قزوه نوبت را به حجتالاسلام رشاد داد. آقای رشاد هم با رندی گفت: تعارف نمیکنم چون تعارف آمد و نیامد دارد. یک وقت دیدی گفتند نخوان. بعد شروع کرد:
اسب مست و دشت مست و جاده مست
هم زره هم تیغ هم کباده مست
رهبر بعد از شعر او گفت: یکی از مصراعهای دوم به نظرم وزنش زیاد شد، یک افاعیل زیاد داشت. در قافیهها هم یک جاهایی «ه» غیر ملفوظ نداشت.
رشاد گفت: حافظ هم داره!
رهبر جواب داد: نخیر! نخیر آن لهجه شیرازی است. شیرازیها «تا به کجا» را میگویند «تاب کجا» آنوقت این با «شراب ناب کجا» قافیه میشود.1389/06/05
لینک ثابت