شعارهایی مطرح میشود كه بعضی از آنها روشن و خوب است؛ اما دشمن از همان شعارها استفاده میكند. من امروز در بارهی دو واژه توضیح میدهم و امیدوارم دلهای شما عزیزان و دلهای ملت اسلام، چنان توجّهی به این دو مسئله پیدا كند كه بعد از این اگر چیزی هم گفتند و نوشتند، كسانی كه دلشان مریض است، نتوانند دلها را از هم جدا كنند. یك واژه، واژهی «خشونت» است؛ یك واژه، واژهی «اصلاح» است.
خشونت یعنی چه؟ خشونت، یعنی كشتن، كتك زدن، زندانی كردن، بداخلاقی كردن، تندی كردن. خشونت، یك امر واضح و یك معنای بدیهی است. الآن چند ماه است كه در بعضی از مطبوعاتِ ما دائم دنبال میشود كه خشونت خوب است یا بد است؛ یا فلانكس طرفدار خشونت است، فلانكس مخالف خشونت است؛ یا اسلام خشونت را قبول دارد، یا قبول ندارد! آیا این مسئله اینقدر مهم و مشكل است؟! یا نه؛ پشت سر این قضیه، نیّتهای دیگری است؟!
اسلام در بارهی مسألهی خشونت نظر روشن و واضحی دارد. اسلام استفادهی از خشونت را اصل قرار نداده؛ اما در مواردی كه خشونت قانونی باشد، آن را نفی هم نكرده است. ما دوگونه خشونت داریم: یك خشونت قانونی است؛ یعنی قانون خشونتی را اعمال میكند؛ مینویسد كه اگر فلانكس این كار را كرد، او را به زندان ببرند. این خشونت است، اما این خشونت بد نیست. این خشونت در برابر تجاوز به حقوق انسانهاست. این خشونت در مقابل آدمِ بیقانون است. این خشونت در مقابل متجاوز است. اگر در مقابل متجاوز خشونت اعمال نشود، تجاوز در جامعه زیاد خواهد شد. اینجا خشونت لازم است. یك خشونت هم خشونت غیر قانونی است. مثلًا یك نفر بیجا، خودسر، خودرأی، برطبق میل خود، برخلاف قانون و برخلاف دستور، نسبت به كسی اعمال خشونت میكند؛ یك سیلی به گوش كسی میزند. آیا این خوب است یا بد است؟ معلوم است كه این بد است. در این شكّی نیست.
اسلام در بارهی معاشرت و اخلاق فردی پیامبر میفرماید: «فبما رحمة من الله لنت لهم و لو كنت فظّا غلیظ القلب لانفضوا من حولك». پیامبر را به خاطر نرمش او و به خاطر لینتش در برخورد با مردم، ستایش میكند و میگوید تو غلیظ و خشن نیستی. همین قرآن در جای دیگر به پیامبر میگوید: «یا ایّها النّبی جاهد الكفّار و المنافقین و اغلظ علیهم»؛ با كفّار و منافقان با خشونت رفتار كن. همان مادهی غلظ كه در آیهی قبلی بود، در اینجا هم هست؛ منتها آنجا با مؤمنین است، در معاشرت است، در رفتار فردی است؛ اما اینجا در اجرای قانون و ادارهی جامعه و ایجاد نظم است؛ آنجا غلظت بد است؛ اینجا غلظت خوب است. آنجا خشونت بد است؛ اینجا خشونت خوب است.
پیامبر اكرم وارد مكه شد و با مردمی روبهرو گردید كه سیزده سال او را اذیّت و تكذیب و شكنجه كرده و همهی سختیها را بر سر او درآورده بودند؛ اما به همهی آنها گفت شما آزادید؛ از آنها انتقام نگرفت. ولی در همان سفر، پیامبر عدّهای را به نام ذكر كرد و گفت هركجا اینها را یافتید، بكُشید! در میان آنها، چهار نفر زن و چهار نفر مرد بودند. اینجا خشونت لازم بود؛ اما آنجا نرمش لازم بود.
اسلام در مورد تشخیص گناه میگوید تجسّس نكنید، دنبال نكنید، در پی گناه این و آن نگردید، بیخودی افراد را متّهم و گناهكار نكنید؛ اما آنجایی كه گناه ثابت میشود، میفرماید: «و لا تأخذكم بهما رأفة فی دین الله»؛ شما بایستی این گناهكاران را مجازات كنید؛ مبادا نسبت به آنها رأفتی احساس كنید.
اسلام دین جامعی است؛ دین یكبعدی نیست. آنجایی كه حكومت اسلام در مقابل زور و تجاوز و اغتشاش و تعدّی از قانون قرار میگیرد، بایستی با قدرت، با قاطعیت، با خشونت از اسم خشونت كه نباید ترسید رفتار كند؛ اما آنجایی كه در مقابل آحاد مردم و برای كمك به مردم است، نه؛ آنجا رفتار عمومی حكومت اسلامی با مردم خود، با رفق و مداراست؛ «عزیز علیه ما عنتم حریص علیكم بالمؤمنین رءوف رحیم». در سختیهایی كه بر شما وارد میشود، پیامبر رنج میبیند. همیشه همینطور است؛ هر سختیای كه بر مردم وارد آید، پیداست كسانی كه دلسوز مردمند، داغدار میشوند و رنج میبینند. لذا آنجا، جای آن است؛ اینجا هم جای این است.
وقتیكه پیامبر در سال هشتم هجری برای حجّ آخر حجّة الوداع به مكه رفته بودند، امیر المؤمنین علیه الصّلاة و السّلام در یمن مأموریت داشت. پیامبر آن حضرت را به یمن فرستاده بود، برای اینكه در آنجا دین را به یمنیها یاد دهد؛ زكات آنها را بگیرد و كمكشان كند. وقتی امیر المؤمنین علیه الصّلاة و السّلام شنید كه پیامبر به حج رفته است، بهسرعت خود را به مكه رساند. از مردم یمن مبالغی زكات گرفته شده بود كه در بین آنها مقداری حُلّه یمنی هم وجود داشت؛ یعنی لباسهای دوختِ یمنِ آن روز كه بسیار مطلوب و مقبول بود. امیر المؤمنین علیه الصّلاة و السّلام فرصت نداشت كه با این كاروان حركت كند. او عجله داشت خودش را به پیامبر برساند؛ لذا یك نفر را در رأس كاروان گذاشت كه آن اموال را بیاورد؛ خودش را هم به پیامبر در مكه رساند كه اوّلِ اعمال حج با پیامبر باشد. بعد كه آن كاروان رسید، امیر المؤمنین علیه الصلاة و السّلام سراغ آنها رفت؛ اما دید حلّههای یمنی را در غیاب حضرت، بین خودشان تقسیم كرده و هركدام یك حلّهی زیبا پوشیده و آمدهاند! فرمود چرا اینها را پوشیدهاید؟! گفتند غنیمت و زكات است؛ لذا متعلّق به ماست! فرمود تا قبل از آنكه به پیامبر برسد به تعبیر امروز، به خزانه واریز شود قابل تقسیم نیست؛ این خلاف مقرّرات و خلاف دین است. لذا حلّهها را از آنها گرفت. بعضی نمیدادند، بهزور از آنها گرفت. طبیعی است اگر از كسی امتیازی را بگیرند، چنانچه خیلی مؤمن نباشد، ناراحت میشود. پیش پیامبر آمدند و از امیر المؤمنین علیه الصّلاة و السّلام شكایت كردند! پیامبر فرمود: چرا شكایت میكنید؛ مگر چه شده است؟ عرض كردند علی آمد و اینها را از ما گرفت. پیامبر در جواب آنها گفت: علی را بر این كار ملامت نكنید؛ «انّه خشن فی ذات الله»؛ او در مسألهی مقرّرات خدایی، مرد خشنی است.
آن مرزی كه اسلام معیّن میكند، همین است: خشونت قانونی. خشونت قانونی، امری است كه نه فقط خوب است، بلكه لازم است. خشونت غیر قانونی، نه فقط بد است، بلكه جنایت است و باید با آن مقابله شود. این نظرِ اسلام است. این دیگر بحث و جدل ندارد كه كسانی بیایند و بدون اطّلاع از مبانی اسلامی و بدون آگاهی از حقایق امر، صفحات بعضی از مطبوعات را با تیترهای محرّك و مهیّج و گمراهكننده پُر كنند! البته دشمنانی كه مایلند مردم سر این بحثها باهم درگیر شوند، غرض دیگری دارند. آنها كه خشونت را یك امر كلّی میدانند و بین خشونت قانونی و غیر قانونی فرق نمیگذارند، با خشونت قانونی مخالفند. آنها میگویند اگر كسی در خیابانهای تهران اغتشاش به راه انداخت، امنیت مردم را به هم زد، اموال مردم را تضییع كرد و بچههای مردم را به خطر انداخت، با او برخورد نشود؛ چون خشونت است. اما خود آنها در اطراف دنیا خشنترین و فجیعترین خشونتها را انجام میدهند! امروز همین رژیم صهیونیستی كهرادیوِ آن، یكی از مروّجان ضدّیت با خشونت است و مرتّب شعار ضدّ خشونت میدهد، روزانه جنوب لبنان را بمباران میكند و زن و بچه و كوچك و بزرگ را از بین میبرد. رفقایشان هم در اطراف دنیا اینهایی كه رسانههای جهان را دارند همینطورند!1379/01/26
بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران
سوءاستفادهی دشمنان, خشونت قانونی, خشونت, رفتار پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) با مردم, تاریخ عصر بعثت و دوران حیات و حکومت پیامبر(صلی الل, عدالت امیرالمومنین (علیه السلام)
روایت تاریخی
لینک ثابت
سوءاستفادهی دشمنان, خشونت قانونی, خشونت, رفتار پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) با مردم, تاریخ عصر بعثت و دوران حیات و حکومت پیامبر(صلی الل, عدالت امیرالمومنین (علیه السلام)
روایت تاریخی