1368/04/06
بیانات در دیدار جمعى از بسیجیان سراسر کشور
بسم الله الرّحمن الرّحیم (۱)
بنده هم متقابلاً این مصیبت بزرگ و جانسوز را به شما برادران و خواهران و عزیزان بسیجى و فرزندان امام امّت تسلیت عرض میکنم.
این حرف درستى است که بسیجِ بیست میلیونىِ پُرشورِ بااخلاصِ کشورِ ما پدر مهربانى را از دست داد. حقیقتاً رابطهی بین شماها و آن قلب منوّر و پُرعطوفت مثل رابطهی پدر و فرزندى بود. شاید هیچوقت اتّفاق نمیافتاد که در حضور آن بزرگوار صحبتِ بسیج بشود -از فداکاریهاى بسیج، از حضورشان در میدان جنگ، از شیرینکاریهایى که مخصوص شما جوانان مؤمن و بااخلاص در صحنههاى انقلاب و نبرد بود- مگر اینکه آن بزرگوار با رقّت و با عطوفت، از بسیج و از این حرکت پُرشورِ مردم یاد میکردند؛ و ما در این زمینه شاهد چیزهایى بودیم که مواردى در ذهنم هست. گاهى اظهارات مردمى که در شمار این بسیجیان عظیم و انبوه ملّت بودند، خدمت امام [مطرح] میشد و چه عکسالعمل پدرانه و محبّتآمیزى از آن بزرگوار دیده میشد.خب، حالا ما آن پدر عزیز و عظیمالشّأن را نداریم؛ این یک واقعیّت تلخ است؛ امّا وصیّت او به ما چه بود؟ ما که معتقدیم روح مؤمنین آزاد است و بینا است و بر امور این دنیاى مادّى مسلّط است، شاید بشود با اطمینان گفت که همین حالا روح مقدّس امام ناظر بر احوال جامعهی ما و متوجّه فرزندان خودش است. این ملّت فرزندان او بودند. آن بزرگوار از ما، از فرزندانش، از امّتش چه چیزى را توقّع دارد؟ این آن نکتهی اصلى است. عزادارى لازم است؛ اصلاً دست خودمان نیست. مگر میتوانیم بر این مصیبت نگرییم؟ مگر میتوانیم احساسات جوشان خودمان را نسبت به آن عزیز یگانه سرپوش بگذاریم؟ اینها به جاى خود محفوظ، امّا اصل قضیّه راه او و وصیّت او است. اگر او زنده بود، امروز از ما چه میخواست؟ این مهم است.
شما از مرد و زن، از هر جاى کشور، در هر سنّى -چون بسیج از نوجوان سیزده چهارده ساله تا پیرمرد نودساله را شامل میشود؛ بدنهی ملّت، همان بسیج است؛ زبدهی ملّت، بسیج است- از هر قشرى، در هر نقطهاى از کشور هستید، دائم با خودتان حدیث نفْس کنید، از خودتان بپرسید که امام از من چه میخواهد و آیا من آنچه را آن عزیز و محبوب از من میخواهد و توقّع دارد، انجام میدهم یا نه؟ این آن خطّ مستقیم است که ما را تا هدفها و آرمانهاى امام عظیمالشّأنمان هدایت خواهد کرد.امام از بسیج، آمادگى را میخواست؛ حضور دائمى. بسیج پشتوانهی اصلى انقلاب است. نیروهاى مسلّح ما -چه ارتش و چه سپاه- بحمدالله نیروهاى مسلّح خوبى هستند، هر کدام یک محسّناتى دارند که اگر ما در دنیا بین نیروهاى مسلّح نگاه کنیم، بینناوبینالله این محسّنات را در هیچ نیروى مسلّح دیگرى نمیبینیم. سپاه، آن نیروى انقلابىِ پُرشورِ آزمایشدادهی تجربهشدهاى است که ده سال در میدانهاى نبرد، جمهورى اسلامى را سربلند کرد و خودْ میوهی درخت انقلاب بود و هست؛ یعنى جَستى (۲) است که اصلاً از ریشهی انقلاب به وجود آمده. ارتش، یک ارتش منظّمِ کارآمدى است که علیرغم سرمایهگذاریهاى دشمن، یکجا و یکسره در مشت انقلاب و در خدمت انقلاب قرار گرفت؛ بازوى نیرومندى شد؛ غیر از اینکه در میدان جنگ ده سال حضور داشت، چقدر خدمات داد؛ آموزش داد، پشتیبانى کرد، سلاح داد، زمینههاى باارزشى را فراهم کرد. امروز هم یک نیروى بسیار کارآمد، مؤمن، مخلص و ذخیرهاى براى انقلاب است؛ در این هیچ شکّى نیست. پس نیروهاى مسلّح ما، الحمدلله خیلى خوبند.
امّا من عرض میکنم، آن چیزى که انقلاب ما -با داعیههاى بزرگى که دارد- به آن تکیه میکند، نیروى بسیج است. اگر ما نیروهاى بسیج را -یعنى نیروهاى مردمى را- جدا کنیم، ارتش و سپاه، آن عاملى که بتوانند انقلاب را در ابعاد جهانیاش پشتیبانى کنند، نیستند؛ بسیج، این [عامل] است. محور، براى دفاع از انقلاب، همین آحاد عظیم میلیونى بسیجند. این را ما بایستى همواره به یاد داشته باشیم. خب، بسیج کجا است؟ بسیج در زندگى معمولى، جزئى است از تودههاى میلیونى مردم؛ امّا سازماندهى خودش را باید داشته باشد، آموزش لازم را باید داشته باشد و باید بازآموزى هم بکند. یعنى به یک بار آموزشى که دو ماه یا کمتر یا بیشتر، بسیجى دید، نباید اکتفا بشود. این آموزش بایستى تکرار بشود.یک بسیجى هر جا که مشغول کار است -اگر در مدرسه است، اگر در دانشگاه است، اگر در حوزهی علمیّه است، اگر در کارخانه است، اگر در مزرعه است، اگر در فلان اداره است؛ فرق نمیکند- باید بداند که جزو ارتش عظیمِ مردمىِ انقلابى است و به آن افتخار بکند. در هر مجموعهاى، افرادى که عضو بسیجند، از جهت خدمت به انقلاب، از دیگران برتر و مقدّمترند. همه باید افتخار کنند که جزو بسیجند. این یک چیز طبیعى است؛ چون بسیج یعنى آن کسى که اعلام میکند هرگاه خطرى انقلاب را تهدید کند، سینهی من سپر انقلاب خواهد شد. این معناى بسیج است. هر کس آماده است بسمالله؛ و هر کس وارد شد، او باارزشترین افراد جامعه است و باید افتخار کند. من هم افتخار میکنم که یک بسیجى باشم؛ بهعنوان یک بسیجى در هر جایى که انقلاب لازم دارد، حاضر باشم. همه باید افتخار بکنیم؛ چون این اساسیترین کارِ انقلاب است.
