news/content
پیوندهای مرتبطخبرخبر
نسخه قابل چاپ
1369/12/01

بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان‌ رهبری

بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)

اوّلاً به آقایان محترم خوشامد عرض میکنم و امیدوارم که مجلس محترم خبرگان با توجّهات حضرت ولیّ‌‌عصر (ارواحنا فداه) بتواند در همان طریق مستقیم و راه روشنی که راه انقلاب و راه اسلام است همواره پیش برود. خیلی خوشحالیم که بحمدالله‌‌ این مجلس، این بار هم تشکیل شده است از جمع قابل اعتنا و عظیمی از بزرگان، علما، نفوس طیّبه، شخصیّت‌‌های علمی و انقلابی، چهره‌‌های موجّه و شخصیّت‌‌های مؤثّر در حرکت عمومی ملّت ایران. با این‌‌چنین مجموعه‌‌ای از شخصیّت‌‌ها، جا دارد اگر نظام جمهوری اسلامی احساس اطمینان کند و سرنوشت اسلامی خودش را سرنوشت تضمین‌‌شده‌‌ای محسوب بدارد. چیز مهمّی که در قانون اساسی پیش‌‌بینی شد و بحمدالله‌‌ در طول مدّت دوازده سال گذشته پشتوانه‌‌ای برای اعتماد و اطمینان مردم محسوب شد ــ یعنی همین مجلس محترم خبرگان ــ امروز هم یک تضمینی و یک نقطه‌‌ی اتّکائی است برای مردم ایران نسبت به ثبات نظام اسلامی و بخصوص با توجّه به اینکه در انتخاباتِ آزاد و انتخابات عمومی‌‌ای، مردم با شوق و رغبت شرکت کردند و چهره‌‌هایی را که می‌‌شناختند، به آنها اعتماد داشتند، سوابق حسنه‌‌ای از آنها در یاد داشتند، انتخاب کردند و این مجلس بحمدالله‌‌ فراهم آمد.

آنچه بنده در این جمع، مغتنم میشمارم که عرض بکنم ــ که همه‌‌ی آقایانی که تشریف دارید، غیر از این خصوصیّتِ عضویّت در این مجلس، یا از ائمّه‌‌ی محترم جمعه هستید، یا از علمای معروف و چهره‌‌های موجّه اقطار(۲) کشور هستید و اراده‌‌ی شما و توجّه شما بر روی مردم دارای تأثیر است ــ و آنچه به ‌‌نظر بنده امروز وظیفه‌‌ای است برای همه، بخصوص برای چهره‌‌های موجّه و علما و روحانیّون و شخصیّت‌‌های علمی، سه نکته است و این سه نکته در شرایط فعلی باید مورد نهایت اهتمام واقع بشود و همه‌‌ی برنامه‌‌ها و همه‌‌ی گفته‌‌ها و اظهارات، با توجّه به این سه نکته شکل بگیرد؛ غفلت از این سه نکته، امروز حقیقتاً جایز نیست.

نکته‌‌ی اوّل همین مسئله‌‌ی وحدت عمومی مردم است. چه کسی از علمای موجّه و زبانهای ناطق و گویا، اولیٰ‌‌تر به اینکه مردم را صمیمانه به سمت وحدت و استحکام ــ همین یکپارچگی‌‌ای که بحمدالله‌‌ هست ــ دعوت کند؟ بخصوص ائمّه‌‌ی محترم جمعه و شخصیّت‌‌هایی که مقام رسمی و جایگاه شناخته‌‌شده‌‌ای در جامعه‌‌ی اسلامی دارا هستند. نباید هیچ ‌‌کدام از مسئولان نظام اجازه بدهیم که در یکپارچگی ملّت، دستهایی یا از روی عناد و غرض و یا از روی جهالت، تفرقه ایجاد کنند و مردم را به دسته‌‌جات تقسیم بکنند، اهواء مردم را با یکدیگر متقابل و متضاد بکنند. این راه‌‌هایی دارد؛ همیشه این مقصود با تشر زدن و دعوا کردن و تهدید کردن حاصل نمیشود؛ بیشتر با محبّت کردن، جلب قلوب و جذب باید این مقصود را عملی کرد. وقتی نگرشهای متفاوتی وجود دارد، اگر ما وحدت را به ‌‌عنوان یک اصل، جزو عالی‌‌ترین اصول خودمان دانستیم و از ضرورتهای بالا دانستیم، طبیعی است که یک مقداری باید هر طرفی تنازل بکند؛ بدون تنازل امکان ندارد که این مقصود حاصل بشود. هیچ‌‌ کس نباید توقّع داشته باشد که اگر کسی طرف مقابل او است، بکلّی از فکر و عقیده و سلیقه و خواست و اگر خدای‌‌ نکرده هوائی هست، از هوای خود صرف‌‌ نظر بکند و دربست تسلیم بشود؛ این نشدنی است. اگر ما بخواهیم التیام(۳) ایجاد کنیم، جمع ایجاد کنیم، از تفرّق و ضررهای تفرّق پرهیز کنیم، در مواردی احتیاج به تنازل هست؛ و این وظیفه است. و بنده با اینکه امام راحل عظیم‌‌الشّأن‌‌مان (رضوان الله‌‌ علیه) در طول مدّت حیات بابرکتشان همیشه ماها را دعوت کردند به وحدت، احساس میکنم امروز اگر آن بزرگوار تشریف میداشتند، بیش از همیشه ما را دعوت میکردند به وحدت. شرایط مهمّی است، شرایط حسّاسی است، بحمدالله‌‌ بسیاری از خطرها از سر جمهوری اسلامی رفع شده، خیلی از مراحل سخت را جمهوری اسلامی گذرانده، امّا در همین مرحله‌‌ای که ما الان قرار داریم که مرحله‌‌ی استنتاج از جهادها و تلاشهای گذشته است، این لازم و ضروری است؛ و خدای نکرده اگر وحدتی که وجود دارد، از بین برود یا خدشه‌‌دار بشود یا متزلزل بشود و نقار(۴) و نفاقی به وجود بیاید، ممکن است بسیاری از زحماتی که کشیده شده به هدر برود.

نکته‌‌ی دوّم که از لحاظ اهمّیّت کمتر از نقطه‌‌ی اوّل نیست، این است که همه وظیفه دارند مسئولان کشور را، آن کسانی که خودشان را وقف کردند برای کار این کشور و ملّت، آمدند وسط گود، از راحتی‌‌شان، از بسیاری از التذاذات شخصی‌‌شان صرف ‌‌نظر کردند برای تکلیفشان؛ بخصوص مسئولین اجرائی کشور و شخص رئیس‌‌جمهور(۵) محترممان، حمایت کنند و پشتیبانی کنند؛ بی‌‌قیدوشرط. معنای حمایت این نیست که هیچ‌‌ کس کمترین اعتراضی به اینها نداشته باشد یا احیاناً یک وقتی اعتراضی را هم بر زبان نیاورد؛ نه، دوست انسان، رفیق انسان، عزیز انسان، انسان از او با همه‌‌ی وجود حمایت هم میکند، گاهی جان خودش را سپر بلای او قرار میدهد امّا یک وقتی هم به او تذکّری میدهد، نکته‌‌ای را میگوید؛ تذکّر دادن و گفتن، به معنای عدم حمایت نیست. حمایت یک مفهوم روشنی دارد؛ همه میفهمند مقصود چیست: نباید دولت را و مسئولین دیگر را تنها گذاشت. امروز انگیزه‌‌هایی وجود دارد برای دشمنان ــ دشمنان اساسی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ــ که طبق آن انگیزه‌‌ها، باید بین مسئولان کشور و مردم فاصله ایجاد کنند و آن محبّتی را که همیشه بین مسئولین و مردم بوده، بتدریج به سردی بدل کنند؛ نباید گذاشت چنین چیزی اتّفاق بیفتد. امروز حمله کردن به مسئولین، متّهم کردن مسئولین، قضاوت خلاف واقع کردن نسبت به مسئولین، مردم را نسبت به مسئولین دل‌‌چرکین کردن، خیانت و قطعاً خلاف وظیفه است. دولت و رئیس‌‌جمهور، بیش از دیگر مسئولین احتیاج دارند به این حمایت و کمک و وصل قلبی و عاطفی با مردم؛ مسئولین قضائی کشور هم همین‌‌طور هستند؛ مجلس شورای اسلامی هم که مرکز قانونگذاری است و منتخب مردم است و محلّ امید مردم است، همین‌‌طور؛ نباید مردم از مجلس ناامید بشوند، نباید مردم از قوّه‌‌ی قضائیّه ناامید بشوند. انتقاد و اعتراض به حدّی نباید برسد که چهره‌‌ی اینها در چشم مردم، چهره‌‌ی مخدوشی بشود. این ‌‌هم نکته‌‌ی دوّم که خلاصه میشود در پشتیبانی عمومی و حفظ عُلقه و وصل و ربط بین مردم و مسئولین که تاکنون بحمدالله‌‌ بوده، بعد از این ‌‌هم باید باشد. و این تکلیف است، وظیفه است و خلاف آن، خلاف وظیفه است.

