بسم الله الرّحمن الرّحیم
(۱)
خیلى خوش آمدید برادران عزیز و خواهران گرامى و امیدوارم در این راه مقدّس و پُرافتخار، ان
شاءالله
همیشه موفّق و مؤیّد باشید. این مجموعه
اى که هم نظامى است و هم دانشگاهى و آمیزه
اى از دو ارزش والاى جامعه
ى ما را، یعنى ارزش علم و ارزش جهاد را در خود جمع کرده است، یکى از شیرین
ترین و مطلوب
ترین بخشهاى نیروهاى مسلّح ما است.
امروز براى نظامیان در هر سطحى که هستند، کسب معلومات، کسب دانش نظامى و هر آنچه به این دانش مربوط میشود جزو فرایض است، و همه
ى دوره
هاى تحصیلىِ نظامى ما از ارزشهاى واقعى برخوردار هستند. البتّه شما که ارتش جمهورى اسلامى ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامى باشید، یک امتیاز استثنائى را دارا هستید و آن، این است که دانش نظامى را در میدان، آن
هم در مدّتى طولانى آزموده
اید. فرق است بین آن
که در کتاب چیزى را میخواند و آن
که خوانده
ها را در میدان عمل مى
آزماید یا اساساً در میدان عمل مى
آموزد؛ میدان عمل یک چیز فوق
العاده است و شما این را داشته
اید. ممکن است افرادى از شما جنگ را ندیده باشند و نیازموده باشند امّا ارتش جمهورى اسلامى سرشار از تجربه
هاى میدان جنگ است؛ کدام دانش بالاتر از این؟ من بارها گفته
ام، باز هم تکرار میکنم: از تجربه
ى جنگ در دوره
هاى نظامى حدّاکثر استفاده بشود؛ هم به
منظور استفاده
ى از جنبه
ى علمى وقایع جنگ ــ که البتّه مهم است ــ و هم به
منظور زنده نگه داشتن آن روزهاى پُرافتخار. باید آن ساعات دشوارى را که شما در آن سخت
ترین لحظات عمر را تجربه کرده
اید و آزموده
اید از یاد نرود؛ مگر شوخى است که جنگ هشت
ساله
اى را یک ملّتى با نیروهاى مسلّحش با این
همه افتخار، با این
همه سرافرازى بگذراند؟ چه کسى در این جنگ به ما کمک کرد؟ و چه کسى در این جنگ به دشمن ما کمک نکرد؟ مگر این چیز کمى است؟
و من بجد معتقدم که در ارتش و سپاه، همه
ى پدیده
هایى که چشم را به خود جلب میکند، به
نحوى انگشت اشاره
اى به آن روزهاى پُرافتخار داشته باشد؛ حتّى همین سرودهایى که در این مجالس خوانده میشود و نواخته میشود ــ که البتّه بسیار خوب و مورد سپاس است ــ [باید] به
جاى تعریف یک شخص، بپردازند به تعریف آن انبوه انسانهایى که ساعات پُرافتخارى را گذراندند و این کشور را، این جامعه را، این تاریخ را، دستگاه رهبرى را، دستگاه اداره
کننده
ى کشور را در دنیا سربلند کردند. بنده در دوران جنگ مسافرتهاى متعدّدى به سراسر دنیا کرده
ام و دیده
ام تأثیر فداکارى
هاى شما را در عظمت ایران، در خلق یک نماى پُرافتخار براى کشور ایران، براى ملّت ایران، در تصویر صحیحى از این انقلاب باعظمت و شکوهمند و در آبرو بخشیدن به اسلام که همه میدانستند براى اسلام این
همه فداکارى دارد انجام میگیرد؛ اینها چیز کمى نیست؛ اینها را حفظ کنید. نبادا کسانى تصوّر کنند که دوره
ى سخن گفتن از شهدا و از سربازان فداکار و از زحمت
کشان میدان نبرد سپرى شده است؛ این دوره هیچ
وقت سپرى نمیشود.