حفظ موجودیّت انقلاب کارِ اوّل ما است. وقتى میگوییم انقلاب، تجسّم انقلاب در کشور ما، همین نظام جمهورى اسلامى است. لذا امام مکرّر میفرمودند که حفظ نظام واجبترین فرایض است. (۳) درست است؟ این همان چیزى است که گفتیم یادمان بیاید که امام از ما چه میخواستند: حفظ نظام. انقلاب، جداى از نظام جمهورى اسلامى نیست. نباید کسى خیال کند ما یک نظام جمهورى اسلامى داریم و یک انقلاب و اینها از هم جدا هستند؛ ابداً. تجسّم انقلاب، همین نظام جمهورى اسلامى است؛ همین چیزى است که یک روز همهی گردنکلفتها و قلدرهاى دنیا علیه آن دست به دست هم داده بودند؛ امروز هم هنوز دلشان صاف نیست و به این زودیها صاف هم نخواهد شد، ارتجاع با آن مخالف است، استکبار با آن مخالف است، آمریکا مخالف است، اسرائیل مخالف است، سرمایهدارهاى بزرگ جهانى با آن مخالفند. انقلاب ما که به پیروزى رسید، معناى پیروزیاش این بود که توانست این نظام را متولّد کند، به دنیا بیاورد. پس دفاع از نظام جمهورى اسلامى، اوّلین و مقدّسترین و واجبترین فرایض ملّت ایران است و بسیجى آن کسى است که سینهاش را سپر میکند، میگوید من با جان خودم، با تن خودم، با بازوى خودم، با هر وسیلهاى که در اختیارم باشد، حاضرم دفاع بکنم؛ چون این دفاع از اسلام است، این دفاع از قرآن است و حفظ اسلام به این بستگى دارد. بسیج این است. پس آموزش بسیج بایستى مورد اهمّیّت قرار بگیرد. پشتیبانیهاى گوناگون بسیج، همینطور. از همه بالاتر، سازماندهى بسیج است. سازماندهى بسیج باید محکمترین سازماندهیها باشد که لابهلاى وضع زندگى معمولى و کار و مدرسه و دانشگاه و حوزهی علمیّه و اداره و کارخانه گم نشود، پامال نشود، و بماند.البتّه آن کسانى که در دنیا منتظرند که علیه جمهورى اسلامى -به هر بهانهاى یا حتّى بدون بهانه- حرف بزنند، از اینکه ما مردم را به آمادگى تشویق میکنیم، استنباط غلط میکنند که لابد جمهورى اسلامى میخواهد جنگطلبى کند و دنبال جنگ است؛ نه، این نیست. ما ثابت کردیم که جنگطلب نیستیم. ما به دنیا نشان دادیم که به صلح همهی منطقه، بلکه همهی عالم از صمیم دل علاقهمندیم. ما معتقدیم که در صلح و آرامش میشود به سازندگیهاى درونى و بیرونى خودمان بپردازیم. ما جنگطلب نیستیم؛ از اوّل هم نبودیم. جنگ را بر ما تحمیل کردند. منتها ما آن ملّتى هستیم که از خودمان دفاع میکنیم، خوب هم دفاع میکنیم. ما ملّتى نیستیم که عقب بنشینیم و به دشمن پشت بکنیم. ما با خطر مواجه میشویم، این را در این ده سال نشان دادیم.
الان هم علیرغم اینکه رژیم عراق و دیگران راجع به صلح حرفهاى زیادى میزنند و ما هم این حرفها را قبول میکنیم و از اینکه مذاکرات منتهى به یک صلح پایدار بشود استقبال میکنیم، [امّا] این را پوشیده نمیداریم که تا وقتى نیروهاى دشمن در خاک ما هستند، ما آن اعتماد لازم را به طرف مقابل پیدا نخواهیم کرد. این چه صلحطلبیاى است که ادّعا میکنند، درحالیکه اوّلین اقدام لازم را هنوز انجام ندادهاند. این نیروها را باید بیرون ببرند، بعد دم از صلح بزنند.
ما دفاع از انقلاب و آمادگى براى این دفاع را همیشه لازم میدانیم. یک روز نباید بر ما بگذرد که اهمّیّت آمادگى عمومى، در آن روز مغفولٌعنه واقع بشود؛ باید آمادگى را همیشه حفظ کرد. آن ملّتى که آماده نباشد و ضربه بخورد، مورد ستایش هیچ کس قرار نخواهد گرفت، مورد ترحّم هیچ کس هم قرار نمیگیرد. امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) به ما درس دادهاند، فرمودهاند: وَ مَن نامَ لَم یُنَم عَنه؛ (۴) اگر تو خوابت بُرد، بِدان که دشمنت بیدار است؛ حواست جمع باشد. لذا بسیج، با قوّت و قدرت، با نشاط، با احساس ضرورت باید کار خود و راه خود را ادامه بدهد. مخصوصاً جوانها، از هر قشرى؛ جوانهاى کارگر، جوانهاى محصّل، جوانهاى دانشجو، جوانهاى طلبه، جوانهاى کشاورز، جوانهاى کاسب و بازارى، جوانهاى همهی قشرهاى مردم بر خودشان حتم کنند که وظیفهی دفاع از انقلاب را در فصلى از جوانى بر دوش دارند و خودشان را آماده نگه دارند. البتّه مسئولین محترم بسیج، به آن سازماندهیاى که اشاره کردم باید خیلى اهمّیّت بدهند؛ اصل قضیّه سازماندهى است. در چهارچوب سازماندهى خوب، آنوقت آموزش خوب هست، پشتیبانى خوب هست، تغذیهی فکرى خوب هست.
ضمناً شما عزیزان، چه برادران و چه خواهران -چون بحمدالله در کشور ما خواهران بسیجى هم کم نیستند؛ این هم یک چیزِ بسیار برجسته است؛ زنهاى محجّبِ عفیفِ مقیّد به آداب شرع، آموزشهاى نظامى را دیدهاند، آماده هستند؛ این حقیقتاً صدر اسلام را به یاد انسان میآورد- همهی شما توجّه داشته باشید که در محیط کار و زندگى که گفتیم بسیجى ارزش دارد و احترام دارد و باید افتخار کند، اخلاق و رفتار شماها باید جورى باشد که احترام و محبّت مردم را جلب کند. نمونهی اخلاق باشید؛ متواضع باشید؛ خوش اخلاق باشید؛ مهربان باشید؛ مقیّد و مواظبِ رعایت مقرّرات باشید. یعنى این فکر غلط از ذهنهاى دیگران باید بیرون برود که خیال میکنند بسیجى آن کسى است که مقرّرات را رعایت نمیکند؛ نخیر، درست بعکس. آن کسى بسیجیتر است که مقرّرات را بیشتر رعایت میکند؛ چرا؟ براى خاطر اینکه فرض این است که بسیجى آن کسى است که براى نظام، بیشتر از همه میخواهد دل بسوزاند؛ و مقرّرات، لوازم قطعىِ ادارهی درست نظام هستند. پس در محیط کار، در محیط زندگى، رعایت اخلاق و رعایت مقرّرات و رعایت نظم و انضباط را حتماً با دقّت بکنید و بدانید که وجود شماها براى انقلاب، یک ذخیرهی تمامنشدنى است و تا وقتیکه انقلاب اسلامى و نظام جمهورى اسلامى متّکى به این احساسات و این ایمانها و این اخلاصها است -که انشاءالله همیشه هم این اتّکاء را خواهد داشت- هیچ دشمنى در هیچ سطحى قادر به ضربه زدن به انقلاب و نظام جمهورى اسلامى نخواهد بود.خداوند انشاءالله شماها را حفظ کند و تأیید کند و حمایت کند. انشاءالله دست لطف الهى همیشه روى سر شماها باشد و دلهایتان را به خودش نزدیک کند و توفیق اطاعت و بندگى خود را به شما عنایت کند.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
۱) این دیدار بهمناسبت ارتحال حضرت امام خمینى (قدّس سرّه الشّریف) و انتخاب حضرت آیتالله خامنهای به رهبرى انقلاب اسلامى صورت پذیرفت. بسیج روحانیّون، بسیج دانشجویان، بسیج دانشآموزان، بسیج اصناف، بسیج خواهران، بسیج عشایر، بسیج کارگران و بسیج کارمندان به همراه فرماندهان پایگاههاى مقاومت بسیج و فرماندهان بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامى در این دیدار حضور داشتند. در ابتداى این دیدار، حجّتالاسلام محمّدعلى رحمانى (مسئول واحد بسیج مستضعفین سپاه پاسداران انقلاب اسلامى) مطالبى بیان کرد.
۲) ریشهجوش، جوانهاى که روى ریشهى درختها و درختچهها میرویَد
۳) از جمله، صحیفهى امام، ج ۱۱، ص ۴۹۴؛ سخنرانى در جمع پرسنل نیروى هوایى (۱۳۵۸/۱٠/۹)؛ «حفظ نظام، یکى از واجبات شرعیّه و عقلیّه است که نظام باید محفوظ باشد.»
۴) نهجالبلاغه، نامهى ۶۲