[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر علمی - 1402/07/25
عنوان فیش :لزوم واکنش نشان دادن دانشمندان به ظلم ظالم
کلیدواژه(ها) : ظلم‌‏ستیزی, مسئولیت‏‌پذیری, دفاع از مظلوم, برخورد با ظالم و دفاع از مظلوم, نخبگان
نوع(ها) : نهج‌البلاغه

متن فیش :
[شما که] علم دارید، این علم، شما را مسئول میکند. «مسئول میکند» یعنی چه؟ یعنی باید، هم از علمتان به نفع مردم استفاده کنید، هم از اعتباری که این علم به شما داده به نفع مردم استفاده کنید... شما اگر در دانش هسته‌ای، دانش پزشکی، فیزیک، مدیریّت یا هر دانش دیگری یک رتبه‌ی علمی‌ای به دست آوردید، این طبعاً برای شما در هر دو جهت مسئولیّت ایجاد میکند؛ یعنی هم خود آن دانش در خدمت به مردم باید قرار بگیرد و هم آن اعتباری که شما به‌ خاطر این علم پیدا میکنید. این جمله‌ی معروف امیرالمؤمنین (علیه السّلام) در این زمینه، حرف را تمام میکند: وَ ما اَخَذَ اللّهُ عَلَی العُلَماءِ اَلّا یُقِرّوا عَلیٰ کِظَّةِ ظالِمٍ وَ لا سَغَبِ مَظلوم؛(1) یعنی خدای متعال این تعهّد را از علما گرفته، از دانشمندان گرفته که در این زمینه تحمّل نکنند «کِظَّة ظالم» و «سَغَب مظلوم» را؛ نباید تحمّل کنند پُرخوری ستمگر و گرسنگی ستمدیده را؛ اَلّا یُقِرّوا. باید عکس‌العمل نشان بدهیم، واکنش نشان بدهیم.
1 ) خطبه 3 : از خطبه‏هاى آن حضرت است معروف به شقشقيّه
أَمَا وَ اللَّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا فُلَانٌ وَ إِنَّهُ لَيَعْلَمُ أَنَّ مَحَلِّي مِنْهَا مَحَلُّ الْقُطْبِ مِنَ الرَّحَى يَنْحَدِرُ عَنِّي السَّيْلُ وَ لَا يَرْقَى إِلَيَّ الطَّيْرُ فَسَدَلْتُ دُونَهَا ثَوْباً وَ طَوَيْتُ عَنْهَا كَشْحاً وَ طَفِقْتُ أَرْتَئِي بَيْنَ أَنْ أَصُولَ بِيَدٍ جَذَّاءَ أَوْ أَصْبِرَ عَلَى طَخْيَةٍ عَمْيَاءَ يَهْرَمُ فِيهَا الْكَبِيرُ وَ يَشِيبُ فِيهَا الصَّغِيرُ وَ يَكْدَحُ فِيهَا مُؤْمِنٌ حَتَّى يَلْقَى رَبَّهُ ترجيح الصبر فَرَأَيْتُ أَنَّ الصَّبْرَ عَلَى هَاتَا أَحْجَى فَصَبَرْتُ وَ فِي الْعَيْنِ قَذًى وَ فِي الْحَلْقِ شَجًا أَرَى تُرَاثِي نَهْباً حَتَّى مَضَى الْأَوَّلُ لِسَبِيلِهِ فَأَدْلَى بِهَا إِلَى فُلَانٍ بَعْدَهُ ثُمَّ تَمَثَّلَ بِقَوْلِ الْأَعْشَى شَتَّانَ مَا يَوْمِي عَلَى كُورِهَا وَ يَوْمُ حَيَّانَ أَخِي جَابِرِ فَيَا عَجَباً بَيْنَا هُوَ يَسْتَقِيلُهَا فِي حَيَاتِهِ إِذْ عَقَدَهَا لِآخَرَ بَعْدَ وَفَاتِهِ لَشَدَّ مَا تَشَطَّرَا ضَرْعَيْهَا فَصَيَّرَهَا فِي حَوْزَةٍ خَشْنَاءَ يَغْلُظُ كَلْمُهَا وَ يَخْشُنُ مَسُّهَا وَ يَكْثُرُ الْعِثَارُ فِيهَا وَ الِاعْتِذَارُ مِنْهَا فَصَاحِبُهَا كَرَاكِبِ الصَّعْبَةِ إِنْ أَشْنَقَ لَهَا خَرَمَ وَ إِنْ أَسْلَسَ‏ لَهَا تَقَحَّمَ فَمُنِيَ النَّاسُ لَعَمْرُ اللَّهِ بِخَبْطٍ وَ شِمَاسٍ وَ تَلَوُّنٍ وَ اعْتِرَاضٍ فَصَبَرْتُ عَلَى طُولِ الْمُدَّةِ وَ شِدَّةِ الْمِحْنَةِ حَتَّى إِذَا مَضَى لِسَبِيلِهِ جَعَلَهَا فِي جَمَاعَةٍ زَعَمَ أَنِّي أَحَدُهُمْ فَيَا لَلَّهِ وَ لِلشُّورَى مَتَى اعْتَرَضَ الرَّيْبُ فِيَّ مَعَ الْأَوَّلِ مِنْهُمْ حَتَّى صِرْتُ أُقْرَنُ إِلَى هَذِهِ النَّظَائِرِ لَكِنِّي أَسْفَفْتُ إِذْ أَسَفُّوا وَ طِرْتُ إِذْ طَارُوا فَصَغَا رَجُلٌ مِنْهُمْ لِضِغْنِهِ وَ مَالَ الْآخَرُ لِصِهْرِهِ مَعَ هَنٍ وَ هَنٍ إِلَى أَنْ قَامَ ثَالِثُ الْقَوْمِ نَافِجاً حِضْنَيْهِ بَيْنَ نَثِيلِهِ وَ مُعْتَلَفِهِ وَ قَامَ مَعَهُ بَنُو أَبِيهِ يَخْضَمُونَ مَالَ اللَّهِ خِضْمَةَ الْإِبِلِ نِبْتَةَ الرَّبِيعِ إِلَى أَنِ انْتَكَثَ عَلَيْهِ فَتْلُهُ وَ أَجْهَزَ عَلَيْهِ عَمَلُهُ وَ كَبَتْ بِهِ بِطْنَتُهُ مبايعة علي‏ فَمَا رَاعَنِي إِلَّا وَ النَّاسُ كَعُرْفِ الضَّبُعِ إِلَيَّ يَنْثَالُونَ عَلَيَّ مِنْ كُلِّ جَانِبٍ حَتَّى لَقَدْ وُطِئَ الْحَسَنَانِ وَ شُقَّ عِطْفَايَ مُجْتَمِعِينَ حَوْلِي كَرَبِيضَةِ الْغَنَمِ فَلَمَّا نَهَضْتُ بِالْأَمْرِ نَكَثَتْ طَائِفَةٌ وَ مَرَقَتْ أُخْرَى وَ قَسَطَ آخَرُونَ كَأَنَّهُمْ لَمْ يَسْمَعُوا اللَّهَ سُبْحَانَهُ يَقُولُ تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذِينَ لا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ‏ بَلَى وَ اللَّهِ لَقَدْ سَمِعُوهَا وَ وَعَوْهَا وَ لَكِنَّهُمْ‏ حَلِيَتِ الدُّنْيَا فِي أَعْيُنِهِمْ وَ رَاقَهُمْ زِبْرِجُهَا أَمَا وَ الَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِيَامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أَلَّا يُقَارُّوا عَلَى كِظَّةِ ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ لَأَلْقَيْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا وَ لَسَقَيْتُ آخِرَهَا بِكَأْسِ أَوَّلِهَا وَ لَأَلْفَيْتُمْ دُنْيَاكُمْ هَذِهِ أَزْهَدَ عِنْدِي مِنْ عَفْطَةِ عَنْزٍ قَالُوا وَ قَامَ إِلَيْهِ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ السَّوَادِ عِنْدَ بُلُوغِهِ إِلَى هَذَا الْمَوْضِعِ مِنْ خُطْبَتِهِ فَنَاوَلَهُ كِتَاباً قِيلَ إِنَّ فِيهِ مَسَائِلَ كَانَ يُرِيدُ الْإِجَابَةَ عَنْهَا فَأَقْبَلَ يَنْظُرُ فِيهِ (فَلَمَّا فَرَغَ مِنْ قِرَاءَتِهِ) قَالَ لَهُ ابْنُ عَبَّاسٍ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ لَوِ اطَّرَدَتْ خُطْبَتُكَ مِنْ حَيْثُ أَفْضَيْتَ فَقَالَ هَيْهَاتَ يَا ابْنَ عَبَّاسٍ تِلْكَ شِقْشِقَةٌ هَدَرَتْ ثُمَّ قَرَّتْ قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ فَوَاللَّهِ مَا أَسَفْتُ عَلَى كَلَامٍ قَطُّ كَأَسَفِي عَلَى هَذَا الْكَلَامِ أَلَّا يَكُونَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ( عليه‏السلام )بَلَغَ مِنْهُ حَيْثُ أَرَادَ
ترجمه :
هان به خدا قسم ابو بكر پسر ابو قحافه جامه خلافت را پوشيد در حالى كه مى‏دانست جايگاه من در خلافت چون محور سنگ آسيا به آسياست، سيل دانش از وجودم همچون سيل سرازير مى‏شود، و مرغ انديشه به قلّه منزلتم نمى‏رسد. اما از خلافت چشم پوشيدم، و روى از آن بر تافتم، و عميقا انديشه كردم كه با دست بريده و بدون ياور بجنگم، يا آن عرصه گاه ظلمت كور را تحمل نمايم، فضايى كه پيران در آن فرسوده، و كم سالان پير، و مؤمن تا ديدار حق دچار مشقت مى‏شود ديدم خويشتندارى در اين امر عاقلانه‏تر است، پس صبر كردم در حالى كه گويى در ديده‏ام خاشاك بود، و غصه راه گلويم را بسته بود مى‏ديدم كه ميراثم به غارت مى‏رود. تا نوبت اولى سپرى شد، و خلافت را پس از خود به پسر خطاب واگذارد. [سپس امام وضع خود را به شعر اعشى مثل زد:] «چه تفاوت فاحشى است بين امروز من با اين همه مشكلات، و روز حيّان برادر جابر كه غرق خوشى است». شگفتا اولى با اينكه در زمان حياتش مى‏خواست حكومت را واگذارد، ولى براى بعد خود عقد خلافت را جهت ديگرى بست. چه سخت هر كدام به يكى از دو پستان حكومت چسبيدند حكومت را به فضايى خشن كشانيده، و به كسى رسيد كه كلامش درشت، و همراهى با او دشوار، و لغزشهايش فراوان، و معذرت خواهيش زياد بود. بودن با حكومت او كسى را مى‏ماند كه بر شتر چموش سوار است، كه اگر مهارش را بكشد بينى‏اش زخم شود، و اگر رهايش كند خود و راكب را به هلاكت اندازد به خدا قسم امت در زمان او دچار اشتباه و نا آرامى، و تلوّن مزاج و انحراف از راه خدا شدند. آن مدت طولانى را نيز صبر كردم، و بار سنگين هر بلايى را به دوش كشيدم. تا زمان او هم سپرى شد، و امر حكومت را به شورايى سپرد كه به گمانش من هم (با اين منزلت خدايى) يكى از آنانم. خداوندا چه شورايى من چه زمانى در برابر اولين آنها در برترى و شايستگى مورد شك بودم كه امروز همپايه اين اعضاى شورا قرار گيرم ولى (به خاطر احقاق حق) در نشيب و فراز شورا با آنان هماهنگ شدم، در آنجا يكى به خاطر كينه‏اش به من رأى نداد، و ديگرى براى بيعت به دامادش تمايل كرد، و مسايلى ديگر كه ذكرش مناسب نيست. تا سومى به حكومت رسيد كه برنامه‏اى جز انباشتن شكم و تخليه آن نداشت، و دودمان پدرى او (بنى اميه) به همراهى او بر خاستند و چون شترى كه گياه تازه بهار را با ولع مى‏خورد به غارت بيت المال دست زدند، در نتيجه اين اوضاع رشته‏اش پنبه شد، و اعمالش كار او را تمام ساخت، و شكمبارگى سرنگونش نمود. بيعت با امام عليه السّلام آن گاه چيزى مرا به وحشت نينداخت جز اينكه مردم همانند يال كفتار بر سرم ريختند، و از هر طرف به من هجوم آورند، به طورى كه دو فرزندم در آن ازدحام كوبيده شدند، و ردايم از دو جانب پاره شد، مردم چونان گله گوسپند محاصره‏ام كردند. اما همين كه به امر خلافت اقدام نمودم گروهى پيمان شكستند، و عده‏اى از مدار دين بيرون رفتند، و جمعى ديگر سر به راه طغيان نهادند، گويى هر سه طايفه اين سخن خدا را نشنيده بودند كه مى‏فرمايد: «اين سراى آخرت را براى كسانى قرار دهيم كه خواهان برترى و فساد در زمين نيستند، و عاقبت خوش از پرهيزكاران است.» چرا، به خدا قسم شنيده بودند و آن را از حفظ داشتند، امّا زرق و برق دنيا چشمشان را پر كرد، و زيور و زينتش آنان را فريفت. هان به خدايى كه دانه را شكافت، و انسان را به وجود آورد، اگر حضور حاضر، و تمام بودن حجت بر من به خاطر وجود ياور نبود، و اگر نبود عهدى كه خداوند از دانشمندان گرفته كه در برابر شكمبارگى هيچ ستمگر و گرسنگى هيچ مظلومى سكوت ننمايند، دهنه شتر حكومت را بر كوهانش مى‏انداختم، و پايان خلافت را با پيمانه خالى اولش سيراب مى‏كردم، آن وقت مى‏ديديد كه ارزش دنياى شما نزد من از اخلاط دماغ بز كمتر است [چون سخن مولا به اينجا رسيد مردى از اهل عراق بر خاست و نامه‏اى به او داد، حضرت سر گرم خواندن شد، پس از خواندن، ابن عباس گفت: اى امير المؤمنين، كاش سخنت را از همان جا كه بريدى ادامه مى‏دادى فرمود:] هيهات اى پسر عباس، اين آتش درونى بود كه شعله كشيد سپس فرو نشست [ابن عباس گفت: به خدا قسم بر هيچ سخنى به مانند اين كلام ناتمام امير المؤمنين غصه نخوردم كه آن انسان والا درد دلش را با اين سخنرانى به پايان نبرد.]


مربوط به :بیانات در ابتدای جلسه درس خارج فقه درباره ثبت‌نام افراد در انتخابات مجلس - 1398/09/10
عنوان فیش :هر سِمَتی، در کنارش یک مسئولیّتی دارد
کلیدواژه(ها) : مسئولیت‏‌پذیری, کارگزاران نظام جمهوری اسلامی
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین.

عَن اَبی ذَرٍّ (سَلامُ اللّهِ عَلَیهِ) اَنَّ النَّبیَّ (صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) قالَ یا اَبا ذَرٍّ اِنّی اُحِبُّ لَکَ ما اُحِبُّ لِنَفسی اِنّی اَراکَ ضَعیفاً فَلا تُؤَمَّرَنَّ عَلیٰ اِثنَینِ وَ لا تَوَلَّیَنَّ مالَ یَتیم.(۱)

قالَ یا اَبا ذَرٍّ اِنّی اُحِبُّ لَکَ ما اُحِبُّ لِنَفسی
خود جناب ابی‌ذر این توصیه‌ی پیغمبر به خودش را ذکر میکند؛ برای ماها هم درس است، درس بسیار بزرگی است. حضرت به او فرمود من هر چه برای خودم دوست میدارم، برای تو هم دوست میدارم؛ یعنی آن چیزی که میخواهم به تو بگویم، از روی کمال محبّت است؛ چون انسان به خودش کمال محبّت را دارد. خب حالا آن حرفی که حضرت میخواهد به ابی‌ذر بزند چیست؟

اِنّی اَراکَ ضَعیفا
من جنابعالی را در مدیریّت، ضعیف میبینم. خیلی آدم خوبی هستی، مجاهد فی‌سبیل‌اللّه، رُک‌گو، و آسمان بر راست‌گوتر از او سایه نیفکنده، زمین راست‌گوتر از او را بر خودش حمل نکرده؛ اینها همه به جای خود محفوظ، امّا شما آدم ضعیفی هستی.

فَلا تُؤَمَّرَنَّ عَلیٰ اِثنَین
حالا که آدم ضعیفی هستی، مواظب باش بر دو نفر هم ریاست نکنی! یعنی پیدا است آن ضعفی هم که حضرت فرمودند، ضعف در مدیریّت است؛ یعنی تو آدمی هستی که مدیریّت نداری؛ اگر چنانچه بر دو نفر یا بیشتر ریاست پیدا کردی، نمیتوانی کار آنها را به سامان برسانی. این، درس برای ماها است. ما -حالا همه‌ی ما نه؛ بعضی‌مان این جوری هستیم- به مجرّد اینکه یک مسندی، یک جایی، یا خالی میشود یا ممکن است خالی بشود، فوراً چشم میدوزیم که برویم آنجا! خب شما اوّل نگاه کن ببین میتوانی یا نمیتوانی. حالا بحث اسم‌نویسی برای انتخابات مجلس است، گفتند شروع شده، همین طور بدون محابا میروند! خب شما که میخواهی بروی آنجا، آنجا سؤال دارد؛ این توانایی‌ای که خدا به من و شما میدهد، کنارش مسئولیّت هست. این [مطلبی] که عرض میکنم، در مورد خود این حقیر از همه بیشتر است. شما هم همین جور؛ یعنی آن کسانی که مسئولیّتی دارند، همین جور. هر مسئولیّتی، هر سِمَتی، هر توانایی‌ای، در کنارش یک مسئولیّتی دارد، یک تعهّدی وجود دارد. میتوانید آن تعهّد را انجام بدهید یا نه؟ این خیلی درسِ بزرگی است.

وَ لا تَوَلَّیَنَّ مالَ یَتیم
هیچ مال یتیمی را هم شما به عهده نگیر. نه از باب اینکه احتمال این وجود دارد که خدای نکرده مثلاً ایشان دست‌درازی میکند به مال یتیم. خب مقام ابی‌ذر خیلی بالاتر از این حرفها است، نزدیک مقام عصمت است مقام او؛ پس این احتمال در او نیست. علّت اینکه میگویند تولیّت مال یتیم را قبول نکن، این است که نمیتوانی حقّ یتیم را به او بدهی؛ دیگران می‌آیند دست‌درازی میکنند، جنابعالی هم آدم ضعیفی هستی، تدبیر لازم را نداری و نمیتوانی. برجستگی‌های نظام اسلامی و نظام ارزشهای اسلامی اینها است؛ یعنی در درجه‌ی اوّل، من و شما خودمان مسئولیم که ببینیم این کار را قبول بکنیم؟ نکنیم؟ میتوانیم؟ نمیتوانیم؟ این بسیار مسئله‌ی مهمّی است.
1 )
امالی طوسی، مجلس سیزدهم، ص ۳۸۴؛

عَن اَبی ذَرٍّ (سَلامُ اللّهِ عَلَیهِ) اَنَّ النَّبیَّ (صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) قالَ یا اَبا ذَرٍّ اِنّی اُحِبُّ لَکَ ما اُحِبُّ لِنَفسی اِنّی اَراکَ ضَعیفاً فَلا تُؤَمَّرَنَّ عَلیٰ اِثنَینِ وَ لا تَوَلَّیَنَّ مالَ یَتیم
ترجمه :
از ابوذر روایت است که رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله) فرمود: ای ابوذر! من آنچه برای خود دوست میدارم برای تو نیز دوست میدارم؛ همانا تو را ناتوان میبینم، پس هیچ گاه به دو نفر امر نکن و به هیچ وجه عهده‌دار مال یتیم مباش.»


مربوط به :بیانات در ابتدای درس خارج فقه درباره تبعات اخروی ریاست - 1397/09/27
عنوان فیش :مسئولان در قیامت دست بسته محشور میشوند
کلیدواژه(ها) : مسئولیت‏‌پذیری, آخرت, کارگزاران نظام
نوع(ها) : قرآن, حدیث

متن فیش :
عن النّبیّ صلَّى ‌اللَّه علیه و آله قال: لا یُؤَمَّرُ رَجُلٌ عَلى عَشَرَةٍ فَما فَوقَهُم‌ اِلّا جِی‌ءَ بِهِ یَومَ القیامَةِ مَغلولَةً یَدُهُ اِلىٰ عُنُقِه
این حدیث درباره‌ی بنده و امثال بنده است؛
[رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله] فرمود که هیچ کس نیست که بر ده نفر یا بیشتر ریاست و امارت داشته باشد ــ هر کسی که بر ده نه حالا بر هشتاد میلیون نفر امارت و ریاست داشته باشد؛ ــ «اِلّا جی‌ءَ بِهِ یَومَ القیامَةِ مَغلولَةً یَدُهُ اِلىٰ عُنُقِه‌»، [مگر اینکه] این آدمِ رئیس را که این‌قدر در دنیا محترم است و رئیس است و مدیر است، ‌چنین آدمی را در روز قیامت وقتی که می‌آورند، دست او را به گردنش بسته‌اند؛ یعنی دست‌بسته او را وارد محشر میکنند، آن هم به این شکل که دستش به گردنش بسته است. نفْس این مسئولیّت و آمریّت و ریاست، یک تبعاتی دارد که ایجاب میکند این را.
در آن حوزه‌ِی مأموریّت که ما آنجا رئیسیم، مدیریم، یک کاره‌ای هستیم، بعضی از کارها انجام میگیرد که ما میتوانستیم مانع آن بشویم و نشدیم؛ حالا یا غفلت کردیم [وارد] نشدیم، یا از روی تنبلی وارد نشدیم؛ این کار خلاف، زیر نظر ما و در پُست نگهبانی ما انجام گرفت ــ پُست نگهبانی ما است دیگر ــ یا بعضی از کارها باید انجام میگرفت در حوزه‌ی مأموریّت ما که انجام نگرفت؛ یا به‌خاطر اینکه ما نفهمیدیم، دقّت نکردیم، تعقیب نکردیم، مشورت نکردیم، پرس‌و‌جو نکردیم و ندانستیم، یا نه، دانستیم، تنبلی کردیم، امروز و فردا کردیم، [گفتیم] حالا ان‌شاءاللّه بعداً، فردا، و ضایع شد، فوت شد. اگر ماها عقل داشته باشیم، باید دنبال ریاست ندویم؛ واقعاً این‌جوری است. باید دنبال ریاست نرویم؛ ریاست این تبعات را دارد. بعضی میدوند دنبال ریاست، نمیفهمند که نفْس این آمریّت و ریاست، این خطرات را دارد که روز قیامت وقتی او را بیاورند، مغلولاً می‌آورند؛ این چیز خیلی مهمّی است. مغلولاً می‌آورند او را در پای محاسبه‌ی الهی.

فَاِن کانَ مُحسِناً فُکَّ عَنه
اگر چنانچه او آدم خوبی بود، درستکار بود، در آنچه انجام گرفته بود تقصیری و گناهی متوجّه او نبود، اینجا رها میکنند او را. بالاخره شارع مقدّس و پروردگار عالم موازینی دارد؛ یک جاهایی ممکن است که انسان مَعفوّ باشد به دلیلی؛ قصورش قصورِ عن‌تقصیرٍ نباشد ــ گاهی ما قاصریم، جاهلیم امّا جهلمان عن‌تقصیرٍ است، گاهی نه، واقعاً تلاش خودمان را کرده‌ایم، زحمتمان را کشیده‌ایم، آخرش این [نتیجه] درآمده ــ این [قصور]، اینجا مورد عفو الهی است. پس اگر «محسن» باشد این آمر و این رئیس، فُکَّ عَنه.

وَ اِن کانَ مُسیئاً زیدَ غِلّاً اِلىٰ غِلِّه(1)
امّا اگر نه، انسان نیکوکاری نبوده است در دنیا، خودش هم آدم بدکار و بدعملی بوده است ــ هرجور بدعملی‌ای که فرض کنید ــ اینجا آن گرفتاری و آن غل و زنجیری که به او بسته شده است، افزایش پیدا میکند.

اینها را باید ما بفهمیم؛ اینها را باید بفهمیم. دنبال کرسی‌های ریاست [بودن] ــ چه ریاست اجرائی، چه ریاست تقنینی؛ می‌بینید برای نمایندگی مجلس بعضی خودشان را میکُشند، اگر چنانچه راه پیدا نکنند به هر دلیلی یا مثلاً فرض کنید صلاحیّتش را تأیید نکنند یا رأی نیاورد و غیره، خودش را به آب و آتش و در و دیوار میزند که چرا نشد ــ عقل نیست، تدبیر نیست. ملاحظه کردید؟ اگر چنانچه این ریاست، مایه‌ی یک چنین دغدغه‌ای است، خب انسان رها کند؛ مگر اینکه واقعاً متوجّه انسان بشود و واجب باشد برای انسان؛ آن [جا] بله [لازم است].

بنده دوره‌ی دوّم ریاست جمهوری، قطعاً عازم بودم به اینکه نامزد ریاست جمهوری نشوم ــ حالا دوره‌ی اوّل که تحمیل شد بر ما، هیچ ــ دوره‌ی دوّم دیگر یقیناً گفتم من قطعاً نامزد نمیشوم؛ امام به من فرمودند بر تو واجب عینی و تعیینی است ــ هر دو را گفتند ــ گفتند: هم واجب عینی است، هم واجب تعیینی است؛ خب بنده هم بر خلاف میل خودم قبول کردم و رفتم. درست این است که اگر چنانچه تکلیفی وجود ندارد، واجب بر انسان نیست، انسان نرود به سراغش و دنبال نکند آن را. بله، اگر چنانچه ناچار شد، ناگزیر شد، به گردن انسان گذاشته شد، آنجا «خُذها بِقُوَّة»؛ (2) بایستی با قوّت انسان دنبال بکند.
1 )
الأمالي، شیخ طوسی، ص264.

عَنِ النَّبِيِّ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) قَالَ: لَا يُؤَمَّرُ رَجُلٌ عَلَى عَشَرَةٍ فَمَا فَوْقَهُمْ إِلَّا جِي‏ءَ بِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَغْلُولَةً يَدُهُ إِلَى عُنُقِهِ، فَإِنْ كَانَ مُحْسِناً فُكَّ عَنْهُ، وَ إِنْ كَانَ مُسِيئاً زِيدَ غِلًّا إِلَى غِلِّهِ.
ترجمه :
پیامبر(صلّی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: هیچ کس نیست که بر ده نفر یا بیشتر، ‌ ریاست و امارت داشته باشد مگر اینکه او را روز قیامت در حالی می‌آورند که دستش به گردنش بسته است؛ پس اگر چنانچه آدم درستکاری بود و تقصیری متوجّه او نبود، او را رها میکنند و اگر چنانچه بدکار و گناهکار بود، غل و زنجیرش افزایش پیدا میکند.

2 ) سوره مبارکه الأعراف آیه 145
وَكَتَبنا لَهُ فِي الأَلواحِ مِن كُلِّ شَيءٍ مَوعِظَةً وَتَفصيلًا لِكُلِّ شَيءٍ فَخُذها بِقُوَّةٍ وَأمُر قَومَكَ يَأخُذوا بِأَحسَنِها ۚ سَأُريكُم دارَ الفاسِقينَ
ترجمه :
و برای او در الواح اندرزی از هر موضوعی نوشتیم؛ و بیانی از هر چیز کردیم -«پس آن را با جدّیت بگیر! و به قوم خود بگو: به نیکوترین آنها عمل کنند! (و آنها که به مخالفت برخیزند، کیفرشان دوزخ است؛) و بزودی جایگاه فاسقان را به شما نشان خواهم داد!»


مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان نیروی انتظامی جمهوری اسلامی - 1394/02/06
عنوان فیش : مسئولیت‏‌پذیری
کلیدواژه(ها) : مسئولیت‏‌پذیری
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
اهمیت هر انسانی به‌قدر آن مسئولیّتی است که بر دوش میگیرد و این انسان یا این مجموعه یا این سازمان به همان اندازه اهمیت پیدا میکند.

مربوط به :بیانات در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری اسلامی ایران‌ - 1392/05/12
عنوان فیش : مسئولیت جمهوری اسلامی, مسئولیت‏‌پذیری
کلیدواژه(ها) : مسئولیت جمهوری اسلامی, مسئولیت‏‌پذیری
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
در نظام جمهوری اسلامی، پذیرش مسئولیت به معنای كامجوئی از قدرت نیست؛ به معنای قبول زحمات خدمت به مردم است؛ این معنای قبول زحمت است؛ معنای مسئولیت در نظام جمهوری اسلامی این است.

مربوط به :بیانات در دیدار شرکت‌کنندگان در ششمین همایش ملی نخبگان جوان - 1391/07/12
عنوان فیش : نخبگان, نخبگان جوان, مسئولیت‏‌پذیری, پیشرفت, پیشرفت در عرصه فکر, پیشرفت علمی ایران
کلیدواژه(ها) : نخبگان, نخبگان جوان, مسئولیت‏‌پذیری, پیشرفت, پیشرفت در عرصه فکر, پیشرفت علمی ایران
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
پیشرفت واقعی این است که جوانهای ما، نخبگان ما نسبت به آینده احساس مسئولیت کنند؛ برای خودشان دیدگاه تعریف کنند؛ برای کشور آیندهای را تصویر کنند.

مربوط به :بیانات در مراسم بیست‌ و دومین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله) - 1390/03/14
عنوان فیش : معنویت‎گرایی, مسئولیت‏‌پذیری
کلیدواژه(ها) : معنویت‎گرایی, مسئولیت‏‌پذیری
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
کشور ما اهل معنویت است، اما معنویت ما همراه و همروال است با احساس مسئولیت.

مربوط به :دیدار مردم مازندران در سالگرد حماسه شش بهمن - 1388/11/06
عنوان فیش : مسئولیت‏‌پذیری, تکلیف, احساس مسئولیت
کلیدواژه(ها) : مسئولیت‏‌پذیری, تکلیف, احساس مسئولیت
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
هیچ کس نگوید من تکلیفی ندارم، من مسئولیتی ندارم؛ همه مسئول هستند. مسئولیت معنایش این نیست که اسلحه ببندیم و بیائیم در خیابان راه برویم؛ بلکه در هر کاری که هستیم، احساس مسئولیت کنیم.

مربوط به :دیدار مردم مازندران در سالگرد حماسه شش بهمن - 1388/11/06
عنوان فیش :حل مشکلات کشور با تدبیر مسئولان
کلیدواژه(ها) : حضور در صحنه, مسئولیت‏‌پذیری, حماسه نهم دی, یوم‌الله ۲۲ بهمن, رفع مشکلات, کار, توکل به خدا, پیشرفت علمی ایران, غفلت
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
آنچه که برای ما لازم است، این است که آحاد مردم، مسئولین، غیر مسئولین، بخصوص جوانها، بخصوص کسانی که سخن و حرفشان تأثیر دارد، احساس مسئولیت حضور در صحنه را از دست ندهند. هیچ کس نگوید من تکلیفی ندارم، من مسئولیتی ندارم؛ همه مسئولند. مسئولیت معنایش این نیست که اسلحه ببندیم، بیائیم توی خیابان راه برویم؛ در هر کاری که هستیم، احساس مسئولیت کنیم؛ مسئولیت دفاع از انقلاب و از نظام جمهوری اسلامی؛ یعنی از اسلام، حقوق مردم، و عزت کشور. شرط اول: همه باید این احساس مسئولیت را داشته باشیم. و من می‌بینم که این احساس مسئولیت را داریم. این را مردم کشور ثابت کردند، ثابت میکنند؛ حالا یک نمونه‌ی واضحش همین 9 دی بود که اشاره کردند؛ نمونه‌های دیگری هم هست؛ 22 بهمن در پیش است، دهه‌ی فجر در پیش است. مردم حضور، آمادگی، سرزندگی و نشاط خودشان را نشان داده‌اند، باز هم نشان خواهند داد. مسئولین کشور بالخصوص، باید همه‌ی تلاش خودشان را بگذارند که مشکلات را با سرپنجه‌ی تدبیر، کار مستمر، خسته نشدن، شوق و ذوق و توکل به خدا و کمک خواستن از خداوند برطرف و حل کنند. منظور فقط مشکلات سیاسی و امنیتی نیست - اینها جزئی از مشکلات است - پیشبرد اقتصاد و علم کشور، مسائل اجتماعی گوناگون هم بر عهده‌ی مسئولین است. مسئولان قوای سه‌گانه و همه‌ی مسئولان کشور وظیفه‌ی خودشان بدانند که برای این ملت کار کنند؛ کار و کار و کار، تدبیر و تدبیر و تدبیر؛ یک لحظه غفلت نکنند. ما یک حرکت خوبی داریم به سمت جلو؛ نگذارند این حرکت متوقف بشود؛ نباید این حرکت از دور بیفتد. ما داریم پیش میرویم؛ باید همین طور با این پیشرفت ادامه بدهیم، سرعت را بیشتر و همه‌جانبه‌تر کنیم، نقاط کور را هم بگیریم.

مربوط به :دیدار مردم مازندران در سالگرد حماسه شش بهمن - 1388/11/06
عنوان فیش : مسئولیت‏‌پذیری, احساس مسئولیت, دفاع از دین, دفاع از انقلاب اسلامی, عزت ملی, حقوق ملت ایران
کلیدواژه(ها) : مسئولیت‏‌پذیری, احساس مسئولیت, دفاع از دین, دفاع از انقلاب اسلامی, عزت ملی, حقوق ملت ایران
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
در هر كاری كه هستیم، احساس مسئولیت كنیم؛ مسئولیت دفاع از انقلاب و از نظام جمهوری اسلامی؛ یعنی از اسلام، حقوق مردم، و عزت كشور.

مربوط به :بیانات در دیدار مردم شیراز - 1387/02/11
عنوان فیش : مسئولیت‏‌پذیری, احساس مسئولیت, سرنوشت کشور
کلیدواژه(ها) : مسئولیت‏‌پذیری, احساس مسئولیت, سرنوشت کشور
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
ما هر كداممان در هر جائی كه هستیم، باید برای سرنوشت كشور و برای آینده‌ی كشور، احساس مسئولیت و تعهد كنیم و بدانیم كه می‌توانیم نقش ایفا كنیم.

مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم ‌در آستانه انتخابات‌ مجلس خبرگان - 1385/09/22
عنوان فیش : مسئولیت‏‌پذیری, امانت, صداقت, کارگزاران نظام
کلیدواژه(ها) : مسئولیت‏‌پذیری, امانت, صداقت, کارگزاران نظام
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
عزیزان من! اساس در همه‌ی مسئولیتها تدین، امانت و صداقت است.

مربوط به :بیانات در مراسم مشترک نیروهای نظامی استان سمنان - 1385/08/20
عنوان فیش : جوان, مسئولیت‏‌پذیری
کلیدواژه(ها) : جوان, مسئولیت‏‌پذیری
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
شما جوانها خود را برای مسئولیتهای سنگین‌تر و بزرگتر آماده کنید.

مربوط به :بیانات در دیدار مردم شاهرود - 1385/08/20
عنوان فیش : مردم ایران, مسئولیت‏‌پذیری, احساس مسئولیت, تکلیف, پیگیری از امور
کلیدواژه(ها) : مردم ایران, مسئولیت‏‌پذیری, احساس مسئولیت, تکلیف, پیگیری از امور
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
همت گماشتن مردم، كارهاى موكول به هر كسى را با احساس مسئوليت انجام دادن، خواستن و پيگيرى كردن، اينها وظايف مردم است.

مربوط به :بیانات‌ در مراسم مشترک دانشگاه‌‌های افسری ارتش‌ - 1384/09/30
عنوان فیش : جوان, همت, مسئولیت‏‌پذیری
کلیدواژه(ها) : جوان, همت, مسئولیت‏‌پذیری
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
جوانهای عزیز! خودتان را قوی کنید و عزم راسخ را در درون خودتان پرورش دهید؛ شما مسؤولیت‌های سنگینی را بر دوش دارید.

مربوط به :بیانات‌ در مراسم دانش‌آموختگی دانشجویان دانشگاه امام علی(ع)‌ - 1384/07/06
عنوان فیش : مسئولیت‏‌پذیری, نیروهای مسلح
کلیدواژه(ها) : مسئولیت‏‌پذیری, نیروهای مسلح
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
آن مجموعه‌یی که اولیت مسؤولیت و اصلی‌ترین مأموریت را در زمینه‌ی دفاع دارد، نیروهای مسلح کشورند .

مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1384/03/08
عنوان فیش :رعایت تقوا، عامل اصلاح و هدایت
کلیدواژه(ها) : تقوا, مسئولیت‏‌پذیری
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
اگر ما و شما در جهتگیری کلیِ کارهایی که در زندگی انجام می‌دهیم - و از جمله، کارهای دوران مسؤولیت - خط رعایت تقوا و احساس وظیفه و مسؤولیت را پیش بگیریم، خدای متعال هم توفیقات خودش را ارزانی خواهد داشت؛ «یا ایّها الّذین امنوا اتّقوااللَّه و قولوا قولا سدیدا یصلح لکم اعمالکم و یغفر لکم ذنوبکم»(1).اگر تقوا به میان بیاید، خدای متعال هم اعمال را اصلاح و ما را هدایت می‌کند؛ «انّ علینا للهدی»(2)؛ خدای متعال هدایت را بر عهده‌ی خودش دانسته. اگر ما در خط تقوا، رعایت امر و نهی الهی و مواظبت از رفتارِ خود حرکت کنیم، بدون شک خدای متعال ما را هدایت و کمبودهای کار ما را جبران خواهد کرد - «یغفرلکم ذنوبکم»(3) - و اگر در جاهایی نادانسته خطا و اشتباهی از ما سر بزند، آنها را مورد مغفرت قرار خواهد داد و آبروی ما را حفظ خواهد کرد. بنابراین تقوا ملاک است؛ یعنی غیر از ملاک ارزشی که چه کسی پیش خدا بالاتر است - و آن تقواست - برای خود ما هم که بفهمیم چه کار بکنیم، چه کار نکنیم؛ کدام کار خوب است، کدام کار منتج است و کدام کار نیست؛ معیار، تقواست. اگر تقوا را رعایت کردیم، حرف و عمل ما هم با هدایت و کمک الهی در مسیرِ درست قرار خواهد گرفت. پس، اول و آخرِ همه‌ی حرفهای ما تقواست.
1 ) سوره مبارکه الأحزاب آیه 70
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقولوا قَولًا سَديدًا
ترجمه :
ای کسانی که ایمان آورده‌اید! تقوای الهی پیشه کنید و سخن حق بگویید...

1 ) سوره مبارکه الأحزاب آیه 71
يُصلِح لَكُم أَعمالَكُم وَيَغفِر لَكُم ذُنوبَكُم ۗ وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَرَسولَهُ فَقَد فازَ فَوزًا عَظيمًا
ترجمه :
تا خدا کارهای شما را اصلاح کند و گناهانتان را بیامرزد؛ و هر کس اطاعت خدا و رسولش کند، به رستگاری (و پیروزی) عظیمی دست یافته است!

2 ) سوره مبارکه الليل آیه 12
إِنَّ عَلَينا لَلهُدىٰ
ترجمه :
به یقین هدایت کردن بر ماست،

3 ) سوره مبارکه الأحزاب آیه 71
يُصلِح لَكُم أَعمالَكُم وَيَغفِر لَكُم ذُنوبَكُم ۗ وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَرَسولَهُ فَقَد فازَ فَوزًا عَظيمًا
ترجمه :
تا خدا کارهای شما را اصلاح کند و گناهانتان را بیامرزد؛ و هر کس اطاعت خدا و رسولش کند، به رستگاری (و پیروزی) عظیمی دست یافته است!

3 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 31
قُل إِن كُنتُم تُحِبّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعوني يُحبِبكُمُ اللَّهُ وَيَغفِر لَكُم ذُنوبَكُم ۗ وَاللَّهُ غَفورٌ رَحيمٌ
ترجمه :
بگو: «اگر خدا را دوست می‌دارید، از من پیروی کنید! تا خدا (نیز) شما را دوست بدارد؛ و گناهانتان را ببخشد؛ و خدا آمرزنده مهربان است.»

3 ) سوره مبارکه الصف آیه 12
يَغفِر لَكُم ذُنوبَكُم وَيُدخِلكُم جَنّاتٍ تَجري مِن تَحتِهَا الأَنهارُ وَمَساكِنَ طَيِّبَةً في جَنّاتِ عَدنٍ ۚ ذٰلِكَ الفَوزُ العَظيمُ
ترجمه :
(اگر چنین کنید) گناهانتان را می‌بخشد و شما را در باغهایی از بهشت داخل می‌کند که نهرها از زیر درختانش جاری است و در مسکنهای پاکیزه در بهشت جاویدان جای می‌دهد؛ و این پیروزی عظیم است!


مربوط به :بیانات در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت - 1383/06/04
عنوان فیش : مسئولیت‏‌پذیری, احساس مسئولیت, مسئولین قوه مجریه(مخاطب), قوه مجریه‏, کارگزاران نظام
کلیدواژه(ها) : مسئولیت‏‌پذیری, احساس مسئولیت, مسئولین قوه مجریه(مخاطب), قوه مجریه‏, کارگزاران نظام
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
همه‌ی ما نسبت به آنچه که انجام می‌دهیم،مسؤولیم؛ منتها مسؤولیت‌ها غالبا ًبا پایان دوره‌ مسؤولیت تمام نمی‌شود؛ چون کارهای ما تأثیراتی در کارهای افراد بعد از ما می‌گذارد.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1383/02/18
عنوان فیش : وحدت, مسئولیت‏‌پذیری, احساس مسئولیت, جهان اسلام, وحدت اسلامی
کلیدواژه(ها) : وحدت, مسئولیت‏‌پذیری, احساس مسئولیت, جهان اسلام, وحدت اسلامی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
همه‌ی ما در مقابل وحدت دنیای اسلام مسؤولیم.

مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم‌ - 1383/01/26
عنوان فیش : مسئولیت‏‌پذیری, احساس مسئولیت
کلیدواژه(ها) : مسئولیت‏‌پذیری, احساس مسئولیت
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
مسوولیت، یعنی هر انسانی در هر مرتبه‌یی كه هست، در درجه‌ی اول از خود سوال كند، ببیند رفتار و گفتار و تصمیم‌گیری او تحت‌تاثیر چه بود؛ عاقلانه و بر اساس پرهیزگاری بود، یا خودخواهانه و برای شهوات و اغراض شخصی بود.

مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم‌ - 1383/01/26
عنوان فیش :پاسخگویی، مفهومی اسلامی
کلیدواژه(ها) : مسئولیت‏‌پذیری, احساس مسئولیت, فرهنگ مسئولیت پذیری, پاسخگویی مسئولان
نوع(ها) : قرآن, حدیث

متن فیش :
این که ما عرض کردیم امسال سال پاسخگویی است، پاسخگویی یک مفهوم غربی نیست؛ یک مفهوم اسلامی است. بعضی‌ها از هر چیزی خوششان بیاید، سعی می کنند آن را به گونه یی به فراورده های افکار و مدنیت غربی منسوب کنند. نه، پاسخگویی یک حقیقت اسلامی است؛ این همان مسؤولیت است. مسؤولیت، یعنی هر انسانی در هر مرتبه یی که هست، در درجه‌ی اول از خود سؤال کند، ببیند رفتار و گفتار و تصمیم گیری او تحت تأثیر چه بود؛ عاقلانه و بر اساس پرهیزگاری بود، یا خودخواهانه و برای شهوات و اغراض شخصی بود. اگر انسان توانست وجدان خود را آرام کند و به ندای اندرون خود پاسخ گوید، خواهد توانست به دیگران هم پاسخگو باشد. «انّ السّمع والبصر و الفؤاد کلّ اولئک کان عنه مسؤولا»(1). همین چشمی که شما دارید - که می تواند ببیند، بشناسد و تشخیص دهد - همین گوشی که دارید -که میتواند سخن حق را بشنود و به دل شما منتقل کند و جوارح شما را تحت تأثیر قرار دهد- همین قلبی که دارید -که می تواند احساس کند، تصمیم بگیرد و راه را انتخاب کند (که از هویت واقعی انسان به «قلب» تعبیر می شود)- وسیله‌ای است که خدای متعال شما را در مقابل اینها پاسخگو می داند. همه‌ی ما باید جواب دهیم با چشمِ خود چه دیدیم؛ آیا دیدیم؟ آیا دقت کردیم؟ آیا خواستیم ببینیم؟ خواستیم بشنویم؟ خواستیم تصمیم بگیریم و عمل کنیم؟ این همان پاسخگویی است. فرمود: «کلّکم راع و کلّکم مسؤول عن رعیته»(2)؛ همه‌ی شما مسؤولید. البته کسی که حیطه‌ی وسیعی از زندگی انسانها با قلم و زبان و تصمیم او تحت تأثیر قرار می گیرد، مسؤولیتش به همان نسبت بیشتر است؛ لذا من گفتم مسؤولان بلند پایه‌ی کشور، قوای سه گانه، از خود رهبری تا آحاد مأموران و مدیران، همه باید پاسخگو باشند؛ پاسخگوی کار خود، پاسخگوی تصمیم خود، پاسخگوی سخنی که بر زبان آورده اند و تصمیمی که گرفته اند؛ این معنای پاسخگویی است؛ این یک حقیقت اسلامی است و همه باید به آن پایبند باشیم. هر انسان وقتی می خواهد حرفی بزند، اگر بداند در مقابل این حرف باید پاسخگو باشد، یک طور حرف خواهد زد؛ اما اگر بداند مطلق العنان است و پاسخگو نیست، طور دیگری حرف خواهد زد. انسان وقتی می خواهد تصمیم بگیرد و عمل کند، اگر بداند در مقابل اقدام خود پاسخگو خواهد بود، یک طور عمل می کند؛ اما اگر احساس کند نه، مطلق العنان است و از او سؤال نمی شود و او را به بازخواست نمی کشند، طور دیگری عمل می کند. ما مسؤولان خیلی باید مراقب حرف زدن و تصمیم گیری خود باشیم. مسؤولیت به همین علت محترم است و به همین جهت است که مردم برای مسؤول احترام قائلند؛ چون پشت سرِ کار و تصمیم گیری او دنیایی از مسؤولیت وجود دارد که او قبول می کند. اگر این شخص خود را مسؤول دانست، واقعاً شایسته‌ی این تکریم و احترام هم هست؛ اما اگر مسؤول ندانست، همه چیز مشکل می شود.
1 ) سوره مبارکه الإسراء آیه 36
وَلا تَقفُ ما لَيسَ لَكَ بِهِ عِلمٌ ۚ إِنَّ السَّمعَ وَالبَصَرَ وَالفُؤادَ كُلُّ أُولٰئِكَ كانَ عَنهُ مَسئولًا
ترجمه :
از آنچه به آن آگاهی نداری، پیروی مکن، چرا که گوش و چشم و دل، همه مسؤولند.

2 )
عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية , جلد 1 , صفحه 129
 إرشاد القلوب , جلد 1 , صفحه 184
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام , ج 72 , ص 38

وَ قَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: كُلُّكُمْ رَاعٍ وَ كُلُّكُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ
ترجمه :
به راستی كه همه شما حافظ و سرپرستید و همه شما جوابگوی مردم زیردست خود هستید.


مربوط به :بیانات در دیدار مردم قم‌ - 1382/10/18
عنوان فیش :مصیبت‌ها، محصول کوتاهی مسئولان
کلیدواژه(ها) : مسئولیت‏‌پذیری
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
طلب دیگری که به مردم عرض می‌کنیم این است که این مصائب طبیعی، معلول و محصول عملکرد خود بشر است. اینها بلایی است که خود ما با کوتاهیها و سهل‌انگاریها برای خودمان درست می‌کنیم. اگر آن کسی که متکفّل ساختن خانه‌ی زید و عمرو است، خود را مسؤول بداند و خوب، علمی و با دلسوزی کار کند، یا زلزله تلفاتی نخواهد داشت، یا این‌قدر نخواهد داشت. نتیجه‌ی کوتاهی این می‌شود که این‌طور خسارت سنگین؛ از دست رفتن چندین هزار نفر، پیش می‌آید و داغش بر دل ملت می‌ماند. باید خیلی احساس مسؤولیت شود. کسانی که ساختمان می‌سازند؛ کسانی که خانه به مردم می‌فروشند؛ کسانی که در دستگاههای دولتی مسؤول نظارت بر این امور هستند و کسانی که سرمایه‌های خود را در این راه به‌کار می‌اندازند، مسؤولند و اینها باید فکر چنین چیزی را بکنند. آن جایی که مسؤولیت و وظیفه به سراغ کسی آمد، خسارت کم می‌شود؛ اما آن جایی‌که بی‌مسؤولیتی شود، مصیبت پیش می‌آید - «فبما کسبت ایدیکم(1)»؛ «ما اصابک من سیّئة فمن نفسک(2)» - و عدّه‌ای از مردم بی‌گناه و مظلوم قربانی می‌شوند. بنابراین آحاد کسانی که در این زمینه‌ها فعالیت دارند، مسؤولیت دارند و باید متوجّه این نکات باشند؛ خودشان خسارتها را کم کنند.
1 ) سوره مبارکه الشورى آیه 30
وَما أَصابَكُم مِن مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَت أَيديكُم وَيَعفو عَن كَثيرٍ
ترجمه :
هر مصیبتی به شما رسد بخاطر اعمالی است که انجام داده‌اید، و بسیاری را نیز عفو می‌کند!

2 ) سوره مبارکه النساء آیه 79
ما أَصابَكَ مِن حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ ۖ وَما أَصابَكَ مِن سَيِّئَةٍ فَمِن نَفسِكَ ۚ وَأَرسَلناكَ لِلنّاسِ رَسولًا ۚ وَكَفىٰ بِاللَّهِ شَهيدًا
ترجمه :
(آری،) آنچه از نیکیها به تو می‌رسد، از طرف خداست؛ و آنچه از بدی به تو می‌رسد، از سوی خود توست. و ما تو را رسول برای مردم فرستادیم؛ و گواهی خدا در این باره، کافی است!


مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام‌ - 1382/08/11
عنوان فیش : مسئولیت‏‌پذیری, کارگزاران نظام
کلیدواژه(ها) : مسئولیت‏‌پذیری, کارگزاران نظام
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
مسوولیت را با سختیها و دغدغه‌هایش و با مجاهدتی كه باید برای ادای آن كرد، قبول كنیم.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1382/05/15
عنوان فیش : مسئولیت‏‌پذیری
کلیدواژه(ها) : مسئولیت‏‌پذیری
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
به مسوولیت در این نظام، احساس افتخار كنیم.

مربوط به :بیانات در دیدار جوانان و دانشجویان سیستان و بلوچستان - 1381/12/06
عنوان فیش : جوان, مسئولیت‏‌پذیری, احساس مسئولیت
کلیدواژه(ها) : جوان, مسئولیت‏‌پذیری, احساس مسئولیت
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
مسؤولیت آن است که جوان به عنوان یک انسان، خود را امانت خدا و به عنوان یک جوان، ذخیره‌ی ملی بداند.

مربوط به :بیانات در دیدار جوانان و دانشجویان سیستان و بلوچستان - 1381/12/06
عنوان فیش : احساس مسئولیت, مسئولیت‏‌پذیری, رستگاری انسان, جامعه
کلیدواژه(ها) : احساس مسئولیت, مسئولیت‏‌پذیری, رستگاری انسان, جامعه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
هیچ جامعه‌ای بدون احساس تعهد، به قله‌های رفیع سعادت نخواهد رسید.

مربوط به :بیانات در دیدار جوانان و دانشجویان سیستان و بلوچستان - 1381/12/06
عنوان فیش : احساس مسئولیت, مسئولیت‏‌پذیری
کلیدواژه(ها) : احساس مسئولیت, مسئولیت‏‌پذیری
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
احساس مسئولیت و تعهد باید آگاهانه باشد. فرد باید بداند كه به دنبال چه چیزی است و موانع راه را بشناسد.

مربوط به :بیانات در دیدار جوانان و دانشجویان سیستان و بلوچستان - 1381/12/06
عنوان فیش : مسئولیت‏‌پذیری, احساس مسئولیت
کلیدواژه(ها) : مسئولیت‏‌پذیری, احساس مسئولیت
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
احساس مسوولیت یعنی انسان همان‌طور كه به فكر زندگی، معیشت، اشتغال، ازدواج، و هر چیز مربوط به خود است، نسبت به اهدافی كه از خود او فراتر است هم احساس مسوولیت كند.

مربوط به :بیانات در دانشگاه هوایی شهید ستاری - 1381/10/04
عنوان فیش : نیروهای مسلح, مسئولیت‏‌پذیری, احساس مسئولیت
کلیدواژه(ها) : نیروهای مسلح, مسئولیت‏‌پذیری, احساس مسئولیت
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
نیروهای مسلّح از جمله‌ی حسّاسترین بخشهایی هستند که باید مسؤولیتهای خود را به‌درستی بشناسند و به آن عمل کنند.

مربوط به :بیانات در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت - 1381/06/04
عنوان فیش : صداقت, مسئولیت‏‌پذیری, مدیریت اسلامی, مدیریت صالح, مدیریت کارامد, مدیریت اجرایی
کلیدواژه(ها) : صداقت, مسئولیت‏‌پذیری, مدیریت اسلامی, مدیریت صالح, مدیریت کارامد, مدیریت اجرایی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
صداقت و مسؤولیت‌پذیری باید در مدیران وجود داشته باشد. هنر یک مدیر این است که مسؤولیت‌پذیری داشته باشد.

مربوط به :بیانات در دیدار جوانان استان اصفهان‌ - 1380/08/12
عنوان فیش : مسئولیت‏‌پذیری, کارگزاران نظام, دنیاگرایی, دل‏دادن به دنیا, دلبستگی به دنیا
کلیدواژه(ها) : مسئولیت‏‌پذیری, کارگزاران نظام, دنیاگرایی, دل‏دادن به دنیا, دلبستگی به دنیا
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
کسی که برای خود مسؤولیتی قائل است، اگر دنیازده و رفاه‌زده شد، کارش زار خواهد شد و کار مردم را هم زار خواهد کرد.

مربوط به :بیانات در مراسم دوازدهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله) - 1380/03/14
عنوان فیش : مسئولیت‏‌پذیری, کارگزاران نظام, احساس مسئولیت, وظیفه مسئولان, خدمت به مردم
کلیدواژه(ها) : مسئولیت‏‌پذیری, کارگزاران نظام, احساس مسئولیت, وظیفه مسئولان, خدمت به مردم
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
در اسلام و نظام جمهورى اسلامى، فلسفه‌ى مسووليت پيدا كردن مسوولان در كشور اين است كه براى مردم كار كنند.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران‌ - 1379/09/25
عنوان فیش :اجرای عدالت، هدف از قبول مناصب در جمهوری اسلامی
کلیدواژه(ها) : مسئولیت‏‌پذیری
نوع(ها) : نهج‌البلاغه

متن فیش :
در نظر امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاةوالسّلام منصب حکومتی نباید وسیله‌ای برای راحتی و عیش و کسب دنیا برای خود باشد. این یک کاسبی مثل بقیه‌ی کاسبیها نیست؛ این یک مسؤولیت پذیری است. اشتغال به این مسؤولیت نمی‌تواند برای این باشد که انسان چیزی به دست آورد، مالی جمع کند، آینده‌ی خود و فرزندانش را از این راه تأمین کند و یا در دنیا خوش بگذراند. پس هدف از قبول مناصب دولتی در نظام جمهوری اسلامی و نظام اسلامی چه باید باشد؟ هدف باید اجرای عدالت، تأمین آسایش مردم، فراهم کردن زمینه‌ی جامعه‌ی انسانی برای شکفتن استعدادها، برای تعالی انسانها و برای هدایت و صلاح بنی‌آدم باشد. وقتی که در نظر امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاةوالسّلام هدف این شد، آن‌گاه این بیاناتی که از آن بزرگوار می‌شنویم، همه معنا پیدا می‌کند.

امیرالمؤمنین می‌فرماید: من آماده‌ام که سخت‌ترین شرایط زندگی را برای خودم به وجود آورم؛ اما خدا را در حالی که به یکی از بندگان او ظلم کرده‌ام، ملاقات نکنم؛ «واللَّه لان ابیت علی حسک السّعدان مسهّدا و اجرّ فی الاغلال مصفّدا» اگر مرا با بدن برهنه بر روی خارها بیندازند، یا با زنجیرهای گران، دست و پایم را ببندند و روی زمین بکشانند، این شکنجه‌ی جسمانی برای من قابل قبولتر و محبوبتر است از این‌که «القی اللَّه و رسوله یوم القیامه ظالما لبعض العباد و غاصباً لِشی‌ءٍ من الحطام»؛(1) خدا را در حالی ملاقات کنم که به یک نفر ظلم کرده‌ام، یا مال دنیا را برای خود جمع کرده‌ام.
1 ) خطبه 224 : از سخنان آن حضرت است در بيزارى از ظلم
وَ اللَّهِ لَأَنْ أَبِيتَ عَلَى حَسَكِ السَّعْدَانِ مُسَهَّداً أَوْ أُجَرَّ فِي الْأَغْلَالِ مُصَفَّداً أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ أَلْقَى اللَّهَ وَ رَسُولَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ظَالِماً لِبَعْضِ الْعِبَادِ وَ غَاصِباً لِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْحُطَامِ وَ كَيْفَ أَظْلِمُ أَحَداً لِنَفْسٍ يُسْرِعُ إِلَى الْبِلَى قُفُولُهَا وَ يَطُولُ فِي الثَّرَى حُلُولُهَا وَ اللَّهِ لَقَدْ رَأَيْتُ عَقِيلًا وَ قَدْ أَمْلَقَ حَتَّى اسْتَمَاحَنِي مِنْ بُرِّكُمْ صَاعاً وَ رَأَيْتُ صِبْيَانَهُ شُعْثَ الشُّعُورِ غُبْرَ الْأَلْوَانِ مِنْ فَقْرِهِمْ كَأَنَّمَا سُوِّدَتْ وُجُوهُهُمْ بِالْعِظْلِمِ وَ عَاوَدَنِي مُؤَكِّداً وَ كَرَّرَ عَلَيَّ الْقَوْلَ مُرَدِّداً فَأَصْغَيْتُ إِلَيْهِ سَمْعِي فَظَنَّ أَنِّي أَبِيعُهُ دِينِي وَ أَتَّبِعُ قِيَادَهُ مُفَارِقاً طَرِيقَتِي فَأَحْمَيْتُ لَهُ حَدِيدَةً ثُمَّ أَدْنَيْتُهَا مِنْ جِسْمِهِ لِيَعْتَبِرَ بِهَا فَضَجَّ ضَجِيجَ ذِي دَنَفٍ مِنْ أَلَمِهَا وَ كَادَ أَنْ يَحْتَرِقَ مِنْ مِيسَمِهَا فَقُلْتُ لَهُ ثَكِلَتْكَ الثَّوَاكِلُ يَا عَقِيلُ أَ تَئِنُّ مِنْ حَدِيدَةٍ أَحْمَاهَا إِنْسَانُهَا لِلَعِبِهِ وَ تَجُرُّنِي إِلَى نَارٍ سَجَرَهَا جَبَّارُهَا لِغَضَبِهِ أَ تَئِنُّ مِنَ الْأَذَى وَ لَا أَئِنُّ مِنْ لَظَى وَ أَعْجَبُ مِنْ ذَلِكَ طَارِقٌ طَرَقَنَا بِمَلْفُوفَةٍ فِي وِعَائِهَا وَ مَعْجُونَةٍ شَنِئْتُهَا كَأَنَّمَا عُجِنَتْ بِرِيقِ حَيَّةٍ أَوْ قَيْئِهَا فَقُلْتُ أَ صِلَةٌ أَمْ زَكَاةٌ أَمْ صَدَقَةٌ فَذَلِكَ مُحَرَّمٌ عَلَيْنَا أَهْلَ الْبَيْتِ فَقَالَ لَا ذَا وَ لَا ذَاكَ وَ لَكِنَّهَا هَدِيَّةٌ فَقُلْتُ هَبِلَتْكَ الْهَبُولُ أَ عَنْ دِينِ اللَّهِ أَتَيْتَنِي لِتَخْدَعَنِي أَ مُخْتَبِطٌ أَنْتَ أَمْ ذُو جِنَّةٍ أَمْ تَهْجُرُ وَ اللَّهِ لَوْ أُعْطِيتُ الْأَقَالِيمَ السَّبْعَةَ بِمَا تَحْتَ أَفْلَاكِهَا عَلَى أَنْ أَعْصِيَ اللَّهَ فِي نَمْلَةٍ أَسْلُبُهَا جُلْبَ شَعِيرَةٍ مَا فَعَلْتُهُ وَ إِنَّ دُنْيَاكُمْ عِنْدِي لَأَهْوَنُ مِنْ وَرَقَةٍ فِي فَمِ جَرَادَةٍ تَقْضَمُهَا مَا لِعَلِيٍّ وَ لِنَعِيمٍ يَفْنَى وَ لَذَّةٍ لَا تَبْقَى نَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ سُبَاتِ الْعَقْلِ وَ قُبْحِ الزَّلَلِ وَ بِهِ نَسْتَعِينُ .
ترجمه :
به خدا قسم اگر شب را به بيدارى به روى خار سعدان به روز آرم، و با قرار داشتن غلها و بندها به بدنم روى زمين كشيده شوم، پيش من محبوبتر است از اينكه خدا و رسولش را در قيامت ملاقات كنم در حالى كه به بعضى از مردم ستم نموده، و چيزى از مال بى‏ارزش دنيا غصب كرده باشم. چگونه به كسى ستم كنم براى وجودى كه به سرعت به سوى كهنگى و پوسيدگى پيش مى‏رود، و اقامتش در زير توده خاك طولانى مى‏شود. به خدا قسم عقيل را در اوج فقر ديدم كه يك من گندم از بيت المال شما را از من درخواست داشت، و كودكانش را از پريشانى فقر با موهاى غبار آلود و رنگهاى تيره ديده‏ كه گويى صورتشان را با نيل سياه كرده بودند، عقيل به درخواستش اصرار، و سخنش را تكرار مى‏كرد، من به گفتارش توجه مى‏كردم، و او خيال مى‏كرد كه دينم را به او فروخته، و از راه و روشم دست برداشته و به خواسته‏اش تن مى‏دهم، در اين اثنا آهن پاره‏اى را گداخته و به بدن او نزديك كردم تا مايه عبرتش شود، ناگهان چون ناله بيمار از حرارت آن آهن پاره ناله زد، و نزديك بود از آن آهن گداخته بسوزد، به او گفتم: مادران داغدار بر تو بگريند اى عقيل، آيا تو در برابر آهن پاره‏اى كه انسانى آن را به شوخى و بازى بر افروخته ناله مى‏زنى، ولى مرا به جانب آتشى كه خداوند قهّار به جهت خشم خود افروخته مى‏كشانى آيا تو از اين درد اندك ناله بزنى، و من از آتش سوزنده جهنم ناله نزنم. از سرگذشت عقيل عجيب‏تر برنامه شخصى است كه به تاريكى شب با ارمغانى در ظرف بسته، و حلوايى كه آن را خوش نداشتم و به آن بد بين بودم به طورى كه انگار مى‏كردى آن را با آب دهان يا استفراغ مار ساخته‏اند نزد من آمد، به او گفتم: اين صله است يا زكات يا صدقه اينها كه بر ما اهل بيت حرام است. گفت: نه اين است و نه آن، بلكه هديه است. گفتم: مادرت به‏ عزايت بنشيند، آمده‏اى از راه دين خدا فريبم دهى يا دستگاه فكر و انديشه‏ات به هم خورده، يا ديوانه‏اى و يا بيهوده گويى. به خدا قسم اگر هفت اقليم را با آنچه زير آسمانهاى آنهاست به من بدهند تا خداوند را با ربودن پوست جوى از دهان مورچه‏اى معصيت كنم به چنين كارى دست نمى‏زنم و بى‏شك دنياى شما نزد من از برگى كه در دهان ملخى است و آن را مى‏جود خوارتر است. على را با نعمتى كه از دست مى‏رود و لذّتى كه باقى نمى‏ماند چكار از خواب عقل، و زشتى لغزش به خدا پناه مى‏بريم، و از او يارى مى‏طلبيم.


مربوط به :بیانات در دیدار پاسداران، جانبازان، دانشجویان و دانش‌آموزان - 1379/08/11
عنوان فیش : مسئولیت‏‌پذیری, کارگزاران نظام, احساس مسئولیت, عمل به تکلیف, رفع مشکلات مردم
کلیدواژه(ها) : مسئولیت‏‌پذیری, کارگزاران نظام, احساس مسئولیت, عمل به تکلیف, رفع مشکلات مردم
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
مسوولان باید به وظایف خودشان عمل كنند؛ نیازهای مردم را بفهمند، درك كنند و تامین كنند.

مربوط به :بیانات در جمع مردم استان اردبیل‌ - 1379/05/03
عنوان فیش : فساد, مسئولیت‏‌پذیری, وجدان کاری, احساس مسئولیت
کلیدواژه(ها) : فساد, مسئولیت‏‌پذیری, وجدان کاری, احساس مسئولیت
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
فساد، يعنى فساد اخلاقى، فساد كارى، عدم احساس وجدان در تقديم خدمات عمومى، عدم احساس مسووليت در مواجهه با افكار عمومى و با ذهنهاى مردم. اينها شاخه‌ها و شعبه‌هاى فساد است.

مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی - 1378/09/23
عنوان فیش :به فکر این باشیم که باید پاسخگو باشیم
کلیدواژه(ها) : پاسخگویی مسئولان, مسئولیت‏‌پذیری
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
امیدواریم که خداوند به شما و به ما کمک کند تا همه بتوانیم وظیفه‌مان را انجام دهیم و بتوانیم پاسخ دهیم. عمده این است که بتوانیم آنچه را که انجام میدهیم، پاسخگو باشیم؛ باید به فکر این باشیم که باید پاسخ اینها را داد. خدای متعال از ما سؤال خواهد کرد: «ثم لتسئلنّ یومئذ عن النّعیم».(1) این نعمت بزرگی است که قطعاً خدای متعال از آن سؤال خواهد کرد؛ باید ان‌شاءالله بتوانیم جواب بدهیم.
1 ) سوره مبارکه التكاثر آیه 8
ثُمَّ لَتُسأَلُنَّ يَومَئِذٍ عَنِ النَّعيمِ
ترجمه :
سپس در آن روز (همه شما) از نعمتهایی که داشته‌اید بازپرسی خواهید شد!


مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1378/08/22
عنوان فیش : کارگزاران نظام, مسئولیت‏‌پذیری, احساس مسئولیت, مسئولیت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شناس
کلیدواژه(ها) : کارگزاران نظام, مسئولیت‏‌پذیری, احساس مسئولیت, مسئولیت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شناس
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
بزرگترین مصیبت برای یك ملت این است كه مسوولان در میان آن ملت، از مسوولیتهای حقیقی خودشان غافل بمانند.

مربوط به :بیانات در دیدار مردم کرج‌ - 1376/07/24
عنوان فیش : مسئولیت‏‌پذیری, کارگزاران نظام, مسئولان نظام(مخاطب)
کلیدواژه(ها) : مسئولیت‏‌پذیری, کارگزاران نظام, مسئولان نظام(مخاطب)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
امروز در این كشور، هر كس كه در یك مسوولیت بزرگ و تعیین‌كننده مشغول انجام خدمت است، بزرگترین هدفش آن است كه بتواند این كشور را با تعالیم زندگی‌بخش اسلام بسازد؛

مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1376/03/07
عنوان فیش : مسئولیت‏‌پذیری, امانت, کارگزاران نظام
کلیدواژه(ها) : مسئولیت‏‌پذیری, امانت, کارگزاران نظام
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
مسؤولیتهایی که من و شما داریم، امانتهایی در دست ماست.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان - 1376/02/10
عنوان فیش : کارگر, جوان, مسئولیت‏‌پذیری, معلمان
کلیدواژه(ها) : کارگر, جوان, مسئولیت‏‌پذیری, معلمان
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
عزیزان من؛ معلّمان، کارگران، جوانان، کسانی که قوام کار و استقلال و ستون فقرات کشور در دست شماست! مسؤولیت شما سنگین است.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1375/02/18
عنوان فیش : نظام جمهوری اسلامی ایران, حکومت, مسئولیت‏‌پذیری, نظام اسلامی, احساس مسئولیت, شانه خالی کردن از مسؤولیت
کلیدواژه(ها) : نظام جمهوری اسلامی ایران, حکومت, مسئولیت‏‌پذیری, نظام اسلامی, احساس مسئولیت, شانه خالی کردن از مسؤولیت
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
در نظام اسلامی، هر کس متدیّن به عقیده و شریعت اسلامی باشد، در امر حکومت دارای مسؤولیت است. هیچ کس نمی‌تواند خود را از موضوع حکومت کنار بکشد.

مربوط به :بیانات در دیدار هنرمندان و مسئولان فرهنگی کشور - 1373/04/22
عنوان فیش :خالی نماندن میدان جبهه خودی حتی با کنارکشیدن افراد آن
کلیدواژه(ها) : اراده الهی, مسئولیت‏‌پذیری
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
آنچه در مجموع می‌خواهم عرض کنم این است که شما باید کاری کنید که جبهه‌ی خودی را، از هزم و سایش و ریزش نجات دهید.
(...)
البته این نکته را هم به شما بگویم که اگر خدای ناکرده همگی‌تان [جبهه‌ی خودی هنری و روشنفکری] یک وقت بگویید «ما می‌خواهیم این کار و فعّالیت و حضور را ببوسیم و کنار برویم»، عقیده ندارم که این میدان، خالی خواهد ماند؛ نه. عقیده‌ی من این است که بارِ خدا، زمین نمی‌ماند. بنده از قبل از انقلاب به طلبه‌ها و رفقای جوانی که با من بودند، مکرّر در مکرّر می‌گفتم این را شما بدانید که وقتی اراده‌ی الهی تعلّق گرفت، بارِ خدا زمین نمی‌ماند. قرآن، ناطق به این است: «من یرتدّ منکم عن دینه فسوف یأتی اللَّه بقوم یحبّهم و یحبّونه.»(1) خدا دست دیگری، پشت دیگری و بَر و دوش و بازویِ ستبرِ دیگری را مأمور برداشتنِ این بار و حمل آن خواهد کرد. ولی بالاخره، کار به تأخیر می‌افتد. در این شکی نیست که وقتی ما بخواهیم باری را بر زمین بگذاریم، تا دیگری بیاید و آن بار را بردارد، وقفه‌ای ایجاد می‌شود. البته، وقفه در راه خدا، نارواست. استفاده از این فرصت و موقعیت هم که خدا به ما داده است تا بتوانیم این بار را برداریم، بزرگ‌ترین کارِ ماست. اصلاً بزرگترین افتخار این است که خدا ما را بنده‌ی خودش بداند و از ما بخواهد که این بار را برداریم. لذاست که من عرض می‌کنم: شما باید تلاش کنید تا جبهه‌ی خودی و آن جمع سیصد و سیزده نفری بدرِ کبرایِ امروز، سایش پیدانکند.
1 ) سوره مبارکه المائدة آیه 54
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا مَن يَرتَدَّ مِنكُم عَن دينِهِ فَسَوفَ يَأتِي اللَّهُ بِقَومٍ يُحِبُّهُم وَيُحِبّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى المُؤمِنينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الكافِرينَ يُجاهِدونَ في سَبيلِ اللَّهِ وَلا يَخافونَ لَومَةَ لائِمٍ ۚ ذٰلِكَ فَضلُ اللَّهِ يُؤتيهِ مَن يَشاءُ ۚ وَاللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ
ترجمه :
ای کسانی که ایمان آورده‌اید! هر کس از شما، از آیین خود بازگردد، (به خدا زیانی نمی‌رساند؛ خداوند جمعیّتی را می‌آورد که آنها را دوست دارد و آنان (نیز) او را دوست دارند، در برابر مؤمنان متواضع، و در برابر کافران سرسخت و نیرومندند؛ آنها در راه خدا جهاد می‌کنند، و از سرزنش هیچ ملامتگری هراسی ندارند. این، فضل خداست که به هر کس بخواهد (و شایسته ببیند) می‌دهد؛ و (فضل) خدا وسیع، و خداوند داناست.


مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگزاران فرهنگی - 1371/05/21
عنوان فیش :غفلت نورزیدن مسئولان نسبت به میدان آمدن عناصر وابسته به استکبار
کلیدواژه(ها) : کارگزاران نظام, مسئولیت‏‌پذیری
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
کسی از فرهنگ اسلامی و حیثیت و موجودیت این ملت دفاع می‌کند و در مقابل تهاجم دشمن می‌ایستد که دلش در هوای اسلام بتپد و اسلام و ایران را دوست بدارد. عده‌ای که دین ندارند، میهن دوستی هم ندارند؛ ایران را هم قبول ندارند. کسی که سلطه‌ی امریکا را برای ایران بپسندد و تشویق کند، میهن دوست نیست. کسانی که برای دخالت امریکاییها برای آن خانمی که در نیکاراگوئه با انتخابات امریکایی بر سرکار آمد، کف زدند، معنای کارشان چیست؟ از این‌جا، به کسانی که در نیکاراگوئه تسلیم تحمیل امریکاییها شدند، «زهی» و «مرحبا» گفتند! اینها دل در گرو امریکا ندارند؟! اینها با این قلم زهرآگینشان می‌آیند در مقابل تهاجم دشمن، از فرهنگ ملی و اسلامی و ایرانی دفاع کنند؟! معلوم است که نمی‌کنند! معلوم است که این، ستون پنجم دشمن است! این، برای دشمن کار می‌کند. این، از خدا می‌خواهد که امریکاییها برگردند! از خدا می‌خواهد که نظام وابسته‌ی به امریکا و استکبار و گردن کلفتها برگردد. این، برای نظام اسلامی کار خواهد کرد؟ تلاش خواهد کرد؟ معلوم است که نه! این، حقیقت روشنی است. شما که در صدا و سیما مسؤول امور هستید باید مواظب این مطلب باشید. شما که در روزنامه‌ها مسؤول امور هستید، باید مواظب این مطلب باشید. شما که در سازمان تبلیغات یا در وزارت ارشاد، یادر آموزش و پرورش، یادر آموزش‌عالی و یا در مؤسسات فرهنگی گوناگون مسؤول امور هستید، باید مراقب این قضیه باشید. البته همه مسؤولند. منظورم از مسؤول، رئیس نیست. «کلکم راع وکلکم مسؤول عن رعیته» (1) همه مسؤولند. مراقب این معنا باشید.
1 )
منیه المرید،شهید ثانی ص381 ؛		
صحيح مسلم، مسلم نیشابوری، ج 3 ص 1459 ؛
جامع الاخبار، تاج الدين شعيرى‏ ص 119 ؛ 
عوالي‏اللآلی ، ابن ابى جمهور احسائى‏ ج 1 ص  364  ؛ 
ارشاد القلوب ج1 ص184"باب الحادی والخمسون"؛
 بحارالانوار ،علامه مجلسی ج72 ص 38 ؛

كلكم راع و كلكم مسئول عن رعيته
ترجمه :
به راستی كه همه شما حافظ و سرپرستید و همه شما جوابگوی مردم زیردست خود هستید.


مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان استان بوشهر - 1370/10/12
عنوان فیش :ما باید مواظب خودمان و زیردست‌هایمان باشیم
کلیدواژه(ها) : مسئولیت‏‌پذیری
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
برادران شاغل در دستگاههای اجرایی - منظور من فقط قوه‌ی مجریه نیست؛ دستگاههایی که اجرا دارند؛ یعنی قوه‌ی مجریه، قوه‌ی قضاییه، نیروهای مسلح، و کلاً کسانی که اجرای کاری به عهده‌ی آنهاست - باید سر پُست خودشان، بیدار و هوشیار و دارای احساس مسؤولیت باشند. فقط خودتان را هم نمی‌گویم؛ «قوا انفسکم و اهلیکم»؛(1) هم خودتان، هم زیردستهایتان. خودتان را هم نگه دارید، زیر دستهایتان را هم نگه دارید.
1 ) سوره مبارکه التحريم آیه 6
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا قوا أَنفُسَكُم وَأَهليكُم نارًا وَقودُهَا النّاسُ وَالحِجارَةُ عَلَيها مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا يَعصونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُم وَيَفعَلونَ ما يُؤمَرونَ
ترجمه :
ای کسانی که ایمان آورده‌اید خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگهاست نگه دارید؛ آتشی که فرشتگانی بر آن گمارده شده که خشن و سختگیرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمی‌کنند و آنچه را فرمان داده شده‌اند (به طور کامل) اجرا می‌نمایند!


مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه - 1370/10/02
عنوان فیش :مسئول بودن همه دستگاه‌ها در مقابل انجام عمل صحیح
کلیدواژه(ها) : مسئولیت‏‌پذیری
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
هر فردی هم، در مورد خود و رعیت خودش، مسؤول است(1). هیچ‌کس نگوید که چرا فلان کسان نمی‌کنند؟ آنها هم باید بکنند. دستگاه تبلیغات، دستگاه اجرایی، دستگاه قضایی و دیگر دستگاهها، همه مسؤولند. اقدام نکردن و صحیح عمل نکردن کسی، برای من و شما حجت نمی‌شود که ما هم رها کنیم؛ نه، ما باید آنچه را که صحیح می‌دانیم، عمل بکنیم؛ ولو دیگری نمی‌کند. البته راه صحیح عمل کردن، چیز دیگری است؛ نه این‌که عمل نکردن باشد.
1 )
منیه المرید،شهید ثانی ص381 
صحيح مسلم، مسلم نیشابوری، ج 3 ص 1459 
جامع الاخبار، تاج الدين شعيرى‏ ص 119
عوالي‏اللآلی ، ابن ابى جمهور احسائى‏ ج 1 ص  364 
بحارالانوار ،علامه مجلسی ج72 ص 38 
ارشاد القلوب ج1 ص184"باب الحادی والخمسون"

كلكم راع و كلكم مسئول عن رعيته
ترجمه :
به راستی كه همه شما حافظ و سرپرستید و همه شما جوابگوی مردم زیردست خود هستید.


مربوط به :بیانات در دیدار رئیس و اعضاى مجلس خبرگان رهبرى - 1368/05/15
عنوان فیش : مسئولیت‏‌پذیری
کلیدواژه(ها) : مسئولیت‏‌پذیری
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
مسئولیت های بزرگ به نسبت عظمت و خطورتشان، مورد توجه و عنایت بیشتر پروردگار هم قرار می گیرد.

مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1368/04/25
عنوان فیش :ایمان و اخلاص ، عوامل ثبات نظام اسلامی
کلیدواژه(ها) : مسئولیت‏‌پذیری
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
من و شما مسؤولیم. مسؤولیت، مخصوص یک فرد و یک جمع نیست. بار بر دوش همه است؛ گاهی بیشتر و سنگینتر، و گاهی کمتر و سبکتر؛ «کلّکم راع»(1). نظام اسلامی این‌گونه است. ما که مسؤولیم، باید با خودمان فکر کنیم که این ثبات و قدرت از کجا آمد و ناشی از چه عاملی بود؛ تا آن عامل را محکم نگهداریم و در آینده به کار بزنیم.
ایمان و اخلاص و عمل مخلصانه، عامل قدرت و ثبات ما بود. الگو برای این ارزشها، همین بزرگواری(امام) است که امروز با ارتحال خود دنیا را به لرزه درآورده است. آن عزیز که قطعاً جزو اولیاءاللَّه بود، مثل پیامبران و اولیا که به صورت طبیعی فقدان آنها دنیا را تکان می‌دهد، با ارتحال خودش دنیا را تکان داد.
1 )
منیه المرید،شهید ثانی ص381 ؛
صحيح مسلم، مسلم نیشابوری، ج 3 ص 1459 ؛
جامع الاخبار، تاج الدين شعيرى‏ ص 119 ؛ 
عوالي‏اللآلی ، ابن ابى جمهور احسائى‏ ج 1 ص  364  ؛ 
ارشاد القلوب ج1 ص184"باب الحادی والخمسون" ؛
بحارالانوار ،علامه مجلسی ج72 ص 38 ؛

كلكم راع و كلكم مسئول عن رعيته
ترجمه :
به راستی كه همه شما حافظ و سرپرستید و همه شما جوابگوی مردم زیردست خود هستید.