[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : تبادل فرهنگی کلیدواژه(ها) : تبادل فرهنگی نوع(ها) : جستار, فیش موضوعی متن فیش : یک وقت من دربارهی «تعاطی فرهنگی» - نقطهی مقابل «تهاجم فرهنگی» - بحث مفصلی کردم که از مصادیقش، یکی همین مطبوعات است. خوب؛ ما مطبوعات را از غرب گرفتیم. غربیها سابقهی زیادی در حرفهی روزنامهنگاری داشتند. از اواخر دوران ناصر الدین شاه هم مطبوعات وارد ایران شد و فعالیتش را آغاز کرد. اوج کار مطبوعات، در دوران مشروطه بود؛ یعنی از عهد مظفرالدین شاه بتدریج افزایش پیدا کرد. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : تهاجم فرهنگی کلیدواژه(ها) : تهاجم فرهنگی نوع(ها) : جستار متن فیش : از ما سؤال میشود - و از همه کس هم قابل سؤال است - که «شما از وضع کنونی مطبوعات ایران راضی هستید یا نه؟» من اگر بخواهم در این جلسهی خصوصی و خودمانی به شما مطلبی عرض کنم، جوابم این است که «نه؛ راضی نیستم.» چرا؟ چون کیفیت مطبوعات کشور، متناسب با تاریخ مطبوعات در این کشور نیست. این، نکتهی مهمی است. ما دربارهی هر پدیدهای که سخن میگوییم و قضاوت میکنیم، باید به تاریخ آن پدیده نگاه کنیم. یک وقت پدیدهای است که اگرچه در دنیا سوابق زیادی دارد، اما تازه وارد این سرزمین شده است. خوب؛ نمیشود زیاد انتظار داشت. یک وقت پدیدهای است که ضعیف وارد شده یا به وسیلهی آدمهای نالایق وارد شده است. نمیشود خیلی توقع داشت. اما یک وقت پدیدهای است که سابقهی زیادی دارد و خوب هم وارد شده است، که مطبوعات از این قبیل است. البته مطبوعات، وارداتی است؛ یعنی جزو بخشهای مثبت فرهنگ غرب است که ما از آنها گرفتیم. یک وقت من دربارهی «تعاطی فرهنگی» - نقطهی مقابل «تهاجم فرهنگی» - بحث مفصلی کردم که از مصادیقش، یکی همین مطبوعات است. خوب؛ ما مطبوعات را از غرب گرفتیم. غربیها سابقهی زیادی در حرفهی روزنامهنگاری داشتند. از اواخر دوران ناصر الدین شاه هم مطبوعات وارد ایران شد و فعالیتش را آغاز کرد. اوج کار مطبوعات، در دوران مشروطه بود؛ یعنی از عهد مظفرالدین شاه بتدریج افزایش پیدا کرد. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : روشنفکری کلیدواژه(ها) : روشنفکری نوع(ها) : جستار متن فیش : در مطبوعاتی که معاند با نظام جمهوری اسلامی هستند، عناصر نامطمئن، زیاد است. اگر هم واقعاً بعضی از افراد که در این قسم مطبوعات حضور دارند، بنا ندارند با دستگاه در بیفتند؛ اما وجود آدمهای ناباب در تشکیلاتشان، حتمی است. ما در این تشکیلات آدمهایی را میشناسیم که سابقهی آنها به کلّی غیر قابل اعتماد و سالب اطمینان است. فرض بفرمایید در این تشکیلات، عنصر یا عناصری با گرایش مارکسیستیِ قوی حضور دارند که شناختهشدهاند. بنده بسیاری از آنها را با نام و نشان و آثار، از دیرباز میشناسم. من با محیط روشنفکری کشور، سالهای متمادی ارتباط تنگاتنگ و نزدیک داشتم و با خیلی از این افراد که بعضی در ایرانند و بعضی در خارج، یا ارتباط نزدیک و دوستانه، یا سلام و علیک و یا آشنایی داشتم. اغلب آنها خارج از دایرهی اطّلاع و معرفت من نیستند. پیش از پیروزی انقلاب، سالهای متمادی، لااقل با آثارشان آشنایی داشتهام. در میان اینها کسانی بودند که گرایشهای مارکسیستیِ تندی داشتند و با همین گرایشهای مارکسیستی، بنای همکاری با ساواک را گذاشتند و یا در دفتر «فرح» مشغول فعالیت شدند! خوب؛ این سابقه، سابقهی خیلی پاکی است؟! به چنین عناصری میتوان اعتماد کرد؟! البته توقّع داشتن از عنصر یا عناصری چنین، واقعاً توقّع بیجایی است. کسانی در مطبوعاتِ قسمِ سوم حضور دارند که امروز دم از آزادی میزنند. میگویند: «آزادی بیان نیست و اختناق حاکم است.» میگویند: «دولت هرچه را که دلخواه خودش باشد، اجازهی گفتن و نوشتن میدهد.» در حالی که خودشان هم میدانند خلاف واقع میگویند. برخی از همین افراد، در دوران رژیم شاه هم به کارهای مطبوعاتی سرگرم بودند. آن اختناق سیاه را میدیدند؛ اما نه فقط لب از لب نمیگشودند که همکاری هم میکردند! اینها با ستایشهای زبانی، نوشتن مقالات و با نوشتن کتاب و جزوه، به نفع دستگاه آن روز کار میکردند. آیا اینها در دفاع از آزادی صادقند؟! کسی که دورهی اختناق محمّد رضا شاهی را تحمّل کرده و لب به اعتراض نگشوده، اگر در دوران جمهوری اسلامی که هرکس هرچه میخواهد مینویسد، دم از آزادیخواهی بزند، آیا از صداقت برخوردار است؟! مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : روشنفکری کلیدواژه(ها) : روشنفکری نوع(ها) : جستار متن فیش : مطبوعات، وارداتی است؛ یعنی جزو بخشهای مثبت فرهنگ غرب است که ما از آنها گرفتیم. یکوقت من در بارهی «تعاطی فرهنگی»- نقطهی مقابل «تهاجم فرهنگی»- بحث مفصّلی کردم که از مصادیقش، یکی همین مطبوعات است. خوب؛ ما مطبوعات را از غرب گرفتیم. غربیها سابقهی زیادی در حرفهی روزنامهنگاری داشتند. از اواخر دوران ناصر الدّین شاه هم مطبوعات وارد ایران شد و فعّالیتش را آغاز کرد. اوجِ کار مطبوعات، در دوران مشروطه بود؛ یعنی از عهد مظفر الدین شاه بتدریج افزایش پیدا کرد. مطبوعاتِ آن وقت را که نگاه میکنیم، میبینیم به خلاف اصل روشنفکری در ایران- که بارها عرض کردهام «روشنفکری در ایران، بیمار متولد شد»- کسانی که پدیدهی روشنفکری را به معنای غربی و اروپاییاش وارد کشور ما کردند، آدمهای سالمی نبودند. امثال «میرزا ملکمخان» بودند. آدمِ خوبشان کسی مثل «تقیزاده» بود که کلمهی قصار معروفش، هنوز در گوشها زنگ میزند و بیانگر حالت خودباختگی اوست. روشنفکری در ایران، اساساً سالم متولد نشد. لذاست که در طول این سالیان دراز، روشنفکرهای خوب، روشنفکرهای متعهّد و حقیقتاً دلسوز- یکی از خصوصیات روشنفکری «تعهد» است؛ به این معنای معروف در کشور ما- واقعاً حائز این معانی بودند. اما درعینحال، جریان روشنفکری، جریانی نشد که بتواند با مردم ایران مخلوط شود، انس بگیرد، از آنها بیاموزد و به آنها تعلیم دهد. در اغلب قضایا، جریان روشنفکری، تجربهی خوبی نشان نداد. البته بعضی از اشخاصِ روشنفکر، انصافاً خیلی خوب وارد میدان شدند و فداکاریهای زیادی هم کردند. اگر علما را که یکی از دو جریان مؤثّر در نهضت مشروطیت بودند، از مجموعهی روشنفکری خارج بدانیم، روشنفکرهای آن دوره که در قالب انجمنها و غیره میگنجیدند، دومین جریان تأثیرگذار محسوب میشدند. لکن بعد از صدور فرمان مشروطیت، آن اشکالات معروف در جریان روشنفکری پدید آمد. علیایّحال، نمیخواهم راجع به روشنفکری بحث کنم. اما مطبوعات، در کشور ما بیمار متولد نشدند. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : نظام جمهوری اسلامی ایران, آگاهی مردم, مردمسالاری دینی کلیدواژه(ها) : نظام جمهوری اسلامی ایران, آگاهی مردم, مردمسالاری دینی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : نظام مردمی، جز با آگاهی مردم ممکن نیست پیش برود. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : نظام جمهوری اسلامی ایران, آگاهی مردم, آگاهی کلیدواژه(ها) : نظام جمهوری اسلامی ایران, آگاهی مردم, آگاهی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : هر چه مردم بیشتر آگاه باشند، نظام جمهوری اسلامی، بیشتر سود میبرد. بنابراین، این نظام، به آگاه سازی مردم نیازمند است. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : قوه مجریه, مطبوعات کلیدواژه(ها) : قوه مجریه, مطبوعات نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : دولت باید موضوع مطبوعات را خیلی جدّی بگیرد. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : مطبوعات, وظیفه مطبوعات کلیدواژه(ها) : مطبوعات, وظیفه مطبوعات نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : مطبوعاتیها باید کار را از حالت تفنّن خارج کنند. کار، جدّی و اساسی است و برای این ملت، امری لازم است. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : مطبوعات, فرهنگ غربی کلیدواژه(ها) : مطبوعات, فرهنگ غربی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : مطبوعات، وارداتی است؛ یعنی جزو بخشهای مثبت فرهنگ غرب است که ما از آنها گرفتیم. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : تهاجم فرهنگی, مطبوعات کلیدواژه(ها) : تهاجم فرهنگی, مطبوعات نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : یک وقت من دربارهی «تعاطی فرهنگی» - نقطهی مقابل «تهاجم فرهنگی» - بحث مفصّلی کردم که یکی از مصادیقش، همین مطبوعات است. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : روشنفکری کلیدواژه(ها) : روشنفکری نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : یکی از خصوصیات روشنفکری «تعهد» است. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : مطبوعات, زبان فارسی کلیدواژه(ها) : مطبوعات, زبان فارسی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : از ضعفهایِ موجودِ مطبوعات حضور نداشتن قوی در مسائل بینالمللی، نبود تحلیلهای قوی، ضعف کارهای هنری و ضعف زبان فارسی است. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : مطبوعات, تقلیدگرایی کلیدواژه(ها) : مطبوعات, تقلیدگرایی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : از ضعفهای مطبوعات ما، تقلید کورکورانه از کارهای غرب است. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : تفکر, نظام جمهوری اسلامی ایران, آزاداندیشی, آزادی عقیده, آزادی اندیشه کلیدواژه(ها) : تفکر, نظام جمهوری اسلامی ایران, آزاداندیشی, آزادی عقیده, آزادی اندیشه نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : در جمهوری اسلامی، همه گونه اندیشهای آزاد است. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : آزاداندیشی, آزادی عقیده, تفکر, نظام جمهوری اسلامی ایران, آزادی اندیشه کلیدواژه(ها) : آزاداندیشی, آزادی عقیده, تفکر, نظام جمهوری اسلامی ایران, آزادی اندیشه نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ما در جمهوری اسلامی، بحث اندیشه نداریم که مثلاً چون کسی اندیشهی دیگری دارد، با او برخورد کنیم. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : فرهنگ, تفکر کلیدواژه(ها) : فرهنگ, تفکر نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : بنده تشنّج فکری و فرهنگی را اصلاً قبول ندارم. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : نظام جمهوری اسلامی ایران, صبر, روحیهی تحمل حرف مخالف کلیدواژه(ها) : نظام جمهوری اسلامی ایران, صبر, روحیهی تحمل حرف مخالف نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : واقعاً در نظام جمهوری اسلامی، تحمّل شنیدن حرف مخالف خیلی بالاست. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : نظام سرمایهداری غرب کلیدواژه(ها) : نظام سرمایهداری غرب نوع(ها) : جستار متن فیش : همهی مطبوعات باید توجّه داشته باشند که خطّ قرمزی وجود دارد و از این خطّ قرمز، هیچکس نباید عبور کند. نه اینکه ما اجازه نمیدهیم؛ در هیچ جای دنیا اجازه نمیدهند. در به اصطلاح دمکراتیکترین کشورها هم اجازه نمیدهند. شما ببینید آن وقتها که در امریکا خبری از موج چپ بود- حالا که دیگر این خبرها نیست- چپهای امریکا- اعم از گروههای کمونیست یا سوسیالیست- و اجتماعاتشان تحت چه شرایطی زندگی میکردند! شما رمانهایی را که بعضی از نویسندگان دارای گرایش به چپ، مثل «هوارد فاست» نوشتهاند- چند رمان او به فارسی هم ترجمه شده و بنده دیدهام- بخوانید و ببینید در بارهی چپها چه مطالب تکاندهندهای آوردهاند! همین کتاب معروف «خوشههای خشم» اثر «جان اشتاین بک» یا دیگر کتابش را که الآن در ذهنم نیست، بخوانید و ببینید راجع به وضع چپها و برخورد سردمداران مرکزِ به اصطلاح دمکراسی با آنها، چه نوشته است! بخوانید و بدانید که مرکزِ به اصطلاح دمکراسی و قبلهی کسانی که صاحب چنین قلمهای بد و زشتی در ایرانند، حتّی حاضر نبودند چپها را تحمّل کنند؛ چون معتقد بودند، مارکسیسم، نظام سرمایهداری امریکا را زیر سؤال میبرد. خوب؛ اگر چپها را تحمّل میکردند، به معنای موافقت با عبور آنها از خطّ قرمز بود. اگر امروز مجموعهای در امریکا پیدا شود که بنویسد، بگوید و شعار بدهد «امریکا باید تجزیه گردد»، یا شعار بدهد «امریکا باید به چهل و نه ایالت تقسیم شود»، چگونه با آن رفتار میکنند؟ اگر امروز کسی در امریکا قد عَلَم کند و بگوید «چون چهل، پنجاه میلیون سیاه در ایالات متّحده زندگی میکنند، باید کشور جداگانهای داشته باشند و بخشی از امریکا را به آنها بدهید تا حکومت تشکیل دهند»، دولت امریکا با وی چه برخوردی خواهد داشت؟ آیا همان کاری را که با فرقهی داودیها کردند و همه را در ساختمانی به آتش کشیدند، با او نخواهند کرد؟اینها خطوط قرمز یک ملت است. شما، انقلاب را زیر سؤال ببری، اصل انقلاب را نفی کنی و در نفی نظام جمهوری اسلامی بکوشی؟! خوب؛ این خطّ قرمز است و قابل تحمّل نیست. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : احساس مسئولیت کلیدواژه(ها) : احساس مسئولیت نوع(ها) : جستار متن فیش : ما هم موافقیم که اهل قلم، اجتماعی داشته باشند و باهم تفاهم و تبادل نظر کنند. البته، نه از این معاندین. اینها نه. اینها کسانی هستند که اگر در اینگونه اجتماعات وارد شوند، افساد میکنند. اینها مورد اعتماد نیستند. اینها سابق و لاحق و حال و گذشتهشان به گونهای نیست که انسان بتواند به آن اعتماد کند. کسانی که واقعاً برای این مردم، برای این کشور و برای فرهنگ این کشور دل میسوزانند و کار مطبوعاتی را حقیقتاً از روی علاقه و عشق و احساس مسئولیت انجام میدهند، خوب است اجتماع داشته باشند. وزارت ارشاد هم کمک و حمایت کند و تمهیداتی بیندیشد تا اهل قلم، بتوانند این کار را به سهولت انجام دهند. ما با این کار، موافقیم. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : حقوق بشر کلیدواژه(ها) : حقوق بشر نوع(ها) : جستار متن فیش : به یاد دارم در زمان رژیم سابق، رئیس جمهوری در هند از دنیا رفته بود. - میدانید که در هند، رئیس جمهور کارهای نیست. به عنوان مقامی تشریفاتی حضور دارد؛ و اصلاً روی او حساب نمیکنند. - آن رئیس جمهور، آدم با سوادی بود. روزنامههای ما در آن زمان راجع به وی نوشتند که در ساختمانی ساده با چهار، پنج اتاق زندگی میکرد و امور شخصیاش را خودش انجام میداد. واقعاً در آن روزگار تعجّب میکردیم که یک رئیس جمهور، آن طور زندگی کند! شما آن رئیس جمهوری را که واقعاً هیچ کارهی محض بود - در واقع مجسّمهای بود - در نظر بگیرید و به رئیس جمهور خودمان که شخصیتی مسؤول و مورد اعتنا در عرصههای بینالمللی است، بنگرید. بروید خانهاش را ببینید که آیا چهار، پنج اتاقْ بیشتر دارد؟ همان خانهای است که قبل از انقلاب هم محل سکونتش بوده و یا از اوّل انقلاب در آن اقامت گزیده است. این، وضع زندگی مسؤولین جمهوری اسلامی است! در این جمهوری، هر کس هر چه میخواهد، میگوید. هر کس در هر ممشا و مسلکی که دوست میدارد، سیْر میکند. کسی کاری به کسی ندارد. آن وقت در همین نظام، برخی افراد که فجایع رژیم سابق را تحمّل کردند و لب از لب نگشودند، دم از آزادیخواهی و پایمال شدن حقوق بشر میزنند! در مقابل چنین مسائلی، انسان احساس میکند که بعضی افراد، چقدر بیانصافند! شما بدانید، ما تحملّمان خیلی زیاد است. واقعاً در نظام جمهوری اسلامی، تحمّل شنیدن حرف مخالف خیلی بالاست. البته دلایلی هم دارد که طبیعی است. اما غرضورزی و بیانصافی هم حدّی دارد! اینها غرضورزی و بیانصافی میکنند. هر وقت که دشمنان ما در خارج از کشور، تهمتی را علیه جمهوری اسلامی عنوان کردند، در همین مطبوعات قسم سوم، به همان شکل یا به اشکال دیگر، تکرار شد. آنها راجع به محدودیت زن گفتند، اینها هم میگویند! آنها راجع به پایمال شدن حقوق بشر گفتند، اینها هم میگویند! آنها راجع به تروریسم گفتند، اینها هم میگویند! آنها راجع به بیکفایتی دولت گفتند، اینها هم میگویند! آنها راجع به اینکه نظام اسلامی، نظام متحجّر قرون وسطایی است گفتند، اینها هم میگویند! چرا انسان این قدر با دشمن همکاری کند؟! چرا انسان این قدر از میهن خودش و از کسانی که برای این میهن دلسوزانه زحمت میکشند، بیزاری بجوید و ناجوانمردانه اعراض کند؟! واقعاً چرا؟! اینها چه مرضی دارند؟! من که تعجّب میکنم! مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : اشتاین بک، جان کلیدواژه(ها) : اشتاین بک، جان نوع(ها) : كتاب متن فیش : همین کتاب معروف «خوشههای خشم» اثر «جان اشتاین بک» یا دیگر کتابش را که الان در ذهنم نیست، بخوانید و ببینید راجع به وضع چپها و برخورد سردمداران مرکزِ به اصطلاح دمکراسی با آنها، چه نوشته است! بخوانید و بدانید که مرکزِ به اصطلاح دمکراسی و قبلهی کسانی که صاحب چنین قلمهای بد و زشتی در ایرانند، حتّی حاضر نبودند چپها را تحمّل کنند؛ چون معتقد بودند، مارکسیسم، نظام سرمایه داری امریکا را زیر سؤال میبرد. خوب؛ اگر چپها را تحمّل میکردند، به معنای موافقت با عبور آنها از خطّ قرمز بود. اگر امروز مجموعهای در امریکا پیدا شود که بنویسد، بگوید و شعار بدهد «امریکا باید تجزیه گردد»، یا شعار بدهد «امریکا باید به چهل و نه ایالت تقسیم شود»، چگونه با آن رفتار میکنند. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : فاست، هوارد کلیدواژه(ها) : فاست، هوارد نوع(ها) : كتاب متن فیش : همه مطبوعات باید توجّه داشته باشند که خطّ قرمزی وجود دارد و از این خطّ قرمز، هیچ کس نباید عبور کند. نه اینکه ما اجازه نمیدهیم؛ در هیچ جای دنیا اجازه نمیدهند. در به اصطلاح دمکراتیکترین کشورها هم اجازه نمیدهند. شما ببینید آن وقتها که در امریکا خبری از موج چپ بود - حالا که دیگر این خبرها نیست - چپهای امریکا -اعم از گروههای کمونیست یا سوسیالیست - و اجتماعاتشان تحت چه شرایطی زندگی میکردند! شما رمانهایی را که بعضی از نویسندگان دارای گرایش به چپ، مثل «هواردفاست» نوشتهاند - چند رمان او به فارسی هم ترجمه شده و بنده دیدهام - بخوانید و ببینید درباره چپها چه مطالب تکاندهندهای آوردهاند! مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : سید علی خان مدنی کلیدواژه(ها) : سید علی خان مدنی نوع(ها) : كتاب متن فیش : یادم آمد از «سید علی خان مدنی». مناسب است که راجع به عید نوروز، ماجرای او گفته شود. چون عید نوروز از آن عیدهایی است که ما، به خلاف بعضی کسان، به آن خیلی ارادت داریم. باری؛ سید علی خان مدنی از علمای شیرازی تبارِ اهل و ساکن مدینه است. یعنی پدرانش، چند نسل در مدینه زندگی کردهاند. سیدعلی خان، مردی بزرگ، ادیبی طراز اوّل، شاعری توانا و عالمی فحل است. در بین کسانی که خارج از میهن زندگی کردهاند تقریباً شیخ بهایی دوم یا شیخ بهایی درجهی دو است. البته او در آخر عمرِ خود به شیراز رفت، در آنجا زندگی کرد و به گمانم در شیراز هم از دنیا رفته است. نمیدانم قبرش کجاست. وی کتابهای بسیار خوب و وزینی دارد و ادبای معروف، دائماً به کلام نثر و نظم او استناد میکنند. پدر سیدعلی خان هم از علمای مدینه بود که یک روز به دعوت یکی از سلاطین محلّی هند، که مذهب تشیع هم داشته و ظاهراً در دکن حکومت میکرده است، از مدینه به هند میرود و سالها در آنجا میماند. سید علی خان به مرحلهی نوجوانی که میرسد، همراه با مادرش از مدینه عازم هند میشوند و با زحمت و مشقّت زیاد، به پدر خانواده میپیوندند. پدر، وقتی نوجوان خود را میبیند، او را برای فراگیری علوم متداوّل زمان، نزد اساتید مبرّز میفرستد و به تربیتش میکوشد. پدر، چندین سال است در هند زندگی میکند (درست توجّه کنید!) محیط، هند است و در هندِ آن زمان هم زبان فارسی، زبان رایج بوده است. دوره، دورهی تیموریهاست و گاهِ اوجِ زبانِ فارسی در هند. اما اینها عربند، و به زبان عربی تکلّم میکنند. سید علی خان که شاعر است، قصاید غرّایی به زبان عربی میسراید. عید نوروز که از راه میرسد، سید علی خان برای تهنیت عید به پدرش، قصیدهای به زبان عربی میگوید و به او تقدیم میکند. عناصر قصّه را جمع کنید! شاعر، عرب. ممدوح، عرب. مکان، هندوستان. زبانِ رایج، فارسی. قصیده دربارهی عید نوروز، به عربی! آیا قصیدهی عربی سید علی خان مدنی در خصوص عید نوروز، مایهی افتخار به یک سنّت تاریخی نیست؟ … سیدعلی خان مدنی» «مدنی دشتکی شیرازی» متوّفی به سال 1118 یا 1120ه.ق. وی سه شرح بر کتاب «صمدیّه» نوشت. «اغلاط القاموس» و «المخلاة» به سبک کشکول شیخبهایی از دیگر آثار اوست. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش :تحت فشار بودن گروههای چپ در گذشته آمریکا کلیدواژه(ها) : تاریخ شکلگیری، استقلال و جنگهای داخلی آمریکا, آزادی در آمریکا, دموکراسی دروغین, خط قرمز مطبوعات نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : همهی مطبوعات باید توجّه داشته باشند كه خطّ قرمزی وجود دارد و از این خطّ قرمز، هیچ كس نباید عبور كند. نه اینكه ما اجازه نمیدهیم؛ در هیچ جای دنیا اجازه نمیدهند. در به اصطلاح دمكراتیكترین كشورها هم اجازه نمیدهند. شما ببینید آن وقتها كه در امریكا خبری از موج چپ بود - حالا كه دیگر این خبرها نیست - چپهای امریكا -اعم از گروههای كمونیست یا سوسیالیست - و اجتماعاتشان تحت چه شرایطی زندگی میكردند! شما رمانهایی را كه بعضی از نویسندگان دارای گرایش به چپ، مثل «هواردفاست» نوشتهاند - چند رمان او به فارسی هم ترجمه شده و بنده دیدهام - بخوانید و ببینید دربارهی چپها چه مطالب تكاندهندهای آوردهاند! همین كتاب معروف «خوشههای خشم» اثر «جان اشتاین بك» یا دیگر كتابش را كه الان در ذهنم نیست، بخوانید و ببینید راجع به وضع چپها و برخورد سردمداران مركزِ به اصطلاح دمكراسی با آنها، چه نوشته است! بخوانید و بدانید كه مركزِ به اصطلاح دمكراسی و قبلهی كسانی كه صاحب چنین قلمهای بد و زشتی در ایرانند، حتّی حاضر نبودند چپها را تحمّل كنند؛ چون معتقد بودند، ماركسیسم، نظام سرمایه داری امریكا را زیر سؤال میبرد. خوب؛ اگر چپها را تحمّل میكردند، به معنای موافقت با عبور آنها از خطّ قرمز بود. اگر امروز مجموعهای در امریكا پیدا شود كه بنویسد، بگوید و شعار بدهد «امریكا باید تجزیه گردد»، یا شعار بدهد «امریكا باید به چهل و نه ایالت تقسیم شود»، چگونه با آن رفتار میكنند؟ اگر امروز كسی در امریكا قد عَلَم كند و بگوید «چون چهل، پنجاه میلیون سیاه در ایالات متّحده زندگی میكنند، باید كشور جداگانهای داشته باشند و بخشی از امریكا را به آنها بدهید تا حكومت تشكیل دهند»، دولت امریكا با وی چه برخوردی خواهد داشت؟ آیا همان كاری را كه با فرقهی داوودیها كردند و همه را در ساختمانی به آتش كشیدند، با او نخواهند كرد؟ اینها خطوط قرمز یك ملت است. شما، انقلاب را زیر سؤال ببری، اصل انقلاب را نفی كنی و در نفی نظام جمهوری اسلامی بكوشی؟! خوب؛ این خطّ قرمز است و قابل تحمّل نیست. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش :قصیده عربی سید علی خان مدنی برای عید نوروز کلیدواژه(ها) : تاریخ آسیا و آفریقا, زبان فارسی در هند, عید نوروز, سید علی خان مدنی نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : عید نوروز از آن عیدهایی است كه ما، به خلاف بعضی كسان، به آن خیلی ارادت داریم. باری؛ سید علیخان مدنی از علمای شیرازی تبارِ اهل و ساكن مدینه است. یعنی پدرانش، چند نسل در مدینه زندگی كردهاند. سید علی خان، مردی بزرگ، ادیبی طراز اوّل، شاعری توانا و عالمی فحل است. در بین كسانی كه خارج از میهن زندگی كردهاند تقریباً شیخ بهایی دوم یا شیخ بهایی درجهی دو است. البته او در آخر عمرِ خود به شیراز رفت، در آنجا زندگی كرد و به گمانم در شیراز هم از دنیا رفته است. نمیدانم قبرش كجاست. وی كتابهای بسیار خوب و وزینی دارد و ادبای معروف، دائماً به كلام نثر و نظم او استناد میكنند. پدر سید علی خان هم از علمای مدینه بود كه یك روز به دعوت یكی از سلاطین محلّی هند، كه مذهب تشیع هم داشته و ظاهراً در دكن حكومت میكرده است، از مدینه به هند میرود و سالها در آنجا میماند. سید علیخان به مرحلهی نوجوانی كه میرسد، همراه با مادرش از مدینه عازم هند میشوند و با زحمت و مشقّت زیاد، به پدر خانواده میپیوندند. پدر، وقتی نوجوان خود را میبیند، او را برای فراگیری علوم متداول زمان، نزد اساتید مبرّز میفرستد و به تربیتش میكوشد. پدر، چندین سال است در هند زندگی میكند (درست توجّه كنید!) محیط، هند است و در هندِ آن زمان هم زبان فارسی، زبان رایج بوده است. دوره، دورهی تیموریهاست و گاهِ اوجِ زبانِ فارسی در هند. اما اینها عربند، و به زبان عربی تكلّم میكنند. سید علیخان كه شاعر است، قصاید غرّایی به زبان عربی میسراید. عید نوروز كه از راه میرسد، سید علیخان برای تهنیت عید به پدرش، قصیدهای به زبان عربی میگوید و به او تقدیم میكند. عناصر قصّه را جمع كنید!شاعر، عرب. ممدوح، عرب. مكان، هندوستان. زبانِ رایج، فارسی. قصیده در بارهی عید نوروز، به عربی! آیا قصیدهی عربی سید علیخان مدنی در خصوص عید نوروز، مایهی افتخار به یك سنّت تاریخی نیست؟ مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش :نمونه هایی از مطالب روزنامه ها در دوره مشروطه کلیدواژه(ها) : تاریخ روزنامه نگاری در ایران, روزنامه های دوره مشروطه, تاریخ نهضت مشروطیت, علی خان امینالدوله نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : اگر به مجموعهی روزنامههای دورهی مشروطه و اندکی قبل از مشروطه نگاه کنید، در آنها مطالب بسیار خوبی به چشم میخورد. طنزهای پخته، ادبیات والا و مطالب حاکی از دلسوزی و علاقهمندی نسبت به سرنوشت کشور، از شاخصههای چنین روزنامههایی است. با گذشت حدود نود سال از تاریخ نشر این روزنامهها، در آنها بعضاً مطالب و نکاتی یافت میشود که برای امروز هم خیلی کهنه نیست. نشریهای را از همان روزگار در دست مطالعه داشتم که در آن طنز بسیار پختهای دربارهی «امینالسلطان» درج کرده بودند! طنزی قوی و دنبالهدار، که بعد از کشته شدن امینالسلطان مجال نشر یافته بود. تعجب کردم! طنزی در نود سال قبل، به این خوبی؛ آن هم به قلم نویسندهای که چندان هم معروف نیست! آیا طنز امروز مطبوعات کشور ما، از آن وقت به قدر نود سال پیشرفت کرده است؟ نمیشود قرص و محکم، جواب مثبت داد. هوشمندی و زیرکی در ارائهی مطالب، از دیگر ویژگیهای مطبوعات آن روزگار است. نمونهی دیگری در ذهن من هست که در یکی از همان مطبوعات عهد مشروطیت دیدم. مربوط به زمانی است که «علی خان امینالدوله»، از صدارت بر کنار و به رشت رفته و خانه نشین شده بود. ظاهراً شایعاتی علیه امینالدوله بوده است. بههرحال، مخالفینش بر سر کار بودند. قضیه از این قرار بوده که امینالدوله برای - به گمانم - روزنامهی «پرورش» نامهای مینویسد و از خودش دفاع میکند. البته پای آن نامه، امضای خودش را نمیگذارد و به عنوان فردی ناشناس، آن را ارسال میکند. اهل قلم میدانند که قلمِ امین الدوله، قلمی پخته و قوی و درعینحال قابل شناختن است. او شاید از این حیث، بهتر از همهی رجال عهد قاجار باشد. باری؛ سردبیر آن روزنامه، قلم امینالدوله را میشناسد و میفهمد که نوشتن نامه، کار خود امینالدوله است. لذا، پاسخی به تناسب این شناسایی به نامهی مذکور میدهد. پاسخ سردبیر روزنامه، به نظر من به قدری جالب و هشیارانه و آمیختهی با زیرکی است که انسان شگفتزده میشود. ببینید! سابقهی روزنامهنگاری ما، اینهاست. البته هوچیگری، تهمت زدن و مطرح کردن برخی از آدمها هم، در مطبوعات آن عصر هست که این جزو بزرگترین نقاط ضعف آنهاست. لکن چنان نقاط مثبتی هم که ذکر شد، دارند. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش :تولد بیمار روشنفکری در ایران کلیدواژه(ها) : روشنفکری در ایران, تاریخ روشنفکری در ایران نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : «روشنفكری در ایران، بیمار متولد شد» - كسانی كه پدیدهی روشنفكری را به معنای غربی و اروپاییاش وارد كشور ما كردند، آدمهای سالمی نبودند. امثال «میرزا ملكم خان» بودند. آدمِ خوبشان كسی مثل «تقیزاده» بود كه كلمهی قصار معروفش، هنوز در گوشها زنگ میزند و بیانگر حالت خودباختگی اوست. روشنفكری در ایران، اساساً سالم متولد نشد. لذاست كه در طول این سالیان دراز، روشنفكرهای خوب، روشنفكرهای متعهّد و حقیقتاً دلسوز - یكی از خصوصیات روشنفكری «تعهد» است؛ به این معنای معروف در كشور ما - واقعاً حائز این معانی بودند. اما درعینحال، جریان روشنفكری، جریانی نشد كه بتواند با مردم ایران مخلوط شود، اُنس بگیرد، از آنها بیاموزد و به آنها تعلیم دهد. در اغلب قضایا، جریان روشنفكری، تجربهی خوبی نشان نداد. البته بعضی از اشخاصِ روشنفكر، انصافاً خیلی خوب وارد میدان شدند و فداكاریهای زیادی هم كردند. اگر علما را كه یكی از دو جریان مؤثّر در نهضت مشروطیت بودند، از مجموعهی روشنفكری خارج بدانیم، روشنفكرهای آن دوره كه در قالب انجمنها و غیره میگنجیدند، دومین جریان تأثیرگذار محسوب میشدند. لكن بعد از صدور فرمان مشروطیت، آن اشكالات معروف در جریان روشنفكری پدید آمد. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : قدرت تحلیل سیاسی کلیدواژه(ها) : قدرت تحلیل سیاسی نوع(ها) : جستار متن فیش : مسؤولان یاوهگوی رژیم گذشته، یك وقت گفته بودند كه «هر كس با ما مخالف است، از این مملكت بیرون برود!» برخورد نظامهای غیرمردمی با مردم، چنین است. البته گاهی، ریاكارانه، اسم مردم را میآورند؛ لكن تظاهر است و واقعی نیست. نظام مردمی - كه مردم در بافت اصلی آن دخالت دارند - مستغنی از آگاهی مردم نیست. باید مردمش را آگاه كند؛ باید به آنها قوّت تحلیل بدهد و باید آنها را از آگاهیها و معلومات لازم و مفید و معرفتِ لازم سرشار كند. منظور، تبلیغات نیست كه حرفهای خودش را پیوسته به خورد مردم دهد؛ نه. مراد، این نیست. در نظام مردمی، مردم باید اهل تحلیل شوند تا بفهمند كه نظام برایشان مفید است. آگاهی برای چنین نظامی، مثل آب و هوا، لازم و واجب است. نظام ما، این گونه است. هر چه مردم بیشتر آگاه باشند، نظام جمهوری اسلامی، بیشتر سود میبرد. بنابراین، این نظام، به آگاه سازی مردم نیازمند است. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : قدرت تحلیل سیاسی کلیدواژه(ها) : قدرت تحلیل سیاسی نوع(ها) : جستار متن فیش : من البته نكاتی را در ارتباط با مطبوعاتمان یادداشت كردهام كه نشانگر ضعفهایِ موجودِ این رسانه است. حضور نداشتن قوی در مسائل بینالمللی، نبود تحلیلهای قوی، ضعف كارهای هنری و ضعف زبان فارسی، از آن جمله است. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : قدرت تحلیل سیاسی کلیدواژه(ها) : قدرت تحلیل سیاسی نوع(ها) : جستار متن فیش : ما اكنون نزدیك به صد سال است كه سابقه روزنامهنگاری داریم. به تاریخ نشر اوّلین روزنامه در ایران نمیخواهم اشاره كنم؛ ولی از وقتی كه در شهرهای تبریز، رشت، اصفهان، تهران و مشهد، روزنامههای متعدّدی پدید آمد، تا امروز حدود صد سال است. عزیزان من! ما حقّاً به قدر صد سال پیش نرفتهایم و این خسارت است. جالب است كه در برخی مقولات دیگر، كه آنها هم از اروپا آمده است و ما گیرنده آنها هستیم، پیشرفتهای زیادی داشتهایم. ما امروز وقتی بین مجلّات و روزنامههای خودمان با مطبوعات معروف دنیا، قائل به مقایسه میشویم، میبینیم كه هم از لحاظ فنّی، هم از لحاظ نوع مطلب آرایی، هم از لحاظ احتوای بر مطالب قوی و عمیق و تحلیلها و وسیعنگریها، از آنها عقب هستیم! چرا باید این طور باشد؟! گیرم كه كشور ما در صنعت و فنآوری و دانش جدید، از غرب، عقب باشد؛ اما از نظر فرهنگ كه عقب نیست! ما در گنجینه فرهنگی، از آنها عقب نیستیم. شعر ما، نثر ما، انواع ادبیات و فرهنگ ملی ما كه كمبودی ندارد! پس چرا باید عقب بمانیم؟! من از این وضع راضی نیستم. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : مطبوعات کلیدواژه(ها) : مطبوعات نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ما معتقدیم كه مطبوعات برای نظام جمهوری اسلامی، یك مقولهی تجملاتی و تشریفاتی نیست. بنابراین، افزایش آن، تنوع آن، كیفیت یافتن آن، و اگر خطایی دارد، تصحیح آن، جزو كارهای اساسی در این نظام است. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : مقاومت ملت ایران کلیدواژه(ها) : مقاومت ملت ایران نوع(ها) : جستار متن فیش : تنها جمهورى اسلامى بود که مردانه ایستاد و نگذاشت که متجاوزین یک قدم جلو بیایند. هشت سال جنگ مگر شوخى است؟! هشت سال جنگ و آن همه فداکارى! جوانان ما در مقابل اتّحاد شرق و غرب و «ناتو» و همه و همه مقاومت و ایستادگى کردند و میهن را نجات دادند. آیا در مطبوعاتى که زمان جنگ منتشر مىشدند و یا اینکه بعد از جنگ به وجود آمدند، یک کلمه از این کار بزرگ و دفاع عظیم و پرشکوه، نباید ستایش شود؟! در مطبوعات معاند، اگر یک وقت اسمى از دفاع مقدّس و رزمندگان بیاید، همراه با مسخرگى است. چرا؟! چون رزمنده ما داراى محاسن است و اینها از محاسن خوششان نمىآید! فقط علّتش این است. آیا این نشانگر بىانصافى نیست؟! جالب است که اینها، دیگران را به تنگنظرى متّهم مىکنند! آیا تنگ نظر، دستگاه است یا خودِ اینها!؟ این تنگ نظرى نیست که انسان از بزرگترین ارزش دوران خودش - دفاع مقدّس - فقط به خاطر اینکه پیروان آن دین دارند و او با دین مخالف است، اغماض کند؟! پیروان آن، مذهبى هستند و این مىخواهد سر به تن مذهب و مذهبیها نباشد! متأسفانه این گونه است. پشت سر هم و پیوسته تهمت مىزنند؛ آن وقت اگر در مقام پاسخگویى برآیى، مىگویند «شما به ما تهمت زدید!» مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش :قصرنشینی رئیس جمهور انقلابی کلیدواژه(ها) : اکبر هاشمی رفسنجانی, تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد, انحراف انقلابها, سفرهای خارج از کشور آیت الله خامنه ای نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : بدانید که امروز در دنیا هیچ رئیس جمهوری مثل آقای هاشمی، چنین ساده و بیتشریفات زندگی نمیکند. بنده در دوران ریاست جمهوری خود، بارها به کشورهایی که به اصطلاح کشورهای انقلابی بودند، مسافرت کردم. در فلان کشور، رئیس جمهوری که تا دیروز در چادر زندگی میکرده است - به طوری که خودش یا وزیر خارجهاش میگفت، با تفنگ معمولی، هشت سال زیر چادر زندگی میکردهاند - در قصر امروزش که از ما در آن پذیرایی مینمود، چنان تشریفات و جبروتی حاکم بود و چنان تقلید و عکسبرداری دقیقی از حاکم پرتغالی که قبل از وی در آن کشور زندگی و حکومت میکرد، کرده بود که انسان در شگفت میماند! مسؤولین کشورهای دیگر، این طور زندگی میکنند!اما مسؤولین جمهوری اسلامی، توقّعی از کسی ندارند. وزیر از خانهاش بیرون میآید، به مغازه لبنیاتی میرود و برای کودکش شیشهای شیر میخرد، یا در صف نانوایی میایستد، نان میگیرد و به منزلش میبرد. کجای دنیا چنین چیزی هست؟! به یاد دارم در زمان رژیم سابق، رئیس جمهوری در هند از دنیا رفته بود. - میدانید که در هند، رئیس جمهور کارهای نیست. به عنوان مقامی تشریفاتی حضور دارد؛ و اصلاً روی او حساب نمیکنند. - آن رئیس جمهور، آدم با سوادی بود. روزنامههای ما در آن زمان راجع به وی نوشتند که در ساختمانی ساده با چهار، پنج اتاق زندگی میکرد و امور شخصیاش را خودش انجام میداد. واقعاً در آن روزگار تعجّب میکردیم که یک رئیس جمهور، آن طور زندگی کند! شما آن رئیس جمهوری را که واقعاً هیچ کاره محض بود - در واقع مجسّمهای بود - در نظر بگیرید و به رئیس جمهور خودمان که شخصیتی مسؤول و مورد اعتنا در عرصههای بینالمللی است، بنگرید. بروید خانهاش را ببینید که آیا چهار، پنج اتاقْ بیشتر دارد؟ همان خانهای است که قبل از انقلاب هم محل سکونتش بوده و یا از اوّل انقلاب در آن اقامت گزیده است. این، وضع زندگی مسؤولین جمهوری اسلامی است! مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : انتخابات آمریکا کلیدواژه(ها) : انتخابات آمریکا نوع(ها) : جستار متن فیش : شما ببینید آن وقتها که در امریکا خبری از موج چپ بود - حالا که دیگر این خبرها نیست - چپهای امریکا -اعم از گروههای کمونیست یا سوسیالیست - و اجتماعاتشان تحت چه شرایطی زندگی میکردند! شما رمانهایی را که بعضی از نویسندگان دارای گرایش به چپ، مثل «هواردفاست» نوشتهاند - چند رمان او به فارسی هم ترجمه شده و بنده دیدهام - بخوانید و ببینید درباره چپها چه مطالب تکاندهندهای آوردهاند! همین کتاب معروف «خوشههای خشم» اثر «جان اشتاین بک» یا دیگر کتابش را که الان در ذهنم نیست، بخوانید و ببینید راجع به وضع چپها و برخورد سردمداران مرکزِ به اصطلاح دمکراسی با آنها، چه نوشته است! بخوانید و بدانید که مرکزِ به اصطلاح دمکراسی و قبله کسانی که صاحب چنین قلمهای بد و زشتی در ایرانند، حتّی حاضر نبودند چپها را تحمّل کنند؛ چون معتقد بودند، مارکسیسم، نظام سرمایه داری امریکا را زیر سؤال میبرد. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : اصول انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : اصول انقلاب اسلامی نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز امریکا جلو ما سینه سپر کرده است؟ کرده باشد! اسرائیل در صحنه بینالمللی سگدو میزند؟ خوب؛ بزند. برای ما اهمیتی ندارد. یا فرض کنید اجناس و کالاها گران شده است؟ خوب؛ شده باشد. یک وقت هم ارزان خواهد شد. منظور این است که اگر در هر زمینهای، وضع نابسامانی به وجود میآید، نباید مجوّز شود که ما فروغ امید را در دلها بمیرانیم. این، نمیشود. این، جایز نیست. اصل و اصول انقلاب را زیر سؤال نبرید. اسلام را زیر سؤال نبرید. نگذارید مسائلی که پایههای اصلی انقلاب است، با نوشتههای ناشیانه یا نوشتههایی که بعضی اشخاص، زیرکانه در مطبوعات شما وارد میکنند، زیر سؤال برود. مراقب این موارد باشید. البته عرض کردیم که سلایق مختلف است و ما هم با سلایق مختلف کاری نداریم. علیاىّ حال، توصیه ما این است. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : بسیج مستضعفین کلیدواژه(ها) : بسیج مستضعفین نوع(ها) : جستار متن فیش : به راستی چرا انسان باید این ارزشها را فراموش کند؟! آقا به نام ایرانی خواهی، نفس میکشد و زندگی میکند؛ اما عید نوروز را به راحتی با کریسمس عوض میکند! بیذوقی و بیسلیقگی تا این حد؟! مدت هشت سال در این کشور، جنگ اتّفاق افتاد. این جنگ، دفاع بود دیگر! اگر آن روز که عراق به خرمشهر و اهواز حمله کرد - اینها که نرفتند ببینند آنجاها چه خبر بود. ما رفتیم و از نزدیک، واقعاً کربلای خوزستان را دیدیم - جوانان دفاع نمیکردند و اگر فداکاریهای بسیج و سپاه و ارتش نمیبود، امروز چه وضعی داشتیم؟! اگر عراق، منطقه نفتی ایران را از دزفول و اندیمشک جدا میکرد و تحت عنوان «عربستان» به خاک خود منضم مینمود - کما این که نقشهشان همین بود - و یا امارت جدیدی مثل قطر و کویت به وجود میآورد و در حقیقت به تجزیه ایران میپرداخت، امروز چه وضعی داشتیم؟! در دورههای قبل از جمهوری اسلامی، همیشه ایران تجزیه شد و همیشه از ایران کَندند. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : عید نوروز کلیدواژه(ها) : عید نوروز نوع(ها) : جستار متن فیش : چرا انسان این قدر از میهن خودش و از کسانی که برای این میهن دلسوزانه زحمت میکشند، بیزاری بجوید و ناجوانمردانه اعراض کند؟! واقعاً چرا؟! اینها چه مرضی دارند؟! من که تعجّب میکنم! اینها حتّی ارزشهای ایرانىِ محض را هم زیر پا میگذارند. مثلاً کریسمس را بر عید نوروز ترجیح میدهند! میپرسیم شما مگر ایرانی نیستید؟ میگویند بچههای ما از کریسمس بیشتر از عید نوروز خوششان میآید! خوب؛ بچههای شما غلط میکنند! وقتی در آن خانه و خانواده زندگی کنند، معلوم است که این طور میشوند! عید نوروز مگر مناسبت بدی است؟! کریسمس اوّل زمستان است؛ در یخ و برف و سرما. آیا بهتر از اوّل بهار و اوّل فروردین است؟! آخر این چه سلیقهای است؟! چرا انسان این قدر دچار کوری چشم و عناد حتّی نسبت به اوّلیات شود؟! برای من عجیب است وقتی چنین مسائلی را میبینم یا میشنوم! یادم آمد از «سید علی خان مدنی(1)». مناسب است که راجع به عید نوروز، ماجرای او گفته شود. چون عید نوروز از آن عیدهایی است که ما، به خلاف بعضی کسان، به آن خیلی ارادت داریم. باری؛ سید علی خان مدنی از علمای شیرازی تبارِ اهل و ساکن مدینه است. یعنی پدرانش، چند نسل در مدینه زندگی کردهاند. سیدعلی خان، مردی بزرگ، ادیبی طراز اوّل، شاعری توانا و عالمی فحل است. در بین کسانی که خارج از میهن زندگی کردهاند تقریباً شیخ بهایی دوم یا شیخ بهایی درجه دو است. البته او در آخر عمرِ خود به شیراز رفت، در آنجا زندگی کرد و به گمانم در شیراز هم از دنیا رفته است. نمیدانم قبرش کجاست. وی کتابهای بسیار خوب و وزینی دارد و ادبای معروف، دائماً به کلام نثر و نظم او استناد میکنند. پدر سیدعلی خان هم از علمای مدینه بود که یک روز به دعوت یکی از سلاطین محلّی هند، که مذهب تشیع هم داشته و ظاهراً در دکن حکومت میکرده است، از مدینه به هند میرود و سالها در آنجا میماند. سید علی خان به مرحله نوجوانی که میرسد، همراه با مادرش از مدینه عازم هند میشوند و با زحمت و مشقّت زیاد، به پدر خانواده میپیوندند. پدر، وقتی نوجوان خود را میبیند، او را برای فراگیری علوم متداوّل زمان، نزد اساتید مبرّز میفرستد و به تربیتش میکوشد. پدر، چندین سال است در هند زندگی میکند (درست توجّه کنید!) محیط، هند است و در هندِ آن زمان هم زبان فارسی، زبان رایج بوده است. دوره، دوره تیموریهاست و گاهِ اوجِ زبانِ فارسی در هند. اما اینها عربند، و به زبان عربی تکلّم میکنند. سید علی خان که شاعر است، قصاید غرّایی به زبان عربی میسراید. عید نوروز که از راه میرسد، سید علی خان برای تهنیت عید به پدرش، قصیدهای به زبان عربی میگوید و به او تقدیم میکند. عناصر قصّه را جمع کنید! شاعر، عرب. ممدوح، عرب. مکان، هندوستان. زبانِ رایج، فارسی. قصیده درباره عید نوروز، به عربی! آیا قصیده عربی سید علی خان مدنی در خصوص عید نوروز، مایه افتخار به یک سنّت تاریخی نیست؟ به راستی چرا انسان باید این ارزشها را فراموش کند؟! آقا به نام ایرانی خواهی، نفس میکشد و زندگی میکند؛ اما عید نوروز را به راحتی با کریسمس عوض میکند! بیذوقی و بیسلیقگی تا این حد؟! مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : آزادی بیان کلیدواژه(ها) : آزادی بیان نوع(ها) : جستار متن فیش : کسانی در مطبوعاتِ قسمِ سوم حضور دارند که امروز دم ازآزادی میزنند. میگویند: «آزادی بیان نیست و اختناق حاکم است.» میگویند: «دولت هر چه را که دلخواه خودش باشد، اجازه گفتن و نوشتن میدهد.» در حالی که خودشان هم میدانند خلاف واقع میگویند. برخی از همین افراد، در دوران رژیم شاه هم به کارهای مطبوعاتی سرگرم بودند. آن اختناق سیاه را میدیدند؛ اما نه فقط لب از لب نمیگشودند که همکاری هم میکردند! اینها با ستایشهای زبانی، نوشتن مقالات و با نوشتن کتاب و جزوه، به نفع دستگاه آن روز کار میکردند. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : زبان فارسی کلیدواژه(ها) : زبان فارسی نوع(ها) : جستار متن فیش : من البته نکاتی را در ارتباط با مطبوعاتمان یادداشت کردهام که نشانگر ضعفهاىِ موجودِ این رسانه است. حضور نداشتن قوی در مسائل بینالمللی، نبود تحلیلهای قوی، ضعف کارهای هنری و ضعف زبان فارسی، از آن جمله است. خوب؛ کاغذی را که شما در هیأت روزنامه یا مجلّه به دست خواننده میدهید، برای او «لغتِ امام»؛ یعنی «زبان معیار» میشود. این را چگونه میخواهید تهیه کنید؟ آن وقت ناله سر میدهیم که زبان فارسی چنین و چنان شد! مگر نه اینکه از مطبوعات بایدزبان فارسی را درست کرد؟ مطبوعات، از این جهت، از صدا و سیما مهمتر است. من البته راجع به زبان فارسی، سالهاست - شاید ده سال بیشتر است - که با صدا و سیما بحث و بگو مگو دارم؛ برای اینکه در آن زمینه پیشرفت کنند؛ کارهایی بکنند و اشکالات را بر طرف سازند. اما روزنامهها، از این جهت از صدا و سیما مهمترند. چون مخاطبین آن رسانه، در زمینه زبان فارسیو نکات و ظرایف زبانی و دستوری، فقط از طریق گوش ارتباط دارند و مواردی که عنوان میشود، لحظهای و گذراست. امّا مطبوعات در خانه و کاشانه ما، برای مدتها میمانند؛ افراد متعدّدی آن را میخوانند و در آن تعمّق میکنند. یکی دیگر از ضعفهای مطبوعات ما، تقلید کورکورانه از کارهای غرب است. گفتیم که روزنامههای غرب، از ما قویتر و پختهترند؛ اما معنایش این نیست که ما شکل عنوان گزینی خود را هم مانند آنها کنیم. فرض بفرمایید کیفیّت دستور زبان انگلیسی، مثلاً در عقب و جلو بودن عناصر جمله، با زبان فارسی فرق میکند. آنها طبق دستور و قاعده زبان خودشان، شکلِ عنوان را مشخّص میکنند. چه لزومی دارد که ما در زبان فارسی عیناً همان را تقلید کنیم؟! در بعضی از روزنامهها میبینیم که عیناً از شکل عنوانگزینی روزنامههای امریکایی و انگلیسی تقلید میکنند؛ که البته از ما بدتر در این زمینه، عربها هستند! چه لزومی دارد این کار را بکنیم؟! فارسی، زبانی غنی و شیرین است. هزار شیوه در کار فارسی گویی و فارسی نویسی برای عنوان زدن وجود دارد. خوب؛ از این شیوهها استفاده کنیم. البته آنها بعضی از کارهای خوب هم میکنند که باید یاد گرفت. مثلاً خوش آهنگ کردن عناوین در بین مطبوعات انگلیسی، امر بسیار رایجی است. یعنی عنوانهای خوش آهنگ با سجعهای آغاز کلام میزنند. البته سجع ما، نه در آغاز که در پایان کلام و جمله است.آنها از این کارها میکنند، که خوب است. این کارها را اگر به طور محدود تقلید کنیم، منعی ندارد؛ گرچه تقلیدِ یکسره، جایز نیست. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : زبان فارسی کلیدواژه(ها) : زبان فارسی نوع(ها) : جستار متن فیش : نشر فرهنگ عمومی و دانش اجتماعی است که باید به آن عمق و کیفیّت دهید. اصلاً مهمترین کار شما آقایان و خانمها که در مطبوعات کار میکنید، این است که به کارها کیفیّت دهید؛ هم به کارهای سیاسی، هم به کارهای فرهنگی و هم به کارهای ادبی. انسان گاهی اوقات در مطبوعات، صفحه شعر را مینگرد؛ اصلاً رغبت نمیکند بخواند. سرمقاله را نگاه میکند؛ اصلاً هیچ جاذبهای ندارد. پس زیبایی در سخن چه شد؟! لطافت زبان فارسی چه شد؟! هنر نویسندگی چه شد؟! ذوق چه شد؟! مگر نه که این همه برای کیفیّت بخشیدن به مطبوعات است؟! از واژههای سنجیده، تعبیرات زیبا و ترکیبات نو استفاده کنید. از هنر، از کاریکاتور و از عکس استفاده کنید. تحلیلهای خوب چاپ کنید. خوب؛ اینها مواردی است که ما از همه مطبوعاتِ قسم اوّل، انتظار داریم رعایت کنند. اکثریت مطبوعات هم - اعم از روزنامه و مجله - اینها هستند. ... اما از مطبوعات قسم دوم، انتظار زیادی نداریم. یعنی به هیچ وجه از کسانی که درباره نظام، اظهار نظر مثبتی نمیکنند، حرفی در تأیید نمیزنند، مشغول کار علمی و فرهنگی خودشان هستند و البته علیه نظام، اقدام و فعالیتی هم نمیکنند، هیچ انتظاری نداریم. این را بدانید! بنده به عنوان مسؤول کشور عرض میکنم: هیچ گونه انتظاری نداریم. هر کس در این زمینه از فشار دستگاه سخن به میان میآورد، خلاف واقع و دروغ گفته است. آنها کار خودشان را بکنند. اگر فرهنگ کشور را تقویت میکنند، دولت باید کمکشان کند. اگر سواد مردم را زیاد میکنند؛ به ترویج ادبیات میپردازند و زبان فارسی را رواج میدهند، دولت باید کمک هم به آنها بکند؛ ولو بیتفاوتند. با ما کاری ندارند، نداشته باشند. ما هیچ انتظاری از اینها نداریم. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : زبان فارسی کلیدواژه(ها) : زبان فارسی نوع(ها) : جستار متن فیش : یادم آمد از «سید علی خان مدنی». مناسب است که راجع به عید نوروز، ماجرای او گفته شود. چون عید نوروز از آن عیدهایی است که ما، به خلاف بعضی کسان، به آن خیلی ارادت داریم. باری؛ سید علی خان مدنی از علمای شیرازی تبارِ اهل و ساکن مدینه است. یعنی پدرانش، چند نسل در مدینه زندگی کردهاند. سیدعلی خان، مردی بزرگ، ادیبی طراز اوّل، شاعری توانا و عالمی فحل است. در بین کسانی که خارج از میهن زندگی کردهاند تقریباً شیخ بهایی دوم یا شیخ بهایی درجه دو است. البته او در آخر عمرِ خود به شیراز رفت، در آنجا زندگی کرد و به گمانم در شیراز هم از دنیا رفته است. نمیدانم قبرش کجاست. وی کتابهای بسیار خوب و وزینی دارد و ادبای معروف، دائماً به کلام نثر و نظم او استناد میکنند. پدر سیدعلی خان هم از علمای مدینه بود که یک روز به دعوت یکی از سلاطین محلّی هند، که مذهب تشیع هم داشته و ظاهراً در دکن حکومت میکرده است، از مدینه به هند میرود و سالها در آنجا میماند. سید علی خان به مرحله نوجوانی که میرسد، همراه با مادرش از مدینه عازم هند میشوند و با زحمت و مشقّت زیاد، به پدر خانواده میپیوندند. پدر، وقتی نوجوان خود را میبیند، او را برای فراگیری علوم متداوّل زمان، نزد اساتید مبرّز میفرستد و به تربیتش میکوشد. پدر، چندین سال است در هند زندگی میکند (درست توجّه کنید!) محیط، هند است و در هندِ آن زمان همزبان فارسی، زبان رایج بوده است. دوره، دوره تیموریهاست و گاهِ اوجِ زبانِ فارسی در هند. اما اینها عربند، و به زبان عربی تکلّم میکنند. سید علی خان که شاعر است، قصاید غرّایی به زبان عربی میسراید. عید نوروز که از راه میرسد، سید علی خان برای تهنیت عید به پدرش، قصیدهای به زبان عربی میگوید و به او تقدیم میکند. عناصر قصّه را جمع کنید! شاعر، عرب. ممدوح، عرب. مکان، هندوستان. زبانِ رایج، فارسی. قصیده درباره عید نوروز، به عربی! آیا قصیده عربی سید علی خان مدنی در خصوص عید نوروز، مایه افتخار به یک سنّت تاریخی نیست؟ مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : زبان فارسی کلیدواژه(ها) : زبان فارسی نوع(ها) : جستار متن فیش : همه مطبوعات باید توجّه داشته باشند که خطّ قرمزی وجود دارد و از این خطّ قرمز، هیچ کس نباید عبور کند. نه اینکه ما اجازه نمیدهیم؛ در هیچ جای دنیا اجازه نمیدهند. در به اصطلاح دمکراتیکترین کشورها هم اجازه نمیدهند. شما ببینید آن وقتها که در امریکا خبری از موج چپ بود - حالا که دیگر این خبرها نیست - چپهای امریکا -اعم از گروههای کمونیست یا سوسیالیست - و اجتماعاتشان تحت چه شرایطی زندگی میکردند! شما رمانهایی را که بعضی از نویسندگان دارای گرایش به چپ، مثل «هواردفاست» نوشتهاند - چند رمان او به فارسی هم ترجمه شده و بنده دیدهام - بخوانید و ببینید درباره چپها چه مطالب تکاندهندهای آوردهاند! همین کتاب معروف «خوشههای خشم» اثر «جان اشتاین بک» یا دیگر کتابش را که الان در ذهنم نیست، بخوانید و ببینید راجع به وضع چپها و برخورد سردمداران مرکزِ به اصطلاح دمکراسی با آنها، چه نوشته است! بخوانید و بدانید که مرکزِ به اصطلاح دمکراسی و قبله کسانی که صاحب چنین قلمهای بد و زشتی در ایرانند، حتّی حاضر نبودند چپها را تحمّل کنند؛ چون معتقد بودند، مارکسیسم، نظام سرمایه داری امریکا را زیر سؤال میبرد. خوب؛ اگر چپها را تحمّل میکردند، به معنای موافقت با عبور آنها از خطّ قرمز بود. اگر امروز مجموعهای در امریکا پیدا شود که بنویسد، بگوید و شعار بدهد «امریکا باید تجزیه گردد»، یا شعار بدهد «امریکا باید به چهل و نه ایالت تقسیم شود»، چگونه با آن رفتار میکنند؟ اگر امروز کسی در امریکا قد عَلَم کند و بگوید «چون چهل، پنجاه میلیون سیاه در ایالات متّحده زندگی میکنند، باید کشور جداگانهای داشته باشند و بخشی از امریکا را به آنها بدهید تا حکومت تشکیل دهند»، دولت امریکا با وی چه برخوردی خواهد داشت؟ آیا همان کاری را که با فرقه داوودیها کردند و همه را در ساختمانی به آتش کشیدند، با او نخواهند کرد؟ اینها خطوط قرمز یک ملت است. شما، انقلاب را زیر سؤال ببری، اصل انقلاب را نفی کنی و در نفی نظام جمهوری اسلامی بکوشی؟! خوب؛ این خطّ قرمز است و قابل تحمّل نیست. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : امید و امیدواری کلیدواژه(ها) : امید و امیدواری نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : از آنجا که پایه هر نظام و هر زندگىِ فردی بر امید است، پس امید را در دلهای مردم متزلزل نکنید مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : امید و امیدواری کلیدواژه(ها) : امید و امیدواری نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اگر در هر زمینهای، وضع نابسامانی به وجود میآید، نباید مجوّز شود که ما فروغ امید را در دلها بمیرانیم. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : مطبوعات کلیدواژه(ها) : مطبوعات نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ما معتقدیم که مطبوعات برای نظام جمهوری اسلامی، یک مقوله تجمّلاتی و تشریفاتی نیست. بنابراین، افزایش آن، تنوّع آن، کیفیّت یافتن آن، و اگر خطایی دارد، تصحیح آن، جزو کارهای اساسی در این نظام است. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : مطبوعات کلیدواژه(ها) : مطبوعات نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : یکی از ضعفهای مطبوعات ما، تقلید کورکورانه از کارهای غرب است. گفتیم که روزنامههای غرب، از ما قویتر و پختهترند؛ اما معنایش این نیست که ما شکل عنوان گزینی خود را هم مانند آنها کنیم. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : مطبوعات کلیدواژه(ها) : مطبوعات نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : یکی از ضعفهای مطبوعات ما، تقلید کورکورانه از کارهای غرب است مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : مطبوعات کلیدواژه(ها) : مطبوعات نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : حضور نداشتن قوی در مسائل بینالمللی، نبود تحلیلهای قوی، ضعف کارهای هنری و ضعف زبان فارسی،از ضعفهاىِ موجودِ مطبوعات است. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : مطبوعات کلیدواژه(ها) : مطبوعات نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : مطبوعات جزو بخشهای مثبت فرهنگ غرب است که ما از آنها گرفتیم مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : آزادی کلیدواژه(ها) : آزادی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : در جمهوری اسلامی، همه گونه اندیشهای آزاد است مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : آزادی کلیدواژه(ها) : آزادی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در جمهوری اسلامی، همه گونه اندیشهای آزاد است. ما با اقلیّتهای مذهبی هم مثل برادران خودمان برخورد و رفتار و رفاقت میکنیم. اصلاً یادمان نمیآید که فلان کس - فرض بفرمایید - مذهب دیگری دارد و قاعدتاً فکر ما، دین ما و اسلام ما را هم قبول ندارد! حتّی به خانههای آنها هم میرویم. بنده سالهاست که به مناسبت سال نو مسیحی، معمولاً به خانه شهدای مسیحی میروم. طرف، آشوری یا ارمنی است. به خانهشان میرویم؛ پهلوی زن و بچه و جوانشان مینشینیم؛ حرف میزنیم و میوه و شیرینیشان را میخوریم؛ ولی هیچ یادمان هم نمیآید که اینها مذهب دیگری دارند. ما در جمهوری اسلامی، بحث اندیشه نداریم که مثلاً چون کسی اندیشه دیگری دارد، با او برخورد کنیم. اصلاً این طور نیست! پس، «دگراندیش» یعنی چه؟! بحث، بحثِ «عناد» است؛ بحث «معارضه» است؛ بحث «غرضورزی» است. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : آزادی کلیدواژه(ها) : آزادی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در مطبوعاتی که معاند با نظام جمهوری اسلامی هستند، عناصر نامطمئن، زیاد است. اگر هم واقعاً بعضی از افراد که در این قسم مطبوعات حضور دارند، بنا ندارند با دستگاه در بیفتند؛ اما وجود آدمهای ناباب در تشکیلاتشان، حتمی است... کسانی در [این] مطبوعات...حضور دارند که امروز دم از آزادی میزنند. میگویند: «آزادی بیان نیست و اختناق حاکم است.» میگویند: «دولت هر چه را که دلخواه خودش باشد، اجازه گفتن و نوشتن میدهد.» در حالی که خودشان هم میدانند خلاف واقع میگویند. برخی از همین افراد، در دوران رژیم شاه هم به کارهای مطبوعاتی سرگرم بودند. آن اختناق سیاه را میدیدند؛ اما نه فقط لب از لب نمیگشودند که همکاری هم میکردند! اینها با ستایشهای زبانی، نوشتن مقالات و با نوشتن کتاب و جزوه، به نفع دستگاه آن روز کار میکردند. آیا اینها در دفاع از آزادی صادقند؟! کسی که دوره اختناق محمّدرضا شاهی را تحمّل کرده و لب به اعتراض نگشوده، اگر در دوران جمهوری اسلامی که هر کس هر چه میخواهد مینویسد، دم از آزادیخواهی بزند، آیا از صداقت برخوردار است؟! اینها توجّه ندارند که خودشان مکذّب خودشان هستند. مصداقِ کسی هستند که یک ساعت استدلال میکرد تا ثابت کند آدم کم حرفی است! مرتّب مینویسند آزادی نیست و نوشتههای خود را با انواع تهمتها همراه میکنند. نظام را متحجّر، تنگ نظر، یک سونگر، بیسواد، غافل از مسائل نو، قرون وسطایی و دارای عینک کهنه مینامند و با استفاده از تعبیرات به اصطلاح ادبی و هنری، آن را متّهم میکنند. با این حال، اگر فرضاً روزنامهای مطلبی علیهشان بنویسد، فریاد بر میآورند که «محیط، محیط تهمت است و به ما تهمت میزنند.» آیا تهمت زدن به مسؤولین نظام؛ یعنی کسانی که عمری را در مبارزه، در سختی و در رنج و مصائب رژیمی که شما با آن همکاری میکردید، گذراندند و اکنون هم که مسؤولیت دارند، از این مسؤولیت برای دنیای خودشان هیچ استفادهای نمیکنند، جایز است، ولی انتقاد از شما، خطای نابخشودنی است؟! مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : قوه مجریه کلیدواژه(ها) : قوه مجریه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : دولت باید موضوع مطبوعات را خیلی جدّی بگیرد که بحمداللَّه، شواهد نشان میدهد برادران، جدّی میگیرند... دولت، ناگزیر باید در مسائل مطبوعات سهم داشته باشد. حالا یک وقت سهم مادّی است؛ مثل سهمیهها و یارانههایی که در بخشهای مختلف میدادند و کمکهایی که میکردند. یک وقت هم سهم حمایتهای معنوی است، که آن حمایتهای معنوی، مهمتر از حمایتهای مادّی و کمکهای گوناگون است. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : مطبوعات کلیدواژه(ها) : مطبوعات نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مطبوعات در کشور ایران و در نظام جمهوری اسلامی، کجای کارند؟ که هستند و چه هستند؟ آیا زاید و سرباری هستند؟ زینتالمجالسی هستند؟ یا نه؛ یک عنصر حقیقی و مؤثّر و اجتنابناپذیر و سازندهاند؟ نظر ما، البته، معطوف به نکته دوم و جمله اخیر است. ما معتقدیم که مطبوعات برای نظام جمهوری اسلامی، یک مقوله تجمّلاتی و تشریفاتی نیست. بنابراین، افزایش آن، تنوّع آن، کیفیّت یافتن آن، و اگر خطایی دارد، تصحیح آن، جزو کارهای اساسی در این نظام است. شاید پرسیده شود:«مگر نظام جمهوری اسلامی چه خصوصیتی دارد که چنین پرداختن و رویکردی به مطبوعات، جزو کارهای اساسی آن است؟» در جواب میگوییم: خصوصیت این است که نظام جمهوری اسلامی یک نظام مردمی است و کسی نمیتواند این را منکر شود. ...[در]نظام ما... هر چه مردم بیشتر آگاه باشند، نظام جمهوری اسلامی، بیشتر سود میبرد. بنابراین، این نظام، به آگاه سازی مردم نیازمند است. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : مطبوعات کلیدواژه(ها) : مطبوعات نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : از ما سؤال میشود - و از همه کس هم قابل سؤال است - که «شما از وضع کنونی مطبوعات ایران راضی هستید یا نه؟» من اگر بخواهم در این جلسه خصوصی و خودمانی به شما مطلبی عرض کنم، جوابم این است که «نه؛ راضی نیستم.» چرا؟ چون کیفیّت مطبوعات کشور، متناسب با تاریخ مطبوعات در این کشور نیست. این، نکته مهمی است. ما درباره هر پدیدهای که سخن میگوییم و قضاوت میکنیم، باید به تاریخ آن پدیده نگاه کنیم. یک وقت پدیدهای است که اگر چه در دنیا سوابق زیادی دارد، اما تازه وارد این سرزمین شده است. خوب؛ نمیشود زیاد انتظار داشت. یک وقت پدیدهای است که ضعیف وارد شده یا به وسیله آدمهای نالایق وارد شده است. نمیشود خیلی توقّع داشت. اما یک وقت پدیدهای است که سابقه زیادی دارد و خوب هم وارد شده است، که مطبوعات از این قبیل است. البته مطبوعات، وارداتی است؛ یعنی جزو بخشهای مثبت فرهنگ غرب است که ما از آنها گرفتیم. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : مطبوعات کلیدواژه(ها) : مطبوعات نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : یک وقت پدیدهای است که سابقه زیادی دارد و خوب هم وارد شده است، که مطبوعات از این قبیل است. البته مطبوعات، وارداتی است؛ یعنی جزو بخشهای مثبت فرهنگ غرب است که ما از آنها گرفتیم. یک وقت من درباره «تعاطی فرهنگی» - نقطه مقابل «تهاجم فرهنگی» - بحث مفصّلی کردم که از مصادیقش، یکی همین مطبوعات است. خوب؛ ما مطبوعات را از غرب گرفتیم. غربیها سابقه زیادی در حرفه روزنامهنگاری داشتند. از اواخر دوران ناصر الدّین شاه هم مطبوعات وارد ایران شد و فعّالیتش را آغاز کرد. اوجِ کار مطبوعات، در دوران مشروطه بود؛ یعنی از عهد مظفرالدین شاه بتدریج افزایش پیدا کرد. مطبوعاتِ آن وقت را که نگاه میکنیم، میبینیم به خلاف اصل روشنفکری در ایران - که بارها عرض کردهام «روشنفکری در ایران، بیمار متولد شد» ... مطبوعات، در کشور ما بیمار متولد نشدند. اگر به مجموعه روزنامههای دوره مشروطه و اندکی قبل از مشروطه نگاه کنید، در آنها مطالب بسیار خوبی به چشم میخورد. طنزهای پخته، ادبیات والا و مطالب حاکی از دلسوزی و علاقهمندی نسبت به سرنوشت کشور، از شاخصههای چنین روزنامههایی است. با گذشت حدود نود سال از تاریخ نشر این روزنامهها، در آنها بعضاً مطالب و نکاتی یافت میشود که برای امروز هم خیلی کهنه نیست. نشریهای را از همان روزگار در دست مطالعه داشتم که در آن طنز بسیار پختهای درباره «امینالسلطان» درج کرده بودند! طنزی قوی و دنبالهدار، که بعد از کشته شدن امینالسلطان مجال نشر یافته بود. تعجب کردم! طنزی در نود سال قبل، به این خوبی؛ آن هم به قلم نویسندهای که چندان هم معروف نیست! آیا طنز امروز مطبوعات کشور ما، از آن وقت به قدر نود سال پیشرفت کرده است؟ نمیشود قرص و محکم، جواب مثبت داد. هوشمندی و زیرکی در ارائه مطالب، از دیگر ویژگیهای مطبوعات آن روزگار است. نمونه دیگری در ذهن من هست که در یکی از همان مطبوعات عهد مشروطیت دیدم. مربوط به زمانی است که«علی خان امینالدوله»، از صدارت بر کنار و به رشت رفته و خانه نشین شده بود. ظاهراً شایعاتی علیه امینالدوله بوده است. به هر حال، مخالفینش بر سر کار بودند. قضیه از این قرار بوده که امینالدوله برای - به گمانم - روزنامه «پرورش» نامهای مینویسد و از خودش دفاع میکند. البته پای آن نامه، امضای خودش را نمیگذارد و به عنوان فردی ناشناس، آن را ارسال میکند. اهل قلم میدانند که قلمِ امین الدوله، قلمی پخته و قوی و در عین حال قابل شناختن است. او شاید از این حیث، بهتر از همه رجال عهد قاجار باشد. باری؛ سردبیر آن روزنامه، قلم امینالدوله را میشناسد و میفهمد که نوشتن نامه، کار خود امینالدوله است. لذا، پاسخی به تناسب این شناسایی به نامه مذکور میدهد. پاسخ سردبیر روزنامه، به نظر من به قدری جالب و هشیارانه و آمیخته با زیرکی است که انسان شگفتزده میشود. ببینید! سابقه روزنامهنگاری ما، اینهاست. البته هوچیگری، تهمت زدن و مطرح کردن برخی از آدمها هم، در مطبوعات آن عصر هست که این جزو بزرگترین نقاط ضعف آنهاست. لکن چنان نقاط مثبتی هم که ذکر شد، دارند. خوب؛ ما اکنون نزدیک به صد سال است که سابقه روزنامهنگاری داریم. به تاریخ نشر اوّلین روزنامه در ایران نمیخواهم اشاره کنم؛ ولی از وقتی که در شهرهای تبریز، رشت، اصفهان، تهران و مشهد، روزنامههای متعدّدی پدید آمد، تا امروز حدود صد سال است. عزیزان من! ما حقّاً به قدر صد سال پیش نرفتهایم و این خسارت است. جالب است که در برخی مقولات دیگر، که آنها هم از اروپا آمده است و ما گیرنده آنها هستیم، پیشرفتهای زیادی داشتهایم. ما امروز وقتی بین مجلّات و روزنامههای خودمان با مطبوعات معروف دنیا، قائل به مقایسه میشویم، میبینیم که هم از لحاظ فنّی، هم از لحاظ نوع مطلب آرایی، هم از لحاظ احتوای بر مطالب قوی و عمیق و تحلیلها و وسیعنگریها، از آنها عقب هستیم! چرا باید این طور باشد؟! گیرم که کشور ما در صنعت و فنآوری و دانش جدید، از غرب، عقب باشد؛ اما از نظر فرهنگ که عقب نیست! ما در گنجینه فرهنگی، از آنها عقب نیستیم. شعر ما، نثر ما، انواع ادبیات و فرهنگ ملی ما که کمبودی ندارد! پس چرا باید عقب بمانیم؟! من از این وضع راضی نیستم. البته هر کس تقصیر را به گردن دیگری خواهد انداخت. یک عدّه میگویند «دولت به ما کمک نکرده است.» یک عدّه میگویند «شما سیاسی کاری کردید» و یک عده هم مسائل دیگری را مطرح میکنند. بحث بر سر تعیین مقصّر نیست که ببینیم چه کسی در این بین کوتاهی کرده است؟ بحث بر سرِ واقعیتی است که وجود دارد. چه کسی باید برای این مشکل راه چاره پیدا کند؟ مسلماً خودِ خانواده مطبوعات و متولّىِ رسمىِ مطبوعات در دولت که وزارت ارشاد است. برای این مسأله، باید فکری بکنید. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : مطبوعات کلیدواژه(ها) : مطبوعات نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ما اکنون نزدیک به صد سال است که سابقه روزنامهنگاری داریم. به تاریخ نشر اوّلین روزنامه در ایران نمیخواهم اشاره کنم؛ ولی از وقتی که در شهرهای تبریز، رشت، اصفهان، تهران و مشهد، روزنامههای متعدّدی پدید آمد، تا امروز حدود صد سال است. عزیزان من! ما حقّاً به قدر صد سال پیش نرفتهایم و این خسارت است. جالب است که در برخی مقولات دیگر، که آنها هم از اروپا آمده است و ما گیرنده آنها هستیم، پیشرفتهای زیادی داشتهایم. ما امروز وقتی بین مجلّات و روزنامههای خودمان با مطبوعات معروف دنیا، قائل به مقایسه میشویم، میبینیم که هم از لحاظ فنّی، هم از لحاظ نوع مطلب آرایی، هم از لحاظ احتوای بر مطالب قوی و عمیق و تحلیلها و وسیعنگریها، از آنها عقب هستیم! چرا باید این طور باشد؟! گیرم که کشور ما در صنعت و فنآوری و دانش جدید، از غرب، عقب باشد؛ اما از نظر فرهنگ که عقب نیست! ما در گنجینه فرهنگی، از آنها عقب نیستیم. شعر ما، نثر ما، انواع ادبیات و فرهنگ ملی ما که کمبودی ندارد! پس چرا باید عقب بمانیم؟! من از این وضع راضی نیستم. البته هر کس تقصیر را به گردن دیگری خواهد انداخت. یک عدّه میگویند«دولت به ما کمک نکرده است.» یک عدّه میگویند «شما سیاسی کاری کردید» و یک عده هم مسائل دیگری را مطرح میکنند. بحث بر سر تعیین مقصّر نیست که ببینیم چه کسی در این بین کوتاهی کرده است؟ بحث بر سرِ واقعیتی است که وجود دارد. چه کسی باید برای این مشکل راه چاره پیدا کند؟ مسلماً خودِ خانواده مطبوعات و متولّىِ رسمىِ مطبوعات در دولت که وزارت ارشاد است. برای این مسأله، باید فکری بکنید. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : مطبوعات کلیدواژه(ها) : مطبوعات نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اگر به مجموعه روزنامههای دوره مشروطه و اندکی قبل از مشروطه نگاه کنید، در آنها مطالب بسیار خوبی به چشم میخورد. طنزهای پخته، ادبیات والا و مطالب حاکی از دلسوزی و علاقهمندی نسبت به سرنوشت کشور، از شاخصههای چنین روزنامههایی است. با گذشت حدود نود سال از تاریخ نشر این روزنامهها، در آنها بعضاً مطالب و نکاتی یافت میشود که برای امروز هم خیلی کهنه نیست. نشریهای را از همان روزگار در دست مطالعه داشتم که در آن طنز بسیار پختهای درباره «امینالسلطان»درج کرده بودند! طنزی قوی و دنبالهدار، که بعد از کشته شدن امینالسلطان مجال نشر یافته بود. تعجب کردم! طنزی در نود سال قبل، به این خوبی؛ آن هم به قلم نویسندهای که چندان هم معروف نیست! آیا طنز امروز مطبوعات کشور ما، از آن وقت به قدر نود سال پیشرفت کرده است؟ نمیشود قرص و محکم، جواب مثبت داد. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : مطبوعات کلیدواژه(ها) : مطبوعات نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : کاغذی را که شما در هیأت روزنامه یا مجلّه به دست خواننده میدهید، برای او «لغتِ امام»؛ یعنی «زبان معیار» میشود. این را چگونه میخواهید تهیه کنید؟ آن وقت ناله سر میدهیم که زبان فارسی چنین و چنان شد! مگر نه اینکه از مطبوعات باید زبان فارسی را درست کرد؟ مطبوعات، از این جهت، از صدا و سیما مهمتر است. من البته راجع به زبان فارسی، سالهاست - شاید ده سال بیشتر است - که با صدا و سیما بحث و بگو مگو دارم؛ برای اینکه در آن زمینه پیشرفت کنند؛ کارهایی بکنند و اشکالات را بر طرف سازند. اما روزنامهها، از این جهت از صدا و سیما مهمترند. چون مخاطبین آن رسانه، در زمینه زبان فارسی و نکات و ظرایف زبانی و دستوری، فقط از طریق گوش ارتباط دارند و مواردی که عنوان میشود، لحظهای و گذراست. امّا مطبوعات در خانه و کاشانه ما، برای مدتها میمانند؛ افراد متعدّدی آن را میخوانند و در آن تعمّق میکنند. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : مطبوعات کلیدواژه(ها) : مطبوعات نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : یکی ... از ضعفهای مطبوعات ما، تقلید کورکورانه از کارهای غرب است. گفتیم که روزنامههای غرب، از ما قویتر و پختهترند؛ اما معنایش این نیست که ما شکل عنوان گزینی خود را هم مانند آنها کنیم. فرض بفرمایید کیفیّت دستور زبان انگلیسی، مثلاً در عقب و جلو بودن عناصر جمله، با زبان فارسی فرق میکند. آنها طبق دستور و قاعده زبان خودشان، شکلِ عنوان را مشخّص میکنند. چه لزومی دارد که ما در زبان فارسی عیناً همان را تقلید کنیم؟! در بعضی از روزنامهها میبینیم که عیناً از شکل عنوانگزینی روزنامههای امریکایی و انگلیسی تقلید میکنند؛ که البته از ما بدتر در این زمینه، عربها هستند! چه لزومی دارد این کار را بکنیم؟! فارسی، زبانی غنی و شیرین است. هزار شیوه در کار فارسی گویی و فارسی نویسی برای عنوان زدن وجود دارد. خوب؛ از این شیوهها استفاده کنیم. البته آنها بعضی از کارهای خوب هم میکنند که باید یاد گرفت. مثلاً خوش آهنگ کردن عناوین در بین مطبوعات انگلیسی، امر بسیار رایجی است. یعنی عنوانهای خوش آهنگ با سجعهای آغاز کلام میزنند. البته سجع ما، نه در آغاز که در پایان کلام و جمله است.آنها از این کارها میکنند، که خوب است. این کارها را اگر به طور محدود تقلید کنیم، منعی ندارد؛ گرچه تقلیدِ یکسره، جایز نیست. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : مطبوعات کلیدواژه(ها) : مطبوعات نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : تقسیم بندی مطبوعات کشور، در ارتباط با نظام است. این تقسیمبندی از جهت فضای کلّی مطبوعات و جهت کلی دادن به آنها، کاری لازم است. از این جهت بنده این تقسیمبندی را میکنم، والّا فعلاً بنای ایراد و اعتراض نسبت به کسی ندارم. از این جهت، مطبوعات کشور به سه قسم تقسیم میشوند: یک قسم مطبوعاتی هستند که نظام را قبول دارند و موافقین نظامند. البته منظور این نیست که دولت را با همه کارهایش قبول دارند. کسانی که نظام را قبول دارند، طیف وسیعی را تشکیل میدهند. بعضی منتقد به دولت یا طرفدار آن هستند. بعضاً معترض به فلان وزارتخانه و فلان تشکیلات و دستگاه، یا مدافع آنها هستند. ولی به هر حال، نظام جمهوری اسلامی را در ایران، قبول دارند. در بین آنها چپ هست، راست هست، سلایق مختلف هست، جناحبندیهایی با خط و خطوط مختلف در عرصه سیاسی هست. اینها همه در یک طرف قرار میگیرند و اکثریت هم اینهایند. قسم دوم، مطبوعاتی هستند که نسبت به نظام اسلامی بیتفاوتند. یعنی هیچ گونه طرفداری از نظام -حتّی به صورت درج یک خبر - نمیکنند؛ لکن کاری هم به کار نظام ندارند و از کنار آن رد میشوند. این هم یک قسم از مطبوعات است.(مثل مجلات علمی، مجلات فرهنگىِ محض، مجلّات شعری، مجلات تخصّصی و امثال اینها.)یک قسم هم مطبوعاتی هستند که بنده اسمشان را مجلات یا روزنامههای «معاند» میگذارم؛ «مطبوعات معاند!» که البته تعدادشان زیاد نیست و اسمی هم از مجلهای نمیآوریم ! از جمله اصطلاحات غلط و رایج در این قسم از مطبوعات، اصطلاح«دگراندیش» است. عناصر فعّال در این مطبوعات هم، خوششان میآید که به آنها«دگراندیش» اطلاق شود! در معنا میخواهند بگویند چون ما اندیشه دیگری داریم، مورد غضب دستگاه هستیم! البته خیلی هم مورد غضب نیستند. به هر حال، بحث اندیشه، اصلاً نیست. بحث«دگراندیش» نیست. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : مطبوعات کلیدواژه(ها) : مطبوعات نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اگر به مجموعه روزنامههای دوره مشروطه و اندکی قبل از مشروطه نگاه کنید، در آنها مطالب بسیار خوبی به چشم میخورد. طنزهای پخته، ادبیات والا و مطالب حاکی از دلسوزی و علاقهمندی نسبت به سرنوشت کشور، از شاخصههای چنین روزنامههایی است. با گذشت حدود نود سال از تاریخ نشر این روزنامهها، در آنها بعضاً مطالب و نکاتی یافت میشود که برای امروز هم خیلی کهنه نیست. نشریهای را از همان روزگار در دست مطالعه داشتم که در آن طنز بسیار پختهای درباره «امینالسلطان» درج کرده بودند! طنزی قوی و دنبالهدار، که بعد از کشته شدن امینالسلطان مجال نشر یافته بود. تعجب کردم! طنزی در نود سال قبل، به این خوبی؛ آن هم به قلم نویسندهای که چندان هم معروف نیست! آیا طنز امروز مطبوعات کشور ما، از آن وقت به قدر نود سال پیشرفت کرده است؟ نمیشود قرص و محکم، جواب مثبت داد. هوشمندی و زیرکی در ارائه مطالب، از دیگر ویژگیهای مطبوعات آن روزگار است. نمونه دیگری در ذهن من هست که در یکی از همان مطبوعات عهد مشروطیت دیدم. مربوط به زمانی است که «علی خان امینالدوله»، از صدارت بر کنار و به رشت رفته و خانه نشین شده بود. ظاهراً شایعاتی علیه امینالدوله بوده است. به هر حال، مخالفینش بر سر کار بودند. قضیه از این قرار بوده که امینالدوله برای - به گمانم - روزنامه «پرورش» نامهای مینویسد و از خودش دفاع میکند. البته پای آن نامه، امضای خودش را نمیگذارد و به عنوان فردی ناشناس، آن را ارسال میکند. اهل قلم میدانند که قلمِ امین الدوله، قلمی پخته و قوی و در عین حال قابل شناختن است. او شاید از این حیث، بهتر از همه رجال عهد قاجار باشد. باری؛ سردبیر آن روزنامه، قلم امینالدوله را میشناسد و میفهمد که نوشتن نامه، کار خود امینالدوله است. لذا، پاسخی به تناسب این شناسایی به نامه مذکور میدهد. پاسخ سردبیر روزنامه، به نظر من به قدری جالب و هشیارانه و آمیخته با زیرکی است که انسان شگفتزده میشود. ببینید! سابقه روزنامهنگاری ما، اینهاست. البته هوچیگری، تهمت زدن و مطرح کردن برخی از آدمها هم، در مطبوعات آن عصر هست که این جزو بزرگترین نقاط ضعف آنهاست. لکن چنان نقاط مثبتی هم که ذکر شد، دارند. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : مطبوعات کلیدواژه(ها) : مطبوعات نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ما معتقدیم که مطبوعات برای نظام جمهوری اسلامی، یک مقوله تجمّلاتی و تشریفاتی نیست. بنابراین، افزایش آن، تنوّع آن، کیفیّت یافتن آن، و اگر خطایی دارد، تصحیح آن، جزو کارهای اساسی در این نظام است. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : مطبوعات کلیدواژه(ها) : مطبوعات نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : یکی از ضعفهای مطبوعات ما، تقلید کورکورانه از کارهای غرب است. گفتیم که روزنامههای غرب، از ما قویتر و پختهترند؛ اما معنایش این نیست که ما شکل عنوان گزینی خود را هم مانند آنها کنیم. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : مطبوعات کلیدواژه(ها) : مطبوعات نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : یکی از ضعفهای مطبوعات ما، تقلید کورکورانه از کارهای غرب است مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : مطبوعات کلیدواژه(ها) : مطبوعات نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : حضور نداشتن قوی در مسائل بینالمللی، نبود تحلیلهای قوی، ضعف کارهای هنری و ضعف زبان فارسی،از ضعفهاىِ موجودِ مطبوعات است. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : مطبوعات کلیدواژه(ها) : مطبوعات نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : مطبوعات جزو بخشهای مثبت فرهنگ غرب است که ما از آنها گرفتیم مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : آزادی بیان کلیدواژه(ها) : آزادی بیان نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : کسانی در مطبوعاتِ [معاند]... حضور دارند که امروز دم از آزادی میزنند. میگویند: «آزادی بیان نیست و اختناق حاکم است.» میگویند: «دولت هر چه را که دلخواه خودش باشد، اجازه گفتن و نوشتن میدهد.» در حالی که خودشان هم میدانند خلاف واقع میگویند. برخی از همین افراد، در دوران رژیم شاه هم به کارهای مطبوعاتی سرگرم بودند. آن اختناق سیاه را میدیدند؛ اما نه فقط لب از لب نمیگشودند که همکاری هم میکردند! اینها با ستایشهای زبانی، نوشتن مقالات و با نوشتن کتاب و جزوه، به نفع دستگاه آن روز کار میکردند. آیا اینها در دفاع از آزادی صادقند؟! کسی که دوره اختناق محمّدرضا شاهی را تحمّل کرده و لب به اعتراض نگشوده، اگر در دوران جمهوری اسلامی که هر کس هر چه میخواهد مینویسد، دم از آزادیخواهی بزند، آیا از صداقت برخوردار است؟! اینها توجّه ندارند که خودشان مکذّب خودشان هستند. مصداقِ کسی هستند که یک ساعت استدلال میکرد تا ثابت کند آدم کم حرفی است! مرتّب مینویسند آزادی نیست و نوشتههای خود را با انواع تهمتها همراه میکنند. نظام را متحجّر، تنگ نظر، یک سونگر، بیسواد، غافل از مسائل نو، قرون وسطایی و دارای عینک کهنه مینامند و با استفاده از تعبیرات به اصطلاح ادبی و هنری، آن را متّهم میکنند. با این حال، اگر فرضاً روزنامهای مطلبی علیهشان بنویسد، فریاد بر میآورند که «محیط، محیط تهمت است و به ما تهمت میزنند.» آیا تهمت زدن به مسؤولین نظام؛ یعنی کسانی که عمری را در مبارزه، در سختی و در رنج و مصائب رژیمی که شما با آن همکاری میکردید، گذراندند و اکنون هم که مسؤولیت دارند، از این مسؤولیت برای دنیای خودشان هیچ استفادهای نمیکنند، جایز است، ولی انتقاد از شما، خطای نابخشودنی است؟! مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : استقامت ملی کلیدواژه(ها) : استقامت ملی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در دورههای قبل از جمهوری اسلامی، همیشه ایران تجزیه شد و همیشه از ایران کَندند. ... تنها جمهوری اسلامی بود که مردانه ایستاد و نگذاشت که متجاوزین یک قدم جلو بیایند. هشت سال جنگ مگر شوخی است؟! هشت سال جنگ و آن همه فداکاری! جوانان ما در مقابل اتّحاد شرق و غرب و «ناتو» و همه و همه مقاومت و ایستادگی کردند و میهن را نجات دادند. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : آگاهی مردم کلیدواژه(ها) : آگاهی مردم نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : نظام مردمی، جز با آگاهی مردم ممکن نیست پیش برود. نظام دیکتاتوری، نظام غیر مردمی، نظام کودتایی، نظام تحمیلی که با مردم سر و کاری ندارد، دست مردم کاری ندارد، با فکر مردم سر و کاری ندارد، برایش مهم نیست که مردم بفهمند یا نفهمند. چه آنجا که شمشیر حاکم است و چه آنجا که سرمایه حاکم است - فرقی نمیکند - اگر دشمنی و مخالفتی هم با نظام شد، بالأخره سر و کارش با پول یا شمشیر است و کاری به اراده و خواست مردم ندارد. بنابراین، برای آن نظام، آگاهی مردم مهم نیست. میخواهند بدانند، میخواهند ندانند... نظام مردمی - که مردم در بافت اصلی آن دخالت دارند - مستغنی از آگاهی مردم نیست. باید مردمش را آگاه کند؛ باید به آنها قوّت تحلیل بدهد و باید آنها را از آگاهیها و معلومات لازم و مفید و معرفتِ لازم سرشار کند. منظور، تبلیغات نیست که حرفهای خودش را پیوسته به خورد مردم دهد؛ نه. مراد، این نیست. در نظام مردمی، مردم باید اهل تحلیل شوند تا بفهمند که نظام برایشان مفید است. آگاهی برای چنین نظامی، مثل آب و هوا، لازم و واجب است. نظام ما، این گونه است. هر چه مردم بیشتر آگاه باشند، نظام جمهوری اسلامی، بیشتر سود میبرد. بنابراین، این نظام، به آگاه سازی مردم نیازمند است. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : آگاهی مردم کلیدواژه(ها) : آگاهی مردم نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مطبوعاتی که طریق سلامت بپیمایند و بنا بر عناد و بدجنسی نداشته باشند... در هر رشتهای قلم بزنند - سیاسی باشند، فرهنگی باشند، اقتصادی باشند، درباره مسائل خارجی حرف بزنند، در خصوص مسائل داخلی حرف بزنند - و هر کاری که بکنند، به نفع نظام حرکت کردهاند. چرا؟ چون بر مایه آگاهی مردم میافزایند. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : هند کلیدواژه(ها) : هند نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : به یاد دارم در زمان رژیم سابق [پهلوی] ، رئیس جمهوری در هند از دنیا رفته بود. - میدانید که در هند، رئیس جمهور کارهای نیست. به عنوان مقامی تشریفاتی حضور دارد؛ و اصلاً روی او حساب نمیکنند. - آن رئیس جمهور، آدم با سوادی بود. روزنامههای ما در آن زمان راجع به وی نوشتند که در ساختمانی ساده با چهار، پنج اتاق زندگی میکرد و امور شخصی اش را خودش انجام میداد. واقعاً در آن روزگار تعجّب میکردیم که یک رئیس جمهور، آن طور زندگی کند! مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13 عنوان فیش : اروپا کلیدواژه(ها) : اروپا نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مطبوعات، وارداتی است؛ یعنی جزو بخشهای مثبت فرهنگ غرب است که ما از آنها گرفتیم. یک وقت من درباره «تعاطی فرهنگی» - نقطه مقابل «تهاجم فرهنگی» - بحث مفصّلی کردم که از مصادیقش، یکی همین مطبوعات است. خوب؛ ما مطبوعات را از غرب گرفتیم. غربیها سابقه زیادی در حرفه روزنامهنگاری داشتند. از اواخر دوران ناصر الدّین شاه هم مطبوعات وارد ایران شد و فعّالیتش را آغاز کرد. اوجِ کار مطبوعات، در دوران مشروطه بود؛ یعنی از عهد مظفرالدین شاه بتدریج افزایش پیدا کرد. |