امروز بحمدالله
ارتش یک ارتش پُرافتخار است و شما بدانید از روزى که نیروى مسلّحى در این کشور به
وجود آمده است تا امروز، در هیچ بُرهه
اى از تاریخ، نیروهاى مسلّح ما این
قدر وصل به مردم و کوشنده
ى در راه اهداف و آرمانها و فداکار براى کشور و مرزها نبودند. در این دوره
هاى اخیر که ارتش [فقط] اسم بود و کاخ باعظمتى از مقوّاى پُرزرق
وبرق؛ آنجایى که میدان عمل بود، معلوم میشد که پوچ است؛ آنجایى که نما و منظره بود، البتّه زیبا و پُرزرق
وبرق بود؛ این مال این دوره
هاى اخیر [بود] که رهبران خائن، فرماندهان وابسته، روحهاى ضعیف و ذلیلِ در مقابل بیگانگان بر آن حکومت میکردند و توده
ى ارتش را ــ که به
هر حال بخشى و پاره
ى تنى از این ملّت است ــ به نام خودشان و به رنگ خودشان رنگ
آمیزى میکردند؛ در دوره
هاى قبل هم همین
جور. ارتش ایران با نام قزّاق
(۲) و سالدات
(۳) شروع شده است؛ با نام بیگانه، با لباس بیگانه، با ترتیبات بیگانه، با فرماندهى بیگانه. ارتش ایران، آن روزى که حکّام غیر مردمى بر این کشور حکومت میکردند، یک ارتش غیر مردمى بوده است؛ امروز به فضل الهى همان ارتش، همان افراد، همان عنصرهاى ایرانى مسلمان در یک مجموعه
ى عظیم پُرافتخار مردمى سازمان
دهى شده
اند و دارند براى عقیده
ى خودشان، براى ایمانشان، براى میهنشان، براى کشورشان کار میکنند و این افتخار است.
ببینید؛ به ارتشهاى دنیا که نگاهى بکنید، خواهید دید که روال معمولى ارتشها در دنیا چیست. یک صحنه، سومالى است؛
(۴) شما ببینید ارتشها در آنجا چه میکنند. وارد خانه
ى یک ملّت فقیرى شده
اند به نام رساندن نان امّا به
جاى نان، به آنها گلوله میخورانند؛ چه حرف حسابى دارد ارتش آمریکا براى مقابله و مواجهه
ى با مردم سومالى؟ آیا وجدان اینها هرگز از آنها سؤال میکند که ما در سومالى حرف حسابمان چیست؟ چرا این مردم بیچاره را با یک شعار دروغین، با یک شعار پوچ این
جور تحقیر میکنیم و میکوبیم و میزنیم؟ آن ارتش، خودش را یک ارتشِ به
اصطلاح روشنفکر و آزادى هم تصوّر میکند؛ هنوز سابقه
ى ویتنام از یادها نرفته است؛ این یک نمونه
ى دیگر، و نمونه
ها و نمونه
هاى دیگر. و دیگرِ ارتشها هم همین
جور؛ آنجایى که باید از حق دفاع کنند، از آنها کمترین نشانه
اى نیست. در بوسنى و هرزگوین
(۵) که الان سرِ زمستان سیاه آن منطقه، هزارها انسان جانشان در خطر است، هیچ نشان پایى و اثر وجودى از ارتشهاى اروپایى و آمریکا و غیره نیست، امّا در مثل سومالى چرا، در مثل ویتنام چرا؛ در آنجایى که از هدفهاى انسانى خبرى نیست حضور دارند، و آنجایى که از هدفهاى انسانى خبرى هست حضور ندارند؛ این وضع ارتشهاى دنیا است.
حالا در مقابل یک چنین ارتشهایى، در مقایسه
ى با یک
چنین ارتشهایى ــ که من البتّه نمیخواهم تعمیم بدهم و همه
ى دنیا را بگویم؛ لابد گوشه
کنار دنیا بالاخره پیدا میشوند، هستند مجموعه
هاى نظامى
اى که قابل قبول باشند؛ یا داخل همین مجموعه
ها هم اشخاصى ممکن است باشند؛ آنچه در مقابل چشم ما است، در صحنه
ى عالم، آن را من مورد اشاره قرار میدهم ــ ارتش ما وقف است براى حقیقت، براى خدمت، براى اهداف الهى، براى اهدافى که اگر برای هر انسان باانصافى در دنیا آن را در میان بگذارند، آن را تأیید خواهد کرد: براى حفظ میهن خودش، براى حفظ استقلال خودش. نیروى مسلّح ما میخواهد کشور در اختیار دشمن قرار نگیرد، سلطه
گران بر آن غلبه پیدا نکنند؛ این کم چیزى است؟ این هدف کوچکى است؟ هدف از این بالاتر و مقدّس
تر؟ این ارتش [ما] است. هر چه میتوانید به این ارتش کیفیّت بدهید. شما که در دوره
هاى مختلف تحصیل کردید و این ارتش به گردن شما این حقّ تعلیم را پیدا کرد، تمام وجودتان را و تلاشتان را در حدّ مِیسور صرف کنید براى اینکه این ارتش را باکیفیّت
تر بکنید. خوب ارتشی است! البتّه نقص دارد که این نقصها باید برطرف بشود. از ده
ها سال پیش تلاش بر این بوده است که نگذارند این ارتش از لحاظ تجهیزات روى پاى خودش بِایستد؛ امروز بحمدالله
جهادهاى خودکفائى، دستگاه
هاى فنّى مشغول کارند؛ این را هر چه میتوانید ادامه بدهید. کوشش کردند حتّى از لحاظ سازمان
دهى و معیارهاى نظامى وابسته کنند؛ با این مقابله کنید، نگذارید. دانش نظامى را از همه باید فراگرفت؛ دانش را از هر کسى و هر جایى باید فراگرفت، امّا وابستگى نه. نگاه کنید ببینید طبیعت این سرزمین، طبیعت این ارتش، طبیعت کارى که بر دوش شما است و وظیفه
اى که از شما منتظَر است چیست؛ بر طبق آن، سازمان
دهى
ها و کارهاى خودتان را انجام بدهید. بحمدالله
همه
ى اینها را ارتش ما دارد انجام میدهد. مقرّرات نظامى را با اصول ارزشى خودتان منطبق کنید؛ هر کدام از مقرّرات که مى
بینید با ارزشهاى اسلامى ناسازگار است، آنها را تبدیل کنید به آن مقرّراتى که با ارزشهاى اسلامى سازگار باشد، که آن شما را تقویت خواهد کرد و به
پیش خواهد برد و عزّت شما را در چشم مردم بیشتر خواهد کرد.
امروز کشور در یک دوران بلوغ سازندگى است. همیشه دورانهاى سازندگى براى کشورها، دورانهاى دشوارى است؛ آن
هم سازندگى بعد از آن ویرانگرى
هاى طولانى. در گذشته
ى نزدیک ویرانگرى جنگ بود، قبل از آن، ویرانگرى سلطه
ى بیگانگان و بیگانه
پرستان بر این کشور؛ و من گمان میکنم این ویرانگرى قدیمى
تر، حتّى خطرناک
تر و صعب
العلاج
تر است از ویرانگرى جنگ. براى یک ملّت دشوار است دوران ویرانگرى که ویرانگری
ها را بخواهد بسازد و تبدیل کند به عمارت و تجدید بنا. شما ببینید، بعد از جنگ بین
الملل دوّم تقریباً همه
ى دنیا و دولت ثروتمند آمریکاى آن وقت دست روى هم گذاشتند
(۶) تا بتوانند کشور آلمان و کشور فرانسه و کشورهاى ویران
شده
ى در جنگ را به کیفیّتى بسازند؛ و سالها طول کشید تا توانستند بسازند. ما به هیچ دولتى و به هیچ قدرتى از قدرتهاى دنیا ــ چه قدرت سیاسى، چه اقتصادى، چه نظامى ــ متّکى نیستیم؛ این ملّت، خودش باید بسازد و با دستان خودش باید این بنا را بالا ببرد. طبعاً دوران دشوارى است؛ همه
چیز در این دورانِ دشوار باید با تلاش بیشتر، با شوق بیشتر، با امید روشن
تر انجام بگیرد که سهم ارتش جمهورى اسلامى ایران از این تلاش یک سهم بزرگى است. البتّه اعتقاد من این است که این سازندگى در درجه
ى اوّل در محدوده
ى خود این سازمان باید انجام بگیرد؛ هر کدام از سازمانهاى نظامى، سازندگى را از خودشان شروع کنند؛ البتّه اگر توانستند در سازندگى
هاى عمومى کشور هم شرکت کنند مانعى ندارد.
جوانهایى که تازه وارد ارتش شده
اند و فارغ
التّحصیل دوره
هاى نظامى هستند، و آن کسانى که سابقه
ى کمترى دارند، باید این دورانى را که در مقابل خود دارند، از حالا دوران افتخار دنیا و آخرت بشمارند؛ به دوران خدمتتان با این دید نگاه کنید. کار شما کار نظامى است لکن همین کار نظامى وقتى با نیّت صحیح انجام بگیرد یک عبادت است؛ یک عبادت. امیدواریم که خداوند متعال شما را مشمول لطف و رحمت خود قرار بدهد و روزبه
روز توفیقات شما را بیشتر کند و ان
شاءالله
در آینده هم شاهد پیشرفتهاى علمى و فرهنگى و عملى و ابتکارات شما در میدانهاى مختلف باشیم.
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته