1369/12/22
بیانات در دیدار جمعی از روحانیون
بسماللهالرّحمنالرّحیم
در ابتدا لازم است به همهی آقایان محترم و عزیز، علمای اعلام، ائمهی محترم جماعات و گویندگان، بخصوص عزیزانی که راههای طولانی را طی فرمودند و تشریف آوردند، خوشآمد بگویم و از همه صمیمانه تشکر کنم. در جمع کنونی ما، شخصیتهای علمی باارزش، روحانیون والامقام و خدمتگزار حضور دارند. امیدواریم که خداوند متعال، فیوضات و برکات خود را به همهی شما و به خدمتگزاران این دین مقدس، روزبهروز بیشتر افاضه بفرماید و انشاءاللَّه برکات روحانیت عظیمالشأن را - که در دشوارترین مقاطع تاریخ، مانند باران رحمتی بر سر این ملت نازل شده، راه را نشان داده و در پیمودن راه، به نفوس مردم کمک کرده است - بر سر این ملت و ملتهای مسلمان، مستدام و مستمر بدارد.
در دیدار با روحانیون محترم و علمای معظّم، باید یک مطلب تذکر داده بشود و ادای حقی است که باید انجام بگیرد. آن مطلب، عبارت از ذکر اجمالی خدماتی است که روحانیت برای پیشبرد اسلام و اهداف پیامبران، در طول قرنهای متمادی انجام داده است. علما، دین و معارف و فقه اسلامی را نگهداشتند، تحریف را از ساحت احکام الهی دور کردند، شعلهی ایمان را در دل مردم برافروختند و برافروخته نگهداشتند، توجه مردم را به قرآن و تعالیم اهلبیت(علیهمالسّلام) تأمین کردند و برانگیختند. علما بودند که در طول تاریخ، با ستمگران مبارزه کردند و پناه مظلومان و ملتهای ضعیف و مردم مؤمن مستضعف شدند. علما بودند که از فرصتها استفاده کردند، تا معارف اسلامی را گسترش بدهند و سرتاسر بلاد اسلامی را با ایمان اسلامی و با دین، و در این مناطق، با محبت اهلبیت(علیهمالسّلام) و با سیرهی آن بزرگواران آشنا کنند. علما بر اساس سیرهی انبیا و اولیا زندگی کردهاند.
شمشیر، دین را در اقطار کشورهای اسلامی نبرد. شمشیر نمیتواند ایمان را در دلها برویاند. آنچه میتواند گل ایمان را در دلها سبز کند، موعظه و تبیین احکام و معارف الهی است. امروز بحمداللَّه تفکر اسلامی، همه جا در اقطار عالم اسلام زنده است. در یکی، دو قرن اخیر که احساسات آزادیخواهانه در ملتها بیدار شد، بهخاطر این است که در کشورهای مختلف، علما پیشاهنگ و پیشقراول نهضتهای موفق شدند. نهضتهای دیگری هم در کشورهای اسلامی بود که در صفوف مقدّم آن، علمای دین قرار نداشتند و غالباً یا عموماً به نتیجه نرسید.
آنچه توانست در شرق دنیای اسلام - یعنی شبهقارهی هند - و در غرب دنیای اسلام - یعنی آفریقا - و در میان این دو، دست استعمار را از سر مردم کوتاه کند و فرهنگ اسلامی را حفظ نماید و در مقابل فرهنگ متجاوز و مهاجم بایستد، نفوذ علما بود. در ایران خود ما هم نهضت تنباکو و مبارزهی با استعمار دولتهای خارجی و بیدار کردن مردم و نیز نهضت مشروطیت و مقابلهی با استبداد رضاخانی و ادامهی این مبارزه تا پیدایش نهضت مقدس عظیم اسلامی، به پیشقراولی و پیشاهنگی علما بود؛ والّا پیش نمیرفت. این، یک سابقه و یک تاریخ است؛ کسی هم نمیتواند آن را انکار کند؛ مگر مغرض یا جاهلی که حرفی بزند و بخواهد حقیقتی را بپوشاند. این، در تاریخ ملت ما و دیگر ملتهای اسلامی، مضبوط و محفوظ است.
دشمنان کوشش کردند که علما را از صحنهها کنار ببرند، آنها را به کنج مساجد مکتفی و در آنجا منزوی کنند؛ تا حدود زیادی هم توفیق پیدا کردند. در همان برهه هم مردم از آگاهیهای دینی و حرکت عظیم دینی محروم شدند. این، یک باب و فصل طولانی است. همچنین دشمنان تلاش کردند، تا عناصری از میان روحانیون را به خودشان جذب کنند و آنها را اغفال نمایند، یا بخرند و در اختیار اهداف خبیث خودشان قرار بدهند. آن هم فصلی جداگانه است.
اما حرکت عمومی علمای اسلام، بخصوص در دنیای تشیع و به برکت فرهنگ معارضه و انقلابی تشیع، در خدمت مردم و در مقابلهی با استبداد و استعمار و ظلم و امثال آن بود و کار به آنجا رسید که بحمداللَّه نهضت عظیم ملت ایران به پیروزی رسید و حکومتی بر مبنای دین بهوجود آمد. مسلمانان و متدینان، بعد از چند صدسال تحقیر اهل دین، عزت نفس پیدا کردند، احساس سربلندی کردند، زنده شدند و احساسات و شعور و هویت اسلامی در دنیای اسلام پیدا شد.
اینکه شما میبینید در کشورهایی از آفریقا، گروههای اسلامی داعیهی حکومت پیدا کردهاند، یا مسلمانان با حکومتهای ستمگر مبارزه میکنند و شعار اللَّهاکبر میدهند، یا حتّی کسانی که از اسلام بری هستند، ولی به تظاهر به اسلام مجبور میشوند، چیز جدیدی است. اینها ناشی از این صبح روشنی است که به برکت پیروزی انقلاب اسلامی و این حرکت عظیم، در تاریخ ملتهای مسلمان بهوجود آمده است. این، مرهون زحمات علمای بزرگ و بیش از همه آن بزرگمردی بود که رهبری و بنیانگذاری این حرکت را با دست توانا و دل پُراراده و پُرایمان خود و با توکل بیپایان و با تقرب به خدا و اخلاصللَّه انجام داد و حادثهیی در تاریخ شد.
این انقلاب، انصافاً حادثهی بینظیری است. حکومت تشکیل شد، نظام اسلامی پیاده گردید و روزبهروز بحمداللَّه به احکام اسلامی نزدیکتر میشویم و باید هم بشویم. ملتهای مسلمان بیدار شدهاند و حرکت به سمت گسترش ایمان اسلامی آغاز شده است. این، آن چیزی است که تاکنون شده است.
روحانیت اسلام، بخصوص تشیع، امتیازات بسیاری دارد. عشق اینها به علم، اخلاص برای خدا، دلسوزی برای مردم، بیاعتنایی به دنیا، نترسیدن از قدرتها و قلدرها و زورمدارها، وابسته نبودن به ارباب قدرت، امتیازات فراوانی است که هست و بودهای ما اینهاست. اما علاوهی بر آنچه که ما به عنوان مثبتات روحانیت داریم، بایدهایی هم هست که بایستی به آنها توجه کرد، تا اینحرکت استمرار پیدا کند.
نکتهی اساسی این است که آنچه امروز در صحنهی جمهوری اسلامی به وسیلهی روحانیت ظهور کرده است، نمیشود آن را به حساب روحانیون زمان و عصر ما گذاشت و گفت روحانیون این زمان، این هنر را کردهاند. اینطور نیست. آنچه روحانیون این زمان انجام دادند، استفادهی خوبی بود که از ذخیرهی هزارسالهی آبروی روحانیت کردند. روحانیت شیعه، در طول هزار سال به مرور دهور، گنجینهی عظیمی از آبرو و حیثیت و وزانت به وجود آورده بود و در عصر ما، آن بزرگمرد عظیمالشأن، آن امام بزرگوار و شخصیت استثنایی و دیگر کسانی که در کسوت روحانیت بودند و در این راه حرکت کردند، از آن گنجینه بهترین استفاده را کردند.
اما اینطور نیست که این ذخیره تمامنشدنی باشد. اوّلاً باید این ذخیره حفظ شود، ثانیاً بر آن افزوده گردد. اگر خدای نکرده بر اثر بیتوجهیها، غفلتها، وقتنشناسیها، وظیفهنشناسیها و منحرف شدن از خط معمولی روحانیت در طول هزار سال، آن ذخیرهی هزارساله آسیب ببیند؛ آن الماس گرانبهایی که بر اثر گذشت قرنها و عصرها و دورهها و مجاهدتها و اخلاصها بهوجود آمده بود، خدشهدار شود، یا بشکند، باز روزگار زیادی لازم خواهد بود، تا بشود آنچنان ذخیرهیی را فراهم آورد. پس، در این روزگار، اولین بایدِ ما معممان و متزیّیان به زىّ علم و روحانیت، حفظ آن آبرو و حیثیت هزارساله است که بحمداللَّه در طول دوران انقلاب، این آبرو مضاعف شد و چهرهی روحانیت شیعه، به خاطر گذشت و فداکاری، درخشندگی پیدا کرد.
وظیفهی اساسی روحانیت، هدایت مردم به سمت اهدافی است که قرآن کریم و نیز پیامبران در طول تاریخ نبوت، آنها را ترسیم کردند و وسیلهی آن، انذار است. «لیکون للعالمین نذیرا»(1)، «ان انذر قومک»(2)، «انذرهم یومالحسرة»(3)؛ انذار و ترساندن. ما در موضع کسی که میخواهد میراث فخیم علمای دین در طول این هزار سال را حفظ کند و هدایت مردم را استمرار بدهد، باید به منقلب کردن دلها، روشن کردن ذهنها، تصحیح مسیرها و جهتگیریها، خالص کردن عملها و تحول درونی مردم به یک مؤمن واقعی با اخلاق حقیقی اسلامی، همت بگماریم. این، وظیفهی اصلی ماست. این، همان انذار است. این مقصود بزرگ، به وسیلهی انذار انجام میگیرد.
اگر مردم متحول شدند، دنیا متحول خواهد شد. اگر مردم از تحول عمیق برخوردار شدند، این حرکت تا ابد ادامه پیدا خواهد کرد. اگر اخلاق مردم، اخلاق اسلامی و قرآنی شد، تمام وعدههای قرآن دربارهی این ملت تحقق پیدا خواهد کرد. ما میخواهیم این راه ادامه پیدا کند و این حرکت تا اهداف نهایی و غایی پیش برود. با چه وسیلهیی؟ با مردم مؤمن.
پس، باید این ایمان و این اخلاق اسلامی را به اعماق روح مردم رساند و آن تحول واقعی که دین برای آن میآید - دین برای ایجاد تحول واقعی در نفوس انسانها و تطهیر و تزکیهی این نفوس میآید - انجام بگیرد. تلاش ما باید این باشد. باید از انذار غفلت نکنیم. باید از ترساندن مردم از عذاب خدا و آنچه که خداوند متعال در دنیا و آخرت برای بدکاران وعده کرده است، غفلت نکنیم؛ همان طریقه و روشی که در گذشته انبیا و اولیا و بزرگان ما، برای مؤمن کردن و مؤمن نگهداشتن مردم انجام میدادند.
به نظر من، امروز انذار ممکنتر و عملیتر است. در آیهی کریمهی قرآن، خدای متعال به پیامبر میفرماید: «لینذر من کان حیّا»(4). انسانهای زنده و قلوب زنده را میشود انذار کرد. این حیات، همان چیزی است که با انقلاب و با حرکت و با جهاد، در یک جامعه به وجود میآید. بعضی از مفسران، ذیل آیهی شریفهی «یا ایّها الّذین امنوا استجیبوا للَّه وللرّسول اذا دعاکم لما یحییکم»(5) گفتهاند - شاید روایت هم دارد - که «لما یحییکم»، یعنی جهاد. امروز به برکت جهاد عمومی مردم، این حیات هست. پس، انذار عملیتر است. اگر «مایحییکم»، قرآن هم باشد، امروز در جامعهی ما، قرآن دارای رواج است و مردم بهطور نسبی با قرآن انس دارند. این انذار، عملیتر است.
ما در مساجد و منابر، در مجالس قرآن و در همهی اجتماعات دینی که مردم دارند، باید مردم را انذار کنیم. بحمداللَّه حرکت آگاهیبخشی سیاسی و اجتماعی و دید وسیع سیاسی به مردم دادن، از پیش از انقلاب شروع شد؛ امروز هم هست و ادامه دارد و ادامه خواهد داشت. در کنار این آگاهیبخشی، باید روح معنویت را در مردم بیدار کرد. برای این کار، ماه رمضان بهترین فرصت است.
البته برادران عزیز! از خودمان هم باید شروع کنیم. مردم به عمل ما نگاه میکنند. روحانی، آن وقتی سخن نافذ خواهد داشت که عملاً نشان بدهد به زخارف دنیا بیاعتناست و آن حرصی که بر دلهای دنیاداران و دنیامداران حاکم است، بر او حاکم نیست. این را باید به مردم نشان بدهیم. روحانیت، در سایهی پارسایی بود که این حیثیت و آبرو را پیدا کرد. این پارسایی و بیاعتنایی به دنیا و به زخارف، باید حفظ شود.
البته بیاعتنایی، با برخورداری در حد متوسط، منافاتی ندارد. دنبال دنیا دویدن، هر چیزی را که از جلوههای زندگی مرفه و راحت و خوب و اشرافی و متجملانه است، خواستن و به دنبال آن بودن و برای آن تلاش کردن - که اهل دنیا، لحظه به لحظهی عمرشان در دنبال این چیزهاست - دون شأن اهل علم و روحانی است. مردم باید این را از ما ببینند و احساس کنند.
برادران عزیز! امروز فرصت عظیمی در اختیار روحانیت است. در طول تاریخ، بعد از زمان رسول اکرم(صلّیاللَّهعلیهوالهوسلّم) تا امروز، هیچوقت چنین فرصتی در اختیار دعات دین نبوده است. دعوت کنندگان دین، چه زمانی چنین فرصتِ به این مغتنمی را در اختیار داشتهاند؟ فرصت عظیم و عزیزی است. ما امروز به عنوان مبلّغان دین، باید بتوانیم یک نقش کارآمد و ماندگار ایفا کنیم. خدای متعال از ما سؤال میکند و این وظیفهی ماست و باید خودمان را آماده کنیم.
امروز ملتها به احکام اسلامی نیاز دارند. امروز حتّی ملتهای غیرمسلمان، به احکام اسلامی نیاز دارند؛ چه برسد به ملتهای مسلمان. این ملتهایی که میبینید پشتشان زیر بار قدرتهای بزرگ خم شده و زجر میکشند، بهخاطر دوری از اسلام است. بیداری اسلامی، ملتها را نجات خواهد داد. به همینخاطر است که امروز هوشمندترین انسانها در کشورهای مختلف، به خط اسلام - همان راهی که قرآن به آنها نشان میدهد - رو آوردهاند؛ چون راه عزت و راه نجات است. در حال حاضر، دنیای اسلام با تمام وجود، به نقشی که ممکن است امروز معممان و روحانیون و علما و گویندگان و وعاظ و طلاب علوم دینیه و ائمهی جماعت و همهی ملبسان به لباس تبلیغ و دعوت و دین ایفا کنند، نیازمند است.
امروز دنیا در دست بیرحمترین سیاستمداران و قدرتمندان اداره میشود. امروز دنیا به دست کسانی اداره میشود که بیرحمی را با فریبکاری، غداری، تبلیغات دروغ، حتّی در مواردی ادعای معنویت، ادعای طرفداری از حقوق بشر و طرفداری از ملتها، توأم کردهاند! آن قدرت ظالمانه و جائرانه و آن تظاهر به طرفداری از انسان و انسانیت، امروز ملتهایی را اسیر کرده و دربند نگهداشته است.
امروز وضع ملت عراق را مشاهده میکنید. ملت عراق، سالهاست که متأسفانه در اثر این سیاست پلیدی که بر کشورشان حاکم بوده و هست، دچار رنجند. آنها را به جنگ با ایران کشاندند، به کارهای دشوار و برادرکشی و جنگ ناخواسته وادارشان کردند، بعد هم مسألهی تهاجم نیروهای چندملیتی را به وجود آوردند؛ امروز هم این وضع و این فشاری که مشاهده میکنید، بر این مردم مظلوم و مؤمن وارد میشود.
اسلام آنها را نجات خواهد داد. اگر ملت عراق هم امروز بخواهند نجات پیدا کنند، باید به اسلام بچسبند؛ بایستی از اسلام دفاع کنند؛ باید آنچنانی که اسلام دستور میدهد، فداکاری کنند و به سمت حاکمیت اسلام حرکت نمایند. امروز در مقابل فشاری که بر این ملت وارد میشود، همان مدعیان حقوق بشر سکوت کردهاند! برای کمترین حادثهیی سروصدا راه میاندازند؛ ولی برای حادثهیی که امروز یک ملت را زیر فشار قرار داده، سکوت میکنند! این سکوت، ناشی از همان روح زورمداری، استثمارگری، بیاعتنایی به حقوق ملتها و انسانها و همان دروغگویی است که همیشه داشتهاند.
من یک جمله در باب ملت عراق عرض بکنم. ما حقیقتاً نسبت به آنچه که بر این ملت میگذرد، غمگین و ملول و متأسفیم. از اینکه کسانی که مدعی حکومت بر عراق هستند، با ملت عراق اینطور رفتار میکنند، متأسفیم. مردم عراق را میکشند، بنابر بعضی از نقلها - که ما هنوز صحت و سقم آن را درست نمیدانیم - مردم عراق را با گازهای شیمیایی هدف قرار میدهند و خانههای آنها را بر سرشان خراب میکنند. شهرها را یکبار نیروهای چند ملیتی بمباران کردند، یک روز هم اینها بمباران میکنند!
ملت عراق، ملت مظلومی شدهاند. برای مردم عراق، امتحان بزرگی است. میان مردم عراق، برادرکشی به راه انداختهاند. این ارتشی هم که امروز در مقابل مردم قرار گرفته است، جزو همین ملت عراق است. بر ارتش عراق، تیراندازی به سمت ملت عراق حرام است.
آنچه خواهد توانست آن ملت را نجات بدهد، استقامت و توکل به خداست. به سرنوشت ملت ایران نگاه کنند و آنچه را که خدای متعال در سایهی مقاومت به این ملت داد، ببینند و آن را سرمشق قرار بدهند و همانگونه عمل کنند.
خلاصهی عرایض من به برادران عزیز این است که با بیان معارف حقهی الهیه برای مردم و انذار آنها، این ماه رمضان را آباد کنید. مردم را به تقوا و به عمل و به خداترسی سوق دهید. قیامت و عذاب الهی را برای مردم بیان بکنید. روایاتی که در این باب هست، برای مردم بخوانید. دلهای مردم را با خدا آشنا و مأنوس کنید. جهاد و مبارزه و استقامت و سازندگی کشور و دنیا و آخرت، در سایهی اتصال به خدا و آشنایی دلها با او امکانپذیر است.
امیدواریم که به برکت انفاس طیبهی آقایان محترم، ملت مسلمان و عزیز ما بتوانند معارف اسلامی و قرآنی را در این ماه رمضان و همیشه، بیش از گذشته فرا بگیرند.
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته
1) فرقان: 1
2) نوح: 1
3) مریم: 39
4) یس: 70
5) انفال: 24