نکته‌‌ی سوّمی که از این دو نکته قطعاً مهم‌‌تر است، این است که انقلاب به صورت کامل آن ‌‌وقتی تحقّق پیدا میکند که آحاد مردم حقیقتاً تبدیل بشوند به مردم مسلمان و مؤمن. بخشی از اسلام در عمل مردم است که نظام کلّی اجتماعی و حرکت عمومی مردم را تصویر میکند، ترسیم میکند و آنها را حرکت میدهد؛ بخشی از آن، عقاید و کیفیّات روحی و عمل شخصی مردم است. اگر انقلاب عظیم ما و نظام جمهوری اسلامی با همه‌‌ی امکانات مادّی و معنوی‌‌اش نتواند دلهای مردم را و خلقیّات مردم را و حقیقت وجود آنها را متبدّل کند از آنچه معلول تربیتهای غلط دیرین به مردم مسلمان است، قطعاً موفّق نشده و «انقلاب» واقع نشده. انقلاب، انقلابِ در مردم است؛ انقلابِ مناسبات اجتماعی و اقتصادی، فرع بر انقلاب مردم است؛ تا مردم منقلب نشوند، آن انقلاب اقتصادی و تغییر و تبدیل مناسبات اجتماعی و اقتصادی و سیاسی هم اصلاً تحقّق پیدا نمیکند. مردم یک انقلاب روحی، در اوّل کار بحمدالله پیدا کردند که حرکت بسیار مهمّی بود، نتیجه‌‌اش شد همین که می‌‌بینیم. اگر آنچه واقع شد ادامه پیدا نکند و تعمیق نشود و تعمیم پیدا نکند و نسلی که رو به وجود است و نسلهای بعدی را فرانگیرد و خدای نکرده اسم، اسلام باشد و جمهوری اسلامی باشد و حاکمیّت منادیان اسلام باشد، امّا واقع قضیّه و متن زندگی مردم چیز دیگری باشد، در آن صورت، این انقلاب قطعاً موفّق نبوده و نیست؛ که پناه میبریم به خدا از اینکه چنین چیزی پیش بیاید و نباید بگذاریم.

و دشمن دارد روی این نقطه کار میکند. تمام دستگاه‌‌ها، تمام افراد، بخصوص علمای اَعلام و روحانیّون، بر روی تربیت نفوس مردم و تحقّق انقلاب قلبی و اخلاقی نسبت به مردم ــ بخصوص نسبت به جوانها ــ بایستی تلاش کنند. البتّه دوران جنگ و شرایط خاصّ آن روزها، برای یک عدّه‌‌ای از جوانهای این مملکت، یک انقلاب معنوی و حقیقی به وجود آورد. این وصیّت‌‌نامه‌‌های شهدا که امام توصیه میکردند [بخوانید]، به ‌‌خاطر این است که هر کدام این وصیّت‌‌نامه‌‌ها نمایشگر انقلاب یک نفر آدم است. هر کدام از این وصیّت‌‌نامه‌‌ها را و خاطرات این جوانها را که انسان میخواند، تصویری از انقلابِ یک نفر آدم را در آن میبیند و خود آن منقلب‌‌کننده و درس‌‌دهنده است. ما باید این حالت را تعمیم بدهیم، و این ممکن است؛ اگر به‌‌ طور صد درصد نسبت به همه‌‌ی افراد هم ممکن نباشد، نسبت به اکثریّت مردم ممکن است. شرط اوّلش هم این است که در خود گویندگان و دعات(۶) به این هدف، انقلابی به وجود بیاید و خلقیّاتشان، اخلاقشان، معنویّتشان، ذکرشان، توجّهشان، وصلشان به خدا، توکّلشان به خدا، اعتمادشان به خدا و رابطه‌‌ی معنوی‌‌شان با خدا تقویت بشود. ما اوّل هم از خودمان باید شروع کنیم؛ واقعاً اگر در هر کدام ما، خدای نکرده نقصی، کمبودی، خللی از این رهگذر باشد، روی مردم تأثیر بد خواهد گذاشت. این ‌‌هم نکته‌‌ی سوّم است که همه در نوشتن، در گفتن، در عمل کردن، در بالا کشیدن شخصیّت‌‌ها یا نزدیک کردن افراد یا دور کردن افراد، باید این نکته‌‌ی اخیر را در نظر داشته باشیم.

نکته‌‌ی آخری که میخواهم عرض بکنم این است: عدّه‌‌ای از آقایان محترم در انتخابات خبرگان به ‌‌نحوی شرکت نکردند یا موفّق نشدند یا به ‌‌هر حال حوادثی پیش آمد که ذهنها مسبوق است.(۷) بایستی عرض بکنیم که کسانی که نیامدند به مجلس خبرگان، شخصیّت آنها محفوظ است؛ این نشانه‌‌ی عدم صلاحیّت آنها نیست. بعضی از آن شخصیّت‌‌ها، صلاحیّتهای بسیار والا و بالایی هم دارند و ما به آنها ارادت داریم؛ بعضی‌‌شان را به صدق و صفا و جهاد فی‌‌سبیل‌‌الله‌‌ و صفای نسبت به انقلاب، سالها و در مراحل گوناگون شناخته‌‌ایم، خیلی‌‌ها شناخته‌‌اند. و اگر کسانی در میان جمع ما نیستند ــ چه آن برادرانی که در دوره‌‌ی قبل بودند، و چه کسانی که نبودند و صحبت بود و بنا بود وارد بشوند و امروز نیستند ــ این نبودن، نبایستی برای آن آقایان نقیصه‌‌ای محسوب بشود. شأن افراد و شخصیّت افراد و قدر معنوی افراد محفوظ است و خدای متعال به آن واقف و دانا است.

امیدواریم که خداوند ما را هدایت کند و آنچه را وظیفه‌‌ی ما است به ما بنمایاند و ما را بر انجام آن وظایف ــ هر کداممان را در هر جا که هستیم و هر مسئولیّتی که داریم ــ موفّق بکند. بنده مجدّداً به آقایان محترم خوشامد عرض میکنم، مخصوصاً آقایانی که از راه‌‌های دور و شهرستان‌‌ها تشریف آوردند؛ و تشکّر میکنم از اینکه لطف کردید و اینجا تشریف آوردید.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته


در ابتدای این دیدار ــ که در پایان اجلاس یک‌‌‌روزه‌‌‌ی دوّمین دوره‌‌‌ی مجلس خبرگان رهبری برگزار شد ــ آیت‌‌‌‌الله‌‌‌‌ علی مشکینی (رئیس مجلس خبرگان) مطالبی بیان کرد.
مناطق
سازگاری
کینه، ستیزه
حجّت‌‌‌‌الاسلام ‌‌‌‌والمسلمین اکبر هاشمی‌‌‌رفسنجانی
دعوت‌‌‌‌کنندگان
ر.ک: بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم (۱۳۶۹/۶/۲۱)، پی‌‌‌نوشت شماره‌‌‌ی ۱۱
 

آخرین‌ها
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی