![]()
1370/07/03
بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت گرامیداشت هفتهى دفاع مقدّس
بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)
بنده هم متقابلاً میلاد مسعود رسول اکرم و منجى بشر، و امام صادق، رئیس مذهب و معلّم تاریخ را به همهى مسلمین عالم بخصوص ملّت عزیز ایران و به شما برادران و خواهران تبریک عرض میکنم و به همهى شما بخصوص عزیزانى که از راه دور تشریف آوردهاند خوشامد میگویم. در ایّام هفتهى دفاع مقدّس که یادآور فصل مهمّى از زندگى این ملّت و تاریخ پُرافتخار پس از انقلاب است، هیچ چیز شایستهتر و لازمتر از این نیست که ما از فداکاران دوران جنگ و سربازان جانبرکف اسلام و کسانى که جان خود را در وسط معرکهى حق و باطل به گروگان گذاشتند تا آبروى اسلام و آبروى این ملّت و حیثیّت جهاد در راه خدا را حفظ کنند، از یاد این عزیزان تجلیل کنیم و آنها را بزرگ بداریم؛ مخصوصاً پاکبازانى که هر چه داشتند، در این میدان نثار کردند؛ یعنى شهداى عزیز ما و خانوادههاى صبورِ پُرگذشت آنان، جانبازان فداکار و بلندنظر و گرانقدر ما و خانوادههاى رنجکشیدهى آنان، آزادگان عزیزمان و خانوادههاى آنان، و مفقودین و اسراى دور از میهنمان و کسان و خانوادههاى نگران آنان. این یک وظیفهى بزرگى است براى ملّت. این جنگ تحمیلى امتحانى بود؛ نه فقط براى همان چند سال، [بلکه] براى بعد از دوران خاتمهى جنگ هم باز جنگ تحمیلى یک محک و یک امتحان و یک عبرت است. هر ملّتى اگر بتواند در هنگام تهاجم دشمنان و خطرى که بیگانگان براى او به وجود مىآورند، از خودش دفاع بکند و دشمن را سرکوب کند و به عقب براند و ویرانىهاى جنگ را بعد از جنگ اصلاح کند و به حال اوّل دربیاورد و عزّت و آبروى آن ملّت را حفظ بکند و یادگارهاى جنگ را یعنى همین رزمندگان و جانبازان و خانوادههاى شهدا را گرامى بدارد، این ملّت ذلیلشدنى نیست؛ این ملّت عزیز خواهد ماند. بزرگترین جنایت استعمار و ایادى خائن آن، که بر کشورهاى اسلامى در طول سالهاى متمادى حکومت کردند، این بود که روح دفاع و سلحشورى را در ملّتها کُشتند؛ ملّتها را به شعارهاى پوچ مثل قومیّت و ملّیّتهاى افراطى سرگرم کردند، امّا روح دفاع و روح سلحشورى را در آنها از بین بردند؛ لذا مىبینید که از قرنهاى پیش ــ از دو قرن پیش تقریباً ــ دشمنان ملّتهاى اسلامى به کشورهاى آنها سرازیر شدند، هر وقتى به نحوى آنها را تحقیر کردند، ذلیل کردند، غارت کردند و رفتند، و ملّتها همینطور تماشا کردند و تحمّل کردند و کار به آنجا رسید که امروز مىبینید که ضعیفترین ملّتهاى جهان یا جزو ضعیفترین ملّتهاى جهان، ملّتهایى هستند که مسلمانند؛ در حالى که اسلام در عنصر خود، در بطن خود داراى قدرت و عزّت و کرامت است. اسلام که ذلّتپذیر نیست، [پس] چرا مسلمانها این جور شدند؟ این همان کارى است که حکومتهاى دستنشانده با ملّتهاى مسلمان انجام دادند: آنها را سرکوب کردند، ذلیل کردند و ذلّتپذیر کردند. هر وقت هم یک عدّهاى خواستند با الهامگیرى از روح اسلام کارى بکنند، از همه طرف آنها را محاصره کردند. ملّت ما بحمدالله با پیروزى انقلاب اسلامى و بعد از این پیروزى درخشان، خود را از این حالت تحقیرآمیز نجات داد. بعد هم ماجراى جنگ تحمیلى شد و این ملّت بزرگ ثابت کرد که میتواند از خودش دفاع کند و این درسى شد براى ملّتهاى دیگر. ما در مقابل بزرگترین قدرتهاى ترکیبشدهى عالم قرار گرفتیم؛ یعنى همه در مقابل ما صفآرایى کردند با کمک به دشمنمان؛ هشت سال هم طول کشید و بعد از این هشت سال نتوانستند یکصدم از مقاصد خودشان را به دست بیاورند و سرافکنده برگشتند به جاى اوّل. این براى یک ملّت عزّت نیست؟ آنچه من میخواهم تأکید کنم، این است که ملّت ما فراهمآورندگان این عزّت را نباید هرگز فراموش کند؛ آنها چه کسانى هستند؟ رزمندگان، نیروهاى مسلّح، آحاد بسیجِ عظیم و بىپایان مردمى، جوانهاى مؤمن این مملکت، خانوادههاى صبور و غیور این ملّت؛ اینها بودند که این حماسهى بزرگ را آفریدند و این کشور همیشه به رزمندگان دوران هشتساله مدیون است؛ بالخصوص خانوادههاى شهدا، و جانبازان و آزادگان و خانوادههایشان و مفقودین و اسرا. ما مدیون به اینها هستیم. و من عرض کنم امروز در دنیایى که بر اساس فرهنگ زور و نامردمى بنا شده است، همهى ملّتها باید روح دفاع از مصالح خود را در میان خودشان تقویت کنند. مىبینید که چطور سیاستهاى عالم بر اساس زور، بر اساس ظلم، بر اساس نادیده گرفتن حقوق انسانها میچرخد و اداره میشود! ملّت فلسطین که یک ملّت مظلوم است، با ظلم و جور و قساوت و نامردمى و تبعیض نژادى و نژادپرستىِ یک عدّه سرمایهدار و سیاستمدار ظالم در فلسطین اشغالى، از خانهى خود اخراج شد. آنچه در فلسطین اشغالى از مظاهر نژادپرستى انجام شده است، در کمتر جایى نظیر آن را میشود مشاهده کرد؛ مثل آفریقاى جنوبى؛ منتها در آفریقاى جنوبى مسئله، مسئلهى رنگ است، نژاد سیاه و سفید است، اینجا مسئلهى نژاد یهود و نژاد غیر یهود است. همه چیز در این سرزمینى که متعلّق به مردم این سرزمین بوده است، از آنها باید سلب شود در خدمت این حکومت نژادپرست صهیونیست. تقریباً پنجاه سال است ــ یا نزدیک به این مدّت ــ که صهیونیستها در بخشهایى از سرزمین فلسطین در اوایل کار و بعد در همهى این سرزمین دارند با یک نژادپرستى خشونتبار ــ که دیگر از این وحشیانهتر متصوّر نیست ــ حکومت میکنند. جوانهاى فلسطینى را با بدترین شکنجهها در زندانها شکنجه کردن، حتّى آن طورى که نقل شد خون آنها را در مواردى گرفتن ــ که در طول این سالها گفته شد و هیچ بعید نیست از این صهیونیستهاى دژخیم ــ مناظرى [خشن] به وجود آوردن، مثل شکستن دست یک پسربچّه جلوى چشم همه که به وسیلهى مأمورین انجام گرفت و اتّفاقاً تلویزیون آن را نشان داد و دنیا را به ضجّه آورد ــ که اینها کارهاى معمولى آنها است ــ از این قبیل حوادث در این ۴۵ سال یا قریب ۵۰ سال مکرّر اتّفاق افتاده. خب، حالا اینها نژادپرستند یا نه؟ نژادپرستى از این خشنتر، از این خباثتآلودهتر ممکن است؟ اگر اینها نژادپرست نیستند، چه کسى نژادپرست است؟ آن وقت رئیسجمهور آمریکا میرود در سازمان ملل، بهاصطلاح در خانهى ملّتها، آنجایى که باید از حقّ ملّتها دفاع بکند، مثل یک قلدر آنجا مىایستد و علیه ملّت فلسطین حرف میزند و براى این نژادپرستهاى دژخیم، شفاعت و وساطت میکند! آیا این آدمها، این سیاستمدارها، میتوانند ادّعا کنند که اصلاً حقوق بشر را فهمیدهاند؛ تا بماند به طرفدارى؟ اینهایى که وقتى راجع به دولتهاى مخالف خودشان میخواهند حرف بزنند، مثل نقل و نبات کلمهى حقوق بشر همین طور از دست و رویشان میریزد و هر کس را بخواهند متّهم کنند، به نفى حقوق بشر و عدم مراعات حقوق بشر متّهم میکنند؛ مثل اینکه آنها بانىِ حقوق بشرند! شما چه میفهمید حقوق بشر چیست. شما که علیه ملّت فلسطین یک چنین خیانتى را روا میدارید و با صهیونیستهاى نژادپرست اینجور همدست و همراه و حمایتکنندهى آنها هستید، چه میفهمید حقوق بشر چیست. چه حق دارید شما دربارهى حقوق بشر حرف بزنید؟ رئیسجمهور آمریکا با این کار، نفرتِ عمیق ملّتهاى مسلمان بلکه ملّتهاى آزادیخواه و عدالتطلب دنیا را نسبت به خود که عمیق بود، عمیقتر کرد. نخیر، ما اعلام میکنیم که رژیم صهیونیستى یک رژیم نژادپرست و ظالم و خشن و وحشى است؛ حق با ملّت فلسطین است که تشخیص داده است باید با این رژیم به معناى واقعى کلمه بجنگد. با زبان خوش و با زبان منطق، با آنجور آدمهایى نمیشود حرف زد و طرف شد. خشن هستند؛ باید با خشونت با آنها برخورد کرد؛ این است وضع ملّتها در جهان؛ این است وضع سیاستهاى حاکم بر عالم. ملّتها خودشان باید بیدار باشند و دفاع کنند و شما ملّت عزیز، شما ملّتى که دلهایتان با ایمان روشن شد و قوّت قلب پیدا کردید به برکت ایمان و ایستادید در مقابل دشمن و پیش بردید حرف خودتان را، باید قدر این ایمان را بدانید؛ قدر این روحیهى سلحشورى را بدانید؛ قدر سلحشوران میدان نبرد را بدانید؛ این ارزشها را زنده نگه دارید. ملّت ما در مقابل چنین ظالمهایى سر خم نخواهد کرد. امیدواریم که خداوند متعال شما رزمندگان را، شما خانوادههاى عزیز شهدا را، شما یادگارهاى جنگ تحمیلى را در پناه خود حفظ کند و همهى ملّت ایران را با هدایت خود و به نور خود راهنمایى کند و با قوّت خود آنها را به قوّت و اقتدار واقعى برساند. والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
(۱ گروه کثیرى از رزمندگان، جمعى از بسیجیان شهرهاى تهران، سمنان و دماوند، گروهى از خانوادههاى شهدا و جانبازان شهرهاى تهران، همدان، یزد، قزوین و آزادگان بهار، مدیران و کارکنان ستاد فرماندهى کلّ نیروهای مسلّح، فرماندهان و کارکنان ستاد مشترک و نیروى هوایى ارتش جمهورى اسلامى ایران، مسئولان حفاظت اطّلاعات و عقیدتى ـ سیاسى نیروهاى مسلّح و کارکنان حوزهى نمایندگى ولىّفقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامى در این دیدار حضور داشتند. در ابتدای این دیدار، آقای سیّدحسن فیروزآبادى (رئیس ستاد فرماندهى کلّ نیروهای مسلّح) گزارشى ارائه کرد.
![]() جملههای برگزیده این دیدار
برگزیدهها
آخرینها
|








