به دنبال آن بهرهورى، به دنبال برخوردارى از زندگى راحت، به دنبال چشیدن مزهى امنیّت و رفاه و آسایش، ثُمَّ یَمَسُّهُم مِنّا عَذابٌ اَلیم؛ یک عذاب دردناکى از سوى ما به آنها خواهد رسید. یعنى آنها در امتحان الهى بد عمل خواهند کرد و خواهند بُرید، که این امتحان دوران رخاء است. چه کسى میتواند از این امتحان سربلند در‌ بیاید؟ مردم با‌تقوا.

در این روایتى که از امیرالمؤمنین الان خواندم، میفرماید که آن کسى که از تقوا جدا بشود، اُغرِىَ بِاللَّذّاتِ وَ الشَّهَوات؛ لذّتها و شهوتها او را فریب میدهند، اغراء(۱۶) میکنند، وَ وَقَعَ فى تیهِ السَّیّئات؛ در حیرت و ضلالت و گمراهىِ بدکارگى خواهد افتاد؛ قهراً مىافتد. وقتى تقوا نبود، وقتى مراقبت از خود نبود، وقتى ما حواسمان جمع نبود نسبت به عمل خودمان، حرف خودمان، معاملهى خودمان، خدمتى که بر عهده گرفتیم در دستگاه دولتى، وظیفهاى که بر دوش گرفتیم در میدان انقلاب، رفتارى که بر ما لازم است بر حکم وظیفهى اسلامى، لغزشها به سراغ انسان مىآید. خیال نکنید که لغزش مال یک عدّهى مخصوصى است، شهوات مال یک جمع معیّنى است؛ نه آقا، همهى انسانها دچار شهوت میشوند؛ شهوتِ بعضىها گران است، شهوتِ بعضى ارزان است؛ لذّت بعضى فاخر است، لذّت بعضى ناچیز و کوچک است. لذّت، لذّت است و لذّت حرام، لذّت حرام است، فرق نمیکند؛ بزرگش هم حرام است؛ کوچکش هم حرام است؛ براى آدم بزرگ هم حرام است، براى آدم کوچک هم حرام است. امتحان، امتحان است؛ براى همهى قشرها امتحان است؛ البتّه آن کسى که توقّع و انتظار بیشترى از او هست یا به خاطر لباسش، یا به خاطر مقامش، یا به خاطر ظاهرش، یا به خاطر حرفهایش مراقبتش لازمتر و واجبتر، و انحرافش زشتتر و دردناکتر است؛ امّا براى همه هست؛ امتحان، امتحان است. یک ملّت هم امتحان میشود؛ همین طور که در قضیّهى حضرت نوح (بود که) «وَ اُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُم».

یک روایتى دیدم که نبىّ اکرم (صلّى الله علیه و آله و سلّم) براى امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) شرح میدهد آن نشانههاى انحراف در ملّت مسلمان را؛ این جور میشوند، این جور میشوند؛ همهى تکیهها در نهایت و در مآل،(۱۷) بر روى تقوا است. در همین آیات مربوط به نوح، بعد از این آیهاى که خواندم، خداى متعال میفرماید: تِلکَ مِن اَنباءِ الغَیبِ نوحیها اِلَیکَ  ما کُنتَ تَعلَمُها اَنتَ وَلاقَومُکَ مِن قَبلِ هذا فَاصبِر اِنَّ العاقِبَةَ لِلمُتَّقین؛(۱۸) عاقبت مال متّقین است؛ فرجام نیک، وابستهى به تقوا است. یعنى در قضیّهى نوح کأنّه این جور اشاره میکند آیه که در آنجا هم آنهایى که زمین خوردند، به خاطر بىتقوایىشان بود.

