1392/06/07
۶ اولویت کاری دولت یازدهم در حوزه فرهنگ
تکمیل واجرای طرح مهندسی فرهنگی و پیوستهای فرهنگی
یک نقشهی مهندسی فرهنگی لازم است. ما وضع فرهنگی مطلوب کشور را تصویر کنیم و اجزاء متشکل آن را در مقابل خودمان ترسیم کنیم، بعد ببینیم کجاها اولویت دارد، کجاها احتیاج به مراقبت بیشتر دارد؛ به آنجاهائی که در این مدت مغفولعنه باقی مانده، برسیم و مسئله را دنبال کنیم؛ یک جاهائی سرمایهگذاری بیشتری لازم دارد، به اینها توجه کنیم. این، مهندسی فرهنگی است؛ که خب، کار سختی است؛ از نقشهی جامع علمی سختتر است. به همین دلیل هم که کار سختتری است، کمتر پیش رفته. ۱۳۹۰/۰۳/۲۳ تکمیل و اجرای طرح مهندسی فرهنگی کشور و تهیه پیوست فرهنگی برای طرحهای مهم. ۱۳۸۷/۱۰/۲۱ بهبود فرهنگ کار در زمینهی اقتصاد فعالیتهای زیادی شده، باارزش هم هست؛ اما مسئلهی اشتغال حلنشده است، مسئلهی تورم حلنشده است، مسئلهی فرهنگ کار حلنشده است، مسئلهی ساعات مفید کار حلنشده است. فرهنگ کار باید در کشور یک جوری باشد که مردم کار را عبادت بدانند؛ هر یک ساعت کار را با شوق بیفزایند در مدت و مقدار کاری که انجام میدهند. باید کار کرد. با بیکاری و بیمیلی به کار و تنبلی و وادادگی، کشور پیش نخواهد رفت. ۱۳۹۰/۰۵/۱۶ چرا فرهنگ کار جمعی در جامعهی ما ضعیف است؟ این یک آسیب است. با اینکه کار جمعی را غربیها به اسم خودشان ثبت کردهاند، اما اسلام خیلی قبل از اینها گفته است: «تعاونوا علی البرّ و التّقوی»، یا: «و اعتصموا بحبل اللّه جمیعا». یعنی حتّی اعتصام به حبلاللّه هم باید دستهجمعی باشد؛ «و لا تفرّقوا». .. بعضیها با داشتن توان کار، از کار میگریزند؛ علت کارگریزی چیست؟... وجدان کاری در جامعه چقدر وجود دارد؟ انضباط اجتماعی در جامعه چقدر وجود دارد؟ محکمکاری در تولید چقدر وجود دارد؟ تولید کیفی در بخشهای مختلف، چقدر مورد توجه و اهتمام است؟ چرا برخی از حرفهای خوب، نظرهای خوب، ایدههای خوب، در حد رؤیا و حرف باقی میماند؟ که دیدید اشاره کردند. چرا به ما میگویند که ساعات مفید کار در دستگاههای اداری ما کم است؟ هشت ساعت کار باید به قدر هشت ساعت فایده داشته باشد؛ چرا به قدر یک ساعت یا نیم ساعت یا دو ساعت؟ مشکل کجاست؟ ۱۳۹۱/۰۷/۲۳ بهبود فرهنگ مصرف این قضیهی اسراف و زیادهروی، قضیهی مهمی در کشور است. خب، حالا چگونه باید جلوی اسراف را گرفت؟ فرهنگسازی هم لازم است، اقدام عملی هم لازم است. فرهنگسازیاش بیشتر به عهدهی رسانههاست. واقعاً در این زمینه، هم صدا و سیما در درجهی اول و بیش از همه مسئولیت دارد، هم دستگاههای دیگر مسئولیت دارند. باید فرهنگسازی کنید. ما یک ملت مسلمانِ علاقهمند به مفاهیم اسلامی هستیم، اینقدر در اسلام اسراف منع شده، و ما متأسفانه در زندگیمان اهل اسرافیم! ۱۳۹۱/۰۶/۰۲ ما امروز متأسفانه دچار اسراف و مصرفزدگی هستیم. من بارها این را عرض کردهام، باز هم عرض میکنم؛ این خطر است در راه ما. مصرفزدگی را باید کم کنیم، حرص به متاع و کالای دنیا را باید کم کنیم. تا یک شایعهای درست میشود که فلان چیز کم است، مردم هجوم میآورند برای اینکه بیشتر آن را جمع کنند، که نبادا دچار کمبود آن شوند؛ در حالی که آن شیء ممکن است جزو چیزهای لازم زندگی هم نباشد. خب، اگر آن جنس کم هم نیست، همین هجوم مردم آن را کم میکند. ما به این مسئله توجه نمیکنیم. این یکی از ضعفهای ماست؛ ما این ضعف را باید برطرف کنیم. ۱۳۹۰/۱۱/۱۴ فرهنگسازی برای مصرف کالاهای ساخت داخل، نیازمند تفکر، مطالعه، نگاه عمیق، برنامهریزی و در نظر گرفتن ابعاد روانشناختی اجتماعی این موضوع است که صدا و سیما و دیگر دستگاههای تبلیغاتی باید در این خصوص اهتمام جدی داشته باشند. ۱۳۹۱/۰۱/۱۵ تقویت فرهنگ قرآنی بحمدالله امروز جامعهی ما با قرآن مأنوس شدهاند. البته ما به این قانع نیستیم؛ ما معتقدیم همهی آحاد جامعه باید با قرآن ارتباط برقرار کنند، بتوانند قرآن را بخوانند، بتوانند قرآن را بفهمند، بتوانند در قرآن تدبر کنند. آنچه که ما را به حقایق نورانی میرساند، تدبر در قرآن است؛ و این حفظ قرآن که بحمدالله امروز در بین شما جوانها، در بین جوانهای کشور، در سرتاسر کشور رواج پیدا کرده است، یک مقدمهی خوبی است برای تدبر. یعنی حفظ و تکرار و انس با آیات کریمهی قرآن و پیدرپی آیات الهی را مورد توجه قرار دادن، موجب میشود که انسان بتواند در قرآن تدبر کند. ۱۳۹۲/۰۴/۱۹ توسعه فرهنگ و معارف اسلامی و یادگیری قرآن(روخوانی، روان خوانی و مفاهیم) و تقویت انس دانش آموزان با قرآن و سیره پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و اهل بیت(علیهم السلام) و گسترش فرهنگ اقامه نماز. ۱۳۹۲/۰۲/۱۰ در دوران جمهوری اسلامی و حاکمیت اسلام، یکی از برنامههای اصلی برای مسئولین کشور، ترویج قرآن است؛ تلاوت قرآن، انس با قرآن، فهم قرآن، حفظ قرآن، جزو برنامههاست. ۱۳۹۱/۰۴/۰۴ ما حافظ قرآن کم داریم. من قبلاً گفتم که در کشور ما حداقل باید یک میلیون نفر حافظ قرآن باشند - حالا یک میلیون که عدد کمی است نسبت به این جمعیتی که ما داریم - اما حالا چون دوستان الحمدللَّه یک مقدماتی فراهم کردهاند، کارهائی را مشغول شدهاند و دارند برنامههائی را فراهم میکنند برای اینکه انشاءاللَّه حفظ راه بیفتد، ما هم امیدمان بیشتر شده و به جای یک میلیون، میگوئیم انشاءاللَّه ما باید ده میلیون نفر حافظ قرآن داشته باشیم. ۱۳۹۰/۰۵/۱۱ افزایش سرانه مطالعه و تیراژ کتاب ما در کشورمان، در جامعهی خودمان، از واقعیتی که در این زمینه وجود دارد، راضی نیستیم. بله، درست است؛ امروز حجم کتابهائی که تولید میشود، با گذشته خیلی تفاوت کرده است؛ گاهی چند برابر کتاب منتشر می شود، یا تیراژ کتابها بالا میرود؛ لیکن این کافی نیست؛ اینها برای کشور ما خیلی کم است. باید جوری بشود که در سبد کالای مصرفی خانوادهها، کتاب یک سهم قابل قبولی پیدا کند و کتاب را بخرند برای خواندن، نه برای تزئین اتاق کتابخانه و نشان دادن به این و آن. من از این اجتماعی که امروز هست، میخواهم این استفاده را بکنم که یک تجدید مطلعی بشود در مسئلهی کتاب و کتابخوانی و کتاب خوب و کتاب مفید و کتاب سالم؛ یک حرکتی را همهی مسئولان در کشور آغاز کنند؛ از آنهائی که برنامهریزی میکنند، تا آنهائی که تولید میکنند، تا آنهائی که تبلیغ میکنند، تا مخاطبان کتاب، جوانها و غیر جوانها که کتاب را میخوانند، یک نگاه جدیدی داشته باشیم. تیراژهای هزار و دو هزار و سه هزار و اینها شایستهی کشورِ هفتاد و پنج میلیونی ما با این همه جوان، با این همه انگیزه نیست؛ باید تیراژها خیلی بالاتر باشد. حالا در بعضی از موارد خوشبختانه انسان میبیند دفعات چاپ کتابها خیلی بالاست؛ لیکن در عین حال در مجموع که نگاه میکنیم، نه، راضی کننده نیست، قانع کننده نیست؛ باید یک حرکتی آغاز شود. من، هم تشکر میکنم از مجموعهی مسئولان امر کتاب، و هم خواهش میکنم که به مسئلهی کتاب به شکل جدیتری نگاه شود. کاری کنیم که کتابخوانی یک امر رائج بشود و کتاب از دست جوان ما نیفتد. این که گفته میشود در شبانهروز سرانهی مطالعهی کتاب فلان مقدار است، اینها آمارهای راضی کنندهای نیست؛ خیلی بیشتر از این باید باشد. هیچ وقت انسان از کتاب مستغنی نیست. ۱۳۹۰/۰۴/۲۹ مقابله با اباحیگری و بیبندوباری اخلاقی آن بخش دوّم (گفتمان غرب درباره زن) که زن را وسیلهای برای التذاذ جنسی مرد قرار میدهد - نه التذاذ معنوی و روحی، نه التذاذ علمی؛ ممکن است دو نفر بنشینند، یکی لذّت ببرد از خوشصحبتی یکی، از معلومات کسی؛ نخیر، این مطرح نیست - برای اینکه مرد به راحتی بتواند التذاذ ببرد از مسائل جنسی زن، این مثل یک سِیلی وارد کشورهای بیدفاع و بیحفاظ اسلامی شد از طرف غرب؛ کشور ما هم همینجور. .. این را نبایستی دستِکم گرفت، بایستی این را بهجّد اهمّیّت داد. در همین مباحثی که خانمها اشاره کردید که دارید کار میکنید، این مسئلهی جاذبهی جنسی و خطر جاذبهی جنسی برای زن و برای مرد و برای جامعه و برای خانواده، این را به نظر من خیلی بایستی جدّی گرفت. ۱۳۹۲/۰۲/۲۱ این، دو تا نقطهی اصلی است؛ دین و مردم. لذا دشمن هم همینها را آماج حملات خود قرار داده است؛ دین را یک جور، وفاداری و اعتقاد مردم را یک جور... این مسئله از ماجرای سلمان رشدی آغاز شد تا فیلمهای ضد اسلام هالیوودی، تا کاریکاتورها، تا قرآنسوزی، تا حوادث گوناگونی که علیه اسلام در این گوشه و آن گوشه اتفاق افتاد، برای اینکه ایمان مردم را به اسلام و مقدسات اسلامی کم کنند. در داخل کشور، از طرق مختلف، پایههای ایمان مردم، بخصوص نسل جوان را متزلزل کنند؛ از اشاعهی بیبندوباری و اباحیگری، تا ترویج عرفانهای کاذب - جنس بدلی عرفان حقیقی - تا ترویج بهائیت، تا ترویج شبکهی کلیساهای خانگی؛ اینها کارهائی است که امروز با مطالعه و تدبیر و پیشبینی دشمنان اسلام دارد انجام میگیرد؛ هدفش هم این است که دین را در جامعه ضعیف کند. ۱۳۸۹/۰۷/۲۷
برچسبها: اصلاح الگوی مصرف؛ مهندسی فرهنگی؛ فساد؛ انس با قرآن؛ اتقان کاری؛ تربیت قرآنی؛ فرهنگسازی؛ فرهنگ کار؛ فرهنگ کتابخوانی؛ اباحیگری؛ ولخرجی؛
در این
رابطه بخوانید :
برگزیدهها
آخرینها
|