و برادران و خواهران عزیز من! براى من و شما که در دوران امنیّت اسلامى زندگى میکنیم، این امتحان، امتحانِ همین امروز است؛ امتحانِ نقد است. یک روزى بود در این مملکت کسى جرئت نمیکرد یک کلمه سخن حق بر زبان بیاورد، باطل بر همه جا مسلّط بود؛ امروز به فضل پروردگار، به برکت اسلام، سخن حق سخن رایج است؛ تازه آنهایى هم که اهل باطل هستند، امروز فرصت میکنند باطل خودشان را بگویند! نگاه کنید به فضاى جامعه، نگاه کنید به مطبوعات کشور، نگاه کنید به آدمهایى که در خانههایشان نشستهاند، کسى هم با آنها کار ندارد، تماس میگیرند، ارتباط برقرار میکنند با صدها فرسنگ راه، با یک نفرى که ببینند دشمن جمهورى اسلامى است؛ حرفشان را به او میزنند تا او برایشان حرف را پشت بلندگو در دنیا پخش کند؛ حرف باطل است، دارند میگویند، آنها میزنند، کسى هم کارى به کار آنها ندارد؛ خب، بزنند حرف باطل را. وقتى که فضا، فضاى حق است، حاکمیّت مال حق است، ملّت طرفدار حقّند، دل ملّت به طرف حق است، حالا یک باطلگوى یاوهگویى هم یک چرندى یک گوشهاى خواست بزند، بزند؛ ما حسّاسیّتى نداریم. براى همه امنیّت هست؛ حتّى براى کسى که با نظام حق و با روال حق سازگار نیست. این کجا، آن روزى که حتّى کسانى که با باطلِ حاکم همراه بودند هم امنیّت نداشتند، کجا؟ حکومت اسلام است، حکومت حق است، فضاى قرآنى است، فضاى نماز است، اَلَّذینَ اِن مَکَّنّهُم فِی الاَرضِ اَقامُوا الصَّلوةَ وَءاتَوُا الزَّکوة(۱۹) است، فضاى دین است؛ این فضا آنجایى است که امتحان دوران رخاء براى ملّت ما هست. یک روزى همین تهران در ماه رمضان موشکباران بود و شما روز و شب توى خانهى خودتان از دست دشمن متجاوز امنیّت نداشتید؛ امروز آن دشمن به برکت فداکارى جوانهاى این ملّت رزمندگان، شهیدان، جانبازان، آزادگان محکوم شده است به کوتهدستى و سر جاى خود نشستن؛ امنیّت به شما رسید، امّا لحظهى امتحان است؛ مراقب باشید. اى مؤمنینى که در سختترین شرایط سوار کشتى نوح شدید، مواظب باشید از امتحان سربلند بیرون بیایید؛ راهش هم این است که تقوا در خودتان ذخیره کنید. تقوا هم یعنى همین که مواظب رفتار خودتان باشید که خلاف امر خدا و نهى خدا رفتار نکنید؛ همین مراقبت، معناى تقوا است. یک وقت هم ممکن است از دست انسان خارج بشود، یک گناهى هم سر بزند؛ مهم این است که شما مراقب باشید، بنا داشته باشید که گناه نکنید؛ این آن روحیهى تقوا است، روحیهى هشیارى است؛ که وقتى شما هشیار خودت بودى، هشیار دشمنت هم هستى؛ وقتى مواظب شیطان درون خودت بودى، مراقب شیطان بیرونى هم خواهى بود. وقتى شیطانِ درون ما نتواند به ما آسیب بزند، شیطان بیرون هم آسان نمیتواند ما را محکوم کند و به ما ضربه وارد بکند. این، آن پیام ماه رمضان است: کُتِبَ عَلَیکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّذینَ مِن قَبلِکُم لَعَلَّکُم تَتَّقون؛(۲۰) (روزه) مقدّمهى تقوا است و تقوا غایت است.

پروردگارا! به محمّد و آل محمّد دلهاى ما را با تقوا آشنا کن؛ ما را متّقى و پرهیزکار کن؛ ما را از برکات تقوا برخوردار بفرما؛ ما را از برکات ماه رمضان برخوردار بفرما. پروردگارا! قلب ما را نورانى کن؛ ذهن ما را نورانى کن؛ عمل ما را نورانى کن؛ کلام ما را نورانى کن. پروردگارا! به محمّد و آل محمّد قوّت ما را در عمل براى خودت قرار بده. پروردگارا! به محمّد و آل محمّد ما را بندگان شایستهى خودت قرار بده. پروردگارا! این ملّت مؤمن، این ملّت مجاهد فى­سبیلالله، این ملّت امتحاندادهى در میدان سختى و بلا را در میدانهاى رخاء هم به فضل و کرم خودت حفظ کن؛ این ملّت را از شرّ شیطان حفظ کن؛ از شرّ دشمنانش حفظ کن؛ شرّ دشمنان او را به خودشان برگردان. پروردگارا! رحمت و مغفرت و رضوان خودت را بر امام بزرگوار ما که گشایندهى این راه بود، لحظهبهلحظه بیشتر فرو بفرست. پروردگارا! به محمّد و آل محمّد شهداى ما را با شهداى صدر اسلام محشور کن. پروردگارا! رزمندگان را، ایثارگران را، جانبازان را، گذشتکنندگان را، بندگان صالح را، بندگان عالم را، بندگان باتقوا را مشمول فضل و لطف و کرم خودت بگردان. پروردگارا! آنچه گفتیم و شنیدیم، آن را ذخیرهى آخرت ما قرار بده.

بسم الله الرّحمن الرّحیم * وَ العَصرِ اِنَّ ‌الاِنسانَ‌ لَفی‌ خُسرٍ * اِلَّا الَّذینَ ءامَنوا وَ عَمِلُوا الصّالِحتِ‌‌ وَ تَواصَوا بِالحَقِّ ‌وَ تَواصَوا بِالصَّبرِ.(۲۱)


خطبه‌ی دوّم 

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام على سیّدنا و نبیّنا ابى­‌القاسم محمّد و على آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما علىّ امیرالمؤمنین و الصّدّیقة الطّاهرة سیّدة نساء العالمین و الحسن و الحسین سیّدى شباب اهل الجنّة و علىّبنالحسین زینالعابدین و محمّدبنعلىّ باقر علم النّبیّین و جعفربنمحمّد الصّادق و موسىبنجعفر الکاظم و علىّبنموسى الرّضا و محمّدبنعلى الجواد و علىّبنمحمّد الهادى و الحسنبنعلىّ العسکرى و حجّةبنالحسن القائم المهدىّ حججک على عبادک و امنائک فى بلادک و صلّ على ائمّة المسلمین و حماة المستضعفین و هداة المؤمنین و استغفر الله لى و لکم و اوصیکم بتقوى الله و نظم امرکم.

اوّلاً لازم میدانم از ملّت بزرگوار ایران، ملّت آگاه، ملّت موقعشناس، ملّت دشمنشناس، ملّت قدردان نعمتهاى بزرگ الهى با همهى وجود تشکّر کنم به خاطر نمایش قدرتى که در روز بیست‌ودوّم بهمن در مقابل چشم دشمن و دوست در دنیا نشان دادند. ما که مسائل دنیا را قدرى بیشتر از عامّهى مردم میدانیم و اطّلاع داریم، از قضایا و جریانات فهمیدیم که با این حرکت ملّت ایران چه ضربهاى خورد بر تبلیغاتى که چند ماه بود دشمنان جمهورى اسلامى شروع کرده بودند. وقتى هم شروع میکنند، همه با هم شروع میکنند؛ چون طرفْ یک جبهه است. این خبرگزارىهاى صهیونیستى و استکبارى همین چهار پنج خبرگزارى معروف که همهى آنتنهاى دنیا، خبرها را و تحلیلها را و گزارشها را از آنها میگیرند و چند رادیویى که سالى میلیونها خرج میکنند براى اینکه بلکه بتوانند صدایشان را به گوش یک چند نفرى در ایران مثلاً برسانند؛ مترجم‌ها، گویندهها مینویسند، استخدام میکنند، خرج فنّى میکنند، خرج تبلیغاتى میکنند، خرج مطلبنویسى میکنند، سیاستگذارى میکنند، پولها میدهند که این صدا را برسانند به ایران، شاید یک چند نفرى گوشه و کنار بالاخره گوش کنند و تحت تأثیر آن حرفها قرار بگیرند؛ اینها از چند ماه پیش شروع کرده بودند یک زمزمهاى را که البتّه مال تازه هم نیست، همیشه هست؛ منتها هر گاهى یک حملهاى را شروع میکنند که معنا و مضمون و محصولش این بود که مردم در ایران دیگر با انقلاب و با اسلام سروکارى ندارند؛ مردم دیگر از اسلام بیزار شدهاند؛ ببینید این مسئولین جمهورى اسلامى چقدر بد عمل کردهاند که مردم دیگر اسلام را هم بوسیدند گذاشتند کنار! در داخل هم بعضىها همین حرفها را تکرار میکردند و باز هم میکنند؛ این را هم به شما عرض بکنم. در همین دانشگاههاى ما متأسّفانه که این را به جوانهاى مسلمان حزباللهى دانشجو عرض میکنم تا بدانند چنین انگیزههایى گوشه و کنار هست. البتّه اکثریّت اساتید خوبند، مؤمنند، طرفدار رشد و تعالى این ملّتند، طرفدار انقلاب اسلامى و نظام مقدّس جمهورى اسلامىاند؛ امّا این جور هم نیست که هیچ موذىاى پیدا نشود. در همین دانشگاهها کسانى البتّه خیلى معدود هستند که سعى میکنند یک قالب و هیکل فلسفى هم بدهند به این مطلب که بله، از وقتى جمهورى اسلامى آمد سرکار، اسلام ضعیف شد. دیگر دروغ و ترفند از این رسواتر نمیشود.

اوج عظمت اسلام در همهى دنیا با پدید آمدن جمهورى اسلامى شده است. و آنها درست بعکس، میخواهند بگویند که جمهورى اسلامى، تشکیل حکومت اسلامى، پدید آمدن مشت کوبندهى قرآن و اسلام علیه دشمنان، به ضرر اسلام است؛ خب، اگر این جور است، پیغمبر هم باید حکومت تشکیل نمیداد، امیرالمؤمنین هم باید حکومت تشکیل نمیداد، خلفاى صدر اسلام هم باید به خانههایشان میرفتند؛ حکومت دیگر چرا؟ اگر حکومت اسلامى مضرِّ براى دعوت اسلامى است، پیغمبر چرا این قدر زحمت کشید، این همه جنگ کرد، این قدر آدم کشته شدند؟ ببینید چقدر اینها از اسلام بىخبرند. حالا یک وقت رادیوى فلان گروه بدنام کریهالمنظر دنیا است یک حرفى میزند، او حالا خب خبر ندارد، یا لااقل در این جمعیّت نیست؛ بعضىها همین(جا) در داخل این میهن اسلامى از این حرفهاى بىمعنى بر زبانشان جارى میشود.

به هر حال ملّتْ بوقت، کارى را که باید بکند، انجام داد. بیستودوّم بهمن آنها را متحیّر کرد، ماندند چه بگویند؛ چه بگویند. این خیابانهاى تهرانِ به این عظمتْ پُر از جمعیّت، آن میدان آزادى، آن شهرهاى مختلف، شهرهاى کوچک، شهرهاى بزرگ، شهرهایى که دشمن میخواهد وانمود کند که اینها با نظام مسئله دارند، یکى پس از دیگرى چهرهى باصلابت مردم این شهرها نشان داده شد. خودشان دیدند، دیگران هم دیدند که ملّت ایران یکپارچه قیام کرد و حرکت کرد. و من به شما عرض کنم، امروز در دنیا یک دولت وجود ندارد چه دولتهاى بزرگى مثل آمریکا و مانند آنها، چه دولتهاى کوچک که بتواند در یک مراسم ملّى و اعتقادى، این­چنین بسیج عظیمى از ملّت خودش بکند، جز نظام جمهورى اسلامى و بس.

برادران و خواهران! نکتهى دیگرى که وجود دارد، این است که تهاجمى علیه مسلمین در دنیا هست و مسلمین باید بدانند که مورد تهاجم همهجانبهاى هستند؛ ولو حالا یک کشورى یک گوشهاى به خیال خود راحت نشسته است، خیال نکند که قضیّه این جورى است. تهاجم هست علیه اسلام و مسلمین؛ البتّه نمونهى واضحش همین فاجعهى عظیم بوسنى و هرزگوین است؛(۲۲) واقعاً چیز عجیبى است، بىنظیر است. این صربها و کرواتها  و پشت سرشان انگلیسىها و بعضى از دولتهاى اروپایى و آمریکا، در فاجعهآفرینى و قساوت قلب زدند رو دست صهیونیستهاى غاصب اسرائیل. بنده حالا در این خطبهى عربى گفتهام که آن روز آن فاجعههاى صهیونیستها در غیبت افکار عمومى دنیا انجام میگرفت، کسى خبر نداشت چه دارد اتّفاق مىافتد در فلسطین اشغالى؛ امروز در مجلّات آمریکا، مطبوعات آمریکا، مطبوعات اروپا، تلویزیونهاى اروپا و آمریکا همهى قضایا دیده میشود و غرب سنگیندل(۲۳) و دولتهاى استکبارىِ ستمگر نشستهاند و آن ظالم(۲۴) را اوّل تجهیز کردهاند، هر کارى که لازم بوده برایش بکنند کردهاند، میدان به او دادهاند؛ حالا هم نشستهاند تا آن کسى که دستش قوىتر است، سر این ضعیف را گرداگرد ببُرد؛ هر گاهى یک بار هم یک کلمه حرفى میزنند: فلان کنفرانس تشکیل شد، فلان (اجلاس) تشکیل شد. همهاش هم حرف مفت. البتّه دولتهاى اسلامى هم خیلى بىتقصیر نیستند؛ بعضىهایشان چرا، خوب عمل کردند که ملّت و دولت ایران از همه بهتر عمل کرد بعضى هم بد عمل کردند؛ والّا اگر دولتهاى اسلامى میگفتند ما یک ماه رابطهمان را با کسانىکه از صربها حمایت بکنند، قطع خواهیم کرد و معامله با آنها نمیکنیم، قضیّه این جورى نمیشد؛ کوتاهى کردند. به هر حال حادثهى عظیمى است. البتّه به شما عرض بکنم که این حادثه حالا خواهید دید، انشاءالله در آینده همهى دنیا خواهند دید به نفع اسلام در اروپا و به ضرر قدرتهاى استکبارى اروپا تمام خواهد شد؛ یعنى طبیعت این حادثه این جورى است. و این یک مبدأ تحوّلى خواهد شد به فضل الهى براى مسئلهى اسلام و حالت اسلامى در اروپا. این یک نمونه از آن تهاجم است.

یک نمونهى دیگر، فلسطین اشغالى است که جلوى چشم مردم دنیا امروز اسرائیلىها غصب کرده‌اند؛ زندانى میکنند، شکنجه میکنند، محکوم میکنند، تبعید میکنند، بمباران میکنند، دنیا هم هیچ چیز نمیگوید؛ تازه دنیا به آن مظلومها تشر میزند که چرا میکنید! دنیا که عرض میکنم، یعنى دنیاى استکبار؛ در درجهى اوّل آمریکا که از همه شریرتر و خبیثتر است، بعد هم دنبالش آنهایى که دنبال آمریکا هستند.

و (یک نمونه­‌ی دیگر،) آنچه در لبنان انجام میگیرد. لبنانىها دارند مبارزه میکنند با دشمن صهیونیست غاصب که هم فلسطین را، هم بخشى از لبنان را غصب کرده است. دنیا به جاى اینکه به آن غاصب بگوید چرا غصب کردى، به این دفاعکنندگان از خانهى خودشان میگوید آقا شما چرا دفاع میکنید! ببینید واقعاً چه نظام نوین پلیدى بر دنیا حاکم است. این نظم نوین جهانى(۲۵) که میگفتند، همین است؟ یک گردنکلفتِ زورگویى وارد خانهى یک مشت بچّهى یتیم میشود، خانه را میگیرد، اثاث را میگیرد، آذوقه را میگیرد، اتاقهاى راحت را میگیرد، اتاق خواب را میگیرد، فضاى خانه را میگیرد، اینها را هم مثلاً در یک انبارى زندانى میکند، یا یک محدودیّتى برایشان قرار میدهد، تا این بچّهها یک وقتى یک فرصتى پیش بیاید و دادى بزنند بگویند چرا، فوراً اخم میکند که شما هم که همهاش دم از مبارزه میزنید؛ بابا پس صلح کجا رفت؟ چقدر شماها بداخلاقید! ببینید، دنیا الان این جورى است.

علیه مسلمانها تهاجم میکنند، قتل­‌عام میکنند، قتلعامکننده را تشویق میکنند مثل قضیّهى کشمیر(۲۶) یا تاجیکستان(۲۷)  همکارى میکنند براى نابودى اسلام. تا مسلمانها یک جایى صدا بلند کنند، میگویند اى بابا، شما هم که همیشه دم از مبارزه میزنید، شما هم که همیشه بداخلاقى میکنید! قضیّه این‌جورى است.

یک مبارزهى خطرناک خشنى را علیه اسلام شروع کرده­اند؛ البتّه مبارزه‌ای که با اینکه ده دوازده سال هم هست که بشدّت شروع شده است و (همراه) با برنامهریزى، بحمدالله هر چه استکبار در این مبارزه پیش میرود، مشکلاتش بیشتر میشود، کار بر او سختتر میشود، ناکامىاش بیشتر میشود، دولتهاى طرفدارش متزلزلتر میشوند؛ این را همهى مسلمانان دنیا باید بدانند، شما مردم مسلمان ایران هم باید بدانید. آنجایى در دنیا که اسلام میتواند با قدرت حرف بزند، آنجا ایران اسلامى است؛ این قدرت را قدر بدانید، این عظمت را قدر بدانید، این استقلال را قدر بدانید، این توان اَداء مافىالضّمیر را که این ملّت دارد و این دولت دارد علیه هر قدرتى از قدرتها که باشد قدر بدانید؛ دیگران از این برخوردار نیستند. ما هم بحمدالله از این جهت روزبهروز بهتر شدیم، به فضل الهى روزبهروز قوىتر شدیم؛ و دشمن در مقابل اسلام، در این قلّهى اقتدارش حسابى درمانده است. ملّت قدر بدانند، دولت قدر بدانند، مسئولین قدر بدانند. از اسلام جدا نشویم، دشمن را فراموش نکنیم.

آن امتحان بیست­ودوّم بهمن بود که ملّت خوب از عهده برآمد؛ امتحان روز قدس هم در آخر ماه رمضان در پیش است. در (هر) سال یکى دو بار از این جور تظاهرات عمومى و نمایش قدرت نظام اسلامى بحمدالله در ایران هست، یکى از یکى بهتر؛ روز قدس را هم در یاد داشته باشید. البتّه راه پایدارى در این میدان این است که با خدا آشتى باشیم تا خداى متعال فضل خود را و رحمت خود را از ما دریغ نکند.

السّلام على ابناء امّتنا الاسلامیّة فى جمیع ارجاء العالم ورحمة الله و برکاته. ابارک لکم جمیعاً حلول شهر رمضان، الّذى انزل فیه القرءان، هدًى للنّاس وبیّنات من الهدى والفرقان، شهر الصّیام وشهر القیام، وشهر التّوبة والإنابة، وشهر السّموّ إلى المعرفة عن طریق التّوکّل والعمل، وشهر تقویة إرادة الإنسان و شخصیّته. سائلاً الله سبحانه ان یمنّ علیکم بتوفیق اداء هذه الواجبات، و یرعاکم بعینه الّتى لاتنام.

أیّها المؤمنون و المؤمنات! المسلمون الیوم یتحمّلون مسئولیّة بذّل الجهد فى ساحتین الأولى ساحة بناء النّفس و الکفاح الجادّ ضدّ نفوذ عوامل ثقافة الغرب والاستکبار فى افکار ونفوس المسلمین وجمیع شعوب العالم. الإعلام الغربیّ الاستکباریّ لایفتأً یدین فکرة الجهاد والتّحرّک والمقاومة بین المسلمین الواعین والنّاهضین، مدّعیاً انّ الفصائل الإسلامیّة الواعیة الیقظة لاتنهج طریق السّلام والاستقرار، بل تنحوا دائماً منحى الخصام والعداء. هذه فریةٌ خبیثةٌ خادعة. انّهم هم الّذین یشنّون، منذ امدٍ، هجوماً شاملاً على المسلمین و حملةً ضاریةً مسعورة على کلّ مقدّراتهم. و نرى الیوم الوانا من ذلک متمثّلة بهجوم الغرب على الثّقافة الاسلامیّة هجوماً لایتورّع حتّى عن ارتکاب فضیحة التّحریک لتدوین کتاب کالایات الشّیطانیّة. ولکن حین ینبرى المسلمون للدّفاع عن قیمهم الاسلامیّة السّامیة، وللحفاظ على هویّتهم واصالتهم، ترفع ابواق الاعلام الغربىّ والصّهیونىّ عقیرتها، مولولةً بأنّ المسلمین یهدّدون الامن والاستقرار والتّعایش السّلمى.

من هنا، فانّ اصلاح النّفوس و تهذیبها و نشر الاخلاق والفضیلة والمعنویّة فى الوسط الاسلامىّ هو من واجبات المسلمین الکبرى. بل هو فى الحقیقة ایضاً کفاحٌ شاقّ و جهادٌ مقدّس.

والسّاحة الثّانیة هى ساحة العمل و الواقع. فبعد اقامة الدّولة الاسلامیّة المبارکة فى ایران، وبدء مرحلةٍ جدیدةٍ فى حیاة الامّة الاسلامیّة، وانّکشاف تلک الطّاقة الضّخمة فى الامّة الاسلامیّة، طاقة إقامة نظامٍ سیاسىٍّ منبثقٍ عن عقیدتها؛ بعد ذلک، تصاعدت عملیّات المجابهة والتّامر المعاندة المتعصّبة الاستکباریّة، وخاصّة الامریکیّة، ضدّ الاسلام فى جمیع ارجاء العالم. ومأساة البوسنة و الهرسک نموذجٌ لذلک.

لو انّ حوادث فلسطین فى نصف القرن الماضى قد مرّت فى غیابٍ من الرّأى العام العالمىّ و بمعزل عن مراقبة وسائل الاعلام العالمیّة، فانّ الهجوم الظّالم القاسىّ الوحشىّ الصربىّ والکرواتىّ على المسلمین فى البلقان، یتمّ الیوم أمام الرّأى العامّ العالمىّ و أمام عدسات التّصویر الغربیّة، و على مرأى و مسمع ملایین الغربیّین. ألا أنّ ما فى هذه المذبحة من فظاعة وابعاد، تفوّق بکثیرٍ ما نزل بالمسلمین من قبل من مجازر.

سنّتان، وأمریکا وبریطانیا وبعض البلدان الاوروبیّة الاخرى لم تتّخذ خطوةً سوى دعم الظّالمین والمعتدین والقتلة والمجرمین الصّرب والکرواتیّین، رغم ادّعائها أنّها صاحبة الحقّ، وأنّها حاضرةٌ ومراقبةٌ للسّاحة. هذه المأساة لو تواصلت بهذا الشّکل، ولم یهبّ المسلمون لإنقاذ إخوانهم فى البوسنة، فإنّ هذا المصیر نفسه ینتظر، دون شکّ، کلّ المناطق المسلمة فى اوروبا. أینما تجد مجزرةً للمسلمین تجد حضوراً مباشراً من الاستکبار، أو تحریکاً و تشجیعاً منه، أو سکوتاً ذا معناً واضح یعبّر أجلى تعبیر عن التّشجیع، مثل السّکوت أمام مجازر المسلمین فى تاجیکستان و کشمیر.

المسلمون أمام هذا الوضع یتحمّلون مسئولیّاتٍ جساماً. الرّأى العام یستطیع أن یلعب کثیراً من الدّور. الضّغط على الحکومات والاعلام الفاعل ضدّ مرتکبى هذه الجرائم یشکّل جزءً من هذا الجهاد العملیّ. إتّخاذ موقفٍ واضح من قبل الحکومات والشّعوب ضدّ عوامل الظّلم الّذى یحلّ بالمسلمین، خاصّةً فى اوروبا وفلسطین ولبنان، هو لونٌ من الوان هذا الجهاد. إدانة العاملین على بیع فلسطین للعدوّ الصّهیونىّ هو ایضاً بعدٌ من ابعاد هذا الکفاح. الدّفاع عن المسلمین العاملین و عن المؤسّسات الاسلامیّة المقتدرة، و على رأسها الدّولة الاسلامیّة المبارکة الکبرى فى إیران، هو ایضاً ممّا یتحمّله المسلمون من مسئولیّة على ساحة الجهاد العملی.

أیّها الإخوة والأخوات! انّه شهر رمضان، وشهر بدر وحنین وفتح مکّة، شهر الجهاد فى ساحة الذّات وخارجها. فتوجّهوا إلى الله بقلوبٍ خاشعة. وتضرّعوا الیه. واطلبوا منه سبحانه التّوفیق. وتوکّلوا علیه. واسئلوه المعرفة. واعملوا على تقویة عزمکم وارادتکم. واستشعروا اهداف الاسلام الکبرى بارواحکم وافکارکم وقلوبکم. قال الله سبحانه وقوله الحقّ و وعده الصّدق: «وَسئلُوا اللهَ مِن فَضلِه اِنَّ اللهَ کانَ بِکُلِّ شَیءٍ عَلیمًا».(۲۸) وقال سبحانه: «وَ اِذا سَاَلَکَ عِبادى عَنّی  فَاِنّى قَریبٌ اُجیبُ دَعوَةَ الدّاعِ اِذا دَعانِ فَلیَس‌تَجیبوا لی وَ لیُؤمِنوا بی لَعَلَّهُم یَرشُدون».(۲۹) و اتّقوا الله حقّ تقاته. و أستغفر الله لى و لکم.(۳۰)

بسم الله الرّحمن الرّحیم* قُل هُوَ اللهُ اَحَدٌ * اَّللهُ الصَّمَدُ * لَم یَلِد وَلَم یولَد * وَ لَم یَکُن لَه کُفُوًا  اَحَدٌ.(۳۱)

والسّلام علیکم و رحمة‌الله
 
 
 این نماز جمعه در دانشگاه تهران برگزار شد.  
 سورهى آلعمران، بخشى از آیهى ۱۰۲؛ «... از خدا آن گونه که حقّ پروا کردن از او است، پروا کنید ...»
 غررالحکم، ص ۲۴۱؛ «بدرستى کسى که از تقوا و پرهیزکارى جدا شود، فریب لذّات و شهوات را بخورد و در بیابان گناهان افتد و مستوجب بازخواستهاى بسیار شود.»
 سورهى نصر؛ «به نام خداوند رحمتگر مهربان. چون یاری خدا و پیروزی فرا رسد، و ببینی که مردم دسته دسته در دین خدا درآیند، پس به ستایش پروردگارت نیایشگر باش و از او آمرزش خواه،که وی همواره توبه­‌پذیر است.»
 فروپاشى اتّحاد جماهیر شوروى
 سورهى هود، بخشى از آیهى ۴۰؛ «... و با او جز (عدّه­‌ی) اندکی ایمان نیاورده بودند.»
 سورهى هود، بخشى از آیهى ۳۸؛ «... هر بار که اشرافی از قومش بر او میگذشتند، او را مسخره میکردند ...»
 سوره‌ی هود، بخشی از آیه‌ی ۲۷؛ «... فرومایگان ما، آن هم نسنجیده ...»
 سورهى هود، بخشى از آیهى ۴۰؛ «... فرمودیم: در آن (کشتی) از هر حیوانی یک جفت، با کسانت حمل کن ...»
(۱۰ آسودگى
(۱۱ ستمکار
(۱۲ اشاره به توافقنامهى تسلیم ذلّتبار یاسر عرفات در برابر اسرائیل، که به «کمپدیوید دوّم» معروف شد.
(۱۳ سران قوم، اشراف، ثروتمندان
(۱۴ آن که از بسیارىِ نعمت و رفاه فاسد و به خداوند نافرمان شده باشد.
(۱۵ سورهى هود، آیهى ۴۸؛ «گفته شد: ای نوح! با درودی از ما و برکتهایی بر تو و بر گروه­هایی که با تواند، فرود آی. و گروه‌­هایی هستند که بزودی برخوردارشان میکنیم، سپس از جانب ما عذاب دردناک به آنان میرسد.»
(۱۶ برانگیختن، تحریک کردن
(۱۷ سرانجام و پایان  
(۱۸ سورهى هود، آیهى ۴۹؛ «این از خبرهای غیب است که آن را به تو وحی میکنیم. پیش از این نه تو آن را میدانستی و نه قوم تو. پس شکیبا باش که فرجام (نیک) از آنِ تقواپیشگان است.»
(۱۹ سورهى حج، بخشى از آیهى ۴۱؛ «همان کسانى که چون در زمین به آنان توانایى دهیم، نماز بر پا میدارند و زکات میدهند ...»
(۲۰ سورهى بقره، بخشى از آیهى ۱۸۳؛ «... روزه بر شما مقرّر شده است، همان گونه که بر کسانى که پیش از شما (بودند) مقرّر شده بود؛ باشد که پرهیزکارى کنید.»
(۲۱ سورهى عصر؛ «به نام خداوند رحمتگر مهربان. سوگند به عصرِ (غلبهى حق بر باطل)، که واقعاً انسان دستخوش زیان است؛ مگر کسانى که گرویده و کارهاى شایسته کرده و همدیگر را به حق سفارش و به شکیبایى توصیه کردهاند.»
(۲۲ اشاره به سیاست تصفیهى نژادى و کشتار و نسل‌کشی مسلمانان توسّط صربها.
(۲۳ عارى از عشق، عاطفه و ترحّم
(۲۴ رادوان کارادزیچ (رهبر صربها)
(۲۵ نظم نوین جهانى، عنوان نظریّهاى بود که در سال ۱۹۹۱ پس از پایان جنگ آزادسازى کویت و شکست عراق، از سوى جورج بوش رئیس‌جمهور آمریکا مطرح شد. بر اساس این نظریّه، آمریکا خود را پس از فروپاشی شوروی و خاتمه دادن به عنوان سامانده روابط بینالمللى مطرح کرد تا با اتّکاء به توان نظامى و نفوذ سیاسى خود، تنها صحنهگردان مسائل منطقهاى و بینالمللى باشد. آمریکا به دنبال تحمیل نظام یکجانبه‌گرا و تمامیّت‌خواه برای سلطه بر جهان بود که با مقاومت کشورهای مستقل و تقویت چند‌جانبه‌گرایی، نظریّه‌ی نظم نوین جهانی دچار چالش گردید.
(۲۶ ایالت کشمیر که تنها ایالت مسلمان‌نشین هند محسوب میشود، از زمان تجزیهى شبه‌قارّه، به عاملى براى منازعه میان هند و پاکستان بدل شده است. انتظار این بود که این ایالت به خاطر جمعیّت مسلمانش به پاکستان ملحق شود که چنین اتّفاقی رخ نداد و مردمِ آنجا در طول زمان همواره مورد ظلم و ستم گروه‌های شبه‌نظامیِ هندو که از حمایت دولت هند هم برخوردار هستند، قرار گرفته‌اند و تعداد زیادی از آنها در جریان این وقایع جان خود را از دست داده یا با مشکلاتی همچون حبس، شکنجه و محدودیتّهای مذهبی مواجه شده‌اند.
(۲۷ رهبران مسکو در شرایطى که روند همکارى اقتصادى با غرب را آغاز کردند، مایل بودند ضمن عدم درگیرى با غرب، نفوذ سیاسى و منافع اقتصادى خود را در جمهورىهاى مسلماننشین آسیاى میانه حفظ کنند؛ به همین منظور سعى خویش را بر حفظ رهبران سیاسى حاکم بر این کشورها و از جمله رئیس‌جمهور تاجیکستان گذاشتند. رئیس‌جمهور تاجیکستان تصریح کرد که تحت هیچ شرایطى حاضر به همکارى با یک حکومت اسلامى نیست. مقامات کرملین نیز بارها مراتب نگرانى خود را از رشد اصولگرایى اسلامى در تاجیکستان و امکان حرکت آن به سوى ترکمنستان، ازبکستان و آذربایجان اعلام کردند. مجموع این شرایط، عرصه را بر مردم مسلمان تاجیک تنگ کرد و آنها را روزبهروز زیر فشار مضاعف قرار داد.
(۲۸ سورهى نساء، بخشى از آیهى ۳۲
(۲۹ سورهى بقره، آیه‌ی ۱۸۶
(۳۰ سلام و رحمت و برکات خداوند بر فرزندان امّت اسلامى در سراسر جهان.
فرارسیدن ماه مبارک رمضان، ماه نزول قرآن، که رهنمودى براى مردم و دلایل روشنى از هدایت و تمییز میان حق و باطل است، ماه توبه و انابه، ماه ارتقاء و تعالى به مدارج معرفت از طریق توکّل و عمل، و ماه تقویت اراده و شخصیّت انسانى را به همهى شما تبریک میگویم. از خداوند سبحان مسئلت دارم که به شما توفیق انجام این فرایض را عنایت فرماید و شما را با نظر عنایت همیشگى خود محفوظ بدارد.
برادران و خواهران با‌ایمان! مسلمانان امروز مسئولیّت تلاش در دو عرصه را بر دوش دارند: نخستین عرصه، عرصهى خودسازى و مبارزهى جدّى علیه نفوذ عوامل فرهنگ غربى و استکبارى در افکار و نفوس مسلمانان و همهى ملل جهان است. رسانههاى استکبارى غربى با این ادّعا که گروههاى بیدار و آگاه اسلامى راه صلح و ثبات را نمیپویند و رویّهى دشمنى و خصومت را در پیش دارند، همواره اندیشهى جهاد و حرکت و مقاومت را در میان مسلمانان بیدار و آگاه، تقبیح و محکوم میکنند. البتّه این یک دروغ و افتراى موذیانه و فریب‌کارانه است. این خود آنان هستند که مدّتها است مسلمانان را مورد تهاجمى همهجانبه قرار داده و علیه کلّ سرنوشت مسلمانان دست به یک حملهى بىرحمانه و دیوانهوار زدهاند. ما امروز نمونههاى این تهاجم را در یورش غرب علیه فرهنگ اسلامى مشاهده میکنیم؛ هجومى که در آن حتّى از ارتکاب رسوائى تحریک به تدوین کتابى مانند «آیات شیطانى» نیز فروگذار نمیکنند، امّا هنگامى که مسلمانان به دفاع از ارزشهاى اسلامى و حفظ هویّت و اصالت خویش برمیخیزند، بوقهاى تبلیغاتى غربى و صهیونیستى به صدا درمىآیند و فریاد و فغان برمیکشند که مسلمانان امنیّت و ثبات و همزیستى مسالمتآمیز را تهدید میکنند. از این روى، اصلاح و تهذیب نفوس و نشر اخلاق و فضیلت و معنویّت در محیط اسلامى، از وظایف مهمّ مسلمانان بوده، بلکه در واقع یک مبارزهى سخت و جهاد مقدّس نیز میباشد.
دوّمین عرصه، عرصهى عمل و واقعیّت است. پس از برپایى دولت فرخندهى اسلامى در ایران و آغاز مرحلهاى تازه در حیات امّت اسلامى و کشف شدن ظرفیّت عظیم امت اسلامى یعنى ظرفیّت برپایى یک نظام سیاسىِ برخاسته از عقیدهى امّت دامنهى مقابله و توطئهچینى از سوى استکبار، بویژه آمریکا علیه اسلام، در سراسر جهان با لجاجت متعصّبانهاى گسترش یافت، که فاجعهى بوسنى و هرزگوین نمونهاى از آن است.
اگر رخدادهاى فلسطین در نیم قرن گذشته در غیاب افکار عمومى و به دور از نظارت رسانههاى جهانى به وقوع پیوست، تهاجم ظالمانه و بىرحمانه و وحشیانهى صربها و کرواتها علیه مسلمانان بالکان، امروزه در برابر افکار عمومى جهان و در جلوى دوربینهاى غربىها و در پیش چشم و کنار گوش میلیونها غربى صورت میگیرد؛ گر چه رسوایىها و ابعاد این کشتار، در مقایسه با قتلعامهایى که قبلاً علیه مسلمانان شده، بمراتب بیشتر است.
دو سال است که آمریکا و انگلیس و برخى کشورهاى دیگر اروپایى، جز حمایت از ستمگران متجاوز و قاتلان و جنایت‌کاران صرب و کروات، هیچ اقدام دیگرى نکردهاند؛ حال آنکه خود را صاحب حق دانسته و مدّعىاند که در صحنه حاضر و ناظرند.
چنانچه این فاجعه به همین شکل ادامه یابد و مسلمانان براى نجات برادران خود در بوسنى نشتابند، بدون شک همین سرنوشت در انتظار تمام مناطق مسلماننشین اروپا خواهد بود. هر جا که قتلعامى علیه مسلمانان صورت میگیرد، مىبینیم استکبار حضور مستقیم دارد، یا از طرف استکبار تحریک و تشویق میشود، و یا آنکه استکبار سکوتى کاملاً معنىدار دارد، که به روشنترین وجه بیانگر تشویق و ترغیب است؛ همانند سکوتى که در برابر قتل عام مسلمانان تاجیکستان و کشمیر میشود.
مسلمانان در برابر این وضع مسئولیّتهاى سنگینى بر دوش دارند. افکار عمومى میتواند نقش مهمّى ایفا کند. اعمال فشار بر دولتها و تبلیغات مؤثّر علیه مرتکبان این جنایات، بخشى از این جهاد عملى است. موضعگیرى روشن دولتها و ملّتها علیه عوامل این ستمى که بویژه در اروپا و فلسطین و لبنان در حقّ مسلمانان میشود، یکى از انواع این جهاد است. محکوم ساختن کسانى که در جهت فروختن فلسطین به دشمن صهیونیستى کار میکنند، بُعد دیگرى از این مبارزه است، دفاع از مسلمانان فعّال و مؤسّسات قدرتمند اسلامى که دولت فرخنده و بزرگ اسلامى ایران در رأس آنها است، نیز از جمله مسئولیّتهاى مسلمانان در عرصهى جهاد عملى است.
برادران و خواهران! این ماه، ماه رمضان، ماه بدر و حُنین و فتح مکّه است؛ ماه جهاد درونى و بیرونى است؛ پس با دلهاى خاشع رو به سوى خدا آورید و به درگاه او تضرّع کنید. از خداوند سبحان توفیق بخواهید، بر او توکّل کنید، از او شناخت و معرفت را مسئلت کنید، در راه تقویت عزم و ارادهى خود بکوشید و اهداف بزرگ اسلام را با جان و اندیشه و دل خود درک کنید. خداوند سبحان که سخنش حق و وعدهاش راست است، فرموده: «و از فضل خدا درخواست کنید که او به همه چیز دانا است.» همچنین فرموده است: «و هر گاه بندگان من از تو دربارهى من بپرسند، (بگو) من نزدیکم و دعاى دعا‌کننده را به هنگامى که مرا بخواند اجابت میکنم؛ پس (آنان) باید فرمان مرا گردن نهند و به من ایمان آورند، باشد که راه یابند.» تقواى خدا را چنان که سزاوار آن است، پیشه کنید. براى خودم و شما از خداوند مغفرت میطلبم.
(۳۱ سورهى اخلاص؛ «به نام خداوند رحمتگر مهربان. بگو: او خدایى است یکتا، خداى صمد. نه کس را زاده، نه زاییده از کس. و او را هیچ همتایى نباشد»
 

جمله‌های برگزیده این دیدار
آخرین‌ها